پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
ساختِ ایران / نگاهی به ابداع سرویس کارتبهکارت در نظام بانکی ایران و نظرات موافقان و مخالفان این سرویس
سرویس کارتبهکارت، سرویسی ابداعی و مختص ما ایرانیهاست که در هیچ جای دنیا نمیتوان نمونه آن را پیدا کرد؛ سرویسی که به عقیده برخی باید بهدلیل مشکلاتی که دارد از ریشه و بن حذف شود و برخی کاملاً بر خلاف این را فکر میکنند
ماهنامه عصر تراکنش شماره ۴۳ و ۴۴ / تحریمها و محدودیتهای حاصل از آن که باعث دور افتادن ما از مجامع و محافل بینالمللی شده، موجب تقویت روحیه حلکردن مشکلات به شیوه خودمان بدون توجه به تجربیات و روندهای بینالمللی شده است؛ رویکردی که در بسیاری از حوزهها باعث رشد و شکوفایی و در بسیاری از حوزهها باعث پسرفت و اختراع چرخ از اول شده است.
گاهی پاسخهای خوبی که در کوتاهمدت از این شیوه میگیریم، باعث عدم توجه به عواقب و تأثیرات بلندمدت آن راهکار میشود یا حتی اگر توجه کنیم، ترجیح میدهیم چشممان را روی عواقب طولانیمدت آن ببندیم. همین رویکرد باعث میشود در طولانیمدت زیر خروار خروار مسائل و مشکلات و چالشهایی دفن شویم که نهتنها دیگر خودمان راهکاری برای حلش نداریم؛ بلکه در فضای بینالمللی هم راهکاری برایش دیده نشده است. مسائل و مشکلاتی که مدل ناقص کارمزد صنعت پرداخت برای کشور ایجاد کرده، از این دست هستند.
سرویس کارتبهکارت هم یکی از همین راهحلهای کاملاً ایرانی است که گفته میشود برای رفع نیاز انتقال پول فردبهفرد که در کشور وجود داشت، ایجاد شد. چنین تراکنشی با این شکل و شمایل در هیچ کجای دنیا نمونه ندارد و ابزار انتقال پول از یک فرد به فرد دیگر در دنیا زیرساختها و بسترهای دیگری دارد که تقریباً در تمام کشورهای پیشرفته نیز شکل و شمایل مشابهی دارند.
سرویس کارتبهکارت، با اینکه سهولت زیادی را برای مردم در جابهجایی پول ایجاد کرده، اما نقدهای زیادی از سوی جامعه متخصصان به آن وارد است که قابل تأمل هستند. در این گزارش علاوه بر اینکه سعی کردیم به برخی سؤالات پیرامون شکلگیری این سرویس پاسخ دهیم، نگاهی داشتیم به دلیل شکلگیری سرویس کارتبهکارت و اینکه چه شد که این طرح مطرح و پیادهسازی شد.
برای اینکه پاسخ سؤالاتی را که داشتیم، به دست آوریم، سعی کردیم به سراغ گستره متفاوتی از افراد برویم تا بتوانیم همه جوانب سرویس کارتبهکارت را بررسی کنیم؛ از پیشکسوتان صنعت بانکداری و پرداخت گرفته تا ذینفعان این سرویس و همچنین منتقدان سرویس کارتبهکارت. عبدالحمید منصوری، محمدعلی گوگانی، سعید عسگری انارکی، بهرنگ فاطمی، رضا قربانی و محمدرضا جمالی در این گزارش ما را همراهی کردهاند.
چند روایت درباره پیدایش
طبق گفتهها، در دهه ۸۰، یکی از مشکلاتی که در خصوص پول در کشور وجود داشت، این بود که حجم نقدینگی کشور رو به افزایش بود و اسکناس فیزیکی و چکپولها پاسخگوی حجم تبادلات مردم نبودند و چاپ اسکناس فیزیکی نیز دیگر خیلی جوابگو نبود. در نتیجه در دهه ۸۰ در بانک مرکزی به این فکر افتادند که پرداختهای الکترونیکی را توسعه دهند تا تقاضا برای اسکناسهای فیزیکی و چکپولها کاهش پیدا کند. این سیاست کلی بود که در آن دهه شروع شد و برای اینکه پرداخت الکترونیکی در کشور توسعه پیدا کند، انواع و اقسام پرداختها در نظر گرفته شد و راهحلهای الکترونیکی برای آنها پیادهسازی شد.
در اوایل آن دهه زیرساخت شتاب (شبکه تبادل اطلاعات بینبانکی) برای تراکنشهای مبتنی بر کارت بانکی فراهم شده بود و از طرفی تعداد کارتهای بانکی رو به افزایش بود؛ در نتیجه برای تبادل پول بین اشخاص حقیقی، خدمت «کارتبهکارت» ارائه شد که مورد استقبال عموم نیز قرار گرفت. همچنین در بانکها بخش اعظمی از تراکنشهای درونشعبهای صرف برداشت و واریزهای خرد بود.
سرویس کارتبهکارت با توجه به نظام پولی و بانکی کشور و شرایط وقت فناوری در ایران، سرویسی بود که ضمن کمک به کاهش هزینههای عملیاتی جابهجاییهای خرد، به عادت مردم در انتقال وجه نیز تبدیل شده بود. به مرور زمان و بعد از استقبال مردم از این سرویس روی دستگاههای خودپرداز، کارتبهکارت در اپلیکیشنها نیز قرار گرفت که بهویژه بعد از امکان کارتبهکارت سهوجهی، به انتخاب غالب جامعه تبدیل شد.
اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، صحبتهای اجراییشدن کارتبهکارت از اواخر سال ۱۳۸۴ شروع شد و در نهایت در اوایل سال ۱۳۸۵ نهایی و اجرایی شد. گویا پیادهسازی این خدمت بسیار سریع صورت گرفته و بهسرعت تمامی سوئیچهای بانکی به این سرویس متصل شدند. در واقع میتوان گفت سرویس کارتبهکارت یکی از معدود سرویسهایی است که زمان راهاندازی آن؛ از طرح ایده تا پیادهسازی، خیلی سریع رخ داده است؛ اما بیاید دلیل شکلگیری این خدمت را از زبان پیشکسوتان صنعت بانکداری کشور و آنهایی که از روز اول شکلگیری این سرویس شاهد آن بودند، بشنویم.
منصوری از آن افرادی است که نامش با مینفریمها و سامانههای بزرگ فناوری اطلاعات کشور گره خورده است. طبق صحبتهای او، وقتی نظام کارت در کشور راه افتاد، قبل از آن انتقال از حساب به حساب بینبانکی در کشور وجود نداشت؛ در واقع ما سامانههای پایا و ساتنا نداشتیم و انتقال از یک بانک به بانک دیگر از طریق چک و حواله بانکی انجام میشد و اتاق کلر نیز مانند امروز وجود نداشت.
یکی، دو سال بعد از اینکه کارت بانکی وارد سیستم بانکی کشور شد، در بانک مرکزی، در زمان مدیریت آقای مهران شریفی، در کارگروهی، ایدهای مطرح شد تا انتقال کارتبهکارت در کشور جاری شود. این استانداردی است که در نظام کارت و پرداخت دنیا بر مبنای کارت وجود نداشت و این پدیده در کشور طراحی و عملیاتی شد و بهشدت مورد استقبال مشتریان قرار گرفت و جزء امکاناتی بود که پذیرش و نفوذپذیری مردمی آن خیلی سریع و زیاد بود.
همچنین خیلی سریع این سرویس فعال شد و به خاطر نیاز مردم به انتقال فردبهفرد با استفاده از کارت، این سرویس ظرف کمتر از سه ماه راهاندازی شد؛ «ابتدا این سرویس روی خودپردازها راهاندازی شد. در آن زمان کارگروهی وجود داشت و بهسرعت در تمامی بانکها این سرویس راهاندازی شد و تقدم و تأخر آن در حد یکی، دو ماه بود که در تمامی بانکها این سرویس گسترده شد و خیلی سریع نیز تمامی سوئیچهای بانکی به این سرویس متصل شدند؛ آن زمان تنوع سوئیچ در کشور وجود نداشت.»
اولین بانکهای ارائهدهنده خدمت کارتبهکارت
حال از زاویهای دیگر به شکلگیری کارتبهکارت نگاه کنیم؛ به گفته انارکی که جزء نسل اول مدیران فناوری در ایران است، سرویس کارت، سرویسی است که حدود ۵۰ سال است در دنیا وجود دارد و دنیا این سرویس را از حدود سالهای ۱۹۶۰ شروع کرد و مفهوم دستگاه خودپرداز از سالهای ۱۹۶۵ ایجاد شد و بعد از آن نیز دستگاه کارتخوان به شکل کنونی، شکل گرفت؛ یعنی خدماتش الکترونیکی شد. سپس ما خودپرداز به مفهوم فعلی را از سال ۱۳۷۱ داشتیم و اولین بانکی که دستگاه خودپرداز را راهاندازی کرد، بانک سپه بود.
بعد از سال ۱۳۷۸ بانکهای دیگر وارد این کسبوکار شدند و شروع به نصب دستگاه خودپرداز کردند. دستگاه کارتخوان نیز از سال ۱۳۸۱ به بعد که شبکه شتاب راهاندازی شد و حدود پنج، شش بانک دارای دستگاه خودپرداز شدند، وارد کشور شد. سپس مفهوم انتقال وجه کارتبهکارت که یک سرویس ابداعی ایرانی است، شکل گرفت.
اولین بانکی که شروع به ارائه سرویس کارتبهکارت روی دستگاههای خودپرداز خود کرد، بانک ملی ایران بود. انارکی با بیان این موضوع، توضیح داد: «البته شبکه شتاب امکان این سرویس را مهیا کرد؛ یعنی قضیه این بود که بانک مرکزی در نیمه اول دهه ۸۰ اقدام به راهاندازی زیرساختی تحت عنوان شبکه تبادل اطلاعات بانکی (شتاب) کرد. شبکه شتاب در فاز اول فقط کارتهای بانکی و دستگاههای عابربانک را تحت پوشش خود قرار داد، اما رفتهرفته با آمادهتر شدن زیرساختهای لازم، کلیه عملیات و تراکنشهای بانکی نظیر حوالههای بانکی، چکها و اوراق بهادر نیز در زیر سایه حمایت شتاب قرار گرفتند.
قبل از ایجاد شبکه شتاب، بانکها و دستگاههای آنها؛ اعم از خودپردازها مستقل بودند و افراد برای انجام هر خدمت بانکی باید به بانکی که در آن حساب داشتند، مراجعه میکردند. در واقع انتقال وجه کارتبهکارت بر اساس نیازی که احساس میشد، شکل گرفت. بعد از راهاندازی شبکه شتاب، عملاً بانکهایی که از شرکت خدمات انفورماتیک سرویس دریافت میکردند، شروع به ارائه این سرویس کردند؛ در نتیجه بانکهایی که با شرکت خدمات انفورماتیک همکاری میکردند، اولین سرویسدهندههای خدمت انتقال وجه کارتبهکارت بودند.»
چرایی پیدایش کارتبهکارت
هیچ فردی را نمیتوان در صنعت بانکداری و پرداخت کشور نام برد که مانند گوگانی در زمینه فروش، تعمیر و پشتیبانی از دستگاههای خودپرداز تجربه داشته باشد؛ همین موضوع نیز باعث شد به سراغ گوگانی برویم و تاریخچه شکلگیری سرویس کارتبهکارت را از زبان او نیز بشنویم.
