پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
موفقیت در بازار کیف پولهای موبایلی، تضمینشده نیست؛ به خصوص در آمریکا که در سالهای اخیر، این کیف پولها توسعه زیادی داشتهاند.
در کنار داستانهای موفقیتآمیز مانند اپلپی، گوگلپی و اپلیکیشن استارباکس، بسیاری از اپلیکیشنهای کیف پول دیگری نیز بودهاند که نتوانستند در جذب مشتری موفق شوند و در این راه شکست خوردند. البته ملاحظه و یادگیری از تجربیات آنها، خالی از لطف نیست.
ببینید: معرفی ۶ روند مهم کیف پولهای موبایلی برای سال ۲۰۱۹ و بعد از آن
در ادامه 9 کیف پول موبایلی را آوردیم که نتوانستند در بازار دوام داشته باشند. همچنین نگاهی انداختیم به دلایلی که باعث شکست آنها شد.
.
1- چیسپی (نسخه اپلیکیشن مستقل)
پلتفرم چیسپی، هنوز هم خوب و به روز است؛ اما اپلیکیشن موبایلی مستقل آن به دلیل استراتژی جاسازی اپلیکیشن چیسپی در اپلیکیشن تامینکنندگانی مانند گرابهاب و لولآپ (که چیس سرمایهگذارشان بوده)، از رده خارج شده است.
اپلیکیشن چیسپی، مشابه چیسنت، یک سیستم حلقه بستهای است که با حذف واسطهها از فرایند پردازش، هزینهها را برای مصرفکننده و پذیرندهای که هر دو که از مشتریان چیس هستند، کاهش میدهد. چیسنت، یک پلتفرم پرداخت end to end و پردازش سفارشی است که در سال 2013 و در راستای همکاری 10 ساله با شرکت ویزا راهاندازی شده است.
اینجا به نظر میرسد که اپلیکیشن چیسپی، بیشتر برای نشان دادن قابلیتهای چیسنت مورد استفاده قرار گرفت تا تضمین موفقیت پلتفرم.
به هر حال باید گفت که چیس تبلیغات بسیاری برای این اپلیکیشنش انجام داده است که بیشتر هدفش بررسی مصرفکننده بوده تا ترویج اپلیکیشنی برای استفاده روزمره.
.
2- گوگل ولت 1/0
نسخه جدید گوگلپی، شباهت کمی با گوگل ولت که در سال 2011 راهاندازی شد، دارد و با اینکه توانست اپلپی را در بازار شکست دهد، ولی از مزیت پیشرو بودن خود، بهره آنچنانی نبرد.
در ابتدا، گوگل برای دریافت مجوز دسترسی به عنصر امنیتی گوشی موبایل جهت انجام پرداختهای انافسی، نیاز به همکاری بانکها داشت و اینکه بانکها به شرکای رسمی شرکت تبدیل شوند.
گوگل نسخه خود را در سال 2012 به روز کرد. بانکها میتوانند به راحتی فرم پر کنند و کارتها را بارگزاری کنند. تریدآف بدین صورت است که گوگل، پذیرنده رکورد تمامی تراکنشهای گوگلولت خواهد بود. این تحول، بانکهای بیشتری را وارد میدان کرد. در نهایت گوگل، گوگل ولت را از میدان خارج کرد تا گوگلپی جدید را توسعه دهد؛ که ابتدا اندرویدپی نام داشت.
.
3- کارنتسی
زمانی که اپلپی در سال 2014 راهاندازی شد، خردهفروشها از آن راضی نبودند. آنها میدیدند که کیف پول موبایلی اپل، راهی است که اطلاعات باارزش مشتری را میگیرد و بهجای اینکه مشتری بتواند از گزینههای ارزانتر مانند حواله بینبانکی پایا (ACH) استفاده کند، آنها را در فرآیند پرداخت، محدود به پرداخت با کارت میکنند.
والمارت، تارگت، بستبای و بسیاری از خردهفروشان برجسته دیگر با هم همکاری کردند تا «مبادله مشتری پذیرنده (MCX)» را ایجاد کنند که یک ابزار کیف پول موبایلی است که در بین برندهای شرکتهای ذکرشده استفاده میشود. بسیاری از خردهفروشان، از نصب ریدرهای انافسی برای پذیرش اپلپی امتناع کردند، حتی برخی از آنها نیز، انافسیخوانهای موجود را در همکاری با MCX خاموش کردند.
