راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

چالش­های کارت اعتباری در ایران

در این مقاله، مقاومت­ها و چالش­هایی که برای توسعه کارت اعتباری در داخل کشور از آن نام برده می­شود به سه بخش تقسیم شده­اند، از منظر بانک­های تجاری و از نظر اجتماعی و  اقتصادی.

در بخش اول می­توان گفت مسایل مطروحه به عنوان چالش­های شبکه بانکی در این حوزه­، قابل حل به نظر می­رسند. و توان بانکی فقط نیاز به یک اراده جدی برای به حرکت درآوردن قطار اعتباری دارد. مدل درآمدی کارت اعتباری منطبق با مدل درآمدی بانک و فعالیت­ بانکداری است. و بدین دلیل کارت اعتباری، یکی از کسب وکارهای موفق در عرصه بانکداری شناخته می­شود. چالش­های فنی و فقهی در بانک­های کشور به انتها رسیده­اند و کارت اعتباری، منافع غیرمستقیم دیگری از جمله افزایش سلامت و شفافیت بخش اعتبارات خرد بانکی برای بانک­ها به همراه دارد. در این مقاله، دغدغه­های شبکه بانکی در ایران در زمینه کارت اعتباری یعنی وامی بی­پشتوانه و پرهزینه و مشکلات تامین اعتبار برای حجم انبوه متقاضیان، تشریح می­گردند و با ارایه راهکار این نگرانی­ها قابل مدیریت عنوان شده­اند.

در بخش اجتماعی شاید بعضی ادعا کنند که فرهنگ کارت اعتباری یک فرهنگ مصرف­گرایانه است، این موضوع شاید در جامعه کنونی امریکا تا حدودی قابل طرح باشد ولی در ایران در این بازه زمانی به جرات می‌توان گفت که کارت اعتباری، تحول جدیدی در فرهنگ اعتباری ایجاد خواهد کرد و تبعات و پیامدهای بکارگیری کارت اعتباری در جامعه، کیفیت زندگی و شکل روابط اجتماعی مردم را وارد فاز جدیدی از زندگی متمدن انسان امروزی می­کند.

 و اما در بخش آخر، متاسفانه باید گفت که کارت اعتباری کارایی و اثربخشی لازم را در بخش اقتصادی نخواهد داشت و خصیصه عمده پرداخت­های الکترونیک و بطور خاص کارت اعتباری برای رونق چرخه اقتصادی و یا روغن کاری موتور محرکه اقتصاد (یعنی افزایش شاخص مصرف)، در چرخه اقتصادی کشور ما موثر نخواهد بود چراکه چرخه اقتصادی، چرخه­ای معیوب بوده و ساختارهای آن در کشور با چالش­هایی روبرو می­باشد که گره آنها به دست کارت اعتباری باز نخواهد شد. کارکرد صحیح این  چرخه مستلزم اراده و عزم ملی است. و برای اثربخشی محرک­های اقتصادی بانکی و غیربانکی دو راهکار کوتاه و بلند مدت ارایه می­گردد.

الف – چالش­های کارت اعتباری از منظر بانک­ها

در یک نگاه مختصر و اجمالی به مدل کسب و کار بانکی می­توان دید که بانک­ها با دریافت سپرده از مردم
(قرض­دهندگان) و تبدیل این بدهی­ها به دارایی و تمرکز بر شناخت صحیح قرض­گیرندگان، طی یک فرایند پرهزینه شامل هزینه ریسک، هزینه­های مدیریت مشتری، تراز و غیره، درآمد کسب می­کنند. مدل درآمدی اکثر بانک­های دنیا چنین است. و البته درآمدهای اصطلاحا خارج از این تراز بدهی و دارایی، ناشی از کارمزدها و حق­العمل­های خدمات مالی و بانکی، بخش دیگری از درآمدهای بانکی است.

