پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
مبنا به کجا رسید؟ / داستان ناتمام مدل نوین بانکداری ایران پایانی ندارد
ماهنامه عصر تراکنش / شهریورماه 1393 بود که خبر آمد دو مجموعه وابسته به بانک مرکزی، یعنی پژوهشکده پولی و بانکی و شرکت خدمات انفورماتیک ماموریت پیدا کردهاند در قالب طرح جامعی، مدلهای بانکی در ایران را بازتعریف کنند. برنامه پنجم توسعه و بهدنبال آن هیات وزیران، بانک مرکزی را مکلف کرده بودند نظام شفافیت و تمرکز اطلاعات را در دستور کار خود قرار دهد. این مساله بهمرور زمان خودش را در قالب پروژهای نشان داد که برنامه «نظام شفافیت و تمرکز اطلاعات بانکی» نام داشت و به اختصار به آن «نشتا» میگفتند. یکی از زیرمجموعههای نشتا، پروژه مبنا نام داشت که خود مختصرشده «مدل بانکداری نوین ایران» بود. همکاری پژوهشکده پولی و بانکی و شرکت خدمات انفورماتیک هم با نظارت بانک مرکزی در قالب همین پروژه شکل گرفت.
هدف مبنا این بود که چارچوبهای بانکی بهروز شوند و تعاریف بانکی را مشخص کنند تا در نهایت نمونهای کاربردی انتخاب شود و به مرحله اجرایی برسد. از همان زمان اصلاح نظام کارمزد در دست بررسی بود و بانک مرکزی تلاش داشت بهجای نظام سنتی بانکداری مبتنی بر سپردهگیری و تسهیلاتدهی، بانکها به سمت کسب کارمزد پیش بروند.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
شرکت خدمات انفورماتیک، بازوی اجرایی بانک مرکزی
شرکت خدمات انفورماتیک در راستای سیاستهای بانک مرکزی بهمنظور ایجاد و راهاندازی سیستم جامع اتوماسیون بانکی کشور سال ۱۳۷۲ بهعنوان بازوی اجرایی تاسیس شد. این شرکت از بدو پیدایش به برنامهریزی لازم برای ایجاد زیرساختهای مورد نیاز و تشکیل مراکز تامین نیازهای اجرایی اقدام کرد. شرکت خدمات انفورماتیک طراحی و تولید نرمافزارهای تخصصی، ایجاد و گسترش شبکه اختصاصی مخابراتی، عرضه و تولید دستگاههای خودپرداز (ATM) و پایانه فروش (POS) و ارائه خدمات مورد نیاز بانکها بهصورت برونسپاری (Outsourcing) را به عهده دارد و در حوزه راهکارهای جامع حاکمیتی، فناوری اطلاعات بانکی، فناوری اطلاعات پرداخت، نرمافزاری و سختافزاری فعالیت میکند.
[/mks_pullquote]
ناصر حکیمی، معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی در مراسم رونمایی از مبنا گفته بود: «بحث این نیست که بانک مرکزی میخواهد برای بانکها نرمافزار بنویسد. مساله اصلی ما تعیین چارچوبهای مشخص و تعیین تکلیف برای بانکها و شرکتهایی است که میخواهند در نظام بانکی حضور داشته باشند. مدلهای کسبوکار بانکداری موجب میشود تا آشفتگیها و بینظمیهای موجود کمتر شود و دانشهای پراکنده متمرکز شوند و بخشنامهها و قوانین نیز به یک یکپارچگی برسند تا روش مشخصی در نظام بانکداری بهوجود بیاید.»
مبنا بهمرور کار خود را شروع کرد. بودجه مناسبی تحویل گرفت و بعد از مدتزمان کوتاهی سازمانیافته و مشخص شده بود. مدیریت این پروژه به نیما امیرشکاری محول شد و تلاشهای زیادی برای به نتیجه رساندن مدل کاربردی و مناسب انجام گرفت. یکی از محصولاتی هم که این پروژه ارائه کرد، «ویکیمبنا» بود که خردادماه 1394 در همایش سیاستهای پولی و ارزی از آن رونمایی شد.
