پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
۱۴ اشتباه رایج در مورد ریپل و XRP
در این مقاله قصد داریم برخی از رایجترین تصورات اشتباه را در مورد محصولات ریپل، مدل کسبوکاری آن و همچنینXRP بیان کنیم.
محصولات ریپل
1) XRP ضروری نیست
ریپل دو محصول اصلی را برای پرداختهای برونمرزی ارائه میدهد که اکسکارنت (xCurrent) و اکسرپید (xRapid) نام دارند. محصولی که زمان بیشتری از عرضه آن میگذرد و بیشتر از محصول دیگر به کار گرفته شده، اکسکارنت است.
اکسکارنت یک سرویس جهانی برای تسویه ناخالص آنی است که امکان ارسال پیام، تسویه و واریز تراکنشها را برای کاربران خود فراهم میکند و سرعت عملیاتی آن به حدی بالاست که میتواند راهکارهای مرسوم موجود در بازار را متحول کند. برای مثال، سوئیفت (SWIFT) یکی از روشهای پرداخت جهانی است که تکمیل تراکنشهای انجام شده توسط آن به طور میانگین حدود چند روز زمان میبرد.
این تحول و همچنین تحسین و تمجیدهایی که از طرف مشتریان صورت میگیرد، گاهاً به تفسیر بعضی افراد «کافی» در نظر گرفته میشود. به عقیده این افراد، در صورتی که واریز میتواند بدون استفاده از XRP در عرض چند ثانیه انجام شود، اصلا چرا باید از آن استفاده کرد؟ پاسخ این افراد این است که تسویه پرداختها به کمک XRP، ارزانتر و سریعتر از تبادل با پول بیپشتوانه هستند.
اگر دو بانک قراردهایی را برای مدیریت حسابهای نوسترو (Nostro) و وسترو (Vostro) تنظیم کرده باشند، اکسکارنت میتواند موجودی حسابهای هر دو طرف را در عرض چند ثانیه جابجا کند و از آنجا که اکسکارنت بر روی پروتکل اینترلجر (Interledger) ساخته شده است، بانکها میتوانند نرخهای برابری ارزهای خارجی (FX) را به صورت آنی مبادله و تعویض کنند.
طبق ادعای ریپل، نگهداری کردن از حسابهای نوسترو برای بیشتر سازمانها، کاری پرهزینه است. به گفته ریپل اینسایتس (Ripple Insights):
«بر اساس گزارش پرداختهای جهانی مکنزی (McKinsey) در سال ۲۰۱۶، تقریباً ۵ تریلیون دلار در این حسابهای قرمز (یا همان نوسترو) در سرتاسر جهان خوابیده است، این امر، باعث شده تا سرمایهای که میتواند در راههای بسیار کارآمدتری به کار برده شود، محدود و راکد بماند. این حسابها همچنین به منظور اطمینان از متناسب بودن موجودیها با حجم تراکنشها، باید به صورت فعال مدیریت شوند.
یکی از دلایل این که چرا فقط تعداد انگشتشماری از بانکها میتوانند تراکنشهای جهانی را پردازش کنند، هزینه بالا و پیچیدگی نگهداری این حسابها در نقاط مختلف جهان است. بار سنگین نگهداری حسابهای نوسترو در سراسر جهان برای بسیار از سازمانها غیر قابل تحمل است. از این رو، بانکها و ارائه دهندگان پرداخت کوچک و متوسط، برای استفاده از سیستمهای تراکنش بینالمللی، مبلغی را به همتایان بزرگترشان پرداخت میکنند.»
اکسرپید برای حذف کردن نیاز به این حسابها ایجاد شده است. اکسرپید در یک سر پرداخت، XRP را به ازای پولهای بدون پشتوانه میخرد و در طرف دیگر پرداخت آن را در ازای یک پول بدون پشتوانه دیگر میفروشد. این فناوری چندین فرصت جدید را ایجاد میکند:
- فراهم کردن زمینه انجام پسانداز بیشتر در پرداختها؛ که امکان پرداختهای بینالمللی کوچک را با حداقل هزینه مهیا میکند.
- ارسال وجوه از طریق راههایی بجز مسیرهای غیر قابل تبدیل به پول نقد و بسیار گرانقیمت (به اصطلاح مسیرهای عجیب و غریب)
- ایجاد فرصت برای کسب و کارهای جدید، از بین بردن نیاز به ایجاد حسابهای نوسترو و وسترو و رقابت با بازیگران موجود از همان روز اول
علاوه بر این، محصولات ریپل راهکارهایی نیستند که انعطافپذیری اندکی داشته باشند، برای مثال، اکسرپید میتواند هم با محصول با دسترسی استاندارد، یعنی اکسویا (xVia) و هم با محصول با دسترسی کامل، یعنی اکسکارنت مورد استفاده قرار گیرد:
به نقل از وبسایت ریپل، «XRP یک دارایی دیجیتال بوده و در محصول اکسرپید ریپل مورد استفاده قرار میگیرد. در هر دو سطح دسترسی، این قابلیت وجود دارد که تراکنشها به صورت آنی و از طریقاین دارایی دیجیتال تسویه شوند . بااستفاده از XRP، پیشپرداخت را در حسابهای خارجی حذف کنید و پرداختها را به صورت شبانهروزی و در هفت روز هفته انجام دهید.»
۲) XRP بسیار ناپایدار است و بانکها نمیتوانند آن را کنترل کنند
ارزش XRP دقیقا مانند سایر ارزهای رمزنگاری شده ناپایدار و متزلزل است. پول بیپشتوانه نیز مانند آنها، در طول بازههای زمانی طولانی، ناپایدار است. در روابط نوسترو و وسترو، بانکها در دورههای زمانی طولانی، در معرض نوسانات نرخ تبادل ارز قرار دارند و ریسک بعضی از ارزها، چندان بالاست که بانکها حتی برای ورود به حوزه این ارزها نیز محتاطانه رفتار میکنند.