اما از زمانی که MCX کیف پول موبایلی خود، یعنی کارنتسی را تست کرد، اپلپی بهطور پیوسته توانست رضایت ذینفعان خودش را جلب کند. درواقع، بزرگترین نقطه عطف زمانی بود که «بستبای» دریکی از اعلانهای درآمد اپل، تصمیم خود را برای حمایت از اپلپی اعلام کرد.
کارنتسی در مدت دوره آزمایشی خود که در اواسط سال 2016 به پایان رسید، در کلمبیا و اوهایو آزموده شده است. پسازآن، این کیف پول کار خود را متوقف کرد و MCX بخشی از داراییهایش را به جیپیمورگانچیس فروخت.
.
4- آیسیس/ سافتکارت
قبل از اپلپی، سافتکارت وجود داشت. قبل از سافتکارت نیز «آیسیس» بود که یک کیف پول موبایلی توسعهیافته توسط شرکتهای مخابراتی آمریکایی «ایتی اند ایتی موبیلیتی»، «ورایزن وایرلس» و همچنین «تیموبایل یواس» است.
اوایل به نظر میرسید که این کیف پول با پشتوانه شرکتهای مخابراتی، چندین مزیت اساسی داشته باشد، ازجمله توزیع آن در فروشگاهها، کنترل المان امنیتی دستگاهها و همکاری و حمایت از جانب ارائهدهندگان بزرگی مانند جیپیمورگانچیس و ولز فارگو.
نام اصلی این برند که آیسیس نام داشت، پس از هم نام شدن با یک گروه نظامی به سافتکارت تغییر داده شد و با توجه به این موضوع، تمامی برندسازیهایی که تا آن زمان انجام شده بود را از بین برد.
سافتکارت با نام جدید برند خود، تلاش کرد که با کمک عروسک «تپی» که انگار شبیه به یک پایانه فروش زنده بود، بازاریابی کند. هرچند که این اقدام کافی نبود و نتیجهای نداشت و اوایل سال 2015، سافتکارت تکنولوژی خود را به گوگل فروخت و بهسرعت شرکت خود را تعطیل کرد.
.
5- بیپی
بارکلیز، اغلب با برند بیپی، شکلهای جدیدی از پرداخت موبایلی را آزمایش میکند. البته اپلیکیشن P2P آن بانام «پینجیت» ثابت کرد که قدرت ماندگاری بیشتری دارد.
قبل از راهاندازی اپلپی در انگلستان، بیپی دستنبد پوشیدنی خود را در سال 2014 راهاندازی کرد. سخنگوی بارکلیز در سال 2019، زمانی که تصمیم گرفت که دو محصول را ادغام کند و برند بیپی را تعطیل کند، گفت:
«زمانی که پینجیت قادر بود حداقل 3/6 میلیون کاربر جذب کند، بیپی نهایتا دهها هزار کاربر داشت.»
تا آن زمان، این دو محصول مصرفکنندگان خردهفروشی را ملزم میکرد تا اپلیکیشنها را جداگانه دانلود کنند و داشته باشند. یعنی یکی برای پینجیت که تراکنشهای همتابههمتا و انتقالهای بینالمللی پول را پشتیبانی میکند و دیگری نیز برای بیپی که به مردم این امکان را میدهد تا کارت پیشپرداخت را به تجهیزات پوشیدنی متصل کنند و پرداختهای غیر تماسی انجام دهند.
پس از ادغام این دو برند، تمام قابلیتهای بیپی به پینجیت منتقل شد.
.
6- اسکوئر ولت
این روزها اپلیکیشن «کش»، اسکوئر را میتوان موفق دانست، اما باید گفت که این کیف پول، آزمونوخطاهای زیادی را پشت سر گذشته تا به این موفقیت دستیافته است.
در سال 2011، اسکوئر از «کارتکیس» شروع کرد که به مصرفکنندگانش این امکان را میداد که پس از خرید خود نزد فروشندهای که اسکوئر پذیرش میکند، کارت نقدی و اعتباری خود را با اسکوئر ذخیره کنند. بعدها این اپلیکیشن، نام خود را به «پرداخت با اسکوئر» (Pay with Square) تغییر داد. در نهایت، پس از راهاندازی «اسکوئر اردر»، قبل از اینکه از اپاستور حذف شود، «اسکوئر ولت» نام داشت. اسکوئر ولت، یک اپلیکیشن پیش سفارش است که تا سال 2014 دوام داشت.
