پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
سرقت سهم بازار از ثروتمندان / ماجراجویی بعدی رابینهود چیست؟
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۴۳ و ۴۴ / ولاد تنف، مانند بسیاری دیگر از مدیران عامل، این روزها در خانه کار میکند. یک جوان 33ساله لاغراندام با موهای مشکی که روی شانههایش ریخته است. برای مصاحبه، تصویری با او تماس گرفتیم. او بیش از هر چیز قصد داشت که برای ما در مورد رشد و شهرت روزافزون اپ رابینهود، توضیح دهد. اما او با مسائل دیگری هم مواجه است.
او که دو فرزند دارد، میگوید که فرزند کوچکش بهتازگی در حال آموختن قضای حاجت است؛ موضوعی که با توجه به دوران کودکی خود تنف، برای او بسیار بااهمیت است. میگوید: «در دوران بچگی وقتی من در بلغارستان بودم، همیشه پوشک کم بود. در نتیجه، گرفتن بچهها از پوشک خیلی زود انجام میشد.» با اینکه او این روزها در پائولو آلتو زندگی میکند، اما مرتباً از تجربههای دوران کودکیاش تحت سلطه کمونیسم میگوید.
او از مشکلات زندگی در شرایط سخت اقتصادی و محرومیتهایی که بر اثر سوءمدیریت نظام حاکم وجود داشت، سخن میگوید. به اعتقاد او، شکست کمونیسم است که میتواند اعتبار هدف ابرسرمایهداری رابینهود را به بهترین شکل توجیه کند و به سرمایهگذاران نوپا کمک کند تا با خرید سهام، برای خود ثروتی دستوپا کنند.
رابینهود فقط هفت سال دارد، اما در مسیر رسیدن به اهدافش تاکنون توانسته به شکل اساسی صنعت کارگزاری سهام را تکان دهد. ساختار سرراست و ساده این اپ باعث شده تا به یک ابزار بسیار ساده و پرکاربرد برای کاربران زیر 40 سال تبدیل شود. در حال حاضر بر اساس برآورد مؤسسه JMP این نرمافزار نسبتاً نوپا 15 میلیون کاربر دارد؛ درست به اندازه رقبای چنددههای سنتیاش، همچون چارلز شوآب و TD Ameritrade. فقط در طول 9 ماهه اول سال 2020 نزدیک به پنج میلیون کاربر به حسابهای کاربری عضو رابینهود افزوده شدند. شتاب رشد این سرویس باعث شده بسیاری از کسبوکارهای جاافتاده در این حوزه تلاش کنند تا از روی ابتکارهای رابینهود؛ بهویژه خریدوفروش بدون کارمزد سهام، کپیبرداری کنند.
این روزها تقریباً همه کارگزاران مشهور بینالمللی، این خدمت را به خدماتشان اضافه کردهاند. کاربری سهل و ساده و تبلیغات کاملاً صریح آن برای سهام، باعث شده یک نوع جدید از سهامداران وارد بازار شوند که آنها را با نام «معاملهگران رابینهودی» میشناسند. کارشناسان سنتی امور مالی و سهام این دارودسته جدید سرمایهگذاران را تمسخر میکنند، اما واقعیت این است که اثر ورود این افراد به بازار، در حال تغییر دادن برخی فرضهای اساسی در مورد بازار سهام است.
برای تنف و بایجو بهات، همبنیانگذار 35 ساله رابینهود، موفقیت بلندمدت که معنای آن رسیدن به سوددهی و پذیرهنویسی برای عرضه عمومی سهام رابینهود است، نیازمند این است که بتوانند کاربرانشان را ثروتمند کنند. رابینهود باور دارد که میتواند اثری را که کمپانی چارلز شوآب در سرمایهگذاران دو نسل پیش داشت، دوباره از طریق جذب مشتریان جوانی که بخش سنتی بازار آنها را نادیده میگرفت، تکرار کند و از طریق ارائه خدمات وسیعتر و پرمنفعتتر، بهتدریج آنها را به کسب درآمد از طریق خدمات خود وابسته کند.
اما برای اینکه رابینهود بتواند چنین دستاوردی داشته باشد، پیش از هر چیز باید خودش به بلوغ برسد. تا به امروز مواردی از ضعفهای گاهوبیگاه در مسائل فنی، همکاری با سازمانهای تنظیمکننده مقررات و پشتیبانی مشتریان در عملکرد رابینهود مشاهده شده که تا حدودی نسبت به تواناییهای این گروه در ارائه محصولات و مشاورههایی که باعث ثروتمندتر شدن کاربرانش میشود، تردید ایجاد کرده است. تنف، در حالی که سرگرم رسیدگی به بچههایش در خانه است، مجبور است تلاش کند تا نظم را به این تشکیلات بیاورد؛ البته گاهی رفتارش همچون یک نوجوان تحت تأثیر تغییرات هورمونی دوران بلوغ است.
