راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

استیو جابزهای ایرانی

در کنار تمام پستی‌وبلندی‌های پیش روی صنعت فناوری اطلاعات بانکی و پرداخت ایران، یک موضوع همواره این صنعت را دچار زخمی همیشگی کرده و آن چیزی نیست جز مسئله منابع انسانی. همان‌طور که این صنعت به داشتن افراد متخصص و صاحب‌فکرش می‌نازد، درعین‌حال در حفظ آن‌ها نیز به‌شدت دچار مشکل است. مشکلی که اگر دست روی دل هر مدیر ارشدی در این صنعت بگذارید، برایتان از خونِ دل خوردن‌هایش دراین‌باره می‌گوید.

خیلی‌ها نیروی انسانی را در این صنعت «سرمایه انسانی» می‌نامند و معتقدند این صنعت چیزی نیست جز آدم‌هایش. مثل صنعت خودروسازی نیست که اگر مدیری رفت، قطعات همچنان وارد خط تولید ‌شود و کارگران همچنان به کارشان ادامه دهند؛ در این صنعت اگر مدیری یا متخصصی از پستش کنار برود خیلی چیزها را هم با خودش می‌برد. اینکه در این صنعت به نیروی انسانی همچون سرمایه انسانی نگاه می‌شود و یک صنعت دانش‌بنیان محسوب می‌شود آن را به یک چاقوی دو لبه تبدیل کرده است. چراکه به خاطر جوان بودن این صنعت و جدایی دانشگاه از کسب‌وکار، باید سال‌ها منتظر ماند تا یک فرد فارغ‌التحصیل بعد از ورودش به این صنعت، تخصص پیدا کند.

در این راه، شرکت‌ها و سازمان‌ها هستند که به شکل‌های مختلف بهای این آموزش و یادگیری را با خطاهای پی‌در‌پی کارکنانشان می‌دهند به امید اینکه دارند برای خودشان نیرو پرورش می‌دهند. هرچند که شرکت‌ها خودشان هم می‌دانند که این کارشان مثل یادگاری نوشتن روی دیوار خرابی است که ممکن است هرلحظه فرو بریزد. چراکه بعد از متخصص شدن نیروها و مدعی شدنشان، شرکت‌های رقیب داخلی احتمالاً دندان تیز می‌کنند برای بُر زدن نیروهای یکدیگر؛ البته اگر داستان فقط به همین‌جا هم ختم شود جای شکر دارد؛ دردش وقتی بیشتر می‌شود که رقبای خارجی با پیشنهادهای اغواکننده این سرمایه‌های ملی را از کشور خارج می‌کنند. نیروهایی که سال‌ها در بهترین دانشگاه‌های این مملکت درس خوانده‌اند و برای حرفه‌ای شدن از فرصت‌هایی که شرکت‌های داخلی در اختیار آن‌ها قرار داده‌اند، استفاده کرده‌اند و حالا همه‌شان یا می‌خواهند یا بیل گیتس شوند و یا استیو جابز؛ رویایی که برای رسیدن به آن، کوله‌بار سفر را برای آن ور آب می‌بندند و دریغ از اینکه تک‌تک آن‌ها همین‌جا برای خودشان می‌توانند یک استیو جابز باشند.

این‌که نیروهای متخصص یکی پس از دیگری برای رسیدن به رویاهایشان شرکت‌های داخلی را ترک می‌کنند و وارد شرکت‌های خارجی می‌شوند، به خودشان مربوط است، چراکه درس خوانده‌اند و سال‌ها کار کرده‌اند و به قولی خاک خورده‌اند تا به اینجا رسیده‌اند. اما همه ما می‌دانیم که این خروج سرمایه‌ها، هیچ رقمه به نفع کشور و این صنعت نیست و باید برایش فکری کرد؛ اینکه فضا را به شکلی کنیم که آن‌هایی که حرف یا ایده‌ای دارند و یا تخصصی، با تصوری روشن از آینده خود، در همین کشور به دنبال آرزوی استیو جابز شدن خود باشند.

رسول قربانی

منبع: هفته‌نامه عصر ارتباط

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.