پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آتش سرد / گفتوگو با رئیس مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات بیمه مرکزی پیرامون مهمترین چالشهای اینشورتکها در ایران
سید قاسم نعمتی معتقد است صنعت بیمه زیرساختها را برای ورود فناوری فراهم کرده، اما کمتر پیش آمده که پیشنهادهای عملی از سوی اینشورتکها مطرح شود.
ماهنامه عصر تراکنش / یکی از مسائلی که ممکن است در صنعت بیمه مطرح شود این است که اهالی آن خیلی روی خوش به فناوری نشان نمیدهند و سنتیبودن ویژگی آنهاست؛ همین هم باعث شده بیمه خیلی به سمت فناوری نرود. مصداق آن هم مخالفتهایی است که در ابتدا با اینشورتکها شد. برای بررسی این فرضیه به سراغ قاسم نعمتی رفتیم و از او درباره دغدغههایش درباره فناوری اطلاعات در صنعت بیمه پرسیدیم. او فرضیه ما را رد کرد و گفت: «آنچه باعث شده این انتقادات به صنعت بیمه وارد شود، عدم شناخت بیمه از سوی فعالان حوزه فناوری اطلاعات است.»
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
کوتاه از سید قاسم نعمتی مرشت
سید قاسم نعمتی مرشت متولد 1349 است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد سیستمهای کامپیوتری از دانشگاه صنعتی امیرکبیر است. نعمتی سابقه 24 سال فعالیت در بیمه مرکزی را دارد و پیش از اینکه به ریاست مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات بیمه مرکزی برسد، کارشناس تحلیل سیستم اداره نرمافزار مدیریت خدمات رایانه بیمه مرکزی، معاون اداره نرمافزار و تحلیل سیستم مدیریت خدمات رایانه بیمه مرکزی، معاون مدیر کل اداره کل فناوری اطلاعات و ارتباطات بیمه مرکزی و مدیرکل فناوری اطلاعات و ارتباطات بیمه مرکزی بوده است.
[/mks_pullquote]
در یکی از تعاریف اینشورتک آمده که با کمک بزرگدادهها، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین دادههای مشتریان را تحلیل میکند. با توجه به آنچه در کشورمان از استارتآپهای اینشورتک سراغ داریم، شما چه تعریفی از اینشورتک ارائه میدهید؟
بعضیها اینشورتک را بخشی از فینتکها میدانند، اما به اعتقاد من هر سازمان و شرکتی که مبتنی بر فناوری اطلاعات باشد و بتواند به زنجیره ارزش صنعت بیمه کمک کند، اینشورتک است. بخش تک در این فرایند بسیار مهم است، افرادی که در این حوزه فعال هستند هر چقدر بتوانند فناوری را وارد این صنعت کنند، فضای سنتی و قدیمی را بشکافند و فضای جدیدی مبتنی بر فناوری ارائه دهند، به اعتقاد من در مقوله اینشورتک قرار میگیرند.
اکنون در بعضی از کشورها کسانی که در این حوزه مجرب هستند، تکنولوژی را بهعنوان یک آورده جدید وارد این صنعت کردهاند. متاسفانه ما این مورد را در کشورمان نداریم و اینشورتکها بیشتر در حد بازاریاب و مقایسهکننده بیمهنامهها ظاهر شدهاند که در این بخشها فناوری اطلاعات نقش دارد، نه تکنولوژی. بهطور کلی در مواردی مانند اینترنت اشیا، مدیریت و کاهش ریسک، خلاء قابل حسی در صنعت بیمه ما وجود دارد و شرکتهایی که بتوانند در زنجیره ارزش بیمه و در مراحلی نظیر صدور، پرداخت خسارت، محاسبه ریسک، کاهش و مدیریت ریسک و مباحث بازاریابی کمک کنند، تأثیر قابل توجهی خواهند داشت.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
زنجیره ارزش بیمه
از مهمترین کاربردهای فناوری اطلاعات در زنجیره ارزش بیمه میتوان به بیمه الکترونیکی، تکنیکهای دادهکاوی، مدیریت دانش، بازاریابی روابط با مشتری و استفاده از تکنولوژی سیار در فرایند تسویه خسارت اشاره کرد. فناوری اطلاعات میتواند در بهبود فرایندهای مختلف زنجیره ارزش (توسعه کالا، بازاریابی و فروش، امور اجرایی، مدیریت داراییها و خسارات) تأثیر قابل توجهی داشته باشد. مهمترین اثر فناوری اطلاعات بر زنجیره ارزش بیمه را میتوان فروپاشی زنجیره ارزش دانست.
