راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

افکار عمومی را دست‌کم نگیریم!

رضا قربانی / افکار عمومی نوعی اتفاق‌نظر است که در طول زمان و از کنار هم قرار گرفتن بحث‌های پراکنده درباره موضوعی مشخص به دست می‌آید و نکته مهم این است که دارای قدرت است. می‌گویند افکار عمومی حاصل جمع داوری‌های جداگانه افراد نیست بلکه پدیده‌ای سازمان‌یافته و محصول ارتباطات و آثار متقابل آن‌ها است. شون مک براید در کتاب یک جهان، چندین صدا می‌نویسد: «افکار عمومی را با استفاده ازآنچه نیست می‌توان تعریف کرد؛ افکار عمومی ذاتاً ساختاری اجتماعی و فرهنگی نیست اما ناشی از آن‌هاست. یک سازمان رسمی آن را تعلیم نداده و تحمیل نکرده است بنابراین نتیجه یک ایدئولوژی نیست.»

برخلاف دامنه وسیع تأثیرگذاری افکار عمومی این موضوع در ایران کمتر موردتوجه قرارگرفته. کافی است به فهرست کتاب‌هایی که در ایران درزمینهٔ افکار عمومی منتشرشده نگاهی بیندازید و مشاهده تعداد اندک این کتاب‌ها شما را به فکر بیندازد که موضوعی به این درجه از اهمیت چرا این‌همه در حاشیه آموزش‌های دانشگاهی تنها رهاشده است. درزمینهٔ اقناع نیز دچار تُنک‌مایگی هستیم. در چنین شرایطی افکار عمومی تبدیل می‌شود به حجمی روح مانند که فقط از روی برخی اثرات معمولاً مخربش می‌توان تشخیص داد که الآن در چه وضعیتی است.

وقتی افکار عمومی را نمی‌شناسیم و کاری برای شناختش نمی‌کنیم افکار عمومی بی‌رحمانه به ما حمله می‌کند. ما هرگز نمی‌توانیم افکار عمومی را به خاطر قضاوت‌های اشتباهش مقصر بدانیم و تنبیه کنیم. افکار عمومی کور است و هدایت افکار عمومی هم کاری است پیچیده و البته مشکل. ما هرگز نمی‌توانیم افکار عمومی را مقصر بدانیم که چرا خبر هک سوئیفت را باور می‌کند درحالی‌که ماجرا نفوذی است به سیستم‌های کامپیوتری بانک مرکزی یکی از فقیرترین‌های اقتصادهای جهان. ما نمی‌توانیم افکار عمومی را متهم کنیم که چرا خبر هک QNB (بانک ملی قطر) را بی‌هیچ پرسشی باور می‌کند. ما نمی‌توانیم افکار عمومی را متهم کنیم که چرا در برابر انتشار خبرهای نادرست درباره شاپرک سمت شاپرک را نمی‌گیرد و تمایلش به خبرهای نادرست است.

ما نمی‌توانیم افکار عمومی را مقصر بدانیم که چرا خبرهای سطحی و احساسی و نادرست را راحت‌تر قبول می‌کند تا خبرهای عمیق و منطقی و درست را. ما نمی‌توانیم خودمان را بابت کم‌کاری که کرده‌ایم تبرئه کنیم و همه‌چیز را بیندازیم گردن رسانه‌ها. افکار عمومی در سال‌های گذشته مرغ هر عروسی و عزا بوده و همه بر سر سفره‌اش نشسته‌اند. از هنرمند جماعت گرفته تا شامورتی بازها و کلاه‌بردارها همه سوار بر توسن افکار عمومی شده‌اند اما کمتر کسی وقت گذاشته ببیند این افکار عمومی چیست. اصلاً پوشیدنی است یا خوردنی. ما فنی‌ها چون نمی‌توانیم به زبان مردم صحبت کنیم همیشه دچار مشکل ارتباطی با مردم هستیم و وقتی تلاش نمی‌کنیم با ارتباط گرفتن تعامل با مردم را تمرین کنیم، نتیجه‌اش می‌شود فاصله گرفتن از امکان تأثیرگذاری بر افکار عمومی و امکان دادن به جولان شانتاژهای رسانه‌ای. ما چاره‌ای نداریم جز این‌که افکار عمومی را جدی بگیریم و برای آن برنامه‌ریزی و اقدام عاجل انجام دهیم.

منبع: هفته نامه عصر ارتباط

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.