پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چالشهای توسعه و رفتن به سمت شهر هوشمند چیست؟ / گزارش برنامه زنده اینستاگرامی راه پرداخت با محمد فرجود
ایده شهر هوشمند ادغام فناوری اطلاعات و ارتباطات و دستگاههای مختلف متصل به شبکه اینترنت اشیا است برای بهینهسازی بهرهوری از خدمات و کاربردیهای شهری و اتصال آن به شهروندان است و بسیاری از دولتها برای تحقق و دستیابی به چنین چیزی تلاش میکنند و سعی در واقعی شدن چنین شهرهایی دارند. شهرهایی مانند آمستردا، بارسلون، کلمبوس، کوپنهاگ، دوبی، دوبلین، کیف، لندن، مادرید، مالت، منچستر، میلان، نیویورک، سنگاپور و غیره ازجمله شهرهایی هستند که میتوان از آنها بهعنوان بست پرکتیسهای اجرا و پیادهسازی المانهای شهر هوشمند یاد کرد.
تهران هم به نوبه خود در این حوزه اقدماتی انجام داده و در مسیر تبدیل شدن به یک شهر هوشمند گام برداشته است؛ مسیری که مسلما بدون چالش و مشکل نیست و باید دید که شهرداری تهران برای غلبه با این چالشها چه برنامههایی دارد و در آینده خودش را در چه جایگاهی میبیند. به همین خاطر در سری برنامههای زنده اینستاگرامی راه پرداخت به سراغ محمد فرجود مدیرعامل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران رفتیم تا علاوه بر صحبت درباره مفاهیم و تعاریف یک شهر هوشمند، به چالشهایی که در مسیر تبدیل شدن به شهر هوشمند وجود دارد هم بپردازیم.
منظور از شهر هوشمند چیست؟
رسول قربانی گفتوگویش را با فرجود با صحبت درباره تعریف شهر هوشمند آغاز کرد. از آنجایی که تعریف شهر هوشمند خودش از آن مسائل چالشبرانگیز است و هرکسی میتواند تعاریف مختلفی در ذهن خودش از یک چنین شهری داشته باشند به همین خاطر از فرجود خواستیم تا بگوید وقتی از شهر هوشمند صحبت به میان میآید دقیقا منظور چیست و چه انتظاری از آن میرود؟
فرجود هم در یک نگاه کلی شهر هوشمند را شهری تعریف کرد که بر مبنای داده مدیریت شود و از فناوری نوین در حوزه دیجیتال استفاده کند و اهداف کلی که در آن در نظر گرفته میشود درنهایت منجر به بهبود زندگی شهروندی و ارتقای زندگی مردم و بهتر زندگی کردن شهروندان شود. در شهر هوشمند نقش دیجیتال پررنگتر است ولی هدف اصلی آن نیست و مسائلی مانند سلامت، حملونقل، اقتصاد شهری، محیطزیست در شهر هوشمند مورد توجه قرار میگیرد. یک سری پارامترها هم برای هوشمندی شهر درنظر گرفته میشود که فرجود این پارامترها را اینطور توضیح داد:
«برای مثال اخیرا ایزو استانداردی را اعلام کرده که مراحل نهاییاش را طی میکند و سرفصلهای مختلفی دارد؛ از فرهنگ و آموزش و پسماند و آب گرفته تا هوا و حملونقل و اقتصاد و غیره. وقتی درباره شهر هوشمند صبحت میکنیم همه این موارد مطرح میشود. نمیشود یک تصویر یکسان از شهر هوشمند ارائه دارد درواقع شهر هوشمند مسیری است که شهرها به سمتش حرکت میکنند. شهرهای مختلف هم نگاههای مختلفی به شهر هوشمند دارند. در جایی مانند آمریکا تکنولوژی در شهر هوشمند خیلی پررنگتر است. در برخی شهرهای دیگر مانند اروپاییها هم موضوعاتی مانند فضای سبز و کربن و مدیریت پسماند برایشان مهمتر است. در شهرهای پر رفت و آمد نیز ترافیک نقش مهمتری در ایجاد یک شهر هوشمند دارد.»
