راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چرا ICOها شکست خوردند؟ / چرا STOها معتبرتر هستند؟

بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی و شرکت‌های تجاری برای گسترش فعالیت‌های خود به تأمین مالی احتیاج دارند. این فرایند در طول تاریخ شکل‌های مختلفی به خود دیده است. با ظهور تکنولوژی بلاکچین، روش‌های جدیدتری مبتنی بر این فناوری شکل‌ گرفته که شرکت‌ها از آنها برای تأمین مالی استفاده می‌کنند. با این‌ حال، این فرایندها گاهی ممکن است سخت و زمان‌بر باشد.

در گذشته شرکت‌ها باید فرایندهای سخت و گاه طاقت‌فرسایی را برای ارزش‌گذاری و کسب مجوزهای لازم طی می‌کردند تا بتوانند بخشی از سهام خود را در قالب عرضه اولیه سهام یا همان IPO به سرمایه‌گذاران متقاضی بفروشند. شرکت‌ها از این طریق می‌توانستند سرمایه مناسبی برای توسعه فعالیت‌های خود به دست بیاورند، ولی همان‌طور که بیان شد، با ظهور و گسترش فناوری بلاکچین، روش‌های نوینی برای تأمین سرمایه در اختیار شرکت‌ها قرار گرفته است که محدودیت‌های روش IPO را ندارند.

از میان آنها می‌توانیم به عرضه اولیه سکه (ICO) و عرضه توکن بهادار (STO) اشاره کنیم. هر کدام از این روش‌ها مزایا و معایب خاصی دارند؛ با این‌ حال، در مجموع می‌توان روش STO را بهتر و موفق‌تر از ICO دانست. این روزها که صحبت از توکن‌های بهادار و سهام دیجیتالی بیشتر شنیده می‌شود، باید یک‌ بار به گذشته نگاه و دلیل شکست ICOها را مرور کنیم.


عرضه اولیه سکه یا ICO چیست؟


روش عرضه اولیه سکه (Initial Coin Offering – ICO) را می‌توان یکی از اولین روش‌های تأمین سرمایه مبتنی بر بلاکچین دانست. این روش در واقع ترکیبی از تأمین مالی جمعی و عرضه اولیه سهام در دنیای دیجیتال است. دقیقاً همانند روش عرضه اولیه سنتی که مقداری سهام با قیمتی مشخص در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد، در ICOها نیز مقداری توکن ایجاد شده و در ازای مبلغی مشخص به خریداران منتقل می‌شود.

کاربرد این توکن‌ها، بسته به نوع شبکه و کارکرد پروژه، ممکن است متفاوت باشد. برای مثال، آنها ممکن است نقش اوراق بهادار و سهام یک پروژه رمزارزی را داشته باشند یا یک توکن کاربردی باشند و از آنها بتوان برای خدمات یک شبکه استفاده کرد.

در سال ۲۰۱۷ و هم‌زمان با رشد نجومی بازار رمزارزها،  استقبال شگفت‌آوری از ICOها شد و تعداد بسیار زیادی از پروژه‌ها در قالب روش ICO اقدام به تأمین سرمایه کردند. سهولت به‌کارگیری روش ICO باعث شکل‌گیری سوءاستفاده‌ها و کلاهبرداری‌های متعددی شد. علاوه بر این، بسیاری دیگر از این پروژه‌ها در دستیابی به اهداف خود ناکام ماندند و شکست خوردند. همین موضوع باعث شکل‌گیری ابهامات زیادی در روش ICO شد و کارشناسان به این موضوع پرداختند که چرا این ICOها شکست خوردند.

شکست رویدادهای عرضه اولیه سکه، ریشه در مسائل مختلفی دارد؛ اما مهم‌ترین آنها از این قرارند:

۱. تناسب نداشتن با نیاز بازار

بر اساس آمار منتشرشده، بیش از نیمی از ICOهایی که از سال ۲۰۱۷ تا به‌ حال انجام شده، با شکست مواجه شده‌اند. عدم تناسب با نیاز بازار را می‌توان یکی از دلایل شکست این پروژه‌ها دانست. آنها در واقع محصولی را توسعه دادند که مردم هیچ نیازی به آن نداشتند و در نتیجه مورد استقبال نیز قرار نگرفت؛ بنابراین، پیش از هر چیزی، پروژه‌ها باید از وجود نیاز و تقاضای مناسب اطمینان حاصل کرده و سپس توسعه محصول خود را شروع کنند. برخی محصولات نیز ممکن است با مشکلات قانونی و نظارتی مواجه شوند و همین موضوع در فعالیت آنها اختلال ایجاد کند؛ بنابراین، پیش از شروع توسعه و عرضه‌ محصول، ناشران باید تمام جنبه‌های قانونی آن را مورد بررسی قرار دهند.

