راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

صرافی‌های غیرمتمرکز و چشم‌انداز کوتاه‌مدت آن‌ها برای سال 2019

  • ارز‌های رمزنگاری‌شده، از تمایل ذاتی به حفظ حریم خصوصی و اعتماد به سیستم‌های ارزش خارج از ساختار‌های مالی قانونی سرچشمه می‌گیرند. این یک جنبش بلند مدت و گسترده است که توانسته در خلال معرفی برخی ارز‌های رمزنگاری‌شده معتبر (به‌ویژه‌ بیت‌کوین) تا حدودی محیط مالی مستقل و قابل قبولی برای کاربرانی ایجاد کند که به دنبال سیستمی‌ جایگزین برای ساختار‌های متمرکز و قانونمند کنونی هستند. اگرچه بسیاری از اصول حفظ حریم خصوصی ارز‌های رمزنگاری‌شده و ساختار‌های غیرقابل سانسور آن روند روبه‌رشدی داشته است، اما هم‌زمان با ظهور این فناوری مدرن، تکثیر و نفوذ نهاد‌های تجاری و اشخاص ثالث به صنعت نیز غیر قابل انکار بوده است.

نیک سابو (Nick Szabo)، یکی از پیشگامان برجسته ارز‌های رمزنگاری‌شده در این باره می‌گوید:

«اشخاص ثالث قابل اعتماد، حفره‌های امنیتی هستند.»

از رقابت تنگاتنگی که برای مبادلات همتا به همتا در جریان است و ماهیت غیرقابل سانسور ارز‌های رمزنگاری‌شده، صرافی‌های غیرمتمرکز (Decentralized Exchanges) پدید آمده‌اند که بر مبنای تبادل باز، عاری از اعتماد و بدون نظارت توکن‌ها طراحی و ارائه شده‌اند.

صرافی‌های غیرمتمرکز، از زمان پیدایش خود، در هر دو بعد فنی و چشم‌انداز رگولاتوری روند روبه‌رشدی را تجربه کرده‌اند. با این حال، علی‌رغم اولویت این سیستم‌ها نزد کاربران مدافع حریم خصوصی، هنوز هم شاهد حجم مبادلات کمتری نسبت به صرافی‌های متمرکز در سطح جهانی هستیم و به همین دلیل نیز، این دست از صرافی‌ها، برای افزایش سهم خود از مبادلات ارزی در میان سایر سیستم‌ها، ملزم به درک عمیق‌تر مفهوم ارز‌های رمزنگاری‌شده و بهبود فرایند‌های ذخیره‌سازی و مبادلاتی این ارز‌ها هستند.

هرچه که مقررات موجود پیرامون ارز‌های رمزنگاری‌شده جلوتر می‌رود، قابلیت‌های فناوری زیربنایی صرافی‌های غیرمتمرکز برای حفظ حریم خصوصی کاربران و استقلال مطلوب آن‌ها از اشخاص ثالث نیز بیش از پیش نمایان می‌شود.

ازدیاد ارز‌های رمزنگاری‌شده‌ی خصوصی و امنی نظیر مونرو (Monero) و زِدکش (ZCash) و پیشرفت‌های فنی قابل ملاحظه آن‌ها طی سال‌های اخیر، نشان دهنده‌ی تاکید مداوم ارائه دهندگان ارز‌های رمزنگاری‌شده و کاربران آن‌ها بر اهمیت حریم خصوصی است. به‌ویژه‌ زمانی که روند کلی جامعه جهانی به سمت بازار‌های همتا به همتا و صرافی‌های غیرمتمرکز کشیده می‌شود، می‌توان تمایل جهانی به تمرکز زدایی و حفظ حریم خصوصی را به وضوح مشاهده کرد. علی‌الخصوص که مراودات مالی مبتنی بر ارز‌های رمزنگاری‌شده در این دست از بازار‌ها، علی‌رغم عدم تبعیت از اصول رگولاتوری پیچیده و دست‌وپاگیر سیستم‌های متمرکز، امنیت و شفافیت قابل ملاحظه‌ای نیز در اختیار کاربران قرار می‌دهد.

