پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
حسینینژاد: صنعت پرداخت کشور دچار بیماری هلندی شده است
هرچند در دنیا مدلها و سازوکارهای بسیار مختلف و متفاوتی برای پرداخت کارمزد خدمات بانکداری و پرداخت الکترونیکی وجود دارد ولی آنچه روشن است این است که کارمزد توسط ذینفع یا ذینفعان نهایی آن سرویس پرداخت میشود. برای هزارمین بار و شایدم هزار و یکمین بار در راه پرداخت قرار است قیفِ سروته کارمزد را در ایران جلویمان بگذاریم و حرفهای یک متخصص و فعال صنعت پرداخت کشور را بشنویم.
ازیک طرف بازیهای رقابتی بین بانکها و شرکتهای ارائهدهنده راهکارهای پرداختی و از طرف دیگر چابک نبودن قانونگذار در طول سالهای گذشته و برخی از دیگر دلایل باعث شد دریافت کارمزد برای سرویسهای بانکداری و پرداخت، با فضای ناسالمی مواجه شود که در آن هرکسی ساز خود را میزند که نتیجهاش هم چیزی نیست جز آشفتگی بازار و رقابتهایی که اخلاق کسبوکار را زیرپا گذاشتهاند و پدیدههای عجیبی تحت عنوان «کارمزدخواهی» رقم زده است. پای صحبتهای سید ابراهیم حسینینژاد مدیرعامل سپ نشستیم تا کمی پیرامون چالش کارمزد و پدیده کارمزدخواهی بیشتر بدانیم.
.
شفافیت یا عدم شفافیت؛ کدام یک به سود صنعت پرداخت است؟
قربانی: نظرتان در مورد پدیده «کارمزدخواهی» چیست؟
حسینینژاد: متأسفانه در این مورد شکل بدی در کشور اتفاق افتاده و این نقطهای بود که شاپرک میتوانست محکمتر عمل کند. البته شاپرک هم دغدغههای خاص خودش را دارد ولی اولین باری که این حرف شنیده شد و به شرکت شاپرک منتقل شد از آنان خواسته شد که با این موضوع به شکل قهری برخورد کنند و معتقدم که اگر در آن نقطه به شکل قهری برخورد میشد این وضعیت ادامه پیدا نمیکرد. ولی چون آن اتفاق نیفتاد و شرکت شاپرک نجابت نشان داد این روند ادامه پیدا کرد تا جایی که امروز به یک معضل در صنعت پرداخت تبدیل شده است.
شاپرک معتقد بود که اگر آنها بخواهند کسی را جریمه کنند، مبتنی بر کدامیک از قوانین و ادلهٔ حقوقی این کار را انجام دهند و البته حرف غلطی هم نمیزد ولی نتیجهاش میشود نقطهای که الآن هستیم و همه بخشهای بازار درگیر ترکشهای این پدیده شده است.
من برخی شرکتها را درک نمیکنم که کارمزد را از بانک خودشان میگیرند و نصف میکنند و میدهند به یکی دیگر که چند تراکنش اضافه شود.
.
قربانی: ریشه پدیده کارمزدخواهی به کجا برمیگردد؟
حسینینژاد: مسلماً اصلیترین دلیل آن سازوکار نادرست کارمزدی کشور است؛ اما دلایل جانبی نیز بر این پدیده دامن میزنند. برای مثال همین آمارهایی که توسط شاپرک تحت عنوان گزارش اقتصادی شاپرک منتشر میشود ضمن اینکه محاسن زیادی دارد خودش منبع خیلی از سوءاستفادهها است. ما حتی خواهش کردیم که یک سری تغییرات در چگونگی شکل ارائه آمار و ارقام گزارش اقتصادی شاپرک داده شود که آن را هم نپذیرفتند. انتشار عمومی این آمار و ارقام به این شکل، فشار روانی زیادی به شرکتهای PSP بهویژه مدیران عامل این شرکتها میآورد.
