پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطب‌ترین رسانه ایران در زمینه فناوری‌های مالی، بانکداری و پرداخت و استارت‌آپ‌های فین‌تک است.
10 موردی که نشان می‌دهد استراتژی بازاریابی دیجیتال شما نیاز به بازنگری دارد
مدتی است که از کمپین‌های بازاریابی خود هیچ نتیجه‌ای به دست نمی‌آورید؟ اگر به دنبال نشانه‌ای می‌گردید که ببینید آیا بازاریابی دیجیتال شرکت شما نیاز به اصلاح و تغییرات دارد. به شما پیشنهاد می‌کنیم 10 نشانه‌ای که در ادامه معرفی شده است را بخوانید.
یکی از حتمی‌ترین نشانه‌هایی که حاکی از شکست استراتژی بازاریابی دیجیتال شما به شمار می‌آید، این است که نتایج مطلوبی که مدنظرتان است را به دست نیاورید. اما تعیین اینکه مدل بازاریابی شما به تغییر و تحولات اساسی نیاز دارد به همین سادگی‌ها نیست چراکه ممکن است یک سری موانع و نواقص در استراتژی کنونی شما وجود داشته باشد.
اگر ندانید حواستان باید به چه ملاک و معیارهایی باشد و چطور آنها را پیگیری کنید، ممکن است ندانید که آیا استراتژی بازاریابی دیجیتال شما کارساز و موثر است یا نه. گرچه ممکن است از بازارایی کنونی که دارید کسب درآمد هم بکنید اما از کجا معلوم که درآمدی که به دست آورده‌اید بهترین درآمد ممکن است یا نه.
همه این سوالات و اما و اگرها باعث شد تا فهرستی از 10 نشانه را به شما معرفی کنیم که نشان می‌دهد آیا استراتژی بازاریابی دیجیتال شما نیاز به بازسازی و تحول دارد یا نه.
1. بازگشت سرمایه شما حداکثری نیست
هدف اصلی این است که نتایج ملموسی از تلاش‌های بازاریابی خودتان به دست آورید اما آیا توانسته‌اید بهترین بازگشت سرمایه ممکن را از این تلاش‌ها کسب کنید؟ همه اینها به «هزینه به ازای هر فعالیت» (CPA) شما مربوط می‌شود؛ اینکه برای جذب یک مشتری جدید چقدر هزینه می‌کنید؟
در همین راستا و با بررسی کمپین‌های بازاریابی خود، احتمالا متوجه می‌شوید که برخی کانال‌ها نسبت به دیگر کانال‌ها تاثیرگذاری بیشتری دارند. هدف شما باید جذب مشتری بیشتر با کمترین هزینه باشد. باید با بررسی بازگشت سرمایه واقعی خود، بهترین روش ممکن برای انجام این کار را پیدا کنید.
در هر صورت اگر مطمئن نیستید که از بازاریابی دیجیتال کنونی خود بیشترین بازگشت سرمایه ممکن را به دست می‌آورید باید به فکر بازسازی استراتژی بازاریابی خود باشید.
2. تبلیغات اجتماعی شما در حال شکست است
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که برندها در خصوص بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی مرتکب می‌شوند، استفاده از رویکرد «post and pray» است؛ به این معنا که آنها محتوایی را روی شبکه‌های اجتماعی پست می‌کنند و سپس می‌نشینند و برای رسیدن به نتیجه موردنظرشان، دعا می‌کنند.
برندها باید محتوایی در شبکه‌ها ارسال کنند که مطمئن باشند توجه مخاطبانشان را جلب می‌کند و این کار را می‌توانند بر اساس داده‌هایی که از مشتریانشان دارند، انجام دهند. به هر حال هر پلتفرم شبکه اجتماعی شیوه تجزیه‌وتحلیل مختص خودش یا حداقل معیارهای عملکردی مخصوص خودش را دارد. تعداد لایک‌ها، کامنت‌ها، اشتراک‌گذاری‌ها و کلیک‌ها می‌تواند نشانگر تعامل دنبال کننده‌ها باشد.