بر اساس معیار‌های وب‌سایت کوین دنس (Coin Dance)، حجم معاملات همتا به همتا و غیرنظارتی (non-custodial) صرافی بیسک (Bisq)، طی ماه‌های اخیر روند فوق‌العاده‌ روبه‌رشدی را نشان می‌دهد، به طوری که در هفته پایانی نوامبر سال جاری و مصادف با جشن شکرگذاری، اوج معاملات طی هفته‌های اخیر به ارزش 3.19 میلیون دلار را شامل می‌شود. ضمن این‌که، به گزارش دِبلاک (The Block)، که هفته پیش منتشر شده است، 89 درصد از کل معاملات صورت گرفته در صرافی بیسک طی سه ماهه گذشته، براساس ارز رمزنگاری‌شده مونرو بوده است.

علاوه بر این، صرافی‌های غیرمتمرکز توانسته‌اند جایگاه خود را در میان نرم‌افزار‌های غیرمتمرکز (decentralized application) محبوب و منتخب کاربران در قرارداد‌های هوشمند، نظیر اتریوم نیز تثبیت کنند.

شکی نیست که بلاکچین اتریوم، یکی از فعال‌ترین پلتفرم‌های مبتنی بر قرارداد‌های هوشمند حال حاضر دنیاست که بخش ار عمد‌ه‌ای از توکن‌های خود را توسط صرافی‌های غیرمتمرکز مبادله می‌کند.

بر اساس معیار‌های وب‌سایت دپ رادار (Dapp Radar)، صرافی‌های غیرمتمرکز چه از لحاظ تعداد کاربران و چه از لحاظ حجم توکن‌های محلی، نسبت به سیستم‌های متمرکز در اولویت هستند و حجم بالایی از مبادلات ارزی کاربران را به خود اختصاص داده‌اند. بر اساس جداول ارائه شده در این وب‌سایت، دو صرافی صدرنشین هفته‌های اخیر، از لحاظ حجم توکن اتریوم (ETH) و کاربری 24 ساعته، صرافی‌های آی‌دی‌ای‌ایکس (IDEX) و فورک دلتا (Fork Delta) هستند که هر دو، جزو محبوب‌ترین صرافی‌های غیرمتمرکز در سطح جهان‌اند.

بخش عمد‌ه‌ای از روند روبه‌رشد بازار‌های همتا به همتا و صرافی‌های غیرمتمرکز می‌تواند ناشی از شیوع فزاینده فرایند‌های شناسایی هویت مشتریان (Know your customer) یا فرایند‌های ضد پول‌شویی (Anti money laundering) باشد. رخنه قوانین به سیستم‌های متمرکز، این صرافی‌ها را با مشکلات مشابه فراوانی مواجه کرده است، که حضور عنصر شخص ثالث در فرایند‌ها به‌عنوان ناظر و مبادلات ارزی در اکوسیستم‌های سنتی مالی از آن جمله‌اند.

صرافی‌های غیرمتمرکز، به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، از پیشرفت‌های روی داده در سطح پروتکل و همچنین لایه نرم‌افزاری بلاکچین نفع می‌برند. همان‌طور که به شکل موازی، نوآوری‌های صورت گرفته در ساختار صرافی‌های غیرمتمرکز نیز تحت تاثیر فناوری‌های تعامل‌پذیری نظیر مبادلات اتمی‌ (atomic swaps) و پروتکل‌های ارتباطی استانداردسازی‌شده در خلال چارچوب‌های چندزنجیر‌ه‌ای است.

مبادلات اتمی‌، امکان تبادل بین زنجیر‌ه‌ای توکن‌ها را بدون نیاز به حضور عناصر واسطه مرکزی فراهم می‌کنند و با پیوستن به راهکار‌های مقیاس‌پذیری لایه دوم، نظیر شبکه صائقه بیت‌کوین (Bitcoin’s Lightning Network) نیز بیش از پیش توسعه یافته و جایگاه خود در میان کاربران را تثبیت می‌کنند. گفتنی است، شبکه صائقه بیت‌کوین، راهکاری برای مقیاس‌پذیری آن نسبت به بازار جهانی، حفظ ماهیت غیرمتمرکز آن و بی‌نیازی‌اش نسبت به مجوز‌های معمول است.

