پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
سکوهای آنلاین سلامت
در شرایط فعلی به نظر میرسد بهترین و ایدئالترین سناریویی که میتوان انتظار داشت، حرکت به سمت پلتفرمهایی است که به صحبتهای بخش آفلاین جامعه بهخوبی گوش میدهند و درصدد هستند خدمات آنلاین و آفلاین سلامت را با هم ادغام کنند و همه را بهصورت یکجا ارائه دهند
بهرام تیموری دِرِشکی، پزشک و پژوهشگر / همهگیری کووید 19 بهسرعت توانست محدودیتهای «سیستمهای مراقبت سلامت آنالوگ» را به جهانیان نشان دهد و آنها را وادار کند تا به سمت سیستمهای بهتر و کاربردیتری حرکت کنند؛ در حقیقت توانست بهسرعت توجهات را به سمت سیستم سلامت دیجیتال جلب کند. حال سؤال اصلی این است که سیستم سلامت دیجیتال تا چه حد میتواند ضعفهای سیستم آنالوگ را اصلاح کند؟
پای «سلامت» که در میان باشد، شرایط پیچیدهتر و حساستر میشود؛ راهحلهای عادی پاسخگو نیستند و باید در پی راهحلهای جدیدی برای حل معادلات چندمجهولی پیچیده باشیم. اینجا دیگر دو به علاوه دو، چهار نمیشود. نه اینکه قاعده و قانونی برقرار نباشد؛ نه. نوع قوانین، متفاوت است. نادیدهگرفتن این قوانین، ظرافتها، پیچیدگیها و حساسیتها و استفاده از روشهای متداول برای حل معادلات، قطعاً ما را از جواب اصلی، دور خواهد کرد؛ آن وقت تأثیرات مخرب این جوابهای ناصواب، جبرانناپذیر است؛ موضوع، جان آدمهاست.
در سال 2001 میلادی، زمانی که «استیو جابز» مدیرعامل شرکت اپل قصد داشت آیپاد (iPod) را به جهانیان معرفی کند، در حالی که آیپاد را در دست چپش نگه داشته بود و آن را به حضار نشان میداد، گفت: « این دستگاه کوچک شگفتانگیز، حدوداً یکهزار آهنگ را در خود جای میدهد.» این جمله را گفت و سپس آن دستگاه کوچک شگفتانگیز را در جیب شلوارش گذاشت؛ «یکهزار آهنگ، درجیب شما»! موضوع، بهسرعت توجه کاربران را به خود جلب کرد.
ادعای جابز شاید تا چند سال قبل، بیشتر شبیه یک رؤیا بود؛ رؤیایی که در ابتدا دستنیافتنی مینمود و سرمایهگذاری روی آن، از نظر خیلیها وقت تلفکردن و هدر دادن سرمایه بود، اما جابز این رؤیا را تحقق بخشید و خیلی زود توانست بازار موسیقی را هم متحول کند. با مشاهده روندهای اینچنینی در طول چند سال اخیر، این سؤال مطرح میشود که آیا امروز در حال حرکت به سمت این دیدگاه در حوزه «سلامت» هستیم؟ یک بیمارستان/ کلینیک مجازی در جیبهایمان؟
زندگی آنلاین
آمارها نشان میدهد ضریب نفوذ پهنباند سیار در شش ماه ابتدایی سال 1399 به 91.07 درصد رسیده است؛ این میزان در سال 1393 برابر با 9.1 درصد بوده است. ضریب نفوذ پهنباند ثابت هم از 7.63 درصد در سال 1392 به 11.28 درصد در ششماهه اول سال 1399 رسیده است. اینترنت در حال تبدیلشدن به یکی از اجزای جداییناپذیر زندگی امروزی است؛ زندگیای که «آنلاین» است.
شرایطی را تصور کنید که دیگر نیازی نیست برای خرید دارو بهصورت حضوری به داروخانه مراجعه کنیم؛ بلکه داروهای شخصیسازیشده متناسب با ژنوم ما بر اساس نسخه پزشک به آدرس مورد نظرمان ارسال میشود؛ عملهای جراحی در اتاق عمل توسط روباتهای هوشمند، تحت نظارت آنلاین پزشک انجام میشوند و دیگر نیازی به حضور فیزیکی تیم جراحی نیست؛ برای انجام آزمایشهای متداول، نیازی به مراجعه حضوری به آزمایشگاه نیست و با یک «وسیله ساده» و کوچک که به تلفن همراهمان متصل میشود، آزمایشی که توسط پزشک درخواست شده، انجام و نتیجه بهصورت آنلاین برای پزشک مربوطه ارسال میشود؛ فشار خون از روی «اثر انگشت» اندازه گرفته میشود و هر بار قبل از شروع ویزیت بهصورت خودکار برای پزشک ارسال میشود؛ نیازی به مراجعه حضوری به پزشک نیست و اغلب «ویزیت»ها/مشاورهها و «معاینات»، بهصورت غیرحضوری و آنلاین در بسترهای «خاصی» که طراحی شده، انجام میشوند! آیندهای که چندان دور از ذهن هم نیست؛ کسی چه میداند… .
