پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
رئیس سازمان فناوری اطلاعات در گفتوگو با راه پرداخت مطرح کرد / آییننامه حمایتی، خسارت کسبوکارها از محدودیت اینترنت را به سرعت جبران نمیکند
۸۸ روز از آغاز محدودیتها و اختلالهای اینترنتی میگذرد و در این مدت شرایط اینترنت هر روز پیچیدهتر از روز قبل یا حتی ساعت قبل شده است. فیلترینگ پلتفرمهای محبوب ایرانیان؛ یعنی واتساپ و اینستاگرام همچنان ادامه دارد و حتی اظهارات اخیر مرکز ملی فضای مجازی حکایت از این دارد که احتمالاً این فیلترینگ دائمی خواهد بود.
در این بین وزارت ارتباطات و در رأس آن وزیر ارتباطات پیوسته میگوید نقشی در این محدودیتها ندارد و نهاد ایجادکننده محدودیت؛ یعنی شورای امنیت کشور باید پاسخگو باشد. بعد از نزدیک سه ماه نبود یک روز با اینترنت معمولی، وزیر ارتباطات و معاونانش از تلاش برای رشد پلتفرمهای بومی گفتهاند و حتی در این زمینه آییننامه حمایت از کسبوکارها و سکوهای اقتصاد دیجیتال نیز ماه پیش رونمایی شد؛ طرحی که دولت پیش از رونمایی از آن به عنوان طرحی برای جبران خسارت کسبوکارها از محدودیتهای اینترنت یاد کرد.
حالا محمد خوانساری، رئیس سازمان فناوری اطلاعات و سخنگوی این طرح، در گفتوگو با «راه پرداخت» اعلام میکند که این آییننامه قرار نیست خسارتی را که کسبوکارها از محدودیتهای ادامهدار اینترنت دیدهاند به سرعت جبران کند. به گفته او، این آییننامه فوراً نمیتواند ضرر کسبوکارها از محدودیت اینترنت را پوشش دهد و حتی خود آنها هم از این آییننامه چنین انتظاری ندارند.
آنطور که از جزئیات این آییننامه و حرفهای خوانساری در این مصاحبه میتوان به خوبی برداشت کرد، این است که تمام سعی دولت، تقویت پلتفرمهای بومی در کشور است؛ تا جایی که خوانساری در بخشی از مصاحبه اعلام میکند: «طی مدت گذشته بازارگاهها و سکوهای مناسبی هم در کشور برای خانهگزینی کسبوکارها توسط بخش خصوصی فراهم شده و به سرعت در حال توسعه است.»
خوانساری در این مصاحبه در واکنش به اینکه سکوهای داخلی همانند پلتفرمهایی نظیر اینستاگرام و واتساپ کاربران میلیونی ندارند که کسبوکارها به سمت آنها بروند، اعلام میکند که باید فقط صبر کرد. به باور او حتی پنج سال پیش هم اینستاگرام این تعداد کاربر ایرانی نداشته است. خوانساری باور دارد همین که کسبوکارها به سمت استفاده از سکوهای بومی بروند، مردم هم استفاده از آنها را شروع خواهند کرد و کمکم به سکوهای بومی اعتماد میکنند.
آنطور که از حرفهای او در این مصاحبه میتوان استنباط کرد، تمام تلاش وزارت ارتباطات، انتقال کسبوکارها به سکوهای بومی است؛ چراکه او هم چندان به رفع فیلتر از اینستاگرام امیدوار نیست و حتی میگوید چه تضمینی وجود دارد فیلتر اینستاگرام بدتر یا کلاً بسته نشود؟
چند روز قبل از رونمایی طرح حمایت از کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال و سکوهای داخلی، این موضوع از سمت وزارتخانههای ارتباطات و اقتصاد مطرح بود که دولت به دنبال ارائه بستهای برای جبران خسارت کسبوکارها از قطعی و محدودیتهای اینترنت است، اما وقتی به طرح نگاه میکنید به نظر میرسد یک آییننامه کلی برای حمایت از کسبوکارها و بیشتر از همه پلتفرمهای بومی است. به نظر شما این طرح حمایتی دغدغهای از کسبوکارهای آنلاین را که در بیش از دو ماه گذشته به خاطر محدودیت اینترنت متضرر شدهاند، حل میکند؟
کسبوکارهایی که در بستر اینترنت فعالیت میکردند، مانند کسبوکارهای فیزیکی به دلیل این اغتشاشات دچار مشکل شده و آسیب دیدهاند. این کسبوکارها به چندین دسته تقسیم میشوند. ما هشت دسته کسبوکار فعال و قابل بررسی در حوزه اقتصاد دیجیتال داریم که در شرایط فعلی دچار آسیب و مشکل شدهاند. از این میان سادهترین شرکتهایی که برای ما قابل شناسایی است شرکتهای پرداختی و پرداختیاری، زیرساخت اپراتوری، کسانی که ویترینشان در اینستاگرام بوده. این گروه ممکن است مغازهشان در اینستاگرام بوده یا خردهفروش بودهاند مانند کسبوکارهای خرد خانگی. یکسری فروش خدماتشان از این طریق (اینستاگرام) بوده مانند خدمات آموزشی و مشاوره.
یکسری هم هستند که کارشان غیر قابل انتقال است یا اصولاً خدمات غیرقانونی انجام میدهند و کارشان زرد بوده؛ مانند کسانی که لایک و فالوور میفروختند. یک گروه هم در اینستاگرام بودهاند که کار برندسازی شخصی انجام میدادند. محیط اینستاگرامی یک محیط شخصمحور و شهرتمحور است؛ بنابراین افرادی که در جامعه هیچ گاه آنها را نمیشناختید و هیچ ویژگی بارزی نداشتهاند که برمبنای صلاحیت عمومی باشد، در این فضا رشد کرده و فالوور جمع کردهاند. البته در این میان یک طبقه دانشمند، ورزشکار و هنرمند بودند و یکسری افرادی بودند که اصلاً از طریق اینستاگرام برای خود برند شخصی درست میکردند. گروه هفتم شرکتهای تبلیغاتی هستند که در واقع کار تبلیغ، فیلمبرداری، تولید محتوا و… در این فضا انجام میدادند. در نهایت هم توانمندسازها هستند؛ یعنی کسانی که شرکت بستهبندی دارند، اکوسیستم حملونقل دارند مانند شرکت پست و… . این هشت گروه در مقدار آسیب بابت اتفاقهایی که به دنبال تصمیم مراجع ذیصلاح به وقوع پیوست، یکسان نبودهاند.
