پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
فرصتسوزی بیتکوین و دیگر رمزارزها توسط بانک مرکزی و خلق انحصاری جدید / بازار گاوی شد، سروکله رگولاتور پیدا شد!
رضا قربانی؛ عضو هیات مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران / بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران همان اندازه که در سالهای گذشته در حفظ ارزش پول ملی ناتوان بوده، نشان داده است که قدرت بالایی در ایجاد انحصار و خلق موقعیتهای درآمدزایی عجیب برای نورچشمیها دارد. متاسفانه ساختار تخصصی بانک مرکزی باعث شده که نهادهای نظارتی نتوانند چندان از عملکرد این نهاد سر در بیاورند و همین موضوع تاریکخانهای را برای این نهاد فراهم کرده است که هر فعالیتی را انجام دهند، بدون این که به جایی پاسخگو باشند.
استقلال بانک مرکزی در سالهای گذشته بهانهای شده است برای عدم پاسخگویی، و جالب اینجاست که در میان صحبتهای مدیران سابق و اسبق بانک مرکزی میبینیم که هیچ گاه این نهاد نتوانسته مستقل عمل کند؛ حتی این که نتوانستهاند ارزش پول ملی را حفظ کنند نیز به این ربط میدهد که دیگران به استقلال این نهاد تخصصی احترام نمیگذارند!
حوزههای دیگر اقتصادی مرتبط با بانک مرکزی را افراد دیگری باید بررسی کنند؛ منتها حوزهای که شخصا میتوانم شهادت دهم بانک مرکزی ضعیفترین عملکرد را داشته حوزه رمزارز است. در حالی که بیش از ۱۲ سال از خلق بیتکوین میگذرد و آلتکوینهای دیگر در ۶ سال گذشته رشد قابل قبولی یافتهاند و مفاهیمی مانند ICO بلوغ پیدا کردهاند و کسبوکارهایی که حول مفهوم بلاکچین و دفترکل توزیعشده خلق شدهاند، در سالهای اخیر رشد نمایی یافتهاند، شاهد بیعملی مطلق از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هستیم.
حدود ۲ سال پیش پیشنویس مصوبهای از طرف بانک مرکزی منتشر شد که قرار بود بیتکوین و دیگر کوینها را رگولاتوری کند؛ نه تنها آن متن به فراموشی سپرده شد و وقت فعالان این عرصه گرفته شد؛ بلکه شاهد این بودیم که هر چند وقت یک بار همزمان با افزایش قیمت بیتکوین سروکله مدیران و معاونان بانک مرکزی پیدا میشود و کاری هم جز هشدار دادن ندارند. در شرایطی که کاهش مستمر ارزش پول ملی به یک واقعیت بدیهی تبدیل شده است و تورم به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل گشته؛ در شرایطی که تصمیمهای اشتباه، کیان بورس در کشور را به خطر انداخته؛ در شرایطی که بانک مرکزی برای توسعه سواد مالی و در ابعادی بزرگتر شمول مالی وقت ندارد؛ در شرایطی که پژوهش و رگولاتوری بر مبنای دانش، تجربه و تعامل با فعالان اقتصادی به فراموشی سپرده شده؛ بانک مرکزی رویکرد مدیریت امور از پشت درهای بسته را در پیش گرفته است.
حوزههای دیگر را کار ندارم که دستاوردهای بانک مرکزی در آن حوزهها را دیگران باید نقد و بررسی کنند؛ در حوزهای که شاهد بیعملی بانک مرکزی بودهایم برای من سوال است که چه میشد اگر همان ۲ سال پیش آن متن، مصوب بانک مرکزی میشد و در این ۲ سال به مرور ویرایش میشد؟ چه میشد اگر بانک مرکزی با این استدلال اشتباه که در هیچ کجای جهان بیتکوین به رسمیت شناخته نشده دیگران را گمراه نمیکرد؟ چه میشد اگر بانک مرکزی در شرایطی که مردم متوجه این هفتمین کلاس دارایی نشده بودند سازوکارهایی مدیریتی و رگولاتوری را تعریف میکرد؟ چه کسی علاقه دارد در یک محیط غیرقانونی و رگوله نشده فعالیت کند؟ چه کسی علاقه دارد که سرمایهاش را به خطر بیندازد؟ در شرایطی که ریال به پول داغ تبدیل شده و بانک مرکزی ناتوان از حفظ ارزش پول ملی است چرا این نهاد تخصصی رگولاتوری حوزههای جدید را بیسروسامان میگذارد؟
چرا بیعملی بانک مرکزی باید باعث شود که مردم نتوانند از کلاسهای دارایی جدید بهرهبرداری کنند؟ چرا دارایی دیجیتال که در همه جای جهان پذیرفته شده و نهادهای رگولاتوری مشغول تدوین مستندات مرتبط هستند و بسیاری از این مستندات هم منتشر شده و در اختیار همه مردم جهان قرار گرفته، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران حتی یک برگه منتشر شده ندارد؟
تا چه زمانی قرار است بانک مرکزی با گمراه کردن دیگران و امنیتی جلوه دادن هر موضوع جدید، راه را بر دیگران ببندد؟ متاسفانه صحبتهایی هم که اخیرا از بانک مرکزی به بیرون درز کرده بوی خلق انحصارهای جدید را به مشام میرساند. در شرایطی که بانک مرکزی فرصت طلایی ۴ سال گذشته را از دست داده، شاهد این هستیم که برخی بیسروصدا به دنبال خلق انحصارهای جدید هستند.
