پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
باران تویی یا چگونه یاد گرفتم ملال را کنار بگذارم و از بودن در نمایشگاه سیملس لذت ببرم
«بالارد»، رماننویس انگلیسی در سال ۱۹۹۵ میگوید: «مردم به هیچ چیز اعتقاد ندارند؛ دیگر چیزی نمانده که به آن معتقد باشیم … میتوانم آینده را در یک کلمه خلاصه کنم و آن کلمه «ملالانگیز» است. آینده ملالانگیز خواهد بود.
برای کسانی که در سالهای گذشته به صورت پیوسته در رویدادهای بینالمللی حاضر شدهاند ممکن است احساس ملال و اندوه احساس آشنایی باشد. پایان هر رویدادی نوعی از اندوه و ملال برای انسان با خودش به همراه میآورد. فرقی نمیکند با چه نقشی وارد زمین رویداد شده باشید. البته اندک اندک همانطور که کسبوکارها در حال تغییر هستند و سعی میکنند ملال و اندوه را به تاخیر بیندازند، احتمالا به مرور شاهد رشد رویدادهایی خواهیم بود که کمتر ملالانگیز هستند. میشد گزارش رویدادی مثل سیملس را از جای دیگری شروع کرد. علت این که از ملال شروع کردم این بود که بگویم اگر بخواهم از تکههای ملالانگیز رویداد سیملس بگویم، کم نیستند لحظههای ملال؛ اما بگذریم از لحظههای ملال و خیال کنیم «زال مُرد و ملال ببرد»!
.
چه شد که امسال هم در سیملس بودیم؟
رفتن به سیملس قصه شنیدنی دارد؛ در ابتدا قرار نبود من بروم. مانند سالهای گذشته برنامهمان حضور بچههای دیگری از راه پرداخت بود جز من. رسول چون دانشجو است برای گرفتن اجازه خروج باید درخواست بدهد به دانشگاه. این درخواست به شکلهای مختلف سمت دانشگاه درست انجام نشد و کار به روزهای آخر رسید. روزهای آخر دیدیم که احتمالا این فرایند طولانی میشود و رسول نمیتواند اجازه خروج را به موقع بگیرد. این را کی فهمیدیم؟ کمتر از یک هفته مانده به نمایشگاه. آنقدر ماجراهای گرفتن اجازه خروج رسول جذاب بود که پاک یادمان رفت برای رفتن به جایی مثل دبی نیاز به گرفتن ویزا داریم. چارهای نمانده بود جز گرفتن ویزای فوری.
یکی از قشنگترین لحظههای نمایشگاه به نظرم اینجا اتفاق افتاد. یکی از دوستانمان در گرفتن ویزای فوری به ما کمک کرد. یکی دیگر در گرفتن بلیت هواپیما و رزرو اتاق در هتل. تصور میکردیم روز قبل از شروع رویداد ویزا برسد که نرسید. این شد که تقریبا بیخیال رفتن شده بودم که ظهر روز اول ویزا رسید و من به کمک دوستانمان تا شب خودم را به دبی رساندم. یکی از بچههای راه پرداخت که بیخیالی من را دیده بودم شوخی کرد و گفت: «دبی میخواهی برویها! سر کوچه که نمیخواهی بروی!»
به نظرم مهمترین علت این که مردم به نمایشگاهها میروند، تقویت شبکههایی است که در آن حضور دارند؛ باقی چیزهای ملالانگیز است. نمیدانم اگر چند شرکت ایرانی مثل جیاساس، فناپ و توسن تکنو در رویدادی مثل سیملس حضور نداشتند باز هم علاقهای برای رفتن به این رویداد بود یا نه. با این حال فعلا سالهاست که چند شرکت پیشروی ایرانی در این رویداد حضور دارند و از بین رویدادهای ریز و درشتی که در اطراف ما برگزار میشود ما سیملس را انتخاب میکنیم.