بیش از دو ماه از اغتشاشات گذشته و به دلیل مسائلی که در کشور وجود داشته، مراجع امنیتی به انسداد اینستاگرام و واتساپ حکم دادهاند. برمبنای این دستورات، گروهی از کسبوکارها خسارت دیدهاند. حالا در این بین برخی از اینها میتوانستند روشهای دیگری را برای جبران ضررشان جایگزین کنند و برخی هم نمیتوانستند. من آماری از درآمدهای شرکت پست گرفتم. شاید درآمد این شرکت در دو هفته اول مهر به شکل خاصی کاهش داشته، ولی بهتدریج شرایط برگشته و الان در وضعیت سابق هستند. این نشان میدهد کسانی که کالا میفروخته و حملونقل آن را از طریق پست انجام میدادهاند، مانند کسانی که اکثراً در مناطق دورافتاده یا در حال توسعه کشور هستند، توانستهاند به شرایط بهتری برگردند.
بر اساس تجربه کاربران و کسبوکارها، اختلال در اینترنت هنوز ادامه دارد و همان کسبوکارهایی که شما به آنها اشاره کردهاید همچنان در حال خسارت دیدن هستند. مانند گروههایی که در بخش تبلیغات و تولید محتوا کار میکردهاند که تا مرز ورشکستگی و تعطیلی پیش رفتهاند. این طرح حمایتی شما برای آنها چه سودی دارد؟ بستهای که بسیاری از قسمتهایش منوط به همکاری و نوشتن آییننامههای دیگر از سوی نهادهایی مانند بانک مرکزی و معرفی سکوها ذیل یک آییننامه جدید از طرف وزارتخانه است. به باور کارشناسان، جبران خسارت کسبوکارها در این شرایط باید بهسرعت انجام شود؛ نکتهای که در این آییننامه دیده نمیشود!
من هشت گروه را برای شما نام بردم که برای برخی از اینها با اینکه امکاناتی در این بسته برای آنها دیده شده، ولی همانطور که گفتید، زمان میبرد تا بتوان ضررشان را جبران کرد. در گام اول، چیزی که الان امیدواریم این است که برخی امکاناتی که در این طرح قرار دادهایم، بازارهای جدیدی در کشور به وجود بیاورد که ثمره این بازارها حضور کسبوکارها باشد. برای نمونه شرکتهای تبلیغاتی که در خلاء فعالیت نمیکنند؛ جایی مشغول به فعالیت میشوند که مردم حضور داشته باشند و تبلیغ آنها را ببینند تا بتوانند درآمدزایی کنند. در مورد اقدامهای دستگاهی و وزارتخانه در آییننامه هم حداقل هفتهای یک بار به صورت منظم از دستگاهها در حال پیگیری هستیم که هرچه سریعتر قولهایی که در آن به مردم دادهاند عملیاتی شود.
تصور کنید من یک شرکت هستم و در این قطعی و اختلالات اینترنتی دچار مشکل شدهام و تا مرز ورشکستگی رفتهام. این آییننامه شما به من چه کمکی میکند؛ وقتی که زمان اجرایی شدن آن طولانی است؟
من سوال شما را به نوع دیگری میپرسم. ممکن است شما بگویید برای کوتاه کردن این زمان چه تمهیدی اندیشیدهاید؟ من میگویم یک نمونه عملیاتی دارم که برای انجام این کار از آن الگو خواهم گرفت. اولاً رئیسجمهور محترم، آقای رئیسی بعد از اینکه این آییننامه را در دهم آبانماه ابلاغ کردند، در جلسه هیئت دولت نیز مجدد از آقای دکتر زارعپور به عنوان رئیس کمیته اقتصاد دیجیتال، رصد مشکلات شرکتها را در حوزه اقتصاد دیجیتال، به همراه رفع موانع مشکلاتی که برای رشد و توسعه اقتصاد دیجیتال در کشور وجود دارد، مطالبه کردند. پس این نشان میدهد برای رئیس جمهور موضوع کسبوکارها و اقتصاد دیجیتال دارای اهمیت است.
پس ما یک ظرفیت خوبی از سمت رئیس جمهور داریم که بخواهیم از کسانی که از طریق این آییننامه برایشان تکلیفی در نظر گرفته شده پیگیری انجام دهیم تا وظایفشان را سریع انجام دهند. ممکن است بپرسید حالا که نزدیک به یک ماه از ابلاغ این آییننامه گذشته چه کاری انجام دادهاید؟ یکی از تکلیفهای وزارت ارتباطات این است که ببینیم کدام سکوها مشمول این آییننامه میشوند. ما آییننامه مشمول شدن این سکوها را در سایت وزارتخانه منتشر کردهایم و این از مهمترین بندهای آییننامه است که مشخص میکند چه گروههایی سکو هستند و مشمول طرح حمایتی خواهند شد. از طرف دیگر بازارگاهها و سکوهای مناسبی هم در کشور برای خانهگزینی کسبوکارها توسط بخش خصوصی فراهم شده و به سرعت در حال توسعه است که امیدواریم مورد پذیرش کسبوکارها قرار بگیرد و بتواند بهتدریج جایگزین سکوهای خارجی شود.
این بخش از آییننامه، همانطور که خودتان گفتید، بسیار مهم است؛ چون صحبت از سکوها شده، اما مشخص نشده این سکوها کدامها هستند و اعلام شده که وزارت ارتباطات باید سکوها را مشخص و تأیید کند. شرایط این انتخاب و تأیید چگونه است؟
ما از سه بعد سکوها را بررسی میکنیم. سکو را به معنای دقیق کلمه جایی میبینیم که مردم درون آن بتوانند اشتراکگذاری محتوا، کالا و خدمات برای مردم داشته باشند؛ یعنی اگر جایی وجود دارد که خودش جنسش را میفروشد یا خدمات ارائه میدهد، هرچند خوب است، ولی ما این را سکوی مشمول به حساب نمیآوریم.
این سکوها را در چهار گروه تقسیمبندی کردهایم: اول سکوهایی که حوزه تجارت اجتماعیاند؛ یعنی مفاهیم شبکههای اجتماعی را برای کارهای تجاری استفاده میکنند، دوم سکوهایی که پیامرسان یا شبکه اجتماعی هستند و به کسبوکارها هم خدمات میدهند، سوم سکوهایی که میزبانی محتوای چندرسانهای را دارند و در نهایت هر سکوی دیگری که ممکن است شامل این دستهبندی نباشد، اما به نوعی امکان عرضه کالا و خدمات و محتوا را توسط مردم برای مردم فراهم کند. این چهار گروه از سه جنبه قابلیت ارزیابی دارند؛ از جانب مردم، از جانب کسبوکاری و از جانب فنی و نرمافزاری.
