پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
یکهتازی فینتک چین و عقب ماندن غرب از قافله
علیرغم اینکه فینتک بریتانیا را از جوانب مختلف میتوان مورد ستایش قرار داد، اما بررسی فینتکها و تکنولوژیهای بزرگ طی سالهای اخیر، حاکی از تغییر هاب فینتک در جهان است. با نگاهی به فهرست گلوبال فینتک هاب (GFHI) میتوان دریافت که در حال حاضر، آمریکا و آسیا به سرعت در حال پیشروی در عرصه فینتک هستند و ظاهرا اروپا از این قافله عقب مانده است.
گلوبال فینتک طی آخرین اطلاعیه خود چین را بهعنوان هاب فینتک جهان معرفی کرده است و این در حالی است که در فهرست ارائه شده از سوی این مرکز، استرالیا و سنگاپور، علیرغم تمام پیشرفتهای خود در عرصهی فناوریهای مالی، به ترتیب در ردههای هشتم و نهم جای گرفتهاند. با نگاهی به اکوسیستم ایجاد شده در خلال شرکتهای بزرگی همچون علیبابا و تنسنت در چین، انتخاب این کشور بهعنوان مرکز فناوریهای مالی جهان چندان هم دور از انتظار نیست.
با این حال، به منظور بررسی عمیقتر فینتک چین و نحوه دستیابی این کشور به صدر فهرست شهرهای پیشتاز در عرصه فناوریهای مالی، با قلم مارتین چورزمپا (Martin Chorzempa) همراه میشویم.
«طی سفری که در سال 2013 به چین داشتم، از پاریس به پکن نقل مکان کردم تا روی سیستمهای مالی کشور چین مطالعه کنم. طی دو سال اقامت خود در این کشور توانستم تعداد قابل توجهی از کتب مالی چین را از زبان ماندارین (Mandarin) به انگلیسی ترجمه کرده و سیاستهای پولی این کشور را مورد مطالعه قرار دهم.
با این حال، در آن زمان تحولات چندان شگرفی را در این کشور احساس نمیکردم، تا اینکه در دیدار مجدد خود، علیپی من را تحت تاثیر قرار داد.
جالب است بدانید که بسیاری از کاربران در کشورهای خارجی زمان زیادی از وقت خود را به اپلیکیشنهای مالی چینی اختصاص میدهند و این میتواند نشانه موفقیت چینیها در سیطره بر بازارهای جهانی باشد.
من قبل از اینکه با این اپلیکیشنها آشنا شوم، زمان زیادی را صرف پیدا کردن دستگاه خودپرداز برای برداشت پول و حساب کردن سهم خود از صورتحساب رستوران با دوستانم میکردم، در حالی که دوستانم خیلی راحت و در کمترین زمان ممکن با استفاده از اپلیکیشنهای موبایلی ویچت یا علیپی –درست مثل ونمو– صورتحسابهای رستوران را پرداخت میکردند.
آنها خیلی راحت و تنها با کلیک شروع به سرمایهگذاری و دریافت بهره میکردند و این در حالی بود که من مجبور بودم برای انجام چنین اموری مدتها در صف بانک منتظر بمانم. اما سال گذشته، تنها با استفاده از یک اپلیکیشن موبایلی توانستم تا دوچرخهای کرایه کرده و خودم را به محل قرار ملاقاتم برسانم، صورتحساب ناهار را تنها با اسکن یک کد کیوآر (QR code) پرداخت کنم و هنگام برگشت نیز کرایه تاکسی را با استفاده از همین اپلیکیشن بپردازم.» اپلیکیشنی با عنوان دیدی (DiDi).
علیپیِ آنت فایننشیال و ویچتِ تنسنت، سبک زندگی مالی بسیاری از مردم جهان را تغییر دادهاند. فروشگاههایی وان استاپ (one-stop) که تنوعی سرسامآور از محصولات، خدمات، روشهای پرداختی، وامدهی، سرمایهگذاری و امتیازات اعتباری برای پرداخت کرایه تاکسی، رزروهای مسافرتی و رسانههای اجتماعی را در اختیار نیم میلیارد کاربر چینی قرار دادهاند.
از آنجا که حجم فروش از طریق این اپلیکیشنها فوقالعاده بالا است، علیبابا و تنسنت اطلاعات قابل اعتمادی در مورد سلامت و در عین حال عدم سلامت بسیاری از کسبوکارهای کوچک در سراسر چین در اختیار دارند. به همین دلیل نیز این شرکتها میتوانند به کسبوکارهایی که سیستمهای بانکی از دادن وام به آنها امتناع میورزند (به دلیل عدم احراز کفایت کسبوکارهای کوچک و عدم ریسکپذیری بانکها)، وام اعطا کنند. به همین ترتیب، کاربرانی هم که فاقد امتیاز اعتباری سنتی هستند، میتوانند مبالغ محدودی وام دریافت کنند چرا که آنتفایننشیال، تاریخچه خرید، تراکنشها و پرداختهای آنها را در اختیار دارد.
