پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
دغدغههای رسانههای مطرح فینتک ایران از زبان مدیران آنها
شاید عمر رسانههای آنلاین فینتک ایران به یک دهه نرسد. با وجود این، رسانههای در حال فعالیت متناسب با حجم محتوایی که تولید کردهاند، در این حوزه به پیشرفت قابل توجهی رسیدهاند و حرفهایی برای گفتن دارند. مهمترین مشکلی که آنها بر آن اتفاق نظر داشتند، عدم شناخت کافی بانکها و شرکتهای پیاسپی در ارتباط با رسانهها و تعامل با آنهاست، همچنین بسیاری از بانکها هنوز به خبرهای روابط عمومی و سفارشی خود اکتفا میکنند و اعتقادی به تعامل دوسویه با رسانهها ندارند.
پنج رسانه حوزه فینتک و بانکداری در پنلی به مهمترین مسائل و چگونگی فعالیتشان در این چند سال اشاره کردند و از دغدغههایشان گفتند. محمدرضا نورشید، سردبیر و همبنیانگذار سایت «رده»؛ ایمان محمدعلی، از فعالان اکوسیستم استارتآپی فینتک؛ علیرضا هوشمند، سردبیر و همبنیانگذار پایگاه خبری «پرداخت برتر»؛ دانیال خدابخش، سردبیر و بنیانگذار پایگاه خبری «عصر بانک»؛ رضا قربانی، سردبیر ماهنامه «عصرتراکنش» و رسول قربانی، سردبیر پایگاه خبری «راهپرداخت» در این پنل به گفتوگو نشستند.
خلأ آموزشی در رسانههای فینتک، تلنگری برای تولد «عصربانک»
پایگاه خبری آموزشی عصر بانک را دانیال خدابخش در سال 92 تأسیس کرد. به گفته خودش موضوع پایاننامه دوره کارشناسی ارشد او که درباره «نقش خدمات بانکداری الکترونیک در رضایت مشتری» بود، باعث تولد این رسانه شد. داستان از آنجا شروع شد که خدابخش با انتخاب یک شعبه در همه بانکها، میزان رضایت مشتری و متصدی پشت باجه از خدمات بانکی را بررسی کرد.
بر اساس نتیجه نهایی پایان نامهاش هم مشتری و هم متصدی پشت باجه، آشنایی کاملی با خدمات و محصولات بانکی نداشتند. به بیان دیگر مشتری بانک نمیدانست از خدمات بانکی چگونه استفاده کند و متصدی پشت باجه هم نمیتوانست به درستی دانشی را که در این زمینه دارد انتقال دهد.
خدابخش میگوید: «آن زمان چند رسانه مجازی در حوزه بانکداری مثل راهپرداخت،بانکداری الکترونیک و … را دنبال میکردم و به محتوای آنها علاقهمند بودم. ولی در این فضا خلأ آموزشی معرفی و نحوه استفاده از خدمات و محصولات بانکی دیده میشد و این موارد به صورت ویژه در رسانهها دنبال نشده بود.»
او ادامه میدهد: «با شروع به کار عصربانک و تولید محتوای آموزشی متوجه شدم که مطالب، بازدید خوبی دارد و همین مسئله برایم انگیزهای شد که بیشتر به سمت تولید محتوا بروم. در ابتدا هنوز تیم قوی شکل نگرفته بود اما تولید محتوای اولیه، بازدیدهای بیشتر و ایجاد یک تیم تولید محتوا، کمک کرد که ما بتوانیم مسیر را بهتر از قبل ادامه دهیم.»
مسیر نادرست انتقال رسانههای چاپی به رسانههای آنلاین
محمدرضا نورشید میگوید که در دورهای روزنامهنگار بوده ولی هیچوقت بهطور ثابت مشغول به این کار نبوده است. معمولاً در انفورماتیک روزنامهها فعالیت کرده و مدتی هم در حوزه روابط عمومی کارکرده است.
