پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
نشانههایی از اینکه تاریخچه تولد بیتکوین میتواند به سال 1971 میلادی برگردد / ارتباط میان مردم، دولتها و پول
اقتصاد جهانی سیستم پیچیدهای است که طی سده گذشته مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است. شاید در حال حاضر عجیب به نظر برسد؛ ولی دورانهایی بوده که در آنها بحران بانکی وجود نداشته، میزان دستمزد و بهرهوری روندی افزایشی داشته و دلار آمریکا با پشتوانهای از طلای خالص پشتیبانی میشده است. این سیستم پولی جهانی در حوزههای بسیاری عملکرد موفقیتآمیزی داشته و پایههای رشد پایدار امروز را فراهم کرده؛ ولی هماکنون با شکست مواجه شده است. دلیل این شکست چیست؟
.
زمانی بود که با 35 دلار میشد یک اونس طلا خرید
دوران پس از جنگ جهانی دوم، با یک سیستم پولی جدید آغاز شد. این سیستم پولی که در نتیجه توافق برتون وودز ایجاد شد، توانست قوانین جدیدی را برای روابط تجاری و مالی بینالمللی تبیین کند. در آن زمان دنیا بزرگترین رویارویی نظامی خود را پشت سر گذاشته بود و به شدت دچار هرج و مرج بود. توافق برتون وودز در سال 1944 شکل گرفت و به سیستم مالی بینالمللی نظم و ترتیب بخشید.
کنفرانس برتون وودز پیش از پایان جنگ در نیو همپشایر برگزار شد و در نتیجه آن، دو سازمان مالی و تجاری جهانی تاسیس شدند که عبارتند از: صندوق بینالملی پول و بانک بینالمللی بازسازی و توسعه. این دو نهاد در حال حاضر به گروه بانک جهانی وابسته هستند. یکی دیگر از خروجیهای کنفرانس مذکور، موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت بود ولی بعدها سازمان تجارت جهانی جای آن را گرفت.
اکثر دولتهایی که در شکلگیری سیستم برتون وودز نقش داشتند، جزو مخالفان آلمان نازی بودند و قصد داشتند دنیایی ایجاد کنند که در آن هیچ درگیری نظامی و رکود جهانی بزرگی وجود نداشته باشد. این امر در صورتی قابل دستیابی بود که یک سیستم مالی جهانی کارآمد ایجاد شود و موانع تجارت آزاد از میان برداشته شوند. بالغ بر 700 نماینده از 44 کشور در هماهنگی با یگدیگر، توافق برتون وودز را طی یک ماه تنظیم کردند. لازم به ذکر است که از هیچ بانکداری برای شرکت در این کنفرانس دعوت به عمل نیامده بود.
با تصمیم نمایندگان حاضر در کنفرانس، قرار بر این شد که دلار آمریکا به عنوان ذخیره ارزی و زیرساخت پولی جهان شناخته شود. این نمایندگان ترجیح میدادند که همانند سالهای قبل از جنگ، در دوران پس از جنگ جهانی دوم نیز از طلا به عنوان یک استاندارد استفاده شود؛ به همین دلیل، این فلز گرانبها را با قیمت ثابت، به عنوان پشتوانه دلار در نظر گرفتند. دولت ایالات متحده متعهد شد که هر اونس طلا را با 35 دلار آمریکا معادل بداند. واحد پولی ایالات متحده به عنوان یک استاندارد جدید مبتنی بر طلا شناخته شد. این واحد پولی در مقایسه با طلای واقعی از انعطافپذیری بیشتری برخوردار بود.
در مرحله بعدی یک سامانه برای نرخ ثابت تبدیل ارز معرفی شد. طبق این سامانه، تمامی ارزهای عمده به دلار ایالات متحده که خود توسط طلا پشتیبانی میشد، وابسته بودند. کشورهای شرکت کننده در کنفرانس میبایست با اعمال مداخلات در بازار تبادلات خارجی، ارزش ارز خود را ثابت نگه دارند؛ به طوری که نرخ برابری ارز در محدوده یک درصد قرار بگیرد. خرید و فروش ارزهای خارجی نیز باید به گونهای انجام میشد که این نرخ از محدوده تعیین شده فراتر نشود.
.
خوب، بد، زشت
سیستم برتون وودز در واقع یک اتحادیه پولی بود که دلار ارز اصلی آن محسوب میشد. این سیستم توانست برای یک مدت زمانی، پایداری و ثبات خوبی را برای جهان پس از جنگ فراهم کرده و زمینه را برای بازسازی و احیای دوباره مهیا کند. بین سالهای 1945 تا 1971 که این توافقنامه مورد اجرا قرار گرفت، تقریبا هیچ کشوری با بحران بانکی مواجه نشد.