پس در رابطه با شهر هوشمند نمیتوان صفر و یکی عمل کرد و گفت که برای مثال فلان شهر هوشمند است و فلان شهر هوشمند نیست. حالا سوالی که اینجا مطرح میشود این است که درباره جایی مانند تهران میشود گفت که هوشمند است یا نه؟ فرجود هم در پاسخ به این سوال به یک سری پارامترها و شاخصها اشاره کرد و گفت: «یک سری شاخصها وجود دارد و یک شهر باید انتخاب کند که میخواهد روی کدام پارامترها کار و تمرکز کند. خیلی از شهرهایی که در بنچ مارکها بهعنوان شهر هوشمند معرفی شدند، صرفا وارد یک سری حوزههای خاص شدند و روی یک سری حوزهها هنوز مشغول کار هستند و به یک سری بخشها هم اصلا دست نزدند و برایشان اهمیت چندانی نداشته است. باتوجه به اینکه مثالهای زیادی درباره تهران وجود دارد که مصداق هوشمندی نیست، این سوال همیشه از ما میشود که تهران شهر هوشمند است یا نه. نکته مهمی که در شهر تهران پررنگتر است این است که ما مدیریت واحد شهری هم نداریم در نتیجه بسیاری از المانهایی که در تعاریف برای شهر هوشمند ذکر میشود در اختیار جایی مانند شهرداری نیست.»
به گفته او باید یک نگاه واقعبینانه به مسائل داشت و این موضوع که یک سری مسائل از اختیار شهرداری خارج است، باعث میشود که شهرداری در گام اول برنامهاش را بر واقعیت و اختیاراتی که دارد متمرکز کند. چون وقتی پای گزارشدهی در یک مرجع استاندارد که وسط بیاید مثلا باید به مسائلی مانند اینکه چند درصد کنتورها هوشمند شده یا اینکه چند درصد مدارس هوشمند شده پرداخت و خیلی از این موضوعات در گام اول در اختیار شهرداری نیست.
البته موضوع حائز اهمیت این است که در حال حاضر کدام یک از این شاخصها و پارامترها میتواند مصداق شهر هوشمند باشد و برای تهران اولویت دارد و چطور میشود وضعیت آنها را بهتر کرد. برای مثال فرجود به طرح ترافیک اشاره کرد که در ابتدا اصلا به شیوه هوشمندی انجام نمیشد و در حال حاضر سیستم آن را به حالتی درآوردهاند که شفافتر باشد و مردم ببینند که مثلا چه زمانی وارد و چه زمانی خارج شدند و چه مقدار پول پرداخت میکنند. یا اینکه در مسئله طرح ترافیک به خودروهای هیبریدی اشاره شد که چون آلودگی کمتری ایجاد میکنند، عوارض کمتری پرداخت کنند با اینکه اگر فردی در زمان اوج طرح شلوغی وارد طرح ترافیک شود یا در زمانهای دیگر، پرداختهای متفاوتی داشته باشد. اینها نمونههایی است که به گفته فرجود در راستای هوشمندسازی طرح ترافیک شهر تهران انجام شده است؛ طرحی که در ابتدا یک طرح سه حالتی بوده و حالا به یک ماتریس 270 حالتی تبدیل شده است.
مدیرعامل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران انجام طرح ترافیک را کاری میداند که در شهرداری در راستای اجرای عدالت انجام شده و از کاربران تقریبا دو میلیون و هفتصد هزار نفری برنامه «تهران من» و افزایش رضایت مردم از شیوههای جدید میگوید اما با همه اینها معتقد است که ترافیک شهر با این چیزها کم نمیشود و باید به این شاخصها در جای دیگری برسد.
همانطور که بالاتر هم به آن اشاره شد، مدیریت واحد شهری در جایی مانند شهرداری تهران وجود ندارد حال باتوجه به این وضعیت چه سازمانهایی میتوانند در حوزه شهر هوشمند درگیر شوند یا به عبارت دیگر اگر مردم توقع تهران هوشمند داشته باشند باید خواسته و تقاضایشان را علاوه بر شهرداری به چه سازمانهای دیگری منتقل کنند؟ در پاسخ به این سوال فرجود به مهمترین بخشها اشاره کرد؛ بخشهایی ازجمله وزارت نیرو، وزارت نفت، حوزه شهرسازی و وزارت راه، پلیس و نیروی انتظامی، آموزش و پرورش و متولیان نوآوری در شهر نقش موثری در شکلگیری شهر هوشمند ایفا میکنند.