او معتقد است که تولید محتوای ما در ایران هیچوقت مسیر درستی از رسانههای چاپی به سمت رسانههای آنلاین نداشته است. در دورهای مطبوعات بهخوبی منتشر میشد ولی آنها نتوانستهاند خودشان را با فضای آنلاین بهروز کنند.
سردبیر و همبنیانگذار پایگاه خبری رده»میگوید: «این فاصلهای که به وجود آمد، باعث شد کسانی که متخصص فنی هستند شروع به تولید محتوا کنند و سایتهای خوبی بزنند. در مقابل هم روزنامهنگارانی بودند که محتوای خوبی تولید کردند اما مناسب وبسایت و فضای وب نبود. سایتهای خوبی مانند «نارنجی» و «زومیت» را داشتم که تا حدی مسیر خوبی را طی کردند.»
نورشید با اشاره به اینکه کمکم در رسانههای دیجیتال تولید محتوای آنلاین شکل گرفت، ادامه داد: «با این حال در فضای فینتک و بانکداری خلأ زیادی دیده میشد. دغدغه خودم بود که وبسایتی در این حوزه ایجاد کنم، با اینکه با این حوزه آشنایی نداشتم و فقط سایتهایی از قبیل راه پرداخت را دیده بودم. دغدغه من این بود سایت نه فقط در زمینه محتوا و یادداشتنویسی که جداولی برای بررسی و مقایسه کردن خدمات بانکی را داشته باشد.»
او توضیح می دهد: «سایت را با کمک دوستان راهاندازی کردیم و در مدت کوتاهی با اقبال خوبی روبرو شدیم. به این صورت که حتی بازدیدکنندههای سایت در بازهای، روزانه نزدیک به 30 هزار هم میرسید. بعد از آن متوجه شدیم نسبت به بعضی از سایتهایی که من آن را «سایتهای قارچی» مینامم و بازدید چندان جالبی هم ندارند، روبرو هستیم. اما همچنان کارهای B2B انجام میدادیم. چون بخش B2C ما راهاندازی نشده بود.»
سردبیر و همبنیانگذار رده در این راه از مورد استقبال قرار نگرفتن آنها توسط بانکها میگوید. اینکه وقتی به سراغ بانکها رفتهاند، تمایلی برای ارتباط بیشتر با رسانهها از سوی آنها دیده نشده است.
نورشید اشاره میکند: «آن چیزی که در روابط عمومی بانکها جا افتاده است، معمولاً خبرهایی است که موردنیاز مردم نیست و همچنین خبرهای کپی پیستی زیادی در آن دیده میشود. این فاصله باعث شد که ما سعی کنیم آن نقیصه را جبران کنیم. تنها نقطهضعف ما این است که «B2B» ماندهایم و اگر به سمت «B2C» شدن نرویم مجبوریم بهجای منافع مشتریها منافع کمپانیها را در نظر بگیریم.»
ضعف دانشی، دامنگیر روابط عمومی بانکها
سردبیر وهمبنیانگذار عصربانک صحبت نورشید را کامل میکند: «ما از ابتدا با بانکها بیشتر ارتباط داشتیم. به همین دلیل با نقاط ضعف و قوت روابط عمومی بانکها در این چند سال بیشتر درگیر بودیم و بر این اساس میتوانم بگویم که اکثر آنها ضعف دانشی دارند و نمیدانند که باید چه خبری را تولید کنند تا علاوه بر هدف اطلاع رسانی، نیازهای مشتری را نیز رفع کند.»
او میگوید: «ذهنیت آنها این است که از بانک و مدیریت آن تعریف کنند و یک ذهنیت خبرزده دارند. البته اخیراً حرکتهای جدیدی از سوی آنها مانند تولید اینفوگرافیکهای جذاب انجام شده که در نوع خود خوب است.»
علیرضا هوشمند این ایراد را وارد کرد که درحالیکه ما خبرنگار تخصصی در حوزه بانکداری و فینتک هستیم، اما هیچوقت بهطور خاص به این موضوع نپرداختهایم.