[/mks_pullquote]
به موضوعاتی نظیر اهمیت فناوری در اینشورتک اشاره کردید و اینکه در کشورمان حلقههای مفقودهای در این حوزه داریم. کاهش تنوع محصولات در بیمه باعث شده این استارتآپها از ترفندهای مختلفی برای معرفی خدمات استفاده کنند. با این اوصاف شما این استارتآپها را اینشورتک میدانید؟
بیشتر از دو سال از عمر تأسیس این شرکتها نمیگذرد. میتوان آنها را در مقوله اینشورتک جای داد، ولی نمیتوان گفت تمام اینشورتک همین است. نکته حائز اهمیت این است؛ نباید دلمان را خوش کنیم که تعدادی شرکت داریم و اینها اینشورتک را به صنعت بیمه آوردهاند. آنها بهعنوان یک استارتآپ عالی هستند، حضورشان مغتنم است و میتوان آنها را بهعنوان گام اول و مقدماتی تفسیر کرد، ولی انتظار حضور فعالتر و قویتری از آنان داریم.
قصور از کجاست که بعد از دو سال هنوز در پله اول ماندهاند؟
نمیتوان به آن قصور گفت. هر صنعتی ویژگیها و شرایط خاص خود را دارد. زمانی که فینتکها در حوزه مالی، بیمه و بانک شکل میگرفتند، کمتر خبرنگار و نشریهای بود که به این موضوعات بپردازد. اگر آن زمان هم خبرگزاریها با همین حساسیت به این مسائل میپرداختند و تاریخچه تشکیل این کسبوکارها را بررسی میکردند، به این نتیجه میرسیدند که آنها هم با همین چالشها روبهرو بودهاند، در شروع کار بهسادگی نتوانستند وارد بانک شوند و بهسادگی پس زده میشدند.
اگر به سابقه حضور فینتکها در حوزه بانکی مراجعه کنیم، به این نتیجه میرسیم که آنها با همین چالشها روبهرو بودند؛ عدم شناخت صنعت بانک و نیازهای بانکی و آمادهنبودن زیرساختها دست به دست هم داده بودند تا این مساله رخ دهد. به اعتقاد من اینشورتکها فرایندهای طبیعی خود را در صنعت بیمه طی میکنند. لازمه پیشرفت آنها این است که هم صنعت بیمه اینشورتکها را بشناسد و اینشورتکها هم پیشنهادهایی واقعی و قابل اعمال برای صنعت بیمه داشته باشند. اعتقاد دارم اینشورتک برای صنعت بیمه پیشنهاد جدید و عملیاتی نداشته، این هم زاییده این است که اینشورتکها هنوز صنعت بیمه و مشکلات آن را نمیشناسند. معمولاً شرکتهای استارتآپی هر یک در حوزه خاصی تجربه دارند، اما هنوز اینشورتکی که بتواند با خود تکنولوژی به همراه آورد، خیلی کم داریم.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
بیمه و فینتک
شرکتهای بیمهای که از قابلیتهای فینتک استفاده میکنند، از قابلیت گردآوری دادههای خود میتوانند بسیار بیاموزند. در روش سنتی، امکان بررسی انواع مختلف ارتباطات وجود ندارد، اما ابزار فینتک، قابلیتهای شگفتانگیزی را در شیوه تعامل با داده، برای شرکتهای بیمه به ارمغان آورده است. شرکتهای بیمه قادرند حجم عظیمی از داده را جمعآوری کرده و در امنیت کامل نگهداری کنند. در این صورت، امکان استفاده مجدد از این دادهها در طولانیمدت، فراهم میشود. با افزایش قدرت تجزیهوتحلیل و نگهداری داده در گذر زمان، میزان بهرهوری شرکتهای بیمه نیز تقویت میشود.