مسیری مانند مسیر رسیدن به شهر هوشمند باید از دو منظر و بعد مورد توجه قرار بگیرد یک بعد این است که در این نهادها چه اتفاقاتی باید رخ بدهد و بعد دیگرش هم مردم است؛ اینکه مردم چه میخواهند و چه انتظاراتی دارند و چقدر این انتظارات برآورده شده است و باید به هر دو بعد توجه شود. خیلی اتفاقات باید بین متولیان بیفتد تا یک سرویس مردمپسند و راحت و با کیفیت ارائه شود. البته خود شهرداری هم متولیان بسیاری دارد. در شهرداری تهران 22 منطقه و 9 معاونت وجود دارد و چهل، پنجاه سازمان و معاونت. همه اینها یک سری خدمات ارائه میکنند. بنابراین وقتی درباره طیفی از خدمات صحبت میشود باید علاوه بر متولیانی که بیرون شهرداری وجود دارند، بخشهای مختلف داخل خود شهرداری هم در نظر گرفت.
حفظ جریان نوآوری و تقویت آن در شهرداری
در این گفتوگو چند بار به نوآوری اشاره شد و از آنجایی که بخشی از حفظ جریان نوآوری و بها دادن به آن به استارتآپها گره خورده است، باید دید شهرداری برای حفظ این جریان یا تقویت آن چه برنامهای دارد؟ در پاسخ به این سوال به پنح محور اصلی که در برنامه شهر هوشند وجود دارد اشاره شد که یکی از پنح محور اصلی، نوآوری است. یعنی از همان روز اول نوآوری جزو محورهای اصلی بوده و سعی شده در نگاه کلان و در برنامهریزیها موضوع نوآوری از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار باشد. در همین راستا رویدادهایی مانند «اینو تهران» برگزار شده و شهرداری سعی کرده تا نیازهایش را در چنین رویدادهایی و در حوزههای مختلفی مانند پسماند، آتشنشانی، مبتنی بر مکان، دادههای شهری و غیره مطرح کند. اتفاق دیگری که برای کمک به اکوسیستم انجام شده، ایپیآیها بودهاند که به گفته فرجود در حوزههای پرداختی ارائه این ایپیآیها خیلی خوب پیش رفته و تعداد زیادی از کسبوکارها در حال حاضر با آنها همکاری میکنند. او در ادامه دیگر اقداماتی که شهرداری برای حفظ جریان نوآوری انجام داده را اینطور معرفی کرد:
درباره ایپیآیها هم باید گفت که افراد میتوانند با مراجعه به سایت api.tehran.ir لیست همه ایپیآیها را ببینند و یک سندباکسی هم برای تست ایپیآیها قرار داده شده است. همچنین جای دیگری هم به نشانی data.tehran.ir وجود دارد که در آن دادههای پایهای به صورت دادههای باز قرار داده شود است.
