پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مرور رسانهها و مهمترین مطالب آنها در روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشتماه
در روزهای منفی و خونین بازار بورس تهران به سر میبریم. ناگهان همه چیز بد شد! تا چند روز پیش همه سرمست از افزایش شاخص و سودهای کلان بودند؛ ناگهان ورق برگشت. روزنامههای اقتصادی امروز را که ورق میزنیم چیز خاصی درباره بورس درباره آن ننوشتهاند؛ یا حداقل مانند روزهای قبل با تیترهای درشت صفحه اول به ریزش (به قول برخی پولبک) شاخص توجه نکردند و آن گوشهها آرام نوشتهاند: «ریزش ۲۷ هزار واحدی شاخص بورس». امروز که فعلا شاخص اول منفی و بعدا مثبت شد و بعد از مدتها شاهد بازگشت حقوقیها به بازار بودیم؛ شاید یکی از دلایل ریزش نقد کردن سهمها برای آمادگی دو عرضه اولیه بزرگ هفته آینده باشد که بسیاری از رسانهها از قول معاون وزیر به آن پرداختهاند.
از قول وزیر اقتصاد هم گفتهاند که قرار است هر روز یک شرکت خصوصی در بورس عرضه شود و بازار عرضه چنان داغ شده که برخی از ورود استارتآپها به بورس هم سخن گفتهاند. البته که ما آخرش متوجه نشدیم به چی میگویند استارتآپ به چی میگویند استارتنهآپ! فعلا گویا تعریف استارتآپ انقدر فراخ است که چهار جوانی که دور یک میز اجارهای نشستهاند میشوند استارتآپ و کسبوکاری هم که در یک ماه گذشته ۷۰۰ نفر استخدام کرده هم میشود استارتآپ. شاید بهتر است بگوییم کسبوکارهای نو. بگذریم.
یکی از مهمترین سوژههای روزنامههای چاپی امروز هنوز ماجرای عزل ناگهانی وزیر صمت است و به نظر میرسد رسانهها به دنبال قاتل بروسلی در این ماجرا میگردند و انشاالله که پیدایش میکنند. روزنامه تعادل تقریبا در تمام صفحه اصلی خود به ماجرای عزل وزیر پرداخته و سعی کرده به این تاریکخانه نوری بتاباند.
حسن راغفر هم که معمولا حرفهای کلی خوبی میزند در صفحه اول این روزنامه گفته: «بورس بدون نظارت قمارخانه میشود». بالا از عرضه بزرگ هفته آینده نوشتیم. تعادل هم از قول معاون وزیر اقتصاد نوشته که تا پایان سال ۱۰۰ هزار میلیارد تومان عرضه اولیه داریم و هفته آینده هم بزرگترین عرضه دولتی انجام میشود. تعادل در این روزهای پرهیجان عرضه یادداشت جالبی از امیررضا واعظ آشتیانی دارد که در آن به مسئله خصوصیسازی سرخابیها و چند ابهام قدیمی پرداخته است.
وقتی کمی مکث میکنیم احساس میکنیم هیچ برنامه خاصی وجود ندارد و بورس و خصوصیسازی شبیه تراکتورهای ابراهیم حاتمیکیا همین طور راه افتادهاند در جاده تا ببینند چه میشود. شما این طوری فکر نمیکنید؟
هرچقدر دیروز سکه در بازارها خوش رقصی کرد پراید خورد توی سرش! برخی این را به مذاکرات پشت پرده نسبت دادند که خدا را شکر وزیر خارجه از پشت پرده بیرون آمد و گفت آن پشت خبری (شما بخوانید مذاکرهای) نیست. ما هم میگوییم پشت پرده خبری نیست ولی بدانید که روزنامه دنیای خودرو نوشت که «کاهش قیمت پراید همه را فروشنده کرد». این روزنامه واقعا خوب است! مثلا عکسی فیلتر خورده از سرپرست جدید وزارت صمت کار کردهاند و نوشتهاند اندر احوالات سرپرست جدید وزارت صمت / تذکره مولانا؛ حسین مدرس خیابانی! یادداشتی هم آن گوشه هست با عنوان قیمت واقعی و واقعیت قیمتها. آدم بدون هیچ دلیلی یاد فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی و حداد عادل و شور و ادب و شعر و فارسی میافتد. خداوند سعدیاش را بیامرزاد! فعلا برویم از محفل شاعران خودروساز بیرون.