طی آن بازه زمانی جریانهای مالی احتکارآمیز به شکل کامل حذف شده بودند و فرآیند ورود سرمایه به بخشهای صنعتی و تکنولوژیکی رونق گرفته بود. در نتیجه، اقتصاد کشورها رو به پیشرفت گذاشته بود، فرصتهای شغلی بیشتری ایجاد شده بود و موانع تجاری از میان برداشته شده بود. اگر از جنگهای سرد نیابتی صرف نظر کنیم، میتوانیم ادعا کنیم که توافق برتون وودرز توانست تا حد زیادی صلح را در بین کشورهای جهان برقرار کند.
.
در سال 1971 میلادی رئیس جمهور ایالات متحده استاندارد طلا را باطل کرد
توافق برتون وودز در چند حوزه مختلف توانست دستاوردهای چشمگیری را رقم بزند؛ ولی در سال 1971، دولت رئیس جمهور نیکسون به صورت یک طرفه قابلیت تبدیل دلار به طلا را لغو کرد. یک درگاه آنلاین به نام در سال 1971 چه اتفاق شومی افتاد؟ به صورت خلاصه، چندین نمونه از دستاوردهای توافق برتون وودز را منتشر کرده و به آمار و ارقام متحیرکنندهای در مورد این توافق اشاره کرده است. برای مثال، تا پیش از تصمیم واشنگتن مبنی بر ابطال استاندارد طلا – دلار، بهرهوری با شیب مناسبی در مسیر افزایش قرار داشت و بر خلاف امروز، همگی دستمزدها در موعد مقرر پرداخت میشدند.
به عبارت دیگر، طی سالهای اجرای توافق برتون وودز، با افزایش ارزش کالا و خدمات، دستمزد کارگران نیز افزایش پیدا میکرد. همانگونه که در نمودار زیر میبینید، بین سالهای 1947 و 1979 بهرهوری رشدی 119 درصدی را تجربه کرد و هم زمان با آن، شاخص متوسط ساعتی جبران خدمات کارکنان نیز با پیشرفتی 100 درصدی همراه بود. طبق دادههای اعلام شده، از سال 1980 تا 2009، بهرهوری با رشد 80 درصدی مواجه بوده، ولی امتیاز جبران خدمات کارکنان تنها 8 درصد بیشتر شده است.
شاخصهای بسیار دیگری نیز به همین روند دچار شدند. طبق محاسبات اداره تحلیل اقتصادی و اداره آمار نیروی کار، تفاوت بین سرانه تولید ناخالص داخلی حقیقی و درآمد میانگین حقیقی ایالات متحده، از دهه 70 به بعد به شکل پیوسته بیشتر شده است. بعد از ابطال رابطه بین دلار و طلا، شاخص قیمت مصرف کننده با سرعت بالایی رو به افزایش گذاشت. قیمت میانه فروش خانههای جدید کشور نیز به سرنوشت مشابهی دچار شد. لازم به ذکر است که در این بازه زمانی، میزان شیوع طلاق و تعداد افراد زندانی آمریکا نیز به شکل محسوسی بیشتر شده است.
در سالهای بعد از راهاندازی سیستم فدرال رزرو در سال 1913، نابرابری درآمدی در ایالات متحده رو به افزایش گذاشته بود، ولی استاندارد مبتنی بر طلای پس از جنگ، توانست تا حدی این نابرابری را تعدیل کند. بعد از آنکه دولت ایالات متحده تصمیم گرفت دلار را به یک پول فیات خالص تبدیل کند، نابرابری درآمدی دوباره افزایش پیدا کرد. از سال 1971 به بعد، درآمد یک درصد از مزدبگیران برتر این کشور به شکل قابل توجهی افزایش یافته، ولی درآمد 90 درصد مابقی برای چندین دهه بدون تغییر باقی مانده است. به عبارت دیگر، در سالهای اولیه قرن و در سالهای بعد بحران اقتصادی جهانی 2008، ثروتمندان ثروتمندتر شده و فقرا فقیرتر شدهاند.
یکی دیگر از پیامدهای منفی لغو استاندارد طلا، افزایش چشمگیر بدهیهای دولت ایالات متحده بود. رقم این بدهیها در دهه 70 میلادی کمتر از یک تریلیون دلار بود؛ ولی در سال 2018 به بیش از 20 تریلیون دلار رسید. از ژوئن سال 2019 به بعد، بدهی دولت فدرال به مردم تا رقم نجومی 16.17 تریلیون دلار افزایش پیدا کرد. مبلغ مذکور، در سال گذشته با 76 درصد از تولید ناخالص داخلی برابری میکرد.
دفتر بودجه کنگره پیشبینی میکند که تا سال 2040 میلادی، رقم بدهی دولت آمریکا به 150 درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور برسد. هم زمان با این امر، درآمد حاصل از تجارت کالای آمریکا نیز با افت قابل توجهی روبرو شده و در انتهای دسامبر گذشته، به 80 میلیارد دلار رسیده است که به نوعی رکورد محسوب میشود.
.