چالشهای رفتن به سمت شهر هوشمند
در ادامه صحبتمان با محمد فرجود مدیرعامل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران، خواستیم تا درباره چالشهایی که در این مسیر برایشان پیش آمده صحبت کند. چالشها زیاد است و اگر بخواهیم به همه آنها اشاره کنیم به گفته خود فرجود لیست بلندبالایی میشود. شهرداری از همان ابتدا هم در راستای رفتن به سمت شهر هوشمند گزینشی پیش رفته و قصد نداشته که همه ابعاد را پوشش دهد و روی بخشهایی هم که دست گذاشته هم با تجربیات شکستخورده و هم موفق روبهرو شده است. او چالشهایی که در حین همین تجربه کردنها با آنها مواجه شده را اینطور بیان میکند:
«یکی از چالشها این است که در جایی با یک ساختار متکثر و سیستم تصمیمگیری توزیع شده مانند شهرداری، وقتی میخواهید یک کار یکپارچه انجام دهید، به دلیل ساختار موجود همان اول کار چالش خواهید داشت. بالاخره باید کارهای بسیاری در حوزههای مختلف مانند پسماند، حملونقل، اجتماعی و غیره انجام شود و همه اینها شامل ساختارها و افراد زیادی است و ایجاد یک صدایی و همراستا کردنشان انرژی زیادی میخواهد. همچنین نگاه متفاوتی که به شهر هوشمند وجود دارد و این نگاه متفاوت بین مدیران هم دیده میشود و تعابیر و تفاسیر متنوعی وجود دارد. از طرف دیگر، نیروی انسانی هم باید آموزش ببینند. موضوع بعدی درمورد تامین مالی پروژههای شهر هوشمند است. تامین مالی مسئله مهمی است و اینکه چطور میشود بخش خصوصی را در این حوزهها وارد کرد خودش چالش جداگانهای است.»
تامین مالی پروژههای شهر هوشمند یا تامین مالی پروژههای شهرداری از کجا میآید؟ به گفته فرجود به غیر از پروژههای خاص مانند مترو که دولت برای تامین مالیاش کمک میکند شهرداری پولی از دولت دریافت نمیکند و باید این پول را از شهروندان دریافت کند تا بتواند خرج خودش را دربیاورد. اصولا وقتی سیستمی خودگردان است باید شهروندان در گرداندنش کمک کنند. البته که باید پولی که از طرف مردم جمعآوری میشود درست خرج شود و شهرداری شفافسازی کند که این پول کجا خرج شده و بهینه و در راستای منافع مردم هزینه شود. به طور کلی درآمدزایی برای تامین پروژهها مشکلات خاص خودش را دارد و وقتی بخش خصوصی هم بخواهد سرمایهگذاری کند بر این مشکلات افزوده میشود.
سیاستگذاریها هم از دیگر چالشهایی بود که فرجود به آن اشاره کرد و در توضیح بیشتر آن گفت: «در همین بحث نوآوری مثلا استارتآپی مایل به کمک کردن است ولی شاید ماهیت کارش باعث پلمپ شدنش بشود. برای مثال ممکن است استارتآپی شاکی داشته باشد و بگوید این استارتآپی که در این محل مسکونی من قرار گرفته مانع زندگی من شده و باید جمع شود. ما از یک طرف بحث حمایت از استارتآپها را داریم و از طرف دیگر در چنین مواردی باید جلوی آنها را بگیریم. این تضادی است که در رابطه با این کسبوکارها برای شهرداری وجود دارد.»
شاید مثال عینی که بشود برای چنین تضادی مطرح کرد استارتآپ «اسپید» باشد که حوزه حملونقل و جابجایی محصول فعالیت میکند و همین چند وقت پیش شهرداری دفترشان را بست و این موضوع خیلی در رسانهها و اکوسیستم چرخید که از یک طرف شهرداری میگوید حامی استارتآپها است و از طرف دیگر جایی که بالاخره توانسته فعالیتش را شروع کند، این بلا سرشان میآید. همین مسئله باعث شد تا از فرجود بپرسیم درباره این رویکرد دوگانه شهرداری چه کار میتوان انجام داد؟
او هم پاسخش را با این جمله که شهرداریها هم بعضی وقتها مانند دولت بهعنوان یک رگولاتور قوانین و ضوابط خودش را دارد شروع کرد و ادامه داد: «در همین موردی که شما مثال زدید ما خیلی سعی کردیم با شهردار منطقه و با مدیرعامل سازمان ساماندهی مشاغل صحبت کنیم و خیلی پیگیری کردیم. قضیه از این قرار بود که محلی که آنها در آنجا قرار داشتند فقط محل دفتر کارشان نبوده و محل توزیع هم بوده است. یعنی در روز در آن خیابان کلی وسیله میآمد و موتورها جمع میشدند و درگیریهای زیادی در یک محیط مسکونی ایجاد میشد و آنها شاکی خصوصی داشتند. وقتی جایی شاکی خصوصی دارد نمیشود خیلی کمکی برایش کرد. از طرفی ساختمانهای بسیاری برای استارتآپها در نظر گرفتیم که میتوانند با هزینههای بسیار کم در آنجا برای انجام فعالیتشان ساکن شوند.»