تا یادم نرفته بگویم که سیملس همان کارت و پرداخت خاورمیانه است که شرکت تراپین در ۱۷ سال گذشته در دبی و کشورهای مختلف دنیا برگزار کرده است. تراپینیها سال گذشته میخواستند مشابه این رویداد را در ایران برگزار کنند که به دلایلی که نمیدانیم چرا توسط کسی که نمیشناسیم چوب لای چرخ گذاشته شد. البته کسانی که انکار میکنند که چوب لای چرخ گذاشته بودند آمده بودند آنجا که عکس یادگاری بگیرند که متاسفانه کارمندهای شرکت تراپین آنها را از نمایشگاه اخراج کردند. متاسفانه بعضی از ایرانیها کاری میکنند که از ایرانی بودن خود شرمگین شوی. بگذریم.
شب رسیدم دبی و روز اول را از دست دادم و یک روز فرصت داشتم تا اولین دوره سیملس را رصد کنم. دوست داشتم سری به کتابفروشی بزرگ دبی در دبیمال یعنی کینیکونیا بزنم؛ در گوگل نگاه کردم و دیدم زمان بسته شدن کتابفروشی نزدیک است. چارهای نمیماند جز خوردن چیزا در KFC. در KFC که بودم یاد ماجراهای پارسال سر راهاندازی شعبه KFC در تهران افتادم. راستی منافع چه کسانی به خطر میافتاد با راه اندازی این مرغسوخاری فروش معروف؟ بگذریم. روز اول اینگونه از دست رفت و بعد از KFC چند ساعتی زمان بود برای برنامهریزی برای فردا.
.
رسیدن سه چیز ظاهرا بیربط به همدیگر در سیملس
ملالانگیزی رویدادها در سالهای گذشته آنها را مجبور به تغییر کرده است؛ تغییر نام و محتوای آنها. در مورد سیملس این رویداد محل تقاطع سه صنعت ظاهرا بیربط به یکدیگر شده است: خردهفروشی، تجارت الکترونیکی و پرداخت؛ یک جورهایی نزدیک شدن به مفهوم POS 2.0 که محمد مظاهری در چند ماه گذشته مطرح کرده است.
چون روز اول را از دست داده بودم، روز دوم تقریبا اولین نفری بودم که در محل برگزاری رویداد در مرکز تجارت جهانی دبی حاضر شدم. خلوتی ساعت ۸ صبح فرصت مناسبی بود که همان جا فیلمی بگیرم و همانجا تدوین کنم و همانجا هم منتشر کنم. برخلاف سالهای گذشته تنها آمده بودم و علی بیات و دیگران در کنارم نبودند. علی به دلیل حضور در خندوانه از همه ما شناختهشدهتر است و خیلیها سراغ او را می گرفتند. بدون علی سخت بود، ولی هرجوری بود فیلم را گرفتم و منتشر کردم.
ساعت ۹ صبح وارد میشوم و مستقیم میروم سراغ دو شرکت بزرگ ایرانی حاضر در رویداد. تقریبا در انتهای سالن پرداخت هستند و برای رسیدن به آنها باید از کنار همه برندهای بزرگ و کوچک خارجی بگذرم. غرفه جیاساس و توسن تکنو در کنار هم است. شاید به نظر برسد چرا دو رقیب باید در کنار یکدیگر حضور داشته باشند. منتها به نظر من که خیلی هم خوب بود.