درحقیقت، در خلال این دو مزیت، یعنی بهره‌مندی از شبکه صائقه در کنار مبادلات اتمی‌، کاربران قادر خواهند بود تا توکن‌های‌شان را با کم‌ترین هزینه، مستقل از عناصر واسطه و با سرعتی هم‌چون صائقه مبادله کنند. علاوه بر این، در کنار پروژه‌های مقیاس‌پذیری لایه دومی‌ هم‌چون شبکه صائقه یا پروتکل‌های بین بلاکچینی، برخی شبکه‌های مستقل از مجوز نیز ارائه شده‌اند که می‌توانند ارتباط بهتری بین بلاکچین و مقیا‌س‌پذیری آن ایجاد کنند. راهکار‌هایی نظیر شبکه کاسموس (Cosmos)، که به‌عنوان یک پلتفرم اکوسیستم بلاکچین تعامل‌پذیر، پروتکل‌های ارتباطی بین بلاکچینی را با مراکز و ‌هاب‌ها تلفیق می‌کند تا از این طریق، تبادل توکن‌ها بین بلاکچین و سایر عناصر واسطه را استانداردسازی کند.

وایت (Vite)، اکوسیستم غیرمتمرکزی است که توانسته است در خلال عملیات بین زنجیر‌ه‌ای خود، بالغ بر 30 میلیون دلار آمریکا کسب درآمد کند. پلتفرم غیرمتمرکز این اکوسیستم با ماهیت درون زنجیر‌ه‌ای یا آن چین (on-chain) خود، امکان تبادل توکن در اسرع وقت و با کارمزد صفر را برای کابران فراهم کرده است. این در حالی است که ماهیت آن چین این سیستم، وجه تمایز آن از پلتفرم‌هایی نظیر اتریوم با ماهیت آن چین / آف چین (off chain) و همچنین نیمه متمرکزشان است.

مقیاس‌پذیری، یکی از مشکلات عدیده‌ای است که بلاکچین‌های مهمی‌ هم‌چون اتریوم و بیت‌کوین با آن دست به گریبان هستند.

اگر مقیاس‌پذیری پلتفرم متمرکز ویزا چیزی در حدود 2،000 تراکنش بر ثانیه باشد، این رقم برای اتریوم، با تمام محبوبیت و قدرت آن تنها 15 تراکنش در ثانیه است که با توجه به افزایش فزاینده تعداد کاربران و تراکنش‌های این دست از پلتفرم‌های محبوب، می‌تواند مشکل‌ساز شود.

ماهیت آف چین چنین پلتفرم‌هایی، دقیقاً برای آدرس‌دهی به همین معضل مقیاس‌پذیری طراحی شده است تا با انجام برخی از فرایند‌ها در خارج از زنجیره اصلی بلاکچین، سرعت سیستم را ارتقا دهد. با این حال، وایت توانسته تا مقیاس‌پذیری، سرعت و کم هزینه بودن را در کنار ماهیت آن چین خود حفظ کند.

آن‌ها، با انتخاب یک پروتکل ارتباطی استاندارد برای نقل و انتقالات درون زنجیر‌ه‌ای خود، با عنوان پروتکل انتقال بین زنجیر‌ه‌ای وایت (Vite Cross-Chain Transfer Protocol)، امکان تبادل توکن‌های متناقض صادر شده از سوی بلاکچین‌های مختلف روی پلتفرم وایت را به‌صورت مستقیم فراهم کرده‌اند.

ضمن این‌که وایت، پلتفرمی‌ مبتنی بر مکانیسم اجماع گراف جهت‌دار غیرمدور (Directed Acyclic Graph) است که زبان برنامه‌نویسی قرارداد‌های هوشمند خود را از سالیدیتی، زبان برنامه‌نویسی اتریوم، به سالیدیتی دبل پلاس (Solidity++) توسعه داده است. استفاده از چنین سطح پیشرفته‌ای در زبان برنامه‌نویسی، تماس‌های قراردادی ناهمگام را پشتیبانی کرده و مقیاس‌پذیری و ظرفیت عملیاتی سیستم را ارتقا می‌دهد.

به علاوه، استلار ایکس (StellarX) صرافی غیرمتمرکزی است که به تازگی و در سپتامبر سال جاری از نسخه بتا خارج شده و به‌صورت رسمی‌ راه‌اندازی شده است. بازار‌های مبتنی بر ارز‌های رمزنگاری‌شد‌ه‌ای هم‌چون استلار ایکس، در کنار قابلیت‌های معمول سیستم‌های غیرمتمرکز، برخی ویژگی‌های منحصربه‌فرد این سیستم‌ها را نیز ارائه داده‌اند که می‌تواند چشم اندازی روشن از آینده صرافی‌های غیرمتمرکز به دست دهد.

