راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

گفت‌وگو با ایثار و مصطفی قمری، مدیرعامل و رئیس هیئت‌مدیره بینوست / انتظارات کاربران، بازار رمزارزها را دگرگون خواهد کرد

مصطفی و ایثار قمری اعتقاد دارند تا رسیدن به نقطه بلوغ اکوسیستم‌های رمزارزی در دنیا چند سالی فاصله است. فاصله‌ای که از دید آنها به دلیل حرکت کسب‌وکارها و اکوسیستم‌های حوزه فناوری در ایران که همیشه با یک شکاف مشخص نسبت به نمونه‌های خارجی است.

مصطفی و ایثار قمری اعتقاد دارند تا رسیدن به نقطه بلوغ اکوسیستم‌های رمزارزی در دنیا چند سالی فاصله است. فاصله‌ای که از دید آنها به دلیل حرکت کسب‌وکارها و اکوسیستم‌های حوزه فناوری در ایران که همیشه با یک شکاف مشخص نسبت به نمونه‌های خارجی است، می‌تواند به کاهش ریسک کسب‌وکارهای مشابه داخلی کمک کند. اما همین فاصله اگر در شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های آینده‌دار رمزارزی مداخله داده شود، می‌تواند خسارت‌بار باشد. فرصت‌هایی که در یک مدت کوتاه و در دوره‌ای که پروژه‌های ارزشمند این حوزه تازه شروع به کار کرده‌اند، می‌تواند برای ایرانی‌ها جذابیت داشته باشد و معمولاً شانس قاپیدن چنین فرصت‌هایی عمر کوتاهی دارد.

این دو برادر این روزها در اکوسیستمی که بیشتر کسب‌وکارهای آن از جنس صرافی و در حوزه تبادل هستند، راه متفاوتی در پیش گرفته و روی مدیریت دارایی رمزارز تمرکز کرده‌اند. آنها در یک گفت‌وگوی بلند از فرصت‌ها و جذابیت‌های این بازار به‌ویژه در حوزه سرمایه‌گذاری گفته‌اند. فرصت‌هایی که آنها اعتقاد دارند کم‌کم صرافی‌های داخلی هم در حال درک و شناسایی آنها هستند و در نتیجه حرکت به سمت تعریف سرویس‌های جدید برای کاربران ایرانی این روزها به یکی از استراتژی‌های آنها تبدیل شده است.

در سه سال گذشته بر بینوست چه گذشته و چه مسیری را پیموده است؟

مصطفی قمریبینوست یک مجموعه مدیریت دارایی رمزارزی است. ما تا سال ۱۴۰۰ صندوق‌های سرمایه‌گذاری متنوعی داشتیم که به شیوه‌های مختلفی فعالیت می‌کردند و همه آنها آف‌چین، یعنی خارج از فضای قراردادهای هوشمند بودند. از سال ۱۴۰۰ ما با زیرساخت On Chain Asset Management آشنا شدیم و صندوق‌هایمان را به فضای آن‌چین منتقل کردیم. سال ۱۴۰۱ ما روی «بینوست ماشین» کار کردیم، زیرا فرایند تصمیم‌گیری و اتخاذ تصمیم‌های درست در فضای سرمایه‌گذاری بسیار مهم است.

در سرمایه‌گذاری اعتقاد بر این است که چیزی که مهم است الزاماً عملکرد نیست، بلکه تصمیم‌گیری عقلانی و بهینه است. مدیریت دارایی درست یعنی بتوانید تصمیمات عاقلانه و درست بگیرید، نه اینکه لزوماً با هر روشی سود ایجاد کنید. در سال ۱۴۰۱ ما بینوست ماشین را ایجاد کردیم که مدیریت صندوق‌های ما را انجام می‌دهد، ولی در شرایطی که همه از کلمه هوش مصنوعی برای برندینگ استفاده می‌کنند، نمی‌خواهیم الزاماً اسم هوش مصنوعی را روی این ماشین بگذاریم.