گوگانی داستان شکلگیری کارتبهکارت را اینطور تعریف کرد: «خودپرداز قبل از انقلاب به ایران آمده بود و بعد از انقلاب، از سال 1371 بهتدریج عمومیت پیدا کرد. در پی گسترش شبکه خودپردازها، این ذهنیت شکل گرفت که میتوان برخی از سرویسهایی را که در شعب عرضه میشدند، از طریق دستگاههای خودپرداز ارائه کرد؛ بدین ترتیب شرکتهایی که به ارائه خودپرداز و نرمافزارها مشغول بودند، با توجه به نوآوریهایی که قرار بود در شبکه بانکی صورت پذیرد، سرویسهای متعددی را تعریف کردند.
تا آن زمان، عمده سرویسی که در داخل شعب به مشتری ارائه میشد، واریز و برداشت وجه بود. با توجه به تعداد بسیار زیاد این نوع تراکنشها، این ایده به وجود آمد که برای نوآوری، تراکنشهای واریز و برداشت، روی شبکه خودپرداز قرار گیرد. بدین ترتیب، علل به وجود آمدن سرویس کارتبهکارت دو موضوع بود؛ یکی اینکه این نوع تراکنش را از شعب خارج کنند و روی خودپردازها ارائه و بهصورت ۲۴ساعته آن را عرضه کنند. دومین موضوع نیز نوآوری بود. در واقع بانکها، در کوران رقابت با یکدیگر، هر کدام سرویسهای جدیدی را با قصد نوآوری، عرضه میکردند.»
با توجه به صحبتهای تمامی این افراد، شبکه شتاب در سال ۱۳۸۱ به وجود آمد. در این سال، سرویس کارتبهکارت روی نسخه ۱ شتاب وجود نداشت و تنها استعلام موجودی و یکسری سرویسهای دیگر در شتاب قابل عرضه بود. بعد از حدود چهار سال که شبکه شتاب عمومیت پیدا کرد و اعتماد مردم نسبت به آن بیشتر شد، سرویس کارتبهکارت توسط بانکها ایجاد و شتاب نیز بخش دووجهی آن را روی نسخه بعدی خود راهاندازی کرد. راهاندازی این سرویس، هم از لحاظ کسبوکار توجیه داشت و هم با سیاستهای کلان دولت (هرچه میتوانیم سرویسهای غیرحضوری و ۲۴ساعته ایجاد کنیم)، همراستا بود؛ بدینسان این سرویس، زاده و بعدها بهصورت کامل ارائه شد.
ایدهای کاملاً ابداعی و ایرانی
همانطور که ابتدای گزارش اشاره کردیم، کارتبهکارت، سرویسی کاملاً ایرانی است که از هیچ الگویی تقلید نکرده و بومیسازی نشده است. در واقع اصلاً چنین سرویس و خدمتی در دنیا وجود ندارد که بخواهد تقلیدی از آنها باشد. گفته میشود این ایده بر اساس نیازی که در سطح مردم جامعه دیده میشد، محدودیتهایی که در سیستم بانکی کشور وجود داشت و بیاعتباری چک و سختبودن گرفتن دستهچک برای معاملات (زمانی که بانکها صاحب خدمات کارت شدند)، شکل گرفت. همین موضوع ابداعیبودنش نیز نقدهایی را به آن وارد کرده است. اینکه مشابه چنین سرویسی در دنیا وجود ندارد و کاری که در حال حاضر در حال انجام است، بسیار غیرعادی است و در واقع چرخی است که از اول ساخته شده است.
نسل اول فناوران بانکی ایران اما در شکلگیری سرویس کارتبهکارت ضعفی نمیبینند. انارکی بهعنوان یکی از پیشکسوتان این صنعت معتقد است: «کدام کار ما شبیه دنیاست که این یک مورد نیست؟ در حال حاضر استقبال مردم از این سرویس بسیار زیاد است و فکر میکنم تنها تراکنشی است که بانکها از آن درآمد دارند و کارمزد میگیرند؛ یعنی متأسفانه پایه غلط کارمزدی که در کشور شکل گرفت و مصرفکننده هیچ هزینهای را بابت خدمتی که دریافت میکند، پرداخت نمیکند، هزینه سنگینی را به شبکه بانکی کشور وارد کرده است؛ اما مهمترین نقطه درآمدزایی خدمات کارت، انتقال وجه است که مردم نیز با آن مشکلی ندارند.»
الگویی بدون الگو
اما جدا از اینکه سرویس کارتبهکارت مختص ما ایرانیهاست، گویا بهطور کلی سیستم کارت کشورمان نیز با دنیا متفاوت است. طبق صحبتهای منصوری، استاندارد جهانی بر سیستم کارت کشور حاکم نیست؛ در واقع سیستم پرداخت کشور صد درصد ایرانی شده که با استانداردهای جهانی پرداخت نیز متفاوت است؛ «برای مثال پایا را تقریباً آنلاین کرده بودیم و هر یک ساعت و نیم اجرا میشد؛ در صورتی که پایا اصالتاً آنلاین نیست و عملیات پایان روز است؛ ولی امروزه در روز یک الی دو بار پایا انجام میشود. ساتنا نیز عملاً عملیات انتقال بینبانکی بود، ولی ما در کشور در سطح پرداختهای خرد نیز از آن استفاده میکنیم و مشتری معمولی نیز با ساتنا تراکنش انجام میدهد.»
الگوی مشابهی از کارتبهکارت به شکلی که در ایران هست، در دنیا وجود ندارد، ولی به هر حال سرویسهایی که در حالت کلی کارت را مبنا قرار دهند و مشتریان با محوریت اطلاعات به انتقال وجه یا اعتبار بپردازند، وجود دارد.