زمانی که یک کاربر میخواهد در رابینهود حساب کاربری ایجاد کند، انگار در حال بازیکردن با یک بازی سرگرمکننده ساده موبایل است؛ صفحات جذاب با شعار «سهام رایگان منتظر شما هستند» یا بلیتهای بختآزمایی با اسم «هدیه رابین» (Robin’s reward) که مثلاً بعد از باز کردنش معادل 3.24 دلار سهام از یک مؤسسه بیمه درمانی را در حساب من ذخیره کرد.
فقط 10 دقیقه وقت لازم بود تا با استفاده از این اپ بتوانم شروع به معامله سهام کنم. این سرعت را میتوان یک جهش فوقالعاده در خدمات فروش سهام دانست، زمانی که من پنج سال پیش برای اولینبار در یک کارگزاری ثبتنام کردم، چندین روز طول کشید تا بتوانم معامله کنم. فرایند ثبتنام نیازمند کاغذبازی و حتی ارسال نامه با فکس بود، علاوه بر همه اینها، خبری از بلیتهای بختآزمایی نبود.
به محض باز کردن اپ با بخشی از حقههایی که این سرویس برای ترغیب کاربرانش به خریدوفروش سهام استفاده میکند، مواجه شدم. سیلی از پیغامها در مورد تغییر قیمت سهامی که دارم در اپ جاری شد. چندین پیام برایم آمد مبنی بر اینکه قیمت آن سهام شرکت بیمه درمانی که مجانی کسب کرده بودم، بالا و پایین شده است. عجیب نیست که رابینهود به این سرعت رشد کرده و تا این حد باعث جذب مخاطبان مشتاق شده است.
در سهماهه دوم امسال، کاربران این اپ 60 میلیارد سهم را معامله کردند؛ 150 درصد بیشتر از همین آمار در سال گذشته و فراتر از عملکرد دو رقیب اصلی، یعنی چارلز شوآب و ایترید در مدت مشابه. این اپ خردادماه برای اولینبار توانست در شاخصی با عنوان درآمد معاملات میانگین روزانه از رقبایش جلو بزند و با شاخص چهار میلیون و 310 هزار تایی، نیممیلیون از نزدیکترین رقیبش TD Ameritrade جلو بزند.
پیشافتادن رابینهود از رقبایش تصادفی نیست. این استارتآپ بهموقع توانست یک فناوری درست را در زمان درست عرضه کند؛ رابینهود سال 2013 معرفی شد، درست در دورانی که تلفنهای هوشمند فراگیر میشدند. بهات و تنف که در دانشگاه استنفورد با هم آشنا شده بودند، شعارهای اصلی سیلیکونولی را سرمشق خود قرار دادند؛ طراحی از همهچیز مهمتر است. این دو در حالی که در خط آهن «کالترین» (Caltrain) سوار میشدند، مهارتهایی مانند تایپوگرافی و طراحی برای آیاواس را یاد میگرفتند و نرمافزارشان را به تعداد بیشماری از مخاطبان غریبه نشان میدادند تا آن را امتحان کنند و پیشنهادهایی برای بهبودش بدهند.
آنها همزمان از حیلههای استارتآپی هم استفاده کردند، مثلاً ثبتنام محدود و اجازه به افراد برای ارجاعدادن دوستانشان برای ثبت حساب کاربری جدید، ایجاد سروصدای رسانهای و تبلیغاتی بدون اینکه نیازی به هزینههای کلان برای تبلیغات باشد. دوروبر آنها در دانشگاه استنفورد هم کم نبودند از کسانی که بعداً به مدیران موفق سیلیکونولی تبدیل شدند؛ «ایوان اشپیگل» و «بابی مورفی»، بنیانگذاران اسنپچت، «کوین سیستروم» از اینستاگرام و «جاش کانستین»، یکی از سرمایهگذاران و میهمانان همیشگی رسانهها. این افراد بهنوعی مشاوران معتمد غیررسمی دو بنیانگذار رابینهود بودند.