وقتی می‌گویید بینوست ماشین، این‌گونه به نظر می‌رسد که شما به‌عنوان متفکران این فضا، خودتان را کنار کشیده‌اید و ماشین تمام کارها را انجام می‌دهد. آیا این موضوع درست است یا اینکه در نهایت این فرایند تلفیقی از ماشین و افراد است؟

ایثار قمری: حدود ۷۰ درصد مدیریت تصمیم‌گیری توسط بینوست ماشین و ۳۰ درصد آن (سنتیمنت مارکت و اقتصاد کلان) توسط تیم مدیریت دارایی مجموعه انجام می‌شود. این فرایند ۷۰-۳۰ است و ما به‌طور کامل کنار نرفته‌ایم. در تلاش هستیم جزء به جزء جایی را که به یک منطق درست در مدیریت سرمایه می‌رسیم، به کد تبدیل کنیم. در واقع در مدیریت سرمایه‌گذاری هرچه را یاد گرفته‌ایم و به ما اثبات شده، به کد تبدیل کرده‌ایم و این کدها را به ماشین داده‌ایم. هر جزء جدیدی هم که وارد می‌شود، به بینوست ماشین اضافه می‌کنیم.

در واقع ما در سال ۱۴۰۰ زیرساخت آن‌چین را ایجاد کردیم و در سال ۱۴۰۱ روی مدیریت بهتر صندوق‌هایمان تمرکز کردیم. در سال ۱۴۰۲ نیز احساس می‌کنیم قرار است سرمایه‌گذاران بیشتری را با صندوق‌های خودمان آشنا کنیم، دسترسی به صندوق‌هایمان را راحت‌تر کنیم و محصولات گسترده و متنوع‌تری را در حوزه مدیریت دارایی رمزارزها به مخاطبان‌مان عرضه کنیم.

مگر فعالیت خود را از سال ۱۳۹۸ آغاز نکردید؟

مصطفی: ما ۱۳۹۸ فعالیت خود را آغاز کردیم و آن زمان صرافی داشتیم. بعد از مدتی به این جمع‌بندی رسیدیم که بازی صرافی‌ها خونین خواهد بود. در این بازی خونین صرافی‌ها به دنبال ابزارهای هوشمندتری خواهند رفت تا بتوانند خود را ارتقا دهند و در رقابت با سایر صرافی‌ها جلوتر باشند. از طرف دیگر از سمت کاربران تقاضا برای محصولات جدید بیشتر می‌شود. ما با این ذهنیت از سال ۱۳۹۹ کار خود را روی بینوست شروع کردیم. در سال ۱۴۰۰ زیرساخت‌مان را آن‌چین کردیم.

در حال حاضر چقدر از مسیری که آمده‌اید، راضی هستید؟

مصطفی: بسیاری آمدند، شکست خوردند و رفتند. ما سعی کردیم عاقلانه به این موضوع فکر کنیم که توانایی مرکزی ما چیست. ما توانایی فنی نداشتیم و به این باور رسیدیم که آن دسته از صرافی‌های کریپتویی موفق خواهند شد که P2P باشند و توانایی فنی بالایی داشته باشند و پس از مدتی رهبران بازار به دلیل اثر شبکه ای بخش بزرگی از بازار را در اختیار خواهند داشت و رقابت کردن بسیار سخت‌تر نیز خواهد شد.

نکته مهم این بود که همان‌طور که گفتم بحث فنی جزء توانایی اصلی تیم ما نبود. پس به این نتیجه رسیدیم که نمی‌توانیم یک صرافی خیلی خوب داشته باشیم و در این فضا رشد کنیم، در نتیجه باید به سمت محصول دیگری برویم. از آنجا که ما تجربه کسب‌و‌کاری زیادی داشتیم، به این نتیجه رسیدیم که بازار رمزارزها به‌شدت جذاب است و قاعدتاً پس از به بلوغ رسیدن صرافی‌ها و زمانی که سرمایه زیادی وارد این بازار شود، به محصولات و سرویس‌های دیگری نیاز خواهد شد که کار را روی یکی از این سرویس‌ها که خدمات مدیریت دارایی است، متمرکز کردیم.

شخصاً از مسیری که آمده‌ایم، بسیار راضی هستم. با یک فضای به‌شدت بزرگ روبه‌رو شدیم. فضای مدیریت دارایی بسیار بزرگ و در معرض تحول است. این مسئله جذابیت بسیاری دارد.