بهرنگ فاطمی، معاون بازاریابی و فروش سازمانی شرکت آسانپرداخت در اینباره توضیح داد: «اینکه کارتبهکارت را به الگویی خاص نسبت بدهیم، شاید صحیح نباشد. این سرویس یک نیاز برآمده از نظام مالی کشور در حوزه خرد است که اتفاقاً به مرور زمان کامل شده و چهبسا هنوز مسیر بلوغ خود را میپیماید؛ اما میتوان به امکان انتقال و برداشت وجه از طریق کارت در بانک بارکلیز لندن روی اولین دستگاههای خودپرداز اشاره کرد که در اواسط دهه 60 میلادی صورت پذیرفت و همچنین پیشتر از آن وسترنیونیون را ذکر کرد که آغازگر سرویس انتقال وجه الکترونیکی بود؛ اما بهطور کلی و در دنیا (اروپا) دستورالعملی برای ارائه به پرداختسازان (PSPها) وجود دارد که تحت دستورالعمل خدمات پرداخت اصلاح شده (پیاسدی اصلاحشده) شناخته میشود که مبتنی بر ارائه دسترسی لازم توسط بانکها به بازیگران این سرویس برای خدمات پرداخت آنلاین به مشتری است.»
چرا دنیا به سمت کارتبهکارت نرفت؟
جواب برخی از افرادی که با آنها گفتوگو کردیم در پاسخ به این سؤال که چرا دنیا از سرویس کارتبهکارت استفاده نمیکند؟ این بود که در دنیا احساس نیازی به سرویسی چون کارتبهکارت دیده نمیشد. مسئله مهمی که وجود دارد، این است که سیستم کارت دنیا بر مبنای کارت اعتباری است و ماهیت کارت اعتباری مختص خرید است؛ در نتیجه در دنیا نیاز چندانی به چنین سرویسهایی وجود نداشت؛ ولی در ایران چون کارتها بیشتر متصل به حساب بانکی بود و در آن زمان سامانههایی مانند ساتنا و پایا نیز وجود نداشت، نیاز به چنین سرویسی احساس میشد؛ بنابراین بعد از پیادهسازی آن، بسیار مورد پذیرش قرار گرفت.
در حقیقت در دنیا کارتبهکارت به این صورت انجام نمیشود و برای انتقال وجه بین دو شخص از چک استفاده میشود یا اینکه به شکل حساب به حساب و بهصورت ACH که ما آن را در کشور بهصورت پایا میشناسیم، صورت میگیرد که آن هم با تأخیر انجام میشود.
در نتیجه علاوه بر رایجبودن کارت اعتباری در دنیا، استفاده از چک نیز در کشورهایی که سابقه بانکداری و قوانین ضدپولشویی قوی دارند، امری عادی و مرسوم است. برای مثال در اروپا و آمریکا برای کوچکترین موارد نیز از چک استفاده میکنند. همچنین در کشوری مانند انگلیس، بانکها تا ۵۰ پوند، چک افراد را تضمین میکنند.
بنابراین مردم به یکدیگر اعتماد دارند؛ چراکه پشت چکها تضمین بانک وجود دارد؛ این در حالی است که در کشور ما نهتنها کارت اعتباری رایج نیست؛ بلکه چک نیز ملزوماتی دارد که استفاده از آن را برای افراد سخت کرده و مردم اعتماد چندانی به آن ندارند. تمامی این موارد مزید بر علت شدند تا سرویس کارتبهکارت شکل بگیرد.
طبق گفتههای گوگانی، در حال حاضر در آمریکا برای یک دلار نیز میتوان چک صادر کرد، ولی چک با نگاهی که در ایران استفاده میشود، در آمریکا استفاده نمیشود. چک در آنجا بهمنزله پول نقد است. در خارج از کشور و خصوصاً در آمریکا، ساختار چک بدین صورت است که زمانی که فردی از چک استفاده میکند، یعنی هماکنون آن مبلغ آماده و در حسابش موجود است و توسط بانک تضمین شده و از آن بهعنوان یک ابزار برداشت پول استفاده میکنند. در ایران اما ساختار توسعه چک تغییر کرده و ما با معضلات جدی مواجه هستیم، قوانین دولتی نیز در خصوص آن مدام در حال تغییر هستند.
در نتیجه با این رویکرد، چک نتوانست اعتماد عموم را جلب کند، ولی با ظهور سرویس کارتبهکارت، اعتماد عمومی نسبت به آن جلب شد و توانست بهعنوان یک ابزار برداشت، جای خود را پیدا کند؛ «از آنجایی که در کشور ساختار چک نداشتیم و مفاهیم مربوط به چک زمانی که وارد کشور شد، دستخوش تغییر و در نتیجه منحرف شد، آنچه مردم به آن اعتماد کردند، کارت بود. وقتی از کارت پولی را حواله میکنیم، همان لحظه از حساب مبدأ خارج و به حساب مقصد واریز میشود. با رواج این خدمت و جلب اعتماد مردم، شتاب نیز کارتبهکارت سهوجهی را ایجاد کرد.»
مزایا و معایب این سرویس ابداعی
از دلیل شکلگیری و ابداعیبودن سرویس کارتبهکارت که بگذریم، یکی از نکاتی که درباره آن کاملاً به چشم میخورد، گسترش آن در بین مردم است. این سرویس آنقدر انتقال وجه بین اشخاص را راحت و سریع کرده که تمامی مردم از آن برای نقلوانتقالات خود استفاده میکنند. در واقع از مهمترین مزایای این سرویس میتوان به سهولتی که در کار ایجاد کرده، اشاره کرد؛ اما یکی از مهمترین نقدهایی که به این سرویس میشود و بیربط با سهولت و راحتی که ایجاد کرده، نیست، این موضوع است که کارتبهکارت به ابزاری برای پولشویی تبدیل شده و امروزه بسیاری از سایتهای قمار و شرطبندی از آن استفاده میکنند.
