پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
۱۱ توصیه به نیروهای متخصص جویای کار
عصر تراکنش ۵۰؛ مازیار نوربخش، رئیس هیئتمدیره شرکت رمیس / تصمیم گرفتهام تجربه حدود ۲۵ سال فعالیت خود در شرکتهای بزرگ و مطرح صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور را برای افرادی که بهدنبال کار یا موفقیت شغلی هستند، به اشتراک بگذارم. حدود ۲۰ سال است که در استخدام و مسیر رشد افراد در صنعت فناوری اطلاعات تجربه دارم و تجربههای موفق و ناموفق زیادی در این حوزه داشتهام. با بیش از 1500 نفر مصاحبه و مسیر رشد و حرکت بسیاری را دنبال کردهام. در صنعت فناوری اطلاعات متأسفانه نرخ مهاجرت بسیار بالاست، ولی بعضی از این تجارب در همه جای دنیا کاربرد دارد و برخی هم مختص بازار کار کشور خودمان است. از همین ابتدا بگویم که مواردی که به آنها اشاره خواهم کرد، نظرات شخصی من است و میتواند صحیح نباشد یا الزاماً تنها راه موفقیت نیستند.
۱. تحصیلات دانشگاهی مهم است و هرچه دانشگاه بهتر باشد، در موفقیت افراد نقش مؤثرتری دارد. درست است که دانشگاه دانش کاربردی کمی را به افراد منتقل میکند و دانش عمومی کمکاربردی را در قالب دروس عمومی به افراد منتقل میکند، ولی کمک زیادی به مطالعه عمیق، منظمبودن، رقابت و نتیجهگرایی میکند که در موفقیت افراد نقش مهمی دارد. البته باید توجه کرد تحصیل در دانشگاه خوب تنها راه موفقیت در کار نیست و با تحصیل در دانشگاههای معمولیتر یا اصلاً تحصیلنکردن در دانشگاه هم میتوان به موفقیت رسید، ولی نیاز به مطالعه، کسب تجربه و تلاش دارد و این نافی تحصیل در دانشگاه نیست و این مثال که بیل گیتس و استیو جابز هم دانشگاه را ترک کردهاند، همیشه کار نمیکند و استثنا هستند.
۲. دورهها و مدارک تخصصی در حوزه فناوری اطلاعات بسیار ارزشمند هستند و میتوانند مهارتهای لازم برای پیدا کردن کار را بسیار تسهیل کند. به این منظور باید دورههای مورد نظر را هدفمند گذراند و از زیادهروی در کسب مدرک بدون کسب تجربه پرهیز کرد؛ یعنی بهتر است بعد از هر دورهای که میگذرانید، مدتی کار کرده و آن دانش تئوری را در دنیای واقعی تجربه کنید. در این مورد هم باید اشاره کنم این مدارک صرفاً نشاندهنده دانش فرد نیست و راههای زیادی برای به دست آوردن آنها از طریق حفظکردن تستها (Test king, …) هست که ملاک سواد فرد نیست.
۳. برای شروع کار هیچ اشکالی ندارد مدتی را بهصورت شاگرد، کارآموز و بدون دستمزد و بیمه و… مشغول کار بشوید. برای کسب تجربه با توجه به اینکه فرصتها محدود هستند، این یک روش بسیار خوب برای ورود به بازار کار است. سالها پیش یکی از دوستانم را که به توانمندیهای او اعتماد داشتم، به شرکتی که در آنجا مشغول فعالیت بودم، معرفی کردم، در مصاحبه بسیار ضعیف ظاهر شد و حتی هفتههای اول شروع به کار، مدیرعامل شرکت چند دفعه از من خواست که با او خداحافظی کنیم، ولی بعد از چند ماه که به اصرار من مشغول به کار بود، به بهترین و موفقترین کارمند آن شرکت تبدیل شد. بسیاری اوقات بهاصطلاح استادنماهای دورههای تخصصی به اشتباه کارجویان را راهنمایی میکنند که با گذراندن فلان دوره و کسب مدرک آن، شرکتها باید فلانقدر به شما حقوق بدهند و به نظرم این راهنمایی اشتباه است و مانع شروع به کار تازهواردان و غرور بیجا میشود. در یکی از مصاحبههایم، فردی که اخیراً مدرک MCSE مایکروسافت را کسب کرده بود و تحصیلات دانشگاهی نداشت، با غرور خاصی خود را مهندس بینالمللی میدانست و ارزش مدرک خود را از همه دانشگاههای ایران بالاتر میدانست و این ذهنیت باعث شده بود در شروع به کار و بدون هیچ تجربهای درخواست حقوق بالایی بدهد. همین موضوع باعث شده بود چند وقتی دنبال کار باشد و نتواند جایی استخدام شود.
۴. رفتار و شخصیت برای کارفرما و مشتری بسیار مهم است و باید بتوانید اعتماد آنها را جلب کنید. شخصاً اعتقاد دارم صداقت بسیار مهم است و سخت به دست میآید؛ بنابراین پیشنهاد میکنم اولاً با مدارک جعلی و… سراغ استخدام در شرکتی نروید، چون به محض آشکار شدن آن، در هر موقعیتی که باشید، فرصت ادامه کار یا پیشرفت را از دست میدهید. طبیعی است که وقتی با مدرک کارشناسی از یک دانشگاه معتبر برای شغلی اپلای میکنید و بعد از شش ماه مشخص میشود که دانشجوی اخراجی کاردانی پارهوقت از یک دانشگاه درجهچندم هستید، اعتماد کارفرما را از دست میدهید و دیگر در آن شرکت سخت پیشرفت خواهید کرد. ثانیاً در نشاندادن مهارتها و دانش خود اغراق نکنید. البته این بدان معنی نیست که نتوانید مهارتهای خود را خوب نشان دهید؛ فقط زیادهروی نکنید. تخصص خیلی بالا، بدون داشتن اخلاق حرفهای و قابل اعتماد بودن، به موفقیت زیاد منجر نمیشود و باید رفتار حرفهای داشته باشید.
