پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا 95 درصد از تاجران ارزهای رمزنگاری شده ضرر میکنند و پول خود را از دست میدهند؟
تقریبا تمامی فعالان حرفه خرید و فروش ارزهای رمزنگاری شده از آماری که به شکل گسترده اعلام شده، خبر دارند: 95 درصد از معاملهگران پول خود را از دست میدهند. اگر به شکل عمیقتری به تحقیق و جستجو در این مورد بپردازید، درمییابید که آمار ضرر و زیان بیشتر از این حرفهاست. این حرفه به شکل حیرتآوری پول تاجران مشتاق را میبلعد و خودشان را دور میاندازد.
با این حال اغلب کسانی که به سمت این حرفه کشیده میشوند، افراد باهوشی هستند؛ علت چیست؟
.
شش آمار قابل توجهی که نشان میدهد تاجران ارزهای رمزنگاری شده زندگی سختی دارند
شاید به نظر برسد که خرید و فروش ارزهای رمزنگاری شده خیلی آسان است. تمام روز با لباس راحتی روی مبل مینشینید و میلیونها دلار پول به جیب میزنید. این همان تصور غلطی است که در مورد پول بادآورده و جذب مستقل ثروت وجود دارد.
واقعیت این است که تجارت روزانه ارزهای رمزنگاری شده کار بسیار سختی است. از لحاظ احساسی افراد را با چالش مواجه میکند و بیش از آنکه زندگی فرد را غنیتر کند؛ آن را به نابودی میکشاند.
بیایید گزارش را با چند آمار کلیدی از منبع آموزشی آنلاین تریدسایتی ادامه دهیم:
- 80 درصد از تاجران روزانه ارزهای رمزنگاری شده، در همان دو سال اول این کار را کنار میگذارند.
- نزدیک به 40 درصد از کل معاملهگران روزانه، تنها به مدت یک ماه به این کار میپردازند.
- طی سه سال، تنها 13 درصد کار تجارت روزانه را ادامه میدهند و بعد از پنج سال تنها 7 درصد باقی میمانند.
- بازدهی هر سرمایهگذار، طی یک سال به شکل میانگین تا 1.5 درصد پایینتر از شاخص بازار است.
- بازدهی تاجران فعال حوزه ارزهای رمزنگاری شده به صورت سالیانه تا 6.5 درصد کاهش پیدا میکند.
- تاجرانی وجود دارند که به مدت 10 سال سابقه عملکردی منفی داشتهاند، با این حال باز هم به تجارت ادامه میدهند.
نکته آخر به این مورد اشاره دارد که معاملهگران روزانه ارزهای رمزنگاری شده علیرغم دریافت سیگنالهای منفی در خصوص قابلیتهای خود، باز هم به دادوستد ادامه میدهند.
تعجب برانگیز است. تقریبا همه تاجران ضرر میکنند. آنها به شکلی سریع، آسان و نسنجیده، سرمایههای خود را از دست میدهند و حتی بعد از آنکه متوجه میشوند این تجارت سودی ندارد، باز هم به کار خود ادامه میدهند؛ چرا؟
واقعیت این است که متاسفانه، اکثر تاجران تازه وارد با چالشهای این حرفه آشنا نیستند و به مرور از مشکلات درس میگیرند، ولی این درس به بهای از دست دادن پول واقعی تمام میشود. آنها جنبههای روانشناختی دادوستد را دست کم میگیرند و نمیتوانند بر احساسی که در هنگام معامله دارند، کنترل داشته باشند.
این تاجران نمیتوانند در یک سیستم تعیین شده به دادوستد بپردازند؛ زیرا اگر بخواهند طبق یک سیستم مشخص عمل کنند، مجبور میشوند که قوانین خودشان را زیر پا بگذارند.
.
تقویت تصادفی به چه معناست؟
شاید یکی از دلایل شکست تاجران که کمتر مورد توجه قرار گرفته، اصول تقویت تصادفی باشد. این مفهوم بیان میکند که چرا علیرغم شکستهای پی در پی، باز هم تاجران به دادوستد ادامه میدهند. اینوستوپدیا تقویت تصادفی را چنین تعریف میکند:
استفاده از رویدادهای خیالی و نامعقول برای تایید یا عدم تایید یک فرضیه یا ایده؛ نسبت دادن داشتن یا نداشتن مهارت به نتایجی که از نظر طبیعی نامفهوم و بیربط هستند؛ پشتیبانی از رفتارهای مثبت یا منفی که در نتیجه پیامدهای متناقض ایجاد میشوند.
بازار مالی گرایش دارد که به رفتارهای بد پاداش بدهد و همزمان با آن، رفتارهای مثبت را مورد مجازات قرار دهد. این روند در نمونههای آماری کوچک نمود بیشتری دارد. یک مثال تئوری میزنیم تا این اصل را به شکل روشنتری توضیح دهیم.
باب قصد دارد شغلش را ترک کند و به یک تاجر رمزنگاری تبدیل شود. او مقداری از سرمایه خود را برای آغاز کار کنار میگذارد، بازار را دنبال میکند و در توئیتر به صفحات نامهای بزرگ سر میزند. در این صفحات مشاهده میکند که افراد مشهور در مورد آلتکوینها سخن میگویند، نمودارهای مربوطه را باز میکند و میبیند که قیمتها با سرعت بالایی در حال افزایش است.
او ارز رمزنگاری شده را خریداری میکند، یک دوش میگیرد و بعد از برگشتن، سهم خود را خیلی سریع با سود خوبی به فروش میرساند. او همین کار را قبل از نهار هم انجام میدهد و بدین ترتیب، پشت سر هم دو معامله پرسود را به انجام میرساند. اینجاست که باب کمکم احساس میکند به یک تاجر مستعد تبدیل شده است.
