پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور با چه چالشهای روبهرو است؟ / چه راهکارهایی برای رفع این چالشها وجود دارد؟
در آستانه انتخابات نظام صنفی رایانهای کشور با مدیران و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و کسانی که کسبوکار فعال در این حوزه دارند، درباره چالشهای حوزه آیسیتی صحبت کردیم و از آنها خواستیم که به عمدهترین چالشهای این حوزه اشاره کنند
هر حوزه و کسبوکاری مشکلات و چالشهای خاص خودش را دارد. در بسیاری موارد این مشکلات مشترک و یکسان است و از یک عامل مشترک هم نشات میگیرد. زمانی که در آستانه انتخابات نظام صنفی رایانهای کشور با مدیران و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و کسانی که کسبوکار فعال در این حوزه دارند، درباره چالشهای حوزه آیسیتی صحبت کردیم و از آنها خواستیم که به عمدهترین چالشهای این حوزه اشاره کنند، موارد متعددی مطرح شد؛ مواردی مانند مهاجرت سرمایههای انسانی، تعامل با دستگاههای دولتی، مواجهه با فناوریهای نوظهور، چندصدایی و موازی کاری، مدل ذهنی غلط، نداشتن تجربه در سطح بینالملل، رگولیشن و تامین مالی اقتصاد دیجیتال. همچنین به عوامل مختلفی هم در شکلگیری این چالشها اشاره شد؛ عواملی که بخشی از آن به وضیعت اقتصادی و دولت و بخشی از آن هم به گفته برخی، به خود سازمانها، افراد و ذهنیت نادرستی که نسبت به مسائل دارند برمیگردد.
برای آشنایی با چالشهای حوزه آیسیتی و راهکارهایی که درخصوص برطرف شدن این چالشها وجود دارد با روحالله فاطمی، مدیرعامل شرکت توسن، حسین اسلامی، مدیرعامل هلدینگ فناوری نگاه، نسیم توکل، رئیس هیئتمدیره شرکت دانشبنیان عرش گستر، محمدرضا قلعهنویی، مشاور رتبه ۳ سازمان نظام صنفی در شاخه زیرساخت، سختافزار، شبکه و اینترنت، نازنین دانشور موسس تخفیفان و مدیرعامل نتبرگ و تخفیفان و رضا قربانی رئیس هیئتمدیره شبکه راه پرداخت صحبت کردیم. در ادامه نظرات این افراد در رابطه با عمدهترین چالش حوزه آیسیتی و راهکارهای پیشنهادی که ارائه دادند، مطرح شده است.
نحوه مواجهه با فناوریهای نوظهور
از نگاه اسلامی مدیرعامل هلدینگ فناوری نگاه، مهمترین چالش فعلی حوزه فاوا، نحوه مواجهه حاکمیت، دولت و حتی مجموعههای خصوصی با فناوریهای نوظهور و تیمهای استارتآپی است. به گفته اسلامی صنعت فاوا هر روز گسترده میشود و دیگر صنعتی در کنار سایر صنایع نیست. در واقع صنعت فاوا فعالکننده و منشا تحول سایر صنایع است و در ادامه توضیح میدهد: «واقعیت این است که ما هم از منظر مواجهه با فناوریهای نوظهور و هم از نگاه نزدیکی به تیمهای کوچک و اثربخش استارتآپی دچار عقبافتادگی هستیم و بدتر آنکه این عقبافتادگی را هم قبول نداریم. از طرف دیگر نگرانیم؛ هم از فناوریهای جدید و هم از تیمهای اثربخش کوچک. اولین واکنش ما نسبت به این دو موضوع، به رسمیت نشناختن و مقاومت در مقابل آنها است. فناوری و این جوانان پرشور زمین بازی را تغییر میدهند و ما نمیتوانیم با اعمال محدودیتها، در این بازی برنده باشیم.»
