پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیا امیدها برای مشارکت بانکها و استارتآپهای فینتک در سال ۲۰۱۹ به باد خواهند رفت؟
در روزهایی نهچندان دور، صاحبنظران صنعت بانکداری چنین میپنداشتند که استارتآپهای فینتک، ساختارشکنیهای بزرگی را رقم زده و جای بانکها را خواهند گرفت. امروزه، دیدگاه مشارکت بانک و فینتک جایگزین دیدگاه قبلی شده است. کوین تویدل (Kevin Tweddle)، از انجمن مستقل بانکداران آمریکا (ICBA)، بهتازگی در روزنامهی امریکن بنکرز (American Banker) نوشته:
بهاحتمالقوی، صنعت بانکداری در آغاز دوران درخشانی است. در این دوران جدید، بانکها و استارتآپهای فینتک به مشارکت با یکدیگر خواهند پرداخت و بانکداری را متحول خواهند ساخت.
بانکها در حال روی آوردن به روال جدیدی هستند؛ بیش از نیمی (53 درصد) از مدیران عالیرتبهی بانکها و اتحادیههای اعتباری سطح متوسط (با دارایی 500 میلیون تا 50 میلیارد دلار)، در نظرسنجی سالانهی شرکت مشاورهای کورنراستون (Cornerstone) که با عنوان «در دنیای بانکداری چه خبر است؟» برگزار شد، عنوان کردند که در سال 2019، مشارکت بانک و فینتک از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.
مهمترین حوزهی مشارکت احتمالی بانک و استارتآپهای فینتک که شرکتکنندگان در نظرسنجی به آن اشاره کردهاند، افتتاح حساب دیجیتال است. پرداخت و وامدهی، به ترتیب در ردههای بعدی این نظرسنجی جای دارند.
چالشهای پیش روی مشارکت بانک و استارتآپهای فینتک
شاید به مذاق خیلیها خوش نیاید، اما متاسفانه مجبوریم اعلام کنیم که در بسیاری از موارد، مشارکت بانک و استارتآپهای فینتک در سال 2019، طبق انتظارات پیش نخواهد رفت. چهار چالش عمدهای که سد راه این مشارکت میشوند، عبارتاند از:
تفکر اشتباه در مورد افتتاح حساب دیجیتال
اغلب بانکها چنین میپندارند که افتتاح حساب دیجیتال، به معنای باز کردن حساب از طریق کانالهای دیجیتالی است؛ درحالیکه اینچنین نیست! افتتاح حساب دیجیتال، به معنی بازاریابی دیجیتال، تولید محصولات مبتنی بر محتوا، انجام عملیات داده محور و توسعهی یک فرآیند آسان و کارآمد است. درست است که استارتآپهای فینتک با کمک گرفتن از تکنولوژیهای پیشرفته، افتتاح حساب را سریعتر و آسانتر میسازند؛ ولی یک عرضهی محصول دیجیتال موفق، به چیزی بیشتر از ابزارهای فنی نیاز دارد.
فقدان منابع کافی
بانکداران پیش از آنکه صحبتهایی را در مورد مشارکت با استارتآپهای فینتک مطرح کنند، باید به این نکته فکر کنند که آیا میتوانند از پس این مشارکت بربیایند یا خیر؟ چند کارمند به صورت تمام وقت برای پیشبرد مشارکت با استارتآپهای فینتک، به فعالیت خواهند پرداخت؟ این کارمندان باید به چه مهارتها و یا تجربههایی در حوزهی شناسایی، مذاکره و نظارت بر مشارکت، مجهز باشند؟ اینها نمونههایی از سوالاتی هستند که از بانکداران پرسیده میشوند و اغلب، بیجواب میمانند! زیرا، در اغلب مواقع، هیچ کارمندی برای انجام و پیشبرد مشارکت بانک و استارتآپهای فینتک گماشته نمیشود.
داشتن تفکرات خیالی در مورد تغییر فرهنگ
چرا یک بانکدار باید تصور کند که یک شرکت، بدون داشتن تجربه و درک کافی از صنعت بانکداری و یا بدون داشتن یک مدل کسبوکاری امتحان شده، میتواند گزینهی مناسبی برای مشارکت باشد؟ یکی از نامعقولترین پاسخهایی که در پاسخ به چرایی مشارکت بانک با استارتآپهای فینتک داده شده، این است که بانکها از استارتآپهای فینتک انتظار دارند که به تغییر فرهنگ بانکی کمک کرده و عنصر نوآوری را به فرهنگ این موسسه بیفزایند.
آیا میدانید چرا استارتآپها، بیشتر از بانکها، فرهنگ نوآوری را مورد پذیرش قرار دادهاند؟ علت این است که استارتآپها به اندازهی بانکها مشتری ندارند. اگر مشارکت بااستارتآپهای فینتک، به تنهایی، بتواند فرهنگ یک بانک را دستخوش تغییر کند، باید نگران شده و به دنبال نقاط ضعف بزرگتری در سیستم آن بانک بگردیم!
وجود کجفهمی در مفهوم مشارکت
بانکها تنها زمانی صحبت (مشارکت) را به پیش میکشند که به یک نمایندهی فروش، مشاور و یا یک کانال توزیع جدید نیاز داشته باشند.
