راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

فین‌تک در حال پیشروی در میدان بازی است اما بانک‌ها محکم ایستاده‌اند

افسانه آتش‌افروز؛ هفته‌نامه شنبه / برنده می‌گوید «باید راه بهتری هم وجود داشته باشد». بازنده می‌گوید «تا بوده همین بوده و تا هست همین هست». بسیاری از مدیران بانکداری در جهان معتقدند «دگردیسی دیجیتال» مفهومی زودگذر است و برخی می‌گویند نه. بیش از 97 درصد بانکداران مطرح کرده‌اند که فین‌تک تأثیر زیادی بر روی چشم‌انداز پیش روی بانکداری دارد. نظریه سومی نیز هست که می‌گوید فین‌تک سهمی برابر را در بازار به دست خواهد آورد و یا حتی بر بازار غالب می‌شود. باوجوداین نگرانی‌های ظاهری، به نظر می‌رسد بانک‌ها برای مواجهه با این چالش اقدامی نکرده‌اند. عمده بانکداران (حدود 54 درصد) معتقدند بانک‌ها یا این چالش را نادیده گرفته‌اند یا «درباره این دگردیسی صحبت می‌کنند اما از تغییرات خبری نیست»؛ درصد بیشتری از مدیران فین‌تک (59 درصد) با گزاره آخر هم‌عقیده‌اند.

 

چه چیزی بانک‌ها را عقب نگاه داشته است؟

طبق اعتراف بانک‌ها، موانع بزرگی برای رویارویی با فین‌تک بر سر راه بانک‌هاست؛ موانعی مانند «مسائل نرم» مثل نبود استراتژی دیجیتال مشخص، فرهنگ نامناسب برای تغییرات سریع و عدم توانایی برای جذب نخبگان فناوری. هکتور لاگوس دوند، رئیس و مدیرعامل گروه مونکس مکزیکو می‌گوید: «حفظ روحیه کارآفرینی چالشی است که ما بانک‌ها با آن مواجهیم.»

یک بانکدار این مسئله را چرخه معیوب می‌خواند، زیرا بانک‌ها ریسک ناپذیرند، آن‌ها استعدادهای واقعی را جذب نمی‌کنند. بدون انتخاب افراد درست، آن‌ها نمی‌توانند بهترین استراتژی‌ها را اتخاذ کنند و بدون ابتکار عمل‌های قوی در حوزه فین‌تک، آن‌ها نمی‌توانند رهبری فناوری ریسک‌پذیر را به دست آوردند و الی‌آخر. استیو استرت، رئیس هیئت‌مدیره، رئیس و مدیر ارشد اجرایی شرکت گرین دات می‌گوید: «این شخصیت افراد است که بانکداری را به‌عنوان یک شغل انتخاب کنند و یا برخیزند و خود را یک فرد خلاق و ایده پرداز یا کارآفرین ببینند.»

چالشی که بانک‌ها بارها آن را ذکر کرده‌اند، سیستم‌های به میراث مانده‌شان است. شبکه‌های بانک‌ها به‌ناچار بسیار پیچیده است؛ عملیات بک آفیس برای هزاران محصول پیچیده، نیازمند الزامات دقیق امنیتی است و باید از نظارت و قوانین دقیق و استانداردهای مدیریت ریسک پشتیبانی کنند.

به‌هرحال سیستم‌های آی‌تی بانک‌ها ساختارهای متزلزلی با سیستم‌های نصب‌شده در سال‌های 1970، 1980 و 1990 هستند. نوح بروسلو، مدیر اجرایی آن‌دک، کسب‌وکاری کوچک به شکل پلتفرم وام می‌گوید: «تنها کسانی که فهمیده‌اند این سیستم چگونه کار می‌کند کناره‌گیری می‌کنند.» بسیاری از این سیستم‌ها درونی و بر اساس پردازنده مرکزی و یا فناوری‌های مشتری/ سرور هستند. مدیر یک شرکت فین‌تک ارائه‌دهنده خدمات پرداخت به بانک‌های پیشرو می‌گوید: «سیستم‌های بانک‌ها بسیار پیچیده و سنگین است بنابراین هر اعمال هر تغییری برای بانک‌ها دو سال طول می‌کشد.»