راهکارهای پیشنهادی
اولین راهکار اسلامی این است که باید قبول کنیم بازی عوض شده و سعی کنیم زمین بازی جدید را تشخیص دهیم. او دومین راهکار پیشنهادیاش را اینطور توضیح میدهد: «دوم این که باید از مرحله صرفا صحبت کردن عبور کنیم و به مرحله عمل کردن برسیم. هرچقدر کارهای تحولی و مثبت با اعتماد به این تیمهای جوان و استفاده از فناوریهای نوظهور انجام دهیم، بهتر از این است که با نگرانی در جای فعلی خود بمانیم. این موضوع نیازمند داشتن امید است. به عبارتی چالش اصلی در راستای تحول، بعد از قبول کردن آن، چالش داشتن امید است. اگر ما امید داشته باشیم، میدانیم که باید به همان میزانی که سرعت تحولات زیاد است، خودمان را پا بهپای این سرعت پیش ببریم و خسته هم نشویم. ولی اگر سرعت تحولات زیاد باشد و ما امید نداشته باشیم، متاسفانه یک جایی آرام میشویم و بازی را ترک میکنیم یا همچنان به انجام کارهای روزمره و بهبودهای کم اثر اکتفا خواهیم کرد.»
او عوارض نداشتن امید در کشور را اینطور بیان میکند: «در این چند سال اخیر تقریبا هیچ جا یک نوآوری جدی و بنافکن در حوزههای بانکی و پرداخت دیده نشده و میشود گفت که نوآوری جدی در بسیاری از حوزهها اتفاق نمیافتد. من این اتفاق را ناشی از نداشتن امید میدانم و نه صرفا به خاطر کمبود دانش یا تجربه. دانش را میتوان کسب کرد و از تجربه دیگران هم میشود استفاده کرد. درمورد فناوری هم با اینکه همه چیز گران شده است و ما تحریم هستیم؛ اما تقریبا همهچیز وجود دارد. به نظر من مشکل اصلی همین امید است.»
به گفته او امید به موفقیت ما کمی کم شده و ترجیح میدهیم شرایط فعلی خودمان را صرفا حفظ کنیم. حالا این حفظ کردن شرایط میتواند شامل مهاجرت به خارج از کشور یا رفتن به یک کسبوکار دیگر باشد. راهی جز این نیست که باید این امید داشتن را همه با هم تقویت کنیم.
دلایل متعددی برای کم شدن امید وجود دارد. یکی از این دلایل شرایط اقتصادی کشور است که باعث میشود افراد نوآور ناخودآگاه احساس محدودشدن داشته باشند.باید قبول کنیم زمانی که شرایط اقتصادی کشور خوب نیست، ناخودآگاه افراد نوآور احساس محدود شدن دارند. اما به گفته اسلامی مهمترین محدودیتها مربوط به موضوعات بیرونی نیست بلکه از داخل خودمان نشات میگیرد و در ادامه توضیح میدهد:
«ما داخل خودمان عدم همسوییها و رقابتهای مخرب زیادی داریم. احساس میکنیم پیشرفت لازم و متناسب با تلاشمان را نمیکنیم و وقتمان در حال تلف شدن است و آن اتفاق خوبی که باید بیفتد، رخ نمیدهد. مقصر اصلی هم خودمان هستیم و هم افرادی که در مقابل ما قرار دارند و سعی میکنند همه چیز را محدود و کنترل کنند. ما تصور میکنیم یک جزیره جدا هستیم و به همین دلیل کل کشورهای جهان هدف بازار ما قرار نمیگیرد و هدفمان میشود همین بازار کشور خودمان. در همین کشور هم تعداد زیادی بازیگر وجود دارد که همدیگر را محدود میکنند. بازی برد برد نیست و دلیلش هم این است که نتوانستیم حضور و بروز فناوری را در دیگر عرصهها رشد دهیم و کیک فناوری را بزرگ کنیم.»