[/mks_pullquote]
آیا زیرساخت لازم برای ورود فناوری وجود دارد؟
در بسیاری از بخشها بله؛ برای مثال ما سامانه سنهاب را داریم که زیرساخت خیلی خوب و جامعی دارد و شرکتهای بیمه میتوانند در این حوزه ورود پیدا کنند. برای بعضی اینشورتکها میتواند خوب باشد، ما نمیدانیم اینشورتک چه زیرساختی لازم دارد و چه پیشنهادی برای صنعت بیمه دارد. اما این را میتوان نوید داد که شرکتهای بیمه و مراکز زیرساخت فناوری در حدی هستند که اینشورتکها بتوانند از آن استفاده کنند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
سامانه سنهاب
سامانه نظارت و هدایت الکترونیکی بیمه (سنهاب)، در ابتدا بهمنظور بهبود وضعیت آمار و اطلاعات شرکتهای بیمه و سهولت دسترسی اطلاعات عملکردی صنعت برای ارائه به دستگاههای نظارتی و وزارت امور اقتصادی و دارایی تعریف شد که هنگام طراحی و پیادهسازی سیستم، با رویکردی جامعنگرانه به آن پرداخته شد و هدف وسیعتر تجمیع اطلاعات و فراهم آوردن امکان نظارت و هدایت شرکتهای بیمه و صنعت بیمه مد نظر قرار گرفت.
[/mks_pullquote]
پس شما بخشی از این مساله را از جانب خود استارتآپها میبینید و اینکه آنها نتوانستهاند از پتانسیلهای موجود حداکثر استفاده را ببرند؟
بله
به نظر میرسد انحصاری در صنعت بیمه وجود دارد. سال گذشته شرکتهای بیمه مخالفت خود را با اینشورتکها اعلام کردند. به نظر میرسد نگاه سنتی در بیمه بیشتر است. آیا این گزارهها قابل تأیید شماست؟
من به این قضیه این نگاه را ندارم. شاید هیچ شرکت بیمهای پشت در هیچ استارتآپی ننوشته که نباید اینجا کار کنید. شاید یکسری از فعالان صنعت بیمه این کار را کرده باشند، اما آنها شرکت بیمه نیستند. اگر کارگزار، نماینده یا فرد و نهادی که ذینفع صنعت بیمه است این کار را انجام دهد، نباید به اسم شرکت بیمه گذاشته شود. مدلی که فینتک به صنعت بانک ورود پیدا کرد با نحوه ورود اینشورتکها به صنعت بیمه متفاوت است. تعارض منافع ممکن است وجود داشته باشد و کسانی که تصوری از تهدید منافع خود دارند شاید این کار را انجام دهند، اما نباید آن را به نام صنعت بیمه گذاشت.
نه شرکتهای بیمه و نه بیمه مرکزی هیچ کدام بهدنبال این نیستند که سد راه ورود تکنولوژی به بیمه باشند؛ چراکه این کار، خلاف روحیه بیمهگری است. بیمه دائماً بهدنبال این است که ریسک را بخرد و مدیریت کند، در واقع سود آن در مدیریت ریسک است و تکنولوژی هر چقدر بتواند بهصورت شفاف و دقیق، به صنعت بیمه کمک کند و ریسک آن را بیشتر نکند، میتواند برای آن مفید باشد. برای مثال وقتی تاکسیهای آنلاین آمدند، کسانی که منافعشان در خطر بود، شروع به مخالفت با آنها کردند. بهطور کلی صنعت بیمه مقاومتی در این حوزه ندارد و اتفاقاً استقبال هم میکند.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
آماری از جایگاه فناوری در بیمه ایران و جهان
سال 1396 صنعت بانکداری در ایران چهار هزار میلیارد تومان برای فناوری اطلاعات هزینه کرده اما این رقم در صنعت بیمه 200 میلیارد تومان بوده است. همچنین در سال 2017 بیش از 40 میلیارد دلار روی استارتآپهای فینتک سرمایهگذاری شده که دو میلیارد دلار آن مربوط به اینشورتک بوده است.