اکسرپید عملیات خود را از طریق خرید و فروش XRP در کوتاهترین بازه زمانی ممکن انجام میدهد و نه با نگهداری آن، بنابراین نیازی نیست که بانکها XRP را نگهداری کنند. انجام یک پرداخت اکسرپید به طور میانگین چند دقیقه طول میکشد، بنابراین ریسک ناپایداری آن حداقل است. زمان نگهداری ارز XRP توسط بانک، به مدت زمان لازم برای انجام یک تراکنش در دفترکل این ارز رمزنگاری شده بستگی دارد. این سرعت در حال حاضر به حدود ۱۵۰۰ تراکنش در ثانیه میرسد.
تنها دلیلی که میتواند بانکها را برای نگهداری XRP مجاب کند، عبارت است از: استفاده از آن به عنوان یک سرویس تبادل مابین XRP و پول بیپشتوانه. این کار مستلزم مقابله با ریسک ناپایداری ارزش XRP است. این سناریو تفاوت چندانی با حسابهای نوسترو، که بانکها باید ناپایداری ارزهای بیپشتوانه را با استفاده از محصولات فرعی مدیریت کنند، ندارد.
۳) ارزهای پایدار گزینه مناسبتری برای پرداختهای برونمرزی هستند
اغلب توکنهای صادرشده بر روی بلاکچین اتریوم (Ethereum)، از نوع استیبلکوینها یا همان ارزهای پایدار هستند. تسویه پرداختهای مبتنی بر ارزهای پایدار، بسته به تعداد تأییدیههای مورد نیاز و فعالیت شبکه، معمولاً ۱۰ الی ۱۵ دقیقه یا بیشتر زمان میبرد. این امر باعث میشود تا زمان قرار گرفتن در معرض ریسک ناپایداری افزایش یابد، اما از آنجا که ارزهای پایدار ثبات بیشتری نسبت به XRP دارند (چون پشتوانه آنها ارزهای فیات است)، مشکل چندانی بوجود نمیآید. در حالت کلی، در مواقعی که ارزش بازار ارزهای پایدار بیشتر از XRP باشد، بهتر است بجای XRP از این ارزها استفاده شود.
XRP مانند بیتکوین، اتریوم و یا سایر ارزهای رمزنگاریشده، توسط شخص خاصی صادر نمیشود و نمایانگر هیچ ارزش دیگری جز خودش نیست. ارزش این ارزها دچار نوسان و تغییر میشود، ولی ارزهای پایدار ارزشی ثابت دارند.
بنابراین مسأله اصلی، مساله اعتماد است. هر ارزی که تحت حمایت یک پول بیپشتوانه قرار داشته باشد، همواره:
• درست به اندازه ارزی که تحت حمایت آن قرار دارد، ناپایدار است.
• توسط شخص ثالث به عنوان یک سند بدهکاری برای پول بیپشتوانه واقعی، مورد استفاده قرار میگیرد.
تاواندا کمبو (Tawanda Kembo) که یک حامی و ترویجدهنده بیتکوین است، اینطور میگوید: «پیش از رواج بیتکوین، برای استفاده از پول دیجیتال، به یک شخص ثالث قابل اعتماد نیاز داشتیم تا سابقه و مدارکی از داراییهای هر فرد را نگهداری کند. مسترکارت (MasterCard)، ویزا (VISA)، بانک شما و یا در صورتی که از پول همراه استفاده میکنید، اپراتور تلفن همراه شما، مثالهایی از این اشخاص ثالث قابل اعتماد هستند. بنابراین اگر آلیس ۱۰۰ پوند برای باب ارسال میکرد، شخص ثالث قابل اعتماد، حساب آلیس را به عنوان بدهکار و حساب باب را به عنوان بستانکار در نظر میگرفت. سپس شخص ثالث دفترکل خود را بهروز میکرد و همه ما مجبور بودیم به این که شخص ثالث کار درست را انجام میدهد و ناظر خوبی برای پول ماست، اعتماد کنیم.»
یکی از بزرگترین دستاوردهای عملیاتی بلاکچین در مقایسه با پول بیپشتوانه، عبارت است از: حرکت از یک سیستم مبتنی بر اعتماد، به سمت محیطی بیاعتماد. اگر صادرکننده یک ارز پایدار هک شود، ورشکسته شود، تقلب کند یا به طریقی توسط دولت تحریم شود، ارزش وعده داده شده این ارز پایدار تغییر میکند و حتی ممکن است ارزش آن به کلی از بین برود.
این نگرانیها و ترسها باعث افزایش میزان حسابرسی و تقویت شفافیت شدهاند.
اسناد بدهکاری با فراهم کردن برخی از مزایای بلاکچین در پولهای بیپشتوانه، (مانند قابلیت انتقال و معامله با ارزهای رمزنگاریشده)، مسیر رسیدن به یک هدف بزرگ را هموار میکنند. با وجود این که مبادلات غیرمتمرکز دفترکل XRP، بر اساس اسناد بدهکاری میباشند، اما برای معامله یک سند بدهکاری، به یک پرسش باید پاسخ مثبت داده شود. این پرسش به معاملهگر این مسأله را یادآوری میکند که «آیا به صادرکننده این سند بدهکاری اعتماد دارید؟»
4) در جایی که بانکهای مرکزی ارزهای دیجیتال صادر میکنند، دیگر نیازی به XRP وجود ندارد
ارزهای دیجیتال بانک مرکزی، همان ارزهای پایدار میباشد، اما در این حالت به جای اعتماد به یک شخص ثالث، به همان صادرکنندهای اعتماد میکنیم که از پول بیپشتوانه حمایت میکند.