۵. متأسفانه مهمترین تصمیمات زندگی، از جمله انتخاب رشته تحصیلی و شغل در سنینی اتفاق میافتد که آدم در اوج ناآگاهی است و واقعاً نمیداند به چه شغلی علاقه دارد و بهتر است چه مسیری را طی کند. برای این مورد؛ مطالعه، مشورت با افراد خبره و کسب تجربه واقعی در محیط کار میتواند بسیار مفید باشد. وقتی فکر میکنید به کاری که انجام میدهید، علاقه ندارید، بهتر است باقی عمر خود را تلف نکنید و شغل، رشته یا محیط جدیدی را تجربه کنید. از نشانههای معروف آن این است که وقتی میخواهید سر کار بروید، اشتیاق و انگیزه دارید و فقط به حقوق و آخر ماه فکر نمیکنید.
۶. درست است که کارآفرینبودن و مالکیت کسبوکار بسیار خوب است و ممکن است آدم را به موفقیت و ثروت برساند، ولی اولاً مناسب همه افراد نیست، چراکه همه افراد ریسکپذیر نیستند و ثانیاً تنها راه موفقیت نیست. برای رسیدن به وضع مالی بهتر، به سواد و هوش مالی نیاز است و خوب است در کنار شغل اصلی خود، همیشه برنامههایی برای پسانداز و سرمایهگذاری داشته باشید.
۷. سعی کنید در هر شغلی که مشغول هستید و در هر شرکتی بهترین عملکرد خود را داشته باشید و کارفرما نگران از دست دادن شما باشد، نه اینکه شما نگران از دست دادن کار خود. مفهوم امنیت شغلی سالهاست که معنای متفاوتی پیدا کرده و در معنای نوین خود، یعنی فرد آنقدر کارش را خوب انجام میدهد که اگر کارفرما قدرش را ندانست یا به هر دلیلی با مشکل مواجه و مجبور به تعطیلی پروژه یا شرکت شد، بهراحتی بتواند با شرایط بهتر، کار جدیدی پیدا کند.
۸. به قوانین و عرف محل کار خود احترام بگذارید و همیشه منظم و پرتلاش باشید. اگر شرکتی با مقدار کمی افزایش حقوق موافقت نمیکند (البته اگر در موقع مناسبی درخواست شده باشد)، یک پیام روشن دارد و آن اینکه به هر دلیلی به اندازه کافی از کار یا رفتار شما رضایت ندارد و بهتر است ریشه آن را پیدا کنید و روی آن کار کنید، چون با جابهجا شدن در شرکتهای دیگر اتفاق جدیدی نمیافتد و با نتایج مشابهی روبهرو میشوید.
۹. همیشه در فکر یادگیری و بهروز کردن دانش خود باشید؛ بهخصوص اگر در صنعت فناوری اطلاعات کار میکنید که همهچیز بسیار سریع تغییر میکند. هر زمان فکر کردید که دیگر یادگیری کافی است و دیگر همهچیز را میدانید، بدانید که روزشمار بازنشستشدن شما شروع شده و دیگر پیشرفتی نخواهید داشت. البته کسب دانش بهتنهایی کافی نیست و حتماً باید بتوانید در کار خود از آن استفاده کنید؛ وگرنه موجب رشد شما نخواهد شد. مثال معروف تماشای بازی فوتبال در جایگاه تماشاچی و بازیکردن درون زمین بازی بیانگر همین موضوع است که فقط با تماشای فوتبال و اطلاع از قوانین، فوتبالیست خوبی نمیشوید و اگر فقط تئوریها را حفظ کرده و بر دانش خود اضافه کنید، شاید سخنران یا مدرس خوبی باشید، ولی ممکن است از پس اجرای سادهترین پروژهها هم برنیایید.
۱۰. داشتن انگیزه بسیار مهم است که آن هم فقط با داشتن رؤیا و خواستن چیزی بزرگتر از نیازهای خود به دست میآید. صرف داشتن الگو و سرمشق و تقلید از رفتار افراد موفق، لزوماً به موفقیت منجر نمیشود، همیشه راههای زیادی برای رشد و موفقیت وجود دارد.
۱۱. به توافق خود با شرکت یا کارفرما پایبند باشید و از مقایسه خود با همکاران دیگر، بهخصوص سایر بخشها پرهیز کنید و اگر به مقایسه اصرار دارید، شرایط خود را در شغل مشابه با شرایط سایر شرکتها مقایسه کنید.
در پایان امیدوارم با بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی کشور و همچنین رشد فرهنگ کارمندی و کارفرمایی و همچنین اهمیتدادن بیشتر به مسائل نیروی انسانی در سمت مدیران و کارفرمایان، شرایط و امکان بهتری برای اشتغال نخبگان کشور فراهم شود و حداقل نرخ مهاجرت این افراد کاهش پیدا کند.
ممنونم از شما
عالی بود.