این بازار تشنه است؛ کدام بانک قدم اول را بر می‌دارد؟

آنقدر این روز‌ها از اهمیت شبکه‌های اجتماعی به عنوان سایه مجازی جامعه می‌خوانیم و می‌گوییم که دیگر برایمان یک بحث عادی شده است. چطور علیرغم این همه تاکید، هنوز هیچ بانکی وارد این حوزه نشده است؟ به نظر می‌رسد بانک‌ها هنوز مفهوم واقعی شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر کسب و کار و تبادلات مالی جاری در آن را درک نکرده‌اند. ایجاد یک بستر متمرکز برای تعاملات کسب و کار‌ها و مشتریان تنها از عهده سازمان‌هایی بر می‌آید که می‌توانند با کسب اعتماد کسب و کار‌ها این بستر را به عنوان محلی برای رجوع همیشگی مشتریان عرضه کنند.

یک شبکه اجتماعی کسب و کار محور با در اختیار داشتن بستر ارتباطی و بستر پرداخت، همه چیزی را که یک بانک می‌خواهد کنار هم برایش می‌آورد. بانک مشتری سرمایه گذار می‌خواهد، مشتری معتبر تسهیلات گیرنده می‌خواهد، در اختیار گرفتن جریان پولی روزانه را و در ‌‌نهایت اطلاعات برای تصمیم‌گیری می‌خواهد.

شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر کسب و کار همه خواسته‌های یک بانک را کنار هم برایش به ارمغان خواهد آورد. شبکه‌ای اجتماعی فقط برای به اشتراک گذاردن نیستند بلکه محیطی برای زندگی هستند. یک کسب و کار در این بستر مشتریان خود را به دست می‌آورد و نگهداری می‌کند. این یعنی کسب و کار منابع مالی خود را در این شبکه اجتماعی صرف خواهد کرد. یک مشتری در این بستر تامین کنندگان مختلف را پیدا می‌کند و از رقابت سالم میان آن‌ها به بهترین نحو نیاز خود را برطرف می‌کند. مشتری با کارت اعتباری خود در این بستر تعاملات مالی را انجام می‌دهد. کسب و کار‌ها و مشتریان بر اساس امتیاز ناشی از تعاملات مالی در این بستر امکان دریافت تسهیلات پیدا می‌کنند. مشتری برای خرید از این بستر استفاده می‌کند و به مرور زمان خواهیم دید که بانک از آن شکل رایج کنونی دور شده و هر چه بیش از پیش به بانکداری مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی روی خواهند آورد. جایی که تمامی انواع بانکداری مانند بانکدار خرد، بانکداری شرکتی، بانکداری خصوصی و غیره را می‌توان کنار هم ارائه کرد.

اوج این حرکت زمانی است که دیگر خدماتی مانند بیمه‌ و بورس را نیز در این محیط وارد کنید، سپس برای تفریحات مشتریتان نیز برنامه‌ریزی کنید، نیاز‌ها و خدمات جاری زندگی نیز همه و همه را یک جا و روی گوشی موبایلش به او بدهید.

مشتری که چنین خدماتی را بگیرد، چگونه ممکن است شما را ترک کند؟