پاسخ دادن به این پرسش که آیا ارزهای پایدار، در زمینه تسویه پرداختها، جایگزین مناسبی برای XRP هستند یا خیر، بستگی به همان پارامترهای مشابه پول بیپشتوانه دارد: آیا قابلیت نقد شدن برای ارزهای پایدار وجود دارد؟ یا به عبارت دیگر، آیا بازارگردانها و پذیرندگان کافی در دو طرف تراکنش وجود دارند یا خیر؟
ارزهای دیجیتال بانک مرکزی اساساً همان مدل مالی سیستمهای موجود را خواهند داشت. این نوع ارز رمزنگاریشده صرفاً یک معادل دیجیتال برای ابزار مالی کاغذی هستند و مسائلی که در تصور اشتباه اول بر روی آنها تاکید شد، در این مورد نیز وجود خواهند داشت.
XRP و دفترکل XRP
۵) XRP یک ارز رمزنگاریشده واقعی نیست
برای بحث بر سر این که آیا XRP یک ارز رمزنگاریشده واقعی است یا نه، باید در ابتدا تعریفی از ارز رمزنگاریشده در اختیار داشته باشیم. در ادامه چند تعریف از ارز رمزنگاریشده را میخوانیم:
واژهنامه آکسفورد: «یک ارز دیجیتال که در آن از تکنیکهای رمزنگاری به منظور تنظیم تولید واحدهای پول و تأیید انتقال وجوه استفاده میشود و مستقل از یک بانک مرکزی عمل میکند.»
مریم- وبستر (Merriam-Webster): «هر شکلی از پول که فقط به شکل دیجیتال موجود است و معمولاً هیچ مقام مسئول صادرکننده یا مرجع رگولاتوری ندارد، اما در عوض از یک سیستم غیرمتمرکز برای ثبت تراکنشها و مدیریت صدور واحدهای جدید استفاده میکند و به منظور جلوگیری از تراکنشهای تقلبی و جعلی، بر رمزنگاری تکیه میکند.»
ویکیپدیا: «ارز رمزنگاریشده یک دارایی دیجیتال است که با هدف فعالیت به عنوان یک واسطه تبادل طراحی شده است و از رمزنگاری قوی برای حفظ امنیت تراکنشهای مالی، کنترل ایجاد واحدهای اضافی و تأیید انتقال داراییها استفاده میکند. از آنجا که ارزهای رمزنگاریشده در برابر ارز دیجیتال متمرکز و سیستمهای بانکداری مرکزی قرار دارند، از کنترل غیرمتمرکز استفاده میکنند.»
میتوانیم نقاط مشترک این تعاریف را به صورت زیر خلاصه کنیم:
۱. تکنیکهای رمزگذاری (رمزنگاری) برای بررسی و تایید تراکنشها
۲. سیستم غیرمتمرکز
۳. عدم وجود مسئول صادرکننده یا رگولاتور مرکزی
همه این موارد در مورد XRP صادق هستند.
ریشه تصور غلط رایج پنجم، احتمالا این مورد است که: سایر بلاکچینها برای تایید تراکنشها، از الگوریتمهای اثبات کار (Proof-of-Work) و اثبات سهام (Proof-of-Stake) از طریق فرآیند «ماینینگ» استفاده میکنند، ولی دفتر کل XRP از یک مکانیزم اجماع استفاده میکند و برای مشارکتکنندگان هیچ پاداشی نمیدهد.
۶) دفتر کل XRP غیرمتمرکز نیست
الگوریتمهای اثبات کار و اثبات سهام، برای تایید تراکنشها و دادان پاداشها، به محاسبه هشها (Hash) تکیه دارند؛ هرچه بر تعداد اعضای این بلاکچینها افزوده شود، قدرت هش (Hashpower) بیشتری برای پایین نگه داشتن زمان تراکنشها بوجود میآید، همچنین نیروی برق بیشتری نیز استفاده خواهد شد. این پاداشها، از لحاظ تئوری، به جذب مشارکتکنندگان (به اصطلاح ماینرها) و در نتیجه، ترویج غیرمتمرکزسازی کمک میکنند.
غیرمتمرکزسازی به تحقق حداقل دو هدف عمده کمک میکند:
۱. بلاکچینهای اثبات کار و اثبات سهام، به طور طبیعی آسیبپذیر هستند و اگر یک شخص در مجموع مالک ۵۱ درصد از قدرت هش باشد، این احتمال وجود دارد که تراکنشها را تکرار کند و بنابراین، مبلغ فرستاده شده را دوباره ارسال کند. این پدیده اغلب با عنوان «دو برابر خرج کردن» یا «دابلاسپندینگ» و «حملات ۵۱ درصد» شناخته میشود.
۲. حاکمیت: بلاکچینها قرار است شبکههایی باز باشند که در آنها، هیچ مقام متصدی مرکزی وجود نداشته باشد که بتواند مداخلاتی مانند رد کردن تراکنشها در شبکه را انجام دهد.
دفتر کل XRP بر الگوریتمهای اثبات کار و اثبات سهام متکی نیست، اما بر الگوریتم اجماع چرا. این مسأله آن را در برابر دو برابر خرج کردن مصون میکند. بنابراین غیرمتمرکزسازی به تحقق هدف حذف حاکمیت در شبکه کمک میکند. علاوه بر این، مزیت استفاده از نیروی برق بسیار کمتر را نیز با خود به همراه دارد.
یک شبکه اثبات کار و اثبات سهام، با هدف رقابتی بودن ساخته میشود، چرا که همه مشارکتکنندگان میخواهند به پاداشها برسند. در یک شبکه اجماع، رقابتی بین مشارکتکنندگان وجود ندارد و انگیزه مشارکت در شبکه، بهرهمندی از یک سیستم قابل اعتماد میباشد.
همچنین میتوانید نگاهی به تصور غلط شماره ۱۱ بیاندازید.