آیا ذخیره ارزی بعدی از جنس رمزنگاری شده خواهد بود؟
توافق برتون وودز در کنار جنبههای مثبت، نقضهای مهمی نیز داشت و همین نقضها بود که باعث ابطال آن شد. قدرتهای واشنگتن این توانایی را داشتند که در جهت منافع آمریکا، دستکاریهایی را در ذخیره ارزی دلار اعمال کنند و همین کار را هم کرده بودند.
قرار بر این بود که دلار، نقدینگی لازم را برای اقتصاد جهانی فراهم کند، ولی دولت ایالات متحده به اندازه کافی اسکناس چاپ نمیکرد. در نتیجه، شرکای این کشور برای تبدیل ارز خود به دلار با مشکل مواجه شدند. در سالهای بعد برعکس این روند اتفاق افتاد؛ دولت ایالات متحده تعداد اسکناسهای سبزرنگ دلار را افزایش داد و سایر کشورها خیلی زود دریافتند که توافق برتون وودز با منافع خود ایالات متحده پیوند خورده است. لازم به ذکر است که در زمان امضای توافق، ایالات متحده دو سوم از ذخایر طلای جهان را در اختیار داشت.
واقعیت این است که در نتیجه اتحادیه پولی برتون وودرز، قدرت زیادی به ایالت متحده داده شده بود، ولی سایر کشورها میتوانستند در صورت نارضایتی از شرایط موجود، توافق را زیر پا بگذارند. مادامی که واشنگتن قصد داشت تورم را به سایر نقاط جهان صادر کند، شرکای آن تصمیم گرفتند تا مبالغ هنگفتی از دلار را به طلا تبدیل کنند. در مقابل، ایالات متحده با اعمال فشارهای سیاسی تلاش کرد تا کشورهای دیگر را به استفاده از پول چاپ شده این کشور مجاب کند.
در نهایت، کشورهایی مانند فرانسه به این نتیجه رسیدند که دیگر صبر کردن سودی ندارد و دلارهای خود را در قبال دریافت طلا به فروش رساندند. در واکنش به این اقدام، ایالات متحده پیوند بین ارز و فلز گرانبهای طلا را فسخ کرد؛ در نتیجه نرخ ارز با نوسان مواجه شد، توافق برتون وودرز لغو شد و استاندارد طلا هم از میان برداشته شد.
اتحادیه پولی اروپا نیز هماکنون با شرایط مشابهی روبروست. منتقدان معتقدند که ریشههای مشکل به نوع عملکرد این اتحادیه برمیگردد که به شدت به نفع کشور آلمان طراحی شده است. آلمان محرک اقتصادی این قاره سبز است و از بزرگترین صادرکنندگان جهان به شمار میرود. دولت برلین طرفدار نرخ تورم اندک است؛ زیرا در این صورت است که میتواند از صادرات صنعتی پیشرفته خود درآمد بالایی را به جیب بزند. با این حال، کشورهایی مانند ایتالیا، اسپانیا، پرتغال و یونان، برای این که بتوانند در میدان رقابت صادرات باقی بمانند، نیازمند نرخ تورم بالا هستند.
وجود یک ذخیره ارزی که تحت کنترل هیچ دولتی قرار نداشته باشد، در مقایسه با پول فیاتی که تابع منافع ملی یک ابر قدرت باشد، از مزایای بیشتری برخوردار است. یک ارز رمزنگاری شده که در اثر تصمیمات سیاسی مغرضانه دچار تورم نمیشود، ابزار مناسبی است که بدون جانبداری از یک جناح مشخص، به انجام تجارت جهانی و تراکنشهای مالی کمک میکند. یکی دیگر از مزایای ذخیره ارزی رمزنگاری شده این است که اعضای مختلف، صاحب خود دارایی خواهند بود نه مشتقات آن.
به احتمال زیاد ساتوشی ناکاموتو به هنگام طراحی بیتکوین به این موارد نیز فکر کرده است. شخص یا اشخاصی که پشت این نام هستند، در پروفایل بنیاد P2P ساتوشی به صورت نمادین، تاریخ تولد خود را 5 آوریل 1975 ذکر کردهاند. این اقدام چه عمدی باشد و چه غیر عمدی، تاریخچه توسعه روابط بین مردم، دولتها و پول را در ذهنها زنده میکند.
در تاریخ 5 آوریل 1933، دولت ایالات متحده با انتشار فرمان اجرایی 6102 ساکنین این کشور را از ذخیرهسازی و احتکار سکه طلا، شمش طلا و حواله طلا منع کرد. هدف این بود که میزان تقاضا برای پول فیات افزایش پیدا کند. در دوره برتون وودز، تنها خارجیها حق داشتند که دلار خود را به طلا تبدیل کنند و آمریکاییها حق انجام چنین کاری را نداشتند. این امر یکی از نقاط ضعف توافق برتون وودز به شمار میرود. فرمان مذکور در سال 1975 لغو شد و مالکیت طلا در ایالات متحده شکلی قانونی به خود گرفت.
منبع: نیوز.بیتکوین