«پلتفرمهای دیجیتال» چند سالی است که در تاروپود زندگی مدرن تنیده شدهاند؛ تاکسیهای آنلاین، رزرو آنلاین هتل، فروشگاههای آنلاین، سفارش آنلاین غذا، پزشکی از راه دور، نوبتدهی آنلاین، مدیریت آنلاین مطب و… . «پلتفرم»، در حالت کلی، مفهوم جدیدی نیست و تقریباً قدمتی به درازای تمدن بشری دارد. از دوران باستان، «بازارها» یا حراجیهایی که بهصورت دورهای (ماهیانه/سالیانه) در برخی شهرها و مناطق برپا میشدند و میزبان تولیدکنندگان، تاجران و سرمایهگذاران از مناطق مختلف بودند و قوانین خاص خود را داشتند، در اصل همان مفهوم «پلتفرم» را به ذهن متبادر میکنند؛ سکویی برای بهتر دیدهشدن؛ بستری برای تعامل بهتر «تولیدکنندگان بیرونی» و «مصرفکنندگان بیرونی» با چارچوبها و قواعد مشخص در جهت تولید ارزش.
مدتزمان زیادی نیست که «پلتفرمهای دیجیتال» به شکل امروزی آن شکل گرفته و مورد توجه کارآفرینان و شرکتهای نوآور قرار گرفتهاند. آمازون، اوبر، تنسنت، لینکدین، اینستاگرام، اندروید و… از جمله نمونههای موفق کسبوکارهای پلتفرمی در سطح بینالمللی هستند.
سلامت آنالوگ؛ سلامت دیجیتال
یکی از موضوعات مهمی که این روزها توجه متخصصان و سرمایهگذاران را به خود جلب کرده، موضوع «مراقبت سلامت از راه دور»(Telehealth) است. مراقبت سلامت از راه دور، مفهومی کلی و جامع است و استفاده از فناوریهای دیجیتال در جهت ارائه خدمات تشخیصی یا درمانی، آموزش سلامت و ارتقای سلامت عمومی جامعه را شامل میشود.
سرمایهگذاران، کارآفرینان و کاربران ایرانی، از بین همه موضوعاتی که در حوزه «مراقبت سلامت از راه دور» مطرح است، بیشترین توجه را به پلتفرمهای «پزشکی از راه دور» (Telemedicine) داشتهاند؛ «پزشکی از راه دور» یعنی ارزیابی، معاینه تشخیص و پیگیری و مراقبت از بیماران توسط پزشک، از طریق راههای ارتباطی نوین و فناوریهای جدید، در شرایطی که پزشک و بیمار بهصورت فیزیکی در کنار هم نیستند و به هم دسترسی ندارند.
شایان ذکر است که سایر پلتفرمها (داروخانههای آنلاین، نوبتدهی آنلاین، مدیریت آنلاین مطب، تولید محتوای سلامت، پرونده الکترونیکی و…) هیچکدام به اندازه پلتفرمهای مشاوره آنلاین، مورد اقبال قرار نگرفتهاند.
تمایل عموم مردم به استفاده از پلتفرمهای دیجیتال در حوزه سلامت، با شروع طغیان کووید 19 افزایش چشمگیری داشته است؛ اغلب دولتها برای کنترل این همهگیری، سعی داشته و دارند که تا جای ممکن، رفتوآمدهای غیرضروری در سطح جامعه و مراجعات غیراورژانسی به بیمارستانها و کلینیکها را کاهش دهند، به همین علت کوچکردن از سلامت آنالوگ به دیجیتال و توسعه پلتفرمهای دیجیتال را در دستور کار قرار دادهاند. توجه مردم به هشدارها و افزایش سطح آگاهی آنها از نحوه عملکرد ویروس، لزوم فاصلهگذاری فیزیکی و نیز ترس از ابتلا به بیماری، تقاضای جدیدی در بین عموم مردم برای استفاده از پلتفرمهای دیجیتال سلامت ایجاد کرده است.
شرکتها هم فرصت پیشآمده را مغتنم شمرده و این روزها سعی دارند عادتهای کاربرانشان را بهآرامی و با شیبی ملایم تغییر دهند. اینطور که به نظر میرسد در چند سال آینده، اغلب فعالیتهای مرتبط با سلامت بهصورت آنلاین انجام خواهد شد. اینها همه، خبر از انقلابی بزرگ در حوزه سلامت میدهند؛ دگرگونی عظیمی که بهزودی تمام بخشهای سیستم سلامت را در خواهد نوردید.