رابینهود همزمان برخی روشهای جذب مشتری را به کار برد که در صنعت کارگزاران سهام بسیار نادر بودند. شاید خریدوفروش بدون کارمزد سهام مشهورترین و جذابترین ویژگی این اپ بود، اما اینکه هیچ کفی برای سرمایهگذاری اولیه وجود نداشت و هر مشتری با کمترین هزینه میتوانست کار خود را در بازار سهام شروع کند، مهمترین ویژگی این خدمات جدید بود. در دهه 1970، چارلز شوآب استراتژیهای مشابهی را در پیش گرفته بود تا بتواند سرمایهداران و سرمایهگذاران خردتر را به خود جذب کند.
در آن دوران، کارمزدهای پایینی که چارلز شوآب دریافت میکرد، خدماتش را برای سرمایهگذاران خرد نسبت به دیگر رقبا جذابتر کرده بود. «چیپ روآم» (Chip Roame) از مؤسسه مشاوران «تیبورن استراتجیک» (Tiburon Strategic) میگوید که در همان دوران هم کارگزاران سنتی، چندان این ایده را نپسندیدند و آن را تمسخر میکردند. مؤسساتی مانند مریلینچ نیز با نادیدهگرفتن مشتریان شوآب، بیشتر حواسشان به خانوارهای اولویتدار با سرمایه بالاتر بود، اما نهایتاً به گفته روآم؛ «حالا شوآب چهاربرابر مریلینچ مشتری دارد و رابینهود هم دقیقاً در همین مسیر گام برمیدارد.»
نیمقرن بعد بار دیگر همان شرایط تکرار شده و البته همان تمسخرها و بیتفاوتی هم از سوی رقبا وجود دارد. مدیران کارگزاریهای سنتی در مصاحبههایشان عملکرد رابینهود را تحسین میکنند، اما همزمان نسبت به توانایی این اپ برای تأمین خواستههای مشتریانش تردید دارند. «بری متزگر» (Barry Metzger) از مؤسسه چارلز شوآب میگوید: «شاید شبیهکردن اپ به بازی کمک کند که سهامداران جدیدی وارد بازار شوند، اما واقعیت این است که سرمایهگذاران خیلی چیزهای بیشتری از یک شرکت انتظار دارند تا بتوانند برای سپردن پولشان در اختیار آن اعتماد کنند که یک اپ خوب فقط یک جنبه از کل ماجراست.»
در سالی که پر از شوکهای مالی بیسابقه بود، تعداد کمی از اتفاقات به اندازه حجم سهامداران خرد جدیدی که در سال 2020 به بازار اضافه شدند، غافلگیرکننده بود. «ریچ رپتو» (Rich Repetto) تحلیلگر قدیمی بازار سهام از مؤسسه «پایپر سندلر»، تخمین میزند که سهم سهامداران خرد از میزان 10 تا 15 درصد همیشگی در سال گذشته به 20 تا 25 درصد بازار رسیده است. اضافهشدن همین افراد جدید به بازار سهام باعث شده که سهام معاملهشده در طول روز از سال 2019 که 7 میلیارد سهم بود، در سال جاری به 11 میلیارد سهم برسد.
کمپانی تنف و بهات قطعاً در این رشد تأثیر گذاشته و معاملهگران رابینهودی صفتی است که این روزها به همه معاملهگران تازهکار و آماتور اطلاق میشود که بدون توجه به اصول کسبوکار، سهام مختلف را خریدوفروش میکنند. همین کاربران رابینهود بودند که اخیراً باعث شدند نشانهای تجاری ورشکستهای مانند «هرتز» (Hertz) و J.C. Penney با رشد حبابی قیمت مواجه شوند، اما رابینهود همچنان معتقد است که این تصویر تمسخرآمیز از مشتریانش، غیرمنصفانه است. به اعتقاد رابینهود، غالب کاربرانش با هدف سرمایهگذاری و نگهداری سهام مانند یک سرمایهگذار واقعی اقدام به خرید سهم میکنند، نه در مقام دلال برای فروش آن.
کاربران رابینهود نسبت به میانگین سنی بازار جوانتر هستند و بهصورت متوسط 31 سال دارند. 70 درصد از آنها جوانان و نوجوانان متولد دهه 1990 و دهه اول 2000 هستند. اما همزمان این کاربران هم به لحاظ اخلاقی از اصول متفاوتی پیروی میکنند. بر اساس یک نظرسنجی که توسط خود رابینهود سفارش داده شده، 60 درصد از مشتریان این سرویس سفیدپوست هستند که نسبت به نسبت 78درصدی کارگزاریهای سنتی، نشاندهنده تنوع نژادی بیشتر است. 19 درصد هیسپانیک، 10 درصد آسیایی و 9 درصد سیاهپوست، اعدادی هستند که بیشتر نمایانگر ترکیب جمعیتی آمریکا بهشمار میروند؛ هرچند در زمینه تعداد زنان، تفاوت با ترکیب جمعیتی بیشتر است و تنها یکسوم از کل کاربران این اپ را زنان تشکیل میدهند.
