پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
چرا همین الان هم برای استفاده از فناوری زنجیرهبلوک دیر شده است؟ / پاروی بی قایق
ماهنامه عصر تراکنش / فناوریها با وعده آسایش وارد زندگی بشر میشوند، بیراه هم نیست اگر در این بحبوحه راه خود را بهخوبی پیدا کنند. در این میان خیلیها هم هستند که به فناوریها زودتر از سایرین خوشامد میگویند، خیلیهای دیگر هم در برابر آن ایستادگی میکنند، اما تجربه ثابت کرده که فناوری، برنده این رقابت است. فناوری تازهوارد بلاکچین از این قضیه مستثنی نیست، اما شاید سروصدای بیتکوین و ارزهای دیجیتال به حدی بود که این فناوری و مزایای آن را به حاشیه راند. مسائل پیش روی این فناوری، مزایایی که در راستای شفافیت ایجاد میکند و راهی که قرار است کشورمان در این مسیر بپیماید، موضوعاتی بود که در پنل تخصصی بیتکوین و با حضور متخصصان این حوزه به آن پرداخته شد.
سید ولی اله فاطمی، بنیانگذار شرکت توسن؛ مصطفی نقیپورفر، از فعالان صنعت پرداخت؛ میرسهیل نیکزاد، مشاور بیتکوین و بلاکچین و سعید خوشبخت، مدیر توسعه نوآوری شرکت آریاتک از جمله افرادی بودند که در این نشست تخصصی به نقش فناوری زنجیرهبلوک در اقتصاد و جامعه ایران پرداختند؛ راهی که این فناوری پیموده و راهی که باید بپیماید. متن این میزگرد را بخوانید تا بدانید چه فرصتهایی در حال هدر رفتن است.
افسانهای به نام بیتکوین
از بین ۱۰ فناوری مهمی که خیلی روی آنها حساب باز شده، زنجیره بلوک جایگاه ویژهای دارد یا حداقل در فضای مالی توجه بیشتری به این فناوری شده است. شاید بتوان گفت این موضوع بهدلیل سروصدایی است که بیتکوین به پا کرد اما اینکه چرا این فناوری راهی متفاوت را پیش گرفته، موضوعی است که باید به آن بیشتر به آن پرداخته شود.
عصرتراکنش: به نظر شما چرا باید فناوری زنجیره بلوک را جدی گرفت؟ آیا درباره تواناییهای زنجیره بلوک اغراق نشده است؟
میرسهیل نیکزاد: جدی گرفتن فناوری زنجیره بلوک ارتباطی به حوزه مالی ندارد. این فناوری یک پیادهسازی برای معماری ساختارهایی است که در آن عضو مرکزی حذف میشود، به همین دلیل حائز اهمیت است. به نظر من درباره پتانسیلهای این فناوری، بسیار کمتر از آنچه وجود دارد، پرداخته شده است.
اگر برای اندازهگیری پتانسیلهای زنجیرهبلوک ابزاری وجود داشت و میخواستم از 100 نمرهای برای پیادهسازی آن بدهم، کمتر از پنج بود. اگر مسائل اجرایی در پروژههای گوناگونی که در این زمینه فعالیت میکنند، حل میشدند، میتوانستید بیستبرابر شدن خدمات زنجیره بلوک را در زندگی خود ببینید.
در حال حاضر شاید یک یا دو خدمت زنجیره بلوکی را دیده یا شنیدهاید، اما این اتفاق در آینده در انواع خدمات مختلف رخ خواهد داد. به اعتقاد من تنوع حال حاضر نسبت به پتانسیل واقعی این فناوری پنج از 100 است. باید این فناوری را جدی گرفت؛ چراکه ساختار رابطه بین افراد و سازمانها را تغییر داده و رابطههای سهنفره را به رابطههای دونفره تبدیل کرده است. شما اگر بدون این فناوری قصد پرداخت آنلاین داشته باشید و تمام امکانات و سرعت بالا هم برای شما فراهم شده باشد، برای پرداخت نیاز به واسطی به نام بانک دارید، اما با استفاده از این فناوری، در ارائه خدماتی اینچنینی، بانک حذف شده است. این نشان میدهد که این فناوری، نقش نفر سوم را در یک رابطه از بین برده است. تاثیر زنجیره بلوک بسیار بیشتر از این است که منتظر تغییرات پول باشیم. بهطور کلی معنای نظارت (Governance) پس از این تغییر خواهد کرد. وقتی بتوانید نظر همه افراد را بدون واسطه دخیل کنید، نیازی به وجود امین نیست که بخواهد واسط باشد.
سعید خوشبخت: حقیقت این است که فناوری زنجیره بلوک از دیگر فناوریها پرسروصداتر است. اگر بخواهیم به فناوریهای تاثیرگذار اشاره کنیم، باید از هوش مصنوعی هم نام ببریم که خیلی بیسروصدا و جدی در حال پیشرفت است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. هوش مصنوعی در 10 سال آینده تاثیری بسیار جدی در حوزه فناوری دارد، اما بلاکچین بهدلیل رسانهای شدن هیاهو به پا کرده که این جو ایجادشده بهخاطر بیتکوین و کریپتوکارنسیها بوده است. در حقیقت بیتکوین بیشتر از اینکه یک فناوری باشد، یک مدل فکری است. ما 15 سال پیش هم اینترنت اشیا را داشتیم، اما در حال حاضر خیلی بیشتر درباره آن میشنویم و دلیل آن هم این است که خیلی بیشتر میتوانیم آن را به کار بگیریم. بلاکچین در صنعت مالی و هر جایی که تراکنش داریم، کاربرد دارد؛ آن هم به این دلیل که از مغایرت پیشگیری میکند. در صنعت مالی مهمترین هزینهها مربوط به مغایرت است.
در مورد بلاکچین اغراق نشده، بلکه افسانهسرایی شده است و آن هم بهخاطر این است که رسانههای عمومی آن را مورد بررسی قرار دادهاند، بنابراین موضوع بسیار پروبال گرفته است. در واقع اینطور باید بگویم که فناوری بلاکچین بیشتر از آنچه در رسانهها گفته میشود، قابلیت دارد. ناگفته نماند که من از بین 10 فناوری برتر دنیا بلاکچین را انتخاب میکنم.
