پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا برخی از درون خود اکوسیستم رمزارزی ایران بهدنبال کلهپا کردن این اکوسیستم هستند؟ / ایرانی جیز؟ خارجی طلا؟
اکوسیستم رمزارز ایران اکوسیستم جوانی است که جوانیاش باعث جسور بودن و پیشرو بودنش در بسیاری از حوزهها شده، اما همین جوانبودنش متأسفانه در برخی موارد منشاء رفتارهای نابالغ نیز بوده است؛ رفتارهای نابالغی که نشان میدهد برخی از درون همین اکوسیستم و با هدف زمینزدن بازیگران داخلی این اکوسیستم و روی کار آوردن همتایان خارجیشان پیوسته در تلاش هستند.
همانطور که میدانیم و بارها و بارها تأکید کردهایم، بازار رمزارزها یک بازار پرریسک است که تا امروز، در ایران هم قانونگذاری شفافی مبنی ممنوعیت یا عدم ممنوعیت آن وجود ندارد و ما در نشریه رمزارز برای اینکه مطمئن باشیم مخاطبان ما بهروشنی متوجه این ریسک هستند، در صفحه ۳ نشریه رمزارز و درست در کنار همین یادداشت در باکسی قرمزرنگ و با فونتی بزرگ این هشدار را هر هفته تکرار کرده و تأکید میکنیم ممکن است کاربران بهدلیل ریسکهایی که این حوزه دارد، همه سرمایه خود را از دست بدهند. این هشدار ما مستقل از این است که فرد روی چه رمزارزهایی و با چه حجمی و از طریق چه صرافیای – چه داخلی یا خارجی – سرمایهگذاری کرده باشد؛ چراکه این ریسک جنبههای مختلفی دارد که هر کاربر باید با توجه به نیازها و داشتههای خود آنها را بررسی کند و تصمیم بگیرد.
به نظر میرسد در هفتههای اخیر برخی که خود نیز ظاهراً از فعالان این اکوسیستم هستند، در اقداماتی پراکنده سعی دارند ریسک موجود در این صنعت را از نگاه دو گروه یعنی مردم و دولتمردان به ترسی افسارگسیخته تبدیل کنند که البته تا اینجای کار هم اشکالی به آن وارد نیست، اما آن چیزی که محل بحث و شک و تردید در خلوص نیت این عزیزان میشود، تأکید این عزیزان روی ترس و دوری از صرافیهای ایرانی و اعتماد کورکورانه به نمونههای خارجی است که از بین نمونههای خارجی هم به شکل مشکوکی نام یکی، دو صرافی خاص بهکرات دیده میشود.
در واقع سناریویی که به شکل مشترک توسط برخی در حال هدایتشدن است، خلاصهاش این است که صرافیهای ایران امن نیستند و به هزار و یک دلیل مردمی که در این صرافیها حضور دارند، باید بترسند و صرافیهای خارجی که بعضاً حتی صاحبانشان هم مشخص نیست، به هزار و یک دلیل از نمونههای ایرانی امنتر هستند و در این بین ظاهراً یکی، دو صرافی با سهم بازار کمتر که ظاهراً خارجی هستند هم خیلی امنتر هستند؛ صرافیهایی که به طرز عجیب و مشکوکی عمده کاربرانشان ایرانی هستند!
تمام این سناریو از یک مدل قدیمی الگو میگیرد که در آن شما ابتدا با طرح مواردی درست اعتماد کاربر را جلب میکنید و در مرحله بعد کاربر را میترسانید و در مرحله آخر پیشنهاد جادویی خود را که کاربر نباید از آن بترسد، رو میکنید؛ سناریویی قدیمی که متأسفانه افرادی از درون اکوسیستم که عمدتاً نقش یا مسئولیت یا حتی سابقه روشن و شفافی ندارند و منابع درآمد و مالیشان از این صنعت مشخص نیست، درصدد تقویت آن برای زمینزدن صرافیهای ایرانی هستند.
در پایان لازم میدانم تأکید کنم ورود به بازار رمزارزها پرریسک است و فرقی نمیکند در صرافیهای ایرانی هستید یا خارجی؛ بههرحال ریسکش بالاست! اما حداقل در نمونههای شناختهشده داخلی بارقههایی از اعتماد وجود دارد و در موارد حقوقی و قضایی حداقل در چهارچوبهای داخل کشور میتوان اقدام کرد، اما در نمونههای خارجی بهعنوان یک ایرانی دستمان به هیچ کجا بند نخواهد بود.