پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
۳ دلیل اصلی نیاز نسل هزاره به فینتک و مدیریت امور مالی به شیوهی دیجیتال
بسیاری از مشکلات ما از آنجایی شروع شد که نیوتن زیر درخت سیب نشست و فکر کرد! شاید این تصور برای خیلیها یک شوخی باشد، اما حقیقت این است که اغلب مشکلات زمانی رخ مینمایند که به آنها فکر میکنیم. زمانی که مدام در جستوجوی چیزی هستید و گمان میکنید از محیط اطرافتان، از دوستان و در حالت کلی جهانی که در آن زندگی میکنید عقب افتادهاید، احتمال اینکه ایدههای نو به ذهنتان خطور کند بسیار زیاد است.
این ترس از عقب ماندن یا از دست دادن، همان فومو (FOMO) است که از عبارت لاتین Fear Of Missing Out گرفته شده است. بیماری روزافزونی است که در قرن اخیر همهگیر شده است.
همانطور که تمام افراد جهان، بهخصوص نسل هزاره به دلیل ترس از عقب ماندن دنبال راهکارهایی جدید برای بهبود حیات مالی خویش در قرن بیست و یکم هستند، کسبوکارها و شرکتها نیز سعی دارند تا خود را با روند جدید و پرشتاب جهان امروز همگام کنند. اینجاست که نیاز نسل هزاره به فینتک و تلاش برای رفاه مالی بیشتر معنا پیدا میکند.
سابق بر این، افرادی که به دنبال دریافت خدمات مالی بودند، ناچار بودند تا به سوم شخصی همچون بانک اعتماد کنند و بهعبارت بهتر، بهرهمندی از شمول مالی مگر در سایه بانکها ممکن نبود. اما در خلال رشد فناوریهای مالی، افراد میتوانند با یکدیگر وارد تعاملات مالی شوند، بدون اینکه بخواهند به بانکها یا موسسات مالی نظیر آن وابسته باشند.
به تعبیر پیدبلیوسی (PWC)، فینتک، تلفیقی از خدمات مالی و فناوریهایی است که در بازار امروز قابل دسترسی است. اما چرا باید سرمایهگذاران جوان، بهویژه نسل هزاره، با نزدیک شدن به سال 2019 توجه بیشتری به فناوریهای مدرن نظیر اقتصاد دیجیتال داشته باشند؟
1) هر پستی بلندی دارد …
مهمترین فاکتور در دستیابی به موفقیت، درس گرفتن از شکستها و تغییر بر اساس آنها است.
در دنیای پرفراز و نشیب دیجیتال امروز، نیازهای کاربران روبهروز در حال افزایش و تغییر هستند و آنچه که بیش از همه توجه شرکتها و موسسات مالی را به خود جلب کرده است، بهبود تجربه بانکی این کاربران در خلال توسعه و ارتقای خدماتی است که در اختیار آنها قرار میگیرد.
درک فراز و نشیبهای موجود در دستیابی به تجربه کاربری ایدهآل و فائق آمدن بر این پستی و بلندیها، مهمترین فاکتوری است که میتواند موسسات مالی و شرکتهای فینتک را به نسل هزاره و نیازهای مدرن و در حال تحول آنها نزدیک کند. در حال حاضر و با توجه به ساختارشکنیهای موجود، نیاز نسل هزاره به فینتک روشنترین موضوعی است که میتواند محور اصلی تحولات و فعالیتها شرکتها قرار گیرد.
سیستمهای بانکداری آنلاین، کارتهای اعتباری چیپدار و حتی بهرهمندی از فناوریهای نوظهور و متفاوتی همچون بلاکچین و ارزهای رمزنگاریشده، همه و همه فناوریهایی هستند که میتوانند خدمات مالی جهان را از دوران گذاری که در آن گرفتار شده است نجات دهند. دورانی که از یک سو، در فرایندهای سنتی و دستوپاگیر گذشته گیر کرده و از سوی دیگر، با تقاضایی مهارنشدنی و فزاینده از سوی کاربران مدرن خود روبهرو است.
بانکداری آنلاین
برای اغلب کاربران نسل هزاره، نگه داشتن امتیاز اعتباری (credit score) در سطحی مناسب و منطقی یک اولویت مهم به شمار میرود. اما متاسفانه، با توجه به حجم بالای بدهیهای دانشآموزی و وامهای مالی، دستیابی به چنین موقعیتی بسیار دشوار شده است.