ولی اله فاطمی: بعضی از فناوریها در طول زمان وجود دارند، ولی بهدلیل محدودیتهای سختافزاری و سرعت پردازش امکان بهرهبرداری از آنها فراهم نیست. با جهش فوقالعاده در سرعت پردازندهها در سالیان اخیر، خیلی از ناممکنها به ممکن تبدیل شده است. فناوری زنجیره بلوک یکی از نمونههای این جهش و ممکنشدهها است. این در زمانی است که در مسیر رشد عادی فناوریهای رایج به محدودیتهای سنگینی رسیدهایم و به سختی میتوان راهحلی برای آنها یافت.
فناوری زنجیره بلوک توانسته است تناقضات موجود در حل مسائل کاربردی در حوزه رقابت، امنیت و سرعت را حل کند. تاکنون و بهدلیل تمرکز، اگر ابعاد مساله بزرگ میشد، الزاما باید از امنیت کاسته میشد و اگر به سمت حفظ امنیت میرفتیم، ناچار بودیم ابعاد راهحل را کوچک کنیم. در این فناوری میتوان علاوه بر بزرگ بودن ابعاد مساله، از امنیت و سرعت منطقی نیز برخوردار بود.
این سه موضوع به اندازهای اهمیت دارد که به اعتقاد من میتواند در همه زمینههای کاربردی انقلاب ایجاد کند. ممکن است تواناییهای این فناوری فعلا فقط در حوزه ارزهای رمزی و بهطور مثال بیتکوین احساس شده باشد، اما واقعا مشابه کوه یخ است. به اعتقاد من، این فناوری میتواند بسیاری از اکوسیستمهای مالی و غیرمالی را متحول کند. میتوان ادعا کرد بهعنوان جزئی از تحول اقتصاد دیجیتالی، آینده نظامهای اقتصادی را متحول خواهد کرد. یکی از پیشنیازهای اقتصاد دیجیتالی، قومیسازی داراییهای مشهود و غیرمشهود برای نظامهای مالی و اجرایی بوده است که به کمک این فناوری ممکن شده است. این فناوری باعث میشود ما به یکباره از فیزیک جدا شویم و به دنیای کاملا الکترونیکی بپیوندیم. ما در اکوسیستم صنعت بانکداری هنوز به دنیای فیزیک متصل هستیم، اما میتوانیم همهچیز را به دنیای دیجیتال تبدیل کنیم. ما جهشی جدی در حوزه فناوری خواهیم داشت که آنجا هم البته مسائلی داریم، اما در مقیاسی متفاوت خواهد بود.
مصطفی نقیپورفر: من با برخی موضوعات مطرحشده موافق و با برخی مخالفم. به اعتقاد من درباره تواناییهای بلاکچین خیلی سطحی صحبت شده و این در حالی است که از این فناوری بهعنوان وب 3 تعبیر میشود. در واقع این فناوری یک صنعت زیرساختی است که میتواند تحولی جدی را آغاز کند؛ بهعنوان مثال، همان بحثهای مربوط به امنیت که به آن اشاره شد. در واقع این فناوری ساختار صنعت چند صدساله را شکسته است. اگر در حال حاضر از بیتکوین فراوان صحبت میشود، به این دلیل است که صنعت بانکداری هیچگاه تغییر نمیکرده یا تغییرات آن بسیار کم بوده است. پول که عمدهترین ابزار هر اتفاق صنعتی بوده، در اختیار مجموعهای از بانکدارها بوده و اتفاقا این فناوری کار سخت را انجام داده است. در عین اینکه اعتقاد دارم درباره بیتکوین اغراق شده و توهم درباره آن بسیار وجود دارد، اما فکر میکنم بهدرستی به کاری که بیتکوین انجام داده، نپرداختهایم؛ چراکه بیشتر مبادله و استخراج بیتکوین مطرح شده است.
15 سال پیش درباره هوش مصنوعی صحبت میشد، اما بسیار دیر به آن پرداخته شد و حالا به صنعت بالغی تبدیل شده است. در حال حاضر امکانات بهگونهای است که فناوریها بهراحتی وارد زندگی ما میشوند. قبل از بیتکوین هم این فناوری وجود داشت، اما بیتکوین موفقیت چشمگیری به دست آورد و ساختار صنعت بانکداری را با تغییر مواجه کرد. بیتکوین در واقع بر صنعت بلاکچین سایه انداخته است و شاید بهتر بود بلاکچین در صنایع دیگر مورد استفاده قرار میگرفت. شاید اگر من تصمیمگیرنده بودم، ابتدا سلامت هوشمند را در حوزه بلاکچین اعمال میکردم تا درگیری کمتری در این زمینه وجود داشته باشد.
بلاکچین کاربردهای وسیع دیگری دارد. یک صنعت زیرساختی است و حتی ممکن است شرکتهای بزرگ وب را تحت تاثیر خود قرار دهد. به اعتقاد من با این اوصاف اگر بلاکچین در میان 10 فناوری برتر باشد، رتبه نخست را در اختیار دارد، جزء تکنولوژیهایی است که سریعترین رشد را داشته است و همهچیز از جمله حملونقل، هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و غیره را تغییر میدهد؛ بهطوری که ما به اطلاعات، ذخیره کردن آن و امنیت بهگونهای دیگر نگاه کنیم.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
مصطفی نقیپورفر
نقیپورفر مدیر سابق مرکز نوآوری فناپ و از بنیانگذاران این شرکت است. او در حال حاضر مشاور مدیرعامل فناپ است و در حوزه ارزهای دیجیتال و بلاکچین فعالیت میکند. نقیپورفر موسس پنج استارتآپ و منتور استارتآپهای حوزه فناوری اطلاعات است.
[/mks_pullquote]
سقوط یا صعود؟!
بیتکوین و ارزهای دیجیتال، با چالشهای متعددی مواجه هستند، از رگولاتوری گرفته تا محدودیتهایی نظیر پذیرش این ارزها درقبال ارائه سرویس. حال این سوال پیش میآید که اگر بیت کوین نتواند راه خود را بپیماید، فناوری زنجیره بلوک چه جایگاهی خواهد داشت؟
عصرتراکنش: به نظر شما اگر بیتکوین زمین بخورد (با ایجاد محدودیتهای قانونی و…) آیا فناوری زنجیره بلوک تحت تاثیر آن قرار میگیرد؟ چه باید کرد تا زنجیره بلوک و پتانسیلهای آن تحت تاثیر مسائل حاشیهای قرار نگیرد؟
نیکزاد: با وجود تمام محدودیتها مانند محدودیتهای قانونی، باز هم بیتکوین زمین نمیخورد. به نظر من بیتکوین فقط به یک دلیل زمین میخورد و آنهم این است که تابع SHA Backdoor -256 داشته باشد، این دلیل هم فناوری زنجیره بلوک را تحت تاثیر قرار نمیدهد. جواب این سوال «خیر» مطلق است. نگاه من این است که بیتکوین میماند و این ماهیت حفظ میشود. ممکن است پروپوزالهای جدیدی به وجود بیاید و طریقه استخراج آن تغییر کند، اما آنچه بهعنوان بیتکوین بازار شناخته میشود، دستکم تا چند سال آینده و با وجود تمام مسائل امنیتی که درباره بیتکوین مطرح است، تغییری نخواهد کرد.