به عقیده اسلامی در بسیاری از عرصههای غیر HighTech افراد خیلی خوب و محکم کار میکنند و صنعت فاوا اگر بخواهد حوزهای باشد در کنار بقیه صنایع، از یک حدی بیشتر رشد نمیکند. به همین دلیل پیشنهاد اسلامی این است که سعی کنیم با ورود فعالکننده فاوا به سایر صنایع اتفاقات خوب را رقم بزنیم، مانند اتفاقی که در حوزه تاکسیهای آنلاین و اینترنتی افتاد. با وجود این اتفاقات خوب اوضاع برای مردم هم بهتر میشود و راحتتر میتوانند سرویس بگیرند و هزینهها هم کمتر شد. به گفته او این تلاش برای متحول شدن و متحول کردن باید برای همه در کشور جا بیفتد.
مهاجرت نیروهای انسانی
به گفته روحالله فاطمی مدیرعامل شرکت توسن، یکی از مسائل اساسی که درحال حاضر شرکتهای فناوری با آن مواجه هستند، مهاجرت نیروهای انسانی است. به خصوص در این روزهای اخیر و باتوجه به شرایط اقتصادی که رخ داده، مهاجرت سرمایههای انسانی شرکتهای آیتی بیشتر شده است. فاطمی با اشاره به اینکه باید فکری بنیادی و سیستمی برای مجموع این حوزه داشته باشیم، میگوید: «باید فرهنگسازی کنیم و وارد لایههای بالاتر تاثیرگذار بر اقتصاد شده و کاری کنیم که تمایل به مهاجرت کمتر شود و از متخصصان خودمان در کشور استفاده کنیم. شاید این موضوع یکی از بزرگترین و مهمترین معضلات کنونی باشد.»
راهکارهای پیشنهادی
فاطمی در پاسخ به این سوال که آیا شرکتها میتوانند برای حفظ سرمایهها در کشور جذابیت ایجاد کنند یا نه، میگوید: «ما در شرکتمان سعی بر ایجاد این جذابیتها کردهایم. سعی کردیم محیطهای کاری را براساس استانداردهای بینالمللی درست کنیم، فناوریهای جدید برای کارکنان بکار بگیریم و کاری کنیم تا افراد در محیطی که کار میکنند، احساس راحتی داشته باشند و فرد از کار خودش راضی باشد. همانطور که گفتم ما نیاز به فرهنگسازی داریم. ما سعی میکنیم فضایی ایجاد کنیم که در مولفههای باورمندی فرد، اعتماد و ارزشمند بودن شکل گیرد و از این طریق کار را برای خود، معنادار بیابد.»
مدیرعامل توسن از مسیر رشدی میگوید که شرکت برای افراد ایجاد کرده است تا اگر به آینده کاریشان فکر میکنند، آن مسیر برایشان شفاف باشد و بهراحتی ببینند غایت آن کجاست و تا چه مدت زمانی و چه میزان میتوانند در آن مسیر پیش بروند. او معتقد است که از دید روانشناسانه هر فردی با سازوکارهای متفاوتی انگیزه پیدا میکند و هرکدام از این مولفهها میتواند در ایجاد میل معطوف به اراده افراد نقش متفاوتی ایفا کند. از این رو توسن در خصوص سازوکارهای انگیزهبخشی، از پرداخت پرسنلی تا مسائل رفاهی و غیره، رویکرد متنوعی در پیش گرفته است تا بتواند بر طیف وسیعی تأثیرگذار باشد.
فاطمی در صحبتهایش به باثبات نبودن شرایط اقتصادی اشاره میکند که منجر به تشویش و اضطراب افراد میشود و در دامه توضیح میدهد: «باتوجه به این شرایط، ذهن فرد درگیر میشود و از خود میپرسد که چه کاری باید انجام دهد. علیرغم اینکه در شرکت، کار و وضعیت خوبی دارد اما وقتی از محیط کار خارج و وارد جامعه میشود، میبیند که وضع مناسب نیست و ثبات اقتصادی وجود ندارد. به همین دلیل میخواهد جایی را برای زندگی انتخاب کند که حداقل وقتی صبح از خواب بیدار میشود، قیمت دلار چندین برابر نشده باشد و مشکل درآمدی برایش پیش نیامده باشد. شاید در صورت مهاجرت، کاری که افراد انجام خواهند داد از نظر سطح کاری، پایینتر از کاری باشد که در حال حاضر در ایران انجام میدهند اما حداقل پیش خودشان خیالشان راحت است که ثبات اقتصادی دارند و با این عدم قطعیتها مواجه نیستند.»