پس مشکل کار کجاست؟ باب بدون پیروی از یک سیستم یا برنامه مشخص به خرید و فروش ارزهای رمزنگاری شده میپردازد و پس از انجام چند معامله تصادفی موفق، به این باور میرسد که مسیر موفقیت را پیدا کرده است. بازار به رفتار بد او پاداش داده، ولی ما میدانیم که این داستان چگونه به پایان میرسد. باب به خریدوفروشهای نسنجیده خود ادامه داده و در نهایت، سرمایهاش را از دست خواهد داد.
روی دیگری از سکه هم وجود دارد. فرض کنید باب به شکلی ماهرانه عمل کند، چندین ماه را به نوشتن یک برنامه تجاری اختصاص دهد و در تهیه این برنامه از مدیریت ریسک، موازنه متناسب پورتفولیو و قوانین دادوستد کمک بگیرد.
او فرصتهای تجاری مناسب را شناسایی میکند، در زمان درست وارد معامله میشود و پس از مدت مشخصی دادوستد را متوقف میکند. او این کار را چندین بار انجام میدهد؛ ولی در نهایت هفت معامله بیحاصل را پشت سر میگذارد. در واقع بازار، باب را به دلیل داشتن رفتار صحیح مجازات میکند. باب به سیستم خود شک میکند و دست به معامله پر ریسکی میزند که با سیسمش جور درنمیآید و در کمال ناباوری، موفق میشود. او این کار را برای بار دوم تکرار میکند و باز هم به پول میرسد. در این مرحله باب به میدانی قدم میگذارد که پیشتر به آن اشاره کردیم: او بدون داشتن سیستم به خرید و فروش ارزهای رمزنگاری شده میپردازد و بازار به رفتار بد او پاداش میدهد.
بازار از طریق تقویت تصادفی، در رویکرد باب تغییر ایجاد کرده و او را از برنامه تجاریاش دور میسازد. اکنون او تصمیم گرفته که یک رویکرد تجاری شتابزده، پر ریسک و انتقامجویانه را در پیش بگیرد.
.
در سال 2017 همه نابغه بودند
طی دوران حباب رمزنگاری در سال 2017، مفهوم تقویت تصادفی بیش از سایر زمانها نمود داشت. در آن زمان بازار گاوی بر ارزهای رمزنگاری شده تسلط داشت و اغلب مردم موفقیت خود را به پای مهارت بالا میگذاشتند.
معاملهگران آماتور خیلی آسان و تنها با تزریق تصادفی پول به بازار آلتکوینها، سودهایی عظیم و آنی به دست میآوردند. در سال 2017، تمامی افرادی که در بازار رمزنگاری فعالیت داشتند، خودشان را نابغه میدانستند؛ ولی سرانجام نوبت سال 2018 رسید. حباب ترکید و کاهش ارزش اتفاق افتاد، ولی معاملهگران آماتور برای مواجهه با این رویداد آماده نبودند. آنها نتوانستند داراییهایشان را به فروش برسانند و کورکورانه تصمیم گرفتند سکههایشان را نگه دارند، اما در نهایت تمامی سرمایه خود را از دست دادند.
درک این که بازارها ماهیتی پویا دارند و همواره در حال تغییر هستند، کلید سودآوری است. یک معاملهگر باید یاد بگیرد که چه سود و ضررهایی به مهارتهایش مربوط بودهاند و کدامیک به شکل تصادفی اتفاق افتادهاند. این دانش زمانی ایجاد میشود که فرد طی مدت طولانی با یک برنامه مشخص به دادوستد بپردازد.
هر تاجر باید از طریق انجام معامله روی کاغذ، یک نقشه توسعهیافته و سنجیده را برای خودش تبیین کند. در برنامه مذکور باید با در نظر گرفتن اندازه و ریسک بازار، زمان ورود و خروج از معامله مشخص شود و برای اجتناب از ضرر و زیان، اقدامات مناسبی در نظر گرفته شود. تاجرها هیچگاه نباید خارج از برنامه به دادوستد بپردازند.
.
خرید و فروش بیتکوین: هرگز از برنامه خود غافل نشوید
کلید دور ماندن از ضرر و زیانهای متوالی این است که کمتر از یک درصد از پورتفولیوی هر معاملهگر به ریسک یک معامله خاص بستگی داشته باشد. معاملهگران باید در یک زمان طولانی و طی انجام صدها معامله، برنامه خود را مورد سنجش و بازنویسی قرار دهند. یک سیستم خوب باعث میشود که معاملهگر در یک چارچوب زمانی بلندمدت عملکردی موفقیتآمیز را تجربه کند.
معامله خوب معاملهای است که معاملهگر برای انجام آن برنامهریزی کرده باشد، بر اساس برنامه به خرید و فروش پرداخته و ریسکها را تحت کنترل گرفته باشد. تمامی این موارد قابل مدیریت هستند. همواره به یاد داشته باشید : یک معامله خوب بر اساس نتیجه سنجیده نمیشود.
از سوی دیگر، معامله بد معاملهای است که تاجر در آن از قوانین سر باز زده باشد و خرید و فروشهایی انجام داده باشد که از چارچوب برنامه خارج باشند. چنین معاملهای همواره به عنوان یک معامله بد شناخته میشود و فرقی هم نمیکند که به سود ختم شده باشد یا زیان.
تهیه یک برنامه سنجیده، به تاجران امکان میدهد که از دام تقویت تصادفی در امان بمانند، بر احساسات خود غلبه کنند و عملکردی سودآور داشته باشند. اگر از این دستورالعمل پیروی کنید، به جمع 5 درصدی معاملهگرانی خواهید پیوست که چنین رویکردی را دنبال میکنند.
منبع: کوینتلگراف