پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مردم چقدر برای ورود به بازار سرمایه آمادگی دارند؟ / دور باطل سرمایهگذاری در بازارهای مختلف ادامه دارد
بورس بازار مهمی است که در یکی دو سال اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. قطعاً فناوری و کاربرد نوآورانه آن بهترین فرصت برای آشنایی مردم با بورس است. اکنون و به لطف کسبوکارهای مبتنیبر فناوری بهآسانی میتوان درباره بورس دانش بهدست آورد و با کمک ابزارهای مختلف وارد این بازار مولد شد. اما نکته مهم اینجاست که پیش از ورود به بورس یا هر بازار دیگری چه شرایط و اهدافی را باید درنظر گرفت تا بتوان در بلندمدت به سرمایهگذاری خود خوشبین باشیم؟ بهعبارتی هجوم هیجانی مردم به بورس میتواند چه تبعاتی به اقتصاد کشور وارد کند؟
سرمایهگذاری بهعنوان یکی از اجزای تابع تقاضای کل، که انتظار میرود عامل رشد تولید، درآمد و اشتغال کشور شود، در صورت نوسانات نامنظم، میتواند خود منشاء بیثباتی تولید ناخالص ملی، کاهش سطح درآمدها و پسانداز داخلی شود.
تشکیل سرمایه در اقتصاد ایران ازگذشته تاکنون بهدلایل گوناگون از جمله وابستگی ساختاری اقتصاد ملی به درآمد نفت، نوسانات نرخ ارز، بیثباتی قیمتها، گسترش حوزه مداخله دولت در اقتصاد و غیره مواجه بوده است.
در این میان عدهای سرمایهگذاری و عدهای دیگر پسانداز کردن را ترجیح میدهند. در پسانداز بخشی از پول نقد برای مصارف کوتاهمدت کنار گذاشته میشود، اما سرمایهگذاری نگاه به آینده بلندمدت پیشروست. از اینرو سرمایهگذاری دارای ریسک و تحت تأثیر عوامل مختلفی در بازههای زمانی قرار میگیرد.
در این گزارش قصد نداریم که به روشهای متفاوت سرمایهگذاری و بهتر یا بدتر بودن آنها اشاره کنیم. سیر تحولی که متعاقباً به سیاستهای حاکمیتی وابسته است، باعث شده در هر دوره زمانی تمایل مردم به هر یک از روشهای سرمایهگذاری یا سپردهگذاری بیشتر شود که ممکن است بسیاری از آنها صرفاً بهدلیل جو روانی ایجاد شود، بدون آنکه مردم دانش کافی درخصوص آن روشها کسب کنند.
ببینید: مدیرعامل شرکت مدیریت فناوری اطلاعات بورس تهران از عوامل ایجاد اختلال در سیستم معاملات بورس میگوید
.
گذشته پرتلاطم و آینده مبهم
اگر کمی به عقب برگردیم و سال 1396 را در نظر بگیریم، متوجه میشویم که بازار مالی و ارز، با نوسانات و مشکلات مختلفی مواجه شد. در همین شرایط بانک مرکزی، نرخ بهره بانکی را کاهش داد. برهمین اساس بسیاری پولهای خود را از بانکها خارج و به سمت بازارهای ارز، طلا و بازارهای زودبازده هدایت کردند.
با این تصمیم شاهد افزایش نرخ ارز و افزایش حبابگونه قیمتها در بورس شدیم؛ اما با ریزش دلار و طلا مردمی که فکر میکردند بهترین سرمایهگذاری خود را در این مسیر انجام دادهاند، پولهای خود را از این بازارها خارج کردند و حالا هجوم سرمایه از بازارهای مختلف طی ماههای گذشته به سمت بازار سرمایه و بورس اتفاق افتاده و این راهی دیگر است که عدهای برای کسب سود زودهنگام آن را انتخاب کردهاند.