از منظر AUM یا همان میزان دارایی تحت مدیریت شرکت چه چشم‌اندازی را برای دو سال آینده خود در نظر دارید؟

ایثار: به نظرم مسیری که تا امروز پیموده‌ایم، موفقیت‌آمیز بوده است. معتقدم چنانچه بتوانیم کاری کنیم که محصولات‌مان مورد پذیرش قرار بگیرند، موفق خواهیم شد. وقتی به چشم‌اندازها و اهدافی که داریم، می‌رسیم که درصدی از دارایی‌های رمزارزی ایران به سمت این صندوق‌ها هدایت شوند. افراد باید به‌جای رؤیابافی و سرمایه‌گذاری‌های پرریسک در صرافی‌های مختلف، دارایی خود را به سمت صندوق‌ها هدایت کنند. به این ترتیب سرمایه‌ها خیلی خوب و حرفه‌ای و عقلانی مدیریت می‌شوند. وقوع این اتفاق، نقطه پیروزی ماست. اگر بتوانیم صندوق‌های فعلی و صندوق‌هایی را که قرار است در آینده راه‌اندازی کنیم به‌خوبی ارائه دهیم، شاید به اعداد و آمار بسیار بالاتری مثلاً حدود ۲۰۰ میلیون دلار دارایی تحت مدیریت برسیم. ما در سیکل قبلی که بسیاری از صندوق‌های فعلی را نداشتیم، حدود سه میلیون دلار دارایی تحت مدیریت داشتیم. ‌

پذیرش حوزه مدیریت دارایی می‌تواند روند بازار کریپتو را به طور کلی تغییر دهد. درایورهای پذیرش حوزه مدیریت دارایی کریپتو چه هستند؟ آیا چالشی در پذیرش این حوزه می‌بینید؟ پذیرش مدیریت دارایی که در بازار بورس اتفاق افتاد، باعث سرخوردگی کاربران شد. آیا این اتفاق تأثیری بر پذیرش حوزه مدیریت دارایی کریپتو دارد؟

ایثار: من فکر می‌کنم سرخوردگی که در حوزه بورس اتفاق افتاد، به خاطر مدیریت دارایی نبود. اتفاقی را که در بورس رخ داد، نمی‌توان چندان به کارگزاری‌ها و صندوق‌ها ربط داد. می‌دانیم که صفر تا صد بورس ایران دستوری است. بنابراین به نظر من این یک قیاس مع‌الفارق است. اما فضای رمزارزها جهانی است. فضای بورس دولتی است و باید این دو را از هم تفکیک کرد.

چیزی که می‌تواند پذیرش حوزه مدیریت دارایی را تسریع کند، فقط جذابیت‌های رمزارزها نیست. صندوق BGC ما مصداق این مسئله است. بسیاری از افراد آشنایی کافی با حوزه رمزارزها ندارند و فقط حرف‌هایی راجع به آن شنیده‌اند. رمزارز برای این افراد جذاب است، اما می‌ترسند وارد فضای آن شوند. برای این افراد سرمایه گذاری در صندوق BGC بینوست مناسب است. این افراد دلار و طلا را می‌شناسند و رمزارزها هم برای آنها جذاب است. ۸۰ درصد صندوق BGC ما دلار و طلا و نهایتاً ۲۰ درصد آن رمزارز است. بنابراین این صندوق برای این دسته از افراد بسیار مناسب است. این صندوق ریسک ریالی هم ندارد. پیشینه ما هم که مشخص است. من فکر می‌کنم با گذشت زمان اگر بتوانیم این بخش‌ها را معرفی کنیم، می‌توانند درایورهای خوبی باشند.

برای مثال پدر من معلم بازنشسته است و مانند بسیاری از افراد دیگر وقتی پولی در دست دارد، آن را تبدیل به دلار یا طلا می‌کند. وقتی کارایی این صندوق را برای او توضیح دادیم، آن را پذیرفت، اما تنها نگرانی که داشت این بود که این سرمایه در گاوصندوقش نیست.

فکر می‌کنم چیزی که پذیرش را تسهیل می‌کند، پارتنرشیپ‌های استراتژيک است؛ مثل پارتنرشیپ با بازیگران دیگر این حوزه.