۷) مکانیزم اجماع، ایجاد فورک را به راحتی ممکن میکند
دفتر کل XRP به عنوان شبکهای همتابههمتا از گرههای مشارکتکننده، کار میکند. هر گره به تعدادی از اعتبارسنجها که برای خودش تعریف کرده است، اعتماد میکند. اما انسجام شبکه به سرورهای مختلفی بستگی دارد که لیستهایی را انتخاب میکنند که درجه بالایی از اشتراک را دارا هستند.
اولین بخش از اجماع شامل توافق بر سر این است که کدام تراکنشها در دفتر کل بعدی قرار گیرند (آن دسته از تراکنشها که در دفتر کل بعدی جای نمیگیرند، برای دفتر کل بعد از آن در نظر گرفته خواهند شد. مورد شماره ۸ را بخوانید).
بخش دوم اجماع شامل اعتبارسنجی میشود. هر اعتبارسنج، اعتبار این تراکنشها را به صورت مستقل تایید میکند، این کار منجر به تولید یک هش شناسایی برای دفترکل میشود. این هش به منظور مقایسه نتایج به دست آمده از اعتبارسنجها استفاده میشود و در صورتی که اجماع به دست آید، نسخه «پیروز» دفتر کل مورد استفاده قرار میگیرد. اعتبارسنجهایی که به توافق نرسیدهاند، یا یک دفتر کل جدید و صحیح را محاسبه میکنند و یا آن را به شکلی که مورد نیاز است، بازیابی میکنند.
دفاتر کلی که پیروز نشدهاند، «فورکهای داخلی» موقتی و کوچکی هستند که در بیشتر موارد با بسته شدن دفتر کل بعدی، برطرف خواهند شد. مدل اجماع کامل نیست و مستلزم همپوشانی مشخصی از اعتبارسنجهای قابل اطمینان میباشد. بر اساس مستندات ارائه شده توسط ریپل، «در بدترین حالت، چیزی کمتر از حدود ۹۰ درصد از همپوشانی میتواند منجر به این شود که بعضی از مشارکتکنندگان از یکدیگر دور شده و انشعاب پیدا کنند». اگر اجماع به دست نیاید، «باعث میشود تا شبکه چند ثانیه را از دست بدهد که میتوانست در مدت این چند ثانیه، پیشرفت رو به جلو داشته باشد، اما این اتفاق بسیار نادر است. در چنین مواردی، احتمال این که دور بعدی اجماع به شکست منجر شود، بسیار کم است، چرا که اختلاف نظرها در فرآیند اجماع برطرف شدهاند و فقط اختلاف نظرهای باقیمانده میتوانند یک شکست را به دنبال داشته باشند.»
اخیراً یک الگوریتم اجماع جدید به نام کبالت (Cobalt) توسعه یافته است که در کنار فراهم کردن سایر مزایا، نیازمندی به همپوشانی را نیز تا حدود ۶۰ درصد پایین میآورد.
دیوید شوارتز (Daviud Schwartz) میگوید: «یک دفتر کل XRP که از کبالت استفاده کند، احتمالاً به میزان چشمگیری سریعتر از وضعیت حال حاضر خود خواهد بود. این مسأله تأثیر قابل توجهی در تعداد تراکنشهایی که این دفتر کل میتواند در مدت یک ثانیه به آنها رسیدگی کند، نخواهد داشت، چرا که تعداد تراکنشها توسط الگوریتم اجماع محدود نمیشود. اما میتواند به تراکنشها اجازه دهد تا در مقایسه با مدت زمان فعلی تایید که کمتر از هفت ثانیه است، در زمان کمتر از دو ثانیه تایید شوند.»
8) XRP کارمزدهای مخفی بسیاری دارد (که به ریپل برمیگردند)
استفاده از دفتر کل XRP، کارمزد دارد و در اکثر موارد، مصرفکننده خودش تصمیم میگیرد که این هزینه چقدر باشد (که باید بیشتر از حداقل کارمزد، که XRP 0/00001 است، باشد). اندازه دستمزد مشخص میکند که تراکنش چطور توسط اعتبارسنجها اولویتبندی شود، بنابراین کارمزدهای بالاتر از میزان حداقل، تضمینکننده یک تراکنش سریعتر خواهند بود.
بر خلاف سایر بلاکچینها، این کارمزد نه به یک متصدی مرکزی بازگردانده میشود و نه به عنوان پاداش به اعتبارسنجها پرداخت میشود، بلکه میسوزد و این مسأله XRP را تبدیل به ارزی میکند که تورم منفی را به دنبال دارد.
برخی نیز تصور میکنند کارمزدها صرف ایجاد حساب در دفتر کل میشود، اما این افراد «کارمزدها» را با «ذخائر» اشتباه میگیرند. کارمزدها و ذخائر هر دو با هدف محافظت از دفتر کل در برابر اسپمها، استفاده خرابکارانه و حملات منع سرویس (Denial-of-Service) به کار برده میشوند. ذخائر مقادیری از XRP هستند که در ازای مالکیت یک شی، در دفترکل نگه داشته میشوند.
رایجترین ذخیره، ذخیره پایه (Base Reserve) است که شامل حداقل XRP مورد نیازی است که باید در حساب خود نگه دارید تا بتوانید تراکنشها را به شبکه ارسال کنید. از آنجا که در حال حاضر نمیتوان حسابها را پاک کرد، ذخیره پایه غیرقابلبازیابی است. قابلیتی در حال توسعه است که اگر توسط شبکه پذیرفته شود، باعث میشود تا ذخائر پایه قابل بازیابی باشند.
سایر ذخائر، ذخائر مالک (Owner Reserve) نام دارند که مانند ذخیره پایه، حداقل مقداری هستند که باید در یک حساب نگه دارید. برای تحقق اهداف مختلف، ارائه پیشنهادات در تبادل غیرمتمرکز و لیست امضاکننده (برای حسابهای چند امضایی)، لازم است که ذخیره مالک بالاتر از ذخیره پایه باشد.
