پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیا بانک مرکزی فرصت رگولاتوری بلاکچین را از دست میدهد؟
در روزهای تاریخی قرار داریم. آیندگان در قضاوتشان درباره ما حتما درباره آن چه که این روزها میگوییم و انجام میدهیم به عنوان یک نقطه عطف یاد خواهند کرد. در آینده یا از ما به عنوان مردمی یاد خواهند کرد که در یک پیچ تاریخی بهترین تصمیم را گرفتند و ایران را دگرگون کردند؛ یا از ما به عنوان کسانی یاد خواهد شد که نشستند و هدر رفتن فرصتی تاریخی را نظاره کردند.
بانک مرکزی ایران در اقدامی عجیب و متفاوت با «دیسیپلینی» که از این بانک انتظار داریم در روز چهارشنبه اطلاعیهای در وبسایت خود منتشر کرد که نه امضایی پای آن داشت و نه معلوم بود که پشتیبان اطلاعیه چه مستنداتی است.
بانک مرکزی ایران که در برهههای حساس در زمینه فناوری نسبت به تمام رگولاتورهای دیگر کشور چهره متفاوتی از خود نشان داده بود، یک باره همه آن چه که در این سالها رشته بود را پنبه کرد! متن وبسایت بانک مرکزی شبیه بیانیهای دستوری و متفاوت با تصویری است که فعالان عرصههای نوآوری و فناوری از بانک مرکزی ایران در ذهن دارند. بانک مرکزی با همه اشکالاتی که دارد در سالهای گذشته نشان داده با روی باز از فناوری استقبال میکند. حالا چه شده است که ناگهان رفتار دیگری در پیش گرفته است؟ این شائبه وجود دارد که فشارهایی خارج از بانک مرکزی باعث انتشار این اطلاعیه در وبسایت بانک مرکزی شده است. انتظار از رگولاتور پیشرو پولی کشور این است که در برابر فشارها مقاومت و مسیر درست را انتخاب کند. قطعا مسیر نوآوری و فناوری چالشهای زیادی دارد و کسانی که میخواهند مردم ایران طعم شیرین دستاوردهای نوآوری و فناوری را بچشند باید حاضر باشند برای آن هزینه پرداخت کنند. سادهترین راه شانه خالی کردن در برابر فشارهای مقابله با نوآوری و فناوری است. برای تحلیل این که چرا بانک مرکزی در زمینه فناوریهایی مانند بلاکچین در یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد بیایید خط قرمزهای بانک مرکزی را بررسی کنیم: پولشویی، فعالیت ارزی و خلق پول.
فناوری بهترین فرصت برای مقابله با پولشویی
تا امروز هیچ کدام از افراد شناسنامهدار عرصه فناوری در ایران حتی به صد هزار فرسخی پولشویی هم نزدیک نشدهاند و پروندههای مرتبط با پولشویی مربوط به کسانی است که هیچ نسبتی با فضای نوآوری و فناوری ندارند. آنهایی که در این سالها پولشویی کردند هیچ گاه به صورت شناسنامهدار بیان نکردند که میخواهند از فناوری و نوآوری استفاده کنند.
با اقدامات قاطعانه قوه قضاییه اخیرا از برخی از این افراد رونمایی شده که در بررسی سوابق آنها کوچکترین نشانی از فعالیت در زمینههای مرتبط با نوآوری و فناوری دیده نمیشود. افرادی مانند شهرام جزایری که سعی کردند از جو ایجاد شده در زمینه کریپتوکارنسی استفاده کنند مورد تمسخر جامعه فعال نوآوری و فناوری ایران قرار گرفتند. هیچ کدام از فعالان عرصههای بلاکچین و کریپتوکارنسی به دنبال پولشویی نیست و بسیاری از فعالان عرصههای نوآوری و فناوری مدافع پیادهسازی چارچوبهای معتبر جهانی در زمینه مقابله با پولشویی هستند. این که افرادی از هر فرصت و ابزاری برای پولشویی استفاده میکنند نمیتواند دلیلی برای برخورد با فناوری باشد. بانک مرکزی در متن خود به صراحت از فناوری بلاکچین نام برده و گفته کسی حق فعالیت در این زمینه را ندارد.
ببینید: پیشنویس سیاستنامه بانک مرکزی در خصوص رمز ارزها در وبسایت بانک مرکزی
پولشویی به زبان ساده یعنی پولی که منشا غیرقانونی دارد را به پولی با منشا قانونی تبدیل کردن. متاسفانه برخی افراد این ترس را در دل مسئولان انداختهاند که فناوری به پولشویی دامن میزند و این در حالی است که فناوری دقیقا به کار مبارزه با پولشویی میآید. کسانی که اهل پولشویی هستند از فناوری نگران هستند و با حمله به فناوری به دنبال این هستند که نوری به تاریکخانهها تابیده نشود. بنابراین بر خلاف آن چه که گفته میشود فناوری نه تنها بستر پولشویی نیست بلکه ابزار مناسبی برای مقابله با پولشویی است.