با این حال، هنوز هم کاربران نسل هزاره به دنبال راهکارهایی هستند تا بتوانند سناریوهای مالی خود را به شکلی کارآمد مدیریت کنند. شاید آنچه که نسل هزاره را به دنبال خود میکشاند، چیزی فراتر از خدمات مالی مدرن باشد و راحتی و رفاه آنها را نیز مدنظر دارد. کاربران امروز بسیار راحتطلبتر از کاربران پیشین هستند و به همین دلیل نیز سیستمهایی موفق خواهند بود که بتوانند نیازهای آنها را به کمهزینهترین و راحتترین شکل ممکن پاسخگو باشند. به نظر میرسد که با معرفی سیستمهای مبتنی بر بانکداری موبایلی به بازار طی سالهای اخیر و روند روبهرشدی که از آن شاهد بودهایم، رویکرد بسیاری از کاربران و موسسات مالی به سمت این بزرگراههای دیجیتال سر کج کرده است.
ایده مراکز خرید وان استاپ (one-stop shop) ارائه شده در گوشیهای تلفن همراه و قابلیت مدیریت مالی از طریق این ابزارهای مدرن و پیشرفته، چیزی است که بسیاری از کاربران نسل هزاره را به استفاده از بانکداری آنلاین و موبایلی ترغیب کرده است. در سایه خدمات بانکداری موبایلی مدرنی همچون پیپال و ونمو، کاربران قادر خواهند بود تا با سرعتی باورنکردنی از سایتها خرید کرده و از نقطهای به نقطه دیگر انتقال وجه انجام دهند. علاوه بر این، اپلیکیشنهایی نظیر کردیت کارما (Credit Karma)، نه تنها میتوانند امتیاز اعتباری کاربران را تخمین زده و در اختیار آنها قرار دهند، بلکه قادر هستند تا کاربران را به ارائه دهندگان کارتهای اعتباری بالقوهای که میتوانند مطابق با امتیاز اعتباری کاربران، برای ارائه خدمات به آنها سودمند باشند نیز معرفی میکنند.
کارتهای اعتباری
گذشته مالی تلخ جهان در سال 2008 و بحران مالی بزرگی که دامان موسسات، خانوارها و حتی دولتها را گرفت، عامل مهمی است که رعب و وحشتی عجیب پیرامون واژه بدهی در دل نسل هزاره افکنده است.
علیرغم اینکه اکنون حدود 10 سال از این بزرگترین بحران مالی تاریخ از سال 1930 میلادی میگذرد، اما به گزارش بلومبرگ، هنوز هم برخی از کاربران نسل هزاره ترجیح میدهند تا پول نقد خود را در کیسههای پلاستیکی حمل کنند تا اینکه برای تعاملات مالیشان، دست به دامان کارتهای اعتباری شوند!
ترنسیونیون (TransUnion)، یکی از سه شرکت بزرگ ارائه دهنده کارتهای اعتباری در جهان، اعلام کرده است که کاربران نسل هزاره، وامهای شخصی را به کارتهای اعتباری ترجیح میدهند. با این حال نمیتوان از اهمیت و لزوم کارتهای اعتباری در مراودات مالی کاربران و برنامهریزیهای آنها برای مدیریت نیازهایشان غافل شد. این استفاده دموگرافیک از ورقههای پلاستیکی کوچک میتواند آینده بسیاری از جوانان و کاربران نسل هزاره را تضمین کرده و در صورت مدیریت صحیح بدهیها، آنها را به سمت چشمانداز مالی سالمی که در انتظارش هستند سوق دهد.
تاد نلسون (Todd Nelson)، معاون ارشد مشارکتهای استراتژیک لایتاستریم (LightStream)، در مصاحبهای که با وبسایت نِردوالت (NerdWallet) داشته است میگوید: «نسل هزاره به دنبال تجربه دیگر روشهای پرداختی است». به عقیده وی، این روشهای پرداختی متفاوت، نسل هزاره را در اجتناب از مسیر سنتی درخواست کارتهای اعتباری، که اغلب برای آنها نامطلوب بوده است، کمک میکنند. به همین دلیل نیز موسسات مالی بزرگی همچون جیپی مورگان چیس (JP Morgan Chase) و بَنک آو امریکا (Bank of America)، به دنبال روشهای نوینی هستند تا بتوانند از طریق آن، نسل هزاره را به استفاده از کارتهای اعتباری ترغیب کنند. در حال حاضر بزرگترین دغدغه ارائه دهندگان کارتهای اعتباری، جستوجوی راهکارهایی جدید و کارآمد برای جذب نسل هزاره به سمت این کارتها است.