او میگوید: «بسیاری از مردم عادی به مسائل تخصصی در حوزه ما آشنایی ندارند. این یکی از بزرگترین مشکلات است که تفاوتی بین خبرنگار تخصصی که کارشناس یک حرفه است و خبرنگاری که فقط محتوا تولید میکند وجود ندارد. مثلاً اکنون در ایسنا که چند سرویس وجود دارد، کسی که در حوزه فناوری بوده بعد از آن به حوزه اقتصاد رفته است. اما ما که حوزه فناوری هستیم نمیتوانیم به حوزه دیگری برویم.»
سردبیر پایگاه خبری پرداخت برتر توضیح میدهد: «نزدیک به 13 سال است که در شبکه پرداخت کار میکنم و صفر تا صد این حوزه را میشناسم و بعداً وارد حوزه رسانه شدهام. هرکدام از ما تخصصی داریم. همانطور که شاید کسی بهتر از من بتواند یک خبر را بنویسد ولی بهاندازه من نتواند در این صنعت گفتوگو بگیرد. به همین دلیل وقتی میخواهیم یک گفتوگوی خوب و قوی انجام دهیم، باید دانش آن را داشته باشیم. ما با این چالشها دستوپنجه نرم کردهایم. میتوان با همین جمعهایی که تشکیل میدهیم این موانع را در این صنعت از بین ببریم.»
مقایسه فینتک در ایران با جهان
ایمان محمدعلی از طراحی فضایی میگوید که در سطح بینالمللی کارشناسان حوزه فینتک را دور خود جمع کرده است. او با این توضیح که ما همه کارهایی که انجام میدهیم در سطح ایران و حتی تهران انجام میشود، میگوید: «میتوانیم این فعالیتها را به سطح خاورمیانه هم ببریم. تجربه ما در این فضا خوب بود، محتوایی که در کانال تولید شد، باعث شد بیشتر از 50 کارشناس در حوزه فینتک دنیا آن را مورد توجه قرار دهند. این نشان میدهد که همه تشنه این داستان بودند. علاوه بر آن باعث شد محتوای خارجی به ایران بیاید و هم محتوای ایران به خارج برود. به نظرم این یک نیاز است که کار ما به جز در ایران، در دنیا هم دیده شود. حقیقت این است که خارجیها بهطور جدی و به جای اینکه مطالب را جستوجو کنند، هشتگهای توئیتر را دنبال میکنند.»
خدابخش اما صحبت محمدعلی را بهگونهای دیگر تعبیر میکند: «به دلیل اینکه توئیتر در ایران فیلتر است، شاید شبکه اجتماعی هدف رسانههای ایران هم نباشد.»
رضا قربانی این موضوع را از نگاهی دیگر بررسی میکند: «متأسفانه ما دسترسیهایمان محدود است و به دنیا فکر نمیکنیم. حتی کسی که در کانادا فعالیت میکند این نگاه را ندارد که فینتک در کانادا چه وضعیتی دارد. بلکه نگاهشان جهانی است. ولی ما حتی به منطقه هم نگاهی نداریم. ارتباط ما با منطقه آنقدر محدود شده که فقط تهران را میبینیم و شهرستانها را هم فراموش کردهایم. دید محدودی داریم و حتی اگر به زبان انگلیسی هم کار میکنیم میگوییم «فینتک در ایران» وآن را از دنیا جدا میکنیم. فضای متفاوتی در دنیا به وجود آمده است که ما بیرون آن قرارگرفتهایم.»
محمدعلی اشاره میکند: «مشکل دیگری که وجود دارد این است که اکنون شرکتهای خارجی مانند «KPMG» با اینکه شعبهای از آن در ایران و خاورمیانه وجود دارد، اما اسمی از استارتآپ ایرانی در آن مشاهده نمیشود.»