برای قابلیت ارزیابی سکوها از جانب مردم دو شاخص وجود دارد: اول اینکه مردم چقدر از این سکوها راضی هستند که این مورد بسیاری مهمی است. این شاخص را هم از هر بازارگاهی که اپ قابل دانلود است میتوان فهمید چون نظر مردم قابل مشاهده است و مهمتر از همه اینکه کاربر فعال ماهانه آنها چقدر است و این مورد هم با استفاده از ابزارهایی که وجود دارد، راستیآزمایی میشود. در حوزه سکوی کسبوکاری هم باید قابلیتهایی برای کسبوکارها در آن وجود داشته باشد. مثلاً اینکه کسبوکار چقدر احراز هویت داشته، چقدر از کسبوکارها در این محیط خدمات و کالا به فروش رساندهاند و کانالهای عرضه محتوا و کالایی که دارند چند هزار دنبالکننده دارند. چون بعضی از این سکوها مانند پیامرسانها فعالیت کسبوکاری هم دارند، اما به شکل کانال هستند و کانال فروش ندارند.
بررسی قابلیتهای نرمافزاری، درگاه مالی و پرداختی، خدمات حملونقل و ارسال کالا، امکان رسیدگی به شکایت و گرفتن بازخورد از کاربر، قابلیت اعتمادسازی بین فروشنده و خریدار، بررسی امکانات زیرساختی و… هم از دیگر قابلیتهایی است که برای سکوهای کسبوکاری باید وجود داشته باشد.
چرا بررسی وضعیت امنیت و حفظ حریم خصوصی این پلتفرمهای بومی جزئی از این شاخصها برای سکوها نیست؟ بحث امنیت این روزها مورد بحث افراد مختلف است و مدیران مختلف بر این باورند که یکی از علتهای استقبال نکردن کاربران از پلتفرمهای داخلی، فقدان اعتماد به حفظ حریم شخصی افراد است.
این شاخص قابل ارزیابی توسط خود سکوها نیست. در بند (۱۱) آییننامه بر محرمانه بودن دادههای کاربران در سکو و مطابقت آن با ماده (۶۵) قانون تجارت الکترونیکی تأکید شده است. از لحاظ دیگر شاخص باید از نظر قانونی، حریم خصوصی کاربران را در دادههایی که جمع میکنند، محترم بشمارد. لایحه حریم خصوصی کاربران، اخیراً در جلسه کمیسیون اقتصاد دیجیتال مطرح شده و از طریق همین کمیسیون مراحلش در حال تسریع است تا تقدیم مجلس شود.
نمیخواهم از بحث فاصله بگیرم، اما در این مدت با توجه به اینکه برخی نهادها و سازمانها هک شدهاند مانند هک سیستم ایمیل کمیته فیلترینگ، اطلاعاتی از طریق این نفوذ منتشر شد که نشان میداد وقتی از شرکتی یا استارتاپی اطلاعاتی از کاربر خواسته میشود، شرکت تمام و کمال این اطلاعات را تقدیم میکند. وقتی کاربر با این شرایط روبهرو میشود، این سؤال را از خودش میپرسد که اصلاً درست است من از اپهای ایرانی استفاده کنم؟!
سؤالی که اینجا میتواند طرح شود، این است که آیا شما به عنوان یک کاربر ایرانی از تلفن استفاده میکنید یا نه؟ چرا این سؤال را در آنجا مطرح نمیکنید؟ اگر منظور شما دسترسی به دادههای کاربر است، دسترسی به اطلاعات کاربر در سکوها هم از روشی قانونی که تاکنون در خدمات ارتباطاتی و مخابراتی وجود داشته انجام میشود. به بیان دیگر به هر شیوهای که تاکنون بر اساس قوانین و مقررات به صورت خاص با رعایت اصل (۲۵) قانون اساسی حفظ حریم خصوصی کاربران انجام میشده، به همین شیوه به دادههای کاربران در نزد سکوها تعمیم داده شده است.
اینها اطلاعات شخصی من است و ربطی به امنیتی بودن یا نبودن من یا هر شخص عادی دیگر ندارد. به نظر شما درست است که یک شرکت با یک ایمیل، اطلاعات کاربرش را در اختیار نهاد امنیتی بگذارد؟
در ادامه پاسخ به سؤال قبل، مجدد بر رعایت اجرای قانون در رعایت دسترسی به هر گونه اطلاعات کاربران و حفظ حریم خصوصی آنها با توجه مصوبات اخیر تأکید میکنم.
میخواهم بدانم در لایحه حفظ حریم شخصی کاربران به این نکات توجه شده و برای اینگونه مسائل تمهیداتی اندیشیده شده است؟
به صورت جدی به این مسائل توجه شده است. اینکه چه کسانی اجازه دسترسی به اطلاعات کاربران را دارند و مکانیسم دسترسی به چه صورت است، در قانون به صورت شفاف مشخص میشود. علاوه بر این، روال قانونی فعلی که در مورد دسترسی به اطلاعات در خدمات مخابراتی استفاده میشود در مورد پیامرسانها و شبکههای اجتماعی داخلی تعمیم داده شده که کاملاً کنترل شده و از یک مرجع مشخص و با دستور قاضی هر گونه دسترسیای باید انجام شود.
در مورد این سکوها شورای عالی فضای مجازی آن زمانی که بحث فیلتر تلگرام مطرح شد، یکسری از پیامرسانهای بومی منتخب را معرفی کرد که ابتدا چهار مورد بودند و بعد به دو مورد کاهش پیدا کردند. چرا مجدداً در حال انتخاب سکوی منتخب هستید؟
دامنه شمول این آییننامه فراتر از پیامرسان است. مصوبه پیامرسانها مربوط به سال ۹۶ است و برای این بود که حمایتهای دولت از پیامرسانها شفاف و مشخص شود. از آن مصوبه تا الان پنج سال گذشته است. ما قائل به مصوبه هستیم، ولی باید توسعه سکوهای اقتصاد دیجیتال و گسترش کسبوکار در آنها را هم دنبال کنیم.
تا چه زمانی سکوها برای حضور در این آییننامه ذیل آییننامه حمایت از کسبوکارها و سکوها فرصت درخواست دارند و چقدر زمان میبرد تا بررسی آنها از سمت وزارت ارتباطات انجام شود؟
از زمان انتشار آییننامه تقریباً دو هفته وقت دارند تا اطلاعات خود را برای ما ایمیل کنند. در نهایت تیمهایی که در سازمان فناوری اطلاعات تشکیل میدهیم، کار ارزیابی آنها را شروع میکنند و نتایج را به آنها اعلام میکنیم. در مورد زمان بررسی از طرف ما هم باید ابتدا ببینیم چه تعداد میآیند و سپس ارزیابی کنیم. تاکنون پلتفرمهای کسبینو، روبیکا، شیپور، ایتا و سروشپلاس از بین ۲۴ پلتفرم درخواستدهنده برای دریافت بسته حمایتی کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال مشمول دریافت این بسته شدهاند.