در عین حال، در ایالات متحده آمریکا مردم به شدت از پرداختهای مبتنی بر کارت استفاده میکنند و سالیانه چندین میلیارد دلار از تراکنشهای خود را در خلال چکهای کاغذی به انجام میرسانند. گوگل والت (Google Wallet) اگرچه در سال 2011 و دو سال پیش از کیف پول دیجیتال علیپی راهاندازی شده است، اما هنوز هم تقریبا بدون استفاده باقی مانده است. اپلپی نیز که تنها یک سال پس از آن راهاندازی شده است، به سختی میتواند خردهفروشانی را پیدا کند که حتی در شهرهای مهم و بزرگ نیز این پلتفرم را بهعنوان پلتفرم اصلی پرداختهای خود بپذیرند.
با مزایایی که از چنین سیستمهایی میبینیم، به نظرتان غرب چقدر با چین فاصله دارد؟ تنها چند سال؟ احتمالا نه! دلایل آن هم مشخص است:
1) چین برای انقلاب پرداخت آماده بود؛ چرا که جایگزین دیگری وجود نداشت
زمانی که در سال 2004، علیپی بهعنوان یک گزینه ساده پرداخت برای نخستین بار راهاندازی شد، صنعت خدمات مالی چین از لحاظ فناوری بسیار ضعیف بود. بانکهای مرکزی سنتی چین به دلیل وامهای بدی که اعطا کرده بودند در آستانه ورشکستگی قرار داشتند و برای کاربران متوسط و پایینتر از آن خدمات چندانی برای ارائه نداشتند. مردم مجبور بودند تا برای پرداخت صورتحسابها و قبضهای خود به شعب بانک مراجعه کرده و مدتها در صف انتظار بایستند؛ پسانداز برای مردم بسیار دشوار شده بود چرا که دولت نرخ بهره سپردهگذاریها را کمتر از نرخ تورم تعیین کرده بود؛ و واضح است که کسی قادر نبود کارت اعتباری دریافت کند. در آن زمان، تنها 7.3 درصد از مردم چین از اینترنت استفاده میکردند و این در حالی بود که 65 درصد از آمریکاییها، دسترسی کامل به اینترنت داشتند.
بنابراین هر چیز جدیدی که وارد این بازار میشد، بدون شک سیستمهای میرای سابق را کنار زده و یکهتازی میکرد. شرکتهای فینتک، به جای اینکه توسط غولهای بزرگ صنعت کوبیده شده یا تحت تملک آنها درآیند، در این فضا فرصت رشد داشتند.
در مقایسه با آن، در ایالات متحده آمریکا، شرکتهای ارائه دهنده خدمات مالی بزرگ گزینههای پیشنهادی درخوری برای کاربرانشان داشتند که اعطای وام، خدمات پرداخت و سرمایهگذاری از آن دست بود. هر شرکت فینتکی که میخواست وارد این عرصه شود، میبایست در مقابل شرکتهای بزرگی همچون ویزا و مسترکارت قد علم میکرد که پشتوانهای سترگ و دیرینه از دههها تجربه، اعتماد و عادات کاربران داشتند.
2) نوآوریهای شکلدهندهی فینتک چین، برای دنیای بیرون تازگی نداشتند
بسیاری از کاربران چینی تحت تاثیر نوآوریهای فینتک قرار گرفته بودند که در حقیقت، انطباق، ادغام یا استعمال کارآمدتر فناوریها و مدلهایی بود که قبلا نیز توسط دیگران ارائه و استفاده شده بودند. استفاده از کدهای کیوآور در زنجیره تامین چین از سال 1994 آغاز شده بود، خدمات اسکرو (escrow) یا همان حسابهای امانی سالهای قبل توسط ایبی (eBay) در دسترس کاربران قرار گرفته بودند، و صندوقهای سرمایهگذاری بازار پول (money market fund) که به کاربران اجازه میدادند تا از طریق حسابهای الکترونیک پرداختی سرمایهگذاری کنند، سالها قبل از اقدام علیپی برای استفاده از کدهای کیوآر برای پرداخت و به راهاندازی هیاهوی فینتک چین با صندوق سرمایهگذاری بازار پول خود تحت عنوان یو بائو (Yu’E Bao)، در پیپال قابل دسترسی بودند.
تمام فرایندهای پرداخت و قابلیتهای اغراقآمیزی که اکنون از تنسنت و علیپی سراغ داریم، در حقیقت نسخههایی دیجیتال از کارتهای اعتباری منسوخی هستند که در پس پرده تکنولوژی کدهای کیوآر پنهان شدهاند. هرچند که همین کدهای کیوآر نیز بدافزارهایی را مخفی کردهاند که میتوانند حسابهای بانکی کاربران را به نیستی بکشانند.
3) سیستمهای چینی، رویای هکرها و کابوسی برای حریم خصوصی
سهولت به اشتراک گذاری دادهها به صورت یکباره و در خلال یک پلتفرم، نه تنها به پلتفرمهای پرداخت قدرتی وصفنشدنی بخشیده است، بلکه آنها را به طعمهای چرب و نرم و بزرگ برای هکرها تبدیل کرده است. همه ما شاهد هستیم که اعتماد مفرط به شرکتها برای ورود و حفظ امنیت حریم خصوصی و ابعاد مختلف زندگیمان چه پیامدهایی را میتواند در پی داشته باشد.