مصطفی: به نظر من به این داستان از دو زاویه می‌توان نگاه کرد. معتقدم مدیریت دارایی کریپتو زمانی در ایران به پذیرش گسترده خواهد رسید که افراد به جای خرید رؤیا به سراغ خرید واقعیت بروند و به پیش‌بینی‌ها در مورد بازار کریپتو توجه نکنند. نسیم طالب می‌گوید بخش بزرگی از پیش‌بینی‌ها در مورد آینده بازار مزخرف هستند. ۵۰ درصد کل عملکرد بازار بورس در ۵۰ سال در ۱۰ روز اتفاق افتاده است.

رفتار بازار نشئت‌گرفته از رفتار میلیون‌ها انسان در دنیاست. کسی نمی‌تواند رفتار حتی یک انسان را پیش‌بینی کند. در واقع اقتصاد رفتاری در برابر اقتصاد کلاسیک قرار می‌گیرد و می‌گوید بازار را نمی‌توان دقیق پیش‌بینی کرد. بنابراین وقتی این اتفاق به وقوع می‌پیوندد که افراد از خرید رؤیا دست بردارند و به سراغ واقعیت بروند؛ یعنی بعد از اینکه ضرر کردند و سرخورده شدند، ولی بازار هنوز برایشان جذابیت دارد. اینجاست که به سراغ محصولاتی مثل صندوق رمزارزی می‌روند.

نکته دوم این است که ما صندوق سرمایه‌گذاری را مانند دریاچه می‌بینیم. دریاچه‌ای که ما آن را جایی بنا نهاده‌ایم که انتظار داریم چند سال آینده در آن مکان باران خوبی ببارد. این صندوق را در فضای کریپتو کنار کوهی قرار داده‌ایم که اگر باران بیاید، از آنجا رودی روان می‌شود و دریاچه ما را پر می‌کند. در دو سال گذشته سعی کردیم از جاهای مختلفی جوی‌های کوچکی را به سمت دریاچه بیاوریم و آن را پر کنیم.

در رابطه با این مدلی که شما در مورد پارتنرشیپ مطرح کردید،‌ باید بگویم که قرار است دریاچه خود را کنار چند رودخانه بزرگ ببریم و از آنها انشعابات کوچکی برای دریاچه بگیریم و رودخانه بزرگ که همان پارتنرشیپ است، با ما همکاری کند.

ایثار: بسیاری از محصولات جدید ما با این مدل همکاری همخوانی دارند. همیشه ریسک‌هایی که در ذهن‌مان است، درست نیست. برای مثال وقتی راجع به بیت‌کوین صحبت می‌کنیم همه می‌گویند که سال گذشته ۸۰ درصد ریزش داشته است. این روایت غالب است، اما حقیقت ندارد. ما در گزارش سالانه خود ذکر کردیم که بیت‌کوین نسبت به ریزش‌های بزرگش در سال‌های قبل، خیلی بهتر عمل کرد. رفتار کریپتوکارنسی بالغانه‌تر شده، زیرا عمق بازارش افزایش داشته است. اگر شناخت و پذیرش در این فضا بیشتر شود، بسیاری از افراد می‌توانند سرمایه خود را وارد این صندوق‌ها کنند.

چیزی که شما در بینوست بسیار روی آن تأکید دارید، تغییر رفتار اقتصادی است. شما اعتقاد دارید این تغییر رخ خواهد داد. دو بحث را مطرح کردید. اولاً تأکید داشتید که آینده مدیریت دارایی آن‌چین می‌شود و آن‌چین شدن ویژگی و فیچرها و مزیت‌هایی دارد که لاجرم اتفاق خواهند افتاد. بحث دیگر شما در مورد شرکت‌های فناورانه‌ای بود که روی حوزه بلاکچین و وب ۳.۰ سرمایه‌گذاری کرده‌اند. سهم‌گرفتن از این شرکت‌های آینده به‌واسطه توکن‌ها آسان‌تر شده است. آن‌چین شدن به سرمایه‌گذاران بزرگ و سازمانی و شرکت‌های مدیریت دارایی کمک می‌کند تا پارادایم‌شیفت مورد نظر اتفاق بیفتد. جذابیت آینده هم برای کاربر نهایی است. مفهوم آن‌چین و مفهوم آینده و شرکت‌های فناورانه کجای بینوست قرار دارند؟