مدل کسب و کار بانک

در ایران حجم منابع بانکی و رشد آن از نرخ خوبی برخوردار است. جمعیت unbanked (کسانی که مستقیما از خدمات سپرده و یا تسهیلات بانکی استفاده نمی­کنند) در کشور پایین است. مردم جوان کشور ما از خدمات مالی مستقیم و غیر مستقیم بانک­ها بهره ­­می­برند. بر این اساس، نه تنها بانک­ها با تامین اعتبار جهت پرداخت تسهیلات کوتاه­مدت و باز دریافت پر بازده آن تسهیلات، مخالفتی ندارند! برعکس، یکی از کسب­و­کارهای موفق در دنیای بانکی بر این اساس استوار است و در کشور ما نیز، آمارها و اعداد و ارقام در سال­های اخیر حکایت از مازاد منابع بانکی دارند و به لحاظ مدل درآمدی و نیز تامین اعتبار لازم حتی برای حجم انبوه متقاضیان، شبکه بانکی مشکلی نخواهد داشت.

ولیکن در کشورما،  به کارت اعتباری به عنوان وام بدون پشتوانه (دارایی پرخطر به همراه افزایش مطالبات معوق بانکی)، پرهزینه و بدون سود نگریسته می­شود و با چنین نگاهی قطعا کارت اعتباری، برای بخش‌های مالی مشکل­آفرین می­شود و بدیهی است که بانک­ها به سمت گسترش این محصول نمی­روند.

برای این چالش:

  • در شرایطی که هزینه نگهداری پول و ارایه خدمات بانکی و هزینه ریسک در فرایند تبدیل بدهی به دارایی،  افزایش چشمگیری داشته است. در صورت لزوم، بانک مرکزی ج.ا.ا با عنایت به محسنات کارت اعتباری می­تواند با حمایت و تسهیل اعتبار کوتاه­مدت و بازده معقول آن (نه به صورت قرض‌الحسنه) و پرداخت آنها از طریق کارت اعتباری در بسته سیاستی و نظارتی، کمک شایانی به توسعه کارت اعتباری نماید.
  • چالش­های فنی و فقهی در بانک­ها به انتها رسیده­اند  و توان بانکی فقط نیاز به یک اراده جدی برای به حرکت درآوردن قطار اعتباری دارد. از لحاظ محصول، “کام­کارت” [1] پیشنهاد قابل تاملی است که به نظر می­رسد دغدغه­های اولیه را کاسته و نیروی محرک خوبی برای راه­اندازی قطار اعتباری فراهم می­نماید. و فرصت کافی برای انجام برخی امور و اصلاحات را فراهم می­سازد. امروزه در کشور، زیرساخت­های لازم برای راه­اندازی کارت اعتباری شامل تنوع راه­­کارها و عقود اسلامی برای کسب سود معقول گرفته تا موسسات اعتبارسنجی بعنوان زیرساختی مطمین وجود دارد.
  • کارت اعتباری همچنین، سلامت و شفافیت بخش مالی و اعتبارات بانکی را افزایش می­دهد. علی­الخصوص اگر بانک­ها به رتبه­بندی مشتریان خود بپردازند و از طرح­هایی مثل طرح باشگاه مشتریان بانک ملت استفاده کنند. و پروژه­های اعتباری و رتبه­بندی را با هم یکپارچه کنند. البته و در غیر اینصورت، بازار کارت اعتباری بدون ضابطه و فقط با رانت و رابطه گسترش خواهد یافت. 

ب – چالش­های کارت اعتباری از منظر اجتماعی

رعایت فرایند دو مرحله­ای خرید، یعنی فرایند اخذ مجوز برداشت از حساب (authorization) و انجام فرایند دوم یعنی تسویه (clearing & settlement) طی دو پیام جداگانه و با رعایت فاصله زمانی، فرصت بررسی کالا و خدمات دریافتی و اعلام رضایت یا نارضایتی مشتری را فراهم می­سازد. در این راستا، تقویت قانون حمایت از مصرف­کننده در استفاده از کارت­های اعتباری، پیامدهای مثبتی برای جامعه بدنبال خواهد داشت. این امر، (یعنی پشتوانه قانونی مناسب) به ترغیب مصرف­کنندگان و  ارتقاء کیفیت کالا و خدمات، و افزایش رقابت سالم بین ارایه­کنندگان کالا و خدمات می­انجامد.