۲. عدم کاربرد مستقیم

بسیاری از کارآفرینان و پروژه‌ها قادر نیستند کاربری دقیق و مشخصی را برای سکه‌ها (Coin)‌ خود ارائه کنند. تنها تصویری که آنها می‌سازند، امکان تبادل، خریدوفروش و نوسان‌گیری از آن سکه است. این موضوع یک ضعف بسیار جدی و بحرانی در پروژه محسوب می‌شود؛ چراکه کاربرد هر توکن را می‌توان پشتوانه آن دانست و اگر یک سکه هیچ کاربرد مستقیمی نداشته باشد، بنابراین دلیلی هم برای خرید و موفقیت آن وجود ندارد. بسیاری از ICOها به همین خاطر در اولین مراحل نابود شدند.

۳. توجه نکردن به برندسازی

درست بر خلاف مورد قبلی، برخی توسعه‌دهندگان ممکن است تمام تمرکز خود را صرف جنبه‌های فنی توسعه محصول خود کرده و از اهمیت بازاریابی و برندسازی غافل شوند. در واقع باید تعادلی منطقی و بر اساس واقعیت بین این دو موضوع برقرار باشد. شکست برخی از ICOها صرفاً به این خاطر بود که موفق نشدند تصویری جذاب از پروژه خود را به مخاطبین ارائه کنند. وایت‌پیپر مرتبط، وب‌سایت حرفه‌ای، هویت بصری، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و… همگی می‌توانند در مقبولیت و برندسازی یک پروژه تأثیر زیادی داشته باشند.

۴. ارائه ندادن وایت‌پیپر حرفه‌ای

وایت‌پیپر (White Paper) از بسیاری جهات بخش مهمی از فرایند ICO را شکل می‌دهد. ارائه یک وایت‌پیپر مبتدیانه نه‌تنها پیشرفتی را در جذب و متقاعدکردن سرمایه‌گذار ایجاد نمی‌کند. بلکه حتی می‌تواند به اعتماد آنها خدشه وارد کرده و تأثیر منفی داشته باشد. همچنین وایت‌پیپر سندی است که تمام جزئیات مختلف کل فرایند را مستند می‌کند – نحوه جمع‌آوری پول، نحوه استفاده از آن و برنامه واقعی پروژه. ارائه ندادن یا ارائه ناقص هر کدام از این موارد می‌تواند حاکی از بی‌برنامگی و ضعف تیم اجرایی پروژه باشد؛ بنابراین احتمال استقبال نکردن سرمایه‌گذاران و شکست ICO بالاتر می‌رود.

۵. نبود هدف‌گذاری واقعی

تعیین بودجه‌ها و اهدافی که نسبتی با واقعیت‌ها ندارد، می‌تواند به‌راحتی یک پروژه و ICO را با دردسر مواجه کند. اهداف یک پروژه نباید خیلی پیش‌پاافتاده باشند که سرمایه‌گذاران آنها را بی‌اهمیت تلقی کنند. از سوی دیگر، هدف‌گذاری بسیار بلندپروازانه نیز منطقی نیست و احتمال شکست پروژه را بالاتر می‌برد. هرچه اهداف کمال‌گرایانه‌تری برای یک پروژه تعیین شود، تحقق آنها به منابع مالی بیشتری نیاز دارد و مستلزم تلاش دوچندان واحدهای مختلف یک پروژه از توسعه و طراحی محصول گرفته تا بازاریابی و روابط عمومی است.

۶. عدم ارائه مدل کسب‌وکار مناسب

دو اشتباه کلاسیک و متداول وجود دارد که کارآفرینان و صاحبان پروژه خیلی از اوقات متوجه آنها نمی‌شوند: ‌

الف) ورود به کل بازی ICO تنها با هدف جمع‌آوری سرمایه.

ب) تصور اینکه سرمایه‌گذاران متوجه قصد و نیت آنها نمی‌شوند.

بر همین اساس، لازم است مدل کسب‌وکاری که به سرمایه‌گذاران ارائه می‌کنید، به‌خوبی برنامه‌ریزی شده باشد و این توانایی را داشته باشد که بدون هیچ‌گونه بودجه‌ای نیز بتواند به بقای مجموعه ادامه دهد. در غیر این صورت، سرمایه‌گذاران به‌احتمال زیاد از پروژه شما ناامید خواهند شد.