این جمعیت جوان، ممکن است شروع به خرید سهام کرده باشند، اما واقعیت این است که هنوز ثروتی برای خودشان دستوپا نکردهاند یا لااقل این ثروت را درون اپ رابینهود نبردهاند. بر اساس ارزیابی بانک سرمایهگذاری JMP بهصورت متوسط موجودی هر حساب کاربری رابینهود حدود 5000 دلار است. رابینهود حاضر به اظهارنظر در مورد صحت این ارزیابی نیست، اما اگر چنین عددی صحیح باشد، قطعاً نسبت به میزان سرمایههای کاربران در کمپانیهای رقیب، رقمی بسیار ناچیز محسوب میشود.
برای مثال در کمپانی شوآب متوسط رقم موجودی حساب، 255 هزار دلار است. اما مدیران رابینهود معتقدند که کاربرانشان رویکردهایی متفاوت نسبت به نسلهای پیشین دارند و قطعاً زمانی که بتوانند داراییهای بیشتری جمع کنند، رابینهود میتواند جوابگوی نیازهای آنان باشد.
سبدهای شاخص و ETFهای ارزان و کمریسک، در دهههای اول و دوم قرن بیستویکم، نیروی پیشران دموکراتیزهشدن بازار سهام بودند. «هوارد لیندزون» (Howard Lindzon)، یکی از سرمایهگذاران اولیه رابینهود و بنیانگذار سایت سرمایهگذاری Stickwitz میگوید: «این روزها بسیاری از جوانان از سبدهای شاخص بهدلیل احتمال در اختیار داشتن سهام جنجالی و غیراخلاقی مانند سهام شرکتهای دخانیات و نفتی، اجتناب میکنند و به جای آن سراغ سهام شرکتهایی میروند که به آنها اعتماد دارند، همچون سهام دیزنی یا نتفلیکس.» تنف هم به این نکته اشاره میکند که امکان خرید کسری از یک سهم گرانقیمت مانند سهام گوگل یا آمازون، برای نسل امروز جذابیت بیشتری دارد. با استفاده از رابینهود، این امکان برای کاربران وجود دارد که در هر روز که پول به حسابشان واریز میشود، کسری از یک سهم گرانقیمت را خریداری کنند.
با این حال این روشهای علیالسویه، باعث نمیشود که امنیت و کاهش ریسک سرمایهگذاری را که با استفاده از سبدهای شاخص به دست میآید، تضمین کرد. در عوض بهدلیل عدم دریافت کارمزد برای خریدوفروش سهام، هر کاربر میتواند با خرید سبد متنوعی از سهام، خودش یک سبد امن درست کند. برای مشتریانی که ETFها و صندوقهای سرمایهگذاری را ترجیح میدهند، امکان خرید سهام آنها از طریق رابینهود وجود دارد.
تنف معتقد است که هر استراتژی سرمایهگذاری که توسط کاربر انتخاب شود، استفاده از امکان برداشت مستقیم از دریافتی حقوق در روز پرداخت، در میان کاربران رواج بیشتر خواهد یافت. در چنین شرایطی بهتدریج کاربران ثروتمندتر میشوند و در ادامه رابینهود هم میتواند سرویسها و فرصتهای گرانقیمتتر و پرمنفعتتری را به آنها بفروشد.
مدیران رابینهود همچنان علاقهای ندارند توضیح بدهند که این محصولات و خدمات که قرار است در آینده عرضه شوند، چه چیزهایی هستند و دقیقاً چه زمانی عرضه خواهند شد. اما تنف به فورچون میگوید که رابینهود قصد دارد نقشی مؤثرتر در مدیریت داراییهای کاربرانش بر عهده بگیرد. علاوه بر این، در یک سند نقشهراه رابینهود آمده است که این شرکت قصد دارد در آینده سرویسهایی مانند صندوقهای بازنشستگی، وام مسکن، املاک و بیمه عمر را نیز به خدماتش اضافه کند. تنف میگوید: «اگر منتظر بمانید و ببینید چه محصولاتی عرضه خواهد شد، متوجه میشوید که این محصولات با روایت کلی و بلندمدت ما همخوانی دارند.»