رابط کاربری این صرافی، چیزی بیشتر از دفتر سفارش (Order Book) غیرمتمرکز آن است و می‌تواند مبادله دارایی‌های تعیین‌شده (Pegged currency) و غیرنظارتی را در کنار هم پشتیبانی کند. به عبارت دیگر، استلار ایکس، امکان تبادل ارز‌های رمزنگاری‌شده، ارز‌های فیات و حتی اوراق قرضه را نیز برای کاربران خود میسر کرده است و به همین دلیل نیز خود را یک رابط ورودی حقیقی فیات معرفی می‌کند.

تمامی‌ این فناوری‌ها، صرف‌نظر از تبادل آن‌ها در خلال بلاکچین بدون دخالت عناصر واسطه یا فرایند‌های نظارتی، تصویری از دنیای وعده داده شده توسط فضای توکن‌های تعامل‌پذیر هستند؛ و این در حالی است که تصویر دلگرم‌کننده‌تر زمانی رخ می‌نماید که بدانیم صرافی‌های غیرمتمرکز و فناوری قدرتمند فراپرده آن‌ها، هنوز در مراحل آغازین خود بوده و برای دستیابی به اهداف بلندپروازانه‌اش، راه زیادی در پیش دارد.

حجم مبادلات متمرکز از اوایل سال جاری به شکل چشم‌گیری روندی کاهنده به خود گرفته است و صرافی‌های غیرمتمرکز قصد دارند تا ازین روند به نفع خود استفاده کنند.

در نظر گرفتن دورنمای رگولاتوری ارز‌های رمزنگاری‌شده، موضوع مهمی‌ است که باید در تجزیه و تحلیل صرافی‌های غیرمتمرکز مورد توجه قرار گیرد. کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (The U.S. Securities and Exchange Commission) اخیراً زاخاری کوبرن (Zachary Coburn)، موسس صرافی غیرمتمرکز اتر دلتا (EtherDelta) را به اتهام عملیات غیر مجاز این صرافی جریمه کرده است. اتر دلتا به کاربران خود اجازه می‌دهد تا با استفاده از دفاتر سفارش و قرارداد‌های هوشمند مبتنی بر پلتفرم اتریوم، به مبادله دارایی‌های دیجیتال خود بپردازند. با توجه به این‌که کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا بنابه ثبت بیش از 3.6 میلیون دستور خرید توکن از سوی کاربران اتر دلتا طی 18 ماه، جریمه‌ای 300 هزار دلاری برای کوبرن تعیین کرده است، به نظر می‌رسد که کوبرن هیچ مخافتی با این جریمه ندارد و قصد دارد با نهاد‌های قانونی همکاری کند.

قلمرو مبهم رگولاتوری و فناوری پیرامون صرافی‌های غیرمتمرکز، زمینه‌ساز رقابت قوانین با فناوری شده است.

عرصه این رقابت، بسیار گسترده‌تر از اجازه دادن به تکثیر صرافی‌های غیرمتمرکز در اکوسیستم‌های بومی‌ خودشان، یا صدور مقررات محدودکنند‌ه‌ای است که می‌توانند ‌رشد و نفوذ چنین صرافی‌هایی را مقید کنند. به این بیاندیشید که این رقابت‌ها می‌توانند زمینه‌ساز هجوم فناوری‌های برون مرزی به سیستم‌های غیرمتمرکز کشوری هم‌چون ایالات متحده آمریکا شوند و زیرساخت‌های دولتی و قانونی آن را بر هم بزنند.

علی‌رغم تمام آن‌چه که گفته شد، هرگز نمی‌توان این نکته مهم را فراموش کرد که مبادلات متمرکز می‌توانند به نوبه خود حیاتی و تاثیرگذار باشند. این موضوع را زمانی درک می‌کنید که دارایی‌تان را به سرقت برده باشند. جبران چنین ضایعه‌ای و شناسایی و پیگیری قانونی آن، تنها با تکیه بر سیستم‌های متمرکزی ممکن خواهد بود که انسان‌ها و راهکار‌های انسانی، اخلاقی و نظارتی آن‌ها حرف اول را می‌زنند. با این حال، تنها زمان می‌تواند مشخص کند که کدام‌یک از این دو گزینه، متمرکز یا غیرمتمرکز، برنامه عمومی‌ طی سال‌های آینده و احتمالاً 2019 خواهد بود.

منبع: Forbes

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.