پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بلاکچین عامل تحول زنجیره تامین و افزایش جریان تجارت در آینده
بارت راس (Bart Ras) از گرینسیل کپیتال لندن (Greensill Capital)، اولین روزهای ورود بلاکچین در صنعت تجارت مالی را اینگونه توصیف میکند: «این تکنولوژی در همان ابتدا، توسط نهادهای مربوطه با انکار مواجه شد و بانکها اعتقاد داشتند که این کار، نشدنی است. در فاز بعدی، خشم جای انکار را گرفت. من معتقدم که ما هنوز در مرحلهی دوم، یعنی خشم قرار داریم و فاز بعدی، مرحلهی پذیرش بلاکچین در زنجیرهی تأمین خواهد بود».
توسعهی بلاکچین، باهدف ایجاد تحولات اساسی در زنجیرهی تأمین و افزایش جریان تجارت مالی انجام میگیرد.
روش کاری بلاکچین یا دفتر کل توزیعشده (DLT)، اینگونه است که: دادههای مربوط به تراکنشها، توسط یک شبکهی کامپیوتری که به اینترنت متصل است، ضبط و ثبت میشود. این اطلاعات به اشتراک گذاشته میشوند. پایهریزی ارزهای رمزنگاریشده (مانند بیت کوین) از طریق بلاکچین، قابل انجام است. در طی چند سال اخیر، بانکها، فینتکها و ابرشرکتها آغاز به مشارکت با همدیگر کردهاند. تجارت مالی، یکی از قدیمیترین قسمتهای صنعت بانکداری است و بلاکچین در حال دگرگون کردن این بازار میلیارد دلاری است.
شفافیت بیشتر، سرمایهگذاران عمده را به سمت تجارت مالی سوق خواهد داد.
تجارت مالی، هنوز به فرآیندهای سنتی و کاغذبازی متکی است. مدارک ضروری در این زمینه، عبارتاند از: صورتحساب محمولههای بارگیری شده، برگهی تأییدیه حمل کالاها با کشتی، اعتبارنامهها و ضمانتنامههای بانکی. به لیست گفتهشده، گواهینامههای کیفیت، کمیت و برگههای گمرکی را اضافه کنید. نتیجهی این بوروکراسی اداری و بیکفایتی، طولانی شدن روند پرداخت و نارضایتی خواهد بود.
بلاکچین، اسناد را دیجیتالی کرده و سپس ذخیره میکند. در بلاکچین، تمامی جزئیات و حتی فرآیند پیشرفت محموله در اقیانوس، قابل ردیابی است. این اطلاعات در یک دفتر کل توزیعشده، ثبت شده و برای همهی زنجیرهی تأمین، قابل مشاهده است. مزیت دیگر بلاکچین، غیرقابل تغییر بودن آن است. این کار، جلوی گرفتن رشوه را میگیرد. با بکار گیری بلاکچین، از رسواییهایی مثل فروش گوشت اسب تسکو (Tesco) و قبضهای دروغین بندرگاه چینگ دائو (Qingdao) در کشور چین، ممانعت به عمل میآید. در کلاهبرداری مربوط به بندر چینگ دائو، بزهکاران از طریق سندسازی و گرو گذاشتن فلز، اقدام به اخذ وامهای بانکی کرده بودند.
تکنولوژی بلاکچین، قراردادهای هوشمند را نیز شامل میشود. وقتیکه کالاهای تجاری به مقصدشان میرسند، هزینههای مربوط به آنها بهصورت خودکار، پرداخت میشوند. این فرآیند اتوماتیک، توسط برنامههای کامپیوتری که بر روی دفتر کل اجرا میشوند، قابل انجام است. در حال حاضر، فرآیند پرداخت بسیار دشوار و زمانبر است؛ فرآیند امروزی شامل فاکتور نوشتن، بررسی کالای دریافتی توسط خریدار و مراجعه به بانک برای پرداخت هزینه میشود. آقای راس (Ras)، محققی است که در دانشگاه علوم کاربردی ویندشیم (Windesheim) هلند، فعالیت میکند. او معتقد است: «قرارداد هوشمند، تمامی مراحل فرآیندهای پرداخت امروزی را، بر اساس شرایط خودش انجام میدهد. این اقدام، مخارج کلی تراکنشها را کاهش خواهد داد».
