پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
حرفی از آن هزاران (به بهانه بیستم شهریور، سالگرد تأسیس بانک ملی ایران)؛
تاریخ چون رودخانهای جاری است که رو به عقب باز نمیگردد.گاه خروشان است وگاه آرام. فراز و فرودهایی دارد که آثار خود را تا مدتهای طولانی بر جای میگذارد. این فراز و فرودها قلههای تاریخ و نقاط مرتفع و بلندی هستند که به راحتی نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
تاریخ معاصر کشور عزیزمان ایران از مهمترین برهههای تاریخ است که از فراز و فرودهای بسیاری برخوردار بوده و حجم اتفاقات و رویدادهای آن، به قدری فراوان و عبرت آموز است که مطالعه تمام جزئیات آن به تنهایی میتواند یک رشته کامل دانشگاهی باشد. در این دوران پرآشوب، پرهیجان و به شدت انقلابی، وقایع گوناگونی چون: نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه، انقراض قاجاریه، کودتای سیدضیاء، کودتای رضاخان، نهضت ملی شدن نفت، جنگ جهانی، فتح تهران،… و از جمله تأسیس بانک ملی ایران با نسبتهای متفاوت قابل تعمق و تدبیر هستند که در این مختصر و به بهانه بیستم شهریورماه سالگرد تأسیس بانک ملی ایران گوشههایی از نهضت استقلال طلبی و آزادیخواهی ملت ایران در عرصه بانکداری مرور خواهد شد.
از وقتی که حاج محمدحسن امین دارالضرب یکی از صرافان بزرگ کشور، طی نامهای زیبا و بلندبالا پیشنهاد تشکیل یک بانک ایرانی را داد، یکصدو سی و دو سال میگذرد.
یکصد و سی و دو سال پیش (۱۲۵۸) این صراف روشن بین، تأثیر بانک در پیشرفت کشورهای اروپا را برشمرد و تأکید کرد که این بانک با سرمایه مشترک دولت و ملت تأسیس گردد. ارائه چنین پیشنهادی به ناصرالدین شاه بیانگر آن است که مردم آن دوران به اهمیت بانک و بانکداری وقوف لازم را داشتهاند.
جالب اینجاست که ناصر الدین شاه برای مدتی طولانی کمترین اعتقادی به بانک و اسکناس نداشت. زمانی که نخستین بار اسکناسهای انگلیسی و روسی را که تجار آن دو کشور به ایران میآوردند به حضور او بردند، آن اوراق را کاغذهای کثیف و نجس خواند و اظهار شگفتی و تعجب کرد چگونه عدهای پیشنهاد میکنند اسکناس که ورق پارهای بیش نیست جایگزین سکههای درخشان طلا شود؟ شاه آنها را مشتی احمق خواهند، اما پس از نخستین سفر به انگلستان و مشاهده سهولت مبادله پول در دست مردم از طرفداران سرسخت تأسیس بانک در ایران شد و مدتی بعد اجازه داد خانواده بانکدار و سرمایه گذار رویتر انگلیسی (یهودی آلمانی تبار) اولین بانک خارجی را در ایران بنیانگذاری کنند اما دولت روسیه رقیب سرسخت انگلستان در ایران، از اعطای امتیازات به رویتر رضایت نداشت و سرانجام به دلیل نارضایتی عمومی مردم ایران، این امتیاز بهم خورد. با اخراج کارگزار رویتر از ایران، موقتاَ سروصداها خوابید.
در این بین، انگلیسیها و به ویژه خانواده رویتر از پای ننشسته و به هر دری میزدند تا امتیاز تأسیس بانک را مجدداَ احیا کنند. آنچه انگلیسیها را به اندیشه داشتن بانکی در ایران انداخته بود، علاقه آنها به نظارت مالی بر ایران و جذب اندوختههای مردم و کنترل منابع اقتصادی ایران در مقابل نفوذ فزاینده اقتصادی روسیه بود.
