پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چطور باید از رکودهای مالی گذشته برای عبور از روزهای سخت بازار رمزارزها بهره برد؟ / درسهای دو سال 2000 و 2008 برای رمزارزها
اندریسن هوروویتز یکی از معتبرترین ویسیهای دنیاست. اما در کنار خبرهای سرمایهگذاری این شرکت؛ تحلیلها و بینشهایی که این شرکت در حوزههای گوناگون ارائه میدهد، معمولاً بسیار مورد توجه قرار میگیرند. حال این شرکت در تحلیلی با قلم «کریس دیکسون» که یکی از شرکای این ویسی است، درباره درسهایی که میتوان از سال های 2000 تا 2008 و رکودها و ریزشهای بازار فناوری در آن روزها برای حوزه رمزارزها در این روزها گرفت و به کار بست، نوشته است.
من کار اینترنتی خودم را در اوایل دهه 2000 آغاز کردم. شاید تصورش در حال حاضر دشوار باشد؛ اما مردم فقط برای بررسی ایمیل یا انجام بعضی از تحقیقاتشان از اینترنت استفاده میکردند. یک کاربر اینترنت بهصورت میانگین حدود 30 دقیقه در روز آنلاین بود. این عدد امروز به هفت ساعت رسیده است. آن روزها لازم بود برای استفاده از اینترنت در مقابل یک رایانه بنشینید و برای اتصال به اینترنت «لاگاین» کنید.
دهه 2000 دوران رکود داتکامها بود. در سال 2001 قیمت سهام آمازون به پایینترین حد خود رسید. در آن دوران یک نظرسنجی از آمریکاییها انجام شد تا میزان تمایلشان به افزایش باند اینترنت را بپرسند. اکثرشان پاسخ منفی دادند؛ زیرا ایمیل محبوبترین کاربرد اینترنت بود و در نتیجه آنها نیازی به افزایش پهنای باند نمیدیدند. علاوه بر آن، آکادمی ملی علوم در فهرست اختراعات بزرگ قرن گذشته اینترنت را در رده سیزدهم پس از تلویزیون و رادیو قرار داد. آن روزها تصور این بود که اینترنت اختراع جالبی است، اما استفاده از آن محدود است و مکان مناسبی برای تجارت نیست.
همان زمان برخی توسعهدهندگان و بنیانگذاران وب 2 را پایهگذاری کردند. یعنی توانستند اینترنت را از یک رسانه که صرفاً برای مطالعه بود، به جایی برای خلقکردن و نوشتن تبدیل کنند. مهمترین نوآوری در این دوره صفحات وب بود که بهصورت پویا و بدون نیاز به بارگیری دوباره بهروز میشد. این کار به کمک اِیجکس (AJAX) میسر شد؛ ایجکس مجموعهای از استانداردها و فناوریهاست که امکان تعامل آسان کاربر با وب را فراهم کرد.
درس اول
یکی از نکات قابل توجه در آن دوره این بود که مهندسان و بنیانگذاران وب 2 صرفاً در ساعات پس از کار یا آخر هفتهها درباره این نوآوریها صحبت میکردند. در طول هفته و در ساعات کاری آنها مشغول کاری بودند که به فناوریهای اصطلاحاً جدی مربوط بود. آن زمان دیدگاه عمومی این بود که محصولات وب 2 اسباببازیهایی هستند که نمیتوانند به یک کسبوکار واقعی شکل دهند.
این برای من درس بزرگی شد. مدتی طول کشید تا آن را یاد بگیرم و سرانجام هم مجموعهای از پستهای وبلاگی دربارهاش نوشتم. برای مثال «چیز بزرگ بعدی از یک اسباببازی آغاز میشود». وب 2 فریبنده بود، زیرا امکانات زیادی برای طراحی محصولات جدید در اختیار میگذاشت. برای مثال «اگر این ویژگی و آن ویژگی را با هم ترکیب کنید، چه محصولی به دست خواهد آمد؟».
یک نکته قابل توجه دیگر آن بود که جامعه وب 2 در آن روزها بسیار کوچک، اما پرشور بود. به یاد دارم که در سال 2004 به جلسهای رفتم که اولین جلسه فناوری نیویورک محسوب میشد. کل افراد شرکتکننده در یک اتاق کوچک حضور پیدا کردند. عدهای نرمافزاری را که ابداع کرده بودند، نمایش دادند و تا آخر شب دربارهاش گفتوگو کردند. احساس ما این بود که انقلابی در راه است. گویی ما رازی را میدانستیم که سایر دنیا هنوز کشفش نکردهاند.