قبل از رسیدن به غرفه این دو شرکت از کنار پاویون فرانسه گذشتم. فرانسویها سالهاست در نمایشگاههایی مثل موبایل بارسلون و جیتکس با نام پاویون فرانسه شرکت میکنند. هم غرفههای بزرگ دارند و هم فشار مالی کمتری به شرکتها وارد میشود هم بیشتر دیده میشوند. البته تجربه پاویون در ایران معمولا تجربه وحشتناکی بوده است. با این حال به نظرم جالب میشود اگر ایرانیها هم به صورت پاویون در نمایشگاه حاضر شوند. تصور کنید که غرفه بزرگی داشته باشیم در کنار غرفه جاهایی مثل جمالتو، اینجنیکو، وریفون، دایبولد نیکسدورف و بقیه غولها با نام ایران و مثلا شرکتهای جیاساس، توسن تکنو، فناپ، جویا، بازرگانی مبنا کارت آریا و حتی یکی دو استارتآپ فینتک در کنار هم حضور داشته باشند. این ایده میتواند عملی شود البته به شرطی که دولت نخواهد کمک کند و کاسبکاران رویداد هم بگذارند و مهمتر از همه شرکتها بخواهند. بگذریم.
از جیاساس شروع میکنم. ابزاری برای صدور کارت آوردهاند. آنها نوآوریهایی درزمینهٔ صدور کارت داشتند که آن را ثبت اختراع هم کرده بودند. کیوان ارج از گروه شرکتهای جیاساس روز اول در این رویداد سخنرانی و ارائه داشته است. از او درباره ارائهاش میپرسم. او میگوید که توانستهاند در یک سال و نیم گذشته اپلیکیشنهای امنی را در جیاساس تولید کنند. در این سمینار درباره روشهایی که به کمک آنها میتوان اپلیکیشنهای امن برای تلفنهای همراه هوشمند تولید کرد صحبت کرده است.
و بعد با کریمی درباره دستگاه جدید جیاساس صحبت کردیم؛ دستگاهی خودپرداز با امکان صدور آنی کارت. در واقع به دستگاههای عابربانک معمول در کنار همه قابلیتهایی که دارند، ماژول صدور کارت هم اضافه شده است. کریمی میگوید این تغییر ثبت اختراع شده و پتنت آن به نام جیاساس ثبت شده است.
میخواهم به توسن تکنو که دقیقاً روبهروی جیاساس است سری بزنم. منتها باخبر میشوم که تا دقایقی دیگر فرشاد نوشادی سخنرانی میکند. اول میروم آنجا. پنل فرشاد نوشادی. صحبتهای او با لهجهای بین فارسی، یزدی و آمریکایی بسیار هیجانانگیز است و گویا همه از لحن صحبتهای او و محتوای صحبتهایش هیجانزده شدهاند. او درباره فینتک در ایران صحبت میکند و خیلیها هنوز نمیدانند که در ایران نفوذ تلفن همراه هوشمند به بیش از ۵۰ درصد رسیده است.
بعد از صحبتهای نوشادی پنلی با مدیریت شارمین اواک هست که از ایران، هم فرشاد نوشادی در آن حضور دارد و هم محمد مظاهری. عنوان پنل هست New ways to pay.
بعد پنل به غرفه فناپ میروم. آنجا با حسین اسلامی صحبت میکنم. میگوید که تعداد بازدیدکنندهها کم شده اما کیفیت همچنان بالاست. اسلامی میگوید ما چارهای نداریم جز این که با نگاه بینالمللی شدن به دنبال مشتری برای محصولات خودمان در خارج از ایران باشیم. او میگوید همان تمرکزی که در ایران داشتیم را میخواهیم در خارج از ایران هم داشته باشیم. اسلامی میگوید که برنامه ما صرفا حضور در نمایشگاهها نیست و ما دنبال این هستیم که از عامه مردم درآمدزایی کنیم. این حرفهای اسلامی خبر از راهبردهای فناپ در حوزههای B2C میدهد. در سالهای اخیر برخی از شرکتهای مطرح در حوزههای B2B تلاش کردند نگاهی به حوزههای جذاب B2C داشته باشند.
سری هم به غرفه بازرگانی مبنا کارت آریا میزنم. کاوه علیمحمدی میگوید سال پنجمی است که در این رویداد حضور داشتند که هدفشان هم معرفی محصولات جدید و توسعه همکاری با شرکتهای مختلف بوده است. او مزیت مهمشان را خدمات پس از فروش میداند.