 

چالشی همیشگی به نام نظارت و قانون‌گذاری

نظارت و قانون‌گذاری برای بانک‌ها مانند شمشیر دو لبه است. اغلب بانکدارها (56 درصد) معتقدند نظارت و قانون‌گذاری، از آن‌ها در کسب‌وکار سنتی‌شان حمایت می‌کند؛ اما 62 درصد موافق‌اند نظارت‌ها واکنش آن‌ها را در مقابل فین‌تک محدود کرده است. استانداردهای گزارش دهی، شیوه‌های مدیریت ریسک و سرمایه موردنیاز ایجاد و گسترش مدل‌های جدید کسب‌وکار در سیستم بانکی را سخت یا غیرممکن می‌سازد.

درنهایت، فین‌تک چالش خودخوری (cannibalization) محصول را در بانک‌ها به وجود می‌آورد. با توجه به کسب‌وکار وام‌دهی نفربه‌نفر، بانک باید این حقیقت را بپذیرد که سهم بانک از عملیات طولانی و جاافتاده اعطای وام به مشتری به فین‌تک واگذار خواهد شد تا آن را با هزینه پایین‌تر و حاشیه سود کمتر انجام دهد. با این اوصاف جای تعجب ندارد که بانک‌ها در پاسخگویی به چالش فین‌تک مُرددند.

اما بانک‌ها را نباید دست‌کم گرفت، آن‌ها قوای قابل‌توجهی برای جنگ با فین‌تک دارند. به‌وضوح بیشترین قدرت بانک‌ها فرانشیز (franchise) مشتریانشان است. یکی از نشانه‌های ارتباط با مشتری، مشهور بودن به امانت و ثبات است. هیچ بانک بزرگ خرده‌فروشی در بحران اقتصادی 2008 شکست نخورد. بانک‌ها همچنین یکی از بانفوذترین ارائه‌دهندگان خدمات هستند. بیش از 92 درصد خانواده‌های آمریکایی روابط بانکی دارند.

ثانیاً این‌که بانک‌ها در زمینه‌های مهمی مثل پیروی از قانون‌گذاری و مدیریت ریسک به‌سختی توانسته‌اند خبره شوند. این تخصص بسیار مهم‌تر از اتصال به شبکه‌های فناوری است طوری که بانک‌ها میلیاردها دلار برای به دست آوردن آن خرج کرده‌اند.

و بالاخره، بانک‌ها سرمایه دارند. آن‌ها ظرفیت سرمایه‌گذاری، ایجاد مخاطره جدید و توان تاب‌آوری در طوفان رقابت را دارند. تعجبی ندارد که 95 درصد بانکداران و مدیران فین‌تک، بر این باورند که هرچند فین‌تک در حال پیشروی در میدان بازی است اما بانک‌ها در جایگاه خود مستحکم ایستاده‌اند.

 

یکی از نتایج جالب نظرسنجی ما، این است که احترامی که مدیران فین‌تک برای بانک‌ها قائل‌اند بیش از احترامی است که بانکداران برای خودشان قائل‌اند.

وقتی در مورد تعادل میان این دو بخش در آینده سؤال شد، مدیران فین‌تک بیش از دو برابر (46 درصد در مقابل 20 درصد) پیش‌بینی می‌کردند بانک‌ها احتمالاً بر بازار تسلط خواهند داشت. در بخش موسوم به غرور و اعتمادبه‌نفس تنها یک نفر از هر بیست نفر مدیر فین‌تک پیش‌بینی می‌کند بانک‌ها بازیگران کوچکی از این میدان خواهند شد. سام هاجز از بنیان‌گذاران و مدیر اجرایی فاندینگ سیرکل آمریکا می‌گوید: «بعضی از بانک‌ها آن‌قدر ریشه دوانده‌اند که به‌سختی می‌توان تصور کرد که یک استارت‌آپ بتواند با آن‌ها مقابله کند در عوض ما می‌بینیم بسیاری از بازیگران فین‌تک با بانک‌ها در راستای دستیابی به راه‌حل‌های نوآورانه و تجربه برتر مشتری همکاری می‌کنند.»