دادههای امروز، متمرکز نیستند، به همین دلیل است که بلاکچین، یک تکنولوژی کامل برای زنجیرهی تأمین است. بلاکچین، همانند هر زنجیرهی تأمین دیگر، که صدها شرکت و عنصر مختلف را به هم پیوند میدهد، مالک مشخصی ندارد. در سیستم غیرمتمرکز بلاکچین، تمامی دادهها در بلوک قرار دارند؛ اما مردم حق انتخاب دارند و میتوانند اطلاعاتی که به اشتراک میگذارند را کنترل کنند. سازندهی داده، توانایی این را دارد که دادهها را بهطور کامل رمزنگاری کند و یا آن را باز گذاشته و شرایط خاصی را برای دسترسی به اطلاعات، تعریف کند.
این امکانات، برای تأمینکنندگان بسیار اهمیت دارد. اگر در یک سیستم، امکان مشاهدهی مکان و قیمت کالاهای خریداریشده توسط تأمینکننده، برای خریدار وجود داشته باشند، با استقبال کمی از سوی تأمینکنندگان مواجه خواهد شد. در بلاکچین، خود تأمینکننده میتواند انتخاب کند که این اطلاعات را با خریدارانش به اشتراک بگذارد یا خیر.
بانکهای فعال در حوزهی تجارت مالی، از ورود بلاکچین در زنجیرهی تأمین استقبال کردهاند. بانکها از طریق بلاکچین میتوانند بینش خوبی از آنچه که بر رویش سرمایهگذاری میکنند، به دست آورند. این کار به خوشنامی آنها کمک کرده و ریسکهای قانونی را کاهش میدهد. این در حالی است که قوانین سفتوسخت و مجازات، اشتهای بانکها را برای فعالیت در حوزهی تجارت مالی، کور کرده است.
خانم شونا تاتچل (Shona Tatchell) مدیر اجرایی و مؤسس فینتک هالوترید (Halotrade) است. استارتآپ فینتکی او، تکنولوژی بلاکچین را باهدف گسترش استفاده از تجارت مالی در معاملات پایدار، به کار گرفته است. او میگوید: «بزرگترین طرفداران تکنولوژی دفتر کل توزیعشده، گروههای شناسایی، مدیریت و کاهش جرائم مالی در بانکها هستند». نتایج یک نظرسنجی که اخیراً توسط اتاق بازرگانی بینالمللی انجام شد، نشان داد که تقاضا برای تجارت مالی برآورد نشده، ادامه دارد.
خانم تاتچل، معتقد است که بانکها برای به کارگیری بلاکچین، تلاش میکنند. او علت این تلاش را توسعهی فرصتهای مالی میداند. اگر زنجیرهی تأمین شرکتها، شفاف و قابل نظارت باشد، ریسکهای اعتباری کاهش مییابند و درنتیجهی آن، قابلیت نقد و انتقال بانکی آنها، بیشتر خواهد شد. زنجیرهی تأمین قویترین برندها نیز، در معرض خطر قرار دارد. بهعنوانمثال، میتوان به بدنامی شرکت اپل در سال 2010 اشاره کرد. این بدنامی، در سایهی خودکشیهایی ایجاد شد که در فوکسون (Foxconn) اتفاق افتاده بودند. (فوکسون بزرگترین زنجیرهی تأمین اپل در کشور چین است). نمونهی بعدی، پیمارک (Primark) است. در سال 2013 و به دنبال تخریب رانا پلازا (Rana Plaza) در کشور بنگلادش، بسیاری از کارگاههای تولید پوشاک، از بین رفتند. این فروپاشی، یک شکست بزرگ برای پیمارک بود و این شرکت مجبور شد میلیونها دلار خسارت را متحمل شود.
شفافیت در تجارت، سرمایهداران عمده را به سمت تجارت مالی سوق میدهد. از نتایج سودمند این اقدام، میتوان به افزایش رقابت در این زمینه و کاهش حاشیه در بانکها اشاره نمود. برخی از فینتکها، تهدیدی برای بانکها در همین زمینه هستند. اسکوچین (Skuchain) یک بستر مبتنی بر بلاکچین در کالیفرنیاست. این بستر، سرمایهی ثبتشده را بهعنوان انگیزهای برای جذب شرکتها به کار گرفته است. این شرکت، خدمات وامدهی بر اساس وثیقه گذاشتن داراییها را ارائه کرده و از این طریق، برای خودش اعتبار کسب میکند.