از سوی دیگر در بخش اجتماعی، شاید برخی ادعا کنند که فرهنگ کارت اعتباری، فرهنگ مصرف گرایانه است اگرچه نشان داده شده است که عمومِ کارت­های بانکی، توانایی مصرف­کننده را در دسترسی ایمن و سریع به موجودی بانک (در کارت­های نقدی) و یا خط اعتباریشان (در کارت­های اعتباری) افزایش می­دهند و در این رابطه، استفاده از کارت­های نقدی همان مزایایی را ایجاد می­کند که استفاده از کارت­های اعتباری ایجاد می­کنند و لذا تاثیر آنها بر شاخص “مصرف” یکسان است ولی گفته می­شود در جامعه کنونی آمریکا خرید بی دردسر از طریق کارت­اعتباری(یعنی خرید نسیه و بازپرداخت آتی) باعث گسترش خرید غیر ضروری و تبدیل عادت مصرف­گرایانه مردم به فرهنگ مصرف­گرایی شده است.

بدیهی است که باید نسبت به واکنش­های اجتماعی پدیده­ی توسعه کارت اعتباری حساس بود و کارت اعتباری بایستی با برنامه­ریزی در دسترس عموم قرار گیرد و آگاهانه مورد استفاده قرار گیرد. لیکن، در ایران در این بازه زمانی به جرات میتوان گفت که توسعه کارت اعتباری، تحول جدیدی در فرهنگ اعتباری ایجاد خواهد کرد و کارت اعتباری و تبعات و پیامدهای بکارگیری صحیح آن در جامعه، کیفیت زندگی مردم و شکل روابط اجتماعی مردم را وارد فاز جدیدی از زندگی متمدن انسان امروزی می­کند. چرا که وجود خدمات اعتباری بر مبنای قانون، آسودگی و آرامش و اعتماد شهروندان به یکدیگر را به پشتوانه قانون (ونه اخلاق) در جامعه سبب خواهد شد. پس از آن، افراد به دنبال کسب درآمد و حقوق قانونی خود هستند و افرادی اگرچه معدود برای ارائه و فروش کالای بی­کیفیت و فرار از خدمات پس از فروش و یا فرار از مالیات، از خانه­هایشان خارج نخواهند شد.


ج – چالش­های کارت اعتباری از منظر اقتصادی

همه می­دانیم که درجه پویایی اقتصاد با شاخص مصرف ارتباط نزدیکی دارد. چرخه اقتصادی ذیل،  دلالت بر تاثیر افزایش مصرف، بر کاهش انبارها و افزایش اشتغال و درآمد و تولید دارد. و در یک اقتصاد سالم با افزایش مصرف، واردات افزایش نمی­یابد بلکه سیاست­ها و سرمایه­گذاری­های دولت برای فعال­سازی تولید رقابتیِ سالم در داخل کشور به گونه­ای است که باعث رشد تولید می­گردد. با توجه به تاثیرات مستقیم پرداخت­های الکترونیک و بطور خاص کارت اعتباری، یعنی افزایش مصرف، می­توان این کارت­ها را محرک خوبی برای موتور اقتصاد نامید . البته کارت اعتباری مزایای قابل توجهی به غیر از تاثیر­گذاری بر مصرف نیز دارد که در مقاله کارت اعتباری – مزایای کارت اعتباری [2]تشریح گردید.