ما باید ساختارهایمان را تغییر دهیم؛ چراکه زنجیره بلوک یک نظریه است. اگر آن را بپذیرید، در واقع به آن پروبال دادهاید و زنجیره بلوک پتانسیل خود را به شما نشان خواهد داد. اما اگر بخواهید رابطه خود را مانند گذشته ادامه دهید و همان روابط باواسطه را حفظ کنید، نمیتوانید از پتانسیلهای آن استفاده کنید.
زنجیره بلوک وقتی مزیتآفرینی میکند که ساختار فعلی در حوزه فناوری حاکم نباشد. این فناوری مدل کسبوکارها را وقتی تغییر میدهد که یک شرکت یا کارخانه اطلاعات خود را روی فناوری بلاکچین در دسترس دیگران قرار دهد. مساله دیگر درباره زنجیره بلوک به موضوع سانسور و حق دسترسی به اطلاعات بازمیگردد که ممکن است برای برخی پذیرفتهشده باشد و برای برخی خیر. ممکن است افرادی این موضوع را بپذیرند که همه به اطلاعاتی که میخواهند دسترسی داشته باشند، اما عده دیگر این اعتقاد را نداشته باشند.
فاطمی: قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهم، باید به این موضوع اشاره کنم؛ به نظر من اگر فناوری زنجیره بلوک را در حوزههایی غیر از حوزه مالی آغاز کرده بودیم، به این حد توانمندیهای آن نشان داده نمیشد. در سیستمهای پولی و بانکی بحث امنیت بسیار مهم است. پول جزء داراییهای بسیار باارزش مردم است و اینکه فناوری زنجیره بلوک توانسته اعتماد مردم را در این حوزه کسب کند، اوج موفقیت آن است. موفقیت این فناوری در جذب ثروت در حوزه بیتکوین میتواند بیانگر موفقیت آن در سایر صنایع هم باشد. اگر قرار بود آغاز این فناوری بر عهده من باشد، باز هم از حوزه مالی این روند را آغاز میکردم، زیرا این حوزه حساسترین، مهمترین، در دسترسترین و گستردهترین حوزه برای پیادهسازی است. ما چه چیزی را میتوانیم موثرتر از سرمایهگذاری موفق در زندگی مردم وارد کنیم. قدرت نفوذ اکثر فناوریهای موجود محدود به جغرافیا یا مقررات خاص و در محدوده هر دولتی بوده است. اینکه به کمک فناوری، زمینه رقابت در عرصه جهانی و به چالش کشیده شدن محدودیتهای موجود فراهم شده، باید منتظر تغییرات زیادی در زیستبومهای کسب وکار در سطح جهانی بود.
دو دلیل عمده برای زمین خوردن بیتکوین وجود دارد؛ بهعبارتی هر محصولی یا از حوزه فناوری زمین میخورد یا از حوزه بازار. یعنی یا فناوری آن دچار شکست میشود یا تقاضایی برای آن در بازار وجود نخواهد داشت. این انتظار خیلی جدی است که فناوری زنجیره بلوک و روشهای رمزنگاری نامتقارن حداقل تا چندین سال آینده قابل دور زدن نیست. بنابراین قرار نیست بیتکوین در چند سال آینده دچار تهدید امنیتی شود. بعد دیگر، قانونگریزی و خلاء قانونی استفاده از آن است که حداکثر میتواند باعث تغییر ارزش آن شود. با توجه به اینکه ارزش بیتکوین در بازار متغیر است و به میزان عرضه و تقاضا بازمیگردد، حتی اگر روزی همه به توافق برسند که این ارزهای دیجیتال را به قیمت یک دلار عرضه کنند، باز هم از ارزش فناوری زنجیره کم نمیکند.
به نظر من تجربه بیتکوین عینیتی از آینده دنیاست؛ حذف حدومرزهای جغرافیایی در تعاملات و کسبو کارهای نوین جهانی و ظهور اقتصادهای دیجیتالی. در حال حاضر هر کشوری قوانینی در حوزه پولی، مالی، اقتصادی و اجتماعی برای خود دارد. بیتکوین برای اولین بار ابزاری جهانی، در دسترس و یکسان برای همه دنیا ارائه داده است که باعث میشود مردم در سطح جهان بهصورت لحظهای با هم رقابت و تعامل کنند و وضعیت و شاخصهای کشوری آنها تاثیری در کسبوکار نداشته باشد.
در این زیستبوم کشورها بیشتر پیرو توافق ملتها خواهند شد و موافقت یا عدم موافقت صرفا در بهرهبرداری خود دولتها تاثیر خواهد گذاشت. در دنیای اینترنت و شبکههای مجازی، محدودیتها بهسختی پذیرفته میشود و بیشتر تقاضا برای برداشتن مرزهاست. فقط روزی که همه به اجماع برسند و تقاضا برای آن از بین برود، این ارز دیجیتال زمین میخورد. البته این موضوع باز هم باعث نمیشود که فناوری زنجیره بلوک تحتالشعاع قرار گیرد. این اجماع بسیار هم زیباست، دلیلی بر شکست نیست، نشان میدهد فناوری چقدر بانفوذ است و اجماع جهانی روی آن حاصل شده است.
نقیپورفر: زمانی بیتکوین آغاز به کار میکند که در سال 2007 بانکها سقوط میکنند. در واقع نارضایتی عمومی در کل دنیا بهویژه در آمریکا به وجود میآید و همزمان با اتفاقاتی که رخ میدهد، این فناوری رشد میکند.