مصطفی: نکته‌ای که وجود دارد این است که آن‌چین شدن فضای مدیریت دارایی کریپتو عملاً به خاطر تقاضای سنگینی است که در بازار به وجود آمده و خواهد آمد، زیرا بخش بزرگی از سرمایه‌گذاران آتی در دنیا نسل جدید هستند. نسل جدید در فضای متفاوتی (فضای آنلاین)‌ رشد و نمو پیدا کرده‌اند. این نسل نیازها و تصمیمات متفاوتی دارد. نکته مهم این است که انتظارات افراد از آینده، بازار را حرکت می‌دهد. علت رشد و سقوط بازارهای مالی را انتظارات انسان‌ها شکل می‌دهد.

انسان دیروز با انسان امروز فرق دارد. انتظارات انسان امروز متفاوت است و در نتیجه تصمیمات متفاوتی می‌گیرد. در واقع تصمیماتش به خاطر انتظاراتی که از آینده دارد، فرق می‌کند. پس لاجرم بازارها تغییر شکل خواهند داد. یکی از مهم‌ترین تغییرات در‌ لایه زیرساخت اتفاق می‌افتد. مدیریت دارایی آن‌چین به صنعت مدیریت دارایی یک زیرساخت و ظرفیت جدید می‌دهد که تا به امروز وجود نداشته است. اگر قبلاً شما باید از بین ۱۰ مدیر دارایی یکی را انتخاب می‌کردید، فقط همان ۱۰ گزینه را داشتید. اما این زیرساخت کمک می‌کند که شما هزار گزینه داشته باشید. به این خاطر فکر می‌کنم مدیریت دارایی رشد خواهد کرد، البته به شرطی که رگولیشن کشورها هم با این داستان همساز باشد.

منظور شما این است که یکی از محرک‌های پذیرش، ورود نسل جدیدی به بازار است که رفتار سرمایه‌گذاری آنها متفاوت است و آن‌چین می‌تواند پاسخی به نیاز این نسل جدید باشد؟

مصطفی: دقیقاً. همان‌طور که سوشال‌مدیا پاسخی بود به افزایش میزان عمل و عکس‌العمل‌های دنیای امروزی و نیاز افراد برای قرار گرفتن در جریان اتفاقات روزانه دنیا و بزرگ‌تر شدن دنیای تک‌تک انسان‌ها در دنیا. انسان امروزی در دنیای سرمایه‌گذاری هم نیازهای متفاوت و متنوع‌تری نسبت به انسان پیشین دارد و این افزایش تقاضا در سطح سرمایه‌گذاران بازار را به سمت ایجاد تنوع بیشتر و ارائه سرویس‌های بیشتر می‌برد و آن‌چین شدن صنعت مدیریت دارایی به‌نوعی پاسخی است به این نیاز روزافزون نسل جدید.

یعنی مردم از میم‌کوین‌ها و شت‌کوین‌ها به سمت آینده واقعی می‌روند که تبدیل به سرویس، محصول و شرکت‌های بزرگ می‌شوند. مردم می‌خواهند از اینها سهم داشته باشند. در حال حاضر چقدر در این مورد آگاهی وجود دارد؟ شناخت این پروژه‌های تخصصی دشوار است. چقدر صندوق‌های جدید می‌توانند به ایجاد این آگاهی کمک کنند؟

مصطفی: مهم‌ترین نقشی که سرویس‌های مدیریت سرمایه‌ می‌توانند در همه بازارهای مالی در همه‌جای دنیا داشته باشند، این است که کمک کنند افراد تصمیمات عاقلانه‌تری بگیرند. صندوق‌های سرمایه‌گذاری سعی می‌کنند ذهن افراد را به دور از احساس به سمت چیزهای واقعی سوق دهند.

نکته مهم دیگر این است که اگر قرار بود روی تسلا سرمایه‌گذاری کنید، از چه زمانی می‌توانستید این کار را انجام دهید؟ در این مورد ایده و تیم شکل گرفت، محصول ساخته شد، سرمایه‌گذاران اولیه که شرکتی هستند روی آن سرمایه‌گذاری کردند، به یک محصول رسید و میلیون‌ها خودرو ساخته شد.

