پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
داستان محرومیت از خدمات بانکی به دلیل خرید و فروش بیتکوین/ چرا سیستم مالی رمزنگاری را جرم میداند؟
وقتی با عبارت «محرومیت از خدمات بانکی» روبرو میشویم، تصویر ساکنان کشورهای در حال توسعه در ذهنمان تداعی میشود که از ابزارها و مدارک لازم برای دسترسی به خدمات بانکی محروم هستند؛ ولی در غرب نیز افرادی وجود دارند که جزو قشر نسبتا مرفه جامعه هستند و بدون اطلاع قبلی، به صورت ناگهانی از دسترسی به خدمات بانکی منع شدهاند. جرم این افراد چه بوده است؟ خرید و فروش بیتکوین.
.
یک رابطه 20 ساله بانکی، به خاطر بیتکوین از هم پاشید
بانکها مثل سیاستمداران هستند. تنها تعداد اندکی از مردم هستند که در مورد بانکها با شور و اشتیاق صحبت میکنند، ولی اکثر مردم در باطن قبول دارند که این موسسات مالی، جزیی اجتنابناپذیر از یک جامعه متمدن هستند. در طول 20 سالی که کارهای بانکی خود را از طریق «ناتوست» انجام دادهام، با موارد زیادی مواجه شدهام که باعث نارضایتیام شده است. خدمترسانی آنها ضعیف است و محصولاتشان کیفیت لازم را ندارد.
ظهور انواع جدید پول و ارائه ابزارهای کارآمد برای انجام کسبوکار، باعث شده تا سیستم بانکداری به سیستمی سنتی تبدیل شود که در آینده، احتمال منسوخ شدن آن وجود دارد. البته در حال حاضر، من هنوز هم از خدمات بانکی استفاده میکنم، زیرا در شرایط کنونی هیچ فردی نمیتواند تنها با تکیه بر رمزنگاری، زندگی خود را بچرخاند.
بانکداری، یکی از معدود عناصری است که به جزئی ثابت از زندگی ما تبدیل شده است. دوستان و همکاران میآیند و میروند، ولی از زمانی که نسبت به افتتاح حساب اقدام میکنیم، بانک به یکی از اعضای همیشگی خانه ما تبدیل میشود و در تمامی پستیها و بلندیهای زندگی ما حضور دارد.
من تا همین چند روز پیش از خدمات بانکی ناتوست استفاده میکردم، ولی آنها اعلام کردند که دیگر به من خدمترسانی نخواهند کرد و من نیز با عصبانیت، به شکلی ناگهانی رابطهام را با آنها قطع کردم. در نتیجه، فعلا حساب بانکی ندارم. افراد برای رساندن مبلغ حساب بانکی خود به یک حداقل پنج رقمی، چندین سال تلاش میکنند و ارزش زیادی برای آن قائل هستند.
داستان منع استفاده من از خدمات بانکداری، غمانگیز نیست و احتیاجی به دلسوزی ندارد، ولی اگر شما نیز کار خرید و فروش بیتکوین را انجام دادهاید، بهتر است هوشیار باشید، اگر این اتفاق برای من افتاده، ممکن است برای شما نیز اتفاق بیفتد.
.
یک بیماری مسری در تمامی شرکتهای بانکداری
مشابه اکثر افرادی که به فعالیت در حوزه ارزهای رمزنگاری شده میپردازند، من نیز گاهی اوقات بیتکوینهای خودم را به پول فیات تبدیل کردهام تا قبضهایم را با آن پرداخت کنم. من از سال 2013 به بعد برای انجام این کار از «لوکالبیتکوینز» استفاده کردهام، هر بار مبلغی برابر با چند صد دلار را فروختهام و خریدار، وجه نقد را به حساب بانکی من واریز کرده است. در مواردی، مبالغ بیشتری را به فروش رساندهام، ولی هرگز کاری نکردهام که بانک نسبت به پولشویی مشکوک شود و به بررسی در این مورد بپردازد. من آنقدرها هم بیعقل نیستم. در نتیجه، صدها دادوستد را بدون دخالت بانک از طریق لوکالبیتکوینز با موفقیت انجام دادهام.
چند روز پیش، همه چیز به شکلی ناگهانی تغییر کرد. برای صرف نوشیدنی با یکی از دوستانم بیرون رفته بودم، ولی زمانی که خواستم پول را از طریق دستگاه خودپرداز پرداخت کنم، متوجه شدم کارتم کار نمیکند. به یک مغازه نوشیدنی فروشی رفتم و از فروشنده درخواست کردم قبل از سرو نوشیدنی، از طریق دستگاه مبلغ آن را از کارتم برداشت کند؛ ولی این تلاش نیز ناموفق بود.