فاطمی در ادامه صحبتهایش به نقل قولی از «تامس مور»، فیلسوف و روانشناس زمینه کار اشاره میکند که نگاه به مقوله کار را نگرشی مبتنی بر «سازنده و پالایشکننده شخصیت فرد» میداند. نگاهی که براساس آن هر فردی در طول زمان و با کاری که انجام میدهد شخصیت و منش خود را میسازد. به همین دلیل مدیرعامل توسن محیط کار و مولفههای درگیر در آن را حائز اهمیت میداند و میگوید: «به همین دلیل در شرکت امکانات رفاهی و استانداردهای بینالمللی برای کار کردن قرار دادهایم و از فناوریهای بهروز استفاده میکنیم. سرمایههای انسانی دوست دارند لبه فناوری باشند به همین خاطر ما سعی کردیم لبه فناوری را برایشان ایجاد کنیم تا رشد کنند و میل به شکوفایی آنها محقق شود. با این وجود معضل اصلی شرکتهای فناوری، سرمایههای انسانی است.»
فاطمی در پاسخ به اینکه چقدر از این معضلات سمت دولت است و چقدر سمت خود شرکتها، میگوید که حداقل همه شرکتهای خصوصی سعی کردند مشکل سمت خودشان را حل کنند تا اثرات این معضلات کاهش یابد. ولی او بر این باور است که برای درست کردن بخش دولت، از دست ما کاری برنمیآید و تحریم و مسائلی که در بدنه حاکمیت وجود دارد، خارج از کنترل ما است. با اینکه فاطمی تمامی این مسائل را عامل اصلی تمایل افراد به مهاجرت میداند ولی مقصر اصلی را نه دولت میداند و نه شرکتها. به گفته او جامعه ما، فرهنگی که در حال حاضر وجود دارد و بیثباتی اقتصادی همگی باعث بروز این اتفاقات میشود. فاطمی بر این باور است که اگر شرایط اقتصادی بهسامان باشد هیچوقت چنین اتفاقاتی رخ نمیدهد چراکه همه دوست دارند در کشور خودشان کار کنند و رنج دوری و غربت را به جان نخواهند خرید.
ذهنیت غلط و درک ناقص از فناوری
رضا قربانی رئیس هیئتمدیره موسسه راه پرداخت چالش اصلی را چالش مدل ذهنی راجع به فناوری به طور عام و راجع به فناروی اطلاعات به طور خاص عنوان میکند. در صحبت بسیاری از افراد شنیده میشود که فناوری یک ابزار است و از فناوری باید مانند بسیاری ابزارهای دیگر استفاده کرد. یا اینکه فناوری اصالتی ندارد و موضوعات دیگری هستند که اصالت دارند. اما قربانی معتقد است اشتباه افراد همین است که فناوری را یک ابزار میبینند؛ در حالی که فناوری تغییرات شدیدی ایجاد میکند و اساسا مدل کار کردن را متفاوت میکند.
او درباره مشکلاتی که همین ذهنیت غلط به وجود میآورد میگوید: «دیگر چالشها و مسائلی که پیش میآید به دلیل همین ذهنیت غلط و درک ناقص ما است. زیرا ما فکر میکنیم هر موضوع سنتی یا قدیمی که وجود داشته و در حال انجام است، اصل است و بقیه موارد، فرع است. یعنی در یک فضای کاری، فکر میکنند اصل با همان کاری است که در حال اتفاق افتادن است و فناوری صرفا قرار است آن را کمی بهتر کند. در حالی که فناوری به قدری اصالت دارد که حتی در برخی موارد همان کاری که بهصورت روتین در حال انجام شدن بود را هم کنار میگذارد و تغییر میدهد.»