۷. کلاهبرداری

نبود چارچوب‌های نظارتی و قانونی در فرایند انجام ICOها باعث شده این موقعیت برای برخی افراد آماده شود تا به‌راحتی بتوانند کلاهبرداری کرده و بابت پروژه‌هایی که هرگز شکل نگرفته و نخواهند گرفت، از مردم عادی تأمین سرمایه کنند! بسیاری از پروژه‌هایی که در دوره داغ و پرهیجان ICOها شکل می‌گرفت، هرگز به مرحله عمل و اجرا نرسیدند و تنها بهانه‌ای برای کلاهبرداری از سرمایه‌گذاران خرد بودند.


عرضه توکن بهادار یا STO چیست؟


روش STO مخفف Security Token Offering و به معنای عرضه توکن بهادار است. این روش را تا حدی می‌توان مشابه روش عرضه اولیه سکه (ICO) دانست؛ چراکه به سرمایه‌گذاران مقداری سکه یا توکن کریپتو داده می‌شود که نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری آنهاست. ولی برخلاف ICO، یک توکن بهادار نشان‌دهنده یک قرارداد سرمایه‌گذاری یا یک دارایی سرمایه‌گذاری اساسی، مانند سهام، اوراق قرضه، وجوه و سندهای سرمایه‌گذاری املاک و مستغلات است.

اوراق بهادار را می‌توان اینچنین تعریف کرد: یک ابزار مالی قابل تعویض و قابل معامله که دارای نوعی ارزش پولی هستند. به‌ عبارت‌ دیگر، اوراق بهادار را می‌توان یک محصول سرمایه‌گذاری دانست که توسط یک دارایی واقعی و ملموس پشتیبانی می‌شود.

بنابراین اوراق بهادار اطلاعات مالکیت یک محصول سرمایه‌گذاری که در یک بلاکچین ثبت شده است را نشان می‌دهد. برای مثال، زمانی که در سهام سنتی سرمایه‌گذاری می‌کنید، اطلاعات مالکیت شما روی یک سند نوشته شده و با استفاده از یک گواهی دیجیتال (مثلاً PDF) صادر شده و در اختیار شما قرار می‌گیرد. این فرایند در STOها نیز یکسان است، اما تمام اطلاعات در یک بلاکچین ثبت شده و یک توکن برای شما صادر می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، STOها را می‌توان رویکردی دانست که در واقع ترکیبی از ICOهای ارزهای دیجیتال و عرضه اولیه سنتی (IPO) است،؛ چراکه ویژگی‌هایی از هر دو آنها را به‌ کار گرفته است.

اکنون که بحث توکن‌های بهادار در کشور ما داغ شده، باید بیان کرد مجموعه‌ پیشتازی که در ایران وارد این حوزه شده، پلتفرم مزدکس است. این پلتفرم امکان معامله انواع مختلف دارایی‌ها از رمزارز و سهام تا طلا و زعفران را به‌صورت توکن در بستر خود فراهم کرده است. در حال حاضر در این پلتفرم، مجموعه‌ای از صندوق‌های سرمایه‌گذاری قابل معامله در بورس (ETF) قرار داده شده و از هر کلاس دارایی یک نمونه به‌عنوان پایلوت برای معامله کاربران ارائه شده است.


چرا STOها معتبرتر هستند؟


همان‌طور که پیش‌تر بیان شد، روش ICO معایب زیادی داشت که منجر به شکست بسیاری از پروژه‌هایی می‌شد که بر این اساس تأمین سرمایه کرده بودند. از سوی دیگر، ماهیت این روش باعث می‌شد سرمایه‌گذاران در معرض سوءاستفاده کلاهبرداران قرار گیرند. محیط نظارتی غیرشفاف و نبود امکان دریافت وثیقه از سوی ناشر توکن، باعث شده تا ICOها به جولانگاه کلاهبرداران تبدیل شوند. این در حالی است که در روش STO، قوانین و چارچوب‌های نظارتی شبیه به همان روش‌های عرضه اولیه سنتی (IPO) هستند، ولی در عین‌ حال، از مزایا و امکانات فناوری بلاکچین نیز برای تسهیل فرایندها استفاده شده است. با این‌ حال، دلایل متعددی برای معتبرتربودن STOها مطرح می‌شود


مزایای روش عرضه توکن‌های بهادار


در این بخش شش مورد از اصلی‌ترین مزایای روش STO را مرور خواهیم کرد.