ویکیمبنا فضایی شبیه به ویکیپدیا داشت و بهصورت اختصاصی دانشنامهای در حوزه بانکداری محسوب میشد. هدف از چنین محصولی به گفته خود امیرشکاری، رسیدن به زبان مشترک بود. او در مراسم رونمایی این دانشنامه گفت: «استانداردسازی دانش خاص خودش را میخواهد و لازم است درباره مسائل و ادبیات پایه به یک زبان مشترک صحبت کرد و ما سعی کردیم از بهترین ابزاری که در حال حاضر در دنیا وجود دارد، به نام دانشنامه مشارکتی یا همان ویکی استفاده کنیم تا بتوانیم دانش تجربی موجود در اذهان بانکداران و صنعت بانکی را مکتوب و به یک دانش آنلاین تبدیل کنیم و بهصورت آزاد در اختیار عموم قرار دهیم.»
بخش دیگر فعالیتهای این پروژه استانداردسازی مدل بانکی برمبنای IFW بود. IFW، چارچوب استاندارد فرایندها و مدلهای دادهای موسسات مالی است که در ابتدا توسط شرکت IBM طراحی و تدوین شد. بانک مرکزی با اقتباس از این چارچوب، درصدد ارائه مدلهای استاندارد برای نظام بانکی کشور بود و آن را در پروژه مجزایی بهنام سناب که امیرشکاری مدیریت آن را هم به عهده داشت، دنبال میکرد.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
IFW چیست؟
یکی از چارچوبهای اطلاعاتی موفق و مطرح در صنعت بانکداری جهان، Information FrameWork یا بهاختصار IFW است. IFW یک چارچوب اطلاعاتی جامع و یکپارچه شامل مجموعهای از مدلهای کسبوکار موسسات مالی مبتنی بر استانداردهای بینالمللی است که زبان مشترکی بین متخصصان کسبوکار و فناوری اطلاعات ایجاد میکند. این چارچوب ابتدا توسط Roger Evernden در سال ۱۹۹۶ طراحی و ارائه شد و سپس توسط شرکت IBM با همکاری متخصصان کسبوکار بانکی توسعه یافت که در حوزههای توسعه و بهبود سامانههای بانکی، یکپارچهسازی و پاسخگویی سریعتر به نیازهای مشتریان، برنامهریزی راهبردی سازمان، بازمهندسی و بهینهسازی فرایندهای بانکی، طراحی و ایجاد انبار دادههای بانکی و تدوین مدلهای یکپارچه کسبوکار بانکداری توسط متخصصان صنعت مالی و تحلیلگران سیستم کاربرد دارد.
[/mks_pullquote]
یک سال بعد همهچیز تغییر کرده بود. پروژه مبنا رها شده بود، بودجههای کلانی که بر سر این مجموعه صرف شد، هدر رفته بود و دیگر نه خبری از ارائه مدل نوین بانکداری بود، نه دانشنامهای که زبان مشترک به وجود بیاورد. البته سایتهای مبنا و ویکیمبنا هنوز وجود دارند و هرکس بخواهد به آنها سر بزند با در بسته مواجه نمیشود. امیرشکاری دیگر مدیریت مبنا را به عهده نداشت و عضو هیاتعلمی و مدیر گروه بانکداری الکترونیکی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی شده بود. دیماه 1395 مصاحبهای انجام داد که در آن درباره مبنا گفت: «این پروژه به شکل بسیار بدی رها شد؛ بهدلیل اینکه پروژه ملی و کلان بیش از آنکه به پول نیاز داشته باشد، به حمایت نیاز دارد و لازم است مدیر بالای سر آن باشد. آقای احمدی بهعنوان مثال بالای سر چکاوک بود و توانست آن را جمع کند. در پروژه ساتنا نیز دکتر شیبانی و تمام کسانی که آن زمان از مسئولان موثر بانک مرکزی بودند، تشکیل جلسات هفتگی میدادند، ما هم باید گزارش میدادیم که چه کارهایی انجام دادهایم، در صورتی که حمایتی از سمت بانک مرکزی دریافت نکردیم.»