بهطوریکه معاون عملیات شرکت سپردهگذاری مرکزی در شهریورماه اعلام کرد که در پنج ماه نخست امسال بیش از ۱۹۸ هزار کد سهامدار جدید در بازار سرمایه صادر شده تا رقم کل کدهای صادر شده به ۱۱ میلیون و ۴۲ هزار کد برسد. مدیرعامل بورس تهران نیز در 21 مهرماه اظهار داشت که از ابتدای سال نزدیک به ۴۰۰ هزار کد جدید وارد بورس تهران شد که کدهای جدید نزدیک به ۳ هزار میلیارد تومان منابع خالص وارد بورس کردهاند؛ طبق این آمار گویا فقط در شهریورماه 202 هزار کد بورسی صادر شده است.
این اعداد هر چند در مقیاس جمعیت 83 میلیونی جامعه ایرانی و حدود 60 میلیون نفری قادر به سرمایهگذاری در بورس، رقم کمی به نظر میرسد، اما روند روبهرشد آن، این امید را ایجاد میکند که بهتدریج بازار سهام نیز چون دیگر بازارهای موازی در بین عموم جامعه جا باز میکند. همچنین این سوال مطرح میشود آیا افرادی که وارد بازار بورس میشوند دانش کافی درباره آن را دارند و میدانند که درصورت ریزش احتمالی بورس باید چهکاری انجام دهند؟
.
هدایت مردم به سمت بازار بورس نیاز به آموزش دارد
آنچه مشهود است، این است که بازار سهام در جهان و بهخصوص در اقتصادهای پیشرفته و نوظهور نسبت به بازارهایی چون طلا، ارز و مسکن جایگاه بالاتری دارد؛ علیرضا تاجبر، مدیرعامل کارگزاری تأمین سرمایه نوین در این باره به راه پرداخت توضیح میدهد: «ورود اقشار مختلف جامعه به بورس و بازار سرمایه پارامتر مثبتی است که هم به نفع اقتصاد ملی و هم منطبق بر استانداردهای جهانی است و در بیشتر کشورهای توسعه یافته، مردم وجوهشان را در بازار سرمایه میگذارند. کمتر کشور توسعهیافتهای وجود دارد که مردم در ارز، طلا و کالاهای دیگر سرمایهگذاری کنند.
بنابراین ورود اقشار مختلف جامعه به بازار سرمایه را باید به فال نیک گرفت، منتها هدایت این مردم روش صحیح مدیریتی میخواهد که تاکنون انجام نشده است. در کشورهای دیگر معمولاً افراد، با واسطه وارد بازار سرمایه میشوند. این واسطهها یا صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای سبدگردان هستند که کارگزاریها آن داراییها را مدیریت میکنند.»
.
ورود مستقیم افراد به بازار سرمایه، عامل ایجاد رفتارهای هیجانی است
براساس تحقیقات انجام شده کشورهای آمریکا و اروپای شمالی دارای بیشترین سطح سواد مالی هستند. ایران نیز در بین کشورهای دنیا رتبه 20 را از نظر سطح سواد مالی دارد. آن چیزی که در این میان مهم است، فقدان سواد مالی نهتنها در میان مردم، بلکه در بین مسئولان است.
تاجبر با بیان اینکه در ایران متاسفانه ورود مردم به بورس بهصورت مستقیم است و افراد کد آنلاینی را میگیرند که خود اقدام به خریدوفروش میکنند، توضیح میدهد: «این باعث میشود که احساسات مردم با تحلیل آمیخته شود و بر منطق بازار اثر گذارد. دراین صورت شاهد رفتارهای هیجانی و تودهای مردم در زمانهای مثبت و منفی بازار بورس هستیم. اگر مردم طوری آموزش ببینند که با واسطه وارد بازار شوند، هم از حجم سفارشات کم میشود و هم به هسته معاملات فشار کمتری میآید و کمتر شاهد اختلال در آن میشویم. از سوی دیگر در این مورد یک تیم حرفهای به نمایندگی از مردم در بازار تصمیم میگیرد و مطمئناً کمتر شاهد رفتارهای هیجانی خواهیم بود و بازار بیشتر براساس تحلیل بالا و پایین خواهد رفت.»
او به ضرورت توجه و فرهنگسازی در ورود مردم به صندقهای سرمایهگذاری اشاره میکند و میگوید: «اکنون بستر برای ورود سرمایه به صندوقها فراهم است. علاوهبر آن تیمهایی که این صندوق را مدیریت میکنند به ارزش خالص دارایی صندوق حساس و حرفهای هستند. مشکل ما در فرهنگسازی است. صندوقها توان فرهنگسازی بهصورت انفرادی را ندارند.»