ولی افسوس که خواب شاهان بسیار سنگین بود و پیشنهاد تاسیس بانک ملی ایران نیز چون خواستههای دیگر ملت، پشت گوش انداختند و با وجود مسافرتهای پی در پی به ممالک پیشرفته همچنان در خواب غفلت به سر بردند. اما بیگانگان بیدار بودند و مترصد فرصتهایی که به هر بهانهای جای پای خود را در این مملک باز و محکم نمایند.
هشت سال پس از پیشنهاد مذکور (۱۲۶۶) نخستین بانک به مفهوم امروزی خود، در ایران آغاز به کار کرد. «بانک جدید شرق» شعبه مرکزی خود را در تهران و شعب دیگری در شهرهای تبریز، رشت، مشهد، اصفهان، شیراز و بوشهر تاسیس کرده و به فعالیتهای بانکی، اقتصادی پرداخت.
مرکز این بانک در لندن قرار داشت و مناطق جنوبی آسیا، حوزه عملیاتی آن بود. قابل توجه آنکه این بانک بدون اخذ هیچگونه مجوزی از حکومت مرکزی، اقدام به تاسیس شعبه و انجام دادن فعالیتهای بانکی کرده بود. حساب جاری برای نختسن بار توسط این بانک در ایران متداول گردید که به موجودی آن بهره تعلق میگرفت.
دو سال بعد (۱۲۶۸) «بانک شاهنشاهی ایران» توسط «بارون جولیوس دو رویتر» با کسب امتیاز از ناصرالدین شاه تاسیس شد. این شخص موسس خبرگزار رویتر است. طبق امتیازنامه اعطایی ناصرالدین شاه، اجازه انحصاری تاسیس بانک شاهنشاهی ایران به مدت شصت سال به «رویتر» داده شد و علاوه بر تاسیس بانک، اجازه داشت که به کارهای صنعتی و تجاری نیز بپردازد و حق انحصاری نشر اسکناس، استخراج و بهره برداری از معادن آهن، سرب، جیوه، زغال سنگ، منگنز، نفت و غیره (به جز طلا و نقره و سنگهای قیمتی) و ساختن راه در تمام کشور به این بانک واگذار شد. این بانک از پرداخت هر نوع مالیات در ایران، معاف بود. گرفتن چنین امتیاز بسیار مهمی در قبال پرداخت شش درصد از سود خالص بانک (که به هر حال از حدود ۱۳ هزار تومان کمتر نبود) بیشتر به رویا و خواب دیدن شبیه است!!
بانک شاهنشاهی ایران در واقع همان بانک جدید شرق بود که به فعالیت خود ادامه میداد. این بانک در سال دوم فعالیت خود تمام تشکیلات بانک جدید شرق در ایران را خرید و به کار آن پایان داد.
اغلب اولیای امور دولت ایران و حتی شاهان قاجار و پهلوی در بانک شاهنشاهی حساب جاری و پس انداز داشتند و حتی در سالهای پس از تاسیس بانکهای ایرانی قشون (سپه)، بانک ملی ایران و بانک فلاحت در فاصله سالهای ۱۳۰۷ـ ۱۳۱۴ آن حسابها را همچنان حفظ میکردند زیرا بانک شاهنشاهی از دادن اطلاعات لازم در خصوص مشتریان و وجوه آنان در حسابهایشان به دولت ایران خودداری میکرد و دولت امکان دستیابی به حساب دولتمردان را نداشت و همین رازداری بانک سبب میشد که عده زیادی از توانگران که اندوختههای مشکوکی داشتند پولهایی را در حسابهای خود در بانک بگذارند.
بانک شاهنشاهی ایران دارای دو هدف متضاد بود.
الف) هدایت اقتصاد ملی ایران
ب) رعایت منافع انگلستان و تامین حداکثر سود صاحبان سهام
لازم به توضیح نخواهد بود که در عمل کدام یک از این دو هدف دیگری را تحت الشعاع قرار میداد.
