پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
در اولین شب از یلداسامیت چه گذشت؟ / دنیای جدید و چالشهای جدید
سپهر سمنگانی / اولین شب از ششمین یلدای کارآفرینان استارتاپی ایران چهارشنبهشب برگزار شد. این رویداد از تاریخ 1 تا 3 دیماه هر شب با گردهمایی بزرگ خانواده اکوسیستم استارتاپی ایران و حضور فعالان و مدیران استارتاپها، شرکتهای نوآور و دانشبنیان در بستر آنلاین برگزار شد. در این همایش مدیران استارتاپهای بزرگ و کوچک، صندوقهای خطرپذیر، شتابدهندهها، فضای کار اشتراکی، استارتاپ استودیوها و فعالان استارتاپی گرد هم میآیند تا وضعیت اکوسیستم استارتاپی ایران در سال گذشته را با نگاهی آیندهمحور بررسی کنند.
اکنون مسئله لحظه و فوریت دریافت محصول است
در اولین شب، پنل «فرصتها و پتانسیلهای تجارت سریع، آینده سفارش محصولات سوپرمارکتی در ایران» با حضور حمیدرضا پاکروان، مدیرکل دیجیکالا جت؛ مسعود طباطبایی، مدیرعامل اسنپ اکسپرس و شهرام شریف، روزنامهنگار حوزه فناوری و بنیانگذار آیتی ایران برگزار شد. شهرام شریف، اجرای این پنل را بر عهده داشت.
مسعود طباطبایی، در ترسیم آینده تجارت سریع و سفارش محصولات سوپرمارکتی در جهان گفت: «تجارت سریع یک موضوع بسیار جدید است و چند سالی است که رایج شده است. پاندمی کرونا تأثیر بسیار شگرفی بر توسعه تجارت سریع گذاشت. در زمانی که تمام دنیا در قرنطینه به سر میبرد، سوپرمارکتها همچنان فعال بودند. در این دوره چند استارتاپ به شکل فوقالعادهای به نیاز سفارش محصولات سوپرمارکتی پاسخ دادند و رشدهای چند صددرصدی داشتند. کرونا این نیاز مردم برای خرید یک محصول در فاصله زمانی کوتاه را توسعه داد. مثلاً در یکی، دو نسل قبلتر ما شاهد بودیم که همین نوع خرید دو تا سه روز بعد به دست مشتری میرسید، اما اکنون مسئله لحظه و فوریت دریافت آن محصول است که زمانی یکساعته با دستهبندیهای متفاوت دارد و بین بازه زمانی ده دقیقه، نیم ساعت و یک ساعت در جریان است.»
حمیدرضا پاکروان نیز در آیندهنگری تجارت سریع در جهان و سفارش محصولات سوپرمارکتی و چگونگی رشد آن افزود: «این موضوع در بازار جهانی پذیرفته شد. این تجارت یک راهحل و راهبرد برای یک پیشنیاز دیگر است و شاید تا قبل از این به خرید سریع و زمانمند محصولات سوپرمارکتی در تجارت سریع توجه نمیشد و سرویسهای فعال عموماً نیاز فوری کاربران را پاسخ نمیگفتند. بحران کرونا این مسئله را به شکل دیگری پاسخ گفت و راهحل جدیدی نیز برای آن ایجاد کرد.»
طباطبایی در ادامه در پاسخ به چالشهای میان تجارت سفارش محصولات سوپرمارکتی با سوپرمارکتهای خرد و همچنین فروشگاههای زنجیرهای و جایگاه هرکدام در این بازار گفت: «در بازار ایران برخلاف بسیاری از کشورها ما با دو گروه فروشنده داریم. ما در اسنپ اکسپرس اینها را به فروشندگان محلی هر منطقه و فروشگاههای نوظهور زنجیرهای تقسیم میکنیم. در حال حاضر با 1000 فروشنده محلی در ارتباط هستیم که در هر منطقه فعال هستند و محصولات آنها با آن منطقه همخوانی دارد اما در مسئله قیمت در بهترین حالت قیمت روی محصول را در نظر میگیرند. ما در 9 ماه گذشته تلاش کردهایم خدمات هر دو گروه فروشندگان را در اختیار مردم قرار دهیم و بهسرعت هرکدام درحالتوسعه هستند.»