کسانی که تنف و بهات را در دانشگاه استنفورد میشناختند، میگویند این دو بیشتر اهل کتاب هستند تا اهل بازار. تنف میگوید که ثروت شخصی هرگز انگیزه اصلیاش نبوده است؛ هرچند اگر زمانی سهام رابینهود عمومی شود، عملاً به یک میلیاردر بدل خواهد شد. تنف میگوید: «ما دوست داشتیم استاد فیزیک یا ریاضی شویم. این کار را نکردیم، چون به پول نیاز داشتیم.» بهات بهدلیل تولد نوزادشان برای این مصاحبه در دسترس نبود. این دو زمانی که رابینهود را تأسیس کردند، گفتند که از جنبش اشغال والاستریت الهام گرفتهاند و البته نام نشان تجاریشان هم از یک قهرمان افسانهای الهام گرفته شده بود که از ثروتمندان میدزدید و میان فقرا پخش میکرد.
اما آنها هم مانند اسلاف دیگرشان در کسبوکارهای نوپا و استارتآپها، مورد انتقاد قرار میگیرند که در مسیر ابررشد شرکتشان، دنبال اصول عوامگرایانه رفتهاند. در مورد خاص رابینهود، ایده شبیهکردن به بازی و استفاده از اصول طراحی کازینویی، بهانه اصلی منتقدان است. رابینهود مجموعاً 70 درصد از درآمدش را از طریق فرایندی با عنوان «پرداخت برای جریان سفارش یا PFOF» کسب میکند. در 9ماهه ابتدایی سال 2020 این شرکت معادل 453 میلیون دلار از این طریق درآمد داشت.
«پرداخت برای جریان سفارش» درآمدی است که رابینهود از طریق هدایت سفارشهای کاربرانش به مؤسسات بازارساز دریافت میکند. بازارسازها نیز در این مسیر، از طریق مابهالتفاوت رقم پیشنهادی در برابر قیمت اسمی، سود میکنند. استفاده از مسیر بازارسازها، اجازه میدهد که کاربران بتوانند از قیمتهای مناسبتری در معاملاتشان بهرهمند شوند. اما واقعیت این است که در رابینهود این اتفاق نمیافتد، چون بازارساز مجبور است مابهالتفاوت را به رابینهود پرداخت کند و در نتیجه، سهام ارزانتر به دست مشتری نمیرسد.
هرچند «پرداخت برای جریان سفارش» تا حدی محل درآمد جنجالی محسوب میشود، اما «لری تاب» (Larry Tabb)، تحلیلگر بازار در بلومبرگ اینتلیجنس تأکید میکند که اساساً این مسیر کسب درآمد، طبیعی است و اگر وجود نداشت، کارگزاران نمیتوانستند معاملات بدون کارمزد را به مشتریانشان عرضه کنند. اما زمانی که کار به «اختیار معامله» میرسد، یعنی قراردادهایی که به مالک اجازه میدهد سهامش را هر زمان خواست با قیمت مشخصی بفروشد، معامله اندکی پیچیدهتر میشود. اختیار معامله یکی از روشهای منفعتبردن از بالا و پایینشدن قیمت سهام است و قیمتگذاری آن بهشدت پیچیده است و معمولاً فقط حرفهایها سراغ آن میروند.
بازارسازها، معمولاً پرداختهای بیشتری برای پرداخت برای جریان سفارش دارند؛ چراکه حاشیه سود آن بالاتر است. در حال حاضر نزدیک به ۶۲ درصد از درآمد پرداخت برای جریان سفارش در رابینهود از اختیار معامله به دست میآید. بیدلیل نیست که اپ رابینهود مستمراً به کاربرانش یادآوری میکند که خرید «اختیار معامله» یکی از گزینههای آنان است. زمانی که در اپ ثبتنام کردم و دکمه «میدانم چه کار میکنم» را فشار دادم، هر بار که برای خرید سهمی اقدام میکردم با یک دکمه بزرگ «اختیار معامله» مواجه میشدم که بسیار بزرگتر از دکمههای خرید یا فروش بود.
اگر گزینه «اختیار معامله» را انتخاب میکردم، گزینههای مختلفی همچون قراردادهای put و call بهعنوان روشهای ساده و استراتژیهای پیچیدهتر قراردادهای چندگانه multi-leg هم وجود داشت که با نامهایی مانند straddle و strangle و Iron Condor معرفی شدهاند؛ عباراتی که اگر در سالن کشتیکج به کار ببریم، چندان بیجا نیست.
