پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
آیا ترامپ میخواهد و میتواند بیتکوین را ممنوع کند؟
بیتکوین در هفته گذشته بار دیگر سرتیتر خبرها در سرتاسر جهان را به خود اختصاص داد. این اتفاق در پی اظهار نظر جدید دونالد ترامپ افتاد که در توییتر اعلام کرده بود طرفدار ارزهای رمزنگاریشده که ارزش آنها به شدت ناپایدار و غیرقابل پیشبینی است، نیست.
این موضوع توجه همه را به سمت خود جلب کرد و این واقعیت را نشان داد که بیتکوین به اندازهای اهمیت دارد که یکی از قدرتمندترین افراد در جهان بیانیهای عمومی راجع به آن منتشر کند. بازارهای ارزهای رمزنگاری شده نیز ظاهرا این مسأله را نادیده گرفتند و با این بیتفاوتی خود نشان دادند که مسائل مهمتری برای نگران کردن آنها وجود دارد.
موضوعی که تا حد زیادی نادیده گرفته شد این است که بیتکوین تا چه اندازه میتواند برای دولتهایی به بزرگی دولت ایالات متحده آسیبپذیر باشد. حالا که بیتکوین توجه ترامپ را به خود جلب کرده است، آیا شاهد اظهارات تحریکآمیز دیگری نیز خواهیم بود یا نه؟ آیا ترامپ بیتکوین را یک ایده بد که باید با آن کنار آمد معرفی خواهد کرد یا نه؟ این صحبتها البته با توجه به شخصیت ترامپ، چندان دور از انتظار نیست.
واکنش ناخودآگاه او به احتمال ممنوعیت بیتکوین این است که: «بله، امتحان کردنش ضرری ندارد.» بسیاری از افراد معتقدند ممنوعیت بیتکوین مغایر با قانون اساسی است. بسیاری نیز بر این باورند که حتی اگر این ممنوعیت تصویب شود، بیتأثیر خواهد بود.
این مفروضات کاملا جسورانه و بحثبرانگیز و نیازمند نگاه دقیقتری هستند، چرا که سردرگمیها در مورد ماهیت بیتکوین و میزان تاثیرگذاری بزرگترین اقتصاد جهان را پنهان نگه داشتهاند.
در واقع ترامپ میتواند برای ممنوعیت بیتکوین تلاش کند و اگر موفق شود، این ممنوعیت تاثیر اساسی بر ارزش فناوری خواهد گذاشت، اما بعید است این اتفاق بیفتد.
.
کد به منزله گفتار نیست
در ابتدا باید ببینیم که ترامپ چطور میتواند این کار را انجام دهد. بسیاری معتقدند که اعمال ممنوعیت بر کد بیتکوین در واقع ممنوعیتی برای آزادیهای مدنی است. کد به منزله گفتار است و بنابراین به خودی خود توسط متمم اول قانون اساسی ایالات متحده حفاظت میشود.
این مسأله از شفافیت بالایی برخوردار نیست. بر خلاف نظر عموم مردم، هیچ بیانیه رسمیای وجود ندارد که از این ادعا حمایت کند. در جریان پرونده برنستاین (Bernstein) هم، که اغلب به آن اشاره میشود، یک قاضی از این ادعا حمایت کرده بود که دولت نباید مانع انتشار کد شود ولی در نهایت نیز بدون حتی یک تصمیم رسمی این پرونده رد شد.
درست است که کد ممکن است عناصری از گفتار را در بر داشته باشد و بنابراین بتوان از آن برای بیان و برقراری ارتباط استفاده کرد، اما در عین حال، کد بسیار دشوار و پیچیده است. بر خلاف گفتار، کد اقداماتی را اعمال میکند که میتوان توسط قانون و اجرای رسمی مقررات، آنها را تنظیم کرد.