با این توضیحاتی که دادید، پس این طرح قابلیت پوششدهی کسبوکارهای متضرر از این محدودیت اینترنت را ندارد!
نگاه کنید، سادهترین توضیح این است که کسبوکاری که قبلاً جنسی را میفروخته، الان هم در پلتفرم داخلی شروع به کار کرده و بیکار نیست؛ مثلاً عدهای «با سلام» را انتخاب کردهاند، عدهای «کسبینو» و عدهای هم مثلاً از طریق کانالهای یکی از پیامرسانها و عدهای سراغ پلتفرمهای دیگر رفتهاند. نمیخواهیم بگوییم فروششان در حد عالی است، ولی در حال بازگشت به کسبوکارشان قبلی هستند.
پلتفرم داخلی که شما مثال میزنید، قابلیت جایگزینی با پلتفرمهای خارجی را دارد؟
یک سوشالمارکت ایرانی است که فرد میتواند در آن کار خریدوفروش را انجام دهد و فعالیت کند. در دنیا انواع و اقسام سکوهای بازارگاهی وجود دارد. برای نمونه در چین یک الگو استفاده میکنند یا در ترکیه به نحوه دیگر. اینطور نیست که اینستاگرام ابزار اصلی بازارگاهی برای همه مردم دنیا باشد که از طریق آن کسبوکارشان را رونق میدهند. در همه جای دنیا اینستاگرام بهعنوان یک ابزار سرگرمکننده شناخته میشود. سکوهای داخلی امکانات قابل قبولی برای شروع دارند؛ هرچند نیازمند بهبود و یکپارچهسازی با خدماتی هستند که موجب تسهیل امور کسبوکارها در داخل کشور میشود، مانند بانک و حملونقل و قابلیتهای فروشگاهی و غیره.
ولی اینستاگرام برای کسبوکارها هم استفاده میشود که قابلیت خریدوفروش به آن اضافه شده است.
حرف شما تا بخشی درست است. قابلیتهای خریدوفروش در خارج از کشور امکان تجمیع با سیستم بانکی و پستی را به سادگی ندارد. ولی حرف من این است که در این سکوهای داخلی تنوع خدمت میتواند شکل بگیرد. طبق ملاحظات مقامات ذیصلاح کشور، گفته شده که در شرایط فعلی دسترسی به اینستاگرام محدود شود. در این شرایط هر کسی که کسبوکار خانگی داشته که نمیتواند بیتحرک باشد و قطعاً به دنبال آزمون انواع پلتفرمهای داخلی خواهد بود؛ وضعیت پست ما در این زمینه آمار خیلی خوبی نشان میدهد و یک محک است. پست در حال حاضر بیشتر کسبوکارهای طبقه خرد را پوشش میدهد. آمار حملونقل بستهها در آذرماه در شرکت پست از بهبود شرایط خبر میدهد. کسبوکارها نه به مقدار زیاد، اما با یک شیب ملایم در حال حرکت هستند. هرچند آن کسی که کار تبلیغاتی انجام میداده و مارکتینگ میکرده محدود شده است. این گروه با قوت گرفتن بازارهای داخلی که ظرفیت و توانمندی بالقوه دارند باید شروع کند و در این سکوها کار تبلیغات را از سر بگیرد.
مثلا کجا؟
سکوهای دیگری که در کشور هست و امکانات تبلیغات در آنها وجود دارد.
وقتی مردم به اندازه اینستاگرام در آن سکو حضور ندارند، این تبلیغات چه نفعی برای کسبوکارها دارند؟
باید صبر کنیم تا مردم بیشتری بیایند. الان هم بخش خوبی آمده است. آمارها نشان از رشد حضور مردم در کسبوکار انواع این سکوها دارد و آخرین آمار آنها توسط صدا و سیما اعلام شده است.
افراد باید کسبوکارشان را متوقف نگه دارند تا مردم به این سکوها بیایند؟
خیر. شروع کنند و مردم هم حسب نیاز و انتخاب خود قبلتر از آنها شروع کردهاند.
چرا تلاش نمیکنید اینستاگرام باز شود؟
ما در دولت باید طبق دستور مراجع ذیصلاح عمل کنیم. ما در وزارت ارتباطات به دنبال این هستیم که گرفتاریهای مردم در این حوزه را تخفیف دهیم. اینکه برویم و تلاش کنیم اینستاگرام را باز کنیم خارج از امکانات ماست، ولی تقویت سکوهای داخلی از برنامهها و تکالیف ابلاغی ماست. ما دستگاه دولتی هستیم و تکالیف مشخصی داریم. دستگاه ذیصلاح به ما ابلاغ کرده و گفته که باید بسته شود.
با توجه به توضیحاتی که دادید باز هم در اینکه این آییننامه بتوانند ضرر و خسارت کسبوکارها را پوشش دهد بحث وجود دارد.
فوراً نمیتواند پوشش دهد، انتظار هم نداریم که فوراً پوشش دهد، ولی در کوتاهمدت و بیشتر در میانمدت درست میشود. مگر در کشورهای دیگر دنیا که از ابزارهای محلیشان برای کسبوکارشان استفاده میکنند یکشبه توانستهاند اقتصاد دیجیتال خود را رشد دهند؟ کره نمونه بارز این موضوع است. مگر در کره اینستاگرام ابزار کار مردم است؟ آنها ابزار محلی خودشان را دارند. در برخی دیگر از کشورها هم از ابزارهای محلی خود برای توسعه فعالیت کسبوکار مردم در فضای مجازی استفاده میکنند. من نمیخواهم قیاس کنم، ولی هر کدام از این کشورها به یک شیوهای مسائلشان در این زمینه را حل میکنند. اینکه مردم در یک سکو جمع شدند جزو محالات نیست که بگوییم در سکوی دیگری جمع نمیشوند. تجربه کشورها در مقاطع مختلف نشان داده که امکان حضور و کاربری مردم در سکوهای دیگر ممکن است.
