پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
ولثتکها میتوانند نقش مهمی در برقراری تعادل میان بازار پول و بازار سرمایه داشته باشند
ولثتکها راه ناهمواری برای رشد و توسعه خودشان و بازار سرمایه پیش رو دارند، اما هرچه باشد، تاریخ نشان داده که سرمایه راه خودش را پیدا میکند و در یک بدهبستان دوطرفه میان ولثتکها و سرمایهگذاران باید منتظر رونق هرچه بیشتر این پلتفرمها و به تبع آن، شاهد برقراری توازن بیشتری میان بازار پول و سرمایه باشیم.
امیرحسین قادری عابد، استاد دانشگاه؛ ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۱ و ۳۲ / بازار مالی (Financial Market) در علم اقتصاد یک مفهوم گسترده است و به مکانیسمی گفته میشود که برای افراد حقیقی و حقوقی امکان خریدوفروش داراییهای مالی مانند سهام، اوراق بدهی، انواع ارز، ابزارهای مشتقه و… را فراهم میآورد.
بازارهای مالی کارکردهای مهمی را در نظام اقتصادی یک کشور ایفا میکنند که از آن جمله میتوان به تسهیل انتقال وجوه بین واحدهای اقتصادی (از طریق جذب و تجهیز پساندازها و تخصیص منابع)، تعیین قیمت وجوه و سرمایه، انتشار و تحلیل اطلاعات و توزیع ریسک اشاره کرد. با توجه به کارکردهای مذکور، بازارهای مالی در سده اخیر رشد قابل ملاحظهای داشتهاند و بهطور مداوم در حال تکامل و گسترش ابزارها هستند.
اقتصاددانان بازارهای مالی را بر اساس انواع دارایی قابل معامله، نوبت عرضه اوراق بهادار، سررسید تعهدات و نقدشوندگی به بخشهای مختلفی تقسیم میکنند که اگر سررسید تعهدات مالی و نقدشوندگی را بهعنوان معیار اصلی بخشبندی در نظر بگیریم به دو بخش بازار پول و بازار سرمایه خواهیم رسید.
بازار پول برای تبادل پول و سایر داراییهای مالی نزدیک به پول است که سررسید کوتاهمدت (غالبا کمتر از یک سال) دارند و بازار سرمایه برای دادوستد ابزارهای مالی با سررسید بیشتر از یک سال (یا بدون سررسید) تعریف شده است. این دو بازار در کنار یکدیگر به مدیریت ثروت، نقدینگی و ریسک اشخاص، شرکتها و دولتها کمک میکنند.
بازار پول جایی است که کفه نقدشوندگی (Liquidity) به سودهای انتظاری بالا میچربد و کسی که سرمایهاش را وارد این بازار میکند، عمدتا یک شخص حقیقی یا حقوقی دارای مازاد نقدینگی است که بهدنبال کاهش ریسک سرمایهگذاری و نقدشوندگی بالاست. ابزارهای مورد استفاده در بازار پول، شامل سپردهها، تسهیلات، حوالهها و بروات هستند و عمدتا بانکها و موسسات اعتباری بهعنوان واسطههای اصلی این بازار شناخته میشوند. مهمترین کارکرد بازار پول، ایجاد تسهیلات کوتاهمدت برای فعالان اقتصادی و تامین سرمایه در گردش مورد نیاز آنهاست.
بازار سرمایه که عموما با نام بورس اوراق بهادار هم شناخته میشود، شامل دو بازار عمده است؛ بازار سهام و بازار بدهی. بازار سهام جایی برای مبادله اوراق مالکیت و بازار بدهی جایی برای مبادله اوراق قرضه و بدهی است. فعالان اقتصادی بنا به شرایط و نیازمندی خود، میتوانند تامین مالی بلندمدت مبتنی بر بدهی یا مبتنی بر سرمایه را در این بازارها به انجام رسانند.
دولتها نیز عمدتا با ورود به بازار سرمایه و با انتشار اوراق بدهی نسبت به تامین هزینههای دولت اقدام میکنند. از این لحاظ بازار سرمایه نقش بسیار مهمی در تامین مالی بلندمدت دولتها و بنگاههای اقتصادی دارد و از تنوع ابزاری گستردهتری نسبت به بازار پول برخوردار است.
هر دو بازار پول و سرمایه اما پاسخگوی نیازهای متفاوتی هستند و تنها با تقویت ارتباط میان این دو بازار و تضمین توسعه مشترک آنها میتوان کارایی نظام مالی را افزایش داد. این دو بازار گاهی در جایگاه دو بازار رقیب برای جذب سرمایه ظاهر میشوند، اما دولتها وظیفه دارند با هدایت صحیح جریان داراییهای مالی و تعریف دقیق کارکردهای هر دو بازار، آنها را به سمت تعامل با یکدیگر سوق دهند.