درست است که کارتبهکارت سهولت زیادی را ایجاد کرده، ولی همین سهولت باعث چالشها و مشکلات متعددی شده است. بهدلیل این مشکلات نیز عدهای بر این عقیدهاند که کارتبهکارت از اساس دچار مشکل است و باید بهطور کلی برداشته شود و اگر این اتفاق نمیافتد، حداقل باید محدودیتهای جدیتری روی آن اعمال شود و رگولاتور نیز از ابزارهای هوشمندتری برای شناسایی رفتارهای نابهنجار روی این سرویس استفاده کند.
جمالی در خصوص سهولتی که گفته میشود این سرویس در انتقال وجه ایجاد کرده و مردم عادت کردهاند، میگوید: «میشود وسط اتوبان نیز پیادهرو ایجاد کرد. چه میشود مگر؟ مردم بعد از مدتی عادت میکنند! ولی دیگر چیزی به نام اتوبان نداریم. نظام پرداخت باید به جایگاه خود برگردد. پول باید به جایگاه خود برگردد. شبهپول در جای خودش بنشیند. کارتبهکارت باید حذف شود.
آن کسانی که میخواهند با شرکت خدمات انفورماتیک، شاپرک و این سیستمهای پرداخت و این فناوریهای نوین بانک مرکزی، کشور را به بهشت بانکداری و پرداخت دنیا ببرند، تاکنون با فناوری، جهنمی از تورم و فساد آفریدهاند که هیچ دفاعی ندارد. این روش بانک مرکزی است که به قول خودش فرهنگسازی میکند تا مردم عادت کنند و این عادت فقط یک عادت نیست. یک اعتیاد است. یک اعتیاد که نتیجهاش تورم و فساد برای کشور و درآمدش برای شاپرک و شتاب و هزاران میلیارد تومان پول داغ است که همه را نقرهداغ میکند.»
استفاده از یک ابزار پرداختی برای عملیات بانکی
اما نقد دیگری که به این سرویس میشود، این است که عملیات انتقال پول از یک فرد به فرد دیگر، یک عملیات بانکی است و این در حالی است که در حال حاضر این عملیات با یک ابزار پرداختی در کشور صورت میگیرد؛ در واقع کارت که یک ابزار پرداختی است را برای یک عملیات بانکی استفاده میکنیم که اشتباه است.
رضا قربانی در این خصوص اینطور توضیح داد: «توجه داشته باشید که تراکنشهای انتقال پول از یک حساب به حساب دیگر، در دنیا نیز وجود دارد و اتفاقاً ابزارهای سادهای نیز برای این کار ایجاد شده؛ اما اینکه ما مفهوم حساب را جایگزین کارت کنیم و اساس کار مالی را روی کارت قرار دهیم و نه روی حساب افراد، اشتباه است. اینکه افراد باید بتوانند از حساب خود پول منتقل کنند، یک موضوع بدیهی است؛ ولی در حال حاضر در کشور کارتی تعریف شده که ابزار پرداخت بوده و در حال حاضر به یک ابزار بانکی تبدیل شده است. کارت راه دسترسی به حساب افراد است و هیچ جای دنیا اینگونه نیست که کلی پول پشت این کارتها باشد. اولاً کارتها در دنیا اعتباری هستند و پولی پشت آنها وجود ندارد؛ بلکه اعتبار دارند که این اعتبارها نیز سقف دارند.
نکته مهم دیگر اینکه در هیچکدام از ابزارهای کارتی، پول در لحظه جابهجا نمیشود؛ در نتیجه اساساً کارتها در دنیا اعتباری هستند و آنهایی که دبیت هستند نیز کارکردهای محدودی دارند. ولی در ایران کارتی ارائه شده که با ۱۶ رقم، یک کد CVV2، تاریخ انقضا و یک رمز دوم پویا یا ثابت، میتوان به کل پولی که در حساب یک فرد هست، دسترسی داشت. عملیات انتقال پول از یک فرد به فرد دیگر یک عملیات بانکی است، نه پرداختی و باید از حساب افراد انجام شود. در حالی که اکنون از یک ابزار پرداختی برای عملیات بانکی استفاده میکنیم.»
طبیعی است که پرداختهای خرد بین افراد با استفاده از سرویس کارتبهکارت تسهیل شده، اما در این میان اتفاق دیگری نیز افتاد که در لوای سرویس کارتبهکارت تقریباً همه جا رسوخ کرد، اما برجسته نشد و آن تغییر عادت مردم به استفاده از سرویس کارتبهکارت در اپلیکیشنهای مالی و پرداخت به جای دستگاههای خودپرداز بود.
با توجه به صحبتهای بهرنگ فاطمی، فارغ از اینکه این مهم به اندازه کافی تأثیر مثبتی در بهبود بسیاری از شاخصها دارد و رضایت بیشتری هم از مشتریان بانکها به دست میآورد، اما متأسفانه این تغییر عادت یا روند مشابه با سایر روندهای مؤثر حاضر در نظام پرداخت و بهطور کلی عالم فینتک کشور، صرفاً به رفع نیاز مشتری توجه کرد و تاکنون از ارائهدهندگان این خدمت مراقبتی صورت نپذیرفته است.
او در اینباره توضیح داد: «در حال حاضر سرویس کارتبهکارت روی اپلیکیشنها، حجم قابل توجهی از تراکنشهای کارتبهکارت را به دوش میکشد؛ بیآنکه ریالی کارمزد را نصیب ارائهدهندگان خدمات کند. حال آنکه بانکها از کارمزد معروف شتابی بهرهمند هستند و این کارمزد نهتنها از دارندگان کارت کاسته میشود؛ بلکه به فراخور زمان میزان آن افزایش نیز مییابد. به این توفیقِ بانکها، کاهش نیازشان به تأمین دستگاههای گران خودپرداز، کاهش نیازشان به عدم عقد قراردادهای پشتیبانی برای همین دستگاههای خودپرداز و … را نیز بیفزایید.
