پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیا تازهواردانی که به سرمایهگذاری در بورس تشویق میشدند، خود مقصر افت شاخص هستند؟
این روزها که بورس با افت شاخص روبهرو بود، برخی انگشت اتهام را به سمت تازهواردان بردند و معتقد هستند که اگر این افراد با آموزش وارد بورس شده بودند، این اتفاق نمیافتاد، اما آیا مشکل ریزش بورس تازهواردانی هستند که تا همین چند ماه قبل برای ورود به بورس تشویق میشدند؟ مدیرعامل کارگزاری فارابی و مدیرعامل سابق سرمایهگذاری ملی ایران در این باره پاسخ میدهند
اگر کمی به عقب یعنی حدود هفت ماه پیش برگردیم، موجی از حمایتهای تازهواردان به بورس از سوی دولت را شاهد بودیم. از آن زمان تا حدود دو ماه پیش دولت بازار سرمایه را بازاری امن برای سرمایهگذاری معرفی میکرد و از همه مردم میخواست تا در بورس سرمایهگذاری کنند. تا حدیکه تنها در پنج ماهه اول سال بیش از سه میلیون و ۵۸۰ هزار کد جدید سهامداری در بازار سرمایه صادر شده که این رقم با احتساب کدهای قبلی به ۱۵ میلیون کد رسیده است.
در همان روزهایی که استقبال از بورس زیاد شده بود و قبل از اینکه خبری از احراز هویت الکترونیکی و غیرحضوری باشد، شاهد صفهای طولانی در پیشخوانهای دولت و کارگزاریها آن هم در زمان شیوع ویروس کرونا برای انجام احراز هویت دریافت کد بورسی بودیم. در نهایت احراز هویت الکترونیکی کارگزاریها همین چند هفته قبل زمانیکه بورس دیگر لباس قرمز خود را به تن کرده بود، مهیا شد که حکم نوشدارویی را بعد از مرگ سهراب داشت. حالا برخی بر این عقیده هستند مردمی که آن روزهای سخت دریافت کد بورسی را آن هم به تشویق دولت تحمل کردند، خود مقصر ریزش شاخص بورس هستند.
میتوان گفت تا چند ماه پیش دولت از سبزپوش شدن بورس خوشحال بود. تا جایی که وزیر اقتصاد در تیرماه قول ورود پنج شرکت استارتآپی به بورس را تا پایان شهریورماه امسال داده بود. قولی که هنوز عملی نشده و دیگر سروصدایی که برای ورود استارتآپها به بورس میشد، خاموش شده است.
حالا برخی بر این عقیده هستند که اگر به تازهواردان قبل از ورود به بورس آموزش داده میشد، اکنون شاهد این ریزشهای اخیر شاخص بورس نبودیم. این افراد تاریخ را هم ورق زدهاند و به مصوبهای در خصوص فرایند صدور کد بورسی برای مشتریان جدید در اسفندماه گذشته صادر شده بود، اشاره کردهاند، اما این مصوبه در همان زمان نیز قابلیت اجرایی پیدا نکرد.
در این مصوبه سازمان بورس، مشتریان جدید یک ماه پس از صدور کد بورسی امکان معامله داشتند. در این راستا، قبولی در آزمون کانون کارگزاران یا سازمان بورس شرط صدور کد معاملاتی بود، همچنین شخص متعهد میشد که سیگنال فروشی نکند و در غیر این صورت کد او مسدود میشد.