اگر محتوایی را روی شبکه‌های اجتماعی قرار دادید و هیچ واکنشی نسبت به آن ندیدید، آن وقت است که باید به فکر تغییر باشید. چه خودتان روی ارسال محتوا وقت می‌گذارید یا جای دیگری برای شما این کار را انجام می‌دهد، به هر حال این سرمایه‌گذاری باید برای شما پول‌ساز باشد.
اگر کیفیت پست‌های شما در شبکه‌های اجتماعی در حال پایین آمدن است و هیچ واکنش و بازخوردی نسبت به این محتواها دریافت نمی‌کنید، همگی اینها نشانه‌ای است از اینکه شیوه بازاریابی دیجیتال شما باید تغییر کند.
3. علی‌رغم وجود ترافیک، هیچ کانورژنی وجود ندارد
تولید ترافیک تنها بخشی از فرایند اجرای یک کمپین بازاریابی موفق است. ممکن است بتوانید در طول هفته هزاران بازدیدکننده را به وب‌سایت خود بکشانید اما این بازدیدکنندگان به مشتریانی که به شما پول پرداخت کنند، تبدیل نمی‌شوند و به همین خاطر بازگشت سرمایه‌ای که استحقاقش را دارید به دست نمی‌آورید.
به همین خاطر شما چه بازاریابی خودتان را داشته باشید یا برای جای دیگری کار بازاریابی دیجیتالشان را انجام می‌دهید، چیزی که در نهایت می‌خواهید ببینید این است که شیوه بازاریابی شما منجر به کسب پول و درآمد شود، نه فقط یک بازدید ساده از سایت.
این بدین معنا است که استفاده از ابزاری مانند گوگل آنالیتیکس به منظور ردیابی و پیگیری کانورژن‌ها روی وب‌سایتتان و قراردادن آن روی کانال مناسب درنهایت می‌تواند بازگشت سرمایه هر یک از کمپین‌های شما را تعیین کند. برای مثال بسیاری از کسب‌وکارها بیشتر روی بخش SEO خودشان تمرکز و سرمایه‌گذاری کرده‌اند تا بتوانند ترافیک سازمانی روی وب‌سایتشان ایجاد کنند، اما همانطور که گفتیم، کسب ترافیک هدف اصلی و نهایی ما نیست.
هدف اصلی این است که ترافیک شما بسیار هدفمندشده باشد تا کسانی که به وب‌سایت شما سرمی‌زنند، به پیشنهاداتی که برایشان دارید علاقمند شوند و برای مثال در خبرنامه شما مشترک شوند، محصولاتتان را بخرند یا خواستار همکاری با شما شوند.
4. ترافیک بسیار کمی دارید یا اصلا ترافیکی ندارید
از طرفی اگر ترافیک شما بسیار کم باشد یا اصلا ترافیکی نداشته باشید هم نشانه خوبی نیست. نبود ترافیک بدان معنا است که تلاش‌های بازاریابی شما هیچ نتیجه‌ای در جذب مشتری روی وب‌سایت یا پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی شما ندارد. اکثر پلتفرم‌ها الگوریتم منحصربه‌فرد خودشان را دارند که تعیین می‌کند چه محتوایی به کاربرها نمایش داده می‌شود.
به هرحال ترافیک پایین نشان‌دهنده این است که شیوه بازاریابی شما نیاز به تغییر و تحول دارد. استراتژی‌های بازاریابی درست و مناسب، به شما کمک می‌کند تا بتوانید بیشترین بهره را از الگوریتم‌های پیچیده ببرید و از طریق پلتفرم‌های مناسب بیشترین ترافیک را برای کسب‌وکار شما به وجود می‌آورد.
5. بازدهی تبلیغات پولی شما ناچیز است
تبلیغات پرداختی به ازای کلیک (PPC) یکی از بهترین راه‌ها برای تولید نرخ ترغیب باشد اما اگر به اشتباه انجام شود می‌تواند هزینه گزافی برایتان به بار بیاورد. بسیاری از برندها آن نتیجه‌ای که مدنظرشان است را از تبلیغات پولی‌شان به دست نمی‌آورند دلیلش هم می‌تواند این باشد که هدفگذاری مناسبی برای تبلیغاتشان ندارند، کاربران به مشترکین تبدیل نمی‌شوند یا هزینه تبلیغات PPC آنها بسیار بالا است.