داستان «سیلک رود» بسیاری را به این اشتباه انداخته که بیتکوین ابزاری برای پولشویی است. واقعیت این طور نیست و کسانی که پولشویی میکنند به ابزارهای مناسبتری مانند «اسکناس» و «طلا» دسترسی دارند. شفافیت موجود در بیتکوین فعالیتهای پولشویی مبتنی بر آن را سخت میکند و کسانی که این سختی را به جان میخرند قطعا از روشهای دیگر هم به دنبال اهداف خود میروند. این در حالی است که فعالیتهایی که بر بستر بلاکچین و دفتر کل توزیعشده انجام میشود هیچ ارتباطی با بیتکوین ندارد. بلاکچین و دفتر کل توزیعشده فرصتی است که نباید با دیدگاه محدود و بسته با آن برخورد کرد.
اگر بلاکچین را رگوله نکنیم فقط زمینه رشد زیرزمینیها را فراهم میکنیم
تنها اقدامی که امضای مشخص دارد ولی هنوز تا این لحظه هیچ مستند کاملی درباره آن منتشر نشده مصوبه شورای عالی مبارزه با پولشویی است. همان زمان که این مصوبه منتشر شد ما در راه پرداخت تاکید کردیم که باید به قانون تمکین کنیم، منتها گفتیم که این مصوبه اشتباه است و باید آن را نقد و بررسی کرد.
ببینید: شورای عالی مبارزه با پولشویی؛ از تشکیل تا ممنوعیت بیتکوین
یادمان نرود که فناوری با روش «بشود و بگردد» قابل کنترل نیست و چنین دستوراتی فقط فعالان قانونی را محدود و شرایط را برای فعالان زیرزمینی تسهیل میکند. در برابر فناوری نمیتوان با نامههای اداری موضع گرفت و دستور داد که کسی از فناوری استفاده نکند. همیشه بخش کوچکی از جامعه در هر شرایطی از تاریکخانهها عبور میکنند و آنها نه به این نامهها توجه میکنند و نه اصلا کاری به آنها دارند. رگولاتوری برای کسانی است که میخواهند در فضای قانونی و رگوله شده فعالیت کنند. تعلل در رگولاتوری صرفا زمینه را برای افرادی که زیرزمینی فعالیت میکنند فراهم میکند. یادمان نرود رگولاتوری به معنای بگیر و ببند نیست. رگولاتور خوب شرایطی را فراهم میکند که فعالین قانونی در چارچوبهای قانونی فعالیت کنند. بیان جملات کلی در رد فناوری صرفا رگولاتور را به حاشیه میبرد و عرصه را برای فعالین زیرزمینی فراهم میکند؛ مسیری که بارها تکرار کردهایم.
فرصتی که در زمینه مدیریت ارزی از دست رفت
فعالیت ارزی دومین خط قرمز بانک مرکزی است. در یکی دو سال اخیر «ارز» به مهمترین بحران و موضوع مورد توجه دولت، مردم و بانک مرکزی تبدیل شده است. همتی در بدترین روزهای ارزی به بانک مرکزی آمد و روزی نبوده که با مسئلهای در این زمینه روبهرو نشده باشد. او به دنبال این رفت که وضعیت آشفته کشور در زمینه ارزی را سروسامان بدهد. گفته میشود بخش کوچکی (حدود ۳ درصد) از فعالیتهای ارزی کشور در صرافیها و به صورت اسکناس انجام میشود. منتها تا امروز این بخش کمعمق از منظر رسانهای بیشترین فشار را به دولت و بانک مرکزی وارد کرده است. این در حالی است که بخشهای عمیقتر که بدون مبادله اسکناس فعالیت میکنند از ضعیفترین سامانههای فنی و از قدیمیترین فناوریها و ابزارها استفاده میکنند. حتی در کشورهایی که مانند ایران محدودیت در زمینه مبادلات ارزی ندارند و ابزارهای پرداخت بینالمللی و بانکداری در دسترس است از فناوریهای نوین استقبال کردهاند تا هم هزینهها کاهش یابد هم بازدهی افزایش. رمیتنسها مصداق این استقبال هستند.