در این فاصله مهدی عبادی مدیر واحد پرداخت الکترونیک شرکت تسکا به من پیام میدهد که در غرفه بیبیپوز حضور دارند. او را در غرفه بیبیپوز میبینم و محصولات بیبیپوز را به من نشان میدهد. میگوید که اولین دانگل پرداخت موبایلی را بیبیپوز برای پیپال تولید کرده است. او میگوید که اولین ابزار اندرویدی پرداخت را بیبیپوز تولید کرده که در نمایشگاه دو سال پیش کارتس رونمایی شده است.
برمیگردم سمت دو غرفه شرکتهای ایرانی حاضر در رویداد. توسنتکنوییها به دلیل هزینههای زیاد حملونقل VTM، به کمک فناوری AR دستگاه VTM را به نمایشگاه آوردهاند. با جعفر عظیمی از توسن تکنو هم درباره یکی از محصولاتی که در این نمایشگاه آوردهاند صحبت میکنم. او از این می گوید که رویکرد متفاوتی برای حضور در این رویداد داشتهاند و سعی کردند مفهوم POS 2.0 را در این رویداد معرفی کنند. او نمونهای از این مفهوم را که به کمک شرکای تجاریشان آماده کردهاند را هم معرفی میکند.
میخواهم سری به غرفه جیاساس بزنم و با نوبخت گفتگو کنم. در این فاصله شهرام رشتی را میبینم. حیفم میآید گفتگویی هم با او ضبط نکنم. این میشود که میرویم غرفه جمالتو و آنجا با او درباره مفهوم M2M صحبت میکنیم. رشتی در سال گذشته یکی از کسانی بود که برای جا افتادن پرداخت با استفاده از NFC تلاش زیادی کرد و اکنون از مفهوم M2M صحبت میکند.
گشتی در غرفه جمالتو میزنم و با آرش وزوایی گپ میزنم. گویا در جمالتو هر فردی نمیتواند با رسانهها صحبت کند. مسئول رسانهای جمالتو در این رویداد میآید جلوی دوربین. جمالتو در دنیا به عنوان شرکتی که فناوریهای امنیتی را ارائه میکند شناخته شده است. چند نمونه از این فناوریها را در غرفه ارائه کردهاند.
دوباره به جیاساس برمیگردم با علیرضا نوبخت گفتگویی ضبط میکنم. جیاساس حامی طلایی رویداد سیملس بوده است. جیاساس در این رویداد سعی کرد علاوه بر بخش نمایشگاهی در بخش محتوایی هم حضور داشته باشد. نوبخت در صحبتهایش به سخنرانی کیوان ارج اشاره میکند.
فرصتی پیش میآید که با محمد مظاهری از توسن تکنو گپ بزنم. او از روزهای اولی میگوید که به این نمایشگاه میآمدند. او از این میگوید که از همان اوایل دوست داشتند ایران را معرفی کنند.
روژین روزبهانی به من در تلگرام پیام میدهد که در نمایشگاه در غرفه szzt هستند. میروم آنجا و با آنها هم گفتگو میکنم.
فرصت زیادی به پایان نمایشگاه نمانده است. خیلی سریع چرخی در بخش پرداخت نمایشگاه میزنم.
باطریهای دوربین را در غرفه جیاساس به برق وصل کردهام. برمیگردم آنجا که باطریها را بردارم و خداحافظی کنم. صادق فرامرزی و همکاران او در ایران کیش در غرفه جیاساس حضور دارند. یکی از قدیمیهای بانکداری و پرداخت ایران را هم میبینم. به من میگوید که اگر میخواهم درباره روندهای بانکداری و پرداخت ایران بهتر بدانم باید بروم سراغ الهی، جراحی و قائمیان. از لفظ پدرخوانده استفاده میکند.
در برگشت میروم پیش تراپینیها. علت خلوتی نمایشگاه را میپرسم. میگویند به دلیل تغییر جا و این که سه بخش نمایشگاه در سه تکه مجزا برگزار شده احتمالا نمایشگاه خلوتتر از سالهای گذشته به نظر میآید. یکی هم میگوید که روز اول مِی روز کارگر بود و به همین دلیل آفریقاییها به خاطر برنامههایی که برای این روز داشتند کمتر در نمایشگاه حضور داشتند. با این حال نمایشگاه سیملس نمایشگاهی برای نمایش گسترده آخرین محصولات فناوری است نه فناوریهای دست اول. متاسفانه هر کسی که میفهمد ایرانی هستم درباره لغو رویداد پرداخت ایران میپرسند. ناگفته نماند که نسبت به سالهای گذشته حضور ایرانیها کمرنگتر بود. شنیدم جوانک خامی هم در نمایشگاه لاتبازی درآورده و تهدید کرده بعد از تهران در دبی هم نمیگذارد این نمایشگاه برگزار شود. گاهی وقتها این قصهها ملالانگیزی یک رویداد را کم و هیجانانگیزی آن را بیشتر میکند.
یک روز پر از جابجایی را سپری کردم و اپل واچ همینطور پشتسر هم خبر میدهد که رکوردهایم را یکی پس از دیگری میشکنم. خیلی خسته شدهام؛ منتها با خودم قرار گذاشتهام بروم کتابفروشی کینیکونیا در دبی مال. سه چهار ساعت در کینکونیا میچرخم؛ حجم زیاد کتابهایی که در زمینه فناوریهای بانکداری و پرداخت تولید شده شگفتانگیز است. خبر میدهند که مهمانی شام یکی از شرکتهای ایرانی است و فرصتی میشود برای دیدن بزرگان پرداخت.
نیمهشب برمیگردم هتل و صبح باید بروم تهران. سروصداهای اتاق کناری نمیگذارد بخوابم. در برگشت فکر میکنم چقدر موبایل بارسلون هیجانانگیز بود. جیتکس هم هیجانانگیز بود. احتمالاً مانی بیست بیست هم هیجانانگیز باشد. جای خالی یک رویداد حتی نصف و نیمه در ایران آزارم میدهد. چه اعتمادهایی که حرام نشد. به تیتر این گزارش فکر میکنم. در هواپیما دنیای اقتصاد را میخوانم؛ تیتر زده ۵ فیلم ایرانی در بازار فستیوال مهم سینمای جهان حضور دارند / بازاریابی سینمای ایران در جشنواره کن. این فکر در سرم میچرخد که حضور در رویداد سیملس چقدر به بازاریابی شرکتهای ایرانی کمک کرده است؟ از آن طرف فکر میکنم چقدر ما را کم میشناسند. به خاطر این شناخت کم میگویم دم شرکتهای خصوصی ایرانی گرم که با هزینه خودشان در این نمایشگاهها حاضر میشوند که ما ایرانیها را بیشتر و بهتر بشناسانند. در هواپیماییهای خارجی صندلی جلویی مانیتوری دارد که میتوان با کمک آن هر چیز را دید و شنید. هواپیمای ماهان اخیرا شبکه وایفایی در هواپیماهایش ایجاد کرده که با آن و از طریق تلفن همراه میشود چیزهایی دید و شنید. با این که از این روش معمولا از طریق تلفن همراه به شبکه وصل میشوند اما به هیچ وجه وبسایت برای تلفن همراه مناسب نیست.
غرق میشوم در چارتار شاید اندکی از ملال کم شود:
باران تویی! به خاکِ من بزن
بازا ببین! که بی مهِ تو من هوای پر زدن ندارم!
باران تویی! به خاکِ من بزن
بازا ببین! که در رهِ تو من نفس بریده در گذارم!