ببینید: آنسوی پدیدهای به نام «کارمزدخواهی» که مهمترین چالش بانکداری و پرداخت الکترونیکی امروز ایران است
تا یکی دو سال گذشته که این آمار و ارقام به این شکل نبود، هر شرکت وضعیت افت و رشد خود را میدید و بر آن اساس تصمیمات داخلی اخذ میکرد. در واقع چون آمار کل وجود داشت و هر شرکتی هم سهم خودش را داشت، هر شرکتی بالا و پایین شدن سهمش و ضعفها و قوتهایش را خودش میدید و بر اساس آن برای ماههای بعد برنامهریزی میکرد.
امروز روش ارزیابی بر اساس نمره در مدارس هم برچیده شده است ولی در فضای فعلی صنعت پرداخت سیستم نمره دهی رواج پیدا کرده است و اینطور شده است که در هر بخشی چه نمرهای گرفتهاید؟ در این میان اینکه نسبت به قبل رشد داشتهاید یا نه، مهم نیست؛ بلکه رشد شما در رقابت با دیگری و اینکه دیگری چه کسی است، معنا پیدا میکند که به نظرم این شیوه درستی نیست. اینجاست که شرکتها برای حفظ جایگاهشان نسبت به رقبا، وارد بازیهایی میشوند که به خلق پدیده کارمزدخواهی کمک میکند.
ما از شاپرک اصلاح این موارد را خواستیم ولی مورد توافق قرار نگرفت و آنها بر شفافیت تأکید کردند و نپذیرفتند. من هم معتقدم که شفافیت در بازار آزاد بسیار خوب است و اتفاقاً جزو واجبات است. ولی من شفافیت را در بازاری که بهشدت تحت کنترل است درک نمیکنم و اتفاقاً مقداری عدم شفافیت در این بازار خوب و لازم است. آیا در این بازار که آزاد هم نیست، همه چیز شفاف است؟
.
عدم تناسب حرف و عمل
حسینینژاد: به یک نمونه در خصوص تأثیرات آمار در شکلگیری فضای روانی تغییر اشاره میکنم. در سال ۹۳ که قانونگذار میخواست مدل کارمزد را تغییر دهد، ازیکطرف ادله شرکتهای PSP این بود که درآمد ما هزینههایمان را پوشش نمیدهد و در حال ورشکست شدن هستیم و از طرف دیگر آماری مبنی بر افزایش تعداد دستگاههای کارتخوان بهصورت ماهیانه وجود داشت.
مسلماً درآمد نداشتن و اضافه کردن دستگاههای کارتخوان باهم تناسبی ندارد و شیوه درست آن بود که در آن نقطه شرایط بهخصوص عرضه و تقاضا کنترل شود و حداقل برای یک دوره ششماهه شرکتهای PSP اجازه اضافه کردن ترمینال نمیداشتند و مشتریان جدید خود را از محل ترمینالهای ناکارا تغذیه میکردند و یا اینکه هر شرکت بر اساس سهمیهای اقدام به بازاریابی و افزایش شبکه مینمود تا حداقل ادعای شرکتها با عملشان کمی مطابقت داشته باشد. مسلماً با این شیوه رفتار وقتی حرف و عمل صنعت پرداخت تناسب ندارد، جای تعجب ندارد که از بیرون هیچ حمایتی برای اصلاح نظام کارمزدی حمایت نشود.
.
قربانی: افشای اطلاعات بههرحال یک اصل است و با قوانینی مانند گردش آزاد اطلاعات نمیشود جلوی آن را گرفت.
حسینینژاد: بله. درست است و من در این مورد کاملاً موافقم ولی در ساختاری که کارمزد از پذیرنده دریافت شود؛ در این صورت شما نمیتوانید با یک حساب ساده سرانگشتی درآمد دقیق یک شرکت را از محل تراکنش محاسبه کنید. برای نمونه کسی با واسطه پیش من آمده بود که مدل یک کسبوکاری را ارائه کرد که متوجه شدیم هیچچیز ندارد و صرفاً در حد یک ایده را جهت همکاری برای من باز کرد و اتکای مدل کلیاش هم بر سهم از کارمزد بود و در مورد سهمش هم کمتر از میلیارد صحبت نمیکرد؛ درصورتیکه وقتی عقبه این فرد را بررسی کردم دیدم که این فرد تابهحال حتی یک کاسبی هزارتومانی هم نکرده ولی با توجه به پولی که در صنعت پرداخت میچرخد و با توجه به آمارهایی که به لطف گزارش اقتصادی شاپرک در معرض دید همه است، چنین رفتارهایی را شاهد هستیم و همه نگاهشان این شده است که یک سهمی ببرند.
