پایگاه خبری راه پرداخت دارای مجوز به شماره ۷۴۵۷۲ از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخشی از «شبکه عصر تراکنش» است. راه پرداخت فعالیت خود را از دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۰ شروع کرده و اکنون پرمخاطبترین رسانه ایران در زمینه فناوریهای مالی، بانکداری و پرداخت و استارتآپهای فینتک است.
دیوار بین رمزارزها و پولهای فیات در حال فروریختن است
برای درک رشد بیتکوین لازم است به نظریه توماس شلینگ، اقتصاددان برنده جایزه نوبل و نظریهپرداز بازی رجوع کنیم. شلینگ ادعا کرد که مردم در کنسرتها، اگر بهطور ضمنی متوجه شوند که دیگران رفتاری را خواهند داشت، آنها هم این رفتار را انجام میدهند. در بسیاری از موقعیتها، از این نظر، سرنخها یا «نقطههای کانونی» وجود دارد که بدون توافق صریح، افراد رفتارهایشان را با هم هماهنگ میکنند.
جان اوسالیوان/ فایننس در درون خود چند قبیله رقیب دارد. یک مسابقه که اخیراً توجه بسیاری را به خود جلب کرده، شکاف نسلی-دیجیتال بین بچههای رمزارز (crypto kids) و دایناسورهای فیات (fiat dinosaurs) است. بچههای رمزارز معتقدند که آینده مساوی با فایننس متکی بر بلاکچین است و این نوع فایننس، در زمان تخریب اجتنابناپذیر پول فیات، پناهگاهی [برای مردم] خواهد بود. در گوشه دیگر رینگ، دایناسورهای تیتانوساروس دنیای فیات، یعنی بانکداران بانکهای مرکزی قرار دارند. اندرو بیلی، رئیس بانک مرکزی انگلستان میگوید: «من در مورد داراییهای رمزارزی بدبین هستم، چون آنها خطرناکاند.»
روزهای اخیر برای دایناسورها خوب بوده است. قیمت بیتکوین بر مبنای دلار (که تکیهگاه داراییهای رمزارزی است) در طی دو هفته از حدود ۵۸ هزار دلار در اواسط ماه مه به حدود ۳۳ هزار دلار کاهش یافته است. تندترین شیب این کاهش قیمت پسازآن رخ داد که ایلان ماسک، مدیر اجرایی تسلا اعلام کرد که دیگر بیتکوین برای خرید ماشینهای این شرکت پذیرفته نمیشود. وعده نهادهای رگولاتوری چین برای سختگیری بیشتر درزمینه استخراج بیتکوین نیز این پایین آمدن قیمت بیتکوین را تشدید کرد.
عواقب این اتفاقات فعلاً محدود بوده و به خاطر اینکه پسازاین اتفاقات خسارت قابلتوجهی مشاهده نشده، در بازارهای مالی به رمزارز به چشم یک نمایش جانبی نگاه شده است. البته این نگاه، خیلی با واقعیت تطابق ندارد. رمزارزها، مانند طلا به خاطر باور جمعی ارزشمند هستند اما تقریباً ارزش تمامی داراییها اینگونه تعیین میشود و رمزارزها در حال خروج از وضعیتی هستند که مستقل محسوب شوند.
برای درک رشد بیتکوین لازم است به نظریه توماس شلینگ، اقتصاددان برنده جایزه نوبل و نظریهپرداز بازی رجوع کنیم. شلینگ ادعا کرد که مردم در کنسرتها، اگر بهطور ضمنی متوجه شوند که دیگران رفتاری را خواهند داشت، آنها هم این رفتار را انجام میدهند. در بسیاری از موقعیتها، از این نظر، سرنخها یا «نقطههای کانونی» وجود دارد که بدون توافق صریح، افراد رفتارهایشان را با هم هماهنگ میکنند. بهعنوانمثال، اگر از آنها خواسته شود که یک عدد مثبت انتخاب کنند، آنها پاسخهای پراکندهای مانند ۱، ۷ و ۱۰۰ را ارائه میدهند اما اگر به آنها گفته شود عددی را انتخاب کنید که دیگران انتخاب خواهند کرد، بیشتر آنها فقط یک عدد را انتخاب میکنند: عدد یک.
این بینش در مورد داراییهای خاصی که فاقد ارزش ذاتی هستند هم کاربرد دارد. بر اساس گفته شلینگ، بهترین روش برای تبیین سرمایهگذاری بر روی طلا، توضیح دادن آن بهعنوان یک راهکار برای یک بازی هماهنگی است. شمشهای طلا ارزشمند هستند چون مردم بهطور ضمنی توافق کردهاند که آنها ارزش دارند. ارزشمند بودن آنها با کمیاب بودن و عمر طولانی آنها تقویت میشود.