چرخه اقتصادی

ولی یکی از چالش­های اصلی اقتصاد در کشور ما، چالشی است که در بخش تولید وجود دارد. و چالش­های بخش تولید، چرخه اقتصادی به شرح فوق را معیوب نموده است و وجود شکاف و گسست مربوط به بخش تولید در چرخه فوق، باعث ناکارآمدی محرک­های اقتصادیِ بانکی و غیربانکی گردیده است. این چالش­ها به دست کارت اعتباری حل نمی­شود. اگرچه شاخص مصرف و افزایش آن، در اقتصاد بسیاری از جوامع مورد توجه قرار گرفته و تدابیر بسیاری برای این شاخص اندیشیده می­شود. ولی در کشور ما چالش اقتصاد با افزایش مصرف حل نمی­شود، اگرچه کارت اعتباری قدرت خرید مصرف­کننده را بالا می­برد ولی مصرف کننده‌ی خوش­سلیقه­ی ایرانی، کالا و خدمات تولیدی در ایران را در شان خود نمی­بیند و در این زمینه کمی حق دارد. این مساله را نمی­توان با کاستن سطح توقعات مصرف­کننده و یا اخذ حق انتخاب در برابر اعطای تسهیلات(در طرح­هایی مثل طرح میزان) بطور دایم حل نمود. بلکه این راهکارها موقتی و برای اقشار خاصی جوابگو خواهند بود

متاسفانه باید گفت که بخش تولید رشد نکرده و در بسیاری موارد بخش تولید به مصرف­کننده و سلایق او احترام کافی نمی­گذارد. در بخش تولید، نه تنها مصرف کننده عمده خارجی جذب نشده است بلکه امکانات لازم برای انبوه مصرف­کنندگان ایرانی نیز فراهم نشده است و سود کلانی از این راه عایدکشورهای همسایه و دور و نزدیک می­گردد. به دلیل مشکلات بخش تولید، مصرف­کنندگان ایرانیِ پرورش یافته در اقتصاد نفتی  دو دستی به سایر کشورها تقدیم می­گردند. بحث شکوفایی اقتصادی و تولید، متاثر از پارامترهای متعددی است، در این بین کارت اعتباری تنها یکی از محرک­های شاخص مصرف هست و به تنهایی نمی­تواند معجزه کند. از جمله چالش­های تولید که باید راهکاری برای آنها اندیشید عبارتند از:

  1. معضل بزرگ تولید در کشور، انزوا از بازارهای جهانی و متعاقبا کاهش نوآوری و ورود دانش فنی و آموزش نیروی انسانی متخصص، عدم رعایت کیفیت و عدم رقابت با استانداردهای بین­المللی است.  لذا کالا و خدمات تولیدی در کشور در سطحی پایین­تر از سطح بین­المللی می­باشد و باعث نارضایتی مصرف­کننده ایرانی از تولیدات داخلی می­گردد.
  2. محدودیت در تنوع تولیدات و متناسب نبودن تولیدات برای هر ذایقه، تاثیر زیادی در احترام گذاری به سلایق گوناگون دارد.
  3. و متاسفانه، اقتصاد نفتی باعث بی­نیازی کشور از جذب مصرف­کننده خارجی و مرتفع نمودن نیازهای آن دسته متناسب با منابع اولیه در کشور، گردیده است.

راه­کارهای بخش تولید و گسترش کارت اعتباری

اثر بخشی گسترش کارت اعتباری نیازمند یک چرخه اقتصادی سالم می­باشد تا محرک­های بانکی و غیربانکی از کارایی لازم برخودار باشند. اقتصاد سالم و فرهنگ متعالی حق مسلم همه ایرانیان است و برای بدست آوردنش باید تلاش کرد.

یکی از راه­های کوتاه­مدت می­تواند این باشد که مسئولان با مردم صحبت کنند. اگرچه اکثر مردم، احساس بدی از اجحاف جامعه بین­المللی در برخورداری کشور از انرژی صلح­آمیز هسته­ای، دارند و شاید انزوا و تحریم و مشکلات اقتصادی متعاقب را به ارتباط با چنین جوامعی ترجیح دهند. ولی باید عاقلانه اندیشید، نمی­توان منکر شد که در کنار این حق، ایرانیان حقوق دیگری نیز دارند و نباید تیشه به ریشه هویت خود زده و حق حیات را در این بحران­ از خود سلب نمایند.  اگرچه الان نمیتوان دنیا را قانع کرد ولی اگر فرصت دیگری در ادامه حیات ایران زمین وجود داشته باشد زمان همه چیز را حل نموده و ایرانیان در مقطع زمانی مناسب­تر از سایر حقوق خود برخوردار خواهند شد. شاید برای ادامه حیات و اثبات ادعاها و حرف­های­مان و سرافرازی پرچم اسلام در آینده، چاره­ای جز این داروی تلخ (خروج از انزوا و تحریم) نباشد.