فناوری بلاکچین
سال گذشته، سالی پربار برای فناوری بلاکچین بوده است. سالی که این فناوری مدرن، بهعنوان ساختارشکنی با وعدههای عجیب توانسته در بسیاری از زیرساختهای اقتصادی جهان نفوذ پیدا کند. شرکتهایی همچون هیولت پاکارد انترپرایز (HP Enterprises)، آیبیام (IBM) و والمارت، از جمله موسساتی هستند که اعلام کردهاند قصد دارند تا فناوری بلاکچین را در زیرساختهای زنجیره تامین دیجیتال خود پیادهسازی کنند.
به گزارش پیدبلیوسی، بالغ بر 84 درصد از مدیران ارشد شرکت کننده در نظرسنجی اخیر این شرکت، اذعان کردهاند که شرکتشان بهصورت فعالانه با پروژههای مبتنی بر فناوری بلاکچین درگیر است.
اما این فناوری پرهیاهو حقیقتاً چیست؟
بهطور خلاصه، بلاکچین عبارت است از یک دفتر کل توزیعشده مبتنی بر اجماع، که در عین شفافیت میتواند امکان ثبت، ذخیرهسازی و بازخوانی اطلاعات موجود در زنجیره تامین صنایع مختلف را با تکیه بر رمزنگاری فراهم کند.
بر خلاف سیستمهای متمرکزی که در حال حاضر از آنها استفاده میکنیم، در سیستم غیرمتمرکز بلاکچین، هیچیک از کاربران روی اطلاعات مندرج در بلوکها کنترلی ندارند و به همین دلیل نیز سیستم، بهصورتی کاملا یکپارچه برای طرفین معامله و بدون نیاز به عوامل واسطه (همچون بانکها) عمل میکند.
برای درک بهتر مفهوم و ماهیت بلاکچین، میتوانید صفحات گسترده مایکروسافت اکسل را متصور شوید که هر یک از کاربران، درصورت آشنایی با زبان برنامهنویسی این برنامه قادرند اطلاعات خود را روی صفحات بهصورت کلمات و اعداد ایجاد کرده و آن را با دوستان و همکاران به اشتراک بگذارند. فناوری بلاکچین نیز بر اساس مکانیسمی مشابه، ولی کمی پیچیدهتر کار میکند و کاربران آن، به عنوان گرهها (Nodes) دادههای خود را داخل بلوکها ذخیرهسازی کرده و پس از طی فرایند اجماع و رمزنگاری، به سراغ بلوکهای بعدی میروند.
فناوری مدرن و جذابی که زیربنای ارزهای رمزنگاریشده است و قدمت آن به جنگ جهانی دوم میرسد. مثال دیگری که میتوانید برای درک ماهیت بلاکچین مدنظر قرار دهید، ویکیپدیا است. سایتی که اطلاعات بهروزشده و جامعی را در خود گنجانده است و به کاربران نیز این اجازه را میدهد، تا اطلاعات جدیدی وارد سایت کرده یا برخی از اطلاعات موجود را بهروزرسانی کنند.
نسل هزاره، از جمله کاربرانی هستند که میتوانند از این فناوری نوظهور به نفع نیازها و خواستههای خود استفاده کنند. نسلی که با فناوری اینترنت زاده شدهاند و اکنون با پدیده جدیدتر و ظاهراً کارآمدتری مواجه هستند که در صورت پیادهسازی میتواند زندگی مالی این نسل را تغییر دهد.
بر اساس مقالهای که توسط بنیاد آموزش اقتصادی (Foundation for Economic Education) منتشر شده است، آثار مخربی که بحران مالی 2008 روی روان و معیشت نسل گذاشته باعث شده است تا نسل هزاره، دیگر اعتمادی به شرکتها و موسسات مالی نداشته باشند. ضمن اینکه، شکافهای اطلاعاتی بروز کرده در سیستمهای به ظاهر قابل اعتمادی همچون فیسبوک نیز باعث شده تا کلیه فرایندها و شرکتهای اطلاعاتی موجود، برای نسل هزاره زیر سوال بروند.
