پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مدیرعامل شرکت توسن: نمیشود در مختصات بانک 1.0 ایستاد و از تحول دیجیتال صحبت کرد
در سال 1397 یکی از مفاهیمی که زیاد از زبان مدیران بانکی و البته مدیران دیگر صنایع شنیدیم، مفاهیمی مثل بانکداری دیجیتال یا بانک دیجیتال بود که جزئی از یک مفهوم کلانتر به نام تحول دیجیتال است.
دانلود کنید: فایل PDF گزارش «نمیشود در مختصات بانک 1.0 ایستاد و از تحول دیجیتال صحبت کرد» در شماره 19 ماهنامه عصر تراکنش
ماهنامه عصر تراکنش / هرچند در کلام درباره مزایای مفهوم بانک دیجیتال و تحول دیجیتال زیاد شنیدهایم، اما در عمل تغییر چشمگیری در بانکهای کشور مشاهده نکردهایم که اکنون بتوانیم بگوییم یک بانک خاص بخش قابل توجهی از مسیر حرکت به سمت یک بانک دیجیتال را طی کرده است؛ اغلب تغییرات و تحولاتی هم که تحت عنوان تحول دیجیتال در حوزه بانکداری شاهد آن بودیم، مواردی در لایه فرانتآفیس بانکها بوده است؛ در صورتی که تغییر و تحولات چشمگیری در لایه بکآفیس، مدل کسبوکار و حتی تفکر حاکم بر نظام بانکی کشور ندیدیم. به همین بهانه با دکتر روحالله فاطمی اردکانی، مدیرعامل شرکت توسعه سامانههای نرمافزاری نگین (توسن) گفتوگویی داشتیم تا تحلیل درستی از این روند داشته باشیم.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
نقصان بزرگ بانکداری
بانکداری مبتنی بر کانالهای مجازی که در سالیان نهچندان دور، برای بانکها بیشتر حالت لوکس داشت امروز به شکل یک ضرورت درآمده است؛ زیرا این موضوع، جزء انتظارات اصلی مشتریان بانکی قرار گرفته و عدم وجود آن برای بانک یک نقصان بزرگ قلمداد میشود.
[/mks_pullquote]
امروزه، دیگر بانکداری بدون فناوری اطلاعات قابل تصور نیست. از نقطه دید فناوری، وضعیت حال حاضر بانکداری در کشور و جهتگیریهای کلان آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
امروز، شکل بانکداری با سالهای گذشته در برخی حوزهها تفاوت معناداری پیدا کرده است؛ دیگر از صفهای طولانی برای یک واریز و برداشت ساده خبری نیست؛ حالا دیگر بهطور متوسط، بیش از 85 درصد تراکنشها از شعبه خارج شده است؛ ما بانکی را داریم که 95 درصد تراکنشهایش خارج از شعبه انجام میشود.
بانکداری مبتنی بر کانالهای مجازی که در سالیان نهچندان دور، برای بانکها بیشتر حالت لوکس داشت امروز به شکل یک ضرورت درآمده است؛ زیرا این موضوع، جزء انتظارات اصلی مشتریان بانکی قرار گرفته و عدم وجود آن برای بانک یک نقصان بزرگ قلمداد میشود. البته، برخی تراکنشها که وابستگی بالایی به ارائه مدارک و مستندات داشته یا نیاز به پردازش توسط فرایندهای داخلی بانک را دارند، هنوز در بیشتر بانکها مجرایی جز کانال شعبه ندارند.
هنوز برای افتتاح حساب نیاز به امضای کاغذی داریم؛ یعنی در این شاخص هنوز از مرزهای بانک 2.0 عبور نکردهایم؛ اما تراکنشهایی که بر بستر تلفن همراه و اینترنت صورت میپذیرد، به محدوده بانک 3.0 نزدیک شدهاند.
در مقوله تاثیر فناوری بر کسبوکار بانکی نیز، اشاره به این نکته ضروری است که هنوز جای خالی توسعه درآمدهای غیرمشاع و کارمزدمحور وجود دارد. این خبر خوشایندی نیست که سرفصلهای عمده اخذ کارمزد، در بانکهای مختلف یکسان است؛ یعنی بهندرت پیش میآید که بانکی بهواسطه ارائه خدماتی ویژه بتواند از مشتری کارمزد بگیرد و این فاصله ما با روندهای جهانی را نشان میدهد.
تا زمانی که بانکها بر این باورند که بانکداری خرد، هیچ سطحی از ویژهسازی را ندارد، نباید از آن انتظار سودآوری بیشتر داشت. جالب است که این گروه از بانکها حتی در سطح بانکداری شرکتی نیز حرف جدیدی ندارند. مشکل در نوع نگرش است.