این گزینهها بسیاری از منتقدان را ناخرسند میکند؛ چراکه معتقدند بازی «اختیار معامله» کاری نیست که بتوانیم آن را به تازهکاران بسپاریم، دستکم فقط به این دلیل که حرفهایها ممکن است از بیتجربگی تازهواردان سوءاستفاده کنند. «رنجان روی» (Ranjan Roy)، معاملهگر پیشین اختیار معامله در بانک آمریکا بهتازگی یک مقاله نوشته که حرفهایهای بازار چرا به آماتورها «نون زیر کباب» میگویند.
او در گفتوگو با فورچون میگوید: «اگر در طول روز دائم مشغول معامله اختیار خرید هستید، مطمئن باشید که ضرر میکنید.» «بن ایفرت» (Benn Eifert)، بنیانگذار صندوق سرمایهگذاری که از خریدوفروش اختیار معامله برای عبور از شکنندگیها و تزلزلهای بازار استفاده میکند، معتقد است که چنین معاملاتی نیازمند در اختیار داشتن نرمافزارهای پیچیده و تسلط کافی بر ریاضیات است. او با ناخرسندی از رابط کاربری رابینهود یاد میکند و میگوید: «برایم بسیار بهتآور است که این سادگی تاکنون باعث ایجاد مشکلات حقوقی برای آنها نشده است.»
البته مشکل حقوقی سر راه رابینهود قرار گرفته است. گروه FINRA (اداره کل تنظیم مقررات صنعت مالی) بهدلیل مشکلات مرتبط با عملکرد پرداختهای مسیر معامله، رابینهود را جریمه کرده و کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) هم قرار است جریمه مستقلی را اعمال کند. انتقادات در مورد تشویق کاربران به خریدوفروش اختیار معامله، تیرماه امسال با خودکشی یکی از کاربران رابینهود، بیش از پیش جدی شد.
فردی که خودکشی کرده بود یک نامه از خود بر جا گذاشته بود که در آن اشاره کرده بود به تشویق رابینهود اوراق اختیار معامله خریداری کرده و نهایتاً معادل ۷۰۰ هزار دلار بدهی بالا آورده است. البته بعداً مشخص شد که سوءبرداشت کاربر به این دلیل بوده که عدد منفی که در سرجمع داراییاش روی صفحه میدیده، از بدهی واقعی او بسیار بالاتر بوده است.
رابینهود وعده داده که برای حل این مشکلات، بستر خریدوفروش اسناد اختیار معاملهاش را بهبود ببخشد، اظهارنامههای مرتبط با پرداختهای جریان خرید را شفافتر کند و آموزش بیشتری برای کاربران و معاملهگرانش ارائه دهد. تنف میگوید که روایتها در مورد مسئله خریدوفروش اسناد اختیار معامله، گویای واقعیت تمایلات کاربران رابینهود نیست. او میگوید تنها ۱۳ درصد از معاملات مربوط به اختیار معامله است و فقط دو درصد آنها با استفاده از قراردادهای Multi-leg انجام میشود. دیگرانی هم هستند که با مشاهده این انتقادات چندان به اندازه تنف قضیه را توجیه نمیکنند.
یکی از مدیران یک مؤسسه بازارساز همکار رابینهود معتقد است: «پیچیدگیهای زیادی در مسیر معامله وجود دارد. اینگونه نیست که عمه میلی از نبراسکا قرار باشد معاملات put و call انجام دهد.» لیندزون، از سرمایهگذاران اولیه رابینهود هم قبول دارد که مشتریان ممکن است تصمیمات اشتباهی در استفاده از این خدمات بگیرند، اما استدلال میکند که جلوگیری از این کارها، کار تربیتی است. او میگوید: «وقتی به یک بچه اجازه میدهید پشت فرمان ماشین بنشیند یا سیگار الکترونیکی بخرد، چگونه میتوانید جلوی او را برای انتخاب سهامی که دوست دارد بخرد، بگیرید؟»
در طول ماههای گذشته مشکلاتی رخ دادند که اعتبار رابینهود در افکار عمومی را تا حدی کاهش دادند، برای مثال قطع خدمات و مشکلات سروری در اوج روزهای شلوغ معاملات. مردادماه سال جاری کمیسیون فدرال بازرگانی ۴۷۳ شکایت از رابینهود دریافت کرد. تعداد شکایتهای مرتبط با مؤسسهای مانند شوآب در مدت مشابه فقط ۱۲۶ شکایت بود و برای فیدلیتی ۶۹ شکایت.