ارزهای رمزنگاریشده
برای نسلی که مدام به دنبال اثبات تواناییهای خود با حرکت دادن انگشتاناش روی صفحه دستگاههای عجیب و مدرن است، ارزهای رمزنگاریشده میتواند مفهومی بسیار جذاب و هوسبرانگیز باشد.
ورود ارزهای رمزنگاریشده به زندگی کاربران نسل هزاره و پذیرش آن، به همان میزان ساده بوده که سایر فرایندهای پرداختی ارائه شده توسط پیپال و ونمو بوده است. ارزهای رمزنگاریشده، به راحتی خرید و فروش میشوند، بدون اینکه برای انتقال آن نیاز به حضور فیزیکی در بانکها و موسسات مالی واسطه باشد و به همین دلیل نیز مورد توجه نسل هزاره قرار گرفتهاند.
این نسل از ارزهای رمزنگاریشده بهعنوان فرصتی برای تغییر سبک زندگیاش، راحتی بیشتر و صدالبته حریم خصوصی کاملتر یاد میکند. ارزهای رمزنگاریشده این امکان را به کاربران میدهند تا بدون دخالت سیستمهای بانکی، مالی و دولتی فرایندهای پرداخت و تراکنشهای مالی خود را انجام دهند و این حاشیه امنیت، هرچند که به مذاق برخی از دولتمردان خوش نیاید، برای نسل هزاره مزیتی فوقالعاده است. ضمن اینکه فرایندهای مورد نیاز برای مدیریت ارزهای رمزنگاریشده، بیشتر فکری هستند تا فیزیکی و همین تغییر، برای نسلی که بازیهای رایانهای را با بازیهای فیزیکی نسل پیش جایگزین کردهاند غیر قابل انکار است. علاوه بر این، برای نسل هزارهای که نمیتوانند یا نمیخواهند در بازار سهام مشارکت کنند، بازار ارزهای رمزنگاریشده فرصتی مغتنم است تا شانس خود را آزموده و برای کسب درآمد و ارتقای سطح معیشت مالیشان بکوشند.
2) بعد از هر سختی، آسانی است …
اولین چیزی که هر کاربری باید یاد بگیرد این است که جز با سختی، آسانی میسر نمیشود.
طبق گزارش سیانبیسی (CNBC)، کاربران نسل هزاره در ردههای سنی 25 الی 32 سال، هرکدام بهطور متوسط 42،000 دلار بدهی دارند که مربوط به کارتهای اعتباری میشود. با توجه به اینکه با افزایش سن، مسئولیتها و هزینههای زندگی نیز بیشتر میشوند، نسل هزاره فشار بیشتری برای نگه داشتن امتیاز اعتباری خود در سطح مطلوب و بهرهمندی از یک شغل مناسب با درآمد مکفی و مرتب احساس میکند. به نظر میرسد که دلیل استقبال کاربران از وامهای شخصی و دانشجویی نیز دقیقاً همین است، چرا که باعث میشود تا کاربران، با برنامهریزی بهتر و در مدت زمانی منطقیتر نسبت به کارتهای اعتباری بدهی خود را تسویه کنند.
ضمن اینکه عادات سرمایهگذاری کاربران نیز جزو موضوعاتی است که میتواند تاثیر بسزایی در چشمانداز آتی نظام اقتصادی داشته باشد. صرفنظر از اینکه کاربران به سرمایهگذاری روی بازار سهام یا ارزهای رمزنگاریشده علاقهمند هستند یا به استفاده از پول نقد، نوسانات موجود در بازار و دادههای آماری موجود میتواند نه تنها دیدگاه ما را نسبت به عادات سرمایهگذاری در جوامع محلی باز کند، بلکه اطلاعاتی درخور از جوامع جهانی نیز به دست میدهد که میتواند زیربنای طراحی تجربه کاربری در سالهای آتی باشد.
بهعبارت بهتر، تنها راه دستیابی به موفقیت مالی در سالهای آتی و غلبه بر مشکلات اعتباری کنونی برای نسل هزاره، شناسایی فرایندهای مثبت تاثیرگذار در مدیریت مالی و پیوستن به جریانات دیجیتالی است که میتواند آینده اقتصادی موسسات و کاربران آنها را تضمین کند. «تحولات دیجیتال» عنوانی است که برای این تغییرات انتخاب شده و علیرغم تمام سختیهایی که برای نسل هزاره در پی داشته است، تنها راه مقابله با ساختارشکنیهای جاری است.