در مقوله بهرهمندی از ظرفیتهای زیستبوم برای توسعه کسبوکار نیز، یک اختلاف معنادار بین بانکهای کشور دیده میشود؛ از یک سو بانکهایی را شاهدیم که بهواسطه آمادگی زیرساخت و سکوی نرمافزاریشان و همچنین افزایش سطح بلوغ نگرش مدیریت ارشد، حرکت به سمت استارتآپها و «فینتک» را در دستور کار خود داشته و از آن منافع خوبی بردهاند، اما در سویی دیگر، بانکهایی را میبینیم که هنوز در ابتدای راه هستند.
این سکون و فاصله از روندهای روز، چه به خاطر معماری قدیمی نرمافزار یا نگاه سنتی گردانندگان آن بانک، چه به هر دلیل ديگر، در میانمدت آنها را در عرصه رقابت با مشکل روبهرو خواهد کرد؛ زیرا تفکر این گروه، هنوز مبتنی بر خلق ارزشافزوده نیست.
هنوز اولویتشان، متمرکز سازی است. در خصوص قاعده کسبوکاری هم بدیهی است که تمرکز بر جذب منابع بهواسطه ارائه سودهای بیشتر، لزوما تاکتیکی نیست که برای امروز جوابگو باشد. مشتریان نهایی خدمات مالی، خواهان خلق ارزشافزوده هستند و این با مفهوم پویا بودن بانک، کاملا مرتبط است.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
تغییر نگاه
واقعیت این است که شاخصهای بانکی نظیر کفایت سرمایه و ترازنامههای قدرتمند بدون آمادگی دیجیتال، عمری کوتاه خواهند داشت.حالا دارایی بانک هر چقدر هم باشد، دیوارش باز هم فرو خواهد ریخت؛ چون محیط کسبوکار امروز، همان فضایی نیست که بر اساس برخی ملاحظات بالادستی بخواهیم حوزه فناوری را همچنان ضعیف نگه داریم.
[/mks_pullquote]
بهعبارتدیگر، اختلاف نگاه بانکها در استفاده از «بانکداری باز» باعث به وجود آمدن این شکاف شده است؟
برای پاسخ به این سوال باید به نکتهای اشارهکنم. سال 1393 بود که مفهوم «بانکداری باز» در کشور در چهارمین همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت، توسط توسن مطرح شد. البته اصل این موضوع به سالهای قبلتر از آن بازمیگردد؛ زمانی که بانک سامان با استفاده از APIهای توسن اینترنتبانک خود را توسعه داد. گمان کنم سال 1389 بود.
همینطور، ما حرکت به سمت متمرکزسازی APIهای جامع را در همان سالها و بر پایه محصولی که بانکها، آن را با نام «یاقوت» میشناسند، به جمعبندی خوبی رساندیم. به نظر من، انتظارات امروز صنعت بانکی دیگر از مواردی همچون API و امثالهم عبور کرده و مطالبات بیشتری دارند. برای همین است که نهتنها باید در حوزه افزایش قدرت توسعهپذیری بر پایه API محدود نمانیم، بلکه در حوزههایی مانند دادههای باز، فرایند باز و «نوآوری باز» نیز باید برنامهها، عملیاتی و منجر به سودآوری شوند.
وجود سکوی نرمافزاری مورد اطمینان که خیال بانکها را از امور روزمره بانکیشان راحت کند و برایشان امنیت خاطر به همراه داشته باشد از یکسو و انطباق با روندهای بینالمللی پیرامون استفاده از قابلیتهای فناوری در توسعه مرزهای بانکداری از طرف دیگر، به بانکها اجازه داده تا بتوانند مسیر اقدامات استراتژیک خودشان را به سمت پذیرش ریسکهای نوآوری مالی تغییر بدهند.
برای همین میخواهم به سوال شما اینطور جواب بدهم که اگر منظور از «بانکداری باز» ایجاد ظرفیت برای بانک در تمام حوزههایی باشد که به آن اشاره کردم، از نقطه دید فناوری بیشتر موارد مورد نیاز برای افزایش بهرهوری مهیا شده و میماند نوع نگرش کسبوکار، اما اگر در فناوری صرفا به API محدود شویم، فقط سقف پرواز را کمی بلندتر از قامت صنعت بانکداری تعیین کردهایم.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
فرصت رقابت از بانکها گرفته شده
در مقوله تاثیر فناوری بر کسبوکار بانکی، هنوز جای خالی توسعه درآمدهای غیرمشاع و کارمزدمحور وجود دارد. سرفصلهای عمده اخذ کارمزد، در بانکهای مختلف یکسان است؛ یعنی بهندرت پیش میآید که بانکی بهواسطه ارائه خدماتی ویژه بتواند از مشتری کارمزد بگیرد. تا زمانی که بانکها بر این باورند که بانکداری خرد، هیچ سطحی از ویژهسازی را ندارد، نباید از آن انتظار سودآوری بیشتر داشت.
[/mks_pullquote]
با این اوصاف، بانکی که شما در حال تعریف آن هستید، در حوزه سرویس و داده و فرایند آماده توسعه و اتصال است.