پاکروان نیز در ادامه به چالشهای این بازار و نوع همکاری با فروشگاههای سنتی و زنجیرهای اشاره کرد و گفت: «تلفیق فروشگاههای مختلف در این خدمت میتواند تنوع انتخاب محصول برای مشتری را افزایش دهد و بهنوعی این فروشگاهها در تجمیع محصولات میتوانند گزینههای مناسب و حق انتخاب بهتری برای مشتری ایجاد کنند. ما عملاً به بازه سنی و سبک زندگی خاصی در این نوع از تجارت توجه داریم و مشتری سنتی سوپرمارکتها که میتوانند پدر و مادر ما باشند در این چرخه در بازار ما قرار نمیگیرند. بر این اساس نیازسنجی ما یک حدود مشخص دارد و مدل خرید آنها نیز متفاوت است و خریدهای با حجم پایین و روزانه موردتوجه است.»
پاکروان در رابطه بافاصله دیجیکالا با مشتری و همچنین نیاز مشتری به «خرید همهچیز» و راهحل این مجموعه برای حل این مسئله گفت: «ما در دیجیکالا جت، دارک استور را ایجاد کردهایم و در حال حاضر 17 دارک استور داریم که 11 تای آن در تهران است. تعداد و نوع این دارک استور در آینده تغییر خواهد کرد و این پتانسیلی است که ما در دیجیکالا سالها ایجاد کردهایم و تلاش داریم از این پتانسیل با همکاری دیگر مجموعههای فروشگاهی این میزان را توسعه دهیم و دسترسی و گستردگی به خدمات افزایش دهیم.»
در آخر طباطبایی در توضیح طرح توسعه اسنپ اکسپرس گفت: «ما در تهران 15 و در شهرستانها نیز چند مارکت داریم که بیشتر تمرکزمان روی تهران و حوالی آن است. ما در این مارکت خواستهایم به نیاز به مشتری به خرید همهچیز بهنوعی پاسخ دهیم و بهواقع دستچینی از محصولاتی است که کاربر از ما طلب میکند و کالای تند گردش ما در این مارکتها قرار میگیرد و این جداسازی برای آن است که خدمات باکیفیتتری ارائه کنیم.»
فینتک از آیندهای جذاب سخن میگوید
در ادامه یلداسامیت سخنرانیها و ارائههای مختلفی انجام شد. رضا قربانی، رئیس کمیسیون فینتک سازمان نظام صنفی رایانهای تهران درباره آینده فینتک و فناوریهای مالی به سخنرانی پرداخت.
قربانی در ابتدا درباره کلمه فینتک و جایگاه آن در اکوسیستم استارتاپی گفت: «این کلمه آنقدر جذابیت دارد که در ابتدا بسیاری گمان میکرد که چنین چیزی ممکن نیست و مفهومی اغراقشده است. فینتک از آیندهای جذاب سخن میگوید و آینده در خود کلمه فینتک نهفته است. بر این اساس میان فینتک و فناوریهای مالی یک مرز باریک وجود دارد، اگرچه فینتک مخفف فناوریهای مالی است و نباید اختلاف چندانی باهم داشته باشند اما زمانی که درباره فینتک صحبت میکنیم منظور کسبوکارهایی هستند که با رویکرد استارتاپی آمدهاند تا فضای فناوریهای مالی را تغییر دهند. فینتک، فناوریهای مالی را تغییر خواهند داد. این رویکرد باعث شد تا دنیا به بورس، بانک و پرداخت به شکل دیگری نگاه کند.»
او در ادامه افزود: «پیشرفتهای تکنولوژی، تغییر رفتار مصرفکننده، کاهش موانع ورود به صنایع مالی، دسترسی بیشتر به اطلاعات و افزایش سرمایهگذاری در فضای فینتک پنج عاملی هستند که باعث توسعه صنعت فینتک در جهان شده و همچنین آیندهای جذاب برای آن رقمزده است. پیشرانهای تکنولوژی به توسعه روزافزون فینتک بسیار کمک کردهاند و مهمترین نقش را در گسترش فینتک در جهان داشتهاند و بر همین اساس عدهای پیشنهاد میدهند که بهجای فینتک از تکفین استفاده شود تا کلمه اولویت کلمه تکنولوژی مشخص شود.»