کلید داشتن چنین تبلیغات موثری، هدفگذاری مخاطب مناسب و ارائه محتوای مناسب به آنها است. هدف از کمپین‌های تبلیغاتی، چه روی گوگل، چه روی فیس‌بوک و چه در اینستاگرام این است که بتوانید مناسبت‌ترین و مرتبط‌ترین محتوا را به مخاطبانتان ارائه دهید. باتوجه به اینکه میزان هزینه به ازای هر کلیک متغیر است به همین دلیل باید مطمئن شوید بیشترین و بهترین بازگشت سرمایه را خواهید داشت. درنتیجه باید بتوانید راه‌ها و شیوه‌های مختلف را امتحان کنید تا درنهایت به ارزان‌ترین هزینه به ازای کلیک و در عین حال بیشترین بازگشت سرمایه برسید.
6. تبلیغات شما معمولا در آخرین لحظات جفت‌وجور می‌شود
هنگامی که چنین اتفاقی می‌افتد معمولا همه مقصر هستند اما اگر چنین شیوه و روشی به استراتژی همیشگی برند شما تبدیل شده، به نظر باید به فکر تغییر رویکردتان باشید.
معمولا برای داشتن تبلیغات بازاریابی موثر باید وقت صرف کنید چراکه باید داده‌ها را تجزیه‌وتحلیل کنید، مخاطبانتان را بخش‌بندی کنید و آزمون A/B روی تبلیغاتتان انجام دهید. اگر می‌خواهید بازاریابی دیجیتال شما کار منسجمی از آب درآید باید قبل از هرچیزی روی کارتان برنامه‌ریزی کنید و گام‌های اساسی برای انجام تبلیغاتتان را انجام دهید؛ مانند تحقیقات درمورد کلیدواژه‌ها، تعیین هدفگذاری تبلیغاتتان، استخدام یک سری کپی‌رایتر و غیره.
تصور کنید که اگر همه این برنامه‌ریزی‌ها را از اول انجام دهید چقدر روی تاثیرگذاری تبلیغاتتان اثر می‌گذارد.
7. وب‌سایت شما در جستجوها بالا نمی‌آید
مردم روزانه از موتورهای جستجو مانند گوگل برای پیدا کردن اطلاعات، سرویس‌ها، محصولات و برندها استفاده می‌کنند. اگر افراد در گوگل به دنبال برندهایی مانند شما باشند ولی وب‌سایت شما جزو نتایج اول ظاهرشده در صفحه گوگل نباشد آن وقت امکان دارد بسیاری از مشتریان بالقوه را به خاطر همین دلیل از دست بدهید.
برخی وب‌سایت‌ها به طور طبیعی رتبه‌بندی می‌شوند اما تعداد زیادی از آنها اینطور نیستند. به شما یادآور می‌شویم که اگر می‌خواهید از مزیت رقابتی بودن در گوگل برخوردار شوید نمی‌توانید با شیوه «انتشار کنید و دعا کنید» پیش بروید و اگر می‌خواهید از قعر جدول نتایج گوگل به صدر جدول برسید باید در رابطه با SEO خودتان یک استراتژی موثر داشته باشید.
در همین راستا باید وب‌سایت خودتان را برای جستجو مردم در گوگل بهینه‌سازی کنید، محتواهای با کیفیت منتشر کنید، کلمات کلیدی مناسب قرار دهید و لینک‌های باارزش در سایتتان قرار دهید. رتبه‌بندی گوگلتان را به شانس واگذار نکنید و مطمئن شوید که یک استراتژی مناسب برای SEO خودتان دارید که نقش موثری در بالا آمدن سایتتان دارد.
8. نمی‌دانید چطور عملکرد تبلیغاتتان را تجزیه و تحلیل کنید
بسیاری از نشانه‌هایی که بالاتر به آنها اشاره کردیم مربوط به تجزیه‌وتحلیل تلاش‌های بازاریابی شما می‌شود که آیا نتیجه‌بخش است یا نه. اما همه اینها درصورتی اثربخش است که بدانید چطور نتایج را اندازه‌گیری و بررسی کنید.