به اعتقاد من این فناوری در زمان درست با آدمهای درست آغاز به کار کرد. برای مثال وقتی حباب داتکام ترکید، شرکتهای حوزه وب سقوط نکردند و وب 2 از آنجا آغاز شد. اگر قرار باشد بیتکوین زمین بخورد، گفته میشود این اتفاق از داخل خود آن رخ میدهد، از بیرون شما باید وب را خاموش کنید تا بیتکوین زمین بخورد و هیچ راهحل دیگری برای آن وجود ندارد.
یک ایراد دیگر که ممکن است درباره بیتکوین رخ دهد، شاید به اندازه بلاکها یا امنیت آن مربوط شود یا اینکه به اکانت افراد دسترسی پیدا کنند که این احتمال خیلی ضعیف است، اما ممکن است به وجود بیاید. اگر اتفاق حباب داتکام هم رخ دهد، اتفاقا باعث میشود این فناوری واقعیتر باشد و ما ویرایشهای جدیدی در این صنعت داشته باشیم.
خوشبخت: با فرض زمین خوردن بیتکوین باید بگویم یکچیزی با آمدن این ارز دیجیتال برای ما اثبات شد و آن این است که نمیتوانیم دنیای بدون بلاکچین و دنیای بدون کریپتوکارنسی را تصور کنیم. کاربرد بلاکچین در دولتها و سازمانهایی است که میخواهند از آن استفاده کنند. مردم در ظاهر چیزی نمیبینند و مساله امنیت، سرعت، انتقال اطلاعات و مغایرت برای آنها حل شده است. در این زمینه وجود یا عدم وجود بیتکوین اهمیت ندارد، آنچه مهم است ذهنیت رگولاتورها و سرمایهگذارهاست که خود اینها مدتهاست راه خود را از بیتکوین جدا کردهاند. این اثربخشی در کشورهایی که فناوری در آنها بهصورت پیشروندهای جلو میرود، هیچ تاثیری نمیگذارد؛
چه بیتکوین وجود داشته باشد و چه نداشته باشد، فناوری بلاکچین راه خود را ادامه میدهد. شاید هم اگر بیتکوین وجود نداشته باشد؛ از فضای رسانهایها کنار برویم و دنیای واقعیتر را ببینیم و حرفهایها کاربردهای واقعی را ارائه دهند، هرچند ممکن است دلسردی عمومی ایجاد کند. بنابراین در جنبه سرمایهگذاری هیچ اتفاقی رخ نمیدهد؛ چراکه برای این افراد ثابتشده است که این فناوری کاربرد دارد.
اما جنبه دیگر بلاکچین که به جنبههای عمومی مربوط میشود، در واقع کرادفاندینگهایی است که خارج از سیستم رگولاتوری فعلی انجام میشود. سوال اینجاست که برای آنها چه اتفاقی رخ میدهد؟ قطعا ما با بلبشویی مواجه میشویم که باید بررسی کنیم بیتکوین از بین میرود یا خیر؟ من شخصا میگویم از بین نمیرود. حتی اگر بیتکوین هم وجود نداشته نباشد، به طور مثال خلافکاران در دنیا میتوانند کوینی را ایجاد و از آن خارج از سیستم نظارتی دولت استفاده کنند. روسیه در سال 2013 بیتکوین را ممنوع اعلام کرد، دو سال بعد این ممنوعیت را برداشت و امسال اعلام کرد لنینگراد را پایتخت ماینینگ جهان میکند. واقعیت این است که آنها تلاش کردند در برابر بیتکوین ایستادگی کنند، اما به این نتیجه رسیدند که چنین چیزی امکان ندارد. هر تلاشی برای از بین بردن بیتکوین باعث میشود چیز دیگری جایگزین آن شود؛ چراکه وجود سیستم پرداخت، خارج از محدودیتها یک موضوع طبیعی است و ما وارد این عصر شدهایم. بهطور دقیق قابل پیشبینی نیست که چه اتفاقی رخ میدهد، اما این بخش از صنعت حدود دو سالی میشود که راه خود را کامل جدا کرده است.
طلاق بیتکوین و بلاکچین؟
بیتکوین، زنجیره بلوک نیست بلکه بر مبنای آن ایجاد شده است. ممکن است در آینده ارز دیگری بیتکوین را کنار بزند اما همچنان فناوری بلاکچین به راه خود ادامه دهد و حتی به سایر حوزهها نیز ورود پیدا کند.
عصرتراکنش: آیا جدایی زنجیره بلوک و بیتکوین ممکن است؟ به عبارتی آیا میتوان به این فکر کرد که زنجیره بلوک را میخواهیم، اما افسارگسیختگی بیتکوین را نمیخواهیم؟
نیکزاد: به اعتقاد من نه؛ این موضوع بین بیتکوینرها اتفاق نمیافتد. کسی حق دارد پول چاپ کند که وقتی امضای آن دیده میشود، اعتبار داشته باشد و در برابر این کار سرویسی را ارائه دهد. در بیتکوین، استخراجکننده پول را چاپ میکند و سرویس پرداخت ارائه میدهد. برای این کار میگویند تنها کسی میتواند پول را چاپ کند که برای آن، کار انجام میدهد. بعد هم از مردم بابت کاری که ارائه میدهد، مزد میگیرد. تمام اینها مربوط به این است که پول مورد مبادله قرارگرفته را مردم بپذیرند. به اعتقاد من افسارگسیختگی بیتکوین تنها چیزی است که در آن وجود دارد. از نظر ریاضی، بیتکوین و بلاکچین قابل جدا شدن نیستند. گمنامی بیتکوین حتما باید در آن وجود داشته باشد. تنها چیزی که درباره بیتکوین مسالهساز است، به گمنامی آن مربوط میشود و افراد ممکن است با استفاده از آن کارهایی انجام دهند که شفاف نباشد. این در حالی است که تمام عملکردهای نامطلوب توسط دلار نقد رخ میدهد و اگر قرار به اعتراض باشد، باید به دلار باشد. بهطور کلی و به لحاظ منطقی نمیتوان بیتکوین و بلاکچین را از یکدیگر جدا کرد.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
سهیل نیکزاد
میرسهیل نیکزاد کلورزی متولد سال ۱۳۶۱ و زاده تهران است. در سال 1380 بعد از به پایان رساندن دوران دبیرستان خود در مدرسه علامه حلی، وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و مدرک کارشناسی مهندسی صنایع خود را در سال 1387 دریافت کرد. نیکزاد در حال حاضر مشاور طراحی و پیادهسازی راهکارهای مبتنی بر زنجیره بلوک و ارزهای رمزنگاریشده است.