قربانی همچنین درباره تحولی که فینتک در رابطه انسانها با پول به وجود آورده، گفت: «در هیچ دورهای از تاریخ امکان تعریف رابطه ما با پول وجود نداشته است و استفاده ما از ابزارهای پولی به شکلی که حاکمیتها و دولتها طراحی میکردهاند، بوده است. در حال حاضر پیشرفتهای نوآورانه امکانی را به وجود آوردهاند که ما میتوانیم رابطهمان را با پول تغییر دهیم. مصداق اصلی آن نیز در ارزهای دیجیتال است و فضای اقتصاد توکن و داراییهای دیجیتال در پی این نگاه پدید آمدهاند. بنابراین وقتی از آینده فینتک صحبت میکنیم، مهمترین گزاره تبیین رابطه ما با پول است که تحولیافته است. فینتک باعث خواهد شد که خدمات مالی باکیفیت در جوامع ایجاد شوند. این تحول هماکنون رقم خورده است.»
او در ادامه افزود: «بازارهای مالی در دنیا متحول شده است و این افراد نیستند که مبادله مالی را انجام میدهند و درواقع این کار را روباتها برعهدهگرفتهاند. در بازار بورس تهران نیز دیر یا زود خواهیم پذیرفت که این الگوریتمها هستند که باهم رقابت میکنند. متأسفانه ما هنوز مفهوم سنتی بورس را نیز درک نکردهایم و خلأهای زیادی در این مسئله وجود دارد و مهمترین آن سواد مالی کم افراد است و بر همین اساس شاهد از دست رفتن سرمایههای مردم نیز هستیم. ما به یک آموزش همگانی در این حوزهها نیازمندیم. فینتک تحول در مدیریت دارایی را رقمزده است و نرمافزارها و اپلیکیشنها به کمک ما آمدهاند تا داراییهایمان را مدیریت کنیم و در کشور ما امروز این برنامهها وجود دارند اگرچه راه طولانی در پیش است. فینتک باعث تحول رگتک نیز شده و احرازهویت آنلاین و دیجیتال برای بسیاری از کسبوکارها ممکن شده است و ضرورت حضور فیزیکی را حذف کردهاند.»
قربانی در آخر گفت: «این اتفاقات و تحولات باعث خواهد شد تا بازارهای مصرفی جدید خلق شود و با این تحول مدلهای جدیدی از کسبوکارها را رقم خواهند زد. اما در کشور ما این تحولات و اتفاقات اگر بخواهد توسعه همگام با جهان داشته باشد نیازمند قانونگذاری جدی هستند. ما در حال حاضر با موانع قانونی و چالشهایی چون طرح صیانت، اینماد و… مواجه هستیم که قرار است با همان مدل قدیمی برای این فضای جدید و نوظهور تصمیمسازی کنند. این دنیای جدید چالشهای جدیدی به همراه خواهد آورد.»
بلاکچین و کار ناتمام اینترنت
در ادامه همایش یلداسامیت، امیرحسین مردانی، مدیرعامل بیتپین با موضوع «چگونه بلاکچین شکل اقتصاد را تغییر میدهد؟» به سخنرانی پرداخت.
مردانی در ابتدا گفت: «پول تنها حوزهای است که اینترنت نتوانسته وارد آن شود و تغییری که در دیگر حوزهها به وجود آورده را نتوانسته در حوزه پول رقم بزند. این درست است که اینترنت امکان انتقال پول را به ما داده است اما این یک باور و ایده غلط است. بانکها ما را گولزدهاند و به نمایندگی از ما پول را جابجا و نگهداری میکنند و به ما این ایده و توهم را میدهند که پول در اینترنت جابجا میشود درحالیکه اینطور نیست. در سال 2008 ایده بیت کوین برای حل کردن این مسئله به میدان آمد و معمایی که اینترنت نتوانسته آن را حل کند، پاسخ دهد. بیت کوین درواقع بانک را حذف کرد و واسط بین کاربران حذف کرد تا کاربران در فضای جدیدی به نام دیجیتال کارنسی یا کریپتوکارنسی پول را جابجا کنند. ایده پشت بیتکوین یعنی بلاکچینها بسیار اهمیت دارد.»