استعمارگر شرق نیز از این خوان طمع بینصیب نبود. یک سال پس از تاسیس بانک شاهنشاهی ایران (در سال ۱۲۶۹) «ژاک بولیاکف» برای مدت ۷۵ سال امتیاز ایجاد «انجمن استقراضی ایران» را از ناصرالدین شاه گرفت. این انجمن که به «بانک استقراضی ایران» شهرت یافت نیز از هر گونه مالیات معاف بود و تنها موظف بود که درصد عواید خالص خود را به دولت ایران بپردازد. منظور از ایجاد این بانک انجام معاملات رهنی بود ولی عملاً در خدمت سیاست دولت روسیه قرار گرفت و معمولاً وابسته بازرگانی سفارت روس، ریاست آن را عهده دار میشد. حوزه شمالی کشور محل عملیات، نفوذ و سیطره این بانک بود.
دولت روسیه تزاری پا به پای انگلیسیها در ایران حرکت میکرد و اقدامات رقیب را زیر نظر داشت و در صدد بود تا یک موسسه بانکی در ایران تاسیس و در امور اقتصادی ایران مداخله کند.
از سوی دیگر صدها تاجر و سرمایه گذار و تبعه روس در ایران فعالیت داشتند که اگر آنان پولهای خود را در بانک انگلیس میگذاشتند، با این کار به اقتصاد دولت رقیب کمک میکردند که این امر برای روسها قابل تحمل نبود، این بود که دولت روسیه کمک کرد تا اتباع آن دولت در ایران یک موسسه صرافی و سپس بانکی ایجاد کنند. یکی از کارهای مهم این موسسه جدید وام دادن به رجال گشاده دست و ولخرج ایران و مدیون کردن ایشان بود. در ضمن قرار بود بانک املاکی را در ایران به گرو بردارد تا در زمان لازم، زمینه بررسی تجاوزات نظامی روسها را در ایران فراهم آورد.
تقریباً به مرور، همه بزرگان عالم سیاست ایران سر در آخور بانک روس فرو بردند و شیرین کام از قرضههای بدون حساب و کتابی شدند کهگاه بازپرداخت اقساط آنها سالها به طول میانجامید.
اوضاع چنان مشوش بود که در سال ۱۳۰۱ بانک عثمانی نیز چند شعبه در شهرهای غربی کشور تأسیس کرد.
در سال ۱۳۰۴ اولین بانک ایرانی به نام «بانک پهلوی قشون» به منظور انجام امور مالی و به کار انداختن وجوه صندوق بازنشستگی ارتشیان تأسیس شد. این بانک از سال ۱۳۳۳ بانک سپه نام گرفت. قبل از ایجاد بانک سپه: فقط چند مؤسسه صرافی ایرانی به عملیات مالی و بانکی مبادرت میورزیدند که مهمترین آنها: شرکت عمومی ایران، شرکت اتحادیه، کمپانی فارس، تجارتخانه جمشیدیان، تجارتخانه جهانیان و تجارتخانه تومانیانس بودند بانک سپه نخستین بانک ایرانی بود که به طور محدود و به منظور انجام هدفی خاص تأسیس شد.
در سال ۱۳۰۵ «بانک روس و ایران» تأسیس شد که مرکز آن در تهران بود و در برخی از شهرهای شمالی اقدام به تأسیس شعبه کرد و عمدتاً کارهای بانکی مؤسسات بازرگانی وابسته به روسیه را انجام میداد.