همچنین وجود رخدادهای اجتماعی نامیمونی نیز که عمدتاً به پولشویی، فرار مالیاتی، افزایش رقابتپذیری ناسالم اقتصادی و… میانجامد را هم میتوان در نظر گرفت که بهصورت موردی روی آن تمرکز صورت میپذیرد و مثلاً به ارائه راهکارهایی همچون رمز دوم پویا و… میانجامد که به هر حال هم در اجرا و هم در پشتیبانی آن فضای نامطلوبی را برای مشتریان و ارائهدهندگان خدمت ایجاد میکند.»
از بین رفتن مرز بین پول و شبهپول
موضوع دیگری که در سرویس کارتبهکارت وجود دارد این است که این سرویس مرز بین پول و شبهپول را از بین برده است. پول مجموع پولهایی هست که بهصورت اسکناس و سکه و حسابهای جاری وجود دارد و شبهپول نیز مجموع حسابهای قرضالحسنه و کوتاهمدت و بلندمدت است که با آمدن سرویس کارتبهکارت مرز بین این دو از بین رفت. اقتصاددانان باید در این نقطه ورود کنند و بگویند که زمانی که پول و شبهپول به یکدیگر تبدیل میشوند، ممکن است چه مشکلاتی ایجاد شود.
این موضوع یکی از مشکلات بزرگ این سرویس است. در سرویس کارتبهکارت از جنبه پولی و بانکی دو جنبه بسیار مهم وجود دارد؛ یکی بحث از بین رفتن مرز بین پول و شبهپول و دیگری بحث تسویهای است که مشخص نیست به چه صورتی انجام میشود. اینها مواردی است که توجه جدی به آنها نشده و هر روز معضلات جدیدی را ایجاد میکند.
جمالی که کارشناس و متخصص حوزه بانکداری و ابزارهای پرداخت است، در اینباره توضیح داد: «زمانی که شبکه شتاب ایجاد شد، برخی سرویسها مانند استعلام موجودی، برداشت وجه و انتقال وجه کارتبهکارت شکل گرفتند. بحثی که وجود دارد این است که زمانی که فردی پول را از حسابش برمیدارد، باید یک عملیات تسویه و تسویهای بین بانکها انجام شود. هیچ جای دنیا به این صورت نیست که قبل از اینکه تسویه بین بانکها انجام شود، پولی جابهجا شود. پول مانند یک توکن میماند که در یک لحظه باید در یک جا باشد و این مسئلهای است که در کارتبهکارت مشخص نیست و مستندی نیز وجود ندارد که به چه صورت این مسائل دارد در بانک مرکزی حل میشود.
این تسویهها و در نظر نگرفتن درست زمان و فرکانس تسویه در مواردی مثل انتقال برخط پول به حساب پذیرنده در تراکنشهای خرید روی کارتخوان، در سالهای گذشته هم مشکلاتی ایجاد کرده بود. متأسفانه تحلیلی هم روی این مورد مشاهده نمیشود. مردم عادت کردهاند که همان لحظه پول به حساب متصل به کارتشان بیاید. درست است که در کارتبهکارت این موضوع در لحظه انجام میشود، ولی در حقیقت این کار بین بانکها درلحظه انجام نمیشود و این موضوع اثرات نامناسبی دارد که هیچ تحلیلی نیز در خصوص آن صورت نمیگیرد.»
اگر بخواهیم سال ۱۳۷۵ را با سال ۱۳۹۷ مقایسه کنیم، از آن زمان سبد سپردهها بهشدت تغییر کردهاند؛ برای مثال در آن زمان، حدود ۴۰ درصد از سپردههایمان جاری و پولی بود که در بازار وجود داشت، ولی در حال حاضر کمتر از ۱۰ درصد سپردهها، جاری هستند.
جمالی با بیان این موارد گفت: «این سپردههای جاری و حجم اسکناسی که در بازار وجود داشت، خودش باعث میشود که هزینه تمامشده پول پایین بیاید، ولی وقتی این سپردهها به سپردههای کوتاهمدت و بلندمدت تبدیل میشوند، سیستم بانکی به ازای آنها سود پرداخت میکند و بخش زیادی از نقدینگی که هر سال تولید میشود و مانند یک بهمن هر دفعه ما را نوازش میکند، از تغییر سبد سپردهها ناشی میشود. البته سرعت شبهپول میتواند در مواقعی بهشدت بالا رود، چون ابزارهای کارتبهکارت، ساتنا و پایا بهراحتی امکان جابهجایی شبهپول را در سیستم بانکی با سرعت بالا فراهم کردهاند. اینها مواردی هستند که نظام پرداخت و بانک مرکزی به آنها توجهی نکردهاند.»
با این حال انارکی که از قدیمیهای این صنعت است، معتقد است که سرویس کارتبهکارت تاکنون ضرر بزرگی در پی نداشته؛ مگر برخی سوءاستفادههایی که ممکن است از طریق آن انجام شده باشد؛ «در کل، این سرویس تاکنون ضرر بزرگی نداشته است؛ ضمن اینکه بانکها در قراردادهای خود تمام مسئولیت را بر عهده مشتری میگذارند و این سرویس برای سیستم بانکی کشور سود نیز داشته و بانکها از این سرویس درآمد دارند. همچنین کارتبهکارت بهشدت مورد استقبال عموم قرار گرفته و کسی در خصوص کارمزدهای آن نیز شکایتی نداشته، ولی سایتهای قمار و شرطبندی وجود دارند که از این سرویس استفاده میکنند که البته میتوان آنها را محدود کرد.
در نتیجه این سرویس حداقل برای بانکها ضرری نداشته؛ کمااینکه سرویسهایی وجود دارند که برای بانکها ضرر داشتند؛ مانند دریافت پول نقد از خودپردازها که چون بانکها کارمزد خود را از مشتری نمیگیرند، هزینه سنگینی را به بانکها تحمیل کرده که طبق برخی گزارشها تا دو درصد سود بهره بانکی به خاطر این است که بانکها ضرر این موارد را جبران کنند.»