استارتآپهای غیربانکی صدایی در رسانهها ندارند
رسول قربانی در خصوص رسانههایی که به حوزه استارتآپها ورود میکنند، میگوید: «بارها شده است که استارتآپهایی که در حوزههای دیگر غیر از بانکی کار میکنند، انتظار دارند در سایت ما معرفی شوند. رسانههایی که خبرهای این حوزه را پوشش دهند، اندک شمار هستند و به فعالیتهای آنها توجهی ندارند. اما ما به دلیل اینکه در حوزه فینتک فعالیت میکنیم، استارتآپ ها را پوشش میدهیم. درحالیکه در سایتهای خبری مربوط بهسلامت به استارتآپهای این حوزه توجهی ندارند و این شاید ضعف این رسانهها باشد.»
هوشمند درباره تأثیر رسانهها در توسعه فینتک ها اشاره میکند: «من اعتقاد دارم 50 درصد بازتاب اکوسیستم فینتک در ایران، مدیون رسانههاست. به جرات میتوانم بگویم اگر این چند رسانه وجود نداشت، صدای آنها هم بهجایی نمیرسید. با اینکه سال 94 بیشتر سایتها فیلتر شدند و بعد از آن در خرداد 96 هم این موضوع تکرار شد، این اکوسیستم به دلیل اینکه در آن رسانهای قوی وجود داشته، توانسته است رشد یابد. ولی حوزه فینتک مورد غفلت واقع شده است.»
کمک رسانهها به رشد فینتکها
سردبیر پایگاه خبری راهپرداخت دلیل اینکه بحثهای فناوری اطلاعات و فینتک در رسانهها به چشم میآید را این نکته میداند که رسانهها به پیشرفت این صنعت کمک کردهاند. او میگوید:«با اینحال رسانههای آنلاین بهطور خاص، در ایران خیلی جدی گرفته نمیشوند. ما حجم کاری که در «راه پرداخت» انجام میدهیم شاید 10 برابر کاری باشد که در ماهنامه «عصر تراکنش» انجام میدهیم. ولی برای عدهای نشر کاغذی مهمتر است و به آن بها میدهند.»
سردبیر و پایگاه خبری رده دلیل این مسئله را به سطح بالای سنی مدیران مربوط میداند و میگوید: «اگر سواد رسانهای این مدیران بالا باشد و در شبکههای اجتماعی فعالیت کنند، میدانند تأثیری که در فضای مجازی رخ میدهد، چندین برابر تأثیری است که در نشریات کاغذی اتفاق میافتد. مطبوعات معمولاً کوه بلندی از برگشتی دارند و با اینحال خیلی از روابط عمومیها به روزنامهها آگهیهای هنگفتی میدهند.
او با اشاره به اینکه در فضای آنلاین سردبیر یا خبرنگار علاوه بر اینکه باید بداند نوشتار در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به چه صورت است، باید در روابط عمومی دیجیتال هم مهارت داشته باشد، میگوید: «خبرنگار باید از بازتاب خبر در رسانهاش، اطلاع داشته باشد. مدیر روابط عمومی و ارتباط با رسانه در بانکها هم نباید فقط به رتبه سایتها در الکسا نگاه کند. توجه داشته باشد که آن رسانه چقدر محتوا تولید میکند و کدام بخشهای آن بازدید بیشتری دارد.»
سردبیر ماهنامه عصرتراکنش در ادامه میگوید: «به طور کلی رسانه با وبسایت فرق دارد. خبرنگار و روزنامه نگار حرمتی دارد. شاید من هم قدرت رسانه را درک نکنم، زیراکه باید در جای سوژه قرار بگیرم تا قدرت رسانه را بشناسم. حتی رسانههای قدیمیتر هم جایگاه خودشان را دارند. پیش از این نشریاتی مانند فناوران، عصر ارتباط و …داشتهایم که آنها را مطالعه میکردیم. هرچند که از دوران اوج خود فاصله گرفتهاند و تغییراتی صورت گرفته است.»
سبک کاری رسانههای فینتک با دیگر رسانهها متفاوت است
نورشید از خبرگزاری تعریف خاصی ارائه میدهد و میگوید: «ما شاید تعداد محدودی خبرگزاری در ایران داشته باشیم. خبر خبرگزاری رسمی باید از سه منبع خبری و خبر خبرگزاری نیمهرسمی باید از یک منبع تأیید شود. ما در ایران تنها خبرگزاری رسمی که داریم «ایرنا» است و بقیه خبرگزاریها مانند ایسنا، فارس، تسنیم و… غیررسمی هستند.»