شما باور دارید که بر اساس تجربه، مردم به سمت استفاده از سکوهای داخلی هم میآیند. چه تضمینی وجود دارد که کسبوکار فعال روی سکوی بومی هم از سوی حاکمیت و به یک دلیلی وقتی رشد کرد، محدود نشود و حاکمیت تصمیم نگیرد سکوی بومی را هم ببندد؟
کسبوکارهای داخلی که در داخل کشور زندگی میکنند، طبق اصول و قواعد کشور رشد میکنند. یکدفعه که یک سرویس بزرگ در کشور به وجود نیامده که رشد بیقاعده باشد. به علاوه در همه جای دنیا ضوابط و مقرراتی برای شروع هر کسبوکار اعم از سکو و غیر سکو وجود دارد که قواعد رشد آنها را فراهم میکند.
نمونه در این زمینه زیاد وجود دارد. شاید آخرینش مربوط به آپاراتگیم باشد که عملکرد خوبی داشت و آهسته و پیوسته رشد کرد و مورد استقبال کاربران قرار گرفت، اما آنطور که خودشان ادعا میکنند آنقدر تنظیمگریهای سختی در این زمینه صورت گرفت که تصمیم گرفتند این سرویس را تعطیل کنند.
البته تعطیل نشد و به خارج از کشور منتقلش کردند. کسبوکارهایی هم که در آن کار میکردند دچار مشکل نشدند. نتوانستند با یکی از دستگاهای حاکمیتی که در زمینه مقرراتگذاری بود به توافق برسند. بگذارید مثال ساده برای شما بزنم. «اسنپ» یکشبه به وجود نیامده و مردم بهتدریج از تاکسی تلفنی به اسنپ و تپسی اعتماد کردند. در این حوزهها هم همینطور است؛ اطمینان و استفاده بهتدریج اتفاق میافتد.
من نمیتوانم بگویم در آینده چه اتفاقی میافتد، ولی در شرایطی که برای کشور اتفاق افتاده، ما را در وزارت ارتباطات که وظیفهمان تأمین زیرساختهای ارتباطی و حمایت از کسبوکارها و سکوهای بومی است، به این سو برده که تلاشمان را انجام دهیم ارتباط مردم را که در محیط دیگر بوده و محدود شده، به سمت محیط دیگری ببریم تا بتوانند زندگی عادی خود را داشته باشند. ما باید در این زمینه تلاش حداکثری خود را انجام دهیم.
اگر یک کسبوکار نخواهد از ضوابط و امتیازهای این آییننامه استفاده کند، خسارت او باید چگونه جبران شود؟
ما در این آییننامه در مورد جبران خسارات توسط دولت صحبت نمیکنیم.
پس چرا در این مدت گذشته و حتی در روز رونمایی اعلام شد که دولت تلاش شبانهروزی انجام داده آییننامه حمایتی تصویب کند که بتواند خسارت کسبوکارها بابت محدودیت اینترنت را جبران کند؟
هرچند مسئولیت قانونی در قبال کسبوکارها با وزارت ارتباطات نیست و وزارتخانههای دیگر و اصناف به طور سنتی به این امر میپرداختهاند، ولی در شرایط جاری به واسطه اینکه ریاست کارگروه ویژه اقتصاد دیجیتال دولت با وزیر ارتباطات است، تلاش برای انجام هر نوع تسهیلی است که موجب رفع یا کاهش مشکلات بهوجودآمده برای کسبوکارها با تقسیم کار بین دستگاهها و وزارتخانهها شود. ما برنامه داریم در مقاطع مختلف پیشرفت کار را به مردم گزارش بدهیم و سایت و مرکز تماسی هم برای شفافسازی کارهای انجامشده ایجاد کنیم.
با این حال سازمان فناوری اطلاعات از نظر برخی استارتاپها پشتیبان و حامی آنها شناخته میشد و به نوعی در دولت گذشته در رقابت با معاونت علمی و فناوری متولی این بخش به حساب میآمد.
ما هنوز هم پشتیبان حوزههای استارتاپی هستیم، ولی در دولت جدید مأموریتهای سازمان مطابق برنامه وزیر به مجلس بازتعریف شده است. ما در حوزه نوآفرین قانونی داریم که براساس آن هم وظایفمان برای استارتاپها را انجام میدهیم. نوآفرین محدودهای را شامل میشود که هنوز استارتاپ نمیتواند از حمایتهای معاونت علمی استفاده کند و در واقع زنجیره بعدی استارتاپی که رشد کرده و آمادگیهای لازم مطابق ضوابط معاونت علمی را دارد، میتواند از حمایتهای معاونت علمی استفاده کند.
دقیقاً در آییننامه حمایت از کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال امتیازات گوناگونی برای کسبوکارها در نظر گرفته شده مانند استفاده از حساب کاربری بهعنوان وثیقه وام، معافیت مالیاتی، تبلیغات تخفیفدار، خدمات پرداختی و حمایتهای زیرساختی و… . تمام این امتیازات هم منوط به پیروی از شروط آییننامههایی شده که نهادهای مختلف مانند بانک مرکزی، سازمان امور مالیاتی یا صداوسیما باید تدوین کنند. با این شرایط به نظر نمیرسد کسبوکارها به این راحتیها بتوانند از امتیازهای این آییننامه استفاده کنند.
وزیر ارتباطات به عنوان رئیس کمیسیون اقتصاد دیجیتال در نامه مکتوب از وزرا و رؤسایی که مربوط به این آییننامه هستند، خواسته تا برنامه زمانبندیشان را برای اقداماتی که تکلیف دولت شده مشخص کنند. ما کمک رسانهها را هم لازم داریم. شفافسازی لازم در این زمینه را هم از طریق رسانهها انجام میدهیم.
مثلاً اینکه یک وزارتخانه این زمانبندی را برای اجرای آییننامه اعلام کرده است. هنوز زمانبندیها قطعی نشده، چون نمایندگان تامالاختیار آنها باید بیایند و در تعامل و شفافسازی برنامه داخلی را تدوین کنند و ما نیز برنامهریزی دستگاهها را اعلام عمومی کنیم. مثل اتفاقی که برای طرح «دولت هوشمند» افتاد و ما هیچ محدودیتی در اعلام وضعیت نداشتیم و وضعیت را شفاف اعلام کردیم و مردم خودشان هم میتوانستند شرایط را ببینند.
پیشبینی شما برای اجرای پلهای این آییننامه برای چه زمانی است؟
هیچ چیز را نمیتوانم پیشبینی کنم برای اینکه من باید با تمام نمایندگان جلسه داشته باشم و آنها زمان اجرای تعهدات مختلف خود را اعلام کنند.
پس فعلاً این یک آییننامه روی کاغذ است.
