پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
بورس در ایران؛ شروع یک پایان؟
به نظر میرسد ماهعسل بورس در ایران شروع شده است. شتاب ورود مردم به بورس، کدهای صادرشده و پولهای تازه بیشتر از هر زمان دیگری است. آیا این موضوع یک فرصت است یا زنگ خطر جدی؟
یکی از مهمترین راههای سرمایهگذاری بورس است. در اقتصاد بانکزده ایران، بورس تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما به نظر میرسد توجه به بورس شدت گرفته و برخی متوجه این بهشت گمشده شدهاند. این بهشت گمشده یک سراب است یا واقعیت؟ این یادداشت اولین بار در ماهنامه شماره ۲۷ عصر تراکنش منتشر شده است. هرچند چند ماهی از آن میگذرد ولی مرور آن خالی از لطف نیست.
در دوران افول بانکداری، بورس بهعنوان جایگزین مطرح شده است. بسیاری این روزها تصور میکنند که بورس بهترین انتخاب برای سرمایهگذاری است؛ هجوم افراد ناآشنا با بورس به حدی بیسابقه بوده که بسیاری از قدیمیهای بورس اکنون را زمان خروج از بورس و شناسایی سود میدانند. برخی هشدار میدهند که هجوم افسارگسیخته سرمایهها به بورس را باید به مثابه یک زنگ خطر برای این بورس کمعمق دانست؛ چون از مدتها قبل با عرضههای اولیه زمینه عمیقتر شدن بورس فراهم نشده، بر خلاف آنچه برخی میگویند ورود پولهای جدید به معنای تزریق سرمایه به شرکتهای ایرانی نیست. زیرا در واقعیت پول از حساب یک فرد (حقیقی یا حقوقی) به حساب یک فرد دیگر منتقل میشود و چیزی به کسبوکارهای بورسی نمیرسد. خریدوفروش سهام شرکتها به معنای تزریق سرمایه به درون این شرکتها نیست.
گفته میشود ۱۰ درصد سهام شرکتهایی که در بورس حضور دارند، در بورس قابل معامله است. با توجه به ۹۰ درصد سهام شرکتهایی که در بورس قابل معامله نیست و البته شرکتهای بزرگی که هنوز وارد بورس نشدهاند، اشتباه نیست که بگوییم بورس ایران کمعمق است. آفت بورسهای کمعمق هم نوسانهای شدید است. وقتی زمینه عمیقشدن بورس فراهم نشده و پولهای تازه راهی بورس میشود، در نهایت در اثر یک خبر مثبت بورس بیدلیل رشد میکند و در اثر یک خبر منفی بورس بیدلیل سقوط میکند. چون تصمیمها بهصورت احساسی و بر مبنای شنیدهها گرفته میشود.
در ماههای گذشته بورس، هم رکوردهای مثبت خود را شکست و هم رکوردهای منفیاش را. ما شاهد نوسانهای عجیب و غریبی در بورس تهران بودیم که ما را یاد بازار کمعمق بیتکوین میانداخت. بسیاری بیتکوین را بازاری کمعمق با نوسانهای شدید میدانند، در حالی که بورس تهران (و سه بورس دیگر یعنی کالا، انرژی و فرابورس) دست بیتکوین را در نوسانهای شدید از پشت بستهاند!
بورس؛ بهشت گمشده
حالا که تورم بیش از ۲۰ درصد است و سود بانکها حدود ۱۵ درصد و بازارهایی مانند ملک، سکه، ارز و طلا دیگر آن جذابیت گذشته را ندارند، مردم از روی ناچاری به بورس روی آوردهاند. داستانهای مرتبط با بازدهیهای ۳۰۰درصدی این بازار هم بسیاری را به این فکر میاندازد که میتوانند از دل این بازار به سودهای بادآورده دست یابند. جالب است که بسیاری که خودشان را هم مسلط میدانند، حتی یک لحظه به این فکر نمیکنند که اگر بازاری این همه سود میدهد، چرا فقط آنها این را میدانند؟
در بازارهایی مانند بورس که در نهایت چیزی خلق نمیشود و آنچه فروخته میشود فقط پیشبینی از آینده است، بسیاری دچار خطای گذشتهنگری میشوند. به عبارتی آنها تصور میکنند اگر بازاری در چند سال گذشته ۳۰۰ درصد سود داده، پس روند سود دادن این بازار در کوتاهمدت هم مانند گذشته خواهد بود. افراد ناآشنا با بورس وقتی وارد میشوند، انتظار دارند کناری بنشینند و همینطور سود کنند. این منطق فقط زمانی جواب میدهد که افراد کمی از این بهشت گمشده خبر داشته باشند. مانند زمانی که بیتکوین تازه خلق شده بود؛ در سالهای اول ۱۰ هزار بیتکوین ارزشی معادل دو عدد پیتزا داشت. آن زمان اگر کسی آینده را میدید و دست به خرید یا ماینینگ بیتکوین میزد، در سالهای بعد ثروت بادآوردهای کسب میکرد؛ همانند کسانی که تب طلا و نفت را زودتر از بقیه درک کردند.