هر دو این مؤسسات تعداد مشتریان مشابهی با رابینهود دارند. در طول این مدت، بهدلیل رویکرد رابینهود در خدمات پشتیبانی از مشتریان، میزان ناخرسندی از این اپ هم بیشتر شده است. بر خلاف بسیاری از کارگزاریهای سنتی که لشکری از کارمندان را برای کمک به مشتریان روانه میکنند، رابینهود حتی یک شماره تلفن مستقیم هم در اختیار کاربرش قرار نمیدهد و آنها را فقط برای دریافت خدمات مشتری به اپ محدود میکند.
به نظر میرسد تنف، عمیقاً به این عقیده باور دارد که راهکارهای خودکار و اتوماتیک بر راهکارهای سنتی که شامل استخدام نیروی انسانی است، برتری دارند. او میگوید: «اکثر آدمها دلشان نمیخواهد به پشتیبانی زنگ بزنند. نمیخواهند با یک کارمند صحبت کنند، آنها فقط دنبال سریعترین راهحل برای مشکلشان هستند.» با وجود این حرفها، رابینهود در تأیید واقعیت موجود و بهدلیل جاهطلبیهای آیندهاش، صدها کارمند را برای مرکز تماس این شرکت در آریزونا و تگزاس استخدام میکند. به گفته شرکت، این کارمندان در حال حاضر در پاسخ به درخواستهای راهنمایی که بهصورت دیجیتالی از طریق اپ دریافت میشود، با مشتریان تماس میگیرند. در هر صورت رابینهود گفته است که فعلاً هیچ قصدی برای انتشار شماره تلفن تماس مستقیم ندارد.
بلوغ نامتعارف رابینهود، البته جلوی دستاوردهای بزرگ آن را نگرفته است. در ماه سپتامبر این شرکت اعلام کرد که توانسته ۶۶۰ میلیون دلار سرمایهگذاری جدید از صندوقهای همسرمایهگذاری مشهوری مانند اندریسن هوروویتز و سکویا کپیتال جذب کند. در مجموع در طول سال ۲۰۲۰ با سه دوره افزایش سهام، در طول یک سال، دو میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار سرمایه جدید به این شرکت جذب شده که مجموع سرمایه آن را به ۱۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار میرساند. میزان سرمایههای واردشده به رابینهود به حدی است که میتواند بسیاری از رقبای قدرتمند را به چالش بکشد یا حتی آنها را کاملاً محو کند.
قمار دیگری که تنف دنبال آن است، تبدیل رابینهود به یک شرکت سهامی عام است. قرار است در ماههای آینده یک پذیرهنویسی اولیه برای رابینهود اعلام شود. آبانماه امسال اعلام شد که بهات از مقام مدیرعاملی مشترک کنارهگیری میکند تا تنف تنها مدیر شرکت باشد. البته بهات همچنان در هیئتمدیره شرکت باقی میماند و مدیر توسعه محصولات است. تنف در حال مطالعه تاریخ است تا رهبرانی را بیابد که بتواند از روی تجربیات آنها نسخهبرداری کند. او با اشتیاق تعریف میکند: «اسکندر کبیر، یک رهبر بود که در خط مقدم فرماندهی میکرد، این میزان شجاعت الهامبخش است. رفتار اسکندر که روی اسب مینشست و همراه با ژنرالهایش به جنگ میرفت، همچنان میتواند آموزنده باشد.»
ژنرالهای حامی تنف، این روزها مدیران برجسته و کارکشتهای هستند؛ مانند «جیسون وارنیک» (Jason Warnick)، مدیر باسابقه پیشین در آمازون که از سال ۲۰۱۸ مدیر مالی رابینهود شده است، «دن کالاگر» (Dan Callagher)، بازرس پیشین کمیسیون بورس و اوراق بهادار که حالا بهعنوان وکیل ارشد رابینهود خدمت میکند.
فعلاً روند وقایع به نفع تیم رابینهود است. رونقی که بر اثر شیوع جهانی بیماری کرونا در بازار سهام ایجاد شد، سهم کارگزاران بورس را بیشتر کرده است. TD Ameritrade و ایترید، بهتازگی ارقام رکوردشکنانهای را بهعنوان درآمد معاملات خودشان در سهماهه سوم سال اعلام کردهاند. اما همچنان پیشرفت رابینهود از همه سریعتر است. طبق آمار، اپ رابینهود با شتابی 10برابر نزدیکترین رقبایش، روی گوشیها دانلود و نصب میشود. اما مقیاس بهتآور نصب رابینهود بهتنهایی نمیتواند تضمینکننده موفقیت آن و رسیدنش به رقبایی مانند چارلز شوآب و فیدلیتی باشد.