 

قانون‌گذاری و نظارت روشن

برت کینگ، مدیرعامل موون و نویسنده کتاب گسست بانک‌ها می‌گوید فقدان محدودیت‌های قانونی و نظارتی بر فین‌تک، امروز یک مزیت رقابتی است که در آینده کاهش خواهد یافت. دراین‌بین نوآوران فین‌تک آزادانه‌تر از بانک‌ها عمل خواهند کرد. وی معتقد است فین‌تک تا زمانی که از قانون سیلی نخورد به آن تن نخواهد داد. به نظر می‌رسد فین‌تک این مسئله را درک خواهد کرد و نیاز آینده برای تجربه در مدیریت ریسک و انطباق با قوانین را خواهد پذیرفت. بر اساس گفته‌های اریک انگلاو نیلسون مدیر بازاریابی استارت‌آپ سوئدی کلارنا، فین‌تک در رقابت با بانک‌ها به تیم نظارتی بزرگ‌تر از سایر بخش‌هایش نیاز دارد.

 

سرمایه‌ی سرمایه‌گذاری

استارت‌آپ‌ها اشتهای سیری‌ناپذیری برای پول نقد دارند. مدل‌های کسب‌وکاری که در مدت‌زمان کوتاهی در حد چند سال، نیاز به رشدی تا جذب میلیون‌ها مشتری دارند، همواره با فقدان سرمایه برای سرمایه‌گذاری به‌عنوان یک محدودیت مواجه هستند. در غیاب منابع ولی فین‌تک‌های زیرک‌تر به دنبال جایگزین‌ها می‌روند. رودریگوئز سولا در لویدز می‌گوید: «همکاری بین بانک‌ها و فین‌تک به‌جای رقابت می‌تواند در غلبه به چالش‌های ظرفیت ترازنامه و دسترسی به شبکه توزیع به استارتاپ‌ها کمک کند.»

 

ایجاد فرانشیز مشتری

شرکت‌های فین‌تک در حال حاضر کمتر از 2 درصد بازار بانکداری را در اختیاردارند. آن‌ها همواره برای کسب مشتریان متنوع در حال رقابت با بانک‌ها و 4 هزار شرکت برهم‌زننده دیگر هستند و تنها چند سال برای این کار وقت دارند. مدیران فین‌تک به دنبال ساخت پایگاه در میان مشتری هستند تا به چالشی مهم برای صنعت تبدیل شوند.

 

جلب اعتماد مشتری

فین‌تک از میلیون‌ها خانواده می‌خواهد تا امور مالی خود را به محیطی بیاورند که تاکنون آن را نیازموده‌اند. به‌طورکلی مشتریان فین‌تک از ضمانت دولت بی‌بهره هستند. یوجین دانیلکیز، هم‌بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت آلمانی مامبو، یک جایگزین بر اساس فضای ابری برای بسترهای بانکی سنتی می‌گوید: «اعتماد به سازمان‌ها به‌سرعت تغییر تکنولوژی ایجاد نمی‌شود. شما می‌توانید تکنولوژی را در عرض یکی دو سال بسازید اما اعتماد به‌اندازه تغییر رفتار انسان نیازمند زمان است. فین‌تک تا زمانی که در سایه نهادهای پذیرفته‌شده اولیه حرکت می‌کند با چالش جلب اعتماد مشتری مواجه خواهد بود.»

 

ارائه محصول واحد

مدیران فین‌تک می‌دانند مشتریان بانک‌ها عادت دارند تمام خدمات موردنیاز خود را یکجا دریافت کنند. آن‌ها توانایی فروش مکمل و یا ایجاد بسترهای مشترک برای یک تک‌محصول را ندارند؛ اما شرکت‌های فین‌تک دارایی‌های مهمی را به این عرصه آورده‌اند. مهم‌تر از همه، این است که محصولات فین‌تک می‌توانند در بازار نقش «صنف‌کُش» category killer را نسبت به سبد محصولات بانکی داشته باشند. شرکت‌های فین‌تک می‌توانند با حفظ تمرکز لیزری بر روی محصول واحد، در فناوری و تجربه مشتری مزیت ایجاد کنند. مورد دوم چابکی آن‌ها در فناوری است، هم از جنبه فرهنگ برهم‌زنندگی و هم ذهن پاک فین‌تک در عرصه فناوری؛ اما اساسی‌ترین قدرت فین‌تک فرهنگ آن است که توانایی حرکت سریع، ریسک‌پذیری و نوآوری را ایجاد می‌کند. این قدرتی است که هم خود فین‌تک‌ها و هم شرکت‌ها و بانک‌هایی که در رقابت با آن‌ها هستند به آن آگاه‌اند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.