.
صنعت پرداخت ایران دچار بیماری هلندی شده است
قربانی: تحلیل شما در مورد مدلهای مختلف کسبوکار صنعت پرداخت چیست و تا کی میشود به این شیوه ادامه داد؟ از سمت شرکتهای پرداخت این موضوع چقدر مسئله است؟ آیا این هزینهای است که بانکها بالاخره میدهند؟ یا اینکه بانکها از یکجایی به بعد این هزینه را نمیتوانند تحمل کنند؟
حسینینژاد: هر زمانی که به موضوع کارمزد فکر میکنم ابتدا پیشفرضی را برای خودم میگویم و بعد به این میپردازم که چه چیزی غلط و چه چیزی درست است.
قبل از اینکه بروم سراغ پیشفرض، گریزی بزنم به اواخر 88 یا اوایل 89 که کارمزد صفر شد. در آن زمان ما حدود 70 هزار پذیرنده داشتیم و در روز هم 2 حدود میلیارد تومان تصفیه داشتیم. آخرین ماه قبل از صفر شدن کارمزد، ما مبلغی حدود 250 میلیون تومان کارمزد از پذیرندهها دریافت میکردیم و در نظر داشته باشید که در حال حاضر مبالغ تراکنش ما در روز به 400 میلیارد تومان یعنی حدوداً 200 برابر آن زمان و تعداد پذیرندهها هم ۱۰ برابر شده است این اعداد را گفتم تا بدانیم که بانکهایی که به اسم نوآوری و توسعه بازار کارمزد را حذف کردند چه لطمهای به کل شبکه زدهاند.
اما برگردیم به پیشفرض که تأکید دارم این موضوع را باید در هر گونه تغییر مدلی باید مدنظر داشت. اغلب شرکتهای PSP در زمان شکلگیری شاپرک میانگین 5 سال عمر داشتند و شرکت سپ در آن زمان 10 سال عمر داشت در آن سال بانک مرکزی و شاپرک همت کردند و دست به کار بزرگی زدند و با شروع فعالیت شاپرک شاهد ساماندهی در شرکتها بودیم. از آن زمان تاکنون شاید نزدیک به ۱۰ دوره بازرسی امنیتی شده که هر دوره نسبت به دوره قبل قوام یافتهتر و تکمیل شدهتر است. یادم هست در آن مقطع تقریباً هیچ شرکتی حتی مرکز تماس مشتریان نداشت و این موضوعات را بانکها رتقوفتق میکردند. از دیگر سو بانک مرکزی برای تقویت زیرساختهای شرکتها فرمول حمایتی کارمزدی مدنظر قرار داد که به نظر بنده همزمان باید نسبت به انجام تغییرات علیالخصوص در حوزه کارمزدها اقدام میکرد که این اتفاق نیفتاد و شرکتها از محل این کارمزدها رشد کردند و اگر کل شبکه را امروز در نظر بگیریم حداقل ۲ برابر نیاز کشور کارتخوان خریداری و نصب شده و به همین اندازه هم شبکه خدمترسانی و زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری فربه شده که هر گونه تغییر احتمالی باید با لحاظ کردن این پیشفرض باشد.
استادمان همیشه یک مثالی میزد و میگفت اقتصاد یک اندازهای دارد و در بیماری هلندی اتفاقی که میافتد این است که اقتصادی که مانند یک کودک 5 ساله است ناگهان غذای یک انسان 20 ساله گیرش میآید و شروع به خوردن آن میکند ولی با خوردن غذای فرد 20 ساله آن فرد 5 ساله به فرد 20 ساله تبدیل نمیشود؛ بلکه به عوارضی هم دچار خواهد شد.