ویلم بیتر (یک اقتصاددان برجسته) یکبار طلا را «حباب ششهزارساله» نامید. بیتکوین عمر کمتری نسبت به طلا دارد اما وضعیت آن مشابه است. درست است که فناوری زیربنایی بیتکوین، مبتکرانه است (هرچند اتریوم، یعنی دومین دارایی رمزارزی ازنظر قیمت، برای کاربر جذابتر به نظر میرسد) و درست است که بهجز خرید ماشینهای تسلا، بیتکوین برای تراکنشهای دیگر مورداستفاده قرار میگیرد. اما نقطه قوت آن، کمیاب بودن و شهرت آن است که یک نقطه کانونی طبیعی است. مانند طلا، شما میتوانید بهطور نظری ثابت کنید که ارزش بیتکوین، به خاطر تورم پول کاغذی است.
به نظر میرسد که اتفاقات اخیر تائید میکند که رمزارزها مانند یک باغ محصور هستند که از بقیه دنیای فایننس جدا شده است. بااینحال، اگر دقیقتر نگاه کنید الگویی متفاوت در حال ظهور است و در حال حاضر نیز راهی میان ارتباط بین قیمت رمزارز و طلا وجود دارد. بر اساس تحلیل اخیر نیکولاس پانیگیرتزوگلو از بانک «جیپیمورگان چیس (JPMorgan Chase)» جریانهای پولی متعلق به صندوقهای قابل معامله (etf) که قبلاً در طلا سرمایهگذاری میکردند حالا که مردم پول خودشان را از سرمایهگذاری در بیتکوین خارج میکنند، در حال احیا شدن هستند. این نشان میدهد که سرمایهگذاران نهادی پس از علاقه کوتاهمدت به بازار رمزارزها (که به خاطر افزایش سریع قیمت بیتکوین به وجود آمده بود) حالا دارند دوباره به طلا بازمیگردند. اگر از این منظر نگاه کنید، سقوط بیتکوین و احیای بازار طلا نشانگر یک تجارت با ارزش نسبی درون حصارهای تورم است.
بهعلاوه، واقعاً سخت است که اهمیت سقوط اخیر رمزارزها را انکار کنید. این سومین بازار خرسی در چهار سال گذشته است، اما این دفعه سرمایههای قابلتوجهی در میان هستند. طبق برآوردی که توسط یک وبسایت تخصصی، کوینگکو (coingecko.com) انجام شده، در نیمه ماه مه سرمایه بازار رمزارزها ۲.۵ تریلیون دلار بوده است. دو هفته بعد این رقم به ۱.۵ تریلیون دلار سقوط کرد. این اتفاق ضرر بزرگی برای هرکسی بوده است. قیمت رمزارزها دوباره در حال افزایش تدریجی بوده و این ضررها در حال جبران است، اما در هر نقطه اوج جدیدی، کلاس دارایی در حال بزرگتر شدن است. ضمناً هر یک دلاری که در سرمایهگذاری رمزارزی از دست میرود، همان دلاری است که قبلاً یک نفر بهعنوان درآمد یا قرض، به دست آورده است. البته الآن دقیقاً مشخص نیست که چه کسی متحمل این ضرر شده است.
نکته قابلتوجه دیگری هم وجود دارد؛ رمزارزها داراییهای شدیداً سوداگرانهای هستند. به خاطر همین باید به تغییر قیمت آنها بهعنوان نشانهای برای تغییر گستردهتر در ریسکپذیری نگاه کنیم. باورهای عمومی در قیمت همه داراییها، چه دلار باشد و چه بیتکوین تأثیر دارد. شاید شما بتوانید از این سقوط رمزارز بیگزند بمانید، اما سقوط بعدی را نمیتوان به این آسانیها نادیده گرفت.
جان اوسالیوان (John O’Sullivan) نویسنده ستون باتنوود مجله اکونومیست است. او دبیر اقتصادی این مجله از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ بوده و پسازآن به مدت سه سال، فعالیت خبرنگاری را در ژوهانسبورگ و بمبئی ادامه داده است. اوسالیوان در سال ۲۰۰۷ بهعنوان خبرنگار اقتصادی منطقه اروپا، سیاست رقابتی و بازارهای مالی با اکونومیست همکاری خود را شروع کرد. او در سال ۲۰۱۱ دبیر اقتصاد بریتانیا شده و در دوره همکاری خود با اکونومیست گزارشهای ویژهای را در مورد اقتصاد اروپا و جهان نوشته است.