راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چرا باید به کارپینو امیدوار بود؟

تمایز نقطه تولد یک محصول یا کسب‌وکار خلاقانه است. تقریباً همان قوانین تکامل، در زیست‌شناسی بر کسب‌وکارها هم حاکم است. در طبیعت، دو جانور یکسان نمی‌توانند در یک قلمروی یکسان برای مدت‌زمان طولانی دوام آورند. اگر دو کسب‌وکار کاملاً یکسان هم در یک فضای مشابه فعالیت کنند درنهایت یکی از آن‌ها بازار را از دست می‌دهد و دیگری باقی می‌ماند. این ساده‌ترین برداشت از فضای کسب‌وکارها است. حتماً عوامل دیگری هم بر فضا و اکوسیستم کسب‌وکارها تأثیرگذار است.

کارپینو بعد از اسنپ و تپسی وارد بازار شده است اما نسبت به هر دو متمایز است. اگر تپسی سعی کرده بود با قیمت‌های کمی پایین‌تر خودش را برند کند و اسنپ با ناوگان وسیعی که در اختیار دارد، کارپینو دست روی موضوعی گذاشته است که به نظر من این پتانسیل را در این کسب‌وکار نوپا ایجاد می‌کند که در آینده نزدیک رقیب جدی یکی از دو کسب‌وکار اسنپ و تپسی شود.

تصور می‌کنم تمایز اسنپ و تپسی به اندازه‌ای نیست که در آینده هر دو بتوانند یکه‌تازی کنند. یکی از این دو درنهایت در بازار می‌ماند و در انبوه کسب‌وکارهایی که اخیراً در رقابت با این دو ایجاد شده‌اند، یکی که بتواند از همه بهتر باشد باقی خواهد ماند.

کارپینو برخلاف تصور، پاسخ سازمان تاکسیرانی به اسنپ و تپسی نیست؛ منتها مدیران این کسب‌وکار ارتباط خوبی با مدیران تاکسیرانی دارند. برخلاف تصور گمان می‌کنم این موضوع نه‌تنها نقطه‌ضعف کارپینو نیست بلکه در بلندمدت نقطه قوت آن‌ها خواهد بود. هنوز بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند از تاکسی‌های زردرنگی استفاده کنند که راننده‌های آن‌ها تخصصشان تاکسیرانی است و برای جابه‌جایی در شهر به هیچ نقشه آنلاینی احتیاج ندارند.

کارپینو از راننده‌هایی استفاده می‌کند که سرشان مدام در گوشی نیست. آن‌ها قرار است از ابزارهای فناورانه استفاده کنند و مهارتشان در شهرشناسی این بار با فناوری مخلوط می‌شود و این ترکیب مطمئناً باب طبع بسیاری از مردم خواهد بود. کارپینو در آینده نزدیک اگر روی توسعه کسب‌وکار نوپایش کار کند حتماً این قابلیت را دارد که بازیگر دوم این اکوسیستم شود. از لحاظ نظری این قابلیت که بازیگر شماره یک این فضا شود را هم دارد منتها احتمالاً در بلندمدت. کسب‌وکارهایی مانند کارپینو در ذیل مفهومی می‌گنجند به نام اقتصاد مشارکتی. شناخته‌شده‌ترین کسب‌وکار دنیا درزمینه اقتصاد مشارکتی اوبر است. تا جایی که یادم می‌آید سال 92 بود که برای اولین بار با نام اوبر روبه‌رو شدم. آن زمان در حال ترجمه کتاب بانک 3.0 بودم. از همان زمان واژه‌ای در نوشته‌های تحلیلگران فناوری دنیا تکرار می‌شد به نام «لحظه اوبر». منظور آن‌ها آن لحظه‌ای بود که یک کسب‌وکار با نوآوری توفنده اساس همه‌چیز را تغییر داده است.

هرچند هنوز این لحظه در بانکداری فرا نرسیده است اما در بسیاری از صنایع دنیا لحظه اوبر فرارسیده است. در دنیا کسب‌وکارهای زیادی در نسبت‌های مختلف با اوبر شکل گرفته‌اند. برخی سعی کردند همان مدل را تکرار کنند و برخی تلاش کردند در نقطه مقابل قرار بگیرند. Curb نام کسب‌وکاری است که در پاسخ به رشد اوبر شکل گرفت. کارپینو مشابه Curb است. مهم‌ترین نقطه تمایز Curb و کارپینو در ناوگان آموزش‌دیده آن‌هاست. با شناختی که از مدیران کارپینو دارم و این که از سال‌های دور درزمینه تسهیل دسترسی به تاکسی فعالیت‌های جدی داشته‌اند، احتمالاً می‌توان به آینده این کسب‌وکار خوش‌بین بود. کارپینو درصورتی‌که با فیدبک گرفتن پیوسته و بهبود شناخت خود از جامعه ایرانی مزیت رقابتی‌اش را تقویت کند، این توان و پتانسیل را دارد که جزو بازیگران اصلی سامانه‌های دسترسی به خدمات حمل‌ونقل در ایران باشد. بسیاری از مردم ترجیح می‌دهند به جای راننده‌های ماشین‌خوابِ نابلدِ شهر، از راننده‌های تاکسی‌های زردرنگ مسلط به شهر سرویس بگیرند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.