۲۷ سال پس از پیشنهاد امین دارالضرب بود که دولت از مجلس اجازه خواست تا طبق روال گذشته از خارجیان قرض بگیرد و این در سال ۱۲۸۵ یعنی پس از استقرار مشروطیت در ایران بود. مجلس با این پیشنهاد مخالفت کرد و پس از آنکه جمعی از بازرگانان و صرافان تعهد مشارکت، در این بانک را کردند، اجازه تشکیل بانک ملی صادر شد و تأسیس آن در نهم آذرماه همین سال اعلام شد. در این اعلام سرمایه بانک سی کرور تومان (۱۵میلیون تومان) و مؤسسین بانک یکصد نفر بودن که هر یک از پنج تا پنجاه هزار تومان از سرمایه را میپرداختند، تمام ایرانیان مجاز بودند که از ۵ تومان به بالا نسبت به خرید قبض و سهام این بانک اقدام کنند.
با وجود استقبال گسترده مردم، سرمایه لازم برای تاسیس بانک فراهم نشد، لذا در بهمن ماه همین سال حکومت وقت با انتشار فرمانی امتیازات گستردهای از جمله حق نشر اسکناس را به بانک ملی ایران واگذار کرد. اعطای این امتیازات میزان سرمایهگذاری ایرانیان خارج از کشور را افزایش داد و تشکیل بانک ملی را به مرحله عمل نزدیکتر ساخت ولی به علت درگیر شدن جنگ جهانی اول و تقسیم شدن ایران بین روس و انگلیس، تاسیس این بانک به واقعیت نپیوست.
حکایت زن رختشویی که اندک دارایی خود را جهت تاسیس بانک ملی ایران اهدا کرد، بیانگر عمق غیرت و همیت مردم غیور کشور و درک حساسیت واهمیت موضوع بود. خواستهای که یک ملت با تمام وجود آن را میخواست و طلب میکرد.
چهارده سال بعد تصمیمگرفته شد که این بانک از بقایای بانک استقراضی تشکیل شود ولی این بانک قابل احیا نبود و مجدداً منظور حاصل نگردید تا اینکه در ۱۴ اردیبهشت سال ۱۳۰۶ لایحه اجازه تاسیس بانک ملی ایران به تصویب مجلس ششم رسید و در ۱۶ آبان ماه همین سال با تصویب قانونی به دولت اجازه داده شد تا متخصص بانکی از اتباع سوئیس یا آلمان جهت راهاندازی بانک ملی استخدام کند. به همین منظور «کورت لیندن بلات» که پیش از این ریاست بانک اعتبارات صوفیه را عهدهدار بود، به ایران دعوت شده و ریاست بانک ملی ایران را بر عهده گرفت. در ۲۸ مرداد اعلان تاسیس بانک ملی به اطلاع عموم رسید.
به این ترتیب بانک ملی ایران در شهریور ۱۳۰۷ در محل فعلی ادارات مرکزی آغاز به کار کرد. سرمایه بانک در ابتدا بیست میلیون ریال بود که تنها هشت میلیون ریال آن پرداخت شد.
شعبه مرکزی، شعبه کارگشایی مرکز، شعبه بازار، شعبه بندر بوشهر و شعبه بندر انزلی نخستین شعبی بودند که آغاز به کار کردند.
سازمانی که با شور و اشتیاق خاص ایرانیان و با استقبال عامه مردم با پنج واحد بانکی در سال ۱۳۰۷ آغاز به کار کرد، اینک دارای بیش از ۳۴۰۰ واحد میباشد و کارکنان آن از ۱۲۰ نفر در پایان سال ۱۳۰۷ به بیش از ۴۲ هزار نفر افزایش یافته است و آنچه که مسلم است این است که این سازمان عظیم اقتصادی با بانک ۸۳ سال پیش به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست ولی با بانکهای طراز اول دنیا قابل قیاس است. بر ماست که با آگاهی از پیشینه، اطلاع از خواستههای بحق مردم و زحماتی که برای استقلال اقتصادی کشور کشیده شده است، حساسیت موقعیت امروز این بانک را در عرصههای ملی و بینالمللی به خوبی درک کرده و این بانک را در انجام رسالت ملی خویش به عنوان بزرگترین بانک جهان اسلام و بزرگترین بانک کشور، یاری رسان و مددکار باشیم.