وضعیت بازار پول و سرمایه در ایران
برای ارزیابی وضعیت تعادل بازار پول و سرمایه روشهای متفاوتی وجود دارد. بهطور سرانگشتی ارزش مانده تسهیلات بانکی را بهعنوان شاخص حجم بازار پول و ارزش بازار سهام و ارزش مانده اوراق بدهی را بهعنوان شاخص حجم بازار سرمایه در نظر میگیرند. همچنین برای سنجش تناسب این بازارها از شاخص عمق مالی استفاده میشود و در آن ارزش این بازارها را بر تولید ناخالص داخلی کشور تقسیم میکنند.
وضعیت شاخص عمق مالی در اقتصاد ایران، هم از منظر کمیت و هم از منظر کیفیت با کشورهای توسعهیافته فاصله زیادی دارد. از منظر کمیت، عمق مالی محاسبهشده برای اقتصاد ایران چندینبرابر کمتر از اقتصادهای ژاپن، آمریکا و حتی مالزی است. از منظر کیفیت نیز سهم بازار سرمایه به نسبت بازار پول بسیار کمتر از کشورهای توسعهیافته است. به عبارت سادهتر، اقتصاد ما بیشتر بانکمحور است تا بازار سرمایهمحور.
البته این روند در سالهای اخیر و با رویکرد دولت در هدایت منابع مالی به سمت بازار سرمایه تغییر کرده و اقبال سرمایهگذاران و سرمایهپذیران به بازارهای سهام و بدهی، افزایش قابل ملاحظهای پیدا کرده است، اما تا وضعیت مطلوب و برقراری تعادل مناسب میان این دو بازار هنوز هم فاصله زیادی باقی مانده است.
اینکه چرا بازار سرمایه ما تقریبا نسبت به اکثر بازارها (بازار پول و حتی بازارهای دیگر مانند مسکن، ارز، طلا و…) مهجور واقع شده و در رقابت با آنها عقب مانده است، به دلایل مختلفی بازمیگردد. از نرخ بالای سودهای بدون ریسک در بانکها بگیرید تا عدم آمادگی زیرساختهای فنی و اطلاعاتی در بورس؛ اما شاید مهمترین دلیل عدم اقبال عامه مردم به بازار سرمایه، عدم آشنایی آنها با ابزارها و گزینههای مختلف سرمایهگذاری در این بازار باشد.
فرد بازنشستهای که تمام پساندازش را در بانک سپرده کرده و با سود ماهیانه آن امرار معاش میکند، احتمالا نمیداند در بازار سرمایه میتوان نرخ سود بیشتری را با همان میزان ریسک نزدیک به صفر به دست آورد. فرد متمولی که تمام ثروتش را در بازار مسکن سرمایهگذاری کرده و دلش را به اجاره ماهانه املاکش و افزایش دورهای قیمت مسکن خوش کرده، نمیداند که شاخص بورس در چند سال اخیر چندین برابر متوسط قیمت مسکن رشد کرده است.
حتی فرد سفتهبازی که هر روز سکه و ارز خریدوفروش میکند و بهدنبال نوسانگیری و سودهای کوتاهمدت است، ممکن است نداند چه نوسانات جذابی را میتواند در قیمت سهام برخی شرکتها ببیند.
ولثتکها چگونه به ایجاد تعادل میان بازارها کمک میکنند؟
شرکتهای فعال در حوزه ولثتک میتوانند با استفاده از اثر اهرمی فناوری، جعبه سیاه بازار سرمایه را برای عامه مردم و سرمایهگذاران باز کنند و آنها را با انواع گزینههای سرمایهگذاری در بورسهای مختلف آشنا کنند؛ ریسک و بازده هر گزینه را پیش رویشان بگذارند و حتی با توجه به رفتار سرمایهگذاری آنها، برایشان خریدوفروش کنند. هر کدام از این کارکردها، دنیایی از فرصت را برای شکلگیری انواع مدلهای کسبوکار در حوزه ولثتک ایجاد میکند.
فناوریهای مرتبط با هوش مصنوعی میتوانند خدمات مشاوره مالی و سرمایهگذاری را بهطور کامل متحول کنند و پیشنهادهای دقیق سرمایهگذاری را با در نظر گرفتن شرایط اختصاصی هر سرمایهگذار و با کارایی بسیار بیشتر فراهم کنند. راهکارهای خودکار و مبتنی بر هوش مصنوعی یا به عبارت مصطلح این روزها، مشاوران رباتیک، ارائه خدمات مشاوره به طیف وسیعی از افراد را ممکن ساختهاند و کسانی که تا دیروز برای دریافت مشاوره سرمایهگذاری مجبور بودند هزینه بالایی را پرداخت کنند، اکنون قادرند با صرف زمان و هزینه حداقلی به این نوع خدمات و گزارشها دسترسی داشته باشند و گزینههای سرمایهگذاری مختلف در بازار سرمایه را با توجه به ریسک و بازده انتظاری خود مقایسه و انتخاب کنند.