تنها روزنامه آیتی مملکت هم نوشته که ستاره هوش مصنوعی گوگل به هیات مدیره توییتر پیوست! خبری هم که تقریبا هیچ رسانهای به آن نپرداخته این است که با مصوبه ستاد ملی کرونا آموزش اینترنتی دانشآموزان رایگان شد. دیروز آمارهایی درباره واردات موبایل منتشر شد که نگران کننده است. فناوران نوشته برخلاف رشد حدود ۹۰ درصدی در سال ۹۸ واردات موبایل در سال ۹۹ افت ۱۰ برابری داشته است. مرکز ماهر هم الزامات امنیتی برای دورکاری دولتیها را منتشر کرده و ناجا هم آماده حمایت از کسبوکارهای اینترنتی است.
در زمینه واردات روزنامه ایران در صفحه اول جایی که تقریبا نمیشود دید نوشته شده است: واردات لپتاپ آزاد شد! تا پیش از این لپتاپ جزو کالاهای ممنوعه برای واردات بود! جالب نیست؟
روزنامه اقتصاد پویا در یادداشتی نوشته که «ارز دیجیتالی راهی برای دور زدن تحریمها» است. تصور میکنیم برخی از دوستان مانند اصحاب کهف هستند. در خوابند و هر چند وقت یک بار بیدار میشوند. چند وقت بود این موضوع اشتباه در ایران مطرح نشده بود و که خدا را شکر هر چند وقت یک بار مطرح میشود.
اولین روزنامه سهامداری ایران (خبرنگاران و کارکنان) یعنی صمت هم تقریبا مسئله اصلیاش این است که چرا نمایشگاهها باز نمیشوند. واقعا چرا؟ صمت در صفحه اول نوشته است که «تعطیلی نمایشگاهها توجیهپذیر نیست». نه واقعا نیست. شما به کرونا اعتقاد دارید؟ نمیدانم شما هم متوجه شدهاید یا فقط ما متوجه شدهایم که شهر شلوغ شده! در شهر شلوغ قورباغه هم ابوعطا میخواند و در میان هیاهوی وزیر و سکه و دلار و بورس فقط روزنامه آرمان ملی از نگرانی شیوع کرونا نوشته و این تیتر را برای صفحه اول خود انتخاب کرده است: «ناقلان مرگ در شهر پرسه میزنند». روزنامه خراسان هم خیلی کوچک در صفحه اول نوشته است: «پرسه کرونا در بانکها». این روزنامه گزارشی سرزده از فعالیت بانکها در روزهای کرونایی نوشته است. به نظر میرسید کرونا رفته. این طور نیست؟ رسانهها گویا این روزها موضوعات مهمتری دارند و این در حالی است که وقتی رسانههای جهان را بررسی میکنیم به نظر میرسد هنوز از تب و تاب کرونا کم نشده است. روزنامه وطن امروز هم خطر موج جدید کرونا را گوشزد کرده است.
روزنامه عصر اقتصاد هم نوشته که در استانها نظام مهندسی ساختمان به صورت غیرقانونی به عنوان شرکت ثبت شده است! به قول پژمان در سریال زیرخاکی: شما کجای کاری؟ الان ما رگولاتورهایی داریم که به عنوان شرکت ثبت شدند و آخر سال سود هم توزیع میکنند! این روزنامه از دستور رئیس قضا برای بررسی تطابق عملکرد بانکها با شرع هم نوشته است.