گاهی اوقات بدیهیات فراموش میشود. گزاره بدیهی این است که اکنون که جذابیتهای بورس برای بخش زیادی از مردم مشخص شده، هرگز نمیتوان انتظار سودهای عجیبوغریب را از آن داشت. نهایتا اگر بانکها ۱۵ درصد سود میدهند، بازار بورس هم در حالت عادی سودهایی در همان حدود به سرمایهگذاران میدهد. این در حالی است که بسیاری درباره سودهای ۳۰۰درصدی شنیدهاند و انتظار تکرار آن را دارند و کمتر کسی از تازهواردها هست که نیمه اول دهه ۹۰ بورس تهران را یادش باشد؛ روزهایی که بورس ناگهان سقوط کرد و بلند شدن این بورس خسته نزدیک به پنج سال طول کشید.
پیچیدهشدن ماجرا با ورود فناوری
این یک طرف ماجرا بود. حالا اگر فناوری را هم به این وضعیت اضافه کنیم، اوضاع کمی پیچیدهتر میشود. در شرایطی هستیم که به دلایل گوناگون هسته بورس خسته است. در عرضههای اولیهای که مدام رکوردهایش شکسته میشود، معمولا هسته تاب نمیآورد. در روزهایی هستیم که بسیاری از کارگزاریها اگر میتوانستند ترجیح میدادند در عرضه اولیهها مشارکت نکنند؛ بس که فشار زیاد میشود. سالها پیش در روزهایی که شتاب در روزهای پایانی سال تابآوری خود را از دست میداد، برخی بانکها درگاههای کارتخوان خود را به روی شتاب میبستند! شاید بهمرور این پدیده در بورس تهران هم تکرار شود.
در روزهایی که هسته بورس تهران خسته است و صداها به جایی نمیرسد، فناوری در حال دگرگونکردن بورس و سرمایهگذاری در جهان است. بر مبنای آنچه در پرونده اکونومیست درباره ولثتک آمده، اکنون نزدیک به ۶۰ درصد معاملات بورسهای آمریکا (نزدک و نیویورک و…) توسط رباتها و ماشینها انجام میشود. اکنون الگوریتیم تریدینگ توسط ماشینها به یک موضوع روزمره تبدیل شده و این در حالی است که در ایران هنوز یک موجود زنده باید دکمه «اینتر» را فشار دهد. آنهایی هم که با رباتها معامله میکنند، بیسروصدا این کار را انجام میدهند و حجم معاملاتشان اندک است. به نظر میرسد درهای بورس تهران به روی فناوری بسته است و بورس تهران از جهات گوناگون تحت فشار است.
پس یک طرف، حضور گسترده مردم در بورس را داریم که همراه با یک ناآگاهی دستهجمعی است و عمیقنشدن این بورس کمعمق؛ و از آن طرف رشد فناوری در زمینه سرمایهگذاری و بورس را داریم که تهدیدی مهم است. تحول دیجیتال در بورس در حد آنلاین تریدینگ مانده است؛ لازم است اینجا تاکید کنم که وقتی از تحول دیجیتال صحبت میکنم، منظورم گسترش تحلیل تکنیکال نیست. تحلیل فاندامنتال یا تحلیل تکنیکال تنها دو روش و دیدگاه در زمینه سرمایهگذاری هستند. کشیدن چارتها و استفاده از نمودارهای شمعی و… به معنای تحول دیجیتال نیست.