اصلاح با کمک هوش مصنوعی
عدهای بر این عقیده هستند که همچنان که کلاهبرداران زیادی داریم که از طریق چک کلاهبرداری کردهاند، طبعاً در پروسه کارتبهکارت نیز این موارد میتواند وجود داشته باشد که وجود نیز دارد. در هر حال هر ابزار برداشتی که در جامعه عمومیت پیدا کند، ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد؛ بنابراین پولشویی و استفاده سایتهای قمار و شرطبندی از آن، ممکن است اتفاق بیفتد؛ ولی میتوان آنها را مدیریت کرد.
در واقع استفاده از کارتبهکارت در فعالیتهای خلاف یا در سایتهای قمار و شرطبندی از مواردی است که این روزها زیاد درباره آن میشنویم که به عقیده کارشناسان، راهحلهای سادهای برای جلوگیری از آن وجود دارد؛ مانند محدود کردن واریز به حساب مقصد با روش کارتبهکارت؛ ولی مشاهده میکنیم که پروژههای جدید حاکمیتی مجدداً در حال آغاز به کار به بهانه مواردی مانند پولشویی هستند. استفاده از هوش مصنوعی، یکی از مواردی است که کارشناسان بر استفاده از آن تأکید داشتند؛ چراکه با استفاده از هوش مصنوعی میتوان بسیاری از رفتارهای نابهنجار کاربران را شناسایی و با آنها مقابله کرد.
همچنین بحثی که وجود دارد این است که در انتقال کارتبهکارت، روی خروج پول از حساب محدودیت وجود دارد، ولی روی ورود آن، نه در حساب و نه در شماره کارت محدودیتی وجود ندارد. این موضوعی است که میتوان همین الان با محدودیتهایی ساده، از یکسری سوءاستفادهها جلوگیری کرد. چه لزومی دارد که در روز به یک حساب بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان کارتبهکارت انجام شود؟ اگر کسی میخواهد مبالغ زیاد به حسابش واریز شود، میتواند از شبا استفاده کند.
این موضوع نشان میدهد که نظارت درستی روی حسابها صورت نمیگیرد، در حالی که با توجه به مسائلی که در رابطه با پولشویی مطرح است، باید روی حسابها و صاحبان حسابها نظارت صورت گیرد؛ نه اینکه ابزار نامناسب طراحی و پیادهسازی کنیم و بعد بهدنبال راهحل برای جلوگیری از جرم، فساد و پولشویی باشیم.
انارکی توضیح داد که در کارتبهکارتی که سقف روزانه آن ۱۰ میلیون تومان است، خیلی نگرانی وجود ندارد، ولی نگرانی زمانی اتفاق میافتد که هزار نفر این مبلغ را برای یک فرد انتقال دهند که سایتهای شرطبندی معمولاً چنین کارهایی را انجام میدهند که میتوان با استفاده از سیستمهای کنترل مالیاتی و بازرسیهای آنلاین بانکها که بسیار ساده نیز هست، از آنها جلوگیری کرد؛ «سیستمهای کنترل و بازرسی آنلاین در تمامی سیستمهای بانکی دنیا وجود دارد؛ در نتیجه به خاطر چند موردی که از یک سرویس بهصورت درست استفاده نمیکنند، آن سرویس را بهکل از بین نمیبرند؛ بلکه با استفاده از سیستمهای کنترلی آنلاین جلوی آنها را میگیرند و به هیچ الگوریتم پیچیدهای نیز نیاز نیست.»
به عقیده گوگانی، یکسری قوانین باید از سمت دولت و رگولاتور برای صاحبان دستگاههای خودپرداز و بانکهای عامل تدوین شود؛ «بزرگترین کاری که میتوان انجام داد، استفاده از تکنیکهای هوش مصنوعی است. ما باید بتوانیم تراکنشها را مدیریت و موارد غیرعادی را سریعاً گزارش کنیم؛ بنابراین استفاده از هوش مصنوعی خیلی جدی است. همچنین باید از نرمافزارهای رصد تراکنشها و روندهای مشکوک استفاده شود. در این قسمت ابزارهای نرمافزاری، میتوانند در کنار قوانین و نظارت رگولاتور بسیار کمککننده باشند.»
طبق گفتههای منصوری بهراحتی میتوان از پولشوییهایی که از طریق کارتبهکارت انجام میشود، جلوگیری کرد. او به شاپرک نیز در این بین اشاره کرده و میگوید: «ما پدیده دیگری در کشور داریم که خاص کشور ماست؛ به نام «شاپرک» که تمام تراکنشهای کارتی حتی اگر صادرکننده و پذیرنده مربوط به یک گروه مالی باشند، از طریق آن انجام میشود. در پولشویی قانونی وجود دارد که مبدأ و مقصد پول باید مشخص باشد، اما مورد دیگری نیز وجود دارد؛ اینکه دفعات تراکنش هم مهم است.
در نتیجه باید رفتارسنجی تراکنش صورت پذیرد. شاپرک این دسترسی و امکان را دارد و میتواند آن را پیادهسازی کند. در شاپرک دادههای ارزشمند و غنی وجود دارد و اطلاعات تمامی کارتبهکارتها در شاپرک موجود است. پس ما میتوانیم جلوی رفتارهای نابهنجار و مشکوک را بگیریم، اما اینکه چرا این کار انجام نمیشود، جای سؤال دارد.»
اما جمالی درباره این موضوع نظر دیگری دارد: «بحثی که وجود دارد این است که گاهی ما میدانیم مسیری اشتباه است، ولی آن را انجام میدهیم و برای شرکت خدمات انفورماتیک پروژه تعریف میکنیم. میدانیم کارتبهکارت اشتباه است، ولی روی آن شتاب را تعریف میکنیم. میدانیم شتاب اشتباه است، ولی روی آن رمز دوم ایجاد میکنیم. میدانیم رمز دوم اشتباه است، ولی روی آن درگاه پرداخت میدهیم.