خیر. هر آییننامهای از کاغذ شروع میشود ولی در آن تکالیف دستگاهها مشخص است. اینگونه نیست که ما در وزارتخانه نشسته و آییننامهای را تدوین کرده باشیم. اگر این آییننامه به کمیسیون اقتصاد دیجیتال رفته و نزدیک به ۱۰ وزیر و عضو دولت آن را تأیید کردهاند و بعداً هم تأیید رئیسجمهوری را گرفته، به این معنی است که دستگاههای مختلفی که در این آییننامه برای پیشبرد کار مشخص شدهاند و امضا داده و اعلام آمادگی کردهاند حتماً سنجش آمادگی درونی خود را هم از نظر مسائل قانونی و هم از نظر مسائل رویهای انجام دادهاند. اینطور نبوده که در فضای ذهنیمان نوشته و الان به فکر نحوه اجرای آن باشیم.
در یکی از بخشهای این آییننامه گفته شده که برای کسبوکارها باید سکوها فالوور تأمین کنند. این به چه معناست؟ برخی میگویند این به معنی فالوور خریدن است و این یعنی پلتفرمهای داخلی اثرگذار نیستند.
نه اینطور نیست. سکو امکان مشاهده دارد و کسبوکار باید در آنجا مشاهدهپذیر شود. در سکوها این ظرفیت فنی وجود دارد که وقتی در آنها یک فروشگاهی را تأسیس میکنید، در یک مدت زمان مشخصی شما را پین میکند؛ این یعنی تعداد افرادی که علاقهمند هستند میتوانند شما را به راحتی پیدا کنند.
یک کار دیگر نیز ممکن است انجام دهد؛ یعنی دستهبندیهای فروشگاهیای داشته باشد و در دستهبندی فروشگاهی وقتی کسبوکاری در لیست بالا بنشیند، امکان اینکه فالوور بیشتری بگیرد زیاد است. سکوها باید امکان جذب فالوور برای کسبوکارها را از طریق این روشها فراهم کنند. البته اینکه به کاربران قبلی که کسبوکار سابقه تعامل با آنها را داشته، آدرس جدید خود را اعلام کند، قطعاً در جذب فالوور در شرایط جدید مؤثر است.
شورای عالی فضای مجازی اخیراً گزارشی منتشر کرده مبنی بر اینکه پلتفرمهای داخلی ۲۳ میلیون نفر کاربر یکتا دارند که در مورد این آمار اماواگرهایی هم وجود دارد؛ از جمله اینکه بعضی آن را غلوشده میدانند. اینستاگرام با وجود فیلترینگ نزدیک به ۵۰ میلیون کاربر ایرانی دارد. چگونه قرار است پلتفرمهای داخلی بتوانند برای کسبوکارها فالوور جذب کنند، در حالی که کاربران معمولی به استفاده از این پیامرسانهای بومی رغبتی نشان نمیدهند؟
اینستاگرام بعد از سالها به این عدد رسیده، ولی ما بعد از چند ماه به عدد اعلامشده مرکز ملی رسیدهایم. شما زمان را لحاظ کنید. اینستاگرام سکویی بوده که تا پنج سال قبل خیلی در کشور ما مرسوم نبوده و در این حوزه در زمان و برخی از کارکردهای سکو هنوز کار داریم. مردم کمکم به سکوهای داخلی اطمینان پیدا میکنند و قطعاً نقش رسانه در آن بسیار پررنگ است.
پلتفرمهای خارجی فیلتر بودند که این عدد برای داخلیها به دست آمده است.
هرچند فیلتر کامل هم نبودند. بالاخره در شرایط فعلی هر کسی اگر بخواهد نیازهای کاری خود را برطرف کند، یکی از راههایش این است که از ابزارها و سکوهای داخلی استفاده کند. من خودم به شخصه در عمده این سکوها عضو هستم و استفاده میکنم. در برخی از اینها در قسمت چت بار تبلیغاتی میگذارد و کسبوکارها را تبلیغ میکند.
که امکان بسیار آزاردهندهای هم هست.
ممکن است برای برخی آزاردهنده باشد و کاربر میتواند آن را غیر فعال کند. ولی به هر حال کسبوکارها به دنبال منبع درآمد برای خودشان هستند. ما در وزارت ارتباطات که نمیتوانیم هزینه جاری یک پیامرسان را تأمین کنیم و آنها باید برنامههای توسعه کسبوکاری خودشان را داشته باشند. تکالیف وزارت ارتباطات برای پیامرسانها بر مبنای مصوبههای شورای عالی فضای مجازی است.
به نظر شما نباید ابتدا حاکمیت حداقلهای لازم برای حضور بدون دغدغه شهروندان در پلتفرمهای داخلی را فراهم میکرد تا در ادامه خود کسبوکارها از این فضا استفاده کنند؟ مانند اتفاقی که برای خیلی از پلتفرم خارجی یا حتی داخلی افتاد. ابتدا از سمت کاربران با استقبال همراه شد و بعد کسبوکارها روی آن شکل گرفتند.
برای این کار در یک بازه زمانی حتماً از سوی مرکز ملی فضای مجازی، وزارت ارتباطات و دیگر دستگاههای مسئول برنامه مشخص تهیه و برنامهریزی لازم انجام شده بود، اما اتفاقهای اخیری که در کشور رخ داده، باعث شده این برنامهریزی که باید در بازه چندماهه یا چندساله رخ دهد به صورت فشرده انجام شود.
شاید بهتر باشد بخش پر لیوان را هم در نظر بگیرید. در شرایط فعلی اگر مردم از پیامرسانهای داخلی استفاده کنند، آیا از مشکلات جدی مانند کندی، عدم ارتباط و… شکایت دارند؟ در مورد سکوهای خارجی نیز اینطور نیست که تمامی کارکردهای آن به یکباره به مردم عرضه شده؛ بلکه بهتدریج کامل شده است.
بله. من به شخصه برای کارم مجبور به استفاده از یک پیامرسان داخلی شدهام که حتی پایهترین خدمت را که ارسال نوتیفیکیشن است، ندارد.
ممکن است اشکالات فنی بهویژه در گوشیهای اپل وجود داشته باشد که در حال بررسی فنی و رفع مشکل است. البته ممکن است مشکل از گوشی هم باشد. با این حال من نکته شما را رد نمیکنم چون مشکلات و فرازونشیبهای زیاد فنی برای همه پیامرسانها وجود داشته، چراکه در مدت زمان کوتاهی کاربران زیادی به سمت استفاده از آنها رفتند. باز میگویم این را به عنوان بخش پر لیوان در نظر بگیرید که بالاخره در این سرویسها توانستهاند همپای رقیبان خارجی خود رشد کنند و سرویسهای مشابه ارائه دهند؛ بدون اینکه قطعی جدی داشته باشند.