آفتاب اقتصادی هم نوشته که بورس میتواند به آشفتگی بازار خودرو کمک کند. ما هم معتقدیم میکند، کمک!
اقتصاد برتر هم پدیده روز را معروف کرده است: «سکه را از بازار آزاد میخرند، در بازار سهام میفروشند». روزنامه هفت صبح هم به این پدیده پرداخته است و نوشته: «تجارت پرمنفعت سکه کاغذی در بورس». این روزنامه تلاش کرده هر آنچه که باید درباره راز و رمزهای گواهی سکه یک روزه طلا بدانیم را به مخاطبان خود آموزش دهد.
روزنامه سرآمد آن گوشه از قول سرپرست مرکز پژوهشهای مجلس حرف حساب نوشته است: «با پولپاشی نمیتوان از تولید حمایت کرد».
رزوزنامه همدلی هم درباره مداح جاعل تا سلبریتی هتاک نوشته است. این روزنامه تحلیلی از حجاریان منتشر کرده است که محصولات نظام سیاسی و تربیتی کشور را بررسی کرده است.
روزنامه آفرینش هم خبر از پاره شدن روبان افتتاح پردیس نوآوری و فناوری شیراز توسط معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری دادند. دولت به سال آخر خودش رسید و هنوز جناب ستاری در حال پاره کردن روبان هستند. مبارک باشد! دیدن این ویدیوی قدیمی خالی از لطف نیست.
حیدر مستخدمین حسینی در یادداشتی در روزنامه جهان صنعت نوشته است که دولت تکلیف سهام عدالت را روشن کند.
روزنامه آفتاب خطاب به آقای رئیسجمهور نوشته است اختلال در ثبتنام خودروهای پیش فروش شده نشان داد مشکل فراتر از وزیر است؛ این روزنامه تیتر سراب فروش اینترنتی خودرو را برای تیتر یک خود انتخاب کرده است. این فروش اینترنتی خودرو هم داستانی شده و گویا قرار است «طراحی پلتفرمی غیرقابل هک در سیستم فروش خودروسازان» انجام شود و این ماجرا که ۲۰ سال پیش در دنیا حل شده را بالاخره حل کنیم.
روزنامه شرق خبر داده که نخستین جلسه رسیدگی به پرونده متهمان هفت تپه ۲۹ اردیبهشتماه برگزار میشود. این روزنامه یادداشتی هم دارد با عنوان «حسابآرایی بیحساب بورس» از اقتصاددانی به نام غلامرضا نظربلند که در واقع بازتابی است نسبت به گزارش چند روز پیش این روزنامه. بخشی از این یادداشت را بخوانیم:
روزنامه «شرق» در شماره ۲۱ اردیبهشت ۹۹ متن گفتوگو با چند نفر از خبرگان حسابداری و مالی کشور را با عنوان «پشت پرده سودهای بورس» و با موضوعیت مصوبه دیماه 98 هیئت دولت، چاپ کرد.
شرکتکنندگان در گفتوگو ضمن بررسی ریزکاوانه مصوبه یادشده که به شرکتها اجازه میدهد داراییهای ثابت خود را مجدد ارزیابی کنند و مازاد حاصل را به مصرف افزایش سرمایه برسانند، اجرای آن را زیانبار دانسته و مخالفت خود را ابراز کرده بودند.
پوشانیدن یا بهتر بگوییم اختفای زیان انباشته شرکتهای زیانده و تظاهر به رهایی از ورشکستگی، البته بهطور کاغذی، (موضوع ماده 141 قانون تجارت که شرکتهای دارای زیان انباشته بیش از نصف سرمایه را ورشکسته قلمداد میکند، مگر آنکه افزایش سرمایه دهند)، بزرگنمایی ارزش داراییها از سویی و ثابتنگهداشتن (و در واقع کوچکنمایی) میزان بدهیها از سوی دیگر (و طبعا مصنوعیشدن نسبت داراییها به بدهیها و بههمریختن «ساختار مالی» شرکتها)، «حسابآرایی» صورتهای مالی بهمنظور فروش سهام شرکتها به قیمتهای بادکرده و دستکاریشده و افزایش قیمت تمامشده تولیدات کالایی و خدماتی (بهواسطه قیمتگذاری جدید داراییها براساس تورم) را میتوان از جمله دلایل تحفظ و مخالفت صاحبنظران مزبور برشمرد.