رسول قربانی درباره انتظاری که کانالها و گروههای خبری از درج اخبار غیر موثق دارند میگوید: «چیزی که تحت عنوان پایگاه خبری آنلاین وجود دارد باید از وبسایتها و حتی کانالها و گروههای تلگرامی تفکیک شود. چالش آنجا ایجاد میشود که خبری غیرموثق و درعینحال مهم در کانالی بینامونشان منتشر شده و آنوقت برای ما ارسال میشود که آن را منتشر کنیم.در حالی که برای درج یک خبر باید از چندین منبع آگاه و موثق از صحت آن مطلع شویم.»
هوشمند در ادامه این بحث را تکمیل میکند: «فرقی که ما با بقیه داریم این است که در این حوزه بهطور تخصصی کار کردهایم. سبک کاری ما متفاوت است. در قیدوبند رعایت اصول خبرنویسی نیستیم، بلکه آن چیزی را که اتفاق میافتد مینویسیم. به همین دلیل سرعت انتقال خبر در رسانههای ما بیشتر است. شاید این مسئله باعث شود حوزه ما را از بقیه رسانهها متمایزتر کند.»
سردبیر پایگاه خبری عصربانک معضل دیگری را بیان میکند: «مدیران تصمیم گیر در حوزه روابط عمومی هنوز موارد و شرایط لازم برای انتخاب رسانههای منتخب را نمیشناسند. و به نوعی دیگر رابطه با یک رسانه یا خبرنگار مقدم بر ضابطه انتخاب رسانه برتر است. بنابراین یکی از هدف نهایی جمع شدن ما میتواند این باشد که بانکها و شرکتهای مرتبط تعدادی رسانهای شاخص برای همکاریهای رسانهای را در اختیار داشته باشند.
رسول قربانی درباره مشکلات همکاری با روابط عمومی بانکها میگوید: «یکی از دلایلی که با بانکها زیاد کار نکردهایم این است که کارشناسان روابط عمومی برخی از بانکها، سایتهای خبری راهاندازی میکنند که با رسانهها دچار چالش میشوند. این سایتها به جای اینکه با رسانههای مهم در تعامل باشند، با سایتهای خبری که مانند خودشان ایجاد شدهاند، به تبادل آگهی میپردازند و بین خودشان یک فضای بسته را ایجاد میکنند. بدین ترتیب بازه سایتهایشان هم پایین میآید و همچنین به بانکها هم ضربه وارد می شود. همین کارشناسان وقتی ما به سراغشان میرویم، سد راهمان میشوند.»
نورشید مشکل روابط عمومی پیاسپیها، بانک یا دیگران را این میداند که آنها بدعادت شدهاند و میگوید: «ما اپلیکیشن پرداختی را بررسی کردیم و ویژگی آن را توضیح دادیم. با این حال یکی از کاربران نظر داده که در گوگل پلی یا نسخه آیفون برای نصب آن به مشکل برخورده است. مدیر روابط عمومی زنگ میزند و میگوید شکایت میکنیم. درحالیکه این مورد نیازی به شکایت ندارد.»
هوشمند در پایان بر این موضوع تأکید میکند که در دنیا نمودارهای سازمانی بانکها به این صورت است که تبلیغات زیر نظر معاونت بازاریابی است که قسمت تبلیغات و فروش، خدمت و محصول و تحقیق و توسعه دارد. او میگوید: «اینجا بخش روابط عمومی و تبلیغات معمولاً باهم است و کسانی که به این حوزه میروند معمولاً افراد نزدیک به مدیرعامل هستند که مدیر روابط عمومی شده است. این باعث میشود که روابط عمومیها به مردابی برسند، به این ترتیب کسی نمیتواند نجاتشان دهد و تقریباً کاراییشان را از دست میدهند.»