[/mks_pullquote]
اشاره کردید که زیرساختها برای ورود فناوری به صنعت بیمه آماده است. پیشبینی شما برای طی این مسیر چقدر است؟ ما چند سال دیگر میتوانیم اینشورتکهایی داشته باشیم که در هوش مصنوعی و بلاکچین فعالیت خود را آغاز کنند؟ این اتفاق معلول چند عامل مختلف است یا اینکه خود استارتآپها میتوانند وارد این حوزه شوند؟
بخشی از این موضوع، چالش صنعت بیمه است؛ یعنی شاید راهحل آن درون صنعت بیمه نباشد. بهعنوان مثال اگر بخواهید سراغ مقولهای به نام هوش مصنوعی یا تکنولوژیهای لوکس بروید، ایجاد زیرساخت آن بر عهده صنعت بیمه نیست. برای مثال در کنترل تردد خودروها به همکاری با خارج از صنعت بیمه نیاز داریم، به دوربینهایی در جادهها یا خیابانهای داخل شهری نیاز است یا خودروها باید به ابزارهایی مجهز شوند که آنها را برای استفاده از این تکنولوژی آماده کند. بهطور کلی بعضی از این موارد الزاماً به آمادهبودن سطح صنعت بیمه بازنمیگردد.
اگر بخواهیم در این حوزه وارد شویم، نمیتوانیم زمانی برای آن پیشبینی کنیم. برای تکنولوژیهای سادهتر مانند وصلکردن تجهیزات یا چیپهایی روی خودروها که بتواند رفتار راننده را بسنجد یا اینکه خود راننده بخواهد این تجهیزات را وصل کند تا حق بیمه آن کم شود، موضوعاتی است که زیرساخت آن میتواند در صنعت بیمه فراهم شود. به اعتقاد من شاید در کمتر از یک یا دو سال، شاهد حضور آنها خواهیم بود، به شرط اینکه پیشنهادی عملی از سمت یک اینشورتک ارائه شود. بیمه مرکزی آمادگی این موضوع را دارد و بهتازگی هم تفاهمنامهای بین بیمه مرکزی و معاونت علمی و فناوری رئیس جمهوری امضا شد تا حضور استارتآپها و اینشورتکها را در صنعت بیمه تسهیل کند. این میتواند بزرگترین قدم بیمه مرکزی باشد که فضا را برای اینشورتکها باز میکند.
در واقع شما از سوی بیمه مرکزی زیرساختها را آماده کردهاید؟
فکر میکنم مهمترین عامل برای استارتآپها این باشد که بستر نقل و انتقالی خوب و نظاممند داشته باشند که این موضوع در صنعت بیمه در حال حاضر آماده است.
از انحصار دیگری در صنعت بیمه میگویند به نام کوراینشورنس. عدهای این کور را دارای قطعی و وصلی زیاد و دارای اختلاف با کورهای جهانی میدانند. این در حالی است که ما در بانکداری چنین چیزی نداریم. علت اینکه در صنعت بیمه تنها یک کور داشتیم و شرکتها برای این موضوع ورود پیدا نکردند، چیست؟ به نظر میرسد این عدم رقابت موجب عدم توسعه شده است. دلیل این انحصار چیست؟
زمانی باید اسم این کار را انحصار بگذاریم که عدهای یا قانون و مقرراتی مانع ورود همگان شود، اما در سطح صنعت بیمه چنین چیزی نداریم. هیچگاه گفته نشده که فقط شرکتهای مشخص میتوانند وارد بخش کوراینشورنس شوند. به نظر من این مهم از سوی فناوری اطلاعات در صنعت بیمه است. شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات تاکنون تمایلی نشان نداده و وارد این موضوع نشدهاند که به کوراینشورنس در صنعت بیمه کمک کنند. در حقیقت این نقص از سمت فناوری اطلاعات ایجاد شده است. همین حالا اگر شرکتی کور خوبی ارائه دهد، کسی مانع نیست. کمترین ضابطه در حوزه فناوری اطلاعات در صنعت بیمه وجود دارد و مانعی برای حضور آنها نیست. این ضعف از شرکتهای فناوری اطلاعات است و آنها تمایلی برای ورود به این حوزه نداشتهاند.
نرمافزارها میتوانستند موجب کاهش مخاطرات ریسک شوند؟
ضعف را اگر کسبوکاری و عملکردی بدانیم و به تحلیل طراحی سیستم مربوط بدانیم، به شرکت فناوری اطلاعات و شرکت بیمه بازمیگردد که این ضعف بهصورت عملکردی در فرایندها وجود دارد. این ضعف اگر فناورانه باشد به شرکتهایی بازمیگردد که در این حوزه کار میکنند و توان آنها تا این حد بوده است. با وجود اینکه تأیید میکنم باید نرمافزارها بهبود یابد، باید بگویم نرمافزارهایی که در حال کار هستند تمام دارایی شرکتهای بیمه در حوزه نرمافزاری هستند و آنها در حال بهبود بخشیدن به خود هستند. از آنجایی که تعداد نرمافزارها در بیمه کم هستند، این سرعت کند است.