«دنیای اقتصاد» هم در گزارشی نوشته که فهمیده است مسیر اصلی تامین کسری بودجه قرار است از طریق «حراج بزرگ اوراق دولتی»صورت بگیرد.
بانک مرکزی زنگ حراج بزرگ اوراق بدهی دولتی را زد. سیاستگذار پولی در اطلاعیهای اعلام کرد که در قامت کارگزار، در نظر دارد بازار اولیه فروش اوراق بدهی دولتی را در بازار بینبانکی ایجاد کند.
بانک مرکزی در بازار اولیه تنها نقش واسطه را دارد و تعهدی نسبت به حجم و قیمت اوراق به فروش رفته نخواهد داشت؛ اما در بازار ثانویه با دید سیاستگذاری و تنظیمگیری نرخ بهره میتواند اقدام به خرید و فروش اوراق کند.
این اقدام علاوهبر اینکه دولت را از عادتهای بد استقراض فاصله میدهد، باعث نظمبخشی به بدهیهای دولت نیز خواهد شد. وثیقهدار بودن این نوع استقراض میتواند این امکان را به بانکها دهد تا نسبت به تسهیلاتدهی، از روش ایمنتری بهره گیرند.
در این قالب، هرگاه بانکها نیاز به جریان نقدی داشته باشند، در عملیات بازار باز، قادر خواهند بود اوراق دولتی را تبدیل به نقد کنند. در نتیجه تعمیق عملیات بازار باز نیز از دیگر ثمرات انتشار اوراق دولتی است.
پیگیری «دنیای اقتصاد» نشان میدهد این اقدام، قطعهای از پازل پوشش کسری بودجه در سال ۹۹ است؛ طبق توافق انجامشده در شورایعالی هماهنگی اقتصادی، دولت مجاز به فروش ۱۵۰ هزار میلیارد تومان اوراق در سال جاری (مازاد بر اوراق بودجه) است که علاوهبر بازار بین بانکی، عرضه در بازار سرمایه را هم شامل خواهد شد.
دکتر علی فرحبخش هم یادداشتی خواندنی در روزنامه دنیای اقتصاد با عنوان دستگاه حبابسنج نوشته است که پیشنهاد میکنم حتما آن را بخوانید. بخشی از آن که قصهای خواندنی هم هست را در ادامه مشاهده میکنید:
لازم میدانم ماجرای جالبی را در زمان بحران معروف به حباب شرکتهای داتکام نقل کنم. داستان «تونی دای» رئیس شرکت سرمایهگذاری «فیلیپس و درو» که از طرف مشتریان بزرگ صندوقهای سرمایهگذاری مانند صندوقهای بازنشستگی مدیریت میشد.
تونی دای در سال ۱۹۹۶ به این نتیجه رسید که در سطح ۲۰۰۰، شاخص FTSE (شاخصی که عملکرد شرکتهای بزرگ بورس لندن را نشان میدهد) بالاتر از حد ارزشگذاری شده است. در نتیجه وی بخشی از سهام صندوق خود را به پول نقد تبدیل کرد و آن را در یک حساب پسانداز قرار داد. تا زمانی که شاخص FTSE به روند صعودی خود تا اواخر دهه ۹۰ میلادی ادامه میداد، تونی دای بهعنوان یک احمق تمامعیار شناخته میشد؛ زیرا با خارج کردن ۷ میلیارد یورو از بورس، هر روز مورد نقد و سرزنش مشتریان، همکاران و مطبوعات قرار میگرفت. بهگونهای که با تمسخر به او لقب «دکتر نادانی» داده بودند.