بیشتر از یک دهه است که این پیامرسانها در حال کار کردن هستند و از انواع حمایتهای دولتی هم بهره میبرند. به نظر شما در این مدتزمان همان پیشرفت حداقلی را هم نباید میداشتند؟
به هیچ وجه اینطور که میگویید نیست. شاید از شروع موضوع یک دهه بگذرد، ولی در سالهای اخیر توجه بیشتری به آن شده است. مسئله دیگر را هم در نظر بگیرید که عزم جدی استفاده از اینها باید از سمت دولت اعلام شود تا مردم از آنها استفاده کنند و حمایتها هم باید همهجانبه باشد که منجر به معنیدار شدن استفاده از آنها شود.
همین که دولت این پیامرسانها یا سکوها را تبلیغ کند، مقاومت در استفاده ایجاد نمیکند؟
تبلیغات از سمت نهادهای دولتی با هماهنگی مرکز ملی در زمان مناسب به صورت رسمی آغاز میشود و در طول مهر و آبان تبلیغ جدی و رسمی در این خصوص برای یک سکوی خاص تا آنجا که به خاطر دارم انجام نشده است.
همین چند وقت پیش روابط عمومی وزارت ارتباطات در توییتی استفاده از پیامرسان «بله» توسط وزارت ارتباطات در کره را تبلیغ کردند.
توییت برای این بود که نشان دهند ابزار بومی هم در سطح بینالملل کار میکند. قبلاً هم به طور مشابه وزیر در سوییس از ابزار مسیریابی و نقشه «نشان» استفاده کرده بودند.
نگران نیستید کسبوکارها فقط برای اینکه بتوانند از مشوقهای این آییننامه استفاده کنند به صورت صوری در سکوهای بومی فعالیت کنند و کسبوکار اصلیشان را روی همان اینستاگرام جلو ببرند؟
اینستاگرام فیلتر شده. چه تضمینی وجود دارد که فیلترش بدتر نشود یا کلاً بسته نشود یا حتی خود اینستاگرام ما را تحریم نکند؟ مگر پیش نیامده که گوگل برنامههای موبایل ایرانی را به بهانه تحریم حذف کرد؟ ما این نگرانی را در مورد سکوهای داخلی نداریم. سکوهای خارجی با رفتارهایی که در این مدت در مورد پاک کردن پستهای مربوط به شاهچراغ یا شهید سلیمانی انجام دادند، نشان دادند که ابزار دشمنی با مردم ما هستند و اصلاً قابل اعتماد نیستند. پس ممکن است روزی اتفاقی بیفتد و آن سکوی خارجی سرویسش را به روی مردم ایران از جمله کسبوکار ایرانی ببندد.
انتقاد در مورد بندهای این آییننامه کم نیست. از جمله برخی شرکتهای فینتکی نسبت به بعضی از بندهای آن که در زمینه کمکهای پرداختی است ابراز نگرانی میکنند. مانند اینکه در بخش «خدمات پرداختی» بانک مرکزی با همکاری وزارت اقتصاد و صمت و از طریق شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت، بانکها و مؤسسات اعتباری غیربانکی مکلف شده خدماتی مانند پرداخت مستقیم، حساب امانی، کیف پول الکترونیکی و پرداخت مبتنی بر ریال دیجیتالی را برای سکوهای داخلی و کسبوکارهای مشمول فراهم کند. شرکتهای فینتکی میگویند این خدمات را الان آنها ارائه میدهند. وقتی لفظی مثل شرکتهای ارائهدهنده خدمات پرداخت به میان میآید از نظر آنها مترادف با PSPهاست. حالا این سوال مطرح است که آیا حاکمیت قرار است انحصار دیگری را برای PSPها ایجاد کند یا قرار است بهانهای دست بانک مرکزی بدهد که این خدمات را به طور مستقیم توسط شرکت خدمات انفورماتیک ارائه دهد؟
هدف ما در این بند، توسعه اقتصاد دیجیتال و تجارت الکترونیکی است. نحوه اجرا هم بر اساس چهارچوبهای بانکی و به صورت خاص بانک مرکزی است و قطعاً آن ملاحظات وضعیت بازار در تصمیمگیریها را لحاظ میکنند. تفسیر این بند بر عهده نماینده بانک مرکزی است.
این گروه میگویند وقتی همین الان سرویسهای پرداختی را ارائه میکنند، چرا بانک مرکزی باید طبق این آییننامه این سرویسها را تعیین کند؟
این اعلام مجدد جنبه تأکیدی دارد. الان یک نحوه پرداختی برای سکو وجود دارد و باید یک نحوه پرداختی هم برای مردم وجود داشته باشد. دولت یا بانک مرکزی قصد مداخله در امور این درگاههای مجازی را ندارند؛ چراکه کسانی که در حوزه پرداخت فعالاند یعنی شرکتهای فینتکی هستند که براساس مقررات کار پرداخت را انجام میدهند، اصولاً مشمول این آییننامه میشوند. ما نگرانیای در این بحث نمیبینیم؛ چراکه بانک مرکزی برنامهاش را با علم به ظرفیتهای موجود و مجوزهای دادهشده اعلام خواهد کرد، بنابراین به زعم من این نگرانی اصلاً وجود ندارد.
در این طرح به کسبوکارها گفته میشود در صورت مهاجرت به پلتفرمهای داخلی مشمول وام یا برخی معافیتهای مالیاتی خواهند شد. این در حالی است که ماده ۱۰۰ (قانون مالیات) از قبل موجود بوده و به باور خیلیها این بند تنها روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است.
درست است که این قانون بوده، اما اجرا نشده یا در مورد شمولیت کسبوکارهای روی سکوها حداقل دارای ابهام بوده است. ما با سازمان امور مالیاتی جلسه داشتهایم و قول دادهاند این را اجرا کنند. مهمتر از آن اینکه کسبوکار خانگیای که تاکنون در اینستاگرام مالیاتی پرداخت نمیکرده تا دو سال از پرداختن مالیات معاف است. سازمان امور مالیاتی اخیراً به طور صریح در بخشنامهای به تمامی ادارات مرتبط در کل کشور نحوه اجرا را به طور شفاف اعلام کرده؛ هرچند از نظر قانونی هنوز تا پایان سال مالی فاصله زمانی خوبی وجود دارد.