شما وقتی می‌توانید روی این شرکت سرمایه‌گذاری کنید که وارد بازار بورس شود. شرکت‌ها هم وقتی وارد بازار بورس می‌شوند که به حدی از پختگی و بلوغ رسیده باشند. ولی در حوزه توکن، از روز اولی که ایده شکل می‌گیرد می‌توان روی آن سرمایه‌گذاری کرد. اگر شرکتی توکن داشته باشد، از همان روز اول می‌توان در آن سرمایه‌گذاری کرد. این ابزار جدیدی است که تا به حال وجود نداشته است. همان‌طور که وقتی بازار بورس وجود نداشت، امکان سهیم شدن در شرکتی با مبالغی چون ۵۰۰ یا هزار دلار فراهم نبود. بازار بورس کمک کرد افراد بتوانند با سرمایه‌های کوچک هم سهام‌دار شوند.

ایثار: صحبتی که داشتیم، ناظر به دو جنبه است. یکی اینکه امکان سرمایه‌گذاری روی چیزهای ارزشمند وجود خواهد داشت، اما چه تعداد دنبال سرمایه‌گذاری روی چیزهای ارزشمند می‌روند و چه تعداد به دنبال سرمایه‌گذاری بر میم‌کوین‌ها و شت‌کوین‌ها هستند؟ با اینکه فضای بلاکچین بسیار شفاف است، اما در ایران شفافیتی وجود ندارد و صرافی‌ها هم اطلاعات‌شان را بنا به هزار دلیل مثل تبعات مالیاتی پنهان می‌کنند.

اگر گزارش سالیانه چند صرافی بزرگ را ببینید، متوجه می‌شوید درصد بالایی از افرادی که وارد حوزه رمزارز می‌شوند، کیف پول شخصی ندارند و اکثر آنها دارایی خود را در همان صرافی نگه می‌دارند. بلااستثنا در همه صرافی‌های بزرگ از شش توکنی که بیشترین میزان نگهداری را دارند، دو تا از آنها شیبا و دوج‌کوین هستند. یعنی تقریباً نصف افرادی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، مانند همان افرادی هستند که می‌خواهند در لاتاری برنده شوند. باید برای این افراد شفاف‌سازی شود که کار آنها مانند شرکت در یک قرعه‌کشی است که از هر ۱۰هزار نفر یک نفر برنده خواهد شد.

اینکه چه اتفاقی می‌افتد که این مسئله برجسته‌تر می‌شود، به نظر من در همکاری‌ها شکل می‌گیرد و اینکه بازیگران بزرگ هم سود می‌کنند. اگر بخواهیم این صنعت به پختگی و پذیرش بیشتر برسد، بازیگران بزرگ هم باید کاربران را به سمت صندوق‌های سرمایه‌گذاری هدایت کنند. این فضا دستاورد بیشتر و ریسک کمتری خواهد داشت. ریسک در فضای میم‌کوین‌ها صددرصدی است و ممکن است سرمایه شما صفر شود. اما در این فضا ریسک‌ها، ریسک‌های طبیعی بازار هستند.

در حال حاضر در دنیا رفتار و استراتژی صندوق‌های بزرگ سرمایه‌گذاری نسبت به بازار مدیریت دارایی‌های کریپتو چگونه است؟

مصطفی: شرکت‌های بزرگ مدیریت دارایی در دنیا معمولاً شرکت‌هایی هستند که در بازار بورس شکل گرفته و بزرگ شده‌اند. میزان سرمایه این شرکت‌ها معمولاً در حد چند تریلیون دلار است. اینها به خاطر سرمایه بسیار بزرگی که دارند، معمولاً سراغ بازارهای خاکستری نمی‌روند. این شرکت‌ها کسب‌و‌کار خود را تحت ریسکی قرار نمی‌دهند که سود زیادی (در مقایسه با سود خودشان) به آنها نمی‌دهد؛ اما خبرهایی از آنها به گوش می‌رسد که در حوزه کریپتوکارنسی هم مشغول فعالیت‌هایی هستند، اما روی این مسئله چندان مانور نداده‌اند و حرفی از آن نمی‌زنند.

