پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
اگر بانکها پیشرفت میکنند، چرا دستگاههای خودپرداز نکنند؟!
فناوری روزبهروز پیشرفت میکند و این پیشرفت، دریچهای از خدمات و محصولات جدید پرداختی را به روی مصرف کنندگان میگشاید. اما آیا این تحولات و پیشرفتها، به معنی مرگ پول نقد و دستگاههای خودپرداز در آیندهای نه چندان دور است؟
احتمالا نه!
در حقیقت، هرچه فناوری به پیش میتازد و نوآوریهای بیشتری پا به عرصه وجود میگذارند، دستگاههای خودپرداز نیز رنگ بیشتری در این اکوسیستم یکپارچهسازی شده توسط فناوری از صنعت خدمات مالی به خود میگیرند.
در مصاحبه جدیدی که توسط پیمنتز ترتیب داده شده است، اوکتاویو مارکوز معاون ارشد و مدیر اجرایی دایبولد نیکسدورف (Diebold Nixdorf)، در مورد چشمانداز در حال تحول بانکداری و صنعت موبایل و همینطور در خصوص نقش جدیدی که دستگاههای خودپرداز در صنعت خدمات مالی ایفا میکنند و خواهند کرد نیز بحث کرده است؛ اینکه با توجه به نفوذ بیسابقه و تاملبرانگیز گوشیهای تلفن همراه در خانوارها و توسعه نسل جدید پرداختهای دیجیتال، مصرف کنندگان بیش از پیش با پول نقد فاصله گرفتهاند و به دنبال درگاههای ارتباطی قابل اطمینانی بین دنیای دیجیتال و ارزهای فیزیکی هستند.
وی میگوید «کانال سلف سرویس در حال توسعه است». این توسعه، نه تنها به لطف تقاضای بیامان مصرف کنندگان صورت گرفته، بلکه درک سیستمهای بانکداری و دستاندرکاران خدمات مالی از کارایی و بهرهوری خارقالعادهای که نوآوریهای موبایلی و در کل تحولات دیجیتال با خود به ارمغان میآورند نیز در آن دخیل بوده است.
فشار دیجیتال
یکی از مصادیق فشار تحولات دیجیتال بر صنعت خدمات مالی، رویکردی است که در سال 2015 میلادی از سوی دایبولد صورت گرفت. این شرکت قدرتمند سازنده دستگاههای خودپرداز که در ایالات متحده آمریکا مستقر است، دست به خرید شرکت وینکور نیکسدورف ایجی (Wincor Nixdorf AG) زد که 1.8 میلیارد دلار برایش آب خورد. این ادغام و اکتساب، به هر دو شرکت این فرصت را داد تا بیش از پیش در عرصه خدمات مالی بتازند و جای پای خود را در صنعت پرداخت دیجیتال محکمتر کنند، آن هم در شرایطی که وابستگی کمتری به سختافزار دارند و هزینههای هر دو شرکت نیز به مراتب کاهش یافته است. ضمن اینکه فراغ بال از منظر سختافزاری، فرصت تحول و توسعه بیشتر در حیطه نرمافزاری و فناوری اطلاعات را نیز به هر دو شرکت داد و حضور آنها را در خارج از خانه، پررنگتر ساخت. به ویژه برای دایبولد، که کمتر پا از ایالات متحده آمریکا بیرون گذاشته بود، این خرید فرصتی بود تا در اروپا نیز خودی نشان دهد.
در میان دستاوردهای این خرید، میتوان خط خودپرداز سری دیان (DN Series) را نام برد که به صورت آزمایشی، 18 موسسه مالی از 13 کشور مختلف جهان را به هم مرتبط میسازد. دستگاهها به لحاظ سختافزاری و نرمافزاری به گونهای طراحی شدهاند تا بتوانند مجموعهای از توابع و تراکنشها را پردازش کنند و پا فراتر از وظایف اصلی و عمومی دستگاههای خودپرداز – نظیر دریافت و پرداخت وجه نقد – بگذارند و به نوآوریها و فناوریهای مدرنی همچون تجزیه و تحلیلهای پیشرفته و اینترنت اشیا وارد شوند. به عقیده مارکوز، طراحی ماژولار این دستگاهها، اجازه بهروزرسانی سریعتر سیستم نسبت به دستگاههای کنونی را فراهم میکند و این، یکی از ویژگیهای کلیدی سری دیان برای پذیرش آن به عنوان نسل آتی دستگاههای خودپرداز و تحولآفرین در سیستمهای بانکداری و اکوسیستمهای خدمات مالی است.