راهکارهای پیشنهادی
رئیس هیئتمدیره شبکه راه پرداخت درخصوص دورکاری و جا نیفتادن آن در فرهنگ سازمانی شرکتها میگوید: «موضوع دورکاری نه فقط در ایران بلکه در تمام دنیا مسئله است. حتی در شرکتهای پیشرو هم مدیرانی هستند که به شکل سنتی بالاسر افراد قرار دارند تا ببینند آنها کارشان را انجام میدهند یا نه. در ایران هم همین است و ما فاصله جدی بین کارگر و کارفرما داریم.»
قربانی بر این باور است که رشد رسانهها و شبکههای اجتماعی باعث شده تا ذهنیت افراد نسبت به اینکه همیشه دولت باید دست به کار شود و چیزی را درست کند، تغییر کرده و به این نتیجه رسیدیم که خود ما هم میتوانیم یک سری کارها را انجام دهیم. به گفته او مدلهای ذهنی غلط باعث شده فناوری را به چشم یک ابزار ببینیم و در ادامه توضیح میدهد: «هزار راه برای انجام کار اشتباه و یک راه برای انجام کار درست وجود دارد. شرکتهای موفق همه شبیه هم جلو میروند اما شرکتهای شکستخورده هر کدام یک قصه جداگانه دارند. زمانی که ما یک مسیر عجیب و غریب را میرویم، به دنبالش استدلالهای عجیب و غریبی را هم مطرح میکنیم که برای مثال در حال حاضر، با شرایط خاصی سروکار داریم. در حالی که شرایط خاصتر از جنگ جهانی اول و دوم نیست.»
او مسائلی مانند تحریم و تورم را پدیدههای تظاهری عنوان میکند که هیچ اصالتی ندارند. به گفته او تورم پدیدهای نیست که بشود با انگشت آن را نشان داد بلکه در اندازهگیری یک سری مسائل دیگر خودش را نشان میدهد. قربانی برای مثال به گرما بهعنوان یک پدیده واقعی و دما بهعنوان یک پدیده تظاهری اشاره میکند و توضیح میدهد: «ما گرما را با دما اندازه میگیرم. تورم هم یک شاخص برای اندازهگیری است. باید وقت بسیار زیادی را صرف آموزش این موضوع کنیم که اصلا این پدیده چیست و از نظر ذهنی چه اتفاقاتی را رقم میزند. بسیاری از افراد و موقعیتهایی که در آن قرار گرفتهاند با همین ساختار تعریف شده و زمانی که گفته میشود چیزی در حال دگرگون شدن است، انگار ماهیت آن افراد و جایگاهی که در آن قرار دارند در حال نابود شدن است. حاکمان، مدیران و تصمیمگیران لزوما افراد بدی نیستند. زیرا بسیاری از ما داخل این چاه لوکال مینیموم میافتیم و نمیتوانیم تکان بخوریم؟ چون افراد در این وضعیت موجودی که قرار دارند، منتفع هستند.»
در شرایط فعلی قربانی معتقد است که ما مرتبا فرصتها را از بین بردهایم و در رابطه با این اتفاق همه مسئولاند و میگوید تا وقتی افراد درباره بعضی از پدیدهها کتاب نخوانند، تا وقتی که نخوانده فکر میکنند که فناوری یک سری ابزار است، وضع به همین منوال پیش میرود. او به آمریکا هم اشاره میکند که چنین ذهنتیهای غلطی در آنجا نیز دیده میشود و توضیح میدهد: «این موضوع در خود آمریکا هم وجود دارد و در ایران شدتش به مراتب بیشتر و وحشتناکتر است. در تعامل جاهایی مانند کنگره و سنا با شرکتهایی مانند فیسبوک، گوگل، آمازون و غیره معلوم شد که حتی خود کسانی که در کنگره آمریکا هم هستند چقدر از برخی مسائل دور هستند و میبینیم که چه ذهنیتهای عجیبی دارند. تنها راه، خواندن کتاب و شرکت کردن در دورههای آموزشی است.»