انجمن شکاکان مشارکت بانک با استارتآپهای فینتک
نویسندهی این مقاله، اعلام میکند که در داشتن حس تردید نسبت به مشارکت بانک با فینتک، تنها نیست. دکتر لوئیس بومانت (Louise Beaumont)، از پابلیسس.سیپینت (Publicis.Sapient) نیز در مورد این مشارکت مینویسد:
بانکها نخواهند توانست تنها از طریق مشارکت با فینتک، بر ذهنیت محصول محوری چندین سالهی خود غلبه کرده و جهش چشمگیری به سوی خدمات مالی مدرن و شایستهی مشتری داشته باشند. در بهترین شکل ممکن، تنها میتوان به راهکاری دست پیدا کرد که بر روی پایههای همین زیرساخت سنتی موجود بنا شده است. در بدترین حالت نیز، بانکها با وجود سروصداهای مطبوعاتی بسیار، نخواهند توانست تغییر قابلملاحظهای را در تجربهی مشتری ایجاد کنند.
مشکل، در استراتژی است نه مشارکت
مشکل اصلی بانکها در یافتن شریک مناسب فینتک، اولویت ندادن به استراتژی مشارکت است. اکثر مدیران بانکی، بدون داشتن برنامهریزی استراتژیک، دو یا چند کارمند سازمان را (در کنار چند وظیفهی دیگر) به شناسایی چند شریک فینتک خواهند گماشت و این موضوع، بسیار بغرنج است.
اهداف استراتژیک بانکها از انجام مشارکت با استارتآپهای فینتک، معقول نیستند. نزدیک به 90 درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی، بهبود تجربهی مشتری را یکی از اهداف این مشارکت عنوان کردهاند. نیازمندی یک بانک به فینتک در بهبود تجربهی مشتری، نشانگر وجود مشکلات بسیار در ساختار آن بانک است.
بالغ بر 50 درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی، ایجاد ظرفیتها و قابلیتهای جدید را یکی از اهداف مشارکت بانک با فینتک دانستهاند و این موضوع، بسیار دلگرمکننده است. تنها یکسوم از پاسخدهندگان، به توسعهی محصولات و دسترسی به دستههای جدیدی از مشتریان اشاره کردهاند.
اگر بانکها میخواهند که همکاری موفقیتآمیزی با شرکتهای فعال حوزهی فینتک داشته باشند، باید برای پرسشهای زیر، پاسخ قانعکنندهای پیدا کنند:
- در کدام قسمت از بازار، فرصتهای بزرگتری وجود دارد؟
- کدامیک از استراتژیهای تولید ارزش، بیشترین احتمال موفقیت را دارند؟
- کدامیک از استراتژیهای تولید ارزش، با استراتژیها و قابلیتهای سازمان و شریک احتمالی فینتک، تطابق بیشتری دارد؟
- امکان موفقیت چشمانداز کدامیک از شرکای احتمالی، بیشتر است؟
- کدامیک از شرکای احتمالی، میتواند بهترین همکاری را با بانک داشته باشد؟
- آیا بانک ما به دنبال نمایندهی فروش میگردد یا شریک؟
تعداد بسیار زیادی از بانکها، جوابی برای این پرسشها ندارند (و تعداد زیادی از آنها، در کل با مفهوم استراتژی تولید ارزش آشنا نیستند). یافتن پاسخ صحیح برای پرسشهای مطرح شده، مستلزم انجام اقدامات بسیاری است. مشکل آنجاست که اغلب بانکها، در همان ابتدای سال، فرآیند انجام برنامهریزی استراتژیک برای سال 2019 را انجام داده و به پایان رساندهاند.
مشارکت، یک امتیاز به حساب میآید
اکثریت بانکها، به سرعت خود را بر ارابهی مشارکت سوار میکنند؛ درحالیکه از چشمانداز کلی و هدف بلندمدت آن آگاهی ندارند: مشارکت با فینتک، قابلیت جدیدی است که باید توسعه داده شود.
مشارکت مستلزم موارد زیر است:
- ارزیابی قابلیتهای داخلی
- ارزیابی و مطالعهی دقیق شرکای احتمالی
- نوشتن توافقنامههای مشترک قابلقبول و سودآور
- آزمایش و مقیاسگذاری رویکردها و
- ترقی از مشارکتهای ابتدایی و حرکت به سمت توافقنامههای جدیدتر
اگر بانکها از انجام اقدامات بالا سرباز زنند، امیدها برای مشارکت بانک و فینتک در سال 2019، به باد خواهند رفت.
بحثهای مطرح شده، بدین معنا نیستند که هیچ بانکی قابلیت مشارکت و سرمایهگذاری را ندارد؛ نمونههای موفقی از مشارکت بانک و فینتک نیز وجود دارد که همکاری لایو اوک (Live Oak) و کاناپی (Canapi) یکی از آنهاست. بااینحال، دو مورد وجود دارد که بانکها به آن نیاز دارند:
مشارکت بانکها با یکدیگر
مشارکت با یکدیگر، میتواند راهی باشد برای تسهیل مشارکت با فینتک. الوی لب الاینس (Alloy Labs Alliance) تاسیس شده تا بانکهای سطح متوسط را در جمعآوری منابع، با هدف مشارکت هر چه بهتر با استارتآپهای فینتک یاری کند.
دریافت خدمات حوزهی فینتک از نمایندگان فروش
تعدادی از نمایندگان فروش، طرحهای نوآورانهی فینتکی را ارائه دادهاند، ولی لازم است که خدمات خود را کاملتر و یکپارچهتر کنند و این امر، به زودی محقق خواهد شد. بهعنوانمثال، کونی (Kony) و کیو2 (Q2)، به ترتیب، دیبیایکس لب (DBX Lab) و فینایکس (FinX) را عرضه کردهاند.
سخن پایانی
در سال 2019، شاهد ناامیدی تعدادی از بانکها و شرکتهای فینتک از مشارکت با یکدیگر خواهیم بود؛ ولی در سوی دیگر، انواع جدیدی از خدمات و مشارکتها ظهور کرده و بانکها را در توسعهی قابلیتهای مالی یاری خواهند کرد.
منبع: Forbes