برای همین در اقتصاد دنیا آمدند و صندوقهای توسعه را توصیه کردند که اینها بیایند و درواقع پول اضافه ناشی از منابع مازاد را که در همه دنیا میتواند وجود داشته باشد به صندوق توسعه ببرند و منافعی از آن صندوق حاصل شود و درواقع پول اصلی در آنجاهایی که اقتصادهای پویاتری دارند و بدنه چهل پنجاه ساله دارند خرج شود و منفعت حاصله را به کشور خود بیاورند.
ما یعنی شرکتهای PSP در زمان شکلگیری شاپرک کودک 5 سالهای بودیم که با غذای فرد 20 سالهای تغذیه شدیم و آنهم نه یک روز و دو روز بلکه در بازه بلندمدت 5 ساله و حداقل از سال 91 تابهحال این روند ادامه دارد. پس الآن با یک بچه 10 ساله طرفیم که 5 سال گذشته غذای یک فرد 20 ساله را جلویش گذاشتهاند و هیکلش بهاندازه یک فرد 20 ساله شده. حالا نمیتوانیم به شکل ناگهانی این غذای فرد 20 ساله را از جلوی این کودک 10 ساله برداریم، چراکه بدنش با آن وفق پیدا کرده است این غذا را باید به کمک یک رژیم غذایی آن هم به شکل تدریجی تغییر داد و در یک فرایند طولانی این تغییر را انجام داد.
این مثال را برای این گفتم که من خودم بسیار دوست دارم که مدل درست کارمزدی پیاده شود. چون دارم میبینم که بانکهای همکار ما برای پرداخت این کارمزد مشکل دارند. از طرف دیگر بانکها بازیگران مهمی در این بازار هستند و خیلی راحت میتوانند تأثیر بگذارند و تاکنون هم گذاشتهاند ولی میتوانند تأثیرات خیلی بدتر و بیشتری بگذارند. پس ما بهعنوان شرکتهای PSP نمیتوانیم نسبت به وضعیت بانکها بیتفاوت باشیم چراکه آینده کسبوکارهای خودمان را در خطر میبینیم.
وقتی یک بانک به وضعیت قرمز برسد که الآن هم خیلیها به این وضعیت رسیدهاند، ممکن است تصمیمات خطرناکی بگیرند؛ که این آسیب بسیار بزرگی میتواند باشد.
.
اصلاح نظام کارمزدی در کوتاهمدت ممکن نیست
قربانی: کمی در مورد این اصلاح تدریجی صنعت پرداخت توضیح میدهید؟
حسینینژاد: همه ما مدلهای بینالمللی را میشناسیم و میدانیم که به چه ترتیب راهاندازی میشود ولی به نظر من در حال حاضر با توجه به وضعیت اجتماعی، سیاسی و ساختارهای مختلف کشورمان، امکان پیادهسازی آن مدل حداقل در کوتاهمدت و تا 5 سال آینده وجود ندارد و به نظر من تا 5 سال آینده باید مقدمات پیادهسازی فراهم شود و برای آن روشهایی وجود دارد. از طرفی هم میدانیم که بههرحال این هزینه باید به خدمتگیرنده منتقل شود ولی در این انتقال باید وضعیتی وجود داشته باشد که باعث شکست در بازار نشود که هر فرمولی را هم بگذارید لازمههایش زیاد است.
.
سناریوی پیشنهادی اولیه برای اصلاح نظام کارمزد
حسینینژاد: سناریوهای مختلفی میتوان داشت. بهعنوانمثال شما اگر بگویید در قدم اول برای هر تراکنش 10 تومان کارمزد توسط پذیرنده پرداخت شود چه میشود؟ بیشترین تراکنش را در حال حاضر کسبهای دارند که حاشیه سود بالایی ندارند و معمولاً از طبقه متوسط و زحمتکش جامعه هستند، مانند خواروبارفروشی، میوهفروشی و … آنوقت شما میخواهید از این افراد تراکنشی 10 تومان بگیرید و این کسبوکارها روزانه میانگین ۱۰۰ تراکنش دارند و ناگهان میبینید که از این افراد باید ۱۰۰ ضربدر 10 تومان بگیرید که برای این کسبوکارها رقم بالایی است.
