راه پرداخت
رسانه فناوری‌های مالی ایران

داده‌محوری؛ مفهومی جدید یا عبارتی جدید برای مفهومی قدیمی؟

علیرضا مهرابی، مدیر اجرایی گروه مشاوران سحاب / در سال‌های اخیر بحث‌های مربوط به داده و داده محور شدن سازمان‌ها بیش‌ازپیش مطرح‌شده است. بعضی از سازمان‌ها آن را جدی گرفته‌اند، برخی نسبت به آن بی‌توجه بوده‌اند و برخی دیگر مفاهیم تازه و ویژه‌ای در آن نیافته‌اند. اما این روزها یک سری تفاوت‌هایی در برخورد سازمان‌ها با داده‌ها دیده می‌شود. این تفاوت برخورد در سازمان‌های ایرانی بسیار مشهود است.

درگذشته بسیاری از سازمان‌ها نسبت به اهمیت داده‌های خود غافل بودند یا حتی سازمان خود را فاقد داده‌های باارزش برای تحلیل می‌دیدند، ولی این‌گونه سازمان‌ها در حال حاضر حتی اگر اقدامی در راستای استفاده از این داده‌ها انجام ندهند، به وجود داده‌های مفید در دلِ کسب‌وکار خود واقف شده‌ و از اهمیت آن آگاه هستند. اکثر سازمان‌ها به این بلوغ رسیده‌اند که می‌توانند از داده‌ها استفاده کرده و از آن خلق ارزش کنند،‌ هرچند ندانند که دقیقاً چطور می‌شود این کار را انجام داد و با تحلیل داده‌ها چه نوع راه‌حل‌هایی برای چه تیپ مسائلی می‌توان ارائه داد.

میزان حساسیت سازمان‌ها در جمع‌آوری و استفاده از داده‌ها موجب تولد کلمه کلیدی جدیدی در سازمان‌ها تحت عنوان «داده محوری» شده است.


داده محوری یعنی چه؟


هنگامی‌که در واژه‌نامه‌ای مانند آکسفورد به دنبال معنی عبارت Data-driven یا داده محور می‌گردید، نوشته‌شده: «تعیین‌شده یا متکی به جمع‌آوری یا تحلیل داده»، اما معنای آن در مباحث سازمانی چیست؟

احتمالاً وقتی صحبت از سازمان داده محور به میان می‌آید، بیش از همه‌چیز موضوع تصمیم‌گیری داده محور مطرح خواهد شد که به مفهوم اتخاذ تصمیمات استراتژیک بر اساس تحلیل و تفسیر داده‌ها است. بنابراین هر وقت می‌گویند که یک سازمان داده محور است، یعنی تصمیمات «استراتژیک» خود را بر اساس داده و تحلیل می‌گیرد، هرچند این تعریف بیش‌ازاندازه ساده بوده و دربرگیرنده کل مطلب نیست. علاوه بر آن، این سؤال پیش می‌آید که، مگر همه مدیران به‌صورت مداوم در حال گرفتن تصمیمات استراتژیک هستند و یا این‌که اگر برچسب داده محور بر روی سازمانی نخورده باشد، تصمیم گیران آن سازمان تصمیمات خود را بدون داده‌ها و بدون تحلیل می‌گیرند؟

برای روشن‌تر شدن موضوع می‌توان با یک جستجوی ساده به مطالب زیادی رسید که تقریباً همه به یک موضوع اشاره دارند، جایگزین کردن تجربیات و تصمیمات شهودی اشخاص با تصمیم‌گیری داده محور از طریق بهره‌گیری از داده‌ها در فعالیت‌ها و فرایندهای سازمان. حال احتمالاً کمی می‌شود میان سازمان‌های داده محور و سایر سازمان‌ها تفاوت قائل شد ولی هنوز تصویرسازمانی متفاوت در ذهن افراد متبادر نمی‌شود.

سازمان‌های داده محور تجلی تمام‌عیار مفاهیم قدیمی راهبری سازمان بر اساس شواهد (evidence) به‌جای شهود (intuition) هستند و واقعیت این است که سازمان‌های کمی در دنیا هستند که به معنای واقعی داده محور هستند؛ برخی از بهترین‌های دنیا مانند اپل، گوگل، آمازون و کوکاکولا از این دسته‌اند.

کارل اندرسن در کتاب خود «ایجاد سازمانی داده محور»، تعریف جالبی ارائه می‌دهد: «داده محور بودن یعنی ایجاد ابزارها، توانمندی‌ها و مهم‌تر از همه فرهنگی است که بر اساس داده اقدام می‌کند». با این تعریف کوتاه و ساده می‌توان فهمید کارهای زیادی باید انجام شود تا یک سازمان بتواند مسیر داده محور شدن را طی کند.


اهمیت داده محوری


در سال‌های اخیر بسیاری از نظریه‌پردازان در خصوص ضرورت داده محور شدن سازمان‌ها و بهره‌گیری از داده‌ها برای هدایت کسب‌وکارها صحبت کرده‌اند، اما اهمیت داده محور شدن یک سازمان چقدر است و آیا همه سازمان‌ها باید داده محور شوند؟

این روزها داده محور شدن مانند بهره‌گیری از سامانه‌های اطلاعاتی و اینترنت در سال‌های گذشته است. الآن دیگر استفاده از یک سامانه حسابداری و یا اتصال به اینترنت برای سازمان‌ها یک گزینه نیست و در آینده‌ای نه‌چندان دور، سطوح بالای داده محوری هم همین وضعیت را خواهد داشت.

البته موضوع اولویت‌های سازمان هم هست و طبیعتاً معلوم نیست که داده محور شدن –بیش ازآنچه الآن هستید- در کجای اولویت‌های سازمان می‌گنجد، ولی با توجه به نکات زیر مدیران می‌توانند معادله تعیین اهمیت داده محوری را در سازمان خود حل کنند:

  • تصمیم‌گیری بر اساس شواهد در اکثر اوقات خیلی بهتر و قابل‌اعتمادتر از تصمیم‌گیری بر اساس احساس، تصورات و فرضیات است.
  • شما چه بخواهید و چه نخواهید، داده‌ها تولید می‌شوند و موجود هستند، این‌که تصمیم بگیرید از آن‌ استفاده کنید یا کلاً آن‌ها را رها کنید بر عهده خودتان است.
  • داده‌های زیادی در حال تولید هستند، احتمالاً در حال جمع‌آوری خیلی از این داده‌ها هم هستید و می‌توانید همین الآن از آن خلق ارزش کنید، ولی شاید توجهی به آن ندارید.
  • رقبا، مشتریان و تأمین‌کنندگان شما احتمالاً در حال استفاده از داده‌های خودِ شما هستند.
  • همین الآن هم تا حدی داده محور هستید، فقط شاید ابعادش را نمی‌دانستید.

مدیران سازمان‌ها برای اینکه در مسیر داده محوری پیش بروند ابتدا باید بدانند که سازمانشان هم‌اکنون چه قدر داده محور است. بر اساس دانستن این میزان که به آن «بلوغ داده محوری» گفته می‌شود، سازمان‌ها می‌توانند برنامه‌های توسعه داده محوری در سازمانشان را پیش ببرند. این‌یکی از خدماتی است که شرکت سحاب به‌عنوان ارائه‌دهنده راهکارهای داده محور به کسب‌وکارهای ایرانی ارائه می‌دهد.

در مقالات آینده سعی خواهم کرد درباره مفهوم بلوغ داده محوری،‌ شیوه ارزیابی آن و برنامه‌ریزی برای بهبود وضعیت داده محوری در سازمان‌ها بیشتر بنویسم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.