انتقادهایی در مورد در نظر گرفتن مشوقها و تخفیفها برای تبلیغ پلتفرمها در رسانه ملی هم شنیده شده که حتماً در جریان هستید و سروصدای زیادی هم داشته است. هرچند این روشهای تبلیغی و تخفیفها هنوز مشخص نیست، اما به نظر فعالان این طرح، عقبگردی اساسی در حوزه تبلیغات را نشان میدهد؛ چراکه شفاف است رفتار کاربران اکوسیستم دیجیتالی به سمت VODها و شبکههای نمایش خانگی یا شبکههای اجتماعی رفته و کسی که از فضای دیجیتالی خرید میکند، رسانهاش هم دیجیتالی است؛ این در حالی است که آییننامه بستر تبلیغات را صداوسیما معرفی کرده است. چرا در این زمینه فضا بازتر دیده نشده و یک شرایط انحصاری برای تبلیغ در صداوسیما در نظر گرفته شده است؟
قرار نیست در این طرح کسبوکارها تبلیغات خود را فقط در صداوسیما بدهند. در این زمینه وزارت ارشاد هم تکالیفی دارد، چون کانونهای تبلیغاتی (چه دیجیتال و چه غیر دیجیتال) از وزارت ارشاد مجوز میگیرند. وزارت ارشاد باید بتواند از طریق ظرفیتهایی که وجود دارد شرایط تبلیغات را فراهم کند. یک بخش هم این است که ما در وزارت ارتباطات از تخفیف پیامک برای تبلیغات کسبوکارها کمک بگیریم. کسبوکاری که تاکنون شماره مشتریانش را در دایرکت اینستاگرام میگرفته تا برایشان کالا بفرستد، میتواند حسب آییننامه اجرایی این بند یک بسته پیامک تبلیغاتی دریافت کند. سرویسهای دیگری هم وجود دارد که نهادهای دولتیای که بودجه تبلیغاتی و امکانات فیزیکی، دیجیتال و آنلاین دارند میتوانند با تعرفه حداقلی، خدماتی در اختیار کسبوکارها بگذارند.
طرح نوآفرین طرحی بود که تسهیلات مشابه آییننامه حمایت از کسبوکارها را میداد؛ مانند تسهیلات بیمهای و مالیاتی و… . الان این آیین نامه چه فرقی با آییننامه نوآفرین دارد؟ این امکان نبود همان طرح نوآفرین بهروزرسانی شود؟
هدف این طرح با نوآفرین کاملاً متفاوت است؛ بنابراین نیازمندیهای خودش را در حوزه مقررات و اجرا دارد. طرح نوآفرین برای کسانی بود که حتی شرکت هم ندارند و واقعاً نوآفرین هستند. برای نمونه در طرح نوآفرین یک فرد در یک مکان کاری مشترک فضا میگیرد و ایده نو میدهد و حالا میخواهد تیم خود را جمع و آنها را بیمه کند. کسی شتابدهنده راهاندازی کرده و میخواهد کارمندان خود را بیمه کند. نوآفرین میز کار جدید برای کار روی ایده جدید و خدمت جدید را در اختیار تیمهای نوپا میگذارد و از موضوعات فناوری جدید و ایدههای نوظهور حمایت میکند. نوآفرین برای آنها حمایت ایجاد کرده بود. آییننامه نوآفرین قبل از اینکه استارتاپ محصول خود را تولید کند و وارد حمایتهای معاونت علمی شود از ایدههای نوپا حمایت میکرد؛ یعنی زنجیره قبل از حمایت معاونت علمی بود. الان هم مانند گذشته جاری است و بعضی از شرکتها با آنها کار میکنند و تسهیلاتی را به استارتاپها میدهند که هم برای خودشان منافع دارد و هم برای استارتاپها.
پس آییننامه جدید از کسبوکارهای اینستاگرامی حمایت نمیکند؟
خیر. کسبوکاری که روی اینستاگرام است، کسبوکار است و استارتاپ و نوآفرین نیست. دامنه شمول آییننامه برای کسی است که روی سکوی داخلی فعالیت اقتصادی انجام میدهد و برای آن یک مشوق است. کسبوکاری که روی اینستاگرام است در صورتی میتواند از مشوقهای آییننامه حمایت از کسبوکارها استفاده کند که در سکوی داخلی فعالیت داشته باشد.
گفته میشود نوآفرین با ورود تیم جدید در وزارت ارتباطات به فراموشی سپرده شده و حتی شرکتهای همکار با سازمان که در این طرح، تسهیلاتی در اختیار استارتاپها میگذاشتند از این طرح جدا شدهاند. آیا این اتفاق افتاده است؟
بخشی از اینها در یک مقطعی در قالبهای مختلف خود وزارتخانه در آن مشارکت داشتهاند. برای شرکتهای نوپای ما مکانیسمهای دیگری در معاونت علمی در راستای جذب ایده فراهم شده است. آن آییننامه برای سال ۱۳۹۸ است و سه سال از آن میگذرد و شرایط حوزه استارتاپی در این چند سال متفاوت شده است. در شرایط جدید ما هم شرکتها یا مجموعههای خطرپذیر فناوری داریم که در معاونت علمی فعال هستند و هم مجموعههایی که میزبانی ایدههای نو را انجام میدهند یعنی سرمایهگذار میکنند، مراکز نوآوری و شتابدهندهها و پارکها به نسبت سال ۹۸ بیشتر شده و خدمات نوآفرین در حال ارائه است.
ولی مانند سابق هم کار نمیکند؟
بله. مانند سابق نیست چون مسئولیت حوزه نوآفرین و مجموعهکارهایی که از طریق این طرح انجام میشد در شرایط فعلی در وزارت ارتباطات به معاونت فناوری و نوآوری وزارتخانه از حدود شش ماه پیش منتقل شده است.
همین دلیل هم باعث شده خیلی از شرکتهای بزرگ فناوری همکار از این طرح خارج شوند؟
یک زمانی طولی خواهد کشید که به وضعیت سابق بازگردد. یک جابهجایی صورت گرفته و این جابهجایی را هم خیلی نرم انجام دادیم.
دلیل جابهجایی چه بود؟
کارهای دیگری از جانب وزیر به ما ابلاغ شده و در حکم من است. در تکالیف سازمان و برنامههایی که به مجمع ارائه کردیم این موارد دیده نمیشد. این موارد حمایت از استارتاپها را چون در کشور نهادهای دیگری هم میتوانند داشته باشند و از طرف دیگر در زنجیره اشتغال شرکتهای بزرگ با معاونت فناوری و نوآوری کار میکنند نه با سازمان فناوری اطلاعات. تکلیف ما تولید فناوری و نوآوریها در این حوزه نیست و ما در دولت جدید، بیشتر خدمات فناوری اطلاعات به مردم را دنبال میکنیم.