همانطور که مارکوز نیز عنوان میکند، در صورتی که بانکی بخواهد یکی از این دستگاههای مدرن را که مجهز به ماژول خواندن کارت است خریداری کند، بهروزرسانی و ارتقای آن طی سالهای آتی به راحتی امکانپذیر خواهد بود. این بانک قادر خواهد بود در آینده، در صورت نیاز به سیستم احراز هویت دیجیتال یا ارتباطات میدان نزدیک (NFC)، تنها با افزودن یک ماژول ساده آن را روی دستگاه خودپرداز خود داشته باشد. وی میافزاید:
شما میتوانید این کار را بدون هیچگونه آسیبی به دستگاه انجام دهید.
بانکداری متنی
همانگونه که سیستمهای بانکداری، موسسات مالی و ارائه دهندگان خدمات مالی به منظور پاسخگویی به نیازهای مدام در حال تحول و فزاینده کاربران گوشیهای تلفن همراه خود و قابلیتهای دیجیتالشان را ارتقا میدهند، شخصیسازی نیز بیش از پیش جای پای خود را در این عرصه محکم میکند. روندی که به بانکداری متنی انجامیده است.
ایده کلی این است که یک ماشین – از جمله یک دستگاه خودپرداز – به گونهای طراحی شده و پیکربندی شود که نیازهای خاص یک بازار یا مصرف کننده را تامین کند. به عنوان مثال، مارکوز به نسل جدیدی از دستگاههای خودپرداز اشاره میکند که میتوانند در میادین و استادیومهای ورزشی مستقر شوند و ضمن نمایش رنگ تیمها برای جلب توجه مصرف کنندگان، امکان دریافت وجه نقد را نیز به عنوان نخستین گزینه عملیاتی فراهم کنند. بدیهی است که در این سالنهای ورزشی و استادیومها، بسیاری از تماشاچیان برای خرید نوشیدنی و غذا به پول نقد – یا همان ارز فیزیکی – نیاز پیدا میکنند و این قبیل دستگاهها میتوانند نقش پررنگی ایفا کنند.
وی تصریح میکند:
این موجب صرفهجویی در زمان و کاهش صفوف میشود.
نه تنها در این مورد، بلکه در بسیاری از تراکنشها و تعاملات دنیای تجارت الکترونیک و موبایلی میتوان رد پای شخصیسازی و تجربه مصرف کنندگان از این شخصیسازی را مشاهده کرد. رویکردی که به بالا رفتن انتظارات کاربران از محصولات و خدمات مالی منجر شده و طیف جدیدی از ابزارها و فناوریها را وارد صنعت خدمات مالی کرده است. شاید به همین دلیل است که اکنون، در دنیای مدرن امروز، هر مصرف کنندهای، دست کم حداقلی از شخصیسازی را میطلبد و بانکها و موسسات مالی، چارهای ندارند جز اینکه به این نیاز پاسخ گویند.
به طور کلی، شاید بتوان نسل آتی دستگاههای خودپرداز را نقشآفرینان حیاتی صنایع خردهفروشی و پرداخت و اکوسیستم خدمات مالی قلمداد کرد.
مارکوز میافزاید:
بسیاری از شرکتهای فینتکی به دنبال یافتن پلی میان دنیای دیجیتال و فیزیکی پول هستند.
افزایش عرضه خدمات پرداخت همتا به همتا، یکی از محرکهای این روند است. بسیاری از مصرف کنندگان در صدد تبدیل ارزهای دیجیتال خود به پول نقد برای انجام دادوستد و یا به صد دلیل دیگر هستند و به عقیده مارکوز «دستگاههای خودپرداز می توانند پلی برای انجام این کار و فصل مشترک باشند». در واقع، وی بر این باور است که دستگاههای خودپرداز، نه به لحاظ سختافزاری، که بیشتر به لحاظ نرمافزاری رو به رشد گذاشتهاند و رابطهای برنامه نویسی کاربردی آنها و قابلیتهای ادغامشان، امکان اتصالات و استفادههای موردی فراوانی را برایشان در آینده فراهم کرده است.
درست به همان میزان که بانکداری موبایلی و خدمات پرداخت در حال رشد و توسعه هستند، دستگاههای خودپرداز نیز هستند و شما، میتوانید انتظار داشته باشید که در آیندهای نه چندان دور، این دستگاهها با قابلیتها و توابعی بسیار پیچیدهتر و کاملتر، بسیار شخصیسازی شدهتر و با تلفیقی از تراکنشهای مختلف و چندگانه، آماده ارائه خدمات به مصرف کنندگان باشند.
منبع: Pymnts