طرفداران این مصوبه هنوز معتقد هستند که اگر این فرایند صدور کد بورسی تصویب شده بود، بورس تهران با افت شاخص روبهرو نمیشد و مردم هم هیجانی رفتار نمیکردند. در این رابطه با رحمان بابازاده، مدیرعامل کارگزاری فارابی و علیرضا عسگری مارانی، مدیرعامل سابق سرمایهگذاری ملی ایران گفتوگویی داشتیم تا به این سؤال پاسخ داده شود که اساساً آموزش مردم آن هم بهطور دستوری نتیجه مثبتی بر بازار میگذارد یا مشکل از جای دیگری است؟
یادگیری فرایندی خودخواسته است
رحمان بابازاده، مدیرعامل کارگزاری فارابی معتقد است: «طبیعی است که وقتی بازار روبهرشد است استقبال زیادی از آن میشود و وقتی بازار رشدی نداشته باشد، استقبال از آن کم میشود. در این مسیر کسی مقصر نیست، بلکه ماهیت بازار نوسانی است.»
او در پاسخ به اینکه اگر آموزش یک ماهه افراد قبل از ورود به بورس توسط سازمان بورس عملی میشد، اکنون شاهد رشد بازار بودیم یا نه، گفت: «یادگیری یک فرایند خودخواسته است. فرض کنید اگر یک نفر این آموزش را ببیند ممکن است کد بورسی هم بگیرد، یک ماه هم صبر کند و خریدوفروش را انجام دهد، اما همین مساله احتمالاً میتواند به فسادهای دیگر مانند خریدوفروش کد بورسی یا در اختیار قرار دادن کد به فرد دیگر دامن بزند. درحالیکه آموزش برای سرمایهگذاری چیزی است که افراد، خود باید آن را یاد بگیرند و بیشتر فرایندی خودانگیزشی است. طبیعتاً ما که در صنعت کارگزاری هستیم، نمیخواهیم که مشتریان با هیجان به خود ضربه بزنند، چراکه علاوهبر نابودی سرمایه افراد، ما نیز مشتری خود را از دست میدهیم.»
آموزش دادن با دستورالعمل و اجبار قانونی نتیجهای ندارد
بابازاده ادامه داد: «آموزش افراد قبل از ورود به بورس با دستورالعمل و اجبار قانونی به نتیجه خاصی نمیرسد و بهتر است که در فضای مناسبی این اعتماد و نگاه ایجاد شود. ما نیز سعی میکنیم به مشتریان آموزش دهیم.»
به باور او اکنون دیگر بخش بزرگی از جامعه سهامداری این تجربه را بدست آورده که بازار بورس همیشه یک بازار مثبت و روبهبالا نیست. اکنون بازار سرمایه یک جامعه بزرگ محسوب میشود و بر همین اساس تجربه نوسانات بازار به افراد یاد میدهد که اگر متخصص این حوزه نیستند، سعی کنند که به صورت غیرمستقیم سرمایهگذاری کنند. همین تجربه کسب کردن هم نوعی آموزش و یادگیری است. افرادی که اکنون به دنبال این موضوع هستند که برای سرمایهگذاری در بورس با فردی مشورت کنند، این معنی را میدهد که به سمت آموزش، یادگیری و درک بازار رفتهاند.
آیا زیرساختی برای افزایش دانش مالی فراهم کردهایم؟
علیرضا عسگری مارانی، مدیر عامل سابق سرمایهگذاری ملی ایران معتقد است که هیچ دارایی در دنیا بدون اطلاعات معامله نمیشود و سامانههایی وجود دارند که این اطلاعات را به ما میدهند. در بورس نیز این سامانهها باید تجهیز میشدند.
او این موضوع را با ذکر مثالی در حوزه مسکن توضیح داد: «وقتی میخواهیم یک خانه بخریم آیا میدانیم که چگونه باید آن را خریداری کنیم؟ در دنیا در بخش مسکن سامانههایی وجود دارند که هنگام خرید ملک، آمار دو سال قبل محله، جرم و جنایت در آن و آخرین معاملاتی که در آنجا انجام شده را به ما نشان میدهد. پیش از اینکه واحد را خریداری کنیم سیستمهایی وجود دارند که تجهیزات خانه را ارزیابی میکنند. بنابراین افزایش دانش مالی در سرمایهگذاریهای بلندمدت تنها مختص به بورس نیست و در تمام داراییها وجود دارد.»