عدهای اعتقاد دارند فرهنگ مردم قضا و قدری است. بیشتر بیمههای ما شخص ثالث و بدنه هستند و کمتر کسی به سمت بیمه عمر میرود. به نظر میرسد اگر فناوریهای بیشتری در صنعت بیمه بود، هزینهها را کاهش میداد و شاید مردم رغبت بیشتری برای آمدن به سمت بیمه داشتند. ریشه حل این مساله کجاست؟
فناوری و اینشورتکها میتوانستند در شناسایی درست ریسکها، تعیین درست مبالغ توسط شرکتهای بیمه، کاهش بروز میزان ریسک، اعلام تفاوت ریسکهای افراد و تناسب آن با حق بیمه پرداختی افراد نقش خوبی ایفا کنند. فرهنگ مردم را باید در مباحث تبلیغاتی و فرهنگسازی دنبال کرد، اما حقیقت این است که قدرت خرید مردم، اولویتها را برای آنها تعیین میکند. بنابراین میزان قدرت خرید مردم، تأثیر مستقیمی بر این دارد که بیمهنامه را در زندگی خود قرار دهند.
اگر بیمه شخص ثالث اجباری نبود، شاید کمیت آن در این حد نبود. اجبار موجب شده مردم به این سمت بروند. هنوز پشت نوشتههای ماشینها موید این است که ما در کشورمان چقدر به بیمه اهمیت میدهیم. بخشی از این موضوع نیز به این بازمیگردد که ریسک در جامعه ما بالاست. تعداد کشتههای ما در هر تابستان نشاندهنده ریسک در جامعه ماست. حق بیمه نیز متناسب با ریسک تعیین میشود که این عدد بالاست و همین امر باعث میشود مردم آن را از سبد بیمه خود حذف کنند.
همواره این موضوع مطرح میشود که سطح فناوری در صنعت بانکی بالاتر از صنعت بیمه است. شما این موضوع را درست میدانید؟
من این موضوع را در خیلی جاها دیده و خواندهام. اما خیلی علاقهمند هستم بدانم کسانی که این موضوع را مطرح میکنند چه شاخص مقایسهای دارند. بانک زودتر از بیمه وارد فناوری اطلاعات شده و طبیعتاً انتظار میرود کار آن جلوتر باشد. نمیخواهم زحمت افرادی را که در این حوزه هستند به حاشیه ببرم؛ بلکه میخواهم نگاه دقیقتری داشته باشم. شاخص مقایسه ما چیست و آیا این موضوعات با همدیگر قابل قیاس هستند؟ بیمهگری با بانکداری زمین تا آسمان تفاوت دارد.
در تمام خدمات بیمه زمانی که بیمهنامه میخرید، کارتان شروع میشود، اما در بسیاری از سرویسهای بانک وقتی از بانک بیرون میآیید پایان کارتان است. در بیمه کار برای امور مربوط به فناوری اطلاعات وجود دارد اما باید بیمه را با خودش و با شاخصهای مناسب آن سنجید. در ارزیابی سوم سازمان فناوری اطلاعات از شرکتهای دولتی که الکترونیکی کردن خدمات آنها ارزیابی شده بود، بیمه مرکزی در بین 93 شرکت دولتی رتبه اول را کسب کرد؛ این کار را عدهای پژوهشگر با شاخصهای علمی سنجیده بودند.
برای مثال در صنعت بیمه اطلاعات بیمهنامه شخص ثالث، قبل از صدور باید به بیمه مرکزی ارسال شود، در غیر این صورت اجازه صدور ندارد. در حقیقت شرکتهای بیمه قبل از چاپ بیمهنامه اطلاعات را برای بیمه مرکزی ارسال میکنند، این اطلاعات راستیآزمایی و بررسی میشود، بعد از همخوانی آن با قوانین و مقررات به آن کد یکتا تعلق میگیرد و شرکت بیمه مجاز است که بیمهنامه را صادر و کد یکتای بیمه مرکزی را روی این بیمه نامه بزند. این زیرساخت خیلی خوبی است و قابل قیاس با هیچ سرویسی در بانک نیست. ما چون دستگاههای کارتخوان، خودپرداز و تبادلات مالی بین شعب را میبینیم، این برداشت را داریم که صنعت بانکداری جلوتر از صنعت بیمه است، اما تبادل بیمهنامه شرکت الف با ب هیچ لزومی ندارد و چنین کسبوکاری هم نداریم.