در زمان نوشتن این مقاله، ذخیره پایه برابر با ۲۰ XRP و ذخیره مالک برابر ۵ XRP است، اما این مقادیر میتوانند توسط اعتبارسنجها و از طریق رایگیری تغییر داده شوند. این تغییر مسبوق به سابقه است و پیشتر و درپی افزایش قیمت XRPانجام گرفته است. در گذشته، ذخیره پایه اولیه ۲۰۰ XRP و ذخیره مالک اولیه ۵۰ XRP بود.
مشاهده مقدار XRP باقیمانده همواره امکانپذیر است، چون این مقدار در هر دفتر کل بستهشده محاسبه و شمرده میشود.
۹) ریپل سازنده و صادرکننده XRP است
در سال ۲۰۰۴، یک توسعهدهنده به نام رایان فاگر (Ryan Fugger)، یک پروتکل پرداخت و پلتفرم غیرمتمرکز به نام ریپلپی (Ripplepay) را توسعه داد تا یک شبکه مالی خلق کند که میتواند بدون نیاز به بانکها، از طریق وامدهی همتابههمتا کار کند.
در اوایل سال ۲۰۱۱، آرتور بریتو (Arthur Britto)، جد مککیلب (Jed McCaleb) و دیوید شوارتز، یک تیم را تشکیل دادند و بر روی چیزی که ما امروزه آن را با عنوان دفتر کل XRP میشناسیم، کار کردند. آنها بر روی ایجاد یک سیستم جایگزین تمرکز داشتند که بتواند نقاط ضعفی که در بیتکوین وجود دارد، مانند خطر حملات ۵۱ درصد (تصور غلط شماره ۶ را بخوانید) را از میان بردارد.
در ماه اوت سال ۲۰۱۲، کریس لارسن (Chris Larsen) به این تیم ملحق شد و از آن پس، آنها به سراغ رایان فاگر رفتند تا ارز دیجیتال خودشان را در شبکه اعتباری او به کار ببرند. فاگر با این ایده جدید موافقت کرد و آنها در کنار یکدیگر، شرکت جدیدی با نام اوپنکوین (OpenCoin) تأسیس کردند که کنترل کامل چیزی که پیش از آن تحت عنوان ریپلپی وجود داشت را در اختیار گرفت.
در طول سالهای آتی، آنها موفق شدند سرمایهای در حدود ۹ میلیون دلار جذب کنند و در سال ۲۰۱۳، این برند را به اصل خود یعنی ریپلپی بازگرداندند و آن را ریپل لبز (Ripple Labs) نامیدند. همچنین کد منبع آن را در معرض عموم قرار دادند تا این پروژه توسط جامعه حفظ و نگهداری شود.
برای اطمینان از پایداری شرکت، بنیانگذاران آن تصمیم گرفتند تا XRP را به این شرکت (اوپنکوین) اهدا کنند و در عین حال، برای خودشان نیز سهامی به شکل زیر در نظر گرفتند:
• شرکت (اوپنکوین): ۸۰ میلیارد XRP
• جد مککیلب: ۹ میلیارد XRP
• کریس لارسن: ۷ میلیارد XRP
• سایر بنیانگذاران: ۴ میلیارد XRP
فراموش نکنید که این اتفاق، پیش از عرضه اولیه سکه (ICO) اتفاق افتاده است. امروزه استارتاپهای جدید میتوانند به کمک ICO، میلیونها دلار سرمایه جذب کنند تا پشتیبان توسعه اولیه و سالهای ابتدایی کسب و کار آنها باشد.
این مسأله که آیا ریپل XRP را صادر کرده است یا خیر، در هالهای از ابهام قرار دارد. دفترکل XRP پیش از آن که این شرکت شکل بگیرد، توسعه داده شده بود، اما بنیانگذاران شرکت همان افرادی هستند که دفترکل را نیز توسعه دادهاند. سوال اصلی این است که چه فرقی میکند؟
سوال بالا اغلب از دل این بحث بیرون میآید که آیا XRP یک اوراق بهادار است یا نه. با فرض بر این که XRP توسط ریپل ایجاد شده باشد، خرید XRP به منزله سهیم شدن در یک «عرضه سکه» بیپایان میباشد. همچنین XRP «قابل ماین شدن» نیست و فرض اینکه یک ارز رمزنگاریشده نباید یک مقام صادرکننده یا رگولاتور مرکزی داشته باشد را به چالش میکشد؛ از این رو، این سوال مطرح میشود که آیا XRP یک ارز رمزنگاریشده واقعی است یا نه (تصور غلط شماره ۵).
تعریف ایالات متحده از اوراق بهادار چنین است:
بخش 2(ای)(36) از مصوبه 1940:
«هر گونه یادداشت، سهام سرمایه، سهام خزانه، اوراق بهادار آتی، اوراق قرضه، اوراق بدون پشتوانه، مدرک تعهد مالی، سند سود یا شرکت در هر گونه توافق مشارکت سود، گواهی اعتبار وثیقه، گواهی یا اشتراک پیشسازماندهی، سهام قابل انتقال، قرارداد سرمایهگذاری، گواهی اعتبار رأی، گواهی سپرده برای اوراق بهادار، سود کسری تقسیمنشده نفت، گاز یا سایر حقوق استخراجی، هر گونه قرارداد فروش، قرارداد معامله، اجازه خرید یا فروش یا عدم خرید یا فروش در محدوده قیمتهای تعیین شده از سوی صاحب سهام، اختیار معامله، یا امتیاز هر نوع اوراق بهاداری (شامل یک گواهی سپرده) یا هر نوع گروه یا شاخصی از اوراق بهادار (شامل هر نوع سود حاصل یا ارزش وابسته به آن)، یا هر گونه قرارداد فروش، قرارداد معامله، اجازه خرید یا فروش یا عدم خرید یا فروش در محدوده قیمتهای تعیین شده از سوی صاحب سهام، اختیار معامله، یا امتیاز وارد بر یک تبادل اوراق بهادار ملی مرتبط با ارز خارجی، یا به طور کلی، هر نوع سود یا سندی که با نام «اوراق بهادار» شناخته میشود، یا هر گونه گواهی سود یا مشارکت، گواهی، رسید، وثیقه، ضمانتنامه یا حق موقت یا خلالمدت اشتراک یا خرید هر یک از موارد ذکر شده»
تعیین این که آیا یک دارایی به عنوان یک قرارداد سرمایهگذاری طبقهبندی میشود یا نه، معمولاً به کمک تست هاوی (Howey test) انجام میشود:
۱. سرمایهگذاری بر روی پول است.