در این میان فقط «اسکوئرکش» باقی میماند که سیستم فرد به فرد ساده مبتنی بر ایمیل است که در سال 2013 همراه با یک اپلیکیشن راهاندازی شد و کاربردی بیشتر از کمک به کاربر جهت ایجاد فرمتهای صحیح ایمیل برای سرویس انجام داده است.
اسکوئرکش با محصولات ارائهشده به پذیرنده اسکوئر ادغام نشده بود و امروزه فقط بهعنوان محصول اسکوئر که مستقیما با مصرفکننده در ارتباط است، باقی ماند.
.
7- بلینگنیشن
در روزهای اول شکلگیری پرداختهای موبایلی، سیستم بسیاری از موبایلها نمیتوانستند الزام سختافزار انافسی برای انجام پرداختهای غیر تماسی را فراهم کند. بدین ترتیب، «بلینگنیشن» بهعنوان راهکاری برای ارائه استیکرهای انافسی ایجاد شد تا مصرفکنندگان بتوانند برای انجام پرداخت، آنها را ضمیمه گوشیهای موبایل خود کنند.
بلینگنیشن، خدمات پرداخت خود با بانکهای کامیونیتی را در سال 2009 راهاندازی کرد تا با شرکتهای برجستهای مانند ویزا و مسترکارت رقابت کند.
به نظر میرسد که این پلتفرم پرداخت موبایلی، موفقیتهای اولیه خود را با تمرکز بر بانکهای کامیونیتی و پذیرندگان محلی به دست آورده است. همچنین باید گفت که بزرگترین خطایی که بلینگنیشن داشته، راهاندازی برنامه وفاداری «فنکانکت» در سال 2010 بود که به موجب آن، بانکها و پذیرندگانی که در شبکه بودند، به آن بپیوندند.
به گفته یکی از بانکداران، دو گزینه وجود داشت، یا اینکه همراه شوند یا نشوند، که پذیرندگان گزینه دوم را ترجیح دادند. در اواسط 2011، بلینگنیشن کار خود را متوقف کرد.
.
8- لمون
همانند دیگر کیف پولهای اولیه، «لمون» کار خود را در قالب اپلیکیشنی آغاز کرد که امکان ذخیره چندین حساب کارتی را به افراد میداد تا امکان نظارت مخارجشان را به راحتی داشته باشند. درسال 2013 هم یک قابلیت پرداخت را اضافه کرد و در آخر همان سال، آن را به ارزش حدود 42/6 میلیون دلار به «لایفلاک»، که یک شرکت محافظت از سرقت هویت است، فروخت.
در سال 2014، به دلیل اینکه این اپلیکیشن مطابق با استاندارد امنیت داده صنعت کارت پرداختی نبود، لایفلاک فعالیت این کیف پول را، که امروزه «لایفلاک ولت» نام دارد، متوقف کرد. این موضوع اهمیت الزام شرکتها به حفاظت از اطلاعات کارت پرداختی را نشان میداد.
.
9- فیسکش
تینککامپیوتر «فیسکش» را زمانی راهاندازی کرد که فینتکهای بیشماری با ایده پرداختهای موبایلی وارد بازار شده بودند و رگولاتورها قصد داشتند تا کنترل همه آنها را بر عهده گیرند.
فیسکش یکی از کیف پولهایی است که از رده خارج شد. درواقع، به دلیل قانون جدید انتقال پول در کالیفرنیا، در سال 2011، شرکت فیسکش شبکه پذیرنده خود در این کشور تعطیل کرد.
بر اساس این قانون که قانون انتقال پول نام دارد، شرکتهایی که میخواهند در کسبوکارشان انتقال وجه انجام دهند، باید شبکه ملموس به ارزش 500 هزار دلار و همچنین 750 هزار دلار ضمانت پرداخت داشته باشند تا بتوانند مجوز کسب کنند. ضمانت کل برای اطمینان از وجوهی است که در حسابهای مصرفکنندگان فیسکش نگهداری میشود.
به گفته تینککامپیوتر، این پلتفرم قادر بود که همه موارد گفتهشده را اجرا کند، اما الزامات دیگر این سازمان، هیچوقت روشن نبود.
منبع: Payments Source