او در ادامه به چالشی که در حوزه پسماندهای خشک دارند اشاره کرد که یک سری اپلیکشنها از منازل پسماندهای خشک را جمع میکردند. از طرفی شهرداری هر منطقه پسماندهای خشک را به صورت مزایده عمومی به یک سری مجموعهها واگذار میکند تا این پسماندها را جمع کنند و مبلغی را به شهرداری بدهد. آن مجموعهها هم راجع به منطقه خودشان مدعی بودند و اپلیکیشنهایی که در این حوزه وارد میشدند با این شرکتها درگیری پیدا میکردند. اما درنهایت گویا سازمان پیماند توانست درگیریهایش را حل و فصل کند.
همانطور که در صحبتهای مهمان برنامه گفته شد، شهرداری از دولت بودجه نمیگیرد و باید برای اجرای پروژهها از شهروندان پول بگیرد و از آنجایی که ممکن است بودجه جمعآوریشده کافی نباشد، ورود بخشهای خصوصی مطرح میشود. اما شاید ورود این بخشها در انجام پروژهها کمی حساسیتزا باشد و مسائلی مانند انحصاری بودن پروژهها پیش بیاید. البته فرجود با اشاره به شرایط و فرایندها و قوانین و مقرراتی که برای سپرده شدن پروژهها به دست بخش خصوصی وجود دارد، اطمینان داد که امکان انحصاری شدن پروژه وجود ندارد. به عبارتی پروژهها به صورت فراخوان مطرح میشوند و بعد از اینکه شرکتها ظرفیتهایشان را اعلام میکردند در نهایت شرکتهایی که برنده میشدند همگی از شرکتهای شناختهشده صنعت بودهاند.
به اعتقاد فرجود اگر کارها از راه درست و با شرایط درست و توسط اجراکننده درست انجام شود اثرات بهتری خواهد داشت و نفع بیشتری شامل حال همه میشود.
در ادامه از مهمان برنامه زنده اینستاگرامی راه پرداخت پرسیدیم که آیا سازمان فاوا در استارتآپها سرمایهگذاری مستقیم انجام داده است یا نه که گویا چنین سرمایهگذاری از طرف سازمان فاوا انجام نشده و حتی یکی از خطر قرمزهای سازمان هم است. دلایل زیادی هم برای عدم انجام این کار وجود دارد؛ اول اینکه سازمان فاوا اجازه سرمایهگذاری ندارد. دوم اینکه منابع محدود شهرداری به تنهایی برای این کار کافی نیست و اینکه تصدیگری را شهرداری نمیپسندید درنتیجه شهرداری تا به امروز به رشد استارتآپها کمک میکرده ولی نگاه تصدیگری نداشته باشد در نتیجه به گفته فرجود کمکهای آنها شامل ارائه فضا و امکانات با هزینه کم است و اینکه صورت مسئلههایشان را مطرح کنند و همچنین اینکه اگر مجموعهای خوب باشد کمکش میکنند که بتواند بازار بگیرد.
در آینده تهران از لحاظ هوشمندی چه جایگاهی دارد؟
همانطور که در ابتدای این مطلب هم اشاره کردیم، بسیاری از شهرهای دنیا در مسیر رفتن به سمت شهر هوشمند حرکت میکنند و حتی بخشی از این مسیر را هم پیمودهاند. جدای از این شهرهای آسیایی، اروپایی و آمریکایی، آیا در کشورهای همسایه ما هم شهری وجود دارد که به سطح ایدهآلی از هوشمندی رسیده باشد و بهعنوان بست پرکتیس بشود به آن اشاره کرد؟ مسلما سرمایهگذاری در حوزه شهر هوشمند در شهرهای مختلف متفاوت بوده است و در تهران علیرغم همه کارهایی که انجام شده، هنوز به سرمایهگذاریهای زیادی نیاز است. از طرف دیگر بخشهایی هم داریم که تهران توانسته در آن بخشها عملکرد خوبی داشته باشد مانند حوزه حملونقل و اینکه در تهران روزی 10 میلیون پردازش تصویر پلاک انجام میشود و چنین ظرفیتی شاید در خیلی از شهرهای دنیا وجود نداشته باشد. درباره شهرهای همسایه، فرجود به نمونههایی مانند دوبی، استانبول، ابوظبی و قطر اشاره کرد که باتوجه به تعداد جمعیت و اختیارات حاکمیتی که دارند روی زیرساخت شهر هوشمند هزینه کردهاند و توانستهاند سرمایهگذاریهای خوبی انجام دهند.