به عقیده قربانی، فعالین حوزه فناوری ما هم همین وضعیت را دارند زیرا نگاه بسیاری از این افراد محدود به ابزارها و تجهیزاتی است که تا به حال با آن کار کردهاند به همین دلیل نگاه بزرگ و قوی ندارند. زمانی که وضعیت فعالین این حوزه به این شکل است، وای به حال کسانی که کوچکترین ارتباطی با این فضاها نداشتهاند.
مهاجرت نیروهای نخبه و عدم شفافیت قوانین
نازنین دانشور موسس تخفیفان و مدیرعامل نتبرگ و تخفیفان در اشاره به معضلات اصلی حوزه آیسیتی در کشور میگوید: «اگر مشکلات عمومی جامعه و تغییرات ارزی و سیاسی را کنار بگذاریم، دو معضل جدی در حوزه آیسیتی داریم؛ یکی مهاجرت نیروهای نخبه و توانمند در شرکتها و جایگزین نشدنشان و نداشتن تجربه بینالمللی در داخل کشور و دیگری عدم شفافیت قوانین حوزه آیتی است. ما هر روز یک سوپرایز جدید، حکم جلب جدید، دادگاه و جریمههای جدید داریم. فکر میکنم شرکتها به اندازه کافی در این حوزه فعال شدند و وقت آن رسیده که چه در نظام صنفی و چه در انجمنها و وزارتخانه، کار جدی برای شفافسازی انجام شود.»
راهکارهای پیشنهادی
دانشور بر این باور است که درباره نیروی انسانی، راهکار کوتاه مدت وجود ندارد. جذابیت شرکتها، فضای رشد اقتصادی، باز شدن درها و درنهایت دیدن بارقه امیدی که افراد بدانند به کدام سمت و سو در حرکت هستند، موضوع اصلی است. به گفته دانشور، سازمانها هرکدام به سهم خودشان یک سری مسئولیتها دارند ولی این یک چالش بزرگتر در سطح جامعه است.
مدیرعامل نتبرگ در رابطه با مشکلات کسبوکاری و قوانین میگوید: «میدانم که مجموعههایی در وزارت اقتصاد و بخشهای مختلف فعال شدند تا گرههای موجود را باز کنند. شاید باید همکاری بیشتر سازمانهای مالیاتی و بیمه را داشته باشیم و واقعا به مسائل بهصورت موردی نگاه نکنیم. باید دستورالعملها شفاف شود و این شفافیت برای همه نهادها وجود داشته باشد و همه بدانند چه رفتاری را باید به صورت یک استاندارد انجام دهند.»
چندصدایی و موازیکاری
به عقیده نسیم توکل رئیس هیئتمدیره شرکت دانشبنیان عرش گستر، با اینکه آیسیتی بستر همه کسبوکارها در عصر دیجیتال شده اما متاسفانه بیشترین مجوزها و کارشکنیها برای توسعه کسبوکارها را در همین صنعت شاهدیم. توکل به دلیل تجربه حضور در جامعه مدنی، تشکلها و انجمنها، نگاه دیگری نسبت به مشکلات پیدا کرده است. او معتقد است چندصدایی و موازیکاری در این صنعت بسیار زیاد است و تنوع تشکلی و انجمنی زیادی هم داریم. توکل در رابطه با این موضوع میگوید: «ما اتاق بازرگانی را داریم که تشکلهای مختلفی طبق قانون باید آنجا تشکیل شود؛ تشکلهای تخصصی که در حوزه تجارت، صنعت و تولید فعالیت میکنند. ما یک سری انجمنهای صنفی کارفرمایی و اتحادیههای صنفی و تعاونیها را داریم و مشخص است همه اینها به چه دلیل تشکیل شدهاند اما چون قانون عملا مغفول میماند و قدرتهای لابیگری بسیاری وجود دارد، باعث شده تنوع بسیار زیادی در انجمنها و تشکلهای این حوزه وجود داشته باشد.»
به عقیده توکل ضعف موجود در این صنعت، چندصدایی و موازیکاریها است، به همین دلیل، تحول و افرادی که تحولخواه هستند باعث میشود درنهایت به یک گفتمان درون ساختاری در بخش خصوصی برسیم.