این در حالی است که در بانک این کسبوکار مطلوب و مورد نیاز است. این قیاس شاید در صنعت و در شمارش تعداد سرویسهای بانکی و بیمه باشد. در همه شرکتهای بیمه، سازمان، کور و نظام الکترونیکی وجود دارد که همه کارها را مبتنی بر آن انجام میدهند. شما هم راهی جز مراجعه حضوری به بیمه ندارید. برای مثال پرداخت خسارت سیار به حضور در محل نیاز دارد یا اینکه اگر خانهای آسیب دیده باشد، لازم است فردی بیاید و این خسارت را ببیند. اما شبیه این در بانک وجود ندارد تا بخواهید آن را مقایسه کنید.
شما این وضعیت را در بیمه مطلوب ارزیابی میکنید؟
من این شرایط را خوب ارزیابی میکنم، ولی برای آن جای پیشرفت زیادی میبینم. شرکتهای بیمه میتوانند در این حوزه کار کنند و لازمه آن این است که فناوری به کمک آنها بیاید. در حال حاضر اگر رغبتی برای ورود اینشورتکها داریم و اینکه صنعت بیمه از این موضوع استقبال میکند، بهدلیل ایده و تکنولوژیای است که آنها دارند و میتوانند مشکلات صنعت بیمه را حل کنند.
به نظر میرسد بیمهها میتوانستند زودتر از این وارد حوزه فناوری شوند، اما عدهای اعتقاد دارند دغدغه شرکتهای بیمه بیشتر از اینکه فناوری باشد افزایش بازار آنها بوده است؟
به اعتقاد من برداشت غلطی است. یکی از دغدغههای شرکتهای بیمه افزایش بازار آنها بوده است، شاید بتوان گفت یکی از بزرگترین آنها هم هست، اما اینکه این اتفاق نیفتاده به این دلیل بوده که تاکنون هیچ ایدهای از جانب اینشورتکها به سمت صنعت بیمه نیامده است. صنعت بیمه یک زنجیره تأمین دارد و یک زنجیره ارزش؛ این زنجیره از صدور بیمهنامه آغاز میشود.
بزرگترین چالش صنعت بیمه این است که بتواند بیمهنامه را بهخوبی به فروش برساند، بعد از این مرحله موقعی که خسارتی رخ دهد، محاسبه دقیق این خسارت، یکی از این مسائل است. چطور میتوان گفت چالش بزرگ محاسبه خسارت بیمه چالش بزرگ شرکت بیمه نیست؟ دغدغه شرکتهای بیمه علاوه بر توسعه بازار این است که میزان خسارت خود را واقعی کنند؛ نه اینکه کم کنند. دغدغه شرکتهای بیمه فقط افزایش بازار نیست؛ بلکه تخمین درست ریسک با استفاده از فناوری است. فناوری در سرویسدهی به بیمه و در محاسبه دقیق ریسک کمک میکند. پس تنها دغدغه شرکتهای بیمه این نیست که بازار را بزرگ کند.
میتوان گفت آنها این دغدغه را داشتهاند، اما رفع نیاز صورت نگرفته است؟
پیشنهادهایی که برای شرکت بیمه آمده است بیشتر در جهت توسعه بیمه بوده است. اگر کسی بگوید تکنولوژیای را دارد که میتواند به صنعت بیمه کمک کند و این تکنولوژی را عملیاتی کند، قطعاً شرکت بیمه از آن استفاده میکند و آن را پس نمیزند. صنعت بیمه از هر ایده فینتکی و غیرفینتکی، اینشورتکی و غیراینشورتکی، فناورانه و غیرفناوارانه که باعث شود بازار توسعه یابد، ریسک بهدرستی شناسایی شود و پرداخت خسارت بهدرستی انجام گیرد، خیلی استقبال میکند؛ چراکه همه اینها باعث سودآوری میشود.
کسبوکار که سالم شود افزایش سودآوری هم به دنبال دارد.