همچنین نوشتن کد به عنوان حالتی از بیان، درست به اندازه صحبت کردن بیخطر است. اما کاربران بیتکوین در حال نوشتن کد نیستند، بلکه آن را اجرا میکنند. آنها در حال انجام یک عمل هستند که از نظر تئوری میتواند غیرقانونی اعلام شود. با توجه به شفافیت عمومی بلاکچین، اعمال این کار چندان هم غیرممکن نیست.
با توجه به اندازه و وسعت بازار ایالات متحده، غیبت آن از اکوسیستم بیتکوین به وضوح احساس خواهد شد و این موضوع فقط بر قیمت آن تاثیرگذار نخواهد بود. در این حالت ممکن است قابلیت تغییرپذیری بیتکوین زیر سوال برود و خطر پذیرش بیتکوین که تا چندی پیش در یک کیف پول آمریکایی بود، میتواند منجر به ظهور بازارهای موازی برای کوینهای «قابل اعتماد و شفاف» شود. همچنین خطر ارسال ناخواسته یک پرداخت به یک موجودیت یا فرد در ایالات متحده، ممکن است تراکنشها را به سمت حاملهای بسیار گرانتر و حتی قابل ردیابیتری هدایت کند.
.
اندازه و توان
اگر ترامپ متقاعد شود که پیگیری پروتکل بیتکوین ممکن است بیفایده باشد، احتمالا باز هم دست از سر کسب و کارهای ارزهای رمزنگاری شده برندارد. با وجود این که نمیتوان شرکتهای مستقل را از اداره داراییهایی که غیرقانونی نیستند، منع کرد، اما تحمیل تعداد زیادی از الزامات انطباقی و مالی میتواند چنین پروژههایی را فرسوده کند.
رویکرد ایالات متحده در قبال تحریمهای ایران را دیدیم؛ تهدید تلافی علیه هر شرکتی که تحریمهای تجاری را نقض کند و در این راستا، حوزه قضایی این شرکتها اهمیتی برای آمریکا ندارد. حال در رابطه با بیتکوین نیز این احتمال وجود دارد که یک موضع تهاجمی از سوی صادر کننده ارز ذخیره جهان، سایر کشورهای قدرتمند را وادار به کوتاه آمدن کند.
البته در تقابل با سختگیری و سرکوب ایالات متحده، بیتکوین نابود نخواهد شد، چرا که کد و عملیات آن غیرمتمرکز است و مزایای این فناوری باعث میشود همواره تقاضا برای آن وجود داشته باشد. اما ممکن است در برابر این فشار، ظرفیت و پتانسیل آن محدود شود.
با این حال، این سناریوی خستهکننده، یک موضوع جزئی را از قلم انداخته است و آن این است که ترامپ علاقهای به تحریم بیتکوین ندارد.
.
صحبت از نقاط قوت
این رویارویی مبارزه چندان عظیمی نیست و بعید است ورود موضوع ممنوعیت بیتکوین به دادگاههایی از تمام سطوح، ترامپ را از این کار منصرف کند. احتمالا چیزی که بیشتر از همه او را نگران میکند، دلسردی بخش مهمی از حوزه انتخابیاش است.
جدا از تضاد این مسأله که یکی از سرکشترین رئیس جمهورهای اخیر جهان در تلاش است تا یکی از سرکشترین فناوریهای قرن حاضر را سرکوب کند، یکی از وعدههای انتخاباتی ترامپ این بود که مقررات مالی را سر و سامان دهد و نوآوری را ترویج دهد. تخریب تصویری که ترامپ از خود به عنوان یک فرد تحولآفرین و مبلغ بازارهای آزاد ایجاد کرده بود، ممکن است به اعتماد طرفدارانش لطمه بزند و موقعیت او در نظرسنجیها را تضعیف کند.
نکته جالبتر این که برخی از ایالتهای اصلی حامی ترامپ، زمان و تلاش قابل توجهی را صرف کردهاند تا خودشان را حوزههای قضایی طرفدار ارزهای رمزنگاری شده معرفی کنند. حتی تیم اصلی ترامپ نیز تغییرات خود را داشته است. رئیس ستاد حال حاضر او یعنی مایک مولوینی یکی از حامیان اولیه ارزهای رمزنگاریشده بود.