3) کار، مسافرت، یادگیری و تکرار!
یکی از مزیتهای فوقالعادهای که فناوریهای نوظهور بلاکچین و ارزهای رمزنگاریشده به ارمغان آوردهاند، حذف محدودیتهای جغرافیایی است.
سال گذشته، شاهد تعداد کثیری از استارتآپهای موفق از سراسر جهان بودیم که برای توسعه پلتفرمهای خود در سطح جهانی هم عقیده و هم پیمان هستند. استارتآپهایی از موریس (Mauritius)، سوئیس (Switzerland) یا مالت (Malta)، که علی رغم فاصله جغرافیایی قابل توجه از یکدیگر، هدفی یکسان را دنبال میکردند.
آنچه که در این فضا غیر قابل اجتناب است، نیاز تقریباً ضروری به مسافرت است. برنامههای مطالعاتی در عصر دیجیتال را در نظر بگیرید. برای درک نحوه پیادهسازی فناوری در این شرکتها و دستیابی به دانش و تخصصی که آنها را تا این سطح بالا آورده است، راهی ندارد جز اینکه به هریک از آنها سفر کنید و فرایندها، کارکنان و ساختارهای مدیریتی و اجراییشان را از نزدیک ببینید.
موریس
کشور موریس علیرغم وسعت اندکی که دارد (تقریبا سه برابر شهر تهران)، یکی از محبوبترین جزیرههای گرمسیری جهان است. کشوری که میزبان زیرساخت جدیدی به نام بلاکچین است که به عقیده دولتمردان این جزیره، ساختاری فوق هنرمندانه به شمار میرود. درست مانند موضع سنگاپور نسبت به فناوریهای مدرن، موریس نیز نسبت به استارتآپهای نوظهوری که هر روز نیز به تعدادشان افزوده میشود، رویکردی بیطرفانه نشان داده است.
علیرغم کوچک بودن این جزیره، معرفی آن بهعنوان یکی از میزبانان نوآوری بلاکچین میتواند برای بسیاری از کسبوکارها و کشورهای در حال توسعه جالب توجه باشد. با توجه به اینکه فناوریهای مالی و اطلاعاتی موریس رشد قابل قبولی داشته است، به نظر میرسد که جذب سرمایهگذاران و کارآفرینان بلاکچین به سمت این منطقه چندان هم دور از انتظار نباشد.
جزیره موریس، با ثبات سیاسی خود و دموکراسی و آزادی اقتصادی و سیاسی مثال زدنیاش، در حال تبدیل شدن به یکی از بزرگترین هابهای مالی و کسبوکار در منطقه اقیانوس هند است. با این حال، هنوز اقدامی در راستای قانونگذاری عرضه اولیه سکه (ICO) و تبعیت از تست هاوی دادگاه دیوان عالی ایالات متحده (SEC’s Howey Test) انجام نداده است. در جزیره موریس، هیچ قانون و کنترلی بر ICOها اعمال نمیشود مگر آنکه تحت شرایط خاص، در وایتپیپر ICO ذکر شود که این توکن از اصول هاوی تبعیت میکند.
اقتصاد لیبرال قدرتمند و سیستم بانکداری قابل اعتماد موریس عواملی هستند که باعث شدهاند تا این کشور سال گذشته، پیشنهاد آراسال (Regulatory Sandbox License) خود را برای سرمایهگذاران و کارآفرینان بلاکچین ارائه دهد. قابلیتی که به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا علیرغم فقدان چارچوبهای رسمی و قانونی، به فعالیتهای خود در حوزه فناوری ادامه دهند.
سوئیس
از سندباکس گرفته تا کریپتو ولی (Crypto Valley)، سوئیس نیز از جمله کشورهایی است که دوستدار ارزهای رمزنگاریشده و فناوریهای مدرنی همچون بلاکچین است. کریپتو ولی در شهر زوگ این کشور، که به بهشت سرمایهگذاران ارزهای رمزنگاریشده شهرت یافته است، همانقدر اهمیت دارد که سیلیکون ولی.