در حالت کلی، پلتفرمهای پزشکی و سلامت، به چهار دسته تقسیم میشوند:
- اول: پلتفرمهایی که صرفاً با دادهها سروکار دارند (Pure Data Platform)؛ این سکوهای الکترونیکی، دادهها و اطلاعات بیماران را جمعآوری و سپس تحلیل میکنند و در نهایت در اختیار متخصصان یا سیاستگذاران قرار میدهند. نتایج حاصل از این تحلیلها، میتواند به تشخیص بهتر و راحتتر بیماریها، همچنین درمان سریعتر و شخصیسازیشده بیماران منتهی شود.
- دوم: پلتفرمهایی که روی یک بیماری خاص (مثلاً «دیابت شیرین»، «سرطان» و…) یا یک درمان خاص متمرکز میشوند و بیماران را در طول سیر بیماریشان همراهی میکنند. شرکت زیمنس با همکاری شرکت Varian طرحی را با موضوعیت «سرطان» توسعه دادهاند که ارائه کلیه خدمات؛ از پیشگیری و غربالگری تا تشخیص زودهنگام، درمان و پیگیری مراحل بعد از بهبود را در دستور کار دارد. این پلتفرمها را اصطلاحاً «پلتفرمهایی با یکپارچهسازی افقی» (Platforms With Horizontal Integration) مینامند.
- سوم: پلتفرمهایی هستند که اصطلاحاً با «یکپارچهسازی عمودی» (Platforms With Vertical Integration) بستری را فراهم میکنند تا بازیگران بخشهای مختلف زنجیره درمان، با هم در ارتباط باشند؛ شرکتهای دارویی با داروخانهها، ارائهدهندگان خدمات پزشکی از راه دور با بیمارستانها، بیمهها با مراکز درمانی (بیمارستانها و درمانگاهها/کلینیکها) و… .
- چهارم: پلتفرمهایی هستند که خودشان از ادغام چند پلتفرم دیگر ایجاد میشوند و بخشهای مختلف سیستم درمانی در سطحی وسیعتر، در بستر این سکوهای الکترونیکی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و اصطلاحاً «Integrated Meta-Platforms» نامیده میشوند. این دسته از سکوهای الکترونیکی گاه پا را فراتر میگذارند و تا جایی پیش میروند که کل سیستم سلامت کشور را پوشش میدهند.
دور یا نزدیک
بیشتر بیماران، بهجز در موارد خاص، معمولاً علاقهای به مراجعه حضوری به بیمارستان و درمانگاه/کلینیک ندارند؛ از این کار بیزارند؛ میگویند خودش خوب میشود، من که بیمار نیستم. از نشستن در سالن انتظار درمانگاه یا مطب، حالشان به هم میخورد. حاضرند از دوست و آشنا سؤال کنند و همان درمانهای پیشنهادی (درست یا غلط) آنها را به کار ببندند، اما تا جای ممکن برای ویزیت مراجعه نکنند؛ در اینترنت، علائمشان را گوگل کنند و از همان جا بیماری را تشخیص دهند و درمان کنند! درست یا غلط یا اعتبار آن مرجع زیاد برایشان مهم نیست؛ فقط حالشان خوب شود، کافی است.
آنها مدام سؤال میکنند آیا راهی وجود دارد که بدون مراجعه حضوری به مطب پزشک، حالم بهتر شود؟ آنها اغلب ویزیت پزشک را بهعنوان گزینه نهایی در نظر میگیرند. احتمالاً یکی از دلایل شکلگیری پلتفرمهای «مشاوره آنلاین» که گاهی به اشتباه «ویزیت آنلاین» هم خوانده میشوند، این دیدگاه بوده است.
کودک 10سالهای را تصور کنید که با حالت تهوع و استفراغ، اسهال و تب خفیف که از یکی، دو روز قبل شروع شده، به پزشک مراجعه میکند. بیمار شکایتی از درد شکم ندارد و هیچ بیماری قبلی یا علامت دیگری را ذکر نمیکند. در نگاه اول، پزشک احتمالاً تشخیص اسهال حاد ویروسی را برای بیمار مطرح میکند که با درمان سرپایی مشکل حل خواهد شد، اما صبر کنید؛ پزشک در معاینه شکم بیمار، متوجه نکتهای میشود که وقتی آن را با وضعیت ظاهری و شرح حال بیمار کنار هم قرار میدهد، به «آپاندیسیت» شک میکند.