تاریخ سی و چندساله انقلاب ما نشان داده است که هرگاه دولت و ملت دست در دست هم گذارده­اند موفق به انجام کارهای محیرالعقولی شده­اند. برای شکوفایی اقتصادی، در ابتدا باید سطح اطلاعات و آگاهی عموم را از طریق مناظرات و برنامه­های آموزشی افزایش داد و موافقان و مخالفان اینگونه تحلیل­ها درباره تاثیر پارامترهای موثر بر اقتصاد سالم مثل رهایی از انزوا و تحریم در راستای افزایش کارآفرینی و نوآوری و پژوهش و ورود دانش فنی، تنظیم روابط خارجی برای جذب مصرف­کننده خارجی و افزایش امنیت سرما­یه­گذاری خارجی، حذف محدودیت­ها و کاهش وابستگی­های اقتصادی به نفت، برای شکوفا شدن تولید با مردم حرف بزنند. خدا را شکر که دولت و حکومت ما مردم سالار است. و حق انتخاب و تصمیم­گیری در این مساله مهم را به مردم خواهد داد و در نهایت باید با استفاده از خرد جمعی و همه­پرسی با ترسیم افق­های آتی، این مرحله را پشت سر گذاشت.

از سوی دیگر، اگرچه مثال­هایی وجود دارد که یک پزشک و یا مهندس و ریاضی­دان بتوانند برای شکوفایی کشور خود، اقدامات چشمگیری انجام دهند. ولی این عده در اکثریت نیستند و حتی این دسته نیز در ابتدا، به تفکر و تحصیل علم در حوزه علوم انسانی پرداخته­اند تا توانستند به رشد و شکوفایی اقتصادی در ابعاد ملی بپردازند.

لذا در یک برنامه­ریزی درازمدت و طولانی، باید فرزندان ایران­زمین را به فراگیری و تحصیل در علوم انسانی رایج جهانی نیز تشویق نمود. باید پذیرفت که به جز مشاغل مهندسی و پزشکی، جامعه نیازمند اقتصاددانان و اندیشمندان علوم انسانی می­باشد. مدیران و اقتصاددانان اندیشمند و مسلمان در این حوزه می­توانند علوم انسانی فعلی رایج در دنیا که موفقیت­ها و بحران­های جهانی بسیاری را درکنار هم موجب شده­اند، نقد نموده و به چالش بکشند. عدم اطلاع و عدم کسب دانش و تجربیات جهانی توسط جوانان ما در علوم اقتصادی جهانی، بر مشکلات و چالش­های داخلی خواهد افزود. باید اجازه داد تا فرزندان در کنار فراگیری علوم انسان­ساز اسلامی به علوم انسانی رایج جهانی چیره گردند و با استفاده از نقاط ضعف و قوت علوم انسانی رایج فعلی و درک آنها و نیازمودن آزموده­ها و عدم اختراع دوباره چرخ­ها، درحوزه نجات انسان­ها رشد یابند تا در سایه مدیریت دانشمندان و اندیشمندان این حوزه به شکوفایی ملی مستمر دست یافت.

نویسنده: زینب مهنایی

[1] مهنایی؛ زینب؛ نشریه  شماره 135 بانکداری الکترونیک – پرونده “کارت اعتباری- راهکاری برای ورود به حوزه اعتباری در ایران”- مهرماه91

[2] مهنایی؛ زینب؛ نشریه  شماره 135 بانکداری الکترونیک – پرونده “کارت اعتباری- مزایای کارت اعتباری”- مهرماه91

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.