۲. انتظار سود از این سرمایهگذاری وجود دارد.
۳. سرمایهگذاری پول در یک شرکت عادی انجام گرفته است.
۴. هر نوع سودی، حاصل تلاشهای یک ترویجدهنده یا شخص ثالث است.
در خصوص XRP:
۱. بله، شما در اکوسیستم XRP، پول سرمایهگذاری میکنید.
۲. در مورد خریدهای سفتهبازی، همانند همه خریدهای سفتهبازی دیگر، انتظار سود وجود دارد. اما در مورد کاربردپذیری، مثلا خرید و فروش XRP برای پرداخت هزینه کالاها یا انتقال برونمرزی پول، انتظار سود از XRP وجود ندارد. XRP یک سهم در شرکت ریپل نیست و پرداختی تحت عنوان سود سهام یا پاداشهای مشابه در قبال نگهداری این دارایی انجام نمیشود.
۳. خرید XRP ارتباطی به ریپل ندارد. XRP یک دفتر کل غیرمتمرکز متنباز است و هر کسی میتواند به این دفتر کل چیزی اضافه کند. با خرید XRP، سرمایهگذاری در اکوسیستم XRP صورت میگیرد، که ریپل اولین و بزرگترین بازیگر آن است.
۴. سود در صورتی ایجاد میشود که اکوسیستم XRP رشد کند، این امر تنها از تلاش ریپل حاصل نمیشود، بلکه حاصل تلاش تمام مشارکتکنندگانی است که محصولاتی را تولید میکنند که از دفترکل XRP بهره میبرند.
این مسأله که آیا XRP در ایالات متحده به عنوان اوراق بهادار طبقهبندی میشود یا نه، هنوز مشخص نشده است.
۱۰) ریپل میتواند XRP بیشتری منتشر کند
از زمانی که دفتر کل XRP در ژانویه سال ۲۰۱۳ شروع به کار کرد، بیش از ۴۵ میلیون دفتر کل با موفقیت بسته شدهاند. این دفتر کل با ۱۰۰ میلیون XRP شروع به کار کرد و به صورت هاردکد، در نرمافزار تعبیه شده است.
در حال حاضر روش یا قابلیتی برای اضافه کردن XRP به این کد وجود ندارد؛ بنابراین اگر به هر دلیلی نیاز به انتشار XRP باشد، باید تغییر بزرگی در کد آن ایجاد شود و سپس این کد توسط شبکه کامل اعتبارسنجهای XRP مورد پذیرش قرار بگیرد.
از آنجا که این دفترکل غیرمتمرکز است، دقیقا مانند همه بلاکچینهای غیرمتمرکز دیگر، هیچ مقام مسئولی نمیتواند تصمیم انجام چنین کاری را بگیرد.
در ۲۶ نوامبر سال ۲۰۱۷، دیوید شوارتز در پاسخ به این ادعا اینطور توئیت میکند: «میدانم که گفته بودم جواب این سوال را نمیدهم، اما سوال، بسیار مسخره است.»
تنها راه تغییر دادن مقدار XRP موجود در شبکه، که هر کاربری میتواند آن را انجام دهد، از طریق استفاده کردن آن است. هر بار که یک تراکنش انجام میشود، یک کارمزد «سوزانده» میشود و مقدار سوزاندهشده هرگز دوباره در دسترس قرار نمیگیرد (تصور غلط ۸ را بخوانید).
سوزاندن دائمی XRP، مقدار XRP موجود در بازار را کاهش میدهد (در هنگام نوشتن این مقاله، موجودی باقیمانده کلی معادل 99/991 XRP است) و به مرور زمان، تأثیر مثبتی بر روی قیمت XRP خواهد داشت، چرا که موجودی ارز کاهش مییابد و در عین حال، مقبولیت آن افزایش پیدا میکند.
مدل کسبوکاری ریپل
۱۱) ریپل شبکه و این که چه کسانی میتوانند تراکنشها را اعتبارسنجی کنند را کنترل میکند، این امر آن را به یک بلاکچین متمرکز و مجوز محور تبدیل میکند
هر گره شرکتکننده در شبکه دفتر کل XRP باید برای کارکرد مکانیزم اجماع، به تعدادی از اعتبارسنجهای موجود در شبکه اعتماد کند (تصور غلط شماره ۷)، از این رو هر گره دارای یک لیست گره منحصربهفرد (Unique Node List) است. همه گروهها در انتخاب اعتبارسنجهای مورد اعتمادشان، آزادی عمل دارند، اما زمانی که مکانیزم اجماع به منظور حصول اطمینان از اجماع میان مشارکتکنندگان، نیازمند همپوشانی خاصی از گرهها باشد، ریپل یک لیست گره منحصربهفرد صادر میکند.