این در حالی است که ما وقتی از بدیهیترین ابزارهای در دسترس هم محروم هستیم خودمان دسترسی به هر ابزار فناورانهای را هم محدود کردهایم! نمونه این رویکرد برخورد پلیسی با همه کسانی است که در زمینه پرداختهای خرد ارزی در فضای آنلاین فعال بودهاند. در حالی که این کسبوکارها میکروارگانیسمهای شبکه پرداخت ارزی کشور هستند و با فضا دادن به آنها میتوانستیم امیدوار باشیم زمینه تسهیل امور فراهم شود دست آنها را بستهایم و این در حالی است که فعالان این عرصهها نه تنها در داخل ایران بلکه از خارج از ایران هم تحت فشار هستند و در سالهای اخیر مشکلاتی برای برخی از این فعالین در خارج از ایران فراهم شده است. در خارج از ایران این افراد متهم به پولشویی و دور زدن تحریمها میشوند و در ایران متهم به این که از روشهای اشتباه و سنتی استفاده نمیکنند.
ایجاد محدودیت برای عامه مردم که از روشهای سنتی استفاده کنند نه تنها زمینه فشار بر بیتالمال و منابع دولت و بانک مرکزی را فراهم کرده بلکه ما را از فرصت بهرهبرداری از فناوریهای نوین هم دور کرده است. و این در حالی است که ابزارهای مدیریت مبادلات ارزی قدیمی و مبتنی بر فناوریهای کهنه و ابتدایی است.
چه اشکالی داشت اگر از پتانسیلهای موجود در کشور استفاده میشد؟ آیا تا امروز جز این بوده که بگیر و ببند فایده نداشته و همه کسانی که مرتکب تخلف شدهاند از طریق همین ابزارهای سنتی کارشان را انجام دادهاند؟ هنوز یادمان نرفته ماجرای صرافی مجوزدار بانک مرکزی را که کلاه یک فعال اقتصادی را از طریق سامانه نیما برداشت. وقتی چنین کلاه گشادی سر یک فعال اقتصادی میرود و بانک مرکزی پاسخگوی مجوزی که داده نیست چرا عرصه را برای فعالیت آنهایی که میخواهند کمک کنند باز نمیکنیم؟
ببینید: مسئولیت صرافیها بر عهده کیست؟ / مسئولیت جبران خسارت مالباختگان بر عهده بانک مرکزی نیست
جناب جهانگیری معاون اول رییسجمهور در رونمایی طرح نوآفرین و در جمع فعالان کسبوکارهای نوآوری و فناوری حرف جالبی زد. او گفت که سالهاست در عرصههای گوناگون دولتی فعال بوده و این اولین بار است که با کارآفرینایی مواجه شده که برای خودشان امتیازی نمیخواهند و از این میگویند که امتیازها برای همه و به صورت عادلانه تقسیم شود. ولی جناب جهانگیری زمانی که میخواست به «تپسی» اشاره کند در تلفظ آن دچار مشکل شد و این نشان میدهد که مدیران کشور چقدر از فضای فناوری و نوآوری دور هستند. وقتی یکی از افراد اصلی دولت با این همه انرژی و انگیزه مواجه میشود سر ذوق میآید حیف نیست با مدلهای ذهنی محدود خود عرصه را برای فعالیتهای نوآورانه تنگ کنیم؟
آیا کسی به دنبال خلق پول است؟
تا اینجا گفتیم که پولشویی فعالیتی غیرقانونی است و کسی از آن دفاع نمیکند. حتی نهادهایی مانند مجمع جهانی اقتصاد فعالانه در این زمینه برخورد کردهاند یا جاهایی مانند G20 نسبت به موضوع بیتفاوت نبودهاند و الزامات خود در زمینههای KYC را اعلام کردهاند.
ببینید: FATF: تمام صرافیهای کریپتوکارنسی جهانی باید دادههای مشتریان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند
ببینید: طبق گزارش جدید مجمع جهانی اقتصاد، بیش از ۴۰ بانک مرکزی در حال ارزیابی کاربردهای بلاکچین هستند
اکنون فعالیت ارزی به یک نقطه شکست تبدیل شده و بانک مرکزی و دولت سرسختانه از فناوری استفاده نمیکنند و بهانههایی مانند امنیت ملی باعث شده که استعدادها و پتانسیلها را کنار بگذاریم و به روشهای اشتباه قبلی ادامه دهیم.
و اما خلق پول. خلق پول فعالیتی مانند کیمیاگری است که همه قبول کردهایم مجوز آن در دست بانک مرکزی است. تا امروز بانک مرکزی به بهانه خلق پول رویکردی خصمانه نسبت به همه فعالیتهایی داشته است که گمان خلق پول درباره آنها داشته. خلق پول موضوعی است که در دنیا بحثهای جدی دارد.