در مقابل کسبوکاری را میبینید که حاشیه سود بالایی دارد ولی تراکنش کمی دارد مانند طلافروشی، جواهرفروشی، بنگاههای معاملات خودرو یا املاک و … سود حاصل از فروش یک خودرو بهاندازه درآمد یک ماه کارمند است و این کسبوکارها در بیشترین حالت ممکن، 100 تراکنش در ماه دارند و شما ماهیانه از این کسبوکارها 100 ضربدر 10 هزینه کارمزد میگیرید پس شما از یک کسبه ضعیف ۳۰ برابر این فرد دارید هزینه میگیرید و این کار به نفسه در این وضعی که تراکنشهای ما آنلاین است عادلانه نیست.
در دنیا چون همهچیز از ابتدا درست پیش رفته شرایط به این صورت است که درصدی از حاشیه سود را بهعنوان هزینه میدهند و ما الآن این کار را هم نمیتوانیم انجام دهیم چراکه لازمهاش مذاکرات طولانیمدت با تمامی صنوف است. پس باید کماکان مکانیسم کارمزد از طریق رگولاتور باشد و به وضعیتهایی که امکان دارد پیش آید توجه کنیم.
ما دو سه سالی است که روی این موضوع فکر میکنیم و به نظرمان میآید که عادلانهترین راه برای اینکه بتوانیم کار را پیش ببریم و ملاحظات زیادی هم دارد آبونمان است که شما از کسبهای مانند سوپر مارکت یک عددی را میگیرید و همان عدد را هم از کسبهای مانند طلافروشی میگیرید. درست است که بازهم این روش ناعادلانه است ولی نا عدالتی آن از شیوه قبل که ذکر شد کمتر است و درواقع میشود که آن را در ادامه اصلاح کرد؛ در این 5 سال هم باید مقدماتی را پیاده کنیم و گامبهگام پیش رویم تا برسیم به نقطه موردنظر.
یکی از کارهایی که در این 5 سال باید انجام دهیم حرکت به سمت تراکنشهای آفلاین است و باید به سمت اصلاح قوانین حرکت کنیم. چراکه هنوز حتی مواردی که در سند اولیه شاپرک هست کامل اجرانشده و من اعتقاددارم که کسبوکار ما یک جوانبی دارد که باید برای آن دقت نظر خاصی داشت. این کسبوکار پیچیدگیهایی دارد که نمیتوان مانند سایر کسبوکارها به آن نگاه کرد و گفت کسبوکار، کسبوکار است. به نظرم برای رفتن به سمت کسبوکارهای بینالمللی باید از جایی شروع کرد و به نظر من در حال حاضر در دسترسترین این مدل است که البته تأکید میکنم که لازمههای بسیاری دارد.
.
بانکها و پیاسپیها باید همقسم شوند
قربانی: آیا در رابطه با این موضوع کاری در شاپرک انجامشده؟
حسینینژاد: مذاکرات و بحثهای زیادی با بانکها انجامشده و در مورد چندین مدل برای اینکه کارمزد را اصلاح کنند صحبت شده و شاید رگولاتوری هم در این رابطه به یک جمعبندی رسیده باشد ولی همه اعضاء به جمعبندی و توافق کامل نرسیدند و مهم است که همه بانکها و پیاسپیها به یک نقطه مشترک برسند و همان را ادامه دهند و به آن پایبند باشند و فقط بر اساس فشار رگولاتور جلو نروند.
در حال حاضر که اغلب بانکها به نقطه بدی رسیدهاند و پیاسپیها احساس خطر میکنند درواقع نقطهای است که باید همقسم شوند و نحوه تصمیمگیری در این موضوع بسیار مهم است. ما در صحبتهایمان خیلی به بازار آزاد اعتقادداریم ولی حقیقت این است که بازار-آزادی عمل نمیکنیم و اینجا هم از آن مواردی است که نمیتوان بازار-آزادی عمل کرد بلکه باید یک رگولاتوری دقیق و منصف و محکمی وجود داشته باشد و با چشماندازی از 5 سال آینده به نقطه موردنظر برسد.
سلام
مطالب بسیار مفید و کاربردی بودند