اگر ندانید چطور این کار را انجام دهید آن وقت باید رویکرد بازاریابی خودتان را به کل تغییر دهید. انجام بازاریابی دیجیتال همراه با یک ذهنیت نه‌چندان شکل‌گرفته درباره تعداد مشتریانی که به دست می‌آورید، پکیج کاملی برای اثربخشی مناسب نیست. با چنین رویکردی، اطلاعات مناسب درباره تعیین هزینه به ازای فعالیت خود و همینطور میزان درآمدی که به دست می‌آورید، نخواهید داشت.
از هر پلتفرم تبلیغاتی که استفاده می‌کنید، حتما ابزارهای تجزیه‌وتحلیل برای ردیابی شاخص‌های عملکردی کلیدی (KPI) هر تبلیغاتتان داشته باشید. این KPIها باید براساس معیارهایی باشد که در راستای اندازه‌گیری موفقیتتان استفاده می‌کنید:
- برای SEO، این معیار ممکن است بازدید از صفحه، نرخ دفع کاربر و تعداد کانورژن باشد.
- برای شبکه‌های اجتماعی این معیار ممکن است تعداد لایک‌ها، کامنت‌ها، اشتراک‌گذاری‌ها و کلیک‌ها باشد
- برای تبلیغات این معیار ممکن است تعداد کلیک‌ها، هزینه به ازای هر کلیک باشد.
ایجاد این KPIها و دانستن نحوه پیگیری آنها به شما در ارزیابی بازاریابی دیجیتالتان کمک می‌کند و به شما نشان می‌دهد که استراتژی شما نتیجه‌بخش بوده و اینکه حداکثر بازدهی سرمایه‌گذاری را داشته یا نه.
9. استراتژی بازاریابی منسجم و مولتی‌چنل ندارید
اگر فقط به یک کانال بازاریابی متکی هستید در این صورت شانس موفقیتتان را بسیار محدود کرده‌اید چون اگر این کانال به هر دلیلی از بین برود یا دیگر مانند سابق طرفدار نداشته باشد آن وقت شانس جذب مشتریان جدید را از دست می‌دهید. هدف شما باید این باشد که از طریق یک استراتژی بازاریابی چندکاناله و منسجم بتوانید از طریق چندین نقطه تماس به مشتریان بالقوه دسترسی پیدا کنید.
10. به آن میزان درآمدی که مدنظرتان است نرسیدید
آخرین و در عین حال مهمترین نشانه‌ای که حاکی از تغییر روش‌های بازاریابی دیجیتال شما است این است که شما به آن میزان درآمدی که مدنظرتان است نرسیده باشید. اگر وقت و انرژی روی انجام بازاریابی دیجیتالتان گذاشته باشید درنتیجه باید نتیجه آن را در غالب کسب درآمد ببینید.
با فرض اینکه استراتژی بازاریابی شما منجر به ایجاد ترافیک و مشتری بالقوه مناسب برای سایت شما شود، در آن صورت باید میزان درآمدتان را تعیین و مشخص کنید.
- اینکه کدام کانال‌ها منجر به کسب نتایج مطلوب می‌شود؟
- آیا بازاریابی شما بازدهی سرمایه در پی خواهد داشت؟
اگر چندان مطمئن نیستید که ماحصل بازاریابی شما ارزش هزینه‌ای که بابتش کردید را دارد یا نه وقت آن است که شیوه انجام کارتان را تغییر دهید. هزینه کردن در انجام بازاریابی آنهم بدون امکان اندازه‌گیری و سنجش نتایج و میزان درآمد، کار خطرناکی است چون درنهایت باعث هد رفتن بودجه‌تان می‌شود و کسب‌وکارتان هم دچار چالش می‌شود. پس بهتر است با دقت بیشتری بررسی کنید و ببینید که آیا شیوه‌های بازاریابی شما منجر به نتایج دلخواهتان شده است یا نه
منبع
searchenginejournal