یکی از مدیران بانک مرکزی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری گفته که حجم مبادلات مالی در زمینه بیتکوین و رمزارزها در کشور ناچیز است. اگر ایشان راست میگویند پس چه اصراری به خلق انحصار برای این بازار ناچیز وجود دارد؟ مدیران بانک مرکزی در چند سال اخیر به جز این که هر چند وقت یک بار و همزمان با گاوی شدن بازار ظاهر شوند و نسبت به این بازار هشدار دهند و حرفهای عجیب و غیرعلمی بزنند چه کار دیگری کردهاند؟
چرا بانک مرکزی ایران مانند بانکهای مرکزی دیگر کشورهای جهان به دنبال رگولاتوری نرفته است؟ چرا بانک مرکزی ایران حتی یک برگه مستند مکتوب منتشر نکرده است؟ حالا هم که گویا قرار است انحصار جدیدی خلق شود و بقیه باید ساکت باشند چون بانک مرکزی باید مستقل باشد!
متاسفانه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در شرایطی فرصت رگولاتوری دنیای جدید را از دست داده که تمام تلاشش را میکند که هیچ کسی هم در این فضا نتواند کاری کند. از نظر ساکنان برج نیلی میرداماد آنهایی که در سالهای گذشته از ظهور کلاس دارایی جدید گفتند صرفا افرادی شیفته فناوری بودند. حالا که مردم متوجه این کلاس دارایی جدید شدهاند نه تنها اشتباهات گذشته خود را قبول نمیکنند بلکه شمشیر دست گرفتهاند و همان روشهای گذشته را تکرار میکنند. متاسفانه بعد از کلی وقت گرفتن از فعالان اقتصادی و جلسات پشت پرده با فعالین، همان چیزی که پیشبینی میشد اتفاق افتاد؛ دستورالعملی را جلوی همه گذاشتهاند که بفرمایید همین چیزی که میگوییم را اجرا کنید! از همین جا به انحصارهای جدید سلام میکنیم.
سوال پایانی این است: تا کی قرار است ایران آزمایشگاه بانک مرکزی باشد؟
برخلاف صحبتهای مدیران بانک مرکزی رگولاتوری بیتکوین و رمزارزهای دیگر به صورت جدی توسط نهادهای رگولاتور جهان در حال پیگیری است. با یک جستوجوی ساده این منابع قابل یافتن است و صرفا برای سادگی تعدادی از این منابع را در ادامه معرفی کردهام:
چارچوب کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) برای سرمایهگذاری در داراییهای دیجیتال که چند روز پیش منتشر شده است. SEC حضور جدی در زمینه رمزارزها دارد و ماجراهای این نهاد با کمپانی ریپل در رسانهها داغ شده است.
در سال ۱۳۹۶ مقالهای با عنوان «پیشنهاد مدل رگولاتوری رمزارز در کشور با توجه به رویکردهای رگولاتوری جهانی» در رویداد بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت بانک مرکزی ارائه شد که مطالعه این مقاله برای مدیران بانک مرکزی قطعا راهگشا است.
خانم جنت یلن که پیش از این رئیس فدرال رزرو آمریکا بود و اکنون وزیر خزانهداری این کشور است در گفتوگویی مفصل با نیویورک تایمز به موضوعات مهم پرداخته که یکیاش بیتکوین و رمزارز است. پیشنهادی خانم یلن برای خلق CBDC را خوب است مدیران بانک مرکزی ایران هم بخوانند.
این متن پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف هم جالب است.
ما در راه پرداخت مستندهای مکتوب زیادی منتشر کردهایم ولی مدیران بانک مرکزی اگر فرصت ندارند حداقل این یکی را بخوانند که مدام نگویند جایی بیتکوین را رگوله نکرده است: بررسی رگولاتوری رمزارزش در برخی کشورهای اتحادیه اروپا و منطقه اقتصادی اروپا.
این گزارش هم ارزش وقت گذاشتن دارد: آیا داراییهای توکنی، آینده اوراق بهادار هستند؟ / رگولاتوریها چه رویکردی درباره رمزارزشها دارند؟
در شرایطی که ارز دیجیتال بانک مرکزی به یک ضرورت تبدیل شده است بیعملی بانک مرکزی و فرصتسوزی و خلق انحصار را چگونه باید تحلیل کرد؟
در ایران تنظیم مقررات برای رمزارزها و بلاکچین چگونه امکانپذیر است؟