[/mks_pullquote]
فاطمی: بهطور کلی ارزش ارز بر مبنای عرضه و تقاضا و پشتوانه آن تعیین میشود. درخصوص بیتکوین عرضه مدل شفاف ریاضی است که با تضمین لازم، اجازه تقلب و انتشار بیرویه و بدون پشتوانه داده نمیشود. انتشار بیتکوین جدید صرفا بهمیزان توان و برق مصرفی پردازشگرهای محاسباتی آن و حداکثر تا سقف معینی خواهد بود. مسلم است که وقتی کشوری ارز خود را بدون پشتوانه چاپ نکند و از سوی دیگر میزان واردات و صادرات را مدیریت کند، نرخ برابری ثابت نگه داشته میشود؛ مانند بسیاری از کشورها که سالها بر همین منوال حرکت کردهاند.
وقتی ما کاربردهای زنجیره بلوک را بهصورت عملیاتی اجرا کنیم، در این شرایط محدود با وجود امکان تقاضای جهانی، رشد افسارگسیخته در رشد ارزش برای آن را شاهد خواهیم بود که به نظر من با ظهور سایر ارزهای معتبر توسط سایر بنگاهها و دولتها و ایجاد تقاضا برای آنها، از شدت میزان درخواست این ارز کاسته شده و رشد آرامتری را شاهد خواهیم بود.
همچنین با ظهور کاربرد این فناوری در سایر حوزهها؛ مانند سلامت، میزان نفوذ سرمایهپذیری این فناوری بیشتر شده و توان مالی سرمایهگذاران در گستره بیشتری توزیع شده و نوسانات قابل قبولتر میشود.
نقیپورفر: این موضوع اصلا ممکن نیست. هرگز نمیتوان بیتکوین و بلاکچین را از هم جدا کرد، اما از دیدگاه دولتمردان باید این دو از یکدیگر جدا شوند. آنها باید قانع شوند که بیتکوین، زنجیره بلوک نیست و این فناوری محدود به کوه یخی که تنها نوک آن دیده میشود، نیست. این دو موضوع باید در ذهن دولت، مردم و برنامهنویسان از یکدیگر جدا شوند و آنها مطلع شوند که زنجیره بلوک، فراتر از بیتکوین است و بهخاطر بیتکوین آن را محصور نکنند.
باید این سوال را در ذهن این افراد حل کنیم. حتی ممکن است در آینده کریپتوکارنسی دیگری داشته باشیم که بیتکوین را کنار بزند یا به ازای هر اپلیکیشن یک کریپتوکارنسی مشخص وجود داشته باشد.
خوشبخت: افسارگسیختگی ناشی از بیتکوین کلمه بسیار اشتباهی است. حدود 95 درصد از افراد کره زمین میخواهند بازیگران خوب جامعه باشند و درصدی از آنها هستند که این موضوع را نمیخواهند. استفاده از این فناوری تنها به ضرر همانبخش خوب است در حالی که بازیگران بد به کار خود ادامه میدهند و نهابتا هزینه آن زیاد میشود. پس افسارگسیختگی نیست، بلکه آزاد شدن از قوانین دستوپاگیر بوده است. این فناوری مهمترین ابزاری بوده که به وجود آمده تا دولتها بررسی آفلاین خود را به اعمال قدرت آنلاین تبدیل کنند و نهتنها نظارت که جلوگیری هم بکنند. مگر نظامی شفافتر برای پرداخت وجود دارد؟ اتفاقا سازمانهای مالیات در ایران باید این موضوع را بهطور جدی پیگیری کنند تا ما در ایران کریپتوکارنسی ملی با پشتوانه ریال بانک مرکزی داشته باشیم. بیتکوین کریپتوکارنسی خوبی است، قوانین محدودکننده را از بین برد و به ما یاد داد برخی قوانین ناکارآمد هستند، بدون آنها بهخوبی زندگی میکنیم و بازیگران خوب بهتر کار میکنند. از طرف دیگر به ما قدرت شفافسازی داد. یک مورد دیگر وجود دارد و آن این است که آیا اصلا میتوان زنجره بلوک را بدون کریپتوکارنسی را تصور کرد؟
بلاکچین یک سیستم است برای انجام تراکنش و این تراکنش هر چیزی را جابهجا میکند. ما نمیتوانیم دنیای بدون کریپتوکارنسی را تصور کنیم. بلاکچین زمانی هویت پیدا میکند که اجماع آن بین بازیگران بزرگتری باشد. باید این سوال را مطرح کنیم که بیتکوین چرا محبوب است؟ چون نژاد، قوم، جنس، مذهب و کشور هیچ محدودیتی برای آن ایجاد نمیکنند و اجماع آن شش میلیارد نفری است. بیتکوین میگوید اگر میخواهید برنده آینده جهان و کاربردی باشید، محدودیتها را بردارید. در واقع میگوید همگی بازیگر یک قاعده بزرگ میشوید و با هم بر سر اجماع جهانی حرف میزنید. البته من هم جای دولتی بودم که مدتها قدرت داشتهام، نمیپذیرفتم چنین اتفاقی رخ دهد و این اعمال قدرت کاهش پیدا کند.
واقعیتی به نام بیتکوین و زنجیره بلوک
صاحبنظران این پنل اعتقاد دارند عدم پذیرش فناوری زنجیره بلوک توسط حاکمیت در ایران، خسارتی نمایی برای صنعت و اقتصاد کشور در پی دارد. در عین حال که می توان با یک راهکار کوتاه مدت، این فناوری را راستیآزمایی کرد.