میدانیم رمز دوم اشتباه است، ولی روی آن API به پرداختیارها میدهیم. میدانیم پرداختیارها اشتباه هستند و فیشینگ اتفاق میافتد، ولی رمز دوم پویا ارائه میدهیم. میدانیم رمز دوم پویا اشتباه است و سایت قمار و شرطبندی ایجاد میشود، ولی میخواهیم پروژه دیبا را ایجاد کنیم و هیچ موقع به این موضوع فکر نمیکنیم چرا این مسیر اشتباه را مدام ادامه میدهیم.»
سرویسی غیر قابل حذف
سرویس کارتبهکارت ابتدا روی شبکه خودپردازهای بانکی راهاندازی شد. بعد از اینکه امکان سهوجهی بودن آن فراهم شد و عمومیت یافت، روی کانالهای غیرحضوری از جمله تلفن همراه نیز ارائه شد. اکنون در تمامی اپلیکیشنهای بانکی و پرداخت این سرویس وجود دارد و به یکی از سرویسهای پرکاربردی تبدیل شده که مردم از آن استفاده زیادی میکنند. با این حال بهدلیل سوءاستفادههایی که از این سرویس میشود، بارها توسط کارشناسان و متخصصان این حوزه، حذف کامل این سرویس مطرح شده است؛ سرویسی که اکنون به یکی از ابزارهای پولشویی تبدیل شده و با اینکه گفته میشود خیلی راحت میتوان از چنین اتفاقاتی جلوگیری کرد و با استفاده از ابزارهایی مانند هوش مصنوعی و سیستمهای کنترل و بازرسی آنلاین مانع از این اتفاقات شد، اما تاکنون از این ابزارها روی سرویس کارتبهکارت استفادهای نشده و دلیل آن نیز مشخص نیست. با این حال یکی از سؤالات ما این بود که آیا امکان حذف کامل سرویس کارتبهکارت وجود دارد یا خیر. پاسخ همگی این افراد منفی بود و عدهای نیز مخالف این موضوع بودند.
به عقیده منصوری این پدیده را نباید حذف کرد؛ «هرچند بنده مخالف غیراستاندارد کار کردن هستم، ولی چون این سرویس عرف و سنت شده و مردم از آن خوب استفاده میکنند، به خاطر چهار نفر که از این سرویس سوءاستفاده میکنند، نمیشود آن را حذف کرد؛ مانند اینکه بگوییم دیگر خودرو تولید نکنیم چون با آن سارقین سریعتر و سهلتر سرقت میکنند.
در نتیجه به نظر من در حال حاضر صلاح نیست که کارتبهکارت حذف شود، ولی باید مدیریت شود و کنترلهای هوشمند در شاپرک و نظام پرداخت صورت گیرد تا جلوی رفتارهای ناهنجار روی کارتها گرفته شود.»
طبق صحبتهای انارکی نیز اگر امروز سرویس کارتبهکارت برداشته شود، احتمالاً حدود ۲۰ درصد اقتصاد دچار اختلال شود؛ «هر سرویسی که شکل میگیرد، بهدلیل ضعفهایی است که در برخی قسمتها وجود دارد و وقتی جایگزینی برای آن وجود نداشته باشد، اگر آن را حذف کنیم، مسلماً نارضایتی عمومی شکل میگیرد. من معتقدم اولاً دلیلی برای حذف آن وجود ندارد، چون مفسده خاصی تاکنون نداشته و مفسدههایی مانند پولشویی نیز بهسادگی قابل جلوگیری هستند؛ در نتیجه دلیلی برای حذف سرویس کارتبهکارت وجود ندارد؛ کمااینکه سرویس جایگزینی نیز برای آن وجود ندارد.»
گوگانی نیز بر همین عقیده بود؛ «حذف چنین سرویسی امکانپذیر نیست. اگر بخواهد حذف شود، ابتدا باید سرویس جایگزین آن تعریف شود، به گونهای که به اندازه سرویس قبلی مزایا داشته باشد، ولی معایب آن را نداشته باشد، ضمن آنکه فرهنگسازی برای آن سرویس جدید نیز صورت گیرد. بهطور قطع در حال حاضر، ما نهتنها جایگزینی برای این سرویس نداریم؛ بلکه دامنه این سرویس را به اپلیکیشنها نیز گسترش دادهایم؛ در نتیجه حذف این سرویس بسیار سخت و تقریباً غیرممکن خواهد بود.»
طبق صحبتهای فاطمی نیز برداشتن این سرویس به شیوه دفعی و آنی صلاح نیست. قطعاً نارضایتی حجیمی را بهویژه از سوی عموم مردم خواهد داشت؛ «اما به نظر میرسد نیاز به اصلاح یا توسعه بسیار سریعِ این سرویس داریم. شرکت آسانپرداخت با اپلیکیشن آپ که داعیهدار ترویج این سرویس روی اپلیکیشنهای موبایلی مالی است، بهشدت از تسهیل این امکان در زندگی روزمره مردم به خود میبالد، اما به همین اندازه از عدم توجه ذینفعان کلیدی این سرویس، به موضوع کسبوکاری آن گلهمند است. فقط همین سرویس روی همین اپلیکیشن، به میزان قابل توجهی درآمدهای مشهود و نامشهودی برای بانکها و مؤسسات مالی ایجاد کرده که متأسفانه سهمی از آن نبرده است.»
سلام
آقای دکتر جمالی مطالب را کاملا درست ارایه کردند
و البته این سرعتی که به جابه جایی نقدینگی با اینسرویس ایجادشد هیچ کجای دنیا وجود ندارد. همه جا به دنبال کاهش سرعت جابه جایی پول وافزایش کنترلهای مالی هستند . درست برعکس ما.