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
پژوهشکده پولی و بانکی چه میکند؟
پژوهشكده پولی و بانكی نخست بهعنوان موسسه تحقیقات پولی و بانكی و در جایگاه بازوی تحقیقاتی بانك مركزی جمهوری اسلامی ایران و بهدنبال تصویب و اجرای برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كشور و با توجه به نیاز تمركز تحقیقات پراكنده در زمینههای پولی، ارزی و بانكی و گسترش آنها با رویكردی كاربردی، در سال ۱۳۶۹ تاسیس شد. اجرای پروژههای تحقیقاتی در زمینههای پولی، ارزی، بانكی و بازار سرمایه، ارائه خدمات تحقیقات اقتصادی به افراد و سازمانهای داخل و خارج از كشور، اجرای فعالیتهای تحقیقاتی و علمی مشترك با سازمانها، موسسات و دانشگاهها در سطح ملی و بینالمللی، ارائه آمار و اطلاعات اقتصادی در مورد ایران و سایر كشورها به متقاضیان و علاقهمندان اقتصادی و برپایی كنفرانسها، سمینارها، كارگاههای پژوهشی در زمینه موضوعات مرتبط با اقتصاد داخلی و بینالمللی از وظایف این پژوهشکده است.
[/mks_pullquote]
به عقیده او بدون حمایت، شروع پروژه از همان ابتدا به شکست محکوم است. امیرشکاری معتقد بود: «وقتی پروژه به این شکل پیش میرود، حتی اگر پول و کارمند تزریق شود، اما استراتژی تزریق نشود، فایدهای ندارد. استراتژی دوطرفه است. شما صحبتهایتان را انجام میدهید و صحبتهای طرف مقابل را میشنوید و به بانک مرکزی میگویید. در واقع حکم واسط را اجرا میکنید.» به گفته او نبود ناصر حکیمی تنها مشکل این پروژه نبود. امیرشکاری اعتقاد داشت: «حکیمی یک نفر نیست، بلکه پشتش باید کل بانک مرکزی در جریان کار قرار بگیرند و کار کنند؛ جریانی که اتفاق نیفتاد.»
امیرشکاری در این زمان امیدی به بهبود شرایط نداشت و زمانی که از او پرسیده شد آینده را چطور پیشبینی میکند، پاسخ داد: «همهچیز را نزولی میبینم، همایش بانک الکترونیکی، بانک مرکزی، وضعیت پروژهها و هر چیزی که آن طرف میبینم، نزولی است. فکر میکنم بهزودی بشنویم که آقای سیف هم عوض شدند یا استعفا دادند و با تحولاتی دیگر روبهرو شویم و از صفر شروع کنیم. حتی تا دولت بعد و مهرماه سال بعد هم امیدی به اینکه این بانک مرکزی کاری از پیش ببرد، ندارم، فکر نمیکنم بتوانند طی شش، هفت ماه باقیمانده بگویند کار مهمی انجام میدهند.»
اما چه بر سر بانکداری یکپارچه در کشور آمد؟ چه پروژهای جایگزین مبنا در بانک مرکزی شد که بتواند مسئولیت تهیه مدل مناسب بانکداری را به بانک مرکزی ارائه کند و در صورت تایید، به بانکها بدهد؟ اصلاح سیستم کارمزدی هنوز هم بر سر زبانهاست و کارشناسان بسیاری معتقدند برای اینکه بتوانیم روشهای پرداخت جدیدی وارد جامعه کنیم، باید ابتدا کارتزدایی از اقتصاد بانکداری انجام شود. با این حال بانک مرکزی پروژه دیگری برای اصلاح سیستم به حوزههای خود محول نکرد و پرونده مبنا را نیز کنار فایلهای کهنه و قدیمی زیادی انداخت که نه تاریخ روشنی دارند و نه آینده مشخصی. به هر حال از آنجا که نمیتوان بخشهایی از این سیستم بانکداری را که عملکرد مناسبی ندارد، کنار گذاشت و نادیده گرفت، باید دید این نهاد دولتی با کمک کدام بخش خود و با چه سیاستگذاری میتواند درمانی برای درد این صنعت پیدا کند.