منظورم از تحول دیجیتال تغییر مدلهای کسبوکار و خلق مدلهای جدید فعالیت است. بهعنوان نمونه، کسبوکاری مانند «کنشو» را در نظر بگیرید. وقتی از کنشو صحبت میکنیم، درباره کسبوکاری صحبت میکنیم که «اثر پروانهای» را به دنیای کسبوکار و بورس آورده است. کنشو مدعی است که میتواند تاثیر هر اتفاقی در هر نقطهای از جهان را بر تغییر قیمت هر سهمی اندازه بگیرد و پیشبینی کند. در دورانی که فناوریهای یادگیری ماشین و هوش مصنوعی چنین دستاوردهایی را ممکن کردهاند، وقتی بگوییم بورس یک کشور هنوز درگیر تابآوری هسته است، آیا منطقی نیست تصور کنیم در چند سال آینده این بورس دچار فروپاشی میشود؟ یا حداقل از قافله جهانی به کلی عقب میماند؟
وضعیت نوآوری در بورس تهران
بورس تهران ظاهرا خانه جدید سرمایهها شده است. مردمی که زمانی در دهه 80 پولهایشان را به موسسههای مالی که از وزارت کشور و نیروی انتظامی مجوز داشتند، بردند، در دهه ۹۰ بحرانی ملی خلق کردند؛ قطعا نقش مدیران این موسسهها را نادیده نمیگیریم، ولی تاوان این اشتباه را همه مردم ایران پرداخت کردند؛ هرچند در زمان توزیع سودهای نجومی فقط آن عده معدود سود میبردند.
سکه و طلا و ارز و ملک به نظر میرسد جذابیتهای خود را از دست دادهاند و در خلاء روشهای گوناگون سرمایهگذاری تنها بورس باقی مانده است؛ بورسی که برای مردم شناختهشده نیست و نگاهشان چیزی مثل بانک است که پول را میگذارند آنجا و سر ماه سودشان را میگیرند! از آن طرف هم بورس از این فرصت استفاده نکرد و پولهای تازهای که وارد بورس شد را اهرمی برای عمیقتر شدن بورس قرار نداد.
فناوری بهسرعت در حال توسعه است و بورس تهران گوشهای افتاده و نظارهگر تغییرات است. اندک تلاشهایی هم که در کشور میشود با نگاه نهچندان مثبت مواجه میشود و در نهایت هر فعالیت نوآورانه در هزارتوها گرفتار میشود؛ نتیجه چیست؟ هیچ!
الگوریتم تریدینگ، مشاوران رباتیک، ماشینتریدینگ، سوشیالتریدینگ و کاربردهای گوناگون بلاکچین در عرصه سرمایهگذاری فرصتهای بیشماری در زمینه سرمایهگذاری خلق خواهند کرد. در بورس تهران جمله اشتباهی نقل میشود که بلاکچین یک کیلو گندم را به دو کیلو گندم تبدیل نمیکند! متاسفانه کسانی که این حرف را میزنند، اصول اولیه پول، سرمایه و اقتصاد را نمیدانند؛ وگرنه با گفتن چنین جملاتی اصل بورس و کاری که خودشان انجام میدهند را هم زیر سوال نمیبردند. پول، بورس، بلاکچین و ابزارهای مالی یک کیلو گندم را به دو کیلو گندم تبدیل نمیکنند، ولی فرصتی فراهم میکنند که یک کیلوگرم گندم مانند 10 کیلوگرم گندم کارکرد پیدا کند؛ چیزی شبیه قصه حضرت عیسی (ع) که با چند نان جمعیت زیادی را سیر کرد! آنجا معجزهای رخ داد و این معجزه پول، بورس و بلاکچین است. در صورتی که با از دست دادن زمان، فرصتها را از دست بدهیم، همانطور که تا امروز مردم ضرر و زیان کردند؛ در نهایت مردم بازنده اصلی تنبلی و بیعملی ما خواهند شد.
منابع برای مطالعه بیشتر
در راه پرداخت ما تلاش میکنیم محتوای مفید و اثربخش برای آشنایی فارسیزبانان با ولثتک خلق کنیم. در ادامه ۳ گزارش تولید شده در راه پرداخت به همراه یک کتاب معرفی میگردد.
فایل PDF گزارش مجمع جهانی اقتصاد با عنوان «آینده زیرساختهای مالی»
تحول در صنایع مالی مورد توجه تمامی افراد فعال در این حوزه است و بلاکچین عنوان جذابترین سوژه را در سرعتبخشیدن به این تغییر و تحول دنیای فینتک دارد. اما این فناوری چطور میتواند به معنای واقعی به موسسات مالی کمک کند؟ این گزارش که با همکاری مجمع جهانی اقتصاد و دیلویت منتشر شده، از رویکردهای عملی برای پاسخگویی به این سوال بهره برده است.