خدمات بینوست چه هستند؟

ایثار: ما یکسری صندوق‌های عمومی داریم که به‌صورت غیر‌امانی و غیر‌حضانتی هستند و تمام ویژگی‌هایی را که گفتیم، دارند. هر‌کدام از این صندوق‌ها یک شخصیت سرمایه‌گذاری خاص را پوشش می‌دهند. b100 قدیمی‌ترین محصول ماست. BBTC هم برای بیت‌کوین هولدرهای حرفه‌ای است. BGC هم معادل طلا و کریپتو است و برای افرادی است که به سرمایه‌گذاری روی طلا علاقه‌مندند و از طرفی بیت‌کوین هم برای آنها جذابیت دارد، اما جرئت و توانایی فنی خرید آن را ندارند. آخرین محصول ما هم BDEFI یک صندوق شاخصی است که قرار است حوزه دیفای را دنبال کند. یکسری صندوق‌های دیگر هم داریم که عمومی نیستند. سرویس دیگری هم داریم که می‌توان گفت VIP است و برای کسانی است که صندوق اختصاصی می‌خواهند.

مصطفی: هرکدام از این صندوق‌ها از یک سال و شش ماه قبل آماده‌اند. استراتژی و روش کار آنها مشخص شده است. فقط منتظر بودیم و هستیم که این صندوق‌ها به صورت طبیعی و ارگانیک رشد کنند. ما دنبال هیاهو نبودیم و خواستیم رشد این صندوق‌ها قدم به قدم اتفاق بیفتد.

ایثار: ما شبیه به یک شرکت خودروسازی هستیم که توانایی تولید هر خودرویی را دارد. در حال حاضر خط تولید سه خودرو وجود دارد. هر خودرو دیگری هم که نیاز باشد، می‌توانیم در عرض یک هفته آن را بسازیم. ولی به نقطه‌ای رسیده‌ایم که باید بیشتر به دنبال فروش محصول و پارتنرشیپ باشیم.

در این چند سالی که در حوزه کریپتو فعالیت می‌کنید، حتماً اکوسیستم رمزارز را زیر نظر داشته‌اید. نظرتان راجع به اکوسیستم چیست و فکر می‌کنید تغییرات آن به کدام سمت می‌رود؟ این تغییرات چه فرصت‌ها یا چالش‌هایی را ایجاد می‌کند؟

مصطفی: مهم‌ترین نکته به نظر من این است که سرویس‌ها و مدل‌های کسب‌وکارهای بسیار متنوعی می‌تواند در این اکوسیستم شکل بگیرد و بسیاری از صرافی‌ها به‌عنوان بازیگران بزرگ در این اکوسیستم احتمالاً هم توانایی مالی و هم دانش مربوطه را دارند. اما فکر می‌کنم مباحث رگولاتوری سرعت عمل آنها را کم کرده است. بازیگران اصلی اکوسیستم رمزارز در ایران صرافی‌ها هستند.

یکسری تلاش‌ها در حوزه ان‌اف‌تی‌ها در حال شکل‌گیری است. یکسری کسب‌وکارهای بلاکچینی هم مشغول فعالیت‌هایی هستند، ولی بیش از ۹۰ درصد کسب‌وکارهای این حوزه را صرافی‌ها تشکیل می‌دهند.

مصطفی: مهم‌ترین بعد این داستان تبادل یا همان صرافی است. در دنیا محصولات متنوعی در حوزه غیرمتمرکز در حال فعالیت هستند، اما سرعت این مسئله در ایران به خاطر مباحث رگولاتوری و بسته بودن کشور گرفته شده است. به همین جهت من آینده این اکوسیستم را در ایران منوط به قانون‌گذاری شفاف می‌بینم که البته این موضوع نیز پیچیدگی‌های خود را دارد.