در واقع، من درباره «بانک بهمثابه سکوی ارائه سرویس» صحبت میکنم؛ اما همانطور که شما گفتید، پیشنیاز رسیدن به این موقعیت، آمادگی برای اتصال است؛ یکپارچگی و اتصال جامع داخلی در درون بانک یعنی که چقدر تمام ذینفعان داخلی از فناوری یکپارچه بهره میبرند.
آیا فناوری فقط برای تسهیل تراکنش است یا برای همه واحدهای داخلی بانک تولید ارزش میکند؛ اتصال و یکپارچگی بین صنایع مختلف نهفقط در سطح سرویس که حتی در سطح فرایند؛ بانکهای ما چقدر به سایر ارکان بازار مالی یعنی بورس و بیمه نزدیک و متصل هستند؟ نرمافزارهای بانکداری در حال حاضر به چند نرمافزار خارج از صنعت بانکی متصل هستند؟ به چه تعداد ERP؟ چقدر ویژهسازی برای نیازهای ویژه مشتریان صورت پذیرفته است؟ آیا همه اتصالهای درونصنعتی و بینصنعتی با در نظر گرفتن هدف ارتقاي تجربه مشتری انجام شده یا فقط انجام شده که انجام شده باشد؟
در بانکی که من از آن صحبت میکنم، قرار نیست تراکنشها و ارتباط کسبوکاری با مشتری فقط از سمت مشتری شروع شود و بانک، صرفا به درخواست مشتری پاسخگو باشد، بلکه حجم مشخصی از تراکنشها از سمت بانک آغاز خواهد شد. پیششرط تحقق این وضعیت، شناخت کافی از مشتریان است، زیرا تا شناخت از مشتری وجود نداشته باشد، نمیتوان آغازکننده یک تراکنش با او بود و اینجاست که اهمیت «کلاندادهها» و هوش مصنوعی بیشتر معلوم میشود.
نمیشود در مختصات بانک 1.0 ایستاد و از تحول دیجیتال صحبت کرد. تا زمانی که به فناوری بهعنوان مرکز هزینه نگاه کنند، فکر کردن به سودآوری، شوخی تلخی است. در شرایطی که خرد جمعی در سطح جهانی و حتی داخلی به استقبال تحولات ناشی از شکلگیری اقتصاد دیجیتال رفته و مصادیقی مثل بلاکچین و توزیع اختیار، شکل مدیریت سیستمهای اقتصادی ـ اجتماعی را تغییر داده، عجیب است اگر کارگروهی در حال تشکیلشدن باشد که جدیترین تصمیمش این باشد که فلان سیستم را بالاخره بخریم یا نخریم.
[mks_pullquote align=”left” width=”740″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
مشتریان نهایی خدمات مالی؛ خواهان خلق ارزشافزوده
فاطمی: در خصوص قاعده کسبوکاری بدیهی است که تمرکز بر جذب منابع بهواسطه ارائه سودهای بیشتر، لزوما تاکتیکی نیست که برای امروز جوابگو باشد. مشتریان نهایی خدمات مالی، خواهان خلق ارزشافزوده هستند و این با مفهوم پویا بودن بانک، کاملا مرتبط است.
[/mks_pullquote]
با مسیری که شما ترسیم کردید، دورنمای فناوری در صنعت بانکداری ما چه خواهد بود؟
به نظر من باید به آینده بانکداری کشور امیدوار بود و به همان اندازه نیز نگرانی داشت. بخشی از این نگرانی به خاطر شکاف دیجیتال داخلی در صنعت بانکداری است. واقعیت این است که شاخصهای بانکی نظیر کفایت سرمایه و ترازنامههای قدرتمند بدون آمادگی دیجیتال، عمری کوتاه خواهند داشت.حالا دارایی بانک هر چقدر هم باشد، دیوارش باز هم فرو خواهد ریخت؛ چون محیط کسبوکار امروز، همان فضایی نیست که بر اساس برخی ملاحظات بالادستی بخواهیم حوزه فناوری را همچنان ضعیف نگه داریم. امروز، زیرساختهای مورد نیاز برای توسعه فراهم است.
تجربه حضور ما در بازارهای بینالمللی این را اثبات میکند که در بسياری از حوزهها، ظرفیت داخلی کشور، توان رقابت با غولهای نرمافزاری جهانی را دارد و اگر آرامشی که در انتظار آن هستیم، بالاخره محقق شده و فشارهای اقتصادی امان بدهند، بانکهای کشور یا دستکم بخش قابل توجهی از آنها توان حرکت به سمت جلو را دارند، البته بدیهی است که آمادگی بانکهای ما در یک سطح نیست و ما باید کمکشان کنیم؛ اما اگر تحریمهای اقتصادی به سرانجام خود رسیده باشد، ولیکن ما با اشتباهات خودمان، خودمان را تحریم فناوری کرده باشیم، گمان نمیکنم حالوروز خوبی در انتظارمان باشد.