در سال ۱۹۹۹ شرکت «فیلیپس و درو» بیش از هر صندوق دیگری مشتریان خود را از دست داده بود؛ بهطوریکه در ردهبندی مشتریان در ماه پایانی ۱۹۹۹ در بین ۶۷ صندوق در رده یکی مانده به آخر قرار گرفت. اما «دای» همچنان بر ارزشگذاری بیش از حد بازار سهام تاکید میکرد و با دوری از خرید سهام اینترنتی و مخابراتی، بخش بزرگی از حساب مشتریان خود را در حسابهای پسانداز بانکی سرمایهگذاری میکرد. پایان این مسیر اجتنابناپذیر بود.
بازنشستگی پیش از موعد وی در سال ۲۰۰۰ اعلام شد؛ اما همه متوجه شدند که وی مجبور به این کار شده است. مجله تایمز لندن به شرکت «فیلیپس و درو» لقب یک «جوک ایستاده» را داده بود.
«داو» کار خود را از دست داد. اما تاریخ ثابت کرد، حق با او بوده است. پیش از آنکه شرکتها زمانی برای تغییر استراتژی خود داشته باشند، بازار برگشت. قیمت سهام شرکتهای اینترنتی، صنایع ارتباطی و تکنولوژی به ناگهان سقوط آزاد کرد. در این میان ارزش سهامی مانند آمازون از ۱۰۷ دلار به ۷ دلار کاهش پیدا کرد؛ ولی ارزش سهام گمنامی که «دای» در آنها سرمایهگذاری کرده بود در وضعیت خوبی قرار گرفت. «فیلیپس و درو» به صدر صندوقهای بازنشستگی بازگشت و در ظرف سه ماه سود ۷/ ۶ درصدی (معادل سود سالانه ۲۸ درصدی) آن هم در شرایط سقوط آزاد بازار کسب کرد؛ ولی به هرحال مدیرعامل آن اخراج شده بود.
دکتر داوود سوری هم یادداشتی درباره فساد با عنوان سدسازی در برابر جریان فساد در روزنامه دنیای اقتصاد نوشته است. در بخشی از یادداشت او آمده است:
مبارزه با فساد باید از علل آغاز شود، شناسایی از این طریق است که به انسداد منافذ منجر میشود. برای چنین توفیقی لازم است علاوهبر اصلاح ساختار و قوانین، انگیزهسازی لازم برای شهروندان صورت گیرد که به جای شراکت در فساد بهدلیل نفع شخصی به دنبال افزایش منافع از طریق مبارزه با فساد باشند.
زمانی که «لیزا سو» سکان هدایت شرکت ادونسد میکرو دیوایسز (Advanced Micro Devices) یا همان AMD را که در زمینه تولید انواع چیپ و تراشه فعالیت میکرد، به دست گرفت؛ اوضاع این شرکت تعریف چندانی نداشت. اما وی ظرف شش سال، این شرکت را به جایگاهی رساند که در فناوریهای نوظهوری همچون هوش مصنوعی و گیمینگ، نامیبرای خود دست و پا کرده است. در این مصاحبه که نشریه فورچون با وی انجام داده لیزا سو، مدیرعامل AMD که از ابررایانهها، نحوه تغییر وضعیت شرکت و مدیریت یک شرکت جهانی در دورهای که با همهگیری یک ویروس همراه شده، سخن میگوید.
متن کامل مصاحبه را دنیای اقتصاد با عنوان راز تحول در غول تراشهسازی جهان ترجمه کرده که میتوانید بخوانید. اوضاع در دنیا خرابتر از ایران است. اینجا دولت بانکها را در یک بسته با تخفیف خوب برای فروش روانه بورس کرده. آنجا هم اوضاع جور دیگری است. گویا پنج بانک آمریکا در معرض ریسک سرمایه هستند.