عصرتراکنش: حاکمیت در ایران باید چه دیدگاهی درباره زنجیره بلوک، ارزهای رمزنگاریشده و بیتکوین داشته باشد؟
نیکزاد: حاکمیت باید بیتکوین را بپذیرد. در حال حاضر در سوئیس و ژاپن بیتکوین را پذیرفتهاند، برای مثال در سوئیس، مالیات را از طریق بیتکوین دریافت میکنند. در کشورهای دیگر هم این اتفاق با مقاومت رخ داده است. در بیتکوین ارزش وجود دارد، بزرگترین منبع مورد توافق در جهان است. ناگفته نماند در حال حاضر بیتکوین پنج میلیون کاربر دارد، اما ششمین پول در گردش دنیاست و در طول روز نسبت به روبل روسیه، وون کره جنوبی و پوند انگلیس، تراکنشهای بیشتری دارد. دولت ایران باید به آنچه دیگران به آن احترام گذاشته و آن را پذیرفتهاند، احترام بگذارد. نگرانی من تنها نگرانی اقتصادی نیست، بلکه مساله این است که ما آنچه را دنیا به آن احترام گذاشته، نپذیرفتهایم و با این کار از آنها عقب میمانیم. رویکرد اخیر بانک مرکزی درباره ارزهای دیجیتال هوشمندانه است. ناصر حکیمی چندی پیش در نشست خبری خود این ارزها را نه قانونی و نه غیرقانونی اعلام کرد و مسئولیت ورود به این بازار را به عهده خود مردم گذاشت. این رویکرد برای حفظ منافع بانک مرکزی بهتنهایی، هوشمندانه است. کشورها اکنون بر سر ورود بیتکوین به بازار داخلی خود با هم رقابت دارند. هر کس زودتر به این بازار وارد شود، برنده است. یعنی موفق شده در زمانی که رمزارزها در ابتدای شکوفایی خود هستند و قیمت بسیار ارزانی دارند، افرادی را متقاعد کند، در ازای پذیرش بخشی از داراییهای خود، مقداری از این رمزارزها را دریافت کنند. این مساله، جدا از تنوع و قیمت فعلی آن با شتاب زیادی بهدلیل افزایش تقاضا و محدود بودن آن، ارزش زیادی پیدا کرده و تبادل مالی زیادی را به کشورها سرازیر میکند. بنابراین ورود سریع به بازارهای داخلی و خارجی با پشتوانه قانون ملی مطمئنترین گزینه برای پیشرفت کسبوکارها و سرمایهگذاریها در این حوزه است.
همه کارها و فعالیتهایی را که میتوان با تکنولوژی انجام داد به کنار، علت هیجان اصلی که بیتکوین در خود دارد، این است که به هیچ دولتی متصل نیست. مردم دنیا هم به همین خاطر آن را دوست دارند. آنها میتوانند با این فناوری بین پول و دولت تفکیک قائل شوند و این تفکیک را تا جایی که میتوانند پیش میبرند. این سکههای جدید هر یک بهنوعی تلاش کردهاند تا با اتکا به فناوری زنجیره بلوک و با بهرهگیری از سرمایهگذاری مستقیم مادی، معنوی و حمایتهای فنی جامعه بیتکوین، روشهایی برای بهبود فناوری سکههای موجود ارائه دهند یا سکههای جدیدی برای انجام عملیات و تراکنشهای مورد نیاز افراد و سازمانها معرفی کنند، با این تفاوت که از نقش دولت در آنها تا حد ممکن کاسته شده است. دولتها نمیتوانند این ارز را رگولاتوری و تعیین کنند چه فرد یا افرادی چقدر از این پول داشته باشند. البته میتوانند آن را ممنوع و غیرقانونی اعلام کنند و بعد منتظر شکلگیری بازار سیاه آن باشند یا حتی برعکس، ارز دیجیتال خود را معرفی کنند و تسهیلاتی برای داشتن آن فراهم کنند که خود هم از آن استفاده میبرند.
فاطمی: من اگر در مقام حاکمیت و تصمیمگیری بودم، همین امشب پروژه صدور ریال دیجیتالی را شروع میکردم. دستیابی و تسلط به این فناوری را برای کشور یک ضرورت میدانم؛ چراکه این فناوری میتواند بسیاری از نظامهای اقتصادی و اداری را متحول کند. نهتنها هزینههای اداری و اجرایی دولت در حوزههای عملیاتی و نظارتی در مالیات، بیمه و بانکها بسیار سنگین است، بلکه اثربخشی و بهرهوری نیز بسیار با وضع مطلوب فاصله دارد. با هزینههای بسیار کمتر به کمک فناوری بلاکچین میتوان اثربخشی را به صد نزدیک کرد. بنابراین از نظر من هر روزی که حاکمیت در این تصمیمگیری، تاخیر داشته باشد، آینده کشور و صنعت، ضرر و خسارتهای جبرانناپذیری خواهد دید. همچنین دانشگاهها، نهادهای علمی و همه زنجیرههایی که قرار است با هم رشد کنند، با مشکل آیندهنگری مواجه میشوند.
به نظر من باید قبول کنیم این فناوری عمیق حرکت میکند و این ما هستیم که باید برای آن ظرفیتسازی کرده، آن را مدیریت و از مزایای آن استفاده کنیم. متاسفانه در زمینه تحقق دولت الکترونیک فقط در حوزه خدماترسانی الکترونیکی دولت، فیزیکی و سنتی اقدام کردهایم. در صورتی که دولت الکترونیکی دولتی است که در آن عملیات و خدماترسانی و تصمیمسازی توسط سیستمها و به کمک فناوریهای نوین و نه انسانها انجام گیرد. اگر دولت به سطحی از بلوغ برسد که اختیارات خود را به کمک فناوری به بستر اجماع زنجیرههای ارزش واگذار کند، میتوان آن را دولتی الکترونیکی نامید. قطعا بزرگترین دستاورد و در عین حال چالش برای دولت، توانمندسازی و بهکارگیری بدنه حجیم دولت خواهد بود. این چالش باید مدیریت شود. در حال حاضر خیلی از صنایع مانند بیمه، آمادگی دیجیتالی شدن را دارند، ولی برای چالش بزرگ منابع انسانی خود پاسخی ندارند.
سوال اینجاست که سازماندهی این تعداد از نیروی انسانی چگونه امکانپذیر خواهد بود؟ نگرانی اصلی این است که اگر این مسائل باعث شود ما دیرتر از دیگران به این فناوری ورود کنیم، دستاورد اصلی این فناوری را از دست خواهیم داد و باید نگران تهدیدهای آن باشیم. بهطور مثال، در آینده ورود و حضور در تجارت جهانی بدون استفاده از این فناوری سخت خواهد شد و فرصت ما برای داشتن ارز معتبر دیجیتالی بینالمللی از دست خواهد رفت. هر چقدر دیرتر ورود کنیم و هر چقدر ارزش پذیرش این ارز کمتر شود، صدمات جبرانناپذیری خواهیم دید. حداقل انتظار این است که حاکمیت در کوتاهمدت، چراغ سبز را برای آزمایش این فناوری به همه صنایع، نشان بدهد یا در کوتاهمدت ریال دیجیتالی منتشر کند و برای ارزیابی و آسیبشناسی در اختیار فینتکها قرار دهد. من این سطح بلوغ را در مدیرانمان در ایران میبینم. لزومی ندارد در فاز اول همه مردم را درگیر کنیم.