او در ادامه افزود: «بلاکچین یک فضای شبکهای پنهان در بالای اینترنت است که تمامی زیرساختها و مبنای جدید برای این شکل جدید انتقال پول را آماده میکند. بهواقع بلاکچین همان کار بانکها در فضای سنتی را در فضای کریپتوکارنسی انجام میدهند. اما بلاکچین یک تفاوت عمده با بانکها دارد و آن این است که به شخص یا شرکتی وابسته نیست و از ایده همگانی بودن حمایت میکند. بلاکچین برخلاف بانکها نیاز به حضور کاربران ندارد و همین امر سبب میشود که رشد شتابندهای داشته باشد. بلاکچینها قابلیت رگولاتوری ندارند و این یک عیب نیست بلکه مزیت بسیار بزرگی در این ساختار است.»
مردانی در ادامه به عامل تحول بخشی بلاکچین و بیتکوین به اقتصاد اشاره کرد و گفت: «بلاکچین اقتصاد را بهنفع همه تغییر داده و منجر به ایجاد اقتصاد بلاکچین شده است. اقتصاد اشتراکی که ما در حال حاضر در حوزه کسبوکارهای اینترنتی مختلف میشناسیم، در واقع اشتراکی نیستند و اتفاقاً به دلیل آنکه چیزی با ما به اشتراک نمیگذارند، به این شدت سودآور شدهاند. بلاکچین میخواهد اقتصاد اشتراکی واقعی را به وجود بیاورد و همگان در آن شریک باشند.»
او در آخر افزود: «داده مهمترین و سادهترین مسئله و ارزش در عصر اینترنت است. بسیاری از کسبوکارهای بزرگ و سرآمد در دنیا بر اساس همین دیتامحوری شکل گرفتهاند و ما این داده را به رایگان در اختیار آنها قرار میدهیم. اما اکثر پروژههای بلاکچینی در دنیا به ازای دیتایی که شما به آنها میدهید، پول پرداخت میکنند. بلاکچین همچنین امکان ایجاد پول خصوصی را به وجود آورده است و نقدشوندگی آنها را تضمین میکند. به واقع این یک انقلاب بزرگ در اقتصاد است و جغرافیا را نیز تحت تاثیر قرار داده است و همزمان در هر نقطهای از جهان میتوان به آن متصل شد. همچنین در دنیای بلاکچین مفهومی چون تحریم دیگر معنایی ندارد و اینترنت نیز دیگر محدود به یک نقطه از جهان نخواهد بود و مرزهای جغرافیایی درهم تنیده خواهند شد. بلاکچین همچنین امکان عدالت اقتصادی را در جهان ممکن ساخته و شفافیت و عدم قطعیت اقتصادی را کاهش داده است.»
ارتباطات، ایدهآلگرایی در مقابل واقعگرایی
در آخرین برنامه از اولین شب یلداسامیت، پنل «ارتباطات، ایدهآلگرایی در مقابل واقعگرایی» با حضور امیرحسن موسوی، مدیر ارتباطات سازمانی دیجیکالا، هستی شهریزفر، مدیرروابط عمومی ابرآروان و نگار عرب، مدیر روابط عمومی تپسی برگزار شد. این برنامه با اجرای حمیدرضا نیکدل انجام شد.
هستی شهریزفر در ابتدا در رابطه دلیل بهکارگیری کلمه ارتباطات به جای روابط عمومی در شکل سازمانی گفت: «ارتباطات چتر بزرگتری است از آنچه ما به آن P.R میگوییم. ما به این دلیل به خود قصهگو یا روایتگر میگوییم و از لفظ ارتباطات استفاده میکنیم که کار امروز ما بسیار متفاوت با رویکرد سنتی به روابط عمومی است و از نظر وسعت و عمق تفاوت زیربنای دارد.»
در ادامه نگار عرب در همین رابطه افزود: «دلیل این تنوع اسمها در این است که شغل ما هر روزه در حال گسترش و توسعه است و حوزههای مختلفی به آن افزوده میشود. و ما با حوزههای مختلف نیز در تعامل هستیم و ارتباطات در راس این هرم قرار میگیرد.»