برخی معتقدند که فشار آوردن بر بیتکوین، بیشتر قدمی برای محافظت از دلار است تا تجاوز از قدرت فدرال. البته به نظر میرسد که حکومت، لیبرای فیسبوک را تهدید بزرگتری میداند. با این وجود، سابقه تلاش برای متوقف کردن استفاده غیرتهاجمی از یک کد، باعث شده تا هم شرکتهای مالی و هم شرکتهای غیرمالی احساس خوشایندی نداشته باشند.
همچنین اکثر فعالان در وال استریت، یعنی موسسات مالی سنتی که ظاهرا ترامپ قصد دارد تا از طریق سیاستهای مالی و اقتصادیاش آنها را ترویج دهد، علاقمند به بیتکوین هستند. این علاقه یا از طریق توسعه عملیات ارزهای رمزنگاریشده و یا از طریق اولویتهای سرمایهگذاری مشتریان سازمانی بروز میکند.
درست است که تصمیمات ترامپ همیشه از روی منطق نیست، اما باید این را بپذیریم که او سیاستمدار زیرکی است و بعید است قدم در راهی بگذارد که بخاطر آن، رایدهندگان و حامیان مالی خود را از دست بدهد.
.
جنبه مثبت قضیه
مهمترین نکته در این طغیان ترامپ این است که حالا دیگر اهمیت بیتکوین به اندازهای بالا رفته است که رئیس جمهور را درگیر خود کند. در حالی که این مسأله ممکن است خطر پیامدهای منفی را افزایش دهد، اما از طرفی پتانسیل و ظرفیت بیتکوین را نیز بیشتر میکند و نشان میدهد که این مفهوم تا چه حد پیشرفت کرده است. زمانی بود که یک ایده مبهم و پیچیده توسط گروهی از کدنویسهای ناشناس توسعه داده شد، اما حالا بیتکوین یک پدیده جهانی است که نه تنها حمایت انواع مختلفی از سرمایهگذاران و شرکتهای بزرگ را به دست آورده است، بلکه توجه رهبران جهان را نیز به خود جلب کرده است.
اگر این اتفاق بسیار بعید رخ دهد و ترامپ قصد متوقف کردن بیتکوین، چه در سطح پروتکل و چه در لایه خدمات را داشته باشد، مسلما این اقدام او به آشکارا در دادگاههای مختلف به چالش کشیده خواهد شد. جلسات دادرسی به این موضوع، شک و تردیدهایی ایجاد خواهد کرد، اما در عین حال، آنها حتی مذاکرات را فراتر از شفافیت مقرراتی خواهند برد و تصمیمات اتخاذ شده در زمینه محدودیتهای قدرت فدرال، آزادی ذاتی در کد و حتی به رسمیت شناختن پتانسیل ارز رمزنگاری شده، توسعه فناوری را در تمامی سطوح تحت تاثیر قرار خواهد داد.
پیشتر گفتیم که یکی از قویترین جاذبههای بیتکوین برای سرمایهگذاران، ریسک نامتقارن آن است، به این معنی که احتمال صفر شدن آن و تاثیری که میتواند بر یک پورتفولیو داشته باشد، کمتر از این احتمال است که قیمت آن ۱۰ برابر شود.
ما در این بحث با یک ریسک نامتقارن دیگر نیز روبرو هستیم. احتمال این که ترامپ برای ممنوعیت بیتکوین تلاش کند، احتمال صفر نیست، اما به میزان چشمگیری کمتر از مزیت آن برای اکوسیستم سطح بالای مذاکرات است. اگرچه این مسیر ممکن است کمی ناهموار باشد، اما وقتی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا درباره یک محل غیرمتمرکز ذخیرهسازی ارزش صحبت میکند که با هدف دور زدن قدرت مالی تثبیتشده طراحی شده است، انکار این موضوع که روال عادی تغییر یافته، کار دشواری است.
منبع: coindesk