.
محدودیت بودجه صندوقها در فرهنگسازی
باتوجه به صحبتهای تاجبر، در بازار سرمایه بودجه کل صندوقها به بودجه تبلیغاتی یک بانک هم نمیرسد. او توضیح میدهد: «باید ارکان بازار سرمایه بهخصوص سازمان بورس وارد این فرهنگسازی شوند تا بتوان این صندوقها را به مردم معرفی کرد. اکنون بسیاری از سرمایهگذاران نیز بهصورت کامل صندوقها را نمیشناسند. علاوهبرآن این یک مساله ملی نیز است. اگر بازار سرمایه ما پررونق باشد و پولها از طریق این بازار وارد بخش تولید شوند، به نفع اقتصاد ملی است و باید کل نظام بر این مساله اهتمام داشته باشد و برای آن بودجهای تعیین کند.»
ببینید: مهمترین مسائلی که در حوزه فناوری اطلاعات در بورس باید به آنها توجه شود، چیست؟
.
تولید، وجوه بازار سرمایه را دگرگون میکند
طبق آمارهای ارائه شده 400 هزار کد بورسی جدید، حدود سه هزار میلیارد تومان نقدینگی را طی شش ماه اخیر وارد بورس کرده است، عاملی که باعث آرامش نسبی در دیگر بازارها نیز شد؛ این عدد 0.0015 نقدینگی کشور را دربرمیگیرد؛ عددی که در مقیاس بسیار ناچیز است، اما تأثیرگذاری بالایی بر اقتصاد ملی ایجاد میکند.(+) حال این سؤال پیش میآید که این تأثیر در بازار سرمایه چگونه رخ میدهد؟
تاجبر با اشاره به اینکه حجم نقدینگی کشور دو میلیون میلیارد تومان است، توضیح میدهد: «اگر بخش کوچکی از آن مثلاً پنج درصد وارد بازاری اعم از کالا، پول و سرمایه شود، میتواند آن بازار را متحول کند. استاندارد جهانی و چیزی که باعث توسعه کشور میشود این است که این وجوه صرف تولید شود. بحث ما این است که بازار سرمایه باید آنقدر جذاب شود که بخشی از این وجوه وارد این بازار و بهواسطه بازار سرمایه به بخش تولید برسد.»
او ادامه میدهد: «وقتی یک هلدینگ سهمی را عرضه اولیه میکند، وجوه ناشی از آن عرضه اولیه را صرف افزایش سرمایه یا حمایت از سهام خود وتولید میکند، اما در بخشهای دیگر اقتصادی مانند بخش کالا، ارزش افزودهای وجود ندارد و حتی هزینههای دیگر هم وجود دارد. ممکن است صرفاً هزینه نگهداری و تورمی بهدنبال داشته باشد که این نه بهنفع سرمایهگذار و نه بهنفع اقتصاد ملی است.»
.
رشد منفی اقتصاد در کنار رشد مثبت بورس
درحال حاضر بازار سرمایه بهصورت مداوم با رشد مواجه است. شرکتهایی از دل بازار سربرآوردهاند که سودهای چندین هزارمیلیاردی میدهند. در شرایطی که اقتصاد ایران بهصورت مدام مسیر منفی را با سرعت طی میکند. هرچند بازار پرریسک سرمایه نیز همیشه در دوره طلایی نمیماند و بارها پیش آمده که سقوط این بازار باعث خروج سرمایه از آن شده است.
تاجبر با توضیح اینکه رشد اقتصادی ما نفتمحور و با رشد بورس متفاوت است، میگوید: «رقم قابل توجهی از GDP ما به نفت مرتبط است و نفت در چندسال اخیر با رشد اقتصادی منفی، در مبلغ فروش و میزان آن مواجه بوده است. منتها در بورس شرکتها عموماً سودآور هستند و نمیتوان گفت چون رشد اقتصادی منفی است، بورس هم منفی است. طی سالهای اخیر شرکتهایی با سودآوری مناسب فعالیت میکنند که صرفاً بخشی از GDP کشور هستند و منفی بودن نرخ رشد ارتباط کاملی با شاخص بازار سرمایه ما ندارد.»