۱. توکن‌های بهادار قابل برنامه‌ریزی هستند

مزیت اصلی توکن‌های بهادار نسبت به اوراق بهادار سنتی این است که قابل برنامه‌ریزی هستند؛ چراکه روی بلاکچین قرار دارند. منظور از برنامه‌ریزی این است که می‌توانید قوانین خاصی را روی آنها تنظیم کنید که به‌صورت خودکار اعمال شوند. برای مثال، این قوانین می‌تواند مربوط به تقسیم سود سهام باشد (مثلاً هرچه مدت بیشتری یک توکن را داشته باشید، سود بیشتری دریافت کنید)، یا مربوط به حق رأی یا سایر امتیازات. از این قابلیت همچنین می‌توان برای اعتبارسنجی و ساده‌سازی فرایندهای پیچیده احراز هویت نیز استفاده کرد. در مجموع، قابلیت برنامه‌ریزی قوانین در داخل توکن‌ها می‌تواند راهی مؤثر برای ایجاد انگیزه در مالکیت و تضمین ثبات قیمت باشد.

۲. نقدینگی کامل در ۲۴ ساعت روز و ۷ روز هفته

ساعات بازارهای مالی سنتی در کشورهای مختلف متغیر است، ولی به صورت کلی در خیلی از کشورها، اوراق بهادار فعلی تنها از ساعت ۹ صبح الی ۵ عصر روزهای کاری هفته قابل معامله هستند. علاوه بر این،  فرایند تسویه اغلب اوراق بهادار چند روز زمان می‌گیرد. این در حالی است که در روش STO و عرضه توکن‌های بهادار، امکان تسویه در عرض چند دقیقه و به‌صورت خودکار وجود دارد. به این ترتیب، یک توکن بهادار می‌تواند ابزاری بسیار سریع‌تر از اوراق بهادار سنتی باشد. از سوی دیگر، معامله توکن‌های بهادار هیچ محدودیت زمانی و جغرافیایی ندارد و بنابراین ویژگی نقدشوندگی بسیار بالایی دارد. در مقایسه با سرمایه‌گذاری‌های سنتی، مانند املاک و مستغلات که ماه‌ها طول می‌کشد تا به فروش برسند، این یک مزیت قابل‌توجه برای سرمایه‌گذاران خواهد بود.

۳. دسترسی به بازار جهانی

در زمینه عرضه اولیه‌های سنتی (IPO)، سازمان باید تصمیم بگیرد که تصمیم دارد در کدام کشور سهام خود را عرضه کند؛ چراکه بازارهای بورس و اوراق بهادار کشورها با یکدیگر متفاوت هستند. البته همین موضوع هم به نوبه خود دارای محدودیت‌های مختلفی است. این انتخاب ممکن است بر اساس محل دفتر مرکزی شرکت باشد یا بر اساس تقاضای اصلی، مقررات یا هر دلیل دیگری. به‌صورت کلی، در روش IPO، شرکت‌ها هرگز نمی‌توانند سهام خود را در تمام دنیا به فروش برسانند. ولی این موضوع برای توکن‌های بهادار متفاوت است!

همان‌طور که در روش ICO مشاهده کردیم، مرزهای و محدودیت‌های جغرافیایی برای فناوری بلاکچین اهمیتی ندارد و ICOها می‌توانستند از هر گوشه‌وکنار دنیا تأمین سرمایه خود را انجام دهند. برای مثال، شرکت Origin Protocol توانست ۶.۶ میلیون دلار آمریکا را از بیش از ۱۸۰۰ سرمایه‌گذار در ۵۰ کشور مختلف جذب کند. همین موضوع دقیقاً برای STOها نیز صدق می‌کند و یک سازمان می‌تواند اوراق خود را به بازارهای جهانی عرضه کرده و شانس بسیار بیشتری برای موفقیت داشته باشد. علاوه بر این، راه‌اندازی IPO در بازارهای مختلف مستلزم هزینه‌های زیادی برای بانک‌ها، مشاوران و… در بازارهای مختلف است، ولی این موضوع در مورد STOها صدق نمی‌کند و در نتیجه، هزینه‌های مربوط به تأمین سرمایه به شکل چشمگیری کاهش پیدا خواهد کرد.