بررسیهای پاراکلینیکی، مؤید تشخیص آپاندیسیت هستند! بیمار با تشخیص «آپاندیسیت حاد» راهی اتاق عمل میشود. احتمالاً اگر این معاینه فیزیکی انجام نمیشد، ممکن بود جان این کودک به خطر بیفتد. بسیاری از طبیبان باسابقه و کاربلد بیمار را از راه دور درمان نمیکنند؛ میگویند «بیمار را باید از نزدیک ویزیت کرد، شرح حال گرفت، معاینه کرد و بعد درمان مناسب را تجویز کرد». حال سؤالی که مطرح میشود این است که اساساً آیا میتوان با کمک پلتفرمها و اپلیکیشنهای پزشکی از راه دور، بیماری را بهصورت قطعی تشخیص داد یا درمان کرد؟
«پزشکی از راه دور»، اگرچه ارزانتر، راحتتر و در دسترستر از سایر روشهاست و تنها روشِ در دسترس و بهصرفه هنگام وقوع «بلایای طبیعی» است، اما فعلاً نقصهایی دارد که کاربرد آن را بسیار محدود میکند. پزشکی از راه دور، هنوز نارس و کال است؛ شبیه طفل نوپایی است که به مراقبت و رسیدگی نیاز دارد تا پا بگیرد، راه بیفتد و بدود؛ نیاز به نور دارد تا رشد کند، ریشه بدواند و به بار بنشیند. تا آن روز راه طولانی در پیش است و فعلاً باید این محدودیتها را در نظر گرفت و لحاظ کرد. یکی از محدودیتهای مهمِ فعلی «پزشکی از راه دور»، عدم امکان انجام معاینات فیزیکی/مانورهای تشخیصی است.
نمیتوان صدای قلب یا ریه بیماران را شنید؛ نمیشود هوایی که احیاناً زیر پوست وجود دارد را لمس کرد و کلی معاینه دیگر که با امکانات و روشهای فعلی قابل انجام نیستند. باید به این نکته توجه کرد که پلتفرمهای «مشاوره آنلاین»، فقط برای مشاورهاند، نه بیشتر! پزشکان، مسئول جان بیماران هستند و باید اطمینان حاصل کنند بیمار، خدمات مورد نیازش را همانطور که باید و شاید، دریافت میکند؛ به همین علت توصیه بر این است که بیمارانی که برای «نخستینبار» ویزیت میشوند، یا شرایط جدیدی برایشان ایجاد شده که قبلاً وجود نداشته است، حتماً بهصورت «حضوری» ویزیت شوند تا چیزی از قلم نیفتد؛ هیچچیز فعلاً نمیتواند جایگزین ویزیت حضوری و معاینه بالینی شود.
این پلتفرمها، در مقیاس محدود و در صورت صلاحدید پزشک، در شرایط خاص میتوانند در روند درمان برخی از بیماران، مفید واقع شوند؛ از جمله بیمارانی که بیماریهای مزمن دارند و نیاز است مدت طولانی، تحت پیگیری و مراقبت باشند؛ مثل دیابت شیرین، افسردگی، اعتیاد، استئوآرتریت، فشارخون بالا و… . یا بیمارانی که در اثر مصرف دارویی خاص دچار عارضهای شدهاند و نیاز به مشاوره دارند. در صورت استفاده نابجا، قطعاً این پلتفرمها مفید نخواهند بود و باعث نارضایتی بیماران/کاربران خواهند شد.
علی ایحال، بهوضوح ماهیت پلتفرمهای حوزه سلامت، با پلتفرمهای دیگر حوزهها تفاوت دارد؛ قانون و قاعدههای دقیقتر و متفاوتتری بر آنها حاکم است که عدم اطلاع دقیق از آنها، کسبوکارهای این حوزه را به لبه پرتگاه میکشاند و کاربران را گمراه میکند. اینکه بگوییم کدام دسته از پلتفرمها در آینده موفقتر خواهند بود، قطعاً به زمان بیشتری نیاز دارد، اما دیگر چه بخواهیم، چه نخواهیم، سکوهای الکترونیکی، جزئی از زندگی روزمرهمان شدهاند، ما را احاطه کردهاند و راه گریزی از آنها نیست.
تنها کاری که از دستمان برمیآید، قبول این انقلاب دیجیتالی، شناخت محدودیتها و تلاش جهت رفع آنهاست! در شرایط فعلی به نظر میرسد بهترین و ایدئالترین سناریویی که میتوان انتظار داشت، حرکت به سمت پلتفرمهایی است که به صحبتهای بخش آفلاین جامعه بهخوبی گوش میدهند و درصدد هستند خدمات آنلاین و آفلاین سلامت را با هم ادغام کنند و همه را بهصورت یکجا ارائه دهند.
«نیلز بور»، فیزیکدان معروف دانمارکی و برنده جایزه نوبل، زمانی گفته بود: «پیشبینیها بسیار دشوارند؛ بهخصوص وقتی در مورد آینده باشند…»