امیرحسن موسوی، همچنین درباره ارتباط روابط عمومی و ارتباطات گفت: «این موضوع بسته به عمر کسبوکارها متفاوت است و درکل شامل یک رویکرد است. وقتی تعداد ذینفعان مختلف در بیرون و درون سازمان زیاد میشود، ارتباطات و روابط پیچیدهتر میشوند. در این نقطه است که کسبوکارها از روابط عمومی به ارتباطات مهاجرت میکنند و در نسل بعدی نیز مسائل چندملیتی و چندفرهنگی و حکمرانی را شامل میشود و روابط عمومی در این مسئله پاسخگو نیست. نسل بعدی ارتباطات در این رویکرد به وجود خواهد آمد.»
موسوی در ادامه افزود: «اکنون دیگر تعریف کلاسیک پاسخگو روابط کسبوکارها و رسانهها نیز نیست. ما در بسیاری از وقتها از ظرفیت رسانهها برای کارهای مشترک استفاده میکنیم و روزنامهنگاری تحقیقی و روزنامهنگاری برند که حوزههای جدیدی هستند که کمپانیها و رسانهها با یکدیگر همکاری میکنند.»
شهریزفر در ادامه درباره تعامل میان روابط عمومی با رسانهها گفت: «این یک واقعیت است که رسانههای رسمی خبری از کسبوکارهای خصوصی منتشر نمیکنند، مگر آنکه خبر بدی باشد و یک طیف دیگر رسانههای خارج از کشور هستند که هرآنچه معنای امیدواری و ساختن باشد را زیر سوال میبرند. ما در این میان یک سری رسانههای اکوسیستم داریم که رسانههای مستقلی هستند. بر این اساس در تعریف مسئولیت اجتماعی ما کسبوکارها است که به رسانههای مستقل کمک کنیم تا پابرجا و قوی بمانند. رویکرد ما این است اگررسانهها قویتر باشند ما نیز قویتر خواهیم شد. چراکه منتقدان قویتری و خبرنگاران حرفهایتری خواهیم داشت.»
شهریزفر در ادامه در رابطه با بحران ابرآروان گفت: «این مسئله در حال حاضر یک مشق حل شده است. در آن زمان نیز برند ابرآروان از خود محصولش جلوتر بود که این مسئله شاید در ابتدا خوب به نظر برسد اما دو تا اشکال به وجود آورد. نخست اینکه در نظر مخاطبان باورپذیری کمتری پیدا میکند و در این موقعیت مخاطب به دنبال نقاط ضعف برند میگردد. و از طرفی این تصویر غیرواقعی باعث میشود تا مخاطب گمان کند که این برند همه کاری میتواند انجام دهد. ما از طرف دیگر در مواجهه با بحرانی که داشتیم پاسخگویی فراتر از توان و حوزه اختیاری داشتیم که اگر به عقب برگردیم قطعاً آن را تکرار نمیکنیم. آیا لازم است به همه چیز و همه کس پاسخ دهیم؟ به نظر من اصلاً نیازی به این حد پاسخگویی نیست.»
عرب در پاسخ به اینکه در مواجهه با یک بحران که نیاز به عذرخواهی دارد، چگونه رفتار خواهید کرد، گفت: «ما هنوز در کشورمان نسبت به عذرخواهی یک دید نامناسب داریم و باید این فرهنگ تغییر کند. ما در سال 97 که بحران دیتالیک برایمان پیش آمد و اولین بحرانی بود که تجربه میکردیم و اول گامی که برداشتیم درست نبود و دقت کافی در آن وجود نداشت و خود بیانیه میرفت که به یک بحران تبدیل شود. ما در مواجهه با این بحران تصمیم گرفتیم که عذرخواهی کنیم. و در این عذرخواهی به طور کلی محور بحث را دگرگون کرد و ما را از بحران خارج کرد. عذرخواهی به جا در جایی که کسبوکار مقصر است اولین اقدامی است که باید انجام شود.»
موسوی در آخر درباره مواجهه نظام مند با بحرانهای کسبوکارها و نقش روابط عمومی گفت: «رویکردی که در ارتباطات بحران وجود دارد ما نیز در دیجیکالا به آن پایبند هستیم و این اسناد به مرور زمان برای ما تجربههای مناسبی در مواجهه با بحرانها آوردهاند. ما در دیجیکالا بحرانهای زیادی داریم و هر بحران سطح خاص خودش را دارد و ما تلاش داریم به شکل نظامند و با قاعده با این بحرانها مواجه شویم تا به کسبوکار و برندمان آسیبی وارد نشود.»