با خودم فکر کردم که شاید کل سیستم بانکداری ناتوست دچار اختلال شده است (هیچ چیز به اندازه بیتکوین قابل اعتماد نیست). با این تصور تلفن همراهم را برداشتم و اپلیکیشن بانکداری را باز کردم، در کمال تعجب دیدم که از دسترسی به این سرویس نیز منع شدهام.
به عنوان شخصی که در فضای ارزهای رمزنگاری شده فعالیت میکند، با ریسکهای مهندسی اجتماعی آشنایی کامل دارم و به محض اینکه دیدم اپلیکیشن بانکداری موبایلیام کار نمیکند، بلافاصله نگاهی انداختم به علامت 4G تا مطمئن شوم که سیم کارتم جابجا نشده است. همه چیز درست به نظر میرسید، ولی من نمیتوانستم به منابع مالیام دسترسی پیدا کنم و از علت این امر نیز آگاهی نداشتم.
مشابه هر فردی که کارت بانکیاش مسدود شده باشد، احساس درماندگی میکردم و از اینکه خریدم ناتمام باقی مانده، شرمنده شده بودم. من احساس ترس نمیکردم، ولی دلخور بودم. از افرادی که تماس تلفنی میگیرند، خوشم نمیاید، ولی برای اینکه بدانم چه اتفاقی افتاده با بانک تماس گرفتم.
.
فعالیت مشکوک
10 دقیقه به صدا و موسیقیهای ضبط شده گوش دادم تا بتوانم با اوپراتور تلفنی صحبت کنم، او تایید کرد که حساب من مسدود شده است، ولی دلیل آن را به من اطلاع نداد. برای کسب آگاهی از دلیل مسدود شدن حسابم باید با بخش دیگری تماس میگرفتم و پس از گوش دادن به موسیقیهای آزاردهنده، اوپراتور مرا به بخش مربوطه وصل کرد.
به من گفته شد: «به علت انجام تحقیقات در مورد دو تراکنش مشکوک که از تاریخ سوم می به بعد انجام گرفتهاند، حساب شما مسدود شده است. مبلغ این تراکنشها به ترتیب 1000 و 8000 پوند بوده و در نتیجه آنها پول به حساب شما واریز شده است. آیا این تراکنشها را به یاد میآورید؟»
در همان لحظه چند نکته به ذهنم خطور کرد. اولا، این تراکنشها حدود شش هفته پیش انجام گرفتهاند، پس چرا روند رسیدگی به آنها این همه مدت زمان برده است؟ دوما، من حتی یادم نمیآید که دیروز برای صبحانه چه خوردهام، از کجا باید بتوانم از بین صدها تراکنشی که از ماه می به بعد انجام دادهام، دو مورد را به خاطر بیاورم؟ از طرفی هم جلوی دسترسی من به خدمات بانکی گرفته شده و نمیتوانم با وارد شدن به سیستم، جزئیات این دو تراکنش را مشاهده کنم.
در هنگام مسدود شدن دسترسی به خدمات بانکی، تنها مبلغ موجود در حساب نیست که از دسترس خارج میشود، بلکه اطلاعات مربوط به پرداختهایی که برای دوستان، بدهیهای مستقیم، مراقبت از کودک، بیمه خودرو و سایر بخشها انجام دادهاید نیز از دید شما پنهان میمانند. در این شرایط باید به مشتریان پیام ارسال کنید و به آنها اطلاع دهید که پولی به حساب شما واریز نکنند، همچنین باید با دوستانتان نیز تماس بگیرید و از آنها بخواهید تا اطلاعات بانکی خود را دوباره برای شما بفرستند. در حالت کلی، مسدود شدن حساب بانکی دردسرهای زیادی برایتان ایجاد میکند.
.
پس بانکها بیتکوین را بد میدانند، درست است؟
بر اساس اطلاعاتی که کارمند رسمی بانک به من اعلام کرد، مطمئن هستم که این تراکنشها به خرید و فروش از لوکالبیتکوینز مربوط هستند؛ ولی نمیدانم چرا چنین تراکنشهایی باید از نظر بانک مشکوک باشند. از یک طرف، 1000 پوند مبلغی نیست که بانک را نسبت به پولشویی مشکوک کند و از طرف دیگر، من خرید و فروشهایی با بیش از این مبلغ هم داشتهام.