سال گذشته، این کشور با ارائه گزینههایی به شرکتهای عضو صندوق تامین سرمایه شخص ثالث با مجموع سرمایهای بالغ بر 1 میلیون دلار کمک کرده تا بتوانند ایدههای مبتنی بر فناوریهای مالی خود را بدون نگرانی در مورد مقررات اجرا کنند.
آتورنی ولنتین باترون (Attorney Valentin Botteron)، در مصاحبه اخیر خود با کوینتلگراف (CoinTelegraph) اذعان کرده است که سوئیس، درهای خود را برای خوشآمدگویی به شرکتها و نوآوری گشوده تا به ایجاد محیطی قانونمند و دوستانه برای مدافعان قانونگذاری سالم فناوری کمک کند. باترون که دکترای قوانین ضدتراست (Anti-trust laws) است، نسبت به رویکرد سوئیس در فضای فینتک بسیار خوشبین است.
مالت
یکی دیگر از کشورهای موفق در زمینهی استارتآپهای مالی کشور مالت است.
منطقهای که با نام مستعار «جزیره بلاکچین» نیز شناخته میشود و اولین کشوری است که با قانونی کردن فناوری بلاکچین، پیشتازی و پیشگامی خود در مورد این فناوری را ثابت کرده است.
تصویب قوانین سهگانه در چهارم ژانویه سال گذشته توسط پارلمان مالت، چارچوبی قانونی برای فناوریهای بلاکچین، ارزهای رمزنگاریشده و دفاتر کل توزیعشده فراهم کرده است که همین موضوع نیز سبب پیشی گرفتن این کشور در سطح جهانی در حوزه فناوریهای غیرمتمرکز شده است. اگرچه در زمینه این قانونگذاریها و رویکرد مالت نسبت به بلاکچین هیاهوی زیادی وجود دارد و بخش قابل توجهی از اخبار بلاکچین متوجه این رویدادها بوده است، اما در عمل اقدامات چندانی صورت نگرفته و هنوز این علامت سوال باقی مانده است که شرکتها، چه زمان خواهند توانست در این فضا شروع به فعالیت کنند؟
پاییز سال جاری، مالت میزبان اجلاس دلتا (Delta Summit) با بیش از 3،000 شرکت کننده و تعداد کثیری از رهبران فکری از اقصی نقاط جهان بود. با روند فزاینده تمایل جهانی به آیندهای که مالت برای فناوری بلاکچین میسازد، بسیاری از شرکتها در حال کوچ کردن به این جزیره برای پیشبرد اهداف خود هستند.
کالوین چنگ (Calvin Cheng)، مدیرعامل و موسس ایبیسیسی (ABCC) و یکی از اسپانسرهای اجلاس دلتا میگوید: «ایجاد مراکز اروپایی ما در مالت، حضور ما در منطقه را قوت خواهد بخشید». به عقیده ایبیسیسی، این ایده که دارندگان توکن سهامداران یک شرکت نیز هستند، انگیزهای وصفناشدنی برای رفتار تجاری مناسب در افراد ایجاد میکند. وی میافزاید:
«اگر یک ارز رمزنگاریشده بی اساس باشد، حفظ ارزش آن غیرممکن خواهد بود.»
ضمن اینکه چنگ اذعان میکند، کسبوکارهایی که برای توسعه فعالیتهای خود در جزیره انتخاب میشوند، به توسعه فرصتهای شغلی و سرمایهگذاری منطقه نیز کمک شایانی میکنند. وی با اشاره به اینکه سوئیس، لیختناشتاین (Liechtenstein) و جبلالطارق (Gibraltar)، از جمله کشورهایی هستند که در مرکز توجه ایبیسیسی قرار دارند، روی اهمیت پیادهسازی قوانین طی شش الی دوازده ماه آتی در این مناطق تاکید میکند، که میتوانند تاثیر بسزایی در بقا و استمرار مبادلات انجام شده داشته باشند.
به نظر میرسد که بقا در دهکده کوچک جهانی امروز میسر نمیشود مگر در صورتی که با جریان جهانی همسو شویم. به همین دلیل نیز نسل هزاره با فناوریهای مالی روز دنیا از نزدیک آشنا میشود، یاد میگیرد و سپس تمامی اندوختههای خود را در کسبوکار و زندگی خویش پیاده میکند.
منبع: Forbes