گاهی هم ماشینها پا را فراتر از توصیه و پیشنهاد میگذارند و خودشان سفارشهای خریدوفروش را ثبت میکنند. این نوع خریدوفروشهای خودکار همان چیزی است که عمدتا با نام معاملات الگوریتمی شناخته میشود. معاملات الگوریتمی میتواند از تعریف یک حد سود و حد زیان ساده توسط سرمایهگذار و اجرای آن توسط ماشین شروع شده و تا جایی پیشرفت کند که کل فرایند تحلیل بازار، بررسی تمامی نمادها، تحلیل بنیادی و تکنیکال نمادهای منتخب، تشکیل سبد، زمانبندی و اجرای سفارشهای خریدوفروش؛ توسط ماشین و بهصورت خودکار انجام گیرد.
مزیتهای ماشین نسبت به انسان در حوزه دقت و سرعت عمل در تحلیل و سفارشگذاری، عدم خستگی و تاثیرپذیری از احساسات و… بر همگان واضح و مبرهن است و ابزارهای معاملاتی ماشینی میتواند اهرم مهمی برای ورود افراد به بازار سرمایه باشد.
فرایند افتتاح حساب و ورود به بازار سرمایه میتواند با بهکارگیری فناوریهای تشخیص چهره و شیوههای احراز هویت بیومتریک به شکل قابل توجهی کوتاهتر و سادهتر شود. کاری که قبلا با حضور فیزیکی شخص متقاضی و پر کردن فرمهای متعدد و اخذ استعلام از مراکز مختلف انجام میشد، حالا میتواند به مدد سرویسهای آنلاین و اپلیکیشنهای موبایلی در کمترین زمان و بدون نیاز به حضور فیزیکی انجام شود.
سرمایههای خرد و پراکندهای که معمولا ارزش سرمایهگذاری نداشتند، حالا میتوانند به شکل بهینهای مدیریت شده و به شکل هوشمندانهای به کار گرفته شوند. بعضی از ولثتکها حتی به ماندههای اندکی که در کیف پولهای دیجیتالی و اپلیکیشنهای موبایلی سپرده شده هم رحم نکردهاند و امکان سرمایهگذاری این وجوه را برای مشتریان فراهم کردهاند.
ولثتکهای ایرانی چه میکنند؟
در چند سال اخیر، ولثتکهای ایرانی هم فعالتر شدهاند و نمیتوان نقش آنها را در رشد اقبال عامه به بازار سرمایه نادیده گرفت. ولثتکها میتوانند با سرعت بسیار بیشتری، شکاف اطلاعاتی را برای سرمایهگذاران کاهش دهند و به کارایی و شفافیت بازار سرمایه کمک قابل توجهی کنند. بهطور مثال، شبکههای اجتماعی بازار سرمایه، به محلی برای تضارب آرا و تبادل تحلیل و نظر در خصوص گزینههای سرمایهگذاری تبدیل شدهاند. سهامیاب بهعنوان یکی از اولین و مهمترین نمونههای این حوزه توانسته کاربران زیادی را به پلتفرم خود جذب کند.
کاربرانی که از سرمایهگذاران حرفهای و تحلیلگران بنیادی و تکنیکال تا تازهواردان و عامه علاقهمندان به بورس را شامل میشود. کسی که مایل به سرمایهگذاری در بورس باشد، میتواند با جستوجوی نماد شرکتهای مختلف، نظرات سهامداران فعلی و قبلی را در خصوص الگوهای قیمتی سهم، نحوه تقسیم سود، رفتار بازیگران عمده سهم و همچنین تحلیلهای افراد مختلف در خصوص روند آینده و مقاومتها و حمایتهای احتمالی را مطالعه و بررسی کند؛ کاری که بدون وجود شبکههای اجتماعی بازار سرمایه بهسختی امکانپذیر بود.
پلتفرمهای معاملات الگوریتمی مانند کوانتکن امکان اتصال به حساب کارگزاریها و انجام معاملات خودکار را فراهم کردهاند. اپلیکیشنها و پلتفرمهای سرمایهگذاری آنلاین مانند آیبیشاپ (IB Shop) نیز خریدوفروش یونیتهای صندوقهای سرمایهگذاری را بسیار سادهتر از قبل ممکن ساختهاند.
البته جالب است که اکثر این شرکتها با انواع چالشها و مشکلات رگولاتوری و فنی بازار سرمایه درگیر هستند و به نظر میرسد راه ناهمواری برای رشد و توسعه خودشان و بازار سرمایه پیش رو داشته باشند، اما هرچه باشد، تاریخ نشان داده که سرمایه راه خودش را پیدا میکند و در یک بدهبستان دوطرفه میان ولثتکها و سرمایهگذاران باید منتظر رونق هرچه بیشتر این پلتفرمها و به تبع آن، شاهد برقراری توازن بیشتری میان بازار پول و سرمایه باشیم.