ایثار: من می‌خواهم به بعد تقاضا اشاره کنم. به نظر من کریپتوکارنسی و فضای بلاکچین در ایران دو برابر جذابیت دارد، زیرا در ایران ارزش ریال به دلار خیلی کم و تورم زیاد است. به‌علاوه گزینه‌های سرمایه‌گذاری کم هستند. تنها جایی که بتوان به‌طور رسمی در آن سرمایه‌گذاری کرد، بازار بورس است که می‌دانیم قبلاً چه اتفاقاتی برای آن افتاده است. دلیل جذابیت کریپتوکارنسی برای ایرانی‌ها هم همین مسائل هستند. افراد قبلاً به سراغ طلا و دلار هدایت شده‌اند. آن فردی هم که به سمت دلار هدایت شده، کم‌کم متوجه شده دلار با تتر تفاوتی ندارد. تتر هم سنگ بنای اصلی در فضای کریپتوکارنسی است. پس این اکوسیستم با سرعت رشد خواهد کرد. به نظر من حتی اگر قانون‌گذاری شکل نگیرد، باز هم رشد خود را خواهد داشت و فقط با ترمز فعال جلو خواهد رفت.

بازی صرافی‌ها هم از لحاظ تعداد کسب‌وکار و هم از لحاظ تعداد کاربر و گردش مالی به اشباع رسیده است. حتی ممکن است در سال‌های آینده شاهد ریزش‌هایی باشیم. این صرافی‌ها در آینده این بازار و اکوسیستم علاوه بر خدماتی که در حال حاضر ارائه می‌دهند، چه نقش دیگری می‌توانند ایفا کنند؟ چطور می‌توانند با کسب‌وکارهایی خارج از حوزه تبادل همکاری‌هایی ایجاد کنند؟

مصطفی: نکته جالبی که ایثار اشاره کرد، این بود که نقش صرافی‌ها در به بلوغ رسیدن بازار کریپتو و تر و تمیز شدن این اکوسیستم بسیار بارز است. صرافی‌ها جایی هستند که کاربران در آن رمزارز خریدوفروش می‌کنند و پول‌شان را نگه می‌دارند. پس نقش مهمی در سوق دادن افراد به سمت گزینه‌های بهتر دارند یا حداقل می‌توانند این گزینه را در اختیار کاربران قرار دهند. این کار هم برای این است که بتوانیم کاربران را متوجه کنیم که به جای سرمایه‌گذاری، سمت لاتاری و شرط‌بندی نروند. در واقع نفع همه طرفین در این است که کاربران را از سرمایه‌گذاری‌های پرریسک دور کنیم، زیرا هم پول کاربر هدر می‌رود و هم نگاه منفی نسبت به اکوسیستم ایجاد می‌شود و برچسب کلاه‌برداری به اکوسیستم زده می‌شود. از طرف دیگر در بلندمدت سرمایه زیادی از کشور خارج می‌شود. پس صرافی‌ها در سوق دادن افراد به سمت گزینه‌های معقول‌تر نقش مهمی ‌دارند.

یکی از این گزینه‌های معقول‌ می‌تواند صندوق‌های سرمایه‌گذاری باشد که عاقلانه مدیریت می‌شوند و رؤیافروشی نمی‌کنند. ما در صندوق‌های سرمایه‌گذاری بینوست هیچ‌وقت وعده ۱۰ برابر شدن سرمایه را نداده‌ایم و نخواهیم داد، حتی اگر به قیمت رشد نکردن ما به اندازه افراد دیگر باشد. ما سعی می‌کنیم نگاه عاقلانه و بلندمدت داشته باشیم. برای همین ما می‌توانیم چه به‌صورت وایت‌لیبل و چه با نام بینوست صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سرویس‌های متنوعی به صرافی‌ها ارائه دهیم.

بسیاری از صرافی‌ها به سراغ مدیریت دارایی رفته‌اند و خواسته‌اند صندوق‌های سرمایه‌گذاری در کسب‌وکار خود داشته باشند، ولی نکته این است که برای انجام برخی کارها فقط پول نیاز نیست، بلکه باید صبر داشت. نکته مهم در مدیریت دارایی این است که مشخص نیست نتیجه تصمیم شما کی معلوم می‌شود. در مدیریت دارایی پول مهم نیست، بلکه دانش و صبر اهمیت دارد. صرافی‌ها باید بدانند که باید تلاش و صبر کنند و آزمون‌وخطا کنند تا بفهمند مخاطب چه می‌خواهد و چه کاری نتیجه‌بخش خواهد بود. ما به صرافی‌ها وایت‌لیبل ارائه می‌دهیم و دیگر لازم نیست صرافی‌ها مدیریت دارایی را از صفر آغاز کنند.

منبع کارنگ
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.