من در گفتگو با بانکدار از ذکر نام بیتکوین خودداری میکنم، دلیل خودداریام این نیست که از عواقب تجارت بیتکوین ترس دارم، دلیل آن است که خرید و فروش بیتکوین من ارتباطی به بانک ندارد.
من نمیدانم که کوینهایم را به چه کسی فروختهام و علاقهای هم ندارم که بدانم. آن دو، همانند صدها فرد دیگر در لوکالبیتکویز، از نامهای کاربری مستعار استفاده کرده بودند. برای من مهم نیست بیتکوینی که فروختهام، برای خرید متامفتامین استفاده شده یا اورانیوم ضعیفشده.
علاوه بر آن، حتی اگر بخواهم طرف مقابل خودم را مورد اعتبارسنجی قرار دهم، هیچ ابزاری برای این کار در اختیار ندارم. آنچه من از آن اطلاع دارم، این است: افرادی که کوینهای من را خریداری کردهاند، تاجران معمولی لوکالبیتکوینز هستند و همه روزه به کار خرید و فروش بیتکوین میپردازند. در نتیجه، احتمال این که دو تراکنش مذکور با هدف تقلب یا خرابکاری انجام گرفته باشند، بسیار اندک است.
من هیچیک از این موارد را به بانکداری که در طرف دیگر خط تلفن بود، نگفتم. در عوض آرامش خودم را حفظ کردم و اشاره کردم که مسدود کردن حساب من بدون اطلاع قبلی، باعث ناراحتی من شده و من را از دسترسی به تمامی امور مالی بازداشته است. همچنین اشاره کردم که بانک تمامی اطلاعات من را در اختیار دارد و اگر میخواست در مورد تراکنشهای مشکوک تحقیقاتی را انجام دهد، میتوانست به جای مسدود کردن حساب، از طریق شماره تلفن، آدرس و یا ایمیل با من ارتباط برقرار کند.
سپس پیشنهاد کردم که اگر تمایل دارید من نیز در انجام تحقیقات با شما همکاری کنم، بهتر است در گام اول حساب من را به حالت عادی برگردانید.
آن کارمند به من گفت تا زمانیکه طبق قوانین عمل نکنم و درخواست رسمی ارسال نکنم، امکان بازگشت حساب وجود ندارد؛ این جا بود که تصمیمم را گرفتم. تلفن را قطع کردم و در همان لحظه، رابطه 20 ساله من با بانک به پایان رسید.
درست است؛ میتوانستم با بانک همکاری کنم و درخواست بدهم که حسابم را آزاد کنند، ولی شخصیت من با این کار جور در نمیآید. من با نهادهای قدرتمندی که میگویند چه کار کنم و چه کار نکنم، مشکل دارم. علاوه بر آن، در چنین شرایطی چگونه میتوانم ثابت کنم که بیگناه هستم و شراکتی در جرم نداشتهام؟ لعنت به تو ناتوست. لعنت به ناتوست، کلایدسدال، ولزفارگو و هر بانک دیگری که فکر میکند میتواند به جای مشتری تصمیم بگیرد و خریدهای او را کنترل کند. امیدوارم خیلی زود عمر شما به پایان برسد.
در 12 جولای سال 2019، در توییتر «از ولز فارگو بپرسید» اعلام شد:
برای برقراری ارتباط با ما سپاسگذاریم. متاسفانه ولزفارگو از تراکنشهای مرتبط با ارزهای رمزنگاری شده پشتیانی نمیکند.
.
آشغالی مشابه، مشتری متفاوت
در همان روزی که با عصبانیت ارتباطم را با ناتوست قطع کردم، یک تاجر دیگر از لوکالبیتکوینز به من پیام داد. او نمیدانست که من در آن روز امتحان سختی را برای اثبات بیگناهیام پشت سر گذاشتهام، ولی خودش هم اتفاق مشابهی را تجربه کرده بود. او گفت: «احساس میکنم از سوی بانکها تحت تعقیب هستم. از یک طرف، حساب 20 ساله من در بانک «هالیفکس» مسدود شده و از طرف دیگر، بانک «روولوت» هم جلوی دسترسی من به موجودی حسابم را گرفته است. تو برای انجام این کسبوکار چه بانک یا شرکت فینتکی را پیشنهاد میکنی؟»
من در موقعیتی نبودم که بتوانم بانکی را به او معرفی کنم، ولی علاقه داشتم در مورد شرایط او بیشتر بدانم. او سخنانش را این چنین ادامه داد: «روولوت از من خواست که توضیح بدهم از کجا 800 پوند به دست آورده و شروع به تجارت کردهام. من در پاسخ حقیقت را گفتم. یک دوچرخه و یک آیپد را فروختم تا این مبلغ را جور کنم. سپس مجبور شدم تاریخچه دادوستدهایم در لوکالبیتکوینز را به آنها نشان دهم. آنها از من خواستند تا اظهارنامه مالیاتیام را در اختیار آنها قرار دهم (؟؟) من به آنها گفتم که اظهارنامه مالیاتی ندارم، ولی آنها درخواست خود را دوباره مطرح کردند!»
