راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چرا سواد مالی؟

سواد مالی یک موضوع انتزاعی نیست، بلکه استانداردی است کاملا قابل اندازه‌گیری. نکته مهم این جاست که با توسعه سواد مالی شاید نتوان انتظار توسعه و پیشرفت را داشت ولی در صورت بی‌سوادی مالی حتما باید انتظار پس‌رفت را داشت

رضا قربانی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش / بیایید به یک مسئله نه چندان انتزاعی فکر کنیم: در سال ۱۴۲۰ کودک ۱۰ ساله امروز ۳۰ ساله است و در بهترین سال‌های زندگی خودش؛ در سال ۱۴۲۰ جوان ۳۰ ساله به چه چیزهایی نیاز دارد؟ چه دانشی مهم‌تر از بقیه دانش‌ها است و در زندگی کاربرد دارد؟ چه مهارت‌هایی برای زندگی اثربخش لازم است؟ چه شایستگی‌هایی برای زندگی ایده‌آل نیاز است؟

این‌ها پرسش‌هایی هستند که قطعا نظام آموزشی و پرورشی کشور از آن‌ها غفلت کرده است. این نظام آموزشی دچار کاستی‌های بسیار است، از جمله این که نه تنها نمی‌تواند بچه‌ها را برای زندگی موفق در آینده آماده کند بلکه حتی پاسخگوی مسائل امروز هم نیست. به عبارتی اگر کسی همه آن چیزی که این نظام آموزشی امروز در چنته دارد را هم یاد بگیرد باز نیازمند آموزش‌های دیگری است. و این در حالی است که نظام آموزشی باید جامع و مانع باشد.

همیشه این سوال وجود داشته که بسیاری از محتواهایی آموزشی به چه کار می‌آیند و چرا جای خالی بسیاری از محتواهای آموزشی پر نمی‌شود. این پرسش‌ها پرسیده می‌شود بدون این که تغییری در نظام آموزشی ایجاد شود. نظام آموزشی ما در مدیریت امروز خودش مانده و نمی‌تواند به سال ۱۴۲۰ فکر و برای آن روز برنامه‌ریزی کند و کودکان امروز را برای زندگی در این سال آماده گرداند. اگر ۱۴۲۰ را رها کنیم و دقیقا به همین امروز بچسبیم چی؟

یک نفر برای زندگی در همین امروز و نه در سال ۱۴۲۰ نیازمند سواد در ۶ زمینه‌ است: سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد رسانه‌ای،‌ سواد رایانه‌ای، سواد تربیتی و سواد مالی. ما به ۵ سواد دیگر کاری نداریم ولی قاطعانه می‌گوییم که ما ایرانی‌ها از منظر سواد مالی نمره مردودی می‌گیریم. دلیل آن هم ساده است؛ کجا این سواد را یاد گرفته‌ایم؟

نظام آموزشی وظیفه داشته است در دوران تحصیل به ما آموزش دهد که چگونه زندگی مالی خود را مدیریت کنیم. منتها این نظام آموزشی هیچ گاه وظیفه خودش ندیده است که آموزش سواد مالی را در دستور کار خودش قرار دهد.

به همین خاطر و به دلیل اهمیت بسیار زیاد سواد مالی در این شماره از ماهنامه عصر تراکنش به موضوع سواد مالی به صورت ویژه پرداخته‌ایم. سواد مالی بخشی از مفهوم بزرگ‌تر شمول یا فراگیری مالی است. برای توسعه یک کشور لازم است که شمول مالی آن بالا باشد؛ همان‌گونه که در ایران توهم توسعه‌یافتگی در زمینه شمول مالی را داریم ممکن است توهم سواد مالی هم داشته باشیم. به همین خاطر در این شماره از ماهنامه عصر تراکنش تصمیم گرفتیم به این موضوع بسیار مهم بپردازیم، شاید تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران کشور متوجه شوند که از چه موضوعات مهمی غفلت کرده‌اند.

نکته مهم این است که سواد مالی چارچوب روشن و مشخصی دارد و حتی برای آن استاندارد هم وجود دارد؛ استانداردی که می‌گوید هر فردی در دوران تحصیل خود چه چیزهایی را در ۶ حوزه مشخص باید یاد بگیرد. این ۶ حوزه عبارت هستند از: خرج و پس‌انداز، اعتبار و بدهی، کاریابی و درآمد، سرمایه‌گذاری، مدیریت ریسک و بیمه و تصمیمات مالی.

سواد مالی یک موضوع انتزاعی نیست، بلکه استانداردی است کاملا قابل اندازه‌گیری. نکته مهم این جاست که با توسعه سواد مالی شاید نتوان انتظار توسعه و پیشرفت را داشت ولی در صورت بی‌سوادی مالی حتما باید انتظار پس‌رفت را داشت.

یادمان نرود که جهان منتظر ما نمی‌ماند و این چیزهایی که صحبت کردیم مواردی هستند که برای زندگی امروز لازم هستند؛ ما در جهانی زندگی می‌کنیم که تغییرات آن پیوسته است و در سال ۱۴۲۰ قطعا چیزهای دیگری برای زندگی موفق لازم است.

حالا اگر بخواهیم به آن ۵ سواد دیگر هم بپردازیم متوجه می‌شویم که چقدر کلاهمان پس معرکه است. برای زندگی در دنیای امروز نیازمند دانش، مهارت و شایستگی‌هایی هستیم که باید با هزینه شخصی و معمولا از طریق آزمون و خطا آنها را یاد بگیریم. این وظیفه دولت و حاکمیت است که به مردم چنین چیزهایی را آموزش دهد و این مسئله بسیار مهمی است. در صورتی که سواد مالی مردم و حتی تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران در بخش‌های گوناگون پایین باشد نمی‌توانیم انتظار چابکی و تغییر به موقع را داشته باشیم و در نتیجه تاب‌آوری ما کاهش می‌یابد.

برای داشتن جامعه‌ای پایدار نیاز داریم که یک بار دیگر در زمینه آموزش تغییرات جدی ایجاد کنیم. شاید چاره کار موقتی این باشد که هر کسی در هر جایی که هست برنامه آموزشی جدی برای خودش در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد منتها این کار چاره اساسی نیست.

امیدوارم با جدی گرفتن مفهوم سواد مالی شاهد این باشیم که در آینده نزدیک در مدارس ایران سیلابس‌های مرتبط با استاندارد سواد مالی آموزش داده می‌شود و ما مردمی خواهیم بود که دانش کافی در زمینه مدیریت مسائل مالی را داریم. امروز اوضاع خوب نیست و اگر این را قبول نکنیم و به صورت عملی قدمی بر نداریم در آینده نزدیک بیشتر افسوس خواهیم خورد.

نکته پایانی هم این که فناوری فرصت‌های فوق‌العاده‌ای پیش پای ما گذاشته است. درست است که سال‌ها دیر رسیدیم و نتوانستیم به اندازه کافی خودمان را با تغییرات هماهنگ کنیم ولی ما فرصتی تاریخی داریم و این فرصت تاریخی را هم فناوری در اختیار ما قرار داده است. در صورتی که بتوانیم از فناوری برای آموزش استفاده کنیم و با کمک فناوری و پتانسیل‌های آن زمینه‌های آموزش را فراهم کنیم شاید بتوانیم فرصت‌های از دست رفته را جبران کنیم. در غیر این صورت شکافی که ایجاد شده بیشتر و بیشتر می‌شود و در آینده نزدیک ما مردمانی خواهیم بود غمگین به دلیل از دست دادن فرصت‌ها.

منبع ماهنامه عصر تراکنش شماره ۳۷
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.