این شرکتها درآمدهای متنوع و بزرگی از خدمات دیگر همچون مدیریت داراییها و خدمات بانکی دارند، به اضافه اینکه بهدلیل حجم بالای سپردههایی که از مشتریانشان در اختیار دارند، سود این سپردهها را هم به جیب میزنند. همزمان این رقبا با ادغام در یکدیگر در حال تقویت سنگرهایشان هستند؛ چارلز شوآب در آخرین مراحل مذاکره برای خرید TD Ameritrade قرار دارد و ایترید هم بهتازگی در مورگان استنلی ادغام شده است.
ایجاد مجموعهای از خدمات در رابینهود مشابه آنچه رقبا ارائه میدهند. هم به پول بیشتر هم به زمان بیشتر نیاز دارد و الزاماً همه کاربران کنونی آن را قبول نخواهند کرد. برخی از ناظران معتقدند که اساساً بسیاری از کاربران رابینهود فقط از این ابزار برای سرگرمی استفاده میکنند و فقط میزان کمی از داراییهایشان را در این اپ سرگرمکننده وارد میکنند و بخش عمدهای از ثروتشان را جای دیگر نگه میدارند. حسابهای کاربری با سپرده ناچیز تا اندازهای اعتبار این گمانهزنی را افزایش میدهد.
«کیسی پریموزیچ» (Casey Primozic)، مسئول وبسایتی با عنوان Robintrack که محبوبترین سهام در رابینهود را دنبال میکند، میگوید: «بسیاری از افراد از رابینهود بهعنوان یک کارگزار ثانویه یا یک حساب بازی استفاده میکنند.» در هر صورت مشکلات مالی در چشمانداز همه کارگزاران بزرگ قرار دارد. رپتو، تحلیلگر بازار سهام پیشبینی میکند با کاهش شیوع بیماری کرونا، حجم معاملات بورس به شکل چشمگیری کاهش یابد. استفاده از پرداخت برای جریان معامله هم که اکنون اصلیترین تکیهگاه رابینهود است، ممکن است در معرض خطر باشد. تاب، تحلیلگر بلومبرگ اینتلیجنس انتظار دارد که قانونگذار و رگولاتوری نهایتاً تحت فشار مشتریان سهام مجبور شود قوانین سختگیرانهتری برای نمایش قیمتگذاریهای بستههای سهامی که ممکن است درون آنها تعداد زیادی معامله خرد کنار هم قرار گرفته باشد، وضع کند.
چنین تغییراتی باعث میشود شکاف میان قیمت اسمی و قیمت پیشنهادی که این روزها اصل منابع و حاشیه سود بازارسازها در پرداختهای جریان معامله هستند، کاهش پیدا کند. تاب معتقد است که با این فشارها و کاهش حاشیه سود، ممکن است کارگزاران مجدداً به سمت کسب درآمد از طریق دریافت کارمزد از مشتریان برای معاملات بروند و دورهای را که رابینهود در معاملات سهام بدون کارمزد ایجاد کرد، به پایان برسانند. وارنیک، مدیر مالی رابینهود، میگوید که امکان ندارد رابینهود به سمت اخذ کارمزد برای معامله برود. اما هنوز راهحل جایگزین رابینهود برای کسب درآمد توسط آنها اعلام نشده است.
احتمال اینکه رابینهود بتواند در بلندمدت مشتریانش را به سوددهی برساند، آن هم با توجه به ثروت کلان رقبای سنتیاش، بسیار پایین است، اما «جو گراندفست» (Joe Grundfest)، استاد دانشکده حقوق دانشگاه استنفورد و بازرس پیشین کمیسیون بورس و اوراق بهادار که تنف و بهات را از نزدیک میشناسد، معتقد است: «چنین بدبینیهایی باعث میشود تا قدرت نوآوریهای واقعی را دستکم بگیریم. اگر بخواهیم با این منطق به قضایا نگاه کنیم، والمارت باید بهسادگی در رقابت با آمازون، پیروز میشد، CBS باید نتفلیکس را به زمین میزد و جنرالموتورز باید تسلا را آویزان میکرد.» آنچه ولاد تنف باید انجام دهد، مدیریت مانند جف بزوس، رید هستینگز و ایلان ماسک است.