عسگری مارانی اشارهای هم به سازوکار کارگزاریها در دنیا کرد و در این باره گفت: «در تمام دنیا وقتی میخواهید وارد بازار سرمایه شوید کارگزاریهایی وجود دارند که با حوصله و انگیزه به مشتری توضیح میدهند و آنها را راهنمایی میکنند؛ تا زمانی که مشتری در مقام تصمیمگیری قرار بگیرد و تصمیم آنها درست باشد. ما هیچکدام از این زیرساختها را نداریم. اکنون مردمی که ملکی خریداری میکنند، آیا واقعاً میدانند که چه چیزی خریداری میکنند؟ آیا سیستم معاملات ملکی یا خودروی ما درست کار میکند؟ بنابراین اینکه بخواهیم مردم را مقصر بدانیم، اشتباه بزرگی است.»
سیاست دولت در راستای جهش تولید نیست
او با اشاره به اینکه دولتها باید برای جریان نقدینگی با سیاستگذاریهای درست، مردم را به سمت واقعی هدایت کنند، گفت: «این سیاستهای درست چیست؟ ما در سالی هستیم که رهبر انقلاب آن را جهش تولید نامیدهاند. جهش تولید یعنی اینکه پول باید به تولید ورود کند. این حرف ساده و مشخص است و کل ارکان نظام به جز این نباید تلاشی انجام دهند؛ آن هم در شرایطی که در جنگ اقتصادی قرار داریم. اما آیا سیاستهایی که ما به کار میبریم درست است؟ ما به جای اینکه در راستای جهش تولید، ایران خودرو را وادار کنیم که تولید خود را بالا ببرد، آن را وادار میکنیم که به صورت قرعهکشی خودرو را به مردم با قیمت مورد نظر بدهیم. این سیاست غلطی است.»
عسگری مارانی ادامه داد: «میدانیم که در آینده اگر بخواهیم کالایی داشته باشیم و تولید این کالا در راستای جهش تولید بالا برود، باید بهگونهای باشد که بنگاه تولیدکننده آن کالا سودآور باشد، اما درحال حاضر اگر صورتهای مالی این شرکتها را در بورس نگاه کنیم، متوجه میشویم که سودآور نیستند. بنابراین سیاستهای ما در راستای جهش تولید نبوده است.»
مردم نگاه هوشمندانهای به بازار بورس دارند
مدیر عامل سابق سرمایهگذاری ملی ایران عقیده دارد که برخلاف انتظار، مردم بهخوبی و هوشمندانه به بازار سرمایه نگاه میکنند. بهطور مثال اگر قیمت ارز بالا رود، ولی بالا رفتن ارز نیمایی با تأخیر انجام شود، مردم میدانند که سیاستگذاری درستی صورت نمیگیرد.
او به دشواریهایی که برای کارگزاران در زمانی که استقبال به بورس زیاد شد، اشاره کرد و توضیح داد: «کارگزاران ما که سنگر اول در بازار سرمایه هستند، در شرایط سخت شیوع ویروس کرونا تلاش کردند با مردم ارتباط برقرار کنند، اما تعداد مشتریانی که به کارگزاریها مراجعه میکردند زیاد بود و پاسخگویی به آنها سخت شد. این را قبول دارم که باید روشهایی را برای پاسخگویی به مردم فراهم میکردیم. اما به این معنا نیست که تازهواردان به بورس در بازار سرمایه معامله خوبی انجام ندادهاند. اتفاقاً عمده مردم تازهوارد کسانی بودند که سهام شرکتهای مشمول اصل ۴۴ را و بهترین شرکتهای موجود در بورس را داشتند یا اگر در صنایع دیگر سرمایهگذاری کردند، احساس کردند که سیاستهای دولت مبتنی بر جهش تولید است. اما دولت و مجلس روی کالاهایی قیمتگذاری میکند که مازاد تولید دارند. بنابرین کسانی که میگویند مقصر ریزش بورس مردم هستند، آدرس غلطی دادهاند.»