این گزارش که با عنوان «the future of financial infrastructure» منتشر شده، به تاثیر بهکارگیری فناوری دفاتر کل توزیعشده بین ۹ بخش مختلف ارائهدهنده سرویسهای مالی میپردازد و یافتهها حاکی از این است که این فناوری پتانسیل برآوردهساختن انتظارات و تغییر سرویسهای مالی را دارد، اما در عین حال برای موفقیت نیازمند یکسری همکاریها یا دیگر فناوریهای در حال ظهور، رگولاتوریها و غیره است.
فایل PDF گزارش یوروکلییر با عنوان «بلاکچین در بازار سرمایه»
مفهوم بلاکچین که عموم مردم آن را بهعنوان فناوری پایهای بیتکوین میشناسند، توجه و علاقه تعداد زیادی از دستاندرکاران بازارهای سرمایه را به سمت خود جلب کرده است. بلاکچین یا همان دفترکل توزیعشده رویکرد جدیدی برای مدیریت و بهاشتراکگذاری داده ارائه کرده و به حلوفصل بسیاری از ناکارآمدیهای صنعت کمک میکند. این فناوری معماری جدیدی دارد؛ تمامی اعضای بازار سرمایه از طریق این معماری میتوانند بهصورت آنی به مجموعهدادههای مشترکی دسترسی داشته باشند و عملیات پشتیبانی خود را به شکلی سادهتر انجام دهند.
هدف از گزارش حاضر که بهصورت مشترک توسط «یوروکلییر» و «اولیور وای من» تهیه شده، این است که رهبران بازارهای سرمایه را با مزایای فناوری بلاکچین آشنا کند، مسیر صحیح را برای پیادهسازی بلاکچین نشان دهد و به تصمیمهایی بپردازد که شرکتهای فعال در بازارهای سرمایه امروزی باید با آنها دستوپنجه نرم کنند.
گزارش «بلاکچین چگونه بازار سرمایه را متحول میکند؟»
در سالهای اخیر گفتوگوهای زیادی در مورد فناوری بلاکچین انجام شده و پیشبینی میشود که این فناوری تاثیر زیادی در شیوه پردازش و تسویه عملیات تجاری موسسات مالی داشته باشد. تعاملات همتابههمتای شبکه بلاکچین در کنار امنیت رمزنگاریشده، حس اعتماد را در کاربران برمیانگیزد. انتظار میرود که این فناوری، تراکنشها را به شکلی سریع و امن مورد پردازش قرار دهد.
این فناوری هنوز در حال رشد است و در مسیر خود برای پیادهسازی گسترده، با چالشهای فراوانی مواجه است. بلاکچین پتانسیلهای بالایی دارد ولی در مورد اینکه چقدر گسترش خواهد یافت و تا چه میزان در بهبود فرایندهای موجود موفق خواهد بود، بحث و گفتوگو وجود دارد.
به همین دلیل «لارسن اند توبرو اینفوتک» (LTI)؛ شرکت سرویسها و راهکارهای فناوری اطلاعات جهانی، گزارشی با عنوان «How Blockchain is Transforming Capital Market» را منتشر کرده که در آن به بررسی آن دسته از حوزههای بازار سرمایه که قابلیت پذیرش بلاکچین را دارند، پرداخته است.
کتاب ولثتک
ولثتک یکی از زیرشاخههای فینتک است که نمیتوان دنبالکنندگان آن را به گروهی خاص محدود کرد. کتاب ولثتک در مورد کاربرد نوآورانه فناوری در زمینههای مرتبط با سرمایهگذاری است. داشتن اطلاعات بیشتر در زمینه ولثتک میتواند به افراد مدرن جهت سرمایهگذاری جهت بدهد. کتاب ولثتک به سبک و سیاق کتاب فینتک و کتاب اینشورتک و به وسیله همان تیم نوشته شده است. سوزان چیستی و توماس پوشمن نسخه چاپی این کتاب را در ژوئن ۲۰۱۸ منتشر کردند و راه پرداخت با حمایت کارگزاری فارابی این کتاب را ترجمه و منتشر کرده است.