سوالات نامناسب و غیرمنطقی به همین جا خلاصه نمیشوند. روولوت از او پرسیده بود که چرا در حساب لوکالبیتکوینز او، 50 – 100 حجم تجاری بیتکوین لیست شده است (این مقدار اندک است). او پاسخ داده بود که در دوران انفجار سال 2017، در کشوری آسیایی مشغول تجارت بوده و سپس به بریتانیا بازگشته و تصمیم گرفته تا با پول اندکی دارد، دوباره شانسش را امتحان کند.
در این مرحله، روولوت از او خواسته بود تا مجوز اقامت در کشور آسیایی را به آنها نشان دهد. او نیز توضیح داده بود که مقیم آن کشور نبوده است؛ بانک نیز در عوض، ویزای مسافرتی او را درخواست کرده بود و او نیز بر خلاف میلش، ویزا را در اختیار آنها قرار داده بود. روولوت در نهایت اعلام کرده بود که کار او را مورد پیگیری قرار خواهد داد. این در حالی است که وضعیت حساب 800 پوندی او هنوز نامشخص باقی مانده است.
در 28 جولای سال 2019، در توییتر «استیون پالی» اعلام شد:
انتقال پول همتابههمتای قانونگذاری نشده، یک تهدید جدی برای دولتها محسوب میشود. چرا؟ دلیل ساده است. قانونگذاری به منزله کنترل کردن است. پولی که به صورت متمرکز صادر نمیشود و توسط هیچ نهاد نظارتی مورد کنترل قرار نمیگیرد، آسیب مستقیمی به دولتها وارد میکند. مبارزه آغاز شده است. آزادی، رایگان نخواهد بود.
.
مسدود کردن حساب و توقیف کردن موجودی، دقیقا به چه علتی؟
کار سختی است که بخواهیم بین بیتکوین و مسدود شدن حساب بانکی ارتباط برقرار کنیم. «نسبت بلکاستون» میگوید: «بهتر است 10 مجرم فرار کنند تا این که یک بیگناه مجازات شود.» بانکها و شرکای صمیمی آنها که شامل دولتها و سازمانهای رگولاتوری است، ترجیح میدهند 10 فرد بیگناه مجازات شوند، ولی یک مجرم قوانین را زیر پا نگذارد.
در ایالات متحده، شهروندانی وجود دارد که به جرم خرید و فروش بیتکوین به مجازات حبس محکوم شدهاند. ما در مورد جنایتهای بزرگ صحبت نمیکنیم، بلکه به جرمهایی مانند پولشویی اشاره داریم که صرفا به علت جنگی که بر سر داراییها وجود دارد، درگرفته است.
من مخالف نظر بانکها هستم. هدف از نوشتن این انتقادنامه طولانی این است: تا روزی که بتوانیم با غرور سرمان را بالا بگیریم و از بیتکوین سخن بگوییم؛ نباید دیگران را در جریان تجارت رمزنگاری شده خود قرار دهیم. تجارت بیتکوین خود را با بانک در میان نگذارید. حتی اگر تمامی اقدامات احتیاطی را انجام داده باشید و به صورت مکرر به خرید و فروش بیتکوین بپردازید، باز هم دیر یا زود توسط سیستم بانکی تحت پیگیری قرار خواهید گرفت.
در چنین موقعیتی تنها دو انتخاب خواهید داشت: در برابر بانک سر خم کنید و حساب خود را پس بگیرید، یا ارتباط خود را با بانک قطع کنید و کسبوکارتان را به محل دیگری انتقال دهید.
اگر بخواهید تصمیم من را در این مورد بدانید، باید بگویم که قصد دارم برای مدتی فعالیتهایم را کاهش دهم. به خرید و فروش بیتکوین در local.bitcoin.com ادامه خواهم داد، ولی اصراری ندارم که به این زودیها یک حساب بانکی دیگر افتتاح کنم. بعد از 20 سال ارتباطم را با بانکها قطع کردهام و احساس رهایی میکنم. برای مدتی شما را به خیر و ما را به سلامت.
منبع: نیوز.بیتکوین