یکی از مشکلات جدی ما در جامعه بحث فساد است، نمیتوانیم فساد اداری را کتمان کنیم و این واقعیتی است که باید بپذیریم. از طرف دیگر میزان هزینهکرد ما برای از بین بردن این مساله بسیار زیاد، ولی نتیجهگیری نزدیک به صفر است. حالا یک فناوری مدعی شده که میتواند ضمن شفافسازی کامل، امکان فساد را از بین ببرد. اگر گردش مالی در کشور برای همه ذینفعان شفاف شود، میتوان به نقطهای رسید که دیگر کسی به انجام کار خلاف فکر نکند. در یک نظام سالم و سلامت، اگر همه داراییهای منقول و غیرمنقول و نقلوانتقالات آنها بهصورت شفاف در اختیار ذینفعان اصلی قرار داشته باشد، امنیت اجتماعی ایجاد شده و همه سود خواهند برد.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
سید ولیالله فاطمی
سید ولی الله فاطمی اردکانی مدارج علمی و تحصیلات تکمیلی خود را در رشته معماری کامپیوتر در دانشگاه صنعتی شریف به انجام رسانده و مسئولیتهایی از جمله مدیرعاملی شرکت توسعه سامانههای نرمافزاری نگین، عضویت در کارگروه تجارت الکترونیک طرح تکفا، مسئولیت کارگروه توسعه ابزارهای مالی پرداخت الکترونیکی وزارت امور اقتصادی و دارایی، عضویت در هیات مدیره بانک ملی ایران و مسئولیتهای دیگری در حوزه بانکداری الکترونیک و انفورماتیک بر عهده داشته است.
[/mks_pullquote]
نقیپورفر: با عمده صحبتهای دکتر فاطمی موافقم. در حال حاضر تصمیمگیری بسیار مهم است. پیشنهاد دکتر فاطمی خوب است و حداقل میتوانیم ریال دیجیتال را بین فینتکها ایجاد و از جوانان استفاده کنیم تا حرکتی جدی در صنعت مالی کشورمان ایجاد شود. اما برخلاف دکتر فاطمی من درباره حاکمیت خیلی خوشبین نیستم. اگر حاکمیت به فکر نباشد، ممکن است خسارتها قابل جبران نباشد. در حال حاضر دولتها وارد این قضیه شدهاند و اگر دولت ما در این زمینه تصمیمگیری نکند، ما دچار خسارت نمایی میشویم، همانطور که منافع آن هم نمایی است. من امیدوارم صحبتهای دکتر فاطمی درباره بانک مرکزی درست باشد و خیلی خوشحال میشوم اگر این اتفاق رخ دهد. میتوان خیلی از کشورها را بهعنوان الگو قرار داد و حتی تصمیمات شجاعانهتری نسبت به کشورهای دیگر گرفت. با این تحریمهای شدید شاید بتوانیم راهی پیدا کنیم تا صنعت بانکی ما راه نفسی پیدا کند.
خوشبخت: هر بار که آمریکا بهسوی افول رفته، آنچه آن را برگردانده، فناوری بوده که این موضوع دقیقا در رابطه با بحران اقتصادی آمریکا در زمان ریاست جمهوری اوباما صادق است. در حقیقت پولی در فناوری هزینه شده و برای آنها امتیاز فوقالعادهای ایجاد کرده است. ما همه کار برای نجات نظام اقتصادی انجام میدهیم که این کارها یا خوب هستند یا نه، اما حقیقت این است که شما نمیتوانید با آچار دیروز مشکل فردا را حل کنید. ما نیاز به آدمهایی داریم که مساله ما را در فردا حل کنند. در واقع اقتصاد آمریکا اگر خود را ترمیم کرد، با مجموعهای از ابزارهای فناورانه بود.
اغراقگویی است، اما بلاکچین یک راه نجات آسمانی است که برای ما آمده و ما یا از آن استفاده میکنیم و خودمان را از فاجعه تمامعیار سقوط و شکست در مجموعهای از فسادها و ناکارآمدیهای فعلی نجات میدهیم، یا از آن استفاده نمیکنیم و به انتهای دره میرویم. ما در حال از دست دادن فرصت بزرگ تاریخی هستیم، شرکتهای بزرگ دنیا در حال جمع شدن هستند و راهحلها و پروتکلهایی را مبتنی بر بلاکچین به وجود میآورند، اما ما مانند همیشه بیرون ایستادهایم.
ذهنیت موجود این است که بیتکوین احتمال پولشویی را به وجود میآورد، در حالی که ما با فیش حج هم پولشویی میکنیم. تمام سناریوهایی که ممکن است موجب صدمه زدن به بیتکوین شود، به این دلیل رخ میدهد که دولت ایران هنوز قبول نکرده بیتکوین واقعیت است. نمیگویم قبول کند واقعیت خوبی است، فقط قبول کند واقعیت است. اتفاقا اگر قبول کنند واقعیت است، بعد از مدتی همان مسیری را میرود که چین و روسیه رفتند. ما فرصت بزرگی را از دست دادیم، ایران میتوانست پایتخت ماینینگ جهان باشد و در کشور دارایی داشته باشیم که حداقل چند صد میلیارد دلار بود و امکان پرداخت بینالمللی را به ما میداد. در حال حاضر همه این فرصتها را از دست دادهایم.
[mks_pullquote align=”left” width=”600″ size=”18″ bg_color=”#444444″ txt_color=”#ffffff”]
سعید خوشبخت
سعید خوشبخت فارغالتحصیل رشته نرمافزار از دانشگاه امیرکبیر و مدیر توسعه و نوآوری شرکت آریاتک است. مدیریت پروژه توسعه راهکارهای سازمانی مبتنی بر فناوری زنجیره بلوک در زمینه ثبت اسناد و زنجیره تامین، مدیریت راهاندازی و نگهداری فارمهای ماینینگ ارزهای رمزنگاریشده از جمله فعالیتهای اوست.