باتوجه به وضعیتی که کشورهای همسایه ما در مسیر تبدیل شدن به شهر هوشمند دارند چه آیندهای میتوان برای تهران در نظر گرفت و اینکه برای مثال در چهار یا پنج سال آینده از لحاظ هوشمندی تهران را میتوان در چه جایگاهی دید و مردم با چه عمقی از هوشمندی در شهر از سرویسها استفاده میکنند؟
به طور قطع در این یک سال اخیر یک سری کارها در زیرساخت و فرایندهای درون شهرداری انجام شده و مسلما مشاهده تاثیرات این اقدامات زمانبر خواهد بود و اینطور نیست که بشود همین فردا به نتایج مطلوب رسید. به گفته فرجود مهمترین رسالت آنها این است که دادهها و سیستم هوشمند نقش جدیتری در مدیریت شهری داشته باشند و اینکه از فرایندهای دستی و انسانمحور صفر به سمت فرایندهایی برود که سیستمهای دیگر هم در کنار افراد کنونی تجزیهوتحلیل و آنالیز کنند و به مدیریت بهتر شهر کمک کنند. او با اشاره به اینکه کلان شهری مانند تهران در پنج سال آینده به هیچوجه نمیتواند صرفا با فرایندهای دستی و سنتی که قبلا داشته ادامه دهد، گفت:
به گفته مدیرعامل سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری، ایدهآل سازمان در سطح شهروندی هم این است که مردم برای هیچ کاری الزامی به مراجعه به هیچ نقطه فیزیکی از شهرداری نداشته باشند و سرویسهایی که مردم میخواهند به سادهترین شیوه ممکن در دسترس افراد قرار بگیرد.
در ادامه این گفتوگو کمی هم به سراغ آمار و اعداد و ارقام رفتیم. براساس گفتههای فرجود تقریبا 3/5 میلیون عدد تراکنش کارت بلیت در تهران انجام میشود و همچنین تعداد کل کسانی که در روز از مترو استفاده میکنند در ساعات اوج بین یک میلیون و پانصد تا یک میلیون و ششصد نفر برآورد شده است.
به عنوان سوال آخر موضوع شفافیت هم در درآمدهای شهرداری و هم در هزینهکردهای شهرداری مطرح شد. باتوجه به اینکه فناوری اطلاعات بهشدت میتواند در این شفاف بودنها کمک کند سوال ما هم از مهمان برنامه این بود که تا به امروز چه اتفاقی در این خصوص افتاده است؟ بنا به گفتههای فرجود در سال 1396 سامانه شفافیت به آدرس shafaf.tehran.ir توسط سازمان راهاندازی شد که در این سامانه اطلاعات بسیاری مانند تعداد زیادی از قراردادهای شهرداری به صورت سیستمی قرار داده شده و هر سال هم بودجه شهرداری در آن بارگذاری شده است. فرجود شفافیت اصلی را ایجاد شفافیت در فرایندها میداند؛ یعنی سادهتر شدن و قابل فهمتر شدن فرایندها برای مردم.
او ایجاد شهر هوشمند را کار یک شهرداری و یک سازمان نمیداند و به نظرش کمکهای مردمی و بخش خصوصی برای محقق شدنش ضروری است. به همین خاطر هم از مردم خواست تا با مراجعه به سایت smart.tehran.ir که سایت برنامه تهران هوشمند است، مطالعات و کارهای شهرداری را مطالعه کنند و اگر کسی طرح و پروژه و پیشنهادی هم داشته باشد میتواند به آدرس smart@tehran.ir ایمیل بزند.