راهکارهای پیشنهادی
به گفته توکل بیشترین بحث موجود درباره ورود تشکلها به سطح اختیارات همدیگر است در صورتی که قانون همه اینها را از هم مجزا کرده اما از آنجایی که روی قانون کنترلی وجود ندارد، تشکلها و افراد وارد سطح اختیارات همدیگر میشوند و به مشکل برمیخورند.
به گفته او برای حل این مشکل باید سطح اختیارات مشخص شود و هیچکسی به دنبال قدرتطلبی نباشند و به یکصدایی رسید. توکل بر این باور است که اگر یک صدایی از دل اینهمه تنوع در بخش خصوصی در حوزه آیسیتی بیرون بیاد، مطالبهگریها نیز به درستی برطرف میشود. اگر هم این مشکل حل شود بقیه مشکلات را میشود در سایه این وحدت برطرف کرد.
غفلت از سرمایههای دانشی
محمدرضا قلعهنویی، مشاور رتبه ۳ سازمان نظام صنفی در شاخه زیرساخت، سختافزار، شبکه و اینترنت یکی از چالشهای موجود را استفاده از سرمایههای دانشی در سازمانها میداند که مهمترینشان، بحث منابع انسانی است. او درباره اهمیت منابع انسانی میگوید: «کارشناسانی که در حوزههای مختلف صنف فعالیت میکنند و همچنین در مراتب بالاتر مشاوران. این دو بخش از سمت مدیران ارشد سازمانها مغفول و نادیده گرفته شده است. اگر وارد سازمان یا شرکتی شویم و بگوییم سرمایه شما چیست، اکثرا روی داراییهای مشهودشان تمرکز میکنند و آن قسمتی که همیشه مورد غفلت قرار میگیرد، دانشی است که در سازمان وجود دارد و بهتبع افرادی که آن دانش را وارد سازمان میکنند. ما سعی کردیم در مجامع مختلفی که حاضر هستیم، رشد و بلوغ این موضوع را ارتقا داده و شناخت سازمانها را نسبت به این مقوله بالاتر ببریم.»
راهکارهای پیشنهادی
به گفته قلعهنویی، آنها در این راستا هدفگذاریهای مختلفی انجام دادهاند. هدفگذاری اول این بود که بتوانند سازمانها را به سمت استفاده از توانمندی و دانشی که مشاوران دارند، سوق دهند. همچنین از دیگر اقداماتی که انجام دادهاند، گردآوری کتابی حاوی اطلاعات و حوزههای تخصصی مشاوران است تا سازمانها بتوانند برای استفاده از این دانش و توانمندیها، به آن مراجعه کنند. او در ادامه توضیح میدهد:
«ما در کمیسیون این کار را شروع کردیم و از مجموع ۵۰۰ مشاورهای که در سطح تهران و در حوزه سازمان نظام صنفی هستند، توانستیم اطاعات حدود ۷۰ نفر را گردآوری و در قالب کتاب آماده کنیم و نسخه اول آن هم بهزودی ارائه میشود. قطعا این برنامه ادامهدار خواهد بود و هدف ما این است که این مجموعه اطلاعات را به کتاب جامعی تبدیل کنیم که اطلاعات کلیه مشاوران در آن وجود داشته باشد. یکی دیگر از اقدامات انجامشده، وام وجوه ادارهشده و ارزیابی ارزی است که توسط مشاورین انجام شده و و نقش بهسزایی در تقویت توانمندی مشاوران سازمان نصر به همراه داشته است.»
قلعهنویی درخصوص برنامههای دیگری که برای رفع چالش در نظر دارند، اینطور توضیح داد: «از دیگر برنامههایی که برای رفع چالش موجود در نظر گرفته شده، ایجاد کمیسیون اعضای حقیقی است تا بتوان از این خرد جمعی نتایج مطلوبتری به دست آورد. از آن مهمتر، ایجاد نظام مهندسی فناوری اطلاعات است. ما در تلاشیم این شاخه را بهصورت مشخص و بهعنوان یک شخصیت واحد و مستقل به وجود بیاوریم.»