[/mks_pullquote]
دانشگاه در کنار تحولات فناوری
سرعت تغییرات بالا در حوزه فناوری باعث میشود نهادهای دانشگاهی عقب بمانند. موضوعی که در رابطه با بلاکچین و حوزه ارزهای دیجیتال، بسیار به چشم آمده است. هرچند دانشگاههای پیشرو این روند را آغاز کردهاند اما هنوز هم در بسیاری از رشتههای دانشگاهی خبری از این فناوری نیست.
عصرتراکنش: به نظر شما دانشگاههای ایران چقدر در زمینه زنجیره بلوک توانستهاند عملکرد مطلوبی داشته باشند؟
نیکزاد: این موضوع در کشور ما نزدیک به صفر است. البته از سوی دیگر قرار نیست دانش از دانشگاه آورده شود. هرچند این موضوع به آموزش مربوط است، اما حالا دیگر دانشگاه جایی برای آموزش و یادگیری نیست و زمانی که چنین کارکردی داشت، به سر رسیده است. محدودیت ابزارهای آموزشی در دنیا از بین رفته و اینترنت و فضای مجازی بهترین جا برای یادگیری فناوری بلاکچین و بیتکوین هستند. اگر دولت بیتکوین را بپذیرد، تمامی مسائل حل میشود. در ایران تنها دو شرکت توسن و آریاتک هستند که در آنها اراده واقعی برای انجام فعالیتهای مربوط به بلاکچین وجود دارد، بهطوری که من تاکنون در ایران ورود باکیفیت و به این شیوه ندیدهام. کیفیت درباره فناوری بلاکچین بسیار مهم است.
فاطمی: متاسفانه آنطور که انتظار میرفت نظام دانشگاهی پیشاپیش صنعت حرکت کند، این اتفاق نیفتاده است. البته سرعت رشد این فناوری هم بیش از انتظار و توان همه بوده که زمان کافی برای عملیاتی کردن و تحقیق و توسعه آن هنوز وجود دارد. البته خوشبختانه پروژههایی در این زمینهها شروع شده و امروزه جزئی از تحقیقات دانشگاهی شده است. دانشجویان حوزه فناوری اطلاعات روی این حوزه بیشتر کار کردهاند. لازم است دانشجویان سایر رشتهها نیز اثرات این فناوری را بررسی کرده و فضای تحولات عمیق در زیستبومهای تجاری و اجتماعی را پیشبینی و به مدیریت آنها کمک کنند. بهطور مثال، در حوزه جامعهشناسی لازم است بررسی شود اثر شفافیت بیش از اندازه در جامعه چه خواهد بود. چه اتفاقات غیرمنتظرهای ممکن است رخ دهد. اکثر رشتههای دانشگاهی از این فناوری تاثیر میگیرند، اما بیشترین تاثیر برای رشتههای علوم انسانی، مدیریت و غیره خواهد بود.
نقیپورفر: به اعتقاد من دانشگاههای پیشرو حرکت را آغاز کردهاند، اما این کافی نیست و لازم است سایر رشتهها هم به این موضوع بپردازند. به اعتقاد من حتی ممکن است برخی رشتهها از بین برود. شما وقتی از تصمیم متمرکز به تصمیم غیرمتمرکز رو میآورید، رشته مدیریت بهویژه مدیریت دولتی دیگر معنا نخواهد داشت، بلکه باید به این موضوع فکر کرد که دولت متمرکز چگونه است؟ با این فناوری دیگر موضوعی بهعنوان سلسلهمراتب وجود ندارد و باید به این فکر کرد که ساختارهای ما چقدر دچار تغییر و تحول میشوند. ما در بسیاری از دانشگاهها سمینار برگزار میکنیم، اما هنوز میبینیم که استاد دانشگاه تفکرات سنتی دارد. به نظر میرسد دانشجویان از استادان جلوتر هستند که این خیلی خوب نیست. من اعتقاد دارم که باید با مشوقهای زیاد کمک کنیم تا دانشگاهها پیشرو باشند. حتی این فناوری بهعنوان یک ماده درسی در دانشگاهها مطرح شود. ایران میتواند هاب بلاکچین و کریپتوکارنسی خاورمیانه باشد، چراکه من تصور میکنم میتوانیم بیشترین سود را از فناوریها ببریم. با بلاکچین حتی تحریمها هم از تهدید به فرصت تبدیل میشوند. تمام دنیا در حال آزمون این فناوری هستند و ما از دنیا خیلی عقب نیستیم، میتوانیم از این فرصت استفاده کنیم و فعالانه روی این زمینه کار کنیم. نیروهای انسانی و دانشگاههای خیلی خوبی داریم که حتی میتوانیم برای منطقه دانش تولید کنیم.
خوشبخت: جواب کوتاه من درباره این سوال تقریبا صفر مطلق است. موضوعات و سوالاتی که در حال حاضر در همایشها و دانشگاههای ما مطرح میشود، این است که بلاکچین چیست؟ مزایای بلاکچین چیست و در چه صنایعی کاربرد دارد؟ اما مشکل بلاکچین این است که به لحاظ فنی نیاز به کدگذار قوی دارد. اینجا مساله ما استارتآپهای چند سال گذشته نیستند که بگوییم بخش UI و سرویس در آن مهم است. این کارها باارزش هستند، اما اینجا این رویکرد جواب نمیدهد. ما به نیروی انسانی متخصص نیاز داریم. متاسفانه استادان دانشگاه خیلی باید تغییر کنند تا بتوانند دانشجویان متخصص تربیت کنند. امید ما به گوگل، فرومها و افرادی است که خودشان در حال مطالعه هستند. معضل ما به دانشگاه مربوط نیست، چراکه بودجه دانشگاه دولتی است و زمانی آغاز به کار میکند که بودجه خود را از بخش خصوصی دریافت کند. سرمایهگذارهایی هستند که بخواهند در این زمینه کار کنند، اما فضای ناامن اقتصادی مخل انجام فعالیتهای آنان میشود و آنها برای انجام این کار تردید دارند. ادامه این ردپا بازهم به دولت میرسد. دانشگاه بودجه خود را از جایی میگیرد که نیازی ندارد به آن جواب پس بدهد. از آنجایی که سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور صفر است، کسی برای فناوریهای خطرپذیر سرمایهگذاری نمیکند.
اما دانشجویان بسیار مستعدی در دانشگاهها هستند و بسیاری از آنها با ما ارتباط دارند. در این صنعت نباید دنبال هیجان ظاهری باشیم. ما دنبال افرادی هستیم که یاد گرفتهاند کد بنویسند، نه کسانی که این فناوری را دوست دارند.