دنیایاقتصاد همچنین نوشته که ریسک معاملات بانکی والاستریت به بالاترین سطح خود از سال ۲۰۱۱ میلادی رسید. صف فروش ویروس کرونا مهمترین عامل زیان بانکها بهشمار میرود. ریسک مبادلات روزانه در بانکهای بزرگ والاستریت به بالاترین سطح خود از سال ۲۰۱۱ میلادی رسیده است که نابسامانی سه ماه ابتدایی سال جاری میلادی بازارها باعث شد که شرکتهای پرسرمایه، بنابر احتیاط لازم از چرخه بازار دور شوند و سرمایههای خود را به عقب بکشانند.
انتصاب نخستین مدیر اجراییِ «زن» در بانک مرکزی ژاپن بعد از ۱۳۸ سال هم از خبرهای دیروز بود. «توکیکو شیمیزو» بانکدار ۵۵ ساله ژاپنی بهعنوان بخشی از برنامه تجدید ساختار گسترده بانک مرکزی ژاپن به این سمت منصوب شد. شیمیزو فعالیت خود را در بانک مرکزی ژاپن از سال ۱۹۸۷ آغاز کرد. بانک مرکزی ژاپن در اکتبر ۱۸۸۲ تاسیس شده است. براساس دادههای منتشر شده توسط بانک مرکزی ژاپن، زنان ۴۷ درصد از نیروی کار این بانک را تشکیل میدهند اما تنها ۱۳ درصد آنان در پستهای ارشد مدیریتی و ۲۰ درصد در مناصب تخصصی مرتبط با امور حقوقی، نظامهای پرداخت و اسکناس مشغول فعالیت هستند. زنان از زمان ایجاد هیات سیاستگذاری بانک مرکزی ژاپن (سال ۱۹۹۸) که بالاترین هیات تعیین سیاستهای پولی این بانک محسوب میشود، حضور و عضویت داشتهاند اما همواره تنها یک عضو از تیم ۹ نفره هیات سیاستگذاری زن بوده است و ریاست این بانک برخلاف فدرال رزرو یا بانک مرکزی اروپا هرگز به زنان سپرده نشده است.
بیمه مرکزی ایران هم، صلاحیت اسماعیل دلفراز مدیرعامل جدید شرکت بیمه ملت را تایید کرد. دلفراز تجربه مدیریت در بیمه سرمد و سابقه حضور در سازمان هدفمندی یارانهها، بیمه ایران و بیمه البرز را داشته است و بهعنوان یکی از افرادی که از بدنه صنعت بیمه بوده، شناخته میشود.
و در پایان و نه کم اهمیتتر از بقیه: سقف پرداخت نقدی به مشتریان بانکها ۴۵ میلیون تومان شد.
بانک مرکزی با صدور بخشنامهای، سقف پرداخت وجه نقد به مشتریان را در بانکها و موسسات اعتباری ۴۵ میلیون تومان تعیین کرد. بانک مرکزی با صدور بخشنامهای خطاب به تمامی بانکها و موسسات اعتباری اعلام کرد که براساس بند ۱۳ ماده یک آییننامه اجرایی ماده ۱۴ الحاقی قانون مبارزه با پولشویی سقف مقرر برای پرداخت وجه نقد ریالی از سوی اشخاص مشمول از جمله موسسات اعتباری برابر است با «مبلغ سقف مقرر در قانون برگزاری مناقصات جهت انجام معاملات خرد بهصورت وجه نقد یا معادل آن به سایر ارزها و کالاهای گرانبها که هر ساله توسط هیاتوزیران تصویب میشود».
بر این اساس، با توجه به اینکه هیاتوزیران نصاب معاملات خرد در سال ۱۳۹۹ را معاملات تا سقف ۴۵۰ میلیون ریال تعیین کرده است، سقف پرداخت وجه نقد در موسسات اعتباری نیز برابر این مقدار خواهد بود.
انیمیشنه واقعا عالی بود!