۴. سازگاری بالا و قابل ردیابی

قابلیت انطباق با مقررات، موضوعی کلیدی برای توکن‌های بهادار است. با این‌ حال، بسته به نوع سرمایه‌گذار، نوع دارایی یا حوزه قضایی، مقررات می‌تواند متفاوت باشد. ترکیب همه آنها معمولاً پیچیده و دردسرساز خواهد بود، ولی از آنجا که توکن‌های بهادار قابل برنامه‌ریزی هستند، مقررات را می‌توان به‌صورت کد و برنامه‌نویسی در آنها تعبیه کرد. بنابراین، سیستم به‌صورت خودکار، بنا به اقتضائات، مقررات مناسب را به کار خواهد کرد.

علاوه بر این، دقیقاً همانند توکن‌های کاربردی، توکن‌های بهادار نیز قابل ردیابی هستند. این یک ویژگی اصلی ارزهای دیجیتال مبتنی بر بلاکچین است که همیشه می‌توانید یک توکن را در طول سال‌های مختلف ردیابی کنید. یعنی اینکه چه کسی و برای چه مدت زمانی مالک آن بوده است. این امر باعث شفافیت بالای بازارها و ذینفعان آنها خواهد شد.

۵. قانونی بودن

خیلی از سرمایه‌گذاران و شرکت‌ها تمایل به حضور در فرایندهای عرضه اولیه را دارند، ولی بسیاری از دولت‌ها فرایندهای ICO برای تأمین سرمایه را غیرقانونی اعلام کرده‌اند. این در حالی است که تأمین سرمایه به روش STO از لحاظ قانونی کاملاً شبیه روش سنتی IPO بوده و تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار قرار دارد.  این یک مزیت بزرگ برای سرمایه‌گذاران است و باعث می‌شود ریسک سرمایه‌گذاری آنها به‌شدت کاهش یابد؛ چراکه قانون‌گذاران تنها بعد از بررسی دقیق شرکت‌ها به آنها اجازه راه‌اندازی فرایند STO را می‌دهند.

۶. مالکیت کسری

 آخرین مورد از فهرست مزایای توکن‌های بهادار به موضوع مالکیت کسری اشاره دارد. خیلی از سرمایه‌گذاران تمایل به حضور در بخش‌های مختلفی از بازار را داشته و می‌خواهند پورتفوی سرمایه‌گذاری خود را تنوع ببخشند. ولی سرمایه‌گذاری در برخی بخش‌ها، مانند املاک و مستغلات کار بسیار پیچیده‌ای بوده و مستلزم سرمایه بسیار بزرگی است. مالکیت کسری این امکان را به افراد می‌دهد تا با سرمایه‌های خرد و اندک، در بخش‌های مختلف سرمایه‌گذاری کنند.

به‌عنوان‌ مثال، با استفاده از توکن‌های بهادار، شما می‌توانید تنها بخش کوچکی از یک ساختمان را خریداری کرده و از مزایای سرمایه‌گذاری در این بخش سود ببرید؛ بنابراین دیگر احتیاجی نیست که ریسک‌های مختلفی را پذیرفته و تمام دارایی خود را تنها در بخش املاک سرمایه‌گذاری کنید. به‌ این‌ ترتیب می‌توانید بخشی از پول خود را در بخش مسکن، بخشی را در سهام و… تقسیم کنید یا حتی می‌توانید سرمایه لازم برای خرید یک ملک را به خرید بخش کوچکی از چندین ملک مختلف اختصاص دهید. این کار ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش داده و نقدشوندگی سرمایه‌گذاری را افزایش می‌دهد.

در مجموع، به نظر می‌رسد روش STO با موفقیت و به‌طور کامل بتواند جایگزین ICO یا حتی IPO شود، ولی این موضوع ممکن است کمی طول بکشد؛ چراکه اکوسیستم‌های اقتصادی هنوز آمادگی کامل برای انجام چنین تغییر بزرگی را ندارند و مقررات لازم برای به‌کارگیری این روش نیز در بسیاری از کشورها هنوز به مرحله بلوغ نرسیده است. با این‌ حال، مزایای STO نسبت به سایر روش‌های سرمایه‌گذاری آن‌قدر زیاد است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. به نظر می‌رسد هنگامی که بازارهای ثانویه کافی برای اطمینان از نقدشوندگی توکن‌های بهادار و همچنین شفافیت قانونی از سوی تنظیم‌کننده‌ها وجود داشته باشد، شاهد افزایش قابل‌ توجهی در ارائه توکن‌های اوراق بهادار خواهیم بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.