اگر کسبوکاری سالم شود، آن وقت میتوانید طرح کسبوکاری سالم را برنامهریزی و قیمتها را مناسب کنید؛ به این ترتیب رضایت مردم و ضریب نفوذ بالا میرود. با استفاده از فناوری شما میتوانید محصولات بیمهای جدید ایجاد کنید. برای مثال میتوان از فناوری استفاده کرد و بر مبنای میزان استفاده از خودرو بیمهنامههای متعددی خریداری کرد؛ اینها برای ما بیشتر شبیه تخیل است، چراکه زیرساختها و امکانات آن وجود ندارد و به عبارتی فینتک و اینشورتکی وجود ندارد که بتواند به ما در این راستا کمک کند.
به تکها اشاره کردید، در این زمینه امکان ارائه API به استارتآپها هم باید فراهم شود. شرکتهای بیمه برای این موضوع امکانات و تمهیداتی را فراهم کردهاند؟
یک از بزرگترین محدودکنندهها برای عدم حضور اینشورتکها نبود API است. برای رسیدن به این هدف با نهادهایی که تولید نرمافزاری بیمهای دارند، وارد تعامل شدهایم. منتها API فراگیرتری لازم است و شرکتهای فناوری اطلاعات بیمهای هم باید نفوذ کنند. بهعنوان یک درخواست این موضوع را مطرح کردهایم که شرکتها API های خود را منتشر کنند.
از چه کسانی درخواست کردید؟
از شرکت فناوران اطلاعات خبره درخواست کردهایم فهرست API خود را ارائه دهند و در اختیار جامعه اینشورتکی و استارتآپها قرار دهند.
اگر در شرکت فناوران اطلاعات خبره API مورد نیاز وجود نداشت، چطور؟
آن وقت باید سراغ این برویم که برای شرکتهای تولید نرمافزاری الزاماتی ایجاد کنیم تا API ها را در حدی که مباحث امنیتی آن رعایت شود، ارائه دهند.
با سپاس از سرکار خانم قوتی بابت ارائه این مصاحبه جامع، باید به استحضار برساند:
با فرمایشات جناب آقای قاسمی در خصوص در باغ سبز شرکت های بیمه ای به اینشورتک ها، کاملاً مخالف هستم. اهم مواردی که می توان در این خصوص مطرح نمود را به شرح ذیل ارائه می نماید:
1-فرهنگ عامه شرکت های بیمه ای، کسب درآمد از فضای مه آلود مالی و تراکنشی در این شرکت هاست و نه مدیریت ریسک. عدم وجود بسیاری از رشته های بیمه ای که در دنیا وجود دارد و در ایران علیرغم وجود احساس نیاز به آنها، همچنان شرکت های بیمه ای به آنها ورود نمی نمایند، نشان دهنده عدم تمایل به مدیریت ریسک رشته های جدید بیمه ای در میان شرکت های بیمه ای است.
2-اشاره خوبی به سامانه سنهاب نمودند که این سامانه به جهت وجود خلا اطلاعاتی و سوء استفاده های صورت پذیرفته در این خصوص راه اندازی شد و نه با رویکرد شفاف سازی فرایندهای بیمه ای.
3-چنانچه شرکت های بیمه ای در نحوه محاسبه نرخ بیمه نامه های رشته های مختلف، شفاف سازی نموده و همچنین نمایندگی و کارگزاری ها که به عنوان بازار خرده فروشی این صنعت محسوب می شوند، از نحوه محاسبه کارمزدهای متعلقه، اطلاعات کافی و شفافی داشتند، می توان به توان IT شرکت های بیمه ای و تمایل ایشان به ورود اینشورتک ها به این عرصه اطمینان حاصل نمود.
در مجموع از فرمایشات جناب آقای قاسمی، این تفکر به اذهان متبادر می شود که صنعت بیمه مستعد و تشنه ورود اینشورتک ها می باشد، در حالی که زمین برای کاشت بذر، حتی شخم زده نشده است.
بسیاری از شرکت های بیمه ای که به واسطه توان مالی بالای بانکها شکل گرفته اند، چنانچه پرتفوی این بانکها را در اختیار نداشته باشند، در بررسی سود و زیان این شرکت ها نیاز به بازبینی خواهد بود. امید است بیمه مرکزی ج.ا.ا قدری بیشتر به مقام نظارتی خویش و ورود به عرصه رشته بیمه های جدید روی خوش نشان دهد.