درس دوم
من هم روی راهاندازی وب 2 خودم به نام سایت ادوایزر (SiteAdvisor) کار میکردم. در سال 2003 که ما شروع به توسعه آن کردیم، تهدیدات امنیتی وب نیز بیشتر از قبل شدند و قابل کنترل نبودند. اکثر مردم با رایانههای شخصی و اینترنت اکسپلورر کار میکردند و مشکلاتی مثل فیشینگ و نرمافزارهای جاسوسی زیاد بود. ایده سایت ادوایزر این بود که به کاربران درباره تهدیدات امنیتی هشدار بدهد، سپس با گذشت زمان، از قابلیتهای وب 2 مثل بازخوردهای کاربر (user-generated reviews) بهره گیرد. این روشی است که به واسطهاش کاربر برای استفاده از یک ابزار جذب میشود و سپس خودش در شبکه مشارکت میکند.
در سال 2005، یاهو دو خرید مهم کرد؛ فلیکر (Flickr) و دلیشس (Delicious). این حرکت بزرگی برای وب 2 بود. تا پیش از آن وب 2 یک سرگرمی فرض میشد، اما شرکتی مثل یاهو، وب 2 را به بخشی از راهبرد خودش تبدیل کرد. این زمانی بود که وب 2 به جریان اصلی فناوری تبدیل و کسبوکارهای زیادی به وب 2 منتقل شد. علاوه بر آن، کارآفرینان جدیدی نیز وارد این فضا شدند. اینجا بود که رقابت از اینکه ایده خلاقانهای تولید شود، به عملکرد منظم تغییر کرد.
در سال 2007 وب 2 محوریت یافت. تعداد کاربران فیسبوک از 10 میلیون نفر گذشت؛ توییتر در حال رشد بود و گوگل، یوتیوب را خرید. سپس بحران مالی 2008 رخ داد و همین امر موجب شد که بودجه فناوری قطع شود. با وجود ناامیدی و بدبینی عدهای و با وجود دشواریهایی که بسیاری از مردم در این دوران متحمل شدند، سالهای 2008 تا 2011 به یک عصر طلایی تبدیل شد. برای مثال اپل برنامههای آیفون خود را در سال 2008 منتشر کرد؛ بنابراین در تولید تلفنهای همراه انقلابی به وجود آمد و تقریباً تمام اپلیکیشنهای برتر ساخته شد.
درس سوم
با این وصف، وقتی به گذشته نگاه میکنیم، متوجه میشویم که سه روند قدرتمند و همگرا وجود داشته است:
- رسانههای اجتماعی که جایگزین کلمه وب شد
- رایانش ابری
- ظهور گوشیهای هوشمند
امروز فناوری بسیار متفاوت از دهه 2000 است، چنان که تعداد بسیار اندکی از متصدیان فناوری بر اینترنت تسلط دارند، اما در دهه 2000 اینگونه بود که وب 2 بهعنوان یک نوآوری نادیده گرفته میشد. درست مانند اینکه دوستانی در حوزه فناوری دور هم جمع میشدند و درباره چیزهای بیاهمیت حرف میزدند، اما امروز اگر جنبش جدیدی به راه افتد، کسانی که در این فضا منافع ریشهدار دارند، بهشدت واکنش نشان خواهند داد، اما به هر ترتیب همان الگوهای خلاقانه هنوز هم وجود دارد. به گمان من رمزارز و وب 3 بهترین نوآوری است.
از نظر من احساسات منفی به بازار رمزارز در این روزها بسیار شبیه به سال 2008 است. اگر ما در حال رفتن به سوی یک رکود طولانی هستیم، لازم است از سال 2008 درس بگیریم و به دو چیز فکر کنیم؛ حفظ سرمایه و تمرکز بر چشمانداز بلندمدت. درس راهبردی این است که چشمان خود را کاملاً بر چرخه محصول متمرکز کنیم. چیزهایی که برای افراد باهوش جالب به نظر میرسد، بالاخره تحول را رقم خواهند زد. اسباببازیها روزی به ابزار ضروری تبدیل میشوند و سرگرمیهای آخر هفته روزی به فعالیتهای اصلی تغییر میکنند. شاید بدبینها هوشمند به نظر برسند، اما در نهایت خوشبینها هستند که آینده را میسازند.