ربکا لیاو (Rebecca Liao) از اسکوچین، عنوان میکند: «ما بهوسیلهی بلاکچین، دارایی تأمینکنندگان را از آنها خریداری میکنیم و هر زمان که آنها اعلام آمادگی کنند، همین دارایی را به خودشان میفروشیم». تأمین مالی این فینتک از طریق یک بانک تجاری انجام میشود؛ بنابراین بانکها نیز نقش مهمی در این قضیه ایفا میکنند، ولی این تأثیرگذاری، غیرمستقیم است.
بااینحال، قانون، جلوی پیشروی فینتکها را گرفته است؛ بانکها مجوزهایی میخواهند که تنها تعدادی اندکی از استارتآپهای فینتک به آن دسترسی دارند. بانکها و شرکتهای ارائهدهندهی فناوری، همکاری با همدیگر را آغاز کردهاند تا هم دسترسی به بازار داشته باشند و هم بتوانند تکنولوژیهای جدید را به کار بگیرند. همکاری آی بی ام (IBM) با هفت بانک بزرگ اروپا، نمونهی این تعامل است. هدف از این مشارکت، ساخت یک بستر DLT برای تجارتهای کوچک و متوسط بوده است.
بلاکچین در زنجیرهی تأمین میزبان چالشهای زیادی است. زنجیرهی تأمین پیچیده است و موفقیت در آن، بستگی به ساخت اکوسیستمی دارد که تمامی جنبههای تجارت را دربر میگیرد. این اکوسیستم نباید فقط به سازمان یا شرکتهای خاصی تعلق داشته باشد؛ بلکه باید تمامی مراحل را از تولید مواد اولیه تا قفسهی سوپرمارکت در بربگیرد.
خانم لیاو اعتقاد دارد: «بلاکچین باید با تمام افرادی که با آنها کار میکند، نقاط تماس ایجاد کند». مشارکت با شرکتهای بزرگ، مستلزم زیرساختهای قانونی است. بانکها نیز راه درازی را در پیش دارند تا بتوانند سیستمهای فناوری اطلاعات قدیمیشان را با بلاکچین، جایگزین کنند.
بررسی نمونه موردی: بلاکچین در زنجیرهی تأمین صنعت چای
امروزه، صنعت چای با مشکل سرمایهگذاری پایدار مواجه شده است و بلاکچین میتواند به حل این معضل، کمک کند. در زمینههای مدیریت کودکان کار و تصفیهی آب نیز بلاکچین میتواند راهگشا باشد. توصیف نحوهی کمکرسانی بلاکچین به حل این مشکلها اندکی دشوار است؛ درواقع، ترکیب تجارت مالی بانک، تکنولوژی بلاکچین و تعدادی از شرکتهای چندملیتی، باید دستبهدست هم دهند تا مشکل، حل شود.
به عنوان اولین پایلوت، تکنولوژی بلاکچین در زنجیرهی تأمین تولید چای مالاوی (Malawian tea)، به کار گرفته شد. این کار با هدف ایجاد پایداری در زنجیرهی تأمین چای مالاوی و دسترسی به تجارت مالی، انجام گرفت. بلاکچین در زنجیرهی تأمین چای، تمام مراحل ر از زمان رشد در مزرعه تا بستهبندی و قرار گرفتن روی قفسهی سوپرمارکت، در برمیگیرد.
در وهلهی بعد، بانکهای مربوطه وارد عمل میشوند. این بانکها دسترسی پیشرفتهای به اعتبارات کشاورزان و شرکتهای تعاونی مالاوی دارند. نتیجهی این اقدام، کاهش سرمایهی در گردش برای صاحبان کسبوکار کوچک خواهد بود. صاحبان کسبوکارهای کوچک، این توانایی را خواهند داشت که سرمایهگذاری و بهرهوری را افزایش داده و به پایداری بیشتر کارشان کمک کنند.
خانم تاتچل، در این زمینه میگوید: « پایداری بیشتر تولیدکنندگان برابر است با کاهش قیمت سرمایهگذاری بانکها». او اظهار دارد: «چشمانداز من این است که از زنجیرههای تأمینی که شفافیت ندارند دور شویم و به سمت ایجاد یک حلقهی اطمینان، حرکت کنیم».
منبع: Raconteur.net