برخی معتقد هستند که ریشه بسیاری از مشکلات فعلی جهان خلق بیحساب و کتاب پول است. امروز دیگر کسی نیست که نداند خلق پول در سالهای گذشته و افزایش نقدینگی در کشور ریشه بسیاری از مشکلات مانند گرانی بوده است. عدهای گرانی را هدف میگیرند ولی اقتصاددانها مدام میگویند که گرانی نتیجه منطقی تورم و تورم نتیجه طبیعی افزایش نقدینگی بدون پشتوانه است. پشتوانه لزوما طلا یا حتی ارز کشورهای دیگر نیست. در جایی مانند آمریکا پشتوانه دلار اقتصاد این کشور است. در زمینه کریپتوکارنسیها برخی عامدانه از لفظ «بدون پشتوانه» استفاده میکنند و این در حالی است که هیچ پولی در دنیا پشتوانه ندارد.
اگر بخواهیم به دنبال پشتوانه باشیم بد نیست نگاهی به قانون پولی و بانکی کشور بیندازیم. طبق بند ب ماده یک این قانون «یک ریال برابر یکصد و هشت هزار و پنجاه و پنج ده میلیونیم ۰.۰۱۰۸۰۵۵ گرم طلای خالص است.» به عبارتی هر ۱۰۰۰۰ ریال یا هزار تومان معادل ۱۰۸ گرم طلا است. آیا ما امروز میتوانیم با هزارتومانی بانک مرکزی جلوی این بانک برویم و مطالبه ۱۰۸ گرم طلای خالصمان را بکنیم؟ آیا اگر چنین کاری کنیم کسی ما را دیوانه نمیپندارد؟ زمانی که قانون پولی و بانکی کشور تصویب شد اولین فعالیتها در زمینه استفاده از عابربانک در کشور در حال شروع شدن بود و امروز چند نسل فناوری تغییر کرده است. یادمان نرود که تغییر منتظر کسی نمیماند.
چرا از بانک مرکزی انتظار بیشتری داریم
تا این جا گفتیم که بانک مرکزی برخلاف رویه مورد انتظار از این نهاد در اقدامی عجیب اقدام به انتشار اطلاعیه کرده است. متن اطلاعیه اشکالات بسیاری دارد. در یادداشت دیگری به اشکالات فنی و حقوقی اطلاعیه بانک مرکزی به صورت کامل میپردازم. منتها این نکته را ذکر کنم که برخلاف پیشنویس بانک مرکزی در زمینه بلاکچین و کریپتوکارنسیها که پیش از هشتمین همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی منتشر شده بود این متن حتی امضا ندارد؛ این متن حتی شماره نامه ندارد و برخلاف رویههای معمول و سفت و سخت بانک مرکزی گویا به صورت شفاهی پیگیری شده و تنها در وبسایت بانک مرکزی منتشر شده است. این در حالی است که فعالان این حوزه نه در مقابل مردم و بانک مرکزی بلکه در کنار آنها هستند. ارتباط دادن فعالیت افرادی که شفاف فعالیت میکنند و با بانک مرکزی و همه نهادهای کشور از روز اول از در تعامل وارد شدهاند و شناسنامه شفاف دارند با فعالیتهایی مانند موسسههای مالی غیرمجاز و فعالیتهای دیگر ناجوانمردانه است.
راستی شعار هشتمین همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت انقلاب بلاکچین بود. کدام گزارش و مستند مبنای اطلاعیه بانک مرکزی بوده است؟ در همایشی که با مجوز بانک مرکزی برگزار میشود کارشناسان حوزههای گوناگون کنار هم نشستند و ابعاد گوناگون موضوع را بررسی کردند. بر مبنای کدام گزارش بانک مرکزی به این نتیجه رسید که ناگهان همه چیز را ممنوع کند؟ مگر کسی گفته است که بانک مرکزی رگولاتور این حوزهها نیست؟ بانک مرکزی رگولاتور مورد اجماع همه فعالان شناسنامهدار عرصههای نوآوری و فناوری است. برخورد و از در خانه راندن قطعا خطایی بزرگ است. بانک مرکزی تا امروز فقط یک پیشنویس منتشر کرده است و حتی با توجه به آن پیشنویس هم که محدودیتهای بسیاری در آن دیده شده بود اطلاعیه جدید بانک مرکزی قابل توجیه نیست. تحلیل اطلاعیه بانک مرکزی را در یادداشت دیگری به صورت کامل بیان میکنم.
همانطور که در ابتدای این یادداشت گفتم در روزهای حساس تاریخی هستیم. این روزها میگذرد و بعدا آیندگان درباره روندگان امروز قضاوت خواهند کرد. دردناک خواهد بود اگر میراثی که برای آیندگان باقی میگذاریم میراثی پر از افسوس و ناراحتی باشد. میراثی که یادگاری از فرصت از دست رفته باشد. عرصه بلاکچین، کریپتوکارنسی و روندهایی که در زمینه خلق ارزش در جهان ایجاد شده فرصتی تاریخی برای مردم ایران است؛ مراقب باشیم این فرصت را از دست خودمان ندزدیم!