این لیست گره منحصربهفرد توسط ریپل توصیه شده است و ریپل آن را به صورت منظم بهروز میکند تا اعتبارسنجهای جدیدی را که بهخوبی نگهداری شدهاند و توسط این صنعت، توسط خود ریپل و یا توسط جامعه وسیعتر XRP اداره میشوند را در بر بگیرد. این لیست گره منحصربهفرد، به صورت یک بسته در کنار نرمافزار درآمده است و در اکثر موارد، گرهها آن را تغییر نمیدهند. همچنین، لیست گره منحصربهفرد باعث ایجاد این سوءتفاهم شده است که ریپل، اعتبارسنجهایی که در کنار یکدیگر تشکیل یک اکثریت قاطع در شبکه میدهند را کنترل میکند. حتی این تصور را ایجاد کرده است که ریپل باید یک گره را پیش از آن که بخشی از شبکه شود، تایید کند.
فاصله گرفتن از این لیست گره منحصربهفرد توسط ریپل توصیه نمیشود، زیرا اگر همه افراد آن را استفاده کنند، یک همپوشانی ۱۰۰ درصدی از اعتبارسنجهای استفادهشده خواهیم داشت که عدم بروز هر گونه وقفه در فرآیند اجماع را تضمین میکند (تصور اشتباه شماره ۷ را بخوانید).
درست است که ریپل لیست گره منحصربهفرد را کنترل میکند، اما اطمینان یافتن از غیرمتمرکز بودن شبکه جزو بزرگترین آرمانهای آنها به شمار میرود. همانطور که ریپل در یک مقاله در وبلاگ خود مینویسد،
بیشتر از نیمی از اعتبارسنجهایی که ریپل در لیست گره منحصربهفرد خود آنها را توصیه میکند، به وسیله مردم و گروههایی خارج از این شرکت اداره میشوند و ریپل روز به روز به اضافه کردن اعتبارسنجهای مستقل به این لیست ادامه میدهد. این اقدام نشان میدهد که اعتبارسنجهای ریپل، قدرت معناداری در دفترکل XRP ندارند.
از میان تمام اعتبارسنجهای موجود در دفترکل XRP، ریپل تنها ۶ درصد آنها را اداره میکند. پس در نتیجه، برای این که منافع صنعت یا جامعه و همچنین منافع ریپل حفظ شوند، اعتبارسنجها میتوانند بر روی یک لیست گره منحصربهفرد دیگر توافق کنند تا در کنار هم، ریپل را مستثنی کنند. وضعیت فعلی اعتبارسنجها را میتوانید اینجا مشاهده کنید.
۱۲) ریپل قیمت بازار XRP را کنترل میکند
از آن جهت که ریپل مالک اکثریت (۶۰ درصد) XRP است، بنابراین XRP بخشی طبیعی از مدل درآمد آن میباشد. ریپل علیرغم داشتن اکثریت سهام، در شرایط عادی امکان دسترسی به بخش اعظمی از XRP را ندارد. این مقدار توسط یک سپرده تضمینی نگهداری میشود و در ماه، فقط یک میلیارد آن را میتوان آزاد کرد.
تصمیمگیری برای انتقال ۵۵ میلیون XRP به سپرده تضمینی، در ماه می سال ۲۰۱۷ به اعلام عمومی رسید و در دسامبر همان سال به تحقق پیوست. این اقدام با وعده جلوگیری از اشباع بازار (فروش برنامهریزی شده XRP در مبادلات، که محدود به درصد کمی از حجم کلی مبادله باشد)، فروش فرابورس به سرمایهگذاران نهادی به منظور انگیزه دادن به اکوسیستم XRP و بازگرداندن مبالغ استفادهنشده در هر ماه به یک سپرده تضمینی جدید برای آزاد شدن «در دنباله» سپردههای تضمینی موجود، همراه است. یکی دیگر از دلایل این تصمیم، عبارت است از افزودن شفافیت به استفاده و فروش XRP از طریق انتشار گزارشات بازار XRP به صورت سهماهه. در این گزارشها مقادیر خرج شده از سپرده تضمینی و مقادیر بازگردانده شده به آن، اعلام میشود.
اگر ما به این که ریپل به وعده خود وفا خواهند کرد، اعتماد نکنیم، ممکن است تصور کنیم که آنها انگیزه دستکاری قیمت و افزایش آن را دارند. لازم به ذکر است که ریپل بخش عظیمی از XRP را تحت مالکیت خود دارد و بیش از همه از افزایش قیمت آن سود میبرد.
روش بالا بردن قیمت هر ارزی، خریدن آن از بازار و ایجاد «اثر پمپ» و ادامه دادن به خرید آن برای پایدار کردن قیمت است. دو مشکل در این کار وجود دارد:
۱. ریپل مجبور خواهد بود پول بیپشتوانهای که در ابتدا در ازای فروش XRP به دست آورده بود را خرج کند.
۲. برای بهرهمندی کامل از منافع این اقدام، ریپل باید XRP را در همان بازاری که آن را با خرید مداوم خالی کرده، به فروش برساند.
با توجه به مشکلات زیاد افزایش قیمت و قیمتشکنی در همان بازار و دسترسی محدود به وجوه سپرده تضمینی، این احتمال وجود دارد که قیمت بازار XRP تحت تاثیر خرید و فروشهای ریپل و میزان استقبال از محصولات سایر شرکتهایی قرار بگیرد که در اکوسیستم XRP به تولید محصول مشغول هستند.
13) مدل درآمد ریپل، XRP است
اگر این مدل درآمد در حال خالی کردن XRP و خروج از بازار است، آنها باید در ابتدا مشکل خالی شدن و قیمتشکنی موجود در بازار را حل کنند، که ناشی از بندهای فروش و مشکلات دستکاری قیمت است (نگاهی به تصور غلط شماره ۱۲ بیاندازید).
بنابراین برای این که ریپل بتواند قیمت XRP را با موفقیت افزایش دهد، آنها باید محصولاتی را تولید کنند که یا در ظاهر کار میکند و یک محصول دروغی را به مردم جهان بفروشند، یا واقعا محصولاتی که کار میکنند را تولید کنند و اجازه دهند تا قیمت XRP به واسطه کاربردی بودن آن افزایش یابد. این یک موقعیت بسیار حساس برای ریپل است که در آن، تنها راه برای موفقیت ریپل با وجود مالکیت سهم بزرگی از XRP، این است که ارزشمندی XRP را در بازار آزاد افزایش دهد، بدون این که کنترلی بر روی آن داشته باشد.