انگشت اتهام را به سمت آموزش نبریم
عسگری مارانی با اینکه بر این باور است که باید در تمام زمینهها بحث آموزش وجود داشته باشد، گفت: «بحث دانش مالی فقط در خریدوفروش سهام نیست. مردم تنها یک سؤال ساده دارند و آن هم این است که با پول خود میخواهند چکار کنند؟ ما در شرایط ابرتورم قرار داریم و در این شرایط مردم بهخوبی میدانند که باید پول خود را تبدیل به یک دارایی ثابت و بلندمدت کنند. این دولت و مجلس است که باید با سیاستگذاری درست، پول مردم را به سمت و سویی ببرد که مردم در مقابل تورم بتوانند سرمایه خود را حفظ کنند.»
او با بیان اینکه مردم ما ذاتاً فکر میکنند که در همه موارد اطلاعات دارند، اما واقعیت این است که اطلاعاتی ندارند، توضیح داد: «دانش مالی در تمام ابعاد باید وجود داشته باشد و دولت باید با سیاستگذاری درست مردم را به سمت نکات کلیدی که مسئولان کشور به آن اعتقاد دارند، هدایت کنند. امسال سال جهش تولید است و این شعار تنها با قیمتگذاری منصفانه در بنگاهها به نحوی که سودده باشند و بتوانند تولید خود را بالا ببرند، اتفاق میافتد. اما وقتی خودرو را با نصف قیمت و بهصورت قرعهکشی ارائه میدهیم یا سیستم بانکداری ما کارمزدمحور نیست، نمیتوان به جهش تولید فکر کرد. اینها سیاستگذاریهایی است که دولت باید شجاعانه آن را انجام دهد و قوه مقننه شجاعانهتر از این سیاستگذاری حمایت کند و قوانین زیربط آن را کامل کند.»
سازمان بورس برای آموزش مردم هزینه کند
عسکری مارانی به این موضوع اشاره کرد که بستر بازار سرمایه باید برای مردم آماده باشد و در بحث دانش مالی شرکتهای مشاوره و سرمایهگذاری و سبدگردانها در تمام استانها به تعداد زیاد توسط جوانان ایجاد و به مردم در بخشهای مختلف اطلاعات داده شود. رسانهها و صداوسیما نیز باید در خدمت این موضوع فعالیت کنند. وقتی کسی سهامی را خریدوفروش میکند، این سؤال را دارد که آیا میتواند با خرید این سهم در آینده پول خود را در مقابل تورم مدیریت کند؟ اگر بتوانیم به این سؤال جواب دهیم، خیال مردم را راحتتر کردهایم.
او با توضیح اینکه مردم به حرف مسئولان اعتماد کردند و به بازار سرمایه وارد شدند، گفت: «بنابراین درست نیست که اکنون به آنها بگوییم که شما اشتباه کردهاید، بلکه زیرساختها و تجهیزات برای ورود به مردم آماده نبود. بارها این مساله را به مسئولان در سازمان بورس گفتهایم که این سازمان باید درآمد خود را برای آموزش مردم هزینه کند، اما تاکنون این اقدام را در سازمان بورس ندیدهایم.»
او بیان کرد: «سازمان بورس اقدامی برای اینکه مردم به درستی بازار را درک کنند، انجام نداده است. وقتی اقدامی انجام نشده چرا میگوییم که مردم مقصر هستند؟ ما همیشه به دنبال مقصر میگردیم و اکنون تنها کسی که حامی ندارد، مردم هستند. درحالیکه مردم سهام شرکتهای بورسی را خریدهاند که شامل صندوقهای بازنشستگی، دولت، وزارت دارایی، نفت و غیره است و دولت روی آنها مدیریت مستقیم دارد. بنابراین مردم مقصر نیستند.»