فیسبوک از جمله شرکتهایی است که توانسته طی سالها فعالیت، اعتماد حجم قابل توجهی از کاربران اقصی نقاط جهان را به خود جلب کند و اکنون در معرض اتهام نشت اطلاعاتی قرار دارد. در صورتی که مشکلی مشابه با فیسبوک در رابطه با شرکتهای بزرگی همچون آنتفایننشیال یا تنسنت رخ دهد، پیامدهای بسیار بدتری در انتظار کاربران این شرکتها خواهد بود. آنها نظارت و کنترل به مراتب بیشتری روی فعالیتها و ابعاد زندگی کاربران خود نسبت به شرکتهای آمریکایی دارند و اطلاعاتی که از افراد در پایگاههای داده این شرکتها نگهداری میشوند، میتوانند بر علیه آنها مورد استفاده قرار گیرند. فرض کنید که بدانند تمایل و استطاعت پرداخت بیشتر برای یک محصول را دارید، شک نکنید که به محض پی بردن به این حقیقت، شما را مجبور خواهند کرد تا بیش از آنچه که مقرر بوده است، پرداخت کنید.
آنتفایننشیال و تنسنت نظارت و کنترل به مراتب بیشتری روی فعالیتها و ابعاد زندگی کاربران خود نسبت به شرکتهای آمریکایی دارند و اطلاعاتی که از افراد در پایگاههای داده این شرکتها نگهداری میشوند، میتوانند بر علیه آنها مورد استفاده قرار گیرند.
4) فینتک چین بخش قابل توجهی از موفقیتهای خود را مرهون دست یاری دراز شده از سوی دولت است
دولت چین، نسبت به رگولاتورهای آمریکایی، راههای فرار به مراتب بیشتری پیش روی غولهای تکنولوژی خود قرار داده و همین امر نیز سبب رشد فزاینده استارتآپها و نوآوران فینتک در این کشور شده است.
دولت چین، متعامدا بازارهای پرداخت آنلاین این کشور را سالها است که بیقانون رها کرده است و رئیس بانک مرکزی چین نیز تصریح کرده است که به شرکتهای فناور غیرقانونی اجازه میدهد تا بدون هیچگونه محدودیتی وارد عرصه فینتک شوند.
هر استارتآپی میتواند بدون نیاز به مجوزهای مالی (financial license) قانونی وارد بازار شود و این امر میتواند زمینهساز رشد روزافزون و پرشتاب شرکتها و فراغت آنها از قوانین دستوپاگیر تحمیلی در غرب باشد.
خوب یا بد، رگولاتورهای آمریکایی رویکردی کاملا عکس این را در پیش گرفتهاند. آنها استارتآپهای جوان فینتک را مجبور میکنند تا خود را با دستورالعملهای قانونی ایالات متحده آمریکا در حوزه فناوریهای مالی تطبیق دهند و این در حالی است که ممکن است مدلهای مدرن ارائه شده در این استارتآپها، سنخیتی با چارچوبهای سنتی و احتمالا منسوخ قانونی نداشته باشند.
بهعنوان مثال، پیپل ناچار است تا به بند بند مقررات تحمیلی در مجوزهای نقل و انتقال پول (money transmitter) عمل کند. ضمن اینکه ایالات متحده آمریکا، سالها است که روی جداسازی سیستمهای بانکی از سیستمهای غیرمالی پافشاری میکند و در صورتی که گوگل بخواهد در تایید شایعاتی که اخیرا قوت گرفتهاند وارد عرصه بانکداری شود، قوانین رگولاتوری آمریکا آن را مجبور خواهد کرد تا از فعالیتهای کسبوکاری خود نظیر تحقیق و تبلیغ دست بکشد. موضوعی که میتواند مانع ادامهی الگوگیری این کشور متمدن از مدل فوق کاربردی فینتک چین شود.
5) فینتک چین کاربران سالخورده و غیرحامی فناوری را کنار میزند
«آنچه که من از مسافرت به چین و سکونت در آن، با تحمل رنجهای بسیار فهمیدهام این است که اگر یک خارجی باشید، یک توریست باشید، از روستاهای محدود و فاقد امکانات چین آمده باشید، فردی سالخورده و بیسواد باشید یا جزو افرادی باشید که هیچ چیز را با پول نقد عوض نمیکنند، قافیه را به اقتصاد اپلیکیشن محور چین خواهید باخت».
در سراسر این کشور، پول نقد جایگاه خود را در میان مردم از دست داده است و اگر با در دست داشتن مقداری پول نقد میخواهید فقط یک تاکسی در این کشور بگیرید، با اپلیکیشن بارانی که دیگران به راه انداختهاند، احتمالا راه را پیاده گز خواهید کرد!
بنابراین، با وجود اینکه بسیاری از کاربران عاشق مدلهای فینتک چینی هستند، بهویژه با توجه به سهولت فوقالعاده آن، بعید میدانم کسی بخواهد عین آن را تقلید کند، حتی اگر بتواند.
منبع: Technologyreview