این وضعیت منحصربهفرد، اتخاذ هر نوع تصمیم که توسط بازار، بهترین گزینه برای XRP دیکته نمیشود را برای ریپل غیرممکن و یا حداقل کاملاً احمقانه میکند. اقدام در سپردن ۵۵ میلیارد XRP (تصور غلط شماره ۱۲ را مطالعه کنید)، یک نمایش نزولی عظیم را برای ریپل به بار آورده است، بنابراین با وجود خراب کردن ارزشگذاری، ریپل همچنان چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد.
این موضوع تنها گزینه پیش روی ریپل را به فراهم آوردن شرایط لازم برای موفقیت XRP تبدیل کند. این کار با ارزانتر کردن XRP، به عنوان یک دارایی واریز، نسبت به داراییهای تورمی رقبا و حمایتشده توسط طرف مقابل و در نتیجه، افزایش ارزش XRP در بازار صورت میگیرد (تصور غلط شماره ۱۰ را بخوانید).
XRP با هدف پایدار کردن کسب و کار ریپل فروخته میشود (تصور غلط شماره ۱۲ را مطالعه کنید)، اما زمانی که موجودیها تخلیه شوند، دیگر درآمد مستمری از جانب خود XRP وجود نخواهد داشت. بنابراین این روش منبع درآمد باثباتی به حساب نمیآید.
با این حال، نرمافزار ریپل احتمالا بر مبنای اشتراک است و از جانب مشتریان داخلی، جریان مستمری از درآمد برای ریپل ایجاد شده است و هرچه تعداد مشارکتکنندگان بیشتر باشد، درآمد بیشتری تولید خواهد شد. ریپل در امر فروش محصول اکسکارنت خود به موسسات مالی به شدت موفق عمل کرده است.
در نتیجه این امر، ریپل در ماه می سال ۲۰۱۸، اکسپرینگ (Xpring) را راهاندازی کرد:
به نقل از وبسایت اکسپرینگ:
اکسپرینگ ( که در انگلیسی اسپرینگ خوانده میشود) یک ابتکار از سوی ریپل است که زیرساخت مورد نیاز را میسازد و به پروژههای نوآورانه بلاکچین کمک میکند تا از طریق سرمایهگذاریها و شراکتها رشد کنند. ما قویاً بر روی پروژههایی که XRP و دفتر کل XRP را میسازد و آن را کاربردی میکند، تمرکز داریم.
بنابراین در کنار درک قیمت و درآمد نرمافزار XRP، ریپل بر روی شرکتها سرمایهگذاری میکند و مشارکتهایی را به منظور تقویت اکوسیستم XRP تشکیل میدهد و در نتیجه، سهام مالکیت شرکتها را در اختیار میگیرد تا از طریق سودهای سهام آتی، تولید درآمد کند.
۱۴) ریپل به شرکتها پول میدهد تا اینطور به نظر برسد که مشتریان بیشتری دارد
این تصور غلط تا حدودی بر اساس این حدس و گمان است که ریپل XRP را با یک تخفیف به بانکها و مشتریان میفروشد، دیوید شوارتز در این باره اظهار نظر معروف خود را دارد که میگوید: «چرا ما باید دست به چنین کاری بزنیم؟ این کار فقط باعث میشود پولمان را بیهوده خرج کنیم.»
اما در مورد برنامه شتابدهنده ریپلنت (RippleNet Accelerator Program) نیز ریپل در ماه اکتبر اعلام کرد که:
«از امروز، ریپل یک پاداش منحصربهفرد را برای آن دسته از موسسات مالی که در بازار خودشان اولین کسانی هستند که پرداختهای تجاری را از طریق ریپلنت پردازش میکنند، در نظر خواهد گرفت. این پاداشها در قالب تخفیفهایی از طریق برنامه جدید شتابدهنده ریپلنت ارائه خواهند شد.»
بنابراین اگر دقیقتر نگاه کنیم، این مورد اصلا یک تصور غلط نیست، بلکه نشانگر یک برنامه تشویقی توسط ریپل است تا مشتریان را با خدمات و محصولات آشنا کند و اکوسیستم XRP را گسترش دهد.
پرداخت هزینه برای ترویج یک محصول، کاری غیرعادی نیست و بهخصوص در کسب و کار ارزهای رمزنگاریشده، امری کاملا عادی است.
همچنین در بخشهای دیگر کسب و کار، برنامههای تشویقی، پدیدهای رایج برای حفظ کارمندان و مشتریان است. ریپل از زبان مونیکا لانگ (Monica Long) در این باره توضیح میدهد:
«ما یک صفحه از امثال پیپال (PayPal) قرض میگیریم و به منظور شتاب بخشیدن به اثر شبکه در ریپلنت، مشوقهایی را در آن صفحه پیادهسازی میکنیم. از آنجا که ما مشوقها را در قالب XRP ارائه میدهیم، پیشبینی میکنیم که شاهد یک مزیت اضافی باشیم. این مزیت عبارت است از فراهم کردن زمینه ورود آسان موسسات به جریان مالی XRP و بهکارگیری آن به عنوان یک سیستم پرداخت، با هدف کاهش هزینه نقدینگی در آینده. نتایج پذیرش اولیه مشوقهای XRP در مرحله تست، بسیار مثبت بوده است.»
منبع: فوربس
آمریکاییا خیلی سعی میکنن ریپل رو بزک کنن اما ریپل برخلاف ادعایی که میشه، غیرمتمرکز محسوب نمیشه چون خودش بر نودها نظارت داره و میتونه هر نودی که دوست داره رو اخراج کنه