پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
پنل جایگاه سرمایهگذاری خطرپذیر در آینده اقتصاد ایران برگزار شد / بررسی ظرفیتها و راههای پیشرفت اکوسیستم اقتصاد نوآوری ایران
روز دوشنبه پنجاهوششمین نشست سرمایهگذاری کارایا برگزار شد و با پنلی با عنوان «جایگاه سرمایهگذاری خطرپذیر در آینده اقتصاد ایران» به کار خود پایان داد. محمد خلج، مدیرعامل گروه اسنپ؛ شهاب جوانمردی، مدیرعامل گروه فناپ؛ شهرام شکوری، مدیرعامل هلدینگ طرفهنگار، علیرضا صادقیان، معاون استراتژی گروه اسنپ و مدیرعامل اسنپونچرز از مهمانان این پنل بودند. در این پنل مهمانان به بیان نقطهنظرات خود درخصوص چالشها، ظرفیتها و راههای افزایش سهم اقتصاد نوآوری در GDP با محوریت موضوع سرمایهگذاری پرداختند و همچنین در خصوص ویژگیها و برنامههای آینده کسبوکار خود گفتوگو کردند.
در ابتدای این نشست رضا قوامیپور، مدیر اجرایی کارایا و مدیر این پنل با بیان اینکه به نظر میرسد دوران پرهیجان جذب سرمایه از سوی صندوق های سرمایهگذاری خطرپذیر در حال اصلاح وضعیت است، بیان کرد: «جالب است که برخی رسانههای مطرح خارجی نیز در این خصوص مطالبی را منتشر کردهاند با عناوینی نظیر پایان دوران خوش استارتاپها. دورانی که نرخ بهره پایین بود و ضرایب ارزشگذاری روند صعودی داشتند و رقابت با صندوقهای پوشش ریسک ارزشگذاریها را به مقادیر بالایی رسانده بود.»
او ادامه داد: «به نظر میرسد سرمایهگذاران خطرپذیر ترجیح میدهند سرمایهگذاری کمتری داشته باشند و از استارتاپها بخواهند که هزینههای خود را مدیریت کنند. این مدیریت هزینه در ماههای اخیر در قالب تعدیل نیرو، حتی لغو برخی پروژهها نمود پیدا کرده است. همچنین بعضی استارتاپها از جذب سرمایه از ویسیهای بیرونی با مشکل مواجه شدهاند و سعی کردهاند که از سرمایهگذاران داخلی جذب سرمایه کرده یا وامهایی دریافت کنند.»
ما مجبوریم در میان اقیانوس مشکلات اقتصادی به درخت پناه ببریم
در ابتدا شهاب جوانمردی در توضیح آینده بازار سرمایهگذاری استارتاپها در ایران و عوامل مؤثر بر آن عنوان کرد: «من باور دارم که فضای اقتصاد نوآوری ظرفیت بالقوه بالایی در ایران دارد. ما در حوزه اقتصاد دیجیتال فاصله معناداری با کشورهای توسعهیافته داریم، اما آنچه باعث ورود و پیشرفت ما در این حوزه میشود، این است که از مرحله «service industry» عبور کنیم و تأکید و تمرکزمان را روی خطوط کسبوکاری بگذاریم که در حال حاضر بخشهای عمده اقتصاد کشور و تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهند. بهطور مثال باید بررسی کنیم که اگر فرضاً اقتصاد سلامت 10 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، اقتصاد نوآوری چه سهمی از آن دارد. این را به حوزههای بزرگتر نظیر نفت و پتروشیمی، حملونقل و… نیز تعمیم دهیم.»
او ادامه داد: «باید سمت عرضه و تقاضا را نیز بررسی کنیم. سمت عرضه از حیث فرهنگسازی و ایجاد ادبیات و گفتمان به نظر من خوب عمل کرده، اما شاید، جرئت و جسارت سمت عرضه برای ورود به زمینههای اصلی کم بوده است. در سمت تقاضا مشکل ما خیلی بزرگتر است و گاهی صنایع بزرگ ما آمادگی پذیرش این نوآوری را ندارند. به دلایلی نظیر فرهنگسازی و ساختار سازمانی و نحوه مدیریت و آنچه محدودیت ایجاد کرده است، در ضریب نفوذ نوآوری و البته محدودیتهایی که قوانین و رگولاتوری در پذیرش نوآوری ایجاد میکنند، بسیار اثرگذار است.»
مدیرعامل فناپ با بیان اینکه من باور دارم که ما چارهای جز حرکت به سمت اقتصاد نوآوری نداریم، تأکید کرد: «اگر میخواهیم قیمتها در کشور واقعی شوند، بهرهوری حرف اصلی را بزند و مزیتسازی و خلق ارزش در زنجیره ارزش صنایع مختلف داشته باشیم، مجبوریم به سمت اقتصاد نوآوری حرکت کنیم و این بازار را بزرگ کنیم.»
تحقق سهم 10درصدی اقتصاد دیجیتال از GDP تا چه اندازه شدنی است؟
در ادامه پنل محمد خلج در پاسخ به سؤال مدیر پنل در خصوص تحقق سهم 10درصدی اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی تا سال 1404 و نقش استارتاپها و اکوسیستم نوآوری در تحقق این هدفگذاری عنوان کرد: «در اسنپ روزانه بیش از سه میلیون سفر ثبت میشود و این آمار خوبی است؛ اما جالب است بدانید که این عدد فقط پنج درصد از کل حملونقل کشور در یک روز را تشکیل میدهد. 50 درصد افراد از وسایل حملونقل عمومی و 45 درصد افراد از خودروی شخصی استفاده میکنند؛ بنابراین هنوز یک بازار بزرگ، بکر و دستنخورده پیش روی حتی شرکت بزرگی مانند اسنپ قرار دارد.»
او ادامه داد: «چنین فرصتهایی در سایر صنایع نیز وجود دارد. ما در اسنپفود روزانه 250 هزار سفارش ثبت میکنیم. معادل 600 هزار پرس غذا. این در حالی است که در کشور روزانه نزدیک به 200 میلیون وعده غذایی طبخ میشود.»
خلج عنوان کرد: «با توجه به شرایط تحریم در کشور ما امکان جذب سرمایهگذاران خارجی را نداریم و شاید بهسختی بتوانیم از تخصص و تجربه مدیران خارجی در کشور استفاده کنیم. با این حال ما بهراحتی میتوانیم به هدفگذاری 10درصدی برسیم و سهمی از بازار آفلاین را بگیریم، اما برای این مهم نیاز است که از ابزار مختلف تأمین مالی، سرمایههای خارجی و استفاده از دانش و تجربه آنها و همینطور از سرمایههای داخلی بهدرستی استفاده شود.»
او ادامه داد: «با توجه به اینکه اکثر داراییهای شرکتهای حوزه اقتصاد دیجیتال نامشهود است و بخش زیادی از آن به نیروی انسانی، دادهها، فناوری، دانش و… مرتبط است، ارزیابی و ارزشگذاری این شرکتها مشکل است؛ بنابراین ابزار مورد نیاز دیگر زیستبوم فناوری افزایش ارتباط میان این زیستبوم با حوزههایی است که توان سرمایهگذاری دارند.»
مدیرعامل اسنپ تأکید کرد: «اگر میان پرده سوم اقتصاد دیجیتال که بخش دیجیتالینشده اقتصاد است و حلقههای اول و دوم که مربوط به زیرساخت، اینترنت، ابزار و دیوایس است و بعد اقتصاد دیجیتال و هسته آن که اقتصاد پلتفرمی و مشارکتی است، همافزایی لازم صورت گیرد، به سهم بسیار بیشتری از آن 10 درصد خواهیم رسید.»
باید زیرساختی فراهم کنیم تا برنامهنویسان درآمد دلاری داشته باشند
در ادامه نشست شهرام شکوری در توضیح معیارهای اصلی یک استارتاپ برای جذب سرمایه و مدلهای مختلف سرمایهگذاری توضیح داد: «ما در خصوص یک اکوسیستم صحبت میکنیم؛ بنابراین باید تمام عوامل و زیرساختهای آن را در نظر بگیریم. ارزشآفرینی در این اکوسیستم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و واژه کارآفرینی و ارزشآفرینی عجینشده با «نوآوری» است. من فکر میکنم ما در حوزه نوآوری چیزی در کشور کم نداریم و نیروهای مستعد بسیاری داریم. باید بهدنبال مشکل اصلی باشیم و ببینیم چرا بعد از سرمایهگذاری عایدی را که میخواهیم، به دست نمیآوریم.»
او ادامه داد: «اگر افراد بهعنوان سرمایهگذار فرشته (angel investor) سرمایهگذاری میکنند، آیا ادبیات این نوع سرمایهگذاری را میدانند و با انواع مختلف سرمایه آشنا هستند؟ سرمایهگذاران خطرپذیر نیز باید با این موارد آشنا باشند. موردی که من فکر میکنم نسبت به سایر بخشهای اکوسیستم رشد بیشتری خواهد داشت، CVCها هستند؛ یعنی جایی که یک شرکت بهعنوان یک گاو شیرده در ماتریس بوستون میتواند تحقیق و توسعه خود را به یک تیم استاتارپی واگذار کند و آن استارتاپ از بازار استفاده کند. استارتاپها علم و نوآوری کافی را برای رسیدن به اهداف خود دارند و نسبت به اهدافشان تمرکز خاصی دارند و شرکتهای بزرگ این موارد را ندارند؛ در عوض سرمایه، تجربه و بازار لازم برای کمک به استارتاپها را در اختیار دارند، بنابراین CVC یک بازار جدی است و همافزایی شرکتهای بزرگ و استارتاپ و رشد و توسعه اکوسیستم نوآوری کشور بسیار کمککننده خواهد بود.»
شکوری توضیح داد: «در ایران بهدلیل وجود تعداد زیاد برنامهنویس و نیروی انسانی هوشمند و تحصیلکرده، ما دارای یک مزیت نسبی هستیم، اما متأسفانه این افراد در حال مهاجرت هستند. اگر زیرساختهای لازم فراهم شوند که این افراد در داخل کشور بمانند و درآمد دلاری داشته باشند، برای اکوسیستم نوآوری بسیار مفید خواهد بود.»
در ادامه علیرضا صادقیان در خصوص مدل سرمایهگذاری در اسنپونچرز توضیح داد: «در خصوص اسنپونچرز باید دو سوءبرداشت اصلی را رفع کنم. اول اینکه هدف ما تملیک استارتاپها نیست و دیگر اینکه اسنپ بر خلاف تصور عمومی فقط روی حوزه فعالیت خودش سرمایهگذاری میکند؛ در حالی که بههیچوجه اینطور نیست.»
او ادامه داد: «هدف اصلی ما در اسنپونچرز این است که به تیمها در هر صنعت نوآورانهای کمک کنیم و حتی به حوزه نرمافزار نیز محدود نیستیم؛ مانند هر CVC دیگری تیمها را بررسی میکنیم و بر اساس ارزش استارتاپ مورد نظر سهام حداقلی برمیداریم و بهدنبال سهام کنترلی و در نتیجه تحت تملک درآوردن استارتاپها نیستیم. تمرکز ما روی مرحله کشت و اولیه ایدههای استارتاپی است، اما از سایر ایدهها نیز استقبال میکنیم.»
صادقیان تأکید کرد: «اسنپ هر چهار نوع سرمایه را، از سرمایه مالی گرفته تا اجتماعی، فرهنگی و نمادین در خود دارد و امیدوار است با این سرمایهها بتواند کمک خوبی برای تیمها و گروههای استارتاپی باشد.»
صادقیان که مدیرعامل مجموعه نتبرگ نیز هست، در خصوص ادغام و تملیک این استارتاپ عنوان کرد: «ادغام و تملیک بهطور کل عملیات سخت و پیچیدهای است و شانس شکست در آن بالاست، بنابراین من آن را به هر کسی توصیه نمیکنم. با این حال تجربه ادغام نتبرگ تجربه موفقی بود.»
مدیرعامل اسنپونچرز ادامه داد: «اگر گروه و استارتاپی تصمیم به انجام این عمل داشت، باید چند نکته را در نظر بگیرد. در ابتدا دلایل و اهداف این ادغام و تملیک را خوب بررسی کند. نکته دوم این است که اهداف، مسیر و فرهنگ سازمانی تیمها و استارتاپهای مختلف با یکدیگر متفاوتاند و باید این نکته را در نظر داشت که بعد از تملیک برای هر موقعیت در استارتاپ دو نیرو وجود خواهد داشت. مسیر استارتاپ بعد از ادغام نیز از نکات پراهمیت است. اگر کسبوکارها پیش از عملیات ادغام و تملیک این نکات را در نظر داشته باشند، شانس خوبی برای موفقیت خواهند داشت.»
مدیرعامل فناپ: همافزایی در مجموعه دغدغه ماست
در ادامه شهاب جوانمردی در خصوص یکپارچهسازی کسبوکارهای فناپ و اولویتهای این شرکت برای سرمایهگذاری توضیح داد: «تصویر امروز ما از سبد کسبوکارهایمان نتیجه 16 سال تجربه موفقیت، شکست و چیدمانهای متعدد است؛ اما با توجه به خواست سهامداران، ظرفیتهای درون مجموعه و تقاضای روز و آینده بازار بهمرور این چیدمان و خطوط جدید کلید خورد و پیش رفت.»
او ادامه داد: «در حال حاضر فناپ چهار گروه فعالیت اصلی دارد. حوزه اول فعالیت ما خدمات صنعت مالی و پرداخت است و هر آنچه برای خدماتدهی به بازیگران صنعت مالی نیاز است، در این دسته ارائه میشود و گاهی ما خودمان بهعنوان بازیگر این صنعت فعالیت میکنیم. دسته دوم فعالیت ما از حوزههای اجرایی و عملیاتی و سختافزاری و پروژههای EPC فناوری اطلاعات شروع شده است، اما امروز و در افق پیش رو شکل industry four به خود خواهد گرفت. موضوعات ERP و مرکز داده و نسل آینده صنعت با توجه به فناوریهایی که میتوانند تحولآفرین باشند، در دسته D و G هستند و این بحثی است که در حوزه industry four دنبال میکنیم. در دسته سوم در حوزه تلکام ایفای نقش خواهیم کرد و در دسته چهارم نیز با نگاه به مسئله سبک زندگی وارد حوزه B2C خواهیم شد.»
جوانمردی توضیح داد: «هر کدام از این دستهها با توجه به زنجیره ارزش تعریفشده یا به واسطه سبقه شکلگیری اینها، یک هماهنگی و همافزایی تعریف کردهایم یا با حلقههای جدیدی سعی میکنیم این همافزایی را رقم بزنیم و اینجاست که CVC شرکت فناپ که اخیراً هم در قالب مجموعه سکو شکل رسمی به خود گرفته، وارد میشود و در شکلدهی این همافزایی کمک خواهد کرد.»
مدیرعامل فناپ تأکید کرد: «واقعیت موضوع این است که حتی در شرکتی مانند فناپ نیز موضوع همافزایی مسئله بسیار دشواری است. با اینکه ممکن است ما کمترین تزاحم منافع را در مجموعه داشته باشیم، اما موضوع همافزایی برای ما به دغدغه و مسئلهای تبدیل شده که برای نیل به آن با مشاوران مشورت میکنیم تا بتوانیم از منابعی که صرف میکنیم، بیشترین بهرهبرداری را داشته باشیم.»
او در نهایت گفت: «سعی میکنیم با فرهنگسازی، آموزش و تعریف فعالیتها و پروژههای مشترک چه در هر کدام از بخشها، چه در بخشهای مختلف به این ارزشافزوده مازاد برسیم، اما مسیر طولانی و پیچیدهای پیش روی ماست.»
محمد خلج نیز در خصوص ورود تپسی به بازار سرمایه و ضوابط ابلاغشده برای ورود استارتاپها برای ورود به این بازار توضیح داد: «ورود استارتاپها به بازار سرمایه بهعنوان راهحلی که هم گردش مالی به همراه دارد و هم به سازمانها اعتبار میبخشد، پیشتر نیز مورد توجه بوده است. مجموعه اسنپ نیز قبلاً اقدامات لازم را برای ورود به بورس آغاز کرده تا خود را از لحاظ اصلاح ساختارهای لازم برای ورود به این بازار آماده کند و بتواند در صورت احصای شرایط مجوزهای لازم را دریافت کند.»
مدیرعامل اسنپ: ورود تپسی به بازار سرمایه یکی از سدهای پیش روی اکوسیستم نوآوری را از میان برداشت
او ادامه داد: «به نظر من ورود تپسی به بازار سرمایه یکی از سدهای پیش روی اکوسیستم نوآوری را از میان برداشت. صرفنظر از اینکه چه شرکتی این کار را انجام داد، این اتفاق خوبی برای کل این زیستبوم است. مطمئن باشید که شرایط فعلی قطعاً بهبود پیدا خواهد کرد و شرایط ورود شرکتها تسهیل خواهد شد و حتی شرکتها برای ورود به بورس تشویق خواهند شد.»
خلج در انتها تأکید کرد: «در این مدل از کسبوکارها قبلاً اصلی وجود داشت به نام قانون «ده-نود» که بر اساس آن 10 درصد دارایی نامشهود و 90 درصد دارایی مشهود در آن کسبوکارها وجود داشت؛ اما این موضوع برعکس شده و در حال حاضر کسبوکارهای این حوزه حدود 90 درصد دارایی نامشهود و 10 درصد دارایی مشهود دارند. به نظر میرسد برای اندازهگیری عملکرد واقعی شرکتها، داراییهای نامشهود باید با دقت عمل بیشتری اندازهگیری شوند.»
در ادامه شهرام شکوری در خصوص عوامل مؤثر بر ورود سرمایهگذاران سنتی به حوزه angel investment توضیح داد: «از دو زاویه میتوان به این موضوع نگاه کرد. یک موضوع این است که هر سیستمی نیازمند یک فرایند رشد طبیعی است. استارتاپها و شرکتها نیز همینطور هستند. اکوسیستم کارآفرینی ایران نیز در حال طیکردن همین دوران است. افراد خودبهخود با روند طبیعی سرمایهگذاری در حوزه نوآوری آشنا میشوند.»
او ادامه داد: «موضوع دوم این است که فرهنگ آموزشی سرمایهگذاری فرشته نیز باید جا بیفتد و افراد بدانند چه اتفاقی در انقلاب صنعتی چهارم در حال رخدادن است. سرمایهگذاران سنتی مشکلات زیادی دارند و گاهی متوجه نیستند در آینده نزدیک انقلاب صنعتی چهارم همهچیز را متحول خواهد کرد. بهعنوان مثال، آمار نشان میدهد هرساله تعداد افرادی که رشتههای پزشکی را انتخاب میکنند، بیشتر و بیشتر میشود و آمار افرادی که وارد رشتههای مهندسی میشوند، کاهش مییابد، این در حالی است که همه ما میدانیم در آینده نزدیک هوش مصنوعی سیستم پزشکی را از میان برمیدارد